چرا پیامبر فدك را به فاطمه بخشید؟

[s1m5j8]

چرا پیامبر فدک را به فاطمه هدیه کرد؟ به چه علت املاك و مزارع سنگین قیمت فدك را به فاطمه (علیهاالسلام) بخشید؟ پیامبر چه دوراندیشی در این زمینه می فرمود؟ آیا غاصبان خلافت علی متوجه مقصود پیامبر شدند؟و....

بجز هدایاى فوق العاده معنوى كه پیغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله)‏ به دخترش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) داد كه هر كدام از دیگرى گرانبهاتر و پر ارزشتر بود كه بعضى از آن‏ها در تاریخ ضبط شده مانند تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و بعضى را ما نمى‏دانیم یك هدیه ظاهرا مادى نیز به او داد و عجب اینكه این هدیه نیز به فرمان خدا صورت گرفت چنانكه در حدیث زیر آمده است:
«سیوطى» در درالمنثور نقل مى‏كند: هنگامى كه آیه شریفه «و آت ذالقربى حقه»: «حق ذى القربى (نزدیكان) را ادا كن» پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فاطمه(سلام الله علیها)‏ را صدا زد و سرزمین «فدك» را به او واگذار كرد.
از مطالعه ى زندگى رسول خدا به خوبى استفاده مى شود كه علاقه مند به مال و ثروت نبود و در جمع و ذخیره اموال كوشش نمى كرد، بلكه اموالش را در راه هدف یعنى ترویج خداپرستى به مصرف مى رساند. مگر همین پیغمبر نبود كه اموال و ثروت بى حد و حصر خدیجه را در راه ترویج همین هدف مصرف مى كرد و خودش و داماد و دخترش در كمال مضیقه و سختى زندگى مى كردند و گاهى از شدت گرسنگى سنگ بر شكم مباركش مى بست؟ پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) از آن افرادى نبود كه بخواهد از موقعیتش استفاده كند و براى فرزندانش املاك و مستغلات تهیه كند. مگر همین پیغمبر نبود كه میل نداشت دختر عزیزش یك پرده ى پشمى بر در اتاقش بیاویزد و دستنبد نقره به دست حسن و حسین (علیهماالسلام) و گردن بندى به گردن خویش بیفكند؟
این مطلب شایان توجه است كه با آن همه سختگیرى ها كه نسبت به زندگى داخلى خودش و دخترش داشت، به چه علت املاك و مزارع سنگین قیمت فدك را به فاطمه (علیهاالسلام) بخشید؟ این كار غیر عادى آن حضرت نمى تواند بى جهت باشد. در علت قضیه مى توان گفت: پیغمبر اكرم از جانب خدا مامور بود كه على (علیه السلام) را به خلافت و جانشینى خودش تعیین كند و مى دانست كه مردم به آسانى زیر بار زمامدارى او نمى روند و براى خلافتش كارشكنى خواهند كرد. مى دانست كه بسیارى از خانواده هاى عرب نسبت به حضرت على عقده هائى دارند، زیرا على(علیه السلام) مرد شمشیر و عدالت است و كمتر خانواده اى است كه یكنفر یا چند نفرشان در زمان كفر به دست آن جناب كشته نشده باشد.
پیغمبر اسلام مى دانست كه براى خلافت و اداره ى ملت بودجه لازم است و با آن اوضاع و شرائط تهیه ى فورى بودجه كار دشوارى است. مى دانست كه حضرت على اگر بتواند به فقرا و درماندگان كمك كند و نیازمندى هاى جامعه را برطرف سازد، كدورت ها تا حدى بر طرف و دلها به سویش متمایل خواهد شد.

فدك در زمان حیات رسول خدا در اختیار فاطمه (علیهاالسلام) قرار گرفت. به مقدار قوت لا یموتى از آن بر مى داشت و بقیه را در راه خدا صرف مى كرد و در بین بیچارگان تقسیم مى كرد​

یعنی بخشیدن فدك به فاطمه(سلام الله علیها)‏ یك مسأله ساده نبود، پشتوانه‏اى بود براى مسأله ولایت على(علیه السلام)‏ و سندى براى تحكیم و تثبیت مقام والاى این خانواده بود.
از این رهگذر بود كه فدك را به فاطمه علیهاالسلام بخشید و در واقع در اختیار خلیفه ى آینده اش قرار داد تا درآمد سرشارش را در بین فقرا و درماندگان تقسیم كند، شاید كینه و كدورت هاى دیرینه خودشان را فراموش كنند و متوجه بیت حضرت على گردند. در اوضاع بحرانى آغاز خلافت، از آن اموال استفاده كند و در راه پیشبرد هدف رسول خدا از آنها بهره بردارى نماید. در واقع مى توان گفت: فدك را تنها به حضرت فاطمه نبخشید بلكه به خانه ى ولایت تقدیم نمود تا بدان وسیله به بودجه ى اقتصادى خلافت كمك نموده باشد.

فدك در زمان حیات رسول خدا در اختیار فاطمه (علیهاالسلام) قرار گرفت. به مقدار قوت لا یموتى از آن بر مى داشت و بقیه را در راه خدا صرف مى كرد و در بین بیچارگان تقسیم مى كرد.
ولى نظام حاكم که هدف پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به خوبى درك كرده بود بعد از رحلت ایشان و قبضه حکومت تقریبا بدون هیچگونه فاصله زمانى، به استناد یك حدیث مجعول، فدك را از فاطمه زهرا(سلام الله علیها) گرفته و مصادره کردند و دستور دادند عمال و كاركنان فاطمه علیهاالسلام را از فدك بیرون كردند و عمالى را در جایشان نصب نمود. [تفسیر نورالثقلین ج 4 ص 272.] و فدک را جزء بیت المال كرد. آری پیامبر با اهداف مشخص هدیه مادی و معنوی به دخترش بخشید اما دشمنان اهل بیت همانطور که حکومت علی را از او گرفتند، حق فاطمه را نیز پایمال کرده و آن را حق خود می دانستند. البته این موضوع خود به عنوان سندی مهم در تاریخ اسلام برای دشمنان این خاندان درباره تضییع حق اهل بیت ثبت شد.

