مشاعرۀ سنّتی

zahra97

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
 

araz_heidari

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماه من گر پیشتر از صبح برخیزد ز خواب
تا به شب بیرون نیاید از خجالت آفتاب!
برون شو ای غم از سینه که لطف یار می آید
تو هم ای دل زمن گم شو که دلدار می اید
درو دیوار و این سینه همی درٌد زانبوهی
که اندر در نمی گنجد پس از دیوار می آید:gol:
 

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستم داری و نمی گویی تا غرورت کشد به بیماری
زانکه می دانم این حقیقت را که همیشه دوستم می داری
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ز بخت خفته ملولم بود که بیداری
بوقت فاتحه صبح یک دعا بکند

بسوخت حافظ و بویی بزلف بار نبرد
بوقت فاتحه صبح یک دعا بکند
 

fatam

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرابي خور كه جامش روي يار است
پياله، چشم مست باده خوار است...
 

zahra97

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت اوفتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
 

zahra97

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبی مجنون به لیلی گفت کای محبوب بی همتا
تورا عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
عراقی

عراقی

دل ز غم رنجور و تو فارغ ازو وز حال ما

بازپرس آخر که: چون شد حالِ آن بیمار ما؟:gol:
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده‌ی پندار بماند
 

oli

عضو جدید
عمری است مرا تیره و کاری است نه راست

محنت همه افزوده و راحت کم و کاست

شکر ایزد را که آنچه اسباب بلاست

ما راز کس دگر نمی باید خواست
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که در برابر چشمی و غایب از نظری

هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت
که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری
 

pink girl

عضو جدید
کاربر ممتاز
يا رب اين آينه حسن چه جوهر دارد
كه در او آه مرا قوت تاثير نبود
سر ز حسرت به در ميكده ها بر كردم
چون شناساي تو در صومعه يك پير نبود
 
  • Like
واکنش ها: oli

oli

عضو جدید
دشمن به غلط گفت که من فلسفی ام

ایزد داند که آنچه او گفت نیم

ایکن چو در این غم آشیان آمده ام

آخر کم از آنکه من بدانم کیم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
عبیدزاکانی

عبیدزاکانی

مرا دو چشم تو انداخت در بلای سیاه

و گرنه من که و مستی و عاشقی ز کجا:gol:
 

pink girl

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا به رندي و عشق آن فضول عيب كند
كه اعتراض بر اسرار علم غيب كند
كمال صدق محبت ببين نه نقص گناه
كه هر كه بي هنر افتد نظر به عيب كند
 

zahra97

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل که آیینه ی صافی است غباری دارد
از خدا می طلبد صحبت روشن رایی
 

pink girl

عضو جدید
کاربر ممتاز
بامدادان كه ز خلوتگه كاخ ابداع
شمع خاور فكند بر همه اطراف شعاع
بر كشد آينه از جيب افق چرخ و دران
بنمايد رخ گيتي به هزاران انواع:gol:
 

araz_heidari

عضو جدید
کاربر ممتاز
بامدادان كه ز خلوتگه كاخ ابداع
شمع خاور فكند بر همه اطراف شعاع
بر كشد آينه از جيب افق چرخ و دران
بنمايد رخ گيتي به هزاران انواع:gol:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایهء هما را:gol:
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای که دائم به خویش مغروری
گر ترا عشق نیست معذوری

گرد دیوانگان عشق مگرد
که به عقل عقیله مشهوری
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا