شاید بهانهای برای نبودن
شاید بهانهای برای نبودن
با سلام
اینجانب جاوید شریفی، فکر کنم همه منو بشناسین، حداقل دوستای خوبم، به دلایل شخصی که تنها به خودم برمیگرده، نمیتونم مدت زیادی تو این سایت فعالیت کنم، بهتر بگم، در فضای اینترنت فعالیت کنم، یا فضایی غیر از فضای حضوری، پس شاید این مرخصی طولانی مدت، شاید بهانهای بشه برا درس خوندن و موفقیت آدما، چیزی که تنها ارزش باقیمونده برای آدما همینه، جایی که آدم باید تلاشش رو کنه، شاید موفق شه
چقدر پیچوندم، حالم خوب نیست، نمیخوام از این بدتر بشه، میخوام حداقل به درسام برسم، نمیخوام کسی رو برنجونم، نمیخوام برنجم، میخوام بگم خدافظ، همین الان که تنها، تنها شاید چند روز گذشت، چه زود گذشت
دوستای خیلی عزیزی دارم، که همه برام دوست داشتنی و عزیزن، تو این مدت برام کم نزاشتین، شرمنده که تنهاتون میزارم
نمیتونم اسم دوستام رو بیارم، یا حداقل مهندسین شیمی رو، میترسم، میترسم اسم شخصی رو جا بزارم و موجبات ناراحتی خودم رو بوجود بیارم
بازم شرمندتونم دوستان عزیز، مواظب خودتون باشین، همتون رو دوست دارم
( همه چی به خودم بستگی داره، شاید زود برگشتم، شاید دیر برگشتم، شاید همین الان برگشتم، شاید ... )
جایی هستم که کسی از من خبر نداره، پس جای خوشحالی و تاسف داره که اتفاقات زندگی بنده، اگه بد، خبرش به شما نمیرسه که ناراحتتون کنه و خوشحالم از این بابات، و ناراحت که نمیتونم شادیهام رو باهاتون شریک شم، ولی هرچند، شاید همش یه مدت باشه، بقیه روزها چی ؟ اگه زنده بودم، اگه خوب بودم، اگه جاوید بودم، خواهم برگشت
دوستتون دارم، جاوید