فرآوری: علی نورگستر
بخش عترت و سیره تبیان​

منابع:
برترین بانوى جهان فاطمه زهرا(سلام الله علیها)؛ آیت الله مكارم شیرازى
بانوى نمونه اسلام فاطمه زهرا (سلام الله علیها)؛ ابراهیم امینی

 

[پسر بهاری]

صلوات بر محمد (ص) و اهل بیت گرامی شان

صلوات بر محمد (ص) و اهل بیت گرامی شان

نظر دوستان اهل سنت بر پایه احادیث طبری:

غنیمت جنگی باید بین همه تقسیم شود ولی حضرت محمد به این امر اعتنایی نکرد و ان را به حضرت فاطمه بخشید که پس از مرگ حضرت محمد ابوبکر صدیق انرا بنفع بیت المال مسلمین مصادره کرد.حضرت فاطمه نزد ابو بکر رفت و فرمود این باغ را پدرم به من واگذار کرده که ابو بکر هم در جواب فرمودند:"نحن معاشر الانبیاء لا نورث" یعنی : ما پیامبران ارث نمی گذاریم و از وا گذاری ان به حضرت فاطمه خودداری کرد. (تاریخ طبری .جلد 4. صفحه 1335-1336 )

کار با جعلی بودن یا نبودن حدیث نداریم اما.........

طبري و ديگر مورخين تاريخ اسلام بارها در كتابهاي خود تصريح كرده اند كه :

​

فكانت خيبر فيئا للمسلمين، و كانت فدك خالصه لرسول الله ص، لانهم لم يجلبوا عليها بخيل و لا ركاب :
​

​

خيبر غنيمت مسلمانان بود اما فدك ملك خاص پيمبر شد كه سپاه و مركب سوى آن نرفته بود.(1)​

​

در اصطلاح شرع اموالی که بدون هیچ گونه جنگ و نبردی بدست مسلمین برسد،«فیء»نام دارد. خداوند متعال در قرآن عظیم الشأن حکم اموال فیء را بیان می فرماید:


​

«و ما أفاء الله علی رسولهمنهم فما أوجفتم علیه من خیل و لا رکاب و لکن الله یسلط رسله علی من یشاء و الله علی کل شی ء قدیر*ما أفاء الله علی رسوله من أهل القری فللّه و للرّسول ولذی القربی و التیمی و المساکین وابن السبیل..»(2)
​

​

آنچه را که خداوند از اموال سرزمینهای فتح شده به پیامبر خود باز گردانده وعاید او کرده است شما برای تصرف آن(رنج ومشقتی متحمل نشده اید و) اسب

وشتری نرانده اید، ولی خداوند پیامبران خود را بر هرکس بخواهد مسلط می کند وخدا بر همه چیز تواناست.چیزی که خداوند از اهالی این آبادیها به پیغمبرش

ارمغان داده است متعلق به خدا جل جلاله و پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم و خویشاوندان- پیغمبر- و مستمندان و مسافران در راه مانده می باشد.


​

محدثان و سیره نویسان اتفاق دارند که فدک"فیئ"بود، از این رو از اموال خالصه پیامبر مى ‏باشد، زیرا فدک هرگز به جنگ و غلبه فتح نشد، بلکه هنگامى که خبر

شکست خیبریان به دهکده فدک رسید، اهالى آن جا حاضر شدند با پیامبر از در صلح وارد شوند و نیمى از اراضى فدک را در اختیار حضرت بگذارند و در برابر آن در

انجام مراسم مذهبى خود کاملاً آزاد باشند و متقابلاً حکومت اسلامى امنیت منطقه آنان را تأمین کند. طبق صریح آیات و روایات این گونه سرزمین‏ها از اموال

خالصه حاکم اسلامى است.​

طبق نقل روايات متعدد از شيعه و سني،بعد از نزول آيه


« فأتِ ذالقربى حقَّه ...»


(3) نازل شد پيامبر(ص) دخترش فاطمه(س) را خواست و فدك را به او بخشيد

​

​

ابان بن تغلب گوید:​

به اما صادق (ع) گفتم: آیا فدک را به فاطمه داد؟ امام فرمود: فدک از طرف خداوند براى فاطمه بود.(4)

​

جلال الدین سیوطى​

(متوفاى 909 هجرى قمرى) در تفسیر خود مى‏نویسد: وقتى این آیه نازل گردید، پیامبر (ص) فاطمه را خواست و فدک را به او داد.(5)

​

ابو مریم گوید: هنگامى که آیه"آت ذالقربى حقّه..."نازل شد، پیامبر فدک را به فاطمه اعطا کرد. ابان بن تغلب که آن جا حاضر بود، به امام باقر (ع) عرض کرد: پیامبر فدک را به فاطمه داد، امام باقر فرمود: خدا فدک را به فاطمه داد.(6)
​

​

بنابراين طبق نقل منابع تاريخي فدك جزو اموال خالصه رسول الله(ص) بوده است چرا كه بدون جنگ و خون ريزي بدست آمده بود،و طبق صريحقرآن كريم اينگونه اموال در اختيار پيامبر(ص) قرار گرفته واختيار آن با شخص پيامبر مي باشد،و طبق روايت پيامبر(ص) در زمام حيات خود بنابر مصالحي ، فدك را به دخترش فاطمه اعطا كرده بودند.
​

​

پي نوشتها:​

(1). تاريخ طبري،ج3،ص20. إمتاع‏ الأسماع،ج‏1،ص:325.

(2) سوره حشر،آيه 6-7.

(3). سوره اسراء،آيه 26.

(4).تفسیر عیاشى، ج 2، ص 287.

(5). الدرالمنثور، ذیل آیه 16، سوره اسراء.

(6). بحارالانوار، ج 29، ص 121.​

 

[شادیاخ]

بد نبود به روش به دست اوردن این املاک هم توجه می کردید ، مالی که به ناحق توسط پیامبر اسلام از صاحبانش گرفته شد .

 

[**آگاهدخت**]

بد نبود به روش به دست اوردن این املاک هم توجه می کردید ، مالی که به ناحق توسط پیامبر اسلام از صاحبانش گرفته شد .

در این مورد که حق!!!!!!!! کاملا با شماست.


اما روش بدست آوردن:



الف) موقعیت جغرافیایى فدك‏

فدك دهكده ‏اى در شمال مدینه بود كه تا آن شهر دو یا سه روز راه فاصله داشت.1این دهكده در شرق خیبر و در حدود هشت فرسنگى‏2 آن واقع بود و ساكنانش همگى یهودى شمرده مى ‏شدند. امروزه فاصله خیبر تا مدینه را حدود 120 یا 160 كیلومتر ذكر مى ‏كنند.3


ب) فدك و رسول خدا(ص)

در سال هفتم هجرت، پیامبر خدا(ص) براى سركوبى یهودیان خیبر كه علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئه‏ گر رانده شده، از مدینه به توطئه و تحریك قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهى به آن سمت گسیل داشت و پس از چند روز محاصره دژهاى آن راتصرف كرد.
پس از پیروزى كامل سپاه اسلام - با آن كه اختیار اموال و جان‏ هاى شكست خوردگان همگى در دست پیامبر(ص) قرار داشت - رسول خدا(ص) با بزرگوارى تمام، پیشنهاد آنان را پذیرفت و به آن‏ها اجازه داد نصف خیبر را در اختیار داشته باشند و نصف دیگر از آن مسلمانان باشد. بدین ترتیب، یهودیان در سرزمین خود باقى ماندند تا هر ساله نصف درآمد خیبر را به مدینه ارسال دارند.
با شنیدن خبر پیروزى سپاه اسلام، فدكیان كه خود را همدست خیبریان مى‏ دیدند، به هراس افتادند؛ اما وقتى خبر برخورد بزرگوارانه پیامبر(ص) با خیبریان را شنیدند، شادمان شدند و از رسول خدا(ص) خواستند که با آنان همانند خیبریان رفتار كند. پیامبر خدا(ص) این درخواست را پذیرفت.4

ج) تفاوت فقهى حكم خیبر و فدك‏

رفتار رسول خدا درباره فدك و خیبر یكسان مى‏ن ماید؛ ولى این دو سرزمین حكم همسان ندارند. مناطقى كه به دست مسلمانان تسخیر مى ‏شود، دو گونه است:
1. مكان‏هائى كه با جنگ و نیروى نظامى گشوده مى‏شود. این سرزمین‏ها كه در اصطلاح «مفتوح العنوة» (گشوده شده با قهر و سلطه) خوانده مى ‏شود، به منظور تقدیر از تلاش جنگجویانِ مسلمان در اختیار مسلمانان قرار مى ‏گیرد و رهبر جامعه اسلامى چگونگى تقسیم یا بهره ‏بردارى از آن را مشخص مى ‏سازد.5 منطقه خیبر، جز دو دژ آن به نام‏هاى «وطیح» و «سلالم»،6 این گونه بود.
2. مكان هایى كه با صلح گشوده مى ‏شود؛ یعنى مردم منطقه ‏اى با پیمان صلح خود را تسلیم مى‏ كنند و دروازه‏ هاى خود را به روى مسلمانان مى‏ گشایند. قرآن كریم اختیار این نوع سرزمین‏ها را تنها به رسول خدا(ص) سپرده است‏7 و مسلمانان در آن هیچ حقى ندارند.
فدك و دو دژپیش گفته خیبر این گونه فتح شد. بنابراین، ملك رسول خدا(ص) گشت. طبرى مورخ بزرگ مى ‏گوید: «و كانت فدك خالصة لرسول الله(ص) لانهم لم یجلبوا علیها بِخِیْلٍ و لا ركاب؛8فدك ملك خالص پیامبر خدا(ص) بود. زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند.»



پى ‏نوشت:

1. معجم ‏البلدان، یاقوت حمومى، ج‏5و6، ص‏417.
2. دانشنامه امام على(ع)، ج‏8، ص‏355(مقاله فدك).
3. همان، ص‏351.
4. تاریخ الطبرى، محمدبن جریر طبرى، ج‏2، ص‏302و303؛ فتوح البلدان، ابوالحسن بلاذرى، ص‏42؛ السقیفة و فدك، ابوبكر احمدبن عبدالعزیز جوهرى، ص‏97.
5. الاحكام السلطانیة، ابوالحسن ماوردى، ص‏139.
6. تاریخ الطبرى، ج‏2، ص‏302.
7. حشر(59):6.
8. تاریخ الطبرى، ج‏2، ص‏302.

 

[kalla]

خيلي جالبه ما مونديم كه فدك ارث بود يا هديه؟!!! فكر كنم خودتون هم توش مونديد!!! در روايات شما نقل شده كه دخت نبي براي گرفتن ارث پدري نزد ابوبكرصديق رفتند نه هديه..ووقتي دانستيد كه چنين حديثي نقل شده كه انبيائ از خود ارث به جا نميگذارند تبديل كرديد به هديه!! خب ميشه بگيد چرا پيامبر به دختران ديگرش هديه نداد؟!! فرق گذاشتن بين فرزندان آنهم توسط پيامبر عادل اسلام؟! و اما...اينكه فدك غثب شد! آيا ابوبكر بيچاره آن را گرفت و سندش را به نام خودش زد؟!يا براي فرزندانش گذاشت؟! عزيزانم ..در احاديث اهل سنت چنين است كه ابوبكر حديثي از پيامبر نقل كرد كه انبيائ ارث مادي از خود به جا نميگذارند..و فاطمه (س) براي ارث نزد ابوبكر رفتند نه هديه! و ابوبكر با فدك همان كاري را كرد كه پيامبر انجام ميداد..(يعني از محصولات آن هزينه زندگيه اهل بيت پيامبر تامين ميشد و مابقي آن به بيت المال و خيريه ميرسيد) و فاطمه(س) به اين حكم راضي شد...حالا هي شما هيزم بياريد!!

 

[Saeed.bi]

خيلي جالبه ما مونديم كه فدك ارث بود يا هديه؟!!! فكر كنم خودتون هم توش مونديد!!! در روايات شما نقل شده كه دخت نبي براي گرفتن ارث پدري نزد ابوبكرصديق رفتند نه هديه..ووقتي دانستيد كه چنين حديثي نقل شده كه انبيائ از خود ارث به جا نميگذارند تبديل كرديد به هديه!! خب ميشه بگيد چرا پيامبر به دختران ديگرش هديه نداد؟!! فرق گذاشتن بين فرزندان آنهم توسط پيامبر عادل اسلام؟! و اما...اينكه فدك غثب شد! آيا ابوبكر بيچاره آن را گرفت و سندش را به نام خودش زد؟!يا براي فرزندانش گذاشت؟! عزيزانم ..در احاديث اهل سنت چنين است كه ابوبكر حديثي از پيامبر نقل كرد كه انبيائ ارث مادي از خود به جا نميگذارند..و فاطمه (س) براي ارث نزد ابوبكر رفتند نه هديه! و ابوبكر با فدك همان كاري را كرد كه پيامبر انجام ميداد..(يعني از محصولات آن هزينه زندگيه اهل بيت پيامبر تامين ميشد و مابقي آن به بيت المال و خيريه ميرسيد) و فاطمه(س) به اين حكم راضي شد...حالا هي شما هيزم بياريد!!

منبع:سایت ایت الله مکارم
بسیارى از علماى اهل سنت مانند: ثعلبى در تفسیر کشف البیان، و جلال الدین سیوطى در جلد چهارم درّالمنثور(1). و نیز شیخ سلیمان بلخى حنفى و بسیارى دیگر نقل کرده ‏اند و می گویند بعد از آنکه آیه شریفه: « وَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ.» (2)یعنی حقوق خویشان و ارحام خود را ادا کن». نازل شد؛ پیامبر ( صلى الله علیه و آله) فاطمه (علیها السلام) را خواست و فرمود: «خداوند به من امر نموده که فدک را به تو واگذار کنم».(3) و بلافاصله در همان مجلس فدک را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. و تا زمانى که پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) در قید حیات بود، فدک در تصرف فاطمه (س) بود.(4)
ولی بعد از ارتحال پیامبر(ص)، مامورین خلیفه اول- ابوبکر- فدک را از تصرف مستاجرین فاطمه (س) در آورده و مصادره نمودند. ابوبکر که به حدیث ساختگى «ما جماعت پیامبران چیزى را ارث قرار نمى‏ دهیم و هر چه از ما بماند، صدقه‏ایى است که به امت تعلق خواهد داشت». استناد ‏جست(5). لکن دقت نداشت که: اولًا فدک هبه‏ اى بوده است که به دستور پروردگار در زمان حیات پیامبر (ص) به فاطمه (علیها السلام) واگذار شده است. زیرا لازمه ارث بودن، آن است که بعد از وفات پیامبر به او رسیده باشد.
ثانیاً از آنجایى که همه پیامبران و انبیاى عظام، ارث و وارث داشته و ورثه آن‏ها پس از فوتشان ماتر کشان را تصرف نموده‏اند؛ از قبیل آیه شریفه: « وَوَرِثَ سُلَیْمَانْ داوُودَ»(6)؛ سلیمان از داوود ارث برد. و آیه شریفه: « فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ»(7)؛ «خداوند از لطف خویش فرزند صالح و جانشینى شایسته به من عطا کرد که وارث من و همه آل یعقوب باشد» و نیز آیه: « وَزَکَرِیَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَأَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَوَهَبْنا لَهُ یَحْیى»‏(8)؛ «هنگامى که زکریا خدا را صدا زد: بار الها! مرا تنها نگذار و به من فرزندى عطا نما تا وارث من باشد که تو بهترین وارث اهل عالم هستى. ما هم دعاى او را مستجاب و به او یحیى را عطا نمودیم». و آیه 12 سوره نسا در مى‏یابیم که این حدیث، کاملًا ساختگى، مجعول و در تعارض آشکار با آیات قرآن مجید است.(9)
به استناد همین آیات قرآن حضرت زهرا(س) خطاب به ابو بکر فرمود: « اى ابوبکر! کدام قانون مرا از ارث پدر محروم کرده، آیا در کتاب خدا آمده است که تو از پدرت ارث ببرى و من از ارث پدر محروم باشم.(10)
ابوبکر که با سلاح اسلام و دفاع از حقوق مسلمانان دنبال مفرى مى‏گشت گفت: فدک متعلق به همه مسلمانان است و اگر فاطمه (علیها السلام) شاهد بیاورد آن را به او پس خواهم داد. در غیر این صورت محروم است. امام على علیه السلام گفت: «چرا درباره ما متفاوت از بقیه مسلمانان حکم مى‏ کنى؟ حال آن‏که مدعى باید شاهد بیاورد و مدعى علیه باید فقط سوگند یاد کند. اینک تو بر خلاف دستور پیامبر(ص) از فاطمه (علیها السلام) شاهد مى‏خواهى؟! مگر عمل و قول خود فاطمه (علیها السلام) به عنوان یکى از اصحاب کسا که مشمول آیه تطهیر است حق نمى ‏باشد؟».(11)
ابن ابى‏ الحدید مى‏ نویسد: ابوبکر بالاى منبر رفت و در مورد حضرت فاطمه (س) سخنش را اینگونه آغاز کرد: « او روباهى است که شاهدش دمش مى‏ باشد. او ماجراجو و بر پا کننده فتنه و فساد است که فتنه‏ هاى بزرگ را کوچک نشان مى‏ دهد، و مردم را به فساد و فتنه ترغیب و تشویق مى‏ کند. او از زنانى چون ام‏طحال زانیه کمک و یارى مى‏طلبد»(12).
حال این سخن ابوبکر را در کنار حدیثى بگذارید که احمد حنبل در مسندش و سلیمان قندوزى در ینابیع الموده آورده‏اند که: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «فاطمه پاره تن من، نور چشم من، میوه دل من و روح من است که بین دو پهلوى من قرار دارد. و هر کس او را بیازارد مرا آزرده است. هر کس فاطمه را به غضب آورد مرا به غضب در آورده است. و هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و کسى که مرا اذیت کند خدا را اذیت نموده است.(13)»
و نیز ابن حجر مکى نیز در صواعق و ابو العرفان الصبان در اسعاف الراغبین از رسول اللَّه صلى الله علیه و آله آورده‏اند که فرمود: «اى فاطمه! به درستى که خداوند از غضب تو غضبناک و از رضاى تو خرسند مى‏ گردد»(14).
1 - درّ المنثور، ج 4، ص 177. 2 - اسراء: آیه 26. 3 - فقه القرآن، ج 1، ص 248. تفسیر صافى، ج 3، ص 186، تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 276؛ شبهاى پیشاور، ص 633« إنّ اللَّه أمرنی‏أن ادفع إلیک فدکاً». 4 - فصلنامه «میقات حج»، ج‏34، ص: 154. شبهاى پیشاور، ص: 146. 5 - فتح البارى، ج 12، ص 6. 6 - نمل، آیه: 16. 7 - مریم، آیه: 6. 8 - سوره انبیا: آیه 89. 9 - شبهاى پیشاور، ص: 147 10 - شرح منهاج الکرامة فى معرفة الامامة، ج‏2، ص: 75. 11 - شبهاى پیشاور، ص: 148 12 - شرح نهج البلاغه ابن ابى‏الحدید، ج 16، ص 215؛ فدک فى التاریخ، ص 67؛ سقیفة و فدک، ص 104. 13 - سنن الکبرى، ج 5، ص 97؛ معجم الکبیر، ج 22، ص 404؛ مناقب آل ابى‏طالب، ج 3، ص 112؛ نظم دررالمسمطین، ص 176؛ شبهاى پیشاور، ص 701« فاطمة بضعة منّی و هی نور عینی و هی ثمرة فؤادی و هی روحی التی بین جنبی مَنْ آذاها فَقَد آذانی وَ مَنْ آذانی فَقَد آذَى اللَّه وَ مَنْ أغْضَبَها فَقَدْ أَغْضَبنی یؤذینی ما آذاها». 14 - تاریخ مدینه دمشق، ج 3، ص 156؛ ینابیع المودة لذوى القربى، ج 2، ص 132 و 464؛ شبهاى پیشاور، ص 702« یا فاطمة إنّ اللَّه عزّ و جلّ یغضب لغضبک و یرضى لرضاک». مستدرک حاکم، اصابه عسقلانى، ج 4، ص

 

[kalla]

منبع:سایت ایت الله مکارم
بسیارى از علماى اهل سنت مانند: ثعلبى در تفسیر کشف البیان، و جلال الدین سیوطى در جلد چهارم درّالمنثور(1). و نیز شیخ سلیمان بلخى حنفى و بسیارى دیگر نقل کرده ‏اند و می گویند بعد از آنکه آیه شریفه: « وَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ.» (2)یعنی حقوق خویشان و ارحام خود را ادا کن». نازل شد؛ پیامبر ( صلى الله علیه و آله) فاطمه (علیها السلام) را خواست و فرمود: «خداوند به من امر نموده که فدک را به تو واگذار کنم».(3) و بلافاصله در همان مجلس فدک را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. و تا زمانى که پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) در قید حیات بود، فدک در تصرف فاطمه (س) بود.(4)
ولی بعد از ارتحال پیامبر(ص)، مامورین خلیفه اول- ابوبکر- فدک را از تصرف مستاجرین فاطمه (س) در آورده و مصادره نمودند. ابوبکر که به حدیث ساختگى «ما جماعت پیامبران چیزى را ارث قرار نمى‏ دهیم و هر چه از ما بماند، صدقه‏ایى است که به امت تعلق خواهد داشت». استناد ‏جست(5). لکن دقت نداشت که: اولًا فدک هبه‏ اى بوده است که به دستور پروردگار در زمان حیات پیامبر (ص) به فاطمه (علیها السلام) واگذار شده است. زیرا لازمه ارث بودن، آن است که بعد از وفات پیامبر به او رسیده باشد.
ثانیاً از آنجایى که همه پیامبران و انبیاى عظام، ارث و وارث داشته و ورثه آن‏ها پس از فوتشان ماتر کشان را تصرف نموده‏اند؛ از قبیل آیه شریفه: « وَوَرِثَ سُلَیْمَانْ داوُودَ»(6)؛ سلیمان از داوود ارث برد. و آیه شریفه: « فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ»(7)؛ «خداوند از لطف خویش فرزند صالح و جانشینى شایسته به من عطا کرد که وارث من و همه آل یعقوب باشد» و نیز آیه: « وَزَکَرِیَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَأَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَوَهَبْنا لَهُ یَحْیى»‏(8)؛ «هنگامى که زکریا خدا را صدا زد: بار الها! مرا تنها نگذار و به من فرزندى عطا نما تا وارث من باشد که تو بهترین وارث اهل عالم هستى. ما هم دعاى او را مستجاب و به او یحیى را عطا نمودیم». و آیه 12 سوره نسا در مى‏یابیم که این حدیث، کاملًا ساختگى، مجعول و در تعارض آشکار با آیات قرآن مجید است.(9)
به استناد همین آیات قرآن حضرت زهرا(س) خطاب به ابو بکر فرمود: « اى ابوبکر! کدام قانون مرا از ارث پدر محروم کرده، آیا در کتاب خدا آمده است که تو از پدرت ارث ببرى و من از ارث پدر محروم باشم.(10)
ابوبکر که با سلاح اسلام و دفاع از حقوق مسلمانان دنبال مفرى مى‏گشت گفت: فدک متعلق به همه مسلمانان است و اگر فاطمه (علیها السلام) شاهد بیاورد آن را به او پس خواهم داد. در غیر این صورت محروم است. امام على علیه السلام گفت: «چرا درباره ما متفاوت از بقیه مسلمانان حکم مى‏ کنى؟ حال آن‏که مدعى باید شاهد بیاورد و مدعى علیه باید فقط سوگند یاد کند. اینک تو بر خلاف دستور پیامبر(ص) از فاطمه (علیها السلام) شاهد مى‏خواهى؟! مگر عمل و قول خود فاطمه (علیها السلام) به عنوان یکى از اصحاب کسا که مشمول آیه تطهیر است حق نمى ‏باشد؟».(11)
ابن ابى‏ الحدید مى‏ نویسد: ابوبکر بالاى منبر رفت و در مورد حضرت فاطمه (س) سخنش را اینگونه آغاز کرد: « او روباهى است که شاهدش دمش مى‏ باشد. او ماجراجو و بر پا کننده فتنه و فساد است که فتنه‏ هاى بزرگ را کوچک نشان مى‏ دهد، و مردم را به فساد و فتنه ترغیب و تشویق مى‏ کند. او از زنانى چون ام‏طحال زانیه کمک و یارى مى‏طلبد»(12).
حال این سخن ابوبکر را در کنار حدیثى بگذارید که احمد حنبل در مسندش و سلیمان قندوزى در ینابیع الموده آورده‏اند که: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «فاطمه پاره تن من، نور چشم من، میوه دل من و روح من است که بین دو پهلوى من قرار دارد. و هر کس او را بیازارد مرا آزرده است. هر کس فاطمه را به غضب آورد مرا به غضب در آورده است. و هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و کسى که مرا اذیت کند خدا را اذیت نموده است.(13)»
و نیز ابن حجر مکى نیز در صواعق و ابو العرفان الصبان در اسعاف الراغبین از رسول اللَّه صلى الله علیه و آله آورده‏اند که فرمود: «اى فاطمه! به درستى که خداوند از غضب تو غضبناک و از رضاى تو خرسند مى‏ گردد»(14).
1 - درّ المنثور، ج 4، ص 177. 2 - اسراء: آیه 26. 3 - فقه القرآن، ج 1، ص 248. تفسیر صافى، ج 3، ص 186، تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 276؛ شبهاى پیشاور، ص 633« إنّ اللَّه أمرنی‏أن ادفع إلیک فدکاً». 4 - فصلنامه «میقات حج»، ج‏34، ص: 154. شبهاى پیشاور، ص: 146. 5 - فتح البارى، ج 12، ص 6. 6 - نمل، آیه: 16. 7 - مریم، آیه: 6. 8 - سوره انبیا: آیه 89. 9 - شبهاى پیشاور، ص: 147 10 - شرح منهاج الکرامة فى معرفة الامامة، ج‏2، ص: 75. 11 - شبهاى پیشاور، ص: 148 12 - شرح نهج البلاغه ابن ابى‏الحدید، ج 16، ص 215؛ فدک فى التاریخ، ص 67؛ سقیفة و فدک، ص 104. 13 - سنن الکبرى، ج 5، ص 97؛ معجم الکبیر، ج 22، ص 404؛ مناقب آل ابى‏طالب، ج 3، ص 112؛ نظم دررالمسمطین، ص 176؛ شبهاى پیشاور، ص 701« فاطمة بضعة منّی و هی نور عینی و هی ثمرة فؤادی و هی روحی التی بین جنبی مَنْ آذاها فَقَد آذانی وَ مَنْ آذانی فَقَد آذَى اللَّه وَ مَنْ أغْضَبَها فَقَدْ أَغْضَبنی یؤذینی ما آذاها». 14 - تاریخ مدینه دمشق، ج 3، ص 156؛ ینابیع المودة لذوى القربى، ج 2، ص 132 و 464؛ شبهاى پیشاور، ص 702« یا فاطمة إنّ اللَّه عزّ و جلّ یغضب لغضبک و یرضى لرضاک». مستدرک حاکم، اصابه عسقلانى، ج 4، ص

اگه اين علماي سني كه شما ميگي منصف بودن چرا خودشون شيعه نشدن؟! به جاي كپي و پست كردن يكم از عقلمون استفاده كنيم بد نيست...اگر فديه بود چرا بعد از وفات پيامبر فاطمه (س) براي گرفتن ارث(باغ فدك) نزد ابوبكر رفت؟! ..در روايات شما بارها آمده كه فاطمه(س) براي ارث نزد ابوبكر رفت نه فديه..اگر فديه بود چرا با آياتي كه ارث فرزندان انبائ را ثابت ميكند حق را خود را مطالبه نمودند؟!؟! اگر فديه بود ابوبكر حديث جعلي ميساخت كه پيامبر نميتواند فديه بدهد نه ارث!!!! و اينكه باغ فدك حدود ده ها كيلومتر از مدينه منوره فاصله داشته ميشه بگيد حضرت فاطمه چجوري به اين باغ رسيدگي ميكردن؟! اسم غلامهاشون كه در اين باغ كار ميكردن و ابوبكر اونهارو بيرون كرد چيه؟!‌حد اقل بايد 10 تا شاهد باياريد!... شما اگر يك ذره منصف باشيد خواهيد ديد كه در اين آيات منظور از ارث نبوت است كه از پدر به پسر ميرسيد..از خداوند طلب فرزندي كرده اند كه نبوت آنها را به ارث ببرد نه اينكه فرزندي بياد كه بتونه مالتو بتونه بخوره!! و در آخر اينكه اگر شما فقط تحقيق كنيد كه ابوبكر با فدك چه كرد حقيقت روشن ميشود..نه آن را براي خود خواست و نه فرزندانش ! بلكه با فدك همان كار را كرد كه پيامبر ميكرد..اين يعني غصب؟! و اصلا پاسخ نداديد به فاطمه زهرا فدك را داد به بقيه دخترانشان چي فديه و هديه دادند!؟! با اين قضيه نيز ميتوانيد اندكي مظلوم نمايي كنيد و كينه حق غصب شده در دل مسلمانان بكاريد!! كه چي؟! وحدت اسلامي را چه!

 

[Saeed.bi]

اگه اين علماي سني كه شما ميگي منصف بودن چرا خودشون شيعه نشدن؟! به جاي كپي و پست كردن يكم از عقلمون استفاده كنيم بد نيست...اگر فديه بود چرا بعد از وفات پيامبر فاطمه (س) براي گرفتن ارث(باغ فدك) نزد ابوبكر رفت؟! ..در روايات شما بارها آمده كه فاطمه(س) براي ارث نزد ابوبكر رفت نه فديه..اگر فديه بود چرا با آياتي كه ارث فرزندان انبائ را ثابت ميكند حق را خود را مطالبه نمودند؟!؟! اگر فديه بود ابوبكر حديث جعلي ميساخت كه پيامبر نميتواند فديه بدهد نه ارث!!!! و اينكه باغ فدك حدود ده ها كيلومتر از مدينه منوره فاصله داشته ميشه بگيد حضرت فاطمه چجوري به اين باغ رسيدگي ميكردن؟! اسم غلامهاشون كه در اين باغ كار ميكردن و ابوبكر اونهارو بيرون كرد چيه؟!‌حد اقل بايد 10 تا شاهد باياريد!... شما اگر يك ذره منصف باشيد خواهيد ديد كه در اين آيات منظور از ارث نبوت است كه از پدر به پسر ميرسيد..از خداوند طلب فرزندي كرده اند كه نبوت آنها را به ارث ببرد نه اينكه فرزندي بياد كه بتونه مالتو بتونه بخوره!! و در آخر اينكه اگر شما فقط تحقيق كنيد كه ابوبكر با فدك چه كرد حقيقت روشن ميشود..نه آن را براي خود خواست و نه فرزندانش ! بلكه با فدك همان كار را كرد كه پيامبر ميكرد..اين يعني غصب؟! و اصلا پاسخ نداديد به فاطمه زهرا فدك را داد به بقيه دخترانشان چي فديه و هديه دادند!؟! با اين قضيه نيز ميتوانيد اندكي مظلوم نمايي كنيد و كينه حق غصب شده در دل مسلمانان بكاريد!! كه چي؟! وحدت اسلامي را چه!

1-اینکه چرا علماتون تسلیم نشدن رو بهتره از خودشون بپرسین نه از بنده!!!!

2-بنده مطلب رو خوندم و کپی پیست کردم دوست عزیز!!!! شماها ظاهرا خیلی به کپی پیست حساسید!! اگه دنبال جواب حقید نباید براتون فرقی کنه که این مطلب کپیه یا از اسمون اومده!!!

3-پیامبر فدک را به حضرت فاطمه هبه کرده بودند.در پست قبلی هم گفتم.لیکن چون ابوبکر از در ارث وارد شد و توجه نکرد که این هبه است نه ارث(!!!!) لذا حضرت فاطمه نیز خواست حق خود را با همان شبهه ای که او وارد کرده بگیرد(که شبهه او نیز مردود است)...این از بی توجهی جناب ابوبکر بود و ربطی به ما ندارد.

4-خوب فدک دهها کیلومتر از مدینه فاصله داشته باشه!!! چه ربطی داره؟!!! نکنه فکر کردین خود حضرت زهرا میرفته و زمین رو شخم میزده؟؟؟ یا اینکه اون باغ بزرگ رو خودشون با یه لیوان اب قرار بود ابیاری کنن؟!!!!!!!! دوست عزیز ایشون کارگر داشتن اونجا و کارگران مسولیت رسیدگی به باغ رو بعهده داشتن...دیگه رسیدگی کردن کاری داره؟؟؟ بقیه کارها رو انجام میدادن و مثلا گزارش رو به اطلاع ایشون میرسوندن... یا اینکه افرادی رو برای سرکشی میفرستادن....این شبهتون اصلا جالب نبود

5-صحیح بخاری ج3 ص 180 و طبقات ابن سعد،ج4 ص134 :

هنگامیکه از طرف "علاء خضرمی" اموالی را بعنوان بیت المال به مدینه اوردند ابوبکر به مردم گفت: هر کس از پیامبر طلبی دارد یا ان حضرت به وی وعده ای داده است بیاید و بگیرد. "جابر" از افرادی بود که به نزد خلیفه رفت و گفت: پیامبر به من وعده داده بود که فلان قدر به من کمک کند و ابوبکر هم سه هزار و پانصد درهم به او داد.
ابوسعید میگوید: وقتی از طرف ابوبکر چنین خبری منتشر شد گروهی به نزد او رفتند و مبالغی دریافت کردند.یکی از ان افراد "ابوبشر مازنی" بود که به خلیفه گفت:پیامبر به من گفته بود که هر وقت مالی برای او اوردند به نزد او بروم.ابوبکر به وی هزار و چهارصد درهم داد.

حالا سوال اینجاست که چگونه خلیفه ادعای هر مدعی را براحتی میپذیرد و از انها شاهدی برای مدعایشان نمیخواهد ولی نوبت به دخت رسول خدا و پاره تن او و نور چشمانش که میرسد به بهانه اینکه شاهد ندارد،از دادن حقش سرباز میزند؟؟!!!!!! ایا ادم سخاوتمندی مثل ابوبکر(!!!!!) که تا این حد دست و دل باز است و به راحتی هزار تا هزار تا به بیگانگان میدهد،باید برای دختر رسول خدا اینقدر خست ورزد؟!!!

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی(از علمای اهل تسنن) ج 16 ص 284 :
به استادم گفتم: ایا زهرا در ادعای خود راستگو بود؟ گفت: بلی.
گفتم:خلیفه میدانست که او زنی راستگو است؟ گفت:بلی.
گفتم:چرا خلیفه حق مسلم او را در اختیارش نگذاشت؟
در این موقع استاد لبخندی زد و با کمال وقار گفت: اگر در ان روز سخن او را میپذیرفت و به این جهت که او زنی راستگو است،بدون درخواست شاهد فدک را به او بازمیگرداند، فردا او از این موقعیت به سود شوهر خود علی استفاده میکرد و میگفت که خلافت متعلق به علی است و در ان صورت خلیفه ناچار بود که خلافت را به علی تفویض کند.چرا که وی را راستگو میدانست.ولی برای اینکه باب مناظرات و تقاضا بسته شود، او را از حق مسلم خود بازداشت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اینم از کتابهای خودتون

6-این لینک رو حتما بخونین

http://makarem.ir/squestions/?lid=0&mid=249796&CatID=24175

7-در جواب اینکه ابوبکر با فدک چه کرد.........بسیار زیبا فرمودید...ما که قانع شدیم!!!!!!!!!!!!...احسنت بر شما.خدا خیرتان بدهد
حقی رو که مال خودش نبوده برداشته و به سنت رسول خدا بین مردم تقسیم کرده!!!!!!!!!!! احسنت بر ایشان...پس ما هم از فردا میریزیم تو مغازه ها و برنجها رو برمیداریم و شبانه به سبک مولایمان علی و بصورت مخفیانه بین فقرا تقسیم میکنیم....ان شاء الله که ماجوریم...به این کار هم اصلاااااااااااااااااا نمیگن غصب

8-درباره سوالتون در مورد هدیه به بقیه دخترانشون هم بزودی جوابتون رو میدهم

9-غصب نکرده؟؟؟؟؟؟؟؟ بنده با دلیل و سند مطالب رو گذاشتم. چه ادعایی هم دارید شما......خوبه والا....علنا در کتب شما تصریح شده که فدک رو که حق ایشان بوده توسط جناب ابوبکر غصب شده،بعد بوسیله بازی با کلمات و مظلوم نمایی قصد دارید با کلماتی چون وحدت مسلمانان مثلا ما را احساساتی کنید؟؟!!!!!!!!!!!!!!
نه دوست عزیز
ما با جماعت اهل تسنن هیچ مشکلی نداریم.من خودم رفیق سنی هم داشتم.ولی این دلیل نمیشه که از اعتقادتمون و حقمون کوتاه بیایم.
اینهمه سند و مدرک و استدلال.........دوستان خودشون برن بخونن.بعد معلوم میشه که ما مظلوم نمایی میکنیم و میخوایم کینه ایجاد کنیم یا اینکه واقعا حق سیده نساء عالمین رو خوردن و الان مدعی هم هستن
.
.
در ضمن جالبه که شما توی دو تا پستی که در این تاپیک دادین، هیچ سند و مدرکی رو نکردین و همش دارین رو هوا حرف میزنین!!! سعی کنید بحث علمی و تاریخی با سند و مدرک انجام بدین.... قصه های جنگل که تعریف نمیکنیم!

 

[kalla]

1-اینکه چرا علماتون تسلیم نشدن رو بهتره از خودشون بپرسین نه از بنده!!!!

2-بنده مطلب رو خوندم و کپی پیست کردم دوست عزیز!!!! شماها ظاهرا خیلی به کپی پیست حساسید!! اگه دنبال جواب حقید نباید براتون فرقی کنه که این مطلب کپیه یا از اسمون اومده!!!

3-پیامبر فدک را به حضرت فاطمه هبه کرده بودند.در پست قبلی هم گفتم.لیکن چون ابوبکر از در ارث وارد شد و توجه نکرد که این هبه است نه ارث(!!!!) لذا حضرت فاطمه نیز خواست حق خود را با همان شبهه ای که او وارد کرده بگیرد(که شبهه او نیز مردود است)...این از بی توجهی جناب ابوبکر بود و ربطی به ما ندارد.

4-خوب فدک دهها کیلومتر از مدینه فاصله داشته باشه!!! چه ربطی داره؟!!! نکنه فکر کردین خود حضرت زهرا میرفته و زمین رو شخم میزده؟؟؟ یا اینکه اون باغ بزرگ رو خودشون با یه لیوان اب قرار بود ابیاری کنن؟!!!!!!!! دوست عزیز ایشون کارگر داشتن اونجا و کارگران مسولیت رسیدگی به باغ رو بعهده داشتن...دیگه رسیدگی کردن کاری داره؟؟؟ بقیه کارها رو انجام میدادن و مثلا گزارش رو به اطلاع ایشون میرسوندن... یا اینکه افرادی رو برای سرکشی میفرستادن....این شبهتون اصلا جالب نبود

5-صحیح بخاری ج3 ص 180 و طبقات ابن سعد،ج4 ص134 :

هنگامیکه از طرف "علاء خضرمی" اموالی را بعنوان بیت المال به مدینه اوردند ابوبکر به مردم گفت: هر کس از پیامبر طلبی دارد یا ان حضرت به وی وعده ای داده است بیاید و بگیرد. "جابر" از افرادی بود که به نزد خلیفه رفت و گفت: پیامبر به من وعده داده بود که فلان قدر به من کمک کند و ابوبکر هم سه هزار و پانصد درهم به او داد.
ابوسعید میگوید: وقتی از طرف ابوبکر چنین خبری منتشر شد گروهی به نزد او رفتند و مبالغی دریافت کردند.یکی از ان افراد "ابوبشر مازنی" بود که به خلیفه گفت:پیامبر به من گفته بود که هر وقت مالی برای او اوردند به نزد او بروم.ابوبکر به وی هزار و چهارصد درهم داد.

حالا سوال اینجاست که چگونه خلیفه ادعای هر مدعی را براحتی میپذیرد و از انها شاهدی برای مدعایشان نمیخواهد ولی نوبت به دخت رسول خدا و پاره تن او و نور چشمانش که میرسد به بهانه اینکه شاهد ندارد،از دادن حقش سرباز میزند؟؟!!!!!! ایا ادم سخاوتمندی مثل ابوبکر(!!!!!) که تا این حد دست و دل باز است و به راحتی هزار تا هزار تا به بیگانگان میدهد،باید برای دختر رسول خدا اینقدر خست ورزد؟!!!

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی(از علمای اهل تسنن) ج 16 ص 284 :
به استادم گفتم: ایا زهرا در ادعای خود راستگو بود؟ گفت: بلی.
گفتم:خلیفه میدانست که او زنی راستگو است؟ گفت:بلی.
گفتم:چرا خلیفه حق مسلم او را در اختیارش نگذاشت؟
در این موقع استاد لبخندی زد و با کمال وقار گفت: اگر در ان روز سخن او را میپذیرفت و به این جهت که او زنی راستگو است،بدون درخواست شاهد فدک را به او بازمیگرداند، فردا او از این موقعیت به سود شوهر خود علی استفاده میکرد و میگفت که خلافت متعلق به علی است و در ان صورت خلیفه ناچار بود که خلافت را به علی تفویض کند.چرا که وی را راستگو میدانست.ولی برای اینکه باب مناظرات و تقاضا بسته شود، او را از حق مسلم خود بازداشت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اینم از کتابهای خودتون

6-این لینک رو حتما بخونین

http://makarem.ir/squestions/?lid=0&mid=249796&CatID=24175

7-در جواب اینکه ابوبکر با فدک چه کرد.........بسیار زیبا فرمودید...ما که قانع شدیم!!!!!!!!!!!!...احسنت بر شما.خدا خیرتان بدهد
حقی رو که مال خودش نبوده برداشته و به سنت رسول خدا بین مردم تقسیم کرده!!!!!!!!!!! احسنت بر ایشان...پس ما هم از فردا میریزیم تو مغازه ها و برنجها رو برمیداریم و شبانه به سبک مولایمان علی و بصورت مخفیانه بین فقرا تقسیم میکنیم....ان شاء الله که ماجوریم...به این کار هم اصلاااااااااااااااااا نمیگن غصب

8-درباره سوالتون در مورد هدیه به بقیه دخترانشون هم بزودی جوابتون رو میدهم

9-غصب نکرده؟؟؟؟؟؟؟؟ بنده با دلیل و سند مطالب رو گذاشتم. چه ادعایی هم دارید شما......خوبه والا....علنا در کتب شما تصریح شده که فدک رو که حق ایشان بوده توسط جناب ابوبکر غصب شده،بعد بوسیله بازی با کلمات و مظلوم نمایی قصد دارید با کلماتی چون وحدت مسلمانان مثلا ما را احساساتی کنید؟؟!!!!!!!!!!!!!!
نه دوست عزیز
ما با جماعت اهل تسنن هیچ مشکلی نداریم.من خودم رفیق سنی هم داشتم.ولی این دلیل نمیشه که از اعتقادتمون و حقمون کوتاه بیایم.
اینهمه سند و مدرک و استدلال.........دوستان خودشون برن بخونن.بعد معلوم میشه که ما مظلوم نمایی میکنیم و میخوایم کینه ایجاد کنیم یا اینکه واقعا حق سیده نساء عالمین رو خوردن و الان مدعی هم هستن
.
.
در ضمن جالبه که شما توی دو تا پستی که در این تاپیک دادین، هیچ سند و مدرکی رو نکردین و همش دارین رو هوا حرف میزنین!!! سعی کنید بحث علمی و تاریخی با سند و مدرک انجام بدین.... قصه های جنگل که تعریف نمیکنیم!

شرح نهج البلاغه توسط عالم سني ميشه عقيده اهل سنت؟! من اگه بگم فلان كتاب شما اين جمله رو ادا كرده يا اين اخبار توشه يعني عقيده من اينه؟! لطفا شما با كلمات بازي نكنيد...اگر علماي ما به غصب فدك معتقد بودند امروز احاديث مربوط به آن را جعلي و دروغ نميدانستند و به آن قائل بودند..دقيقا شما منظور من را نگرفتيد بنده پرسيدم اسم غلامان ايشان چه بود كه در فدك كار ميكردند؟! بعدشم پاسخ ندادين پيامبر بعد از اون آيه چرا به دختراي ديگشون چيزي هديه ندادن؟!! پر واضح است كه دخت ايشان طلب ارث كردند نه فديه اتفاقا با مشورت امام علي آيات مربوط به ارث انبيائ بيان ميشه...ولي راهو پيچونديد به فديه! كه كار خرابتر ميشه! به هر حال اميد وارم به حق غصب شدتون برسيد!!! خاك ايران فدك است! موفق باشيد

 

[Saeed.bi]

شرح نهج البلاغه توسط عالم سني ميشه عقيده اهل سنت؟! من اگه بگم فلان كتاب شما اين جمله رو ادا كرده يا اين اخبار توشه يعني عقيده من اينه؟! لطفا شما با كلمات بازي نكنيد...اگر علماي ما به غصب فدك معتقد بودند امروز احاديث مربوط به آن را جعلي و دروغ نميدانستند و به آن قائل بودند..دقيقا شما منظور من را نگرفتيد بنده پرسيدم اسم غلامان ايشان چه بود كه در فدك كار ميكردند؟! بعدشم پاسخ ندادين پيامبر بعد از اون آيه چرا به دختراي ديگشون چيزي هديه ندادن؟!! پر واضح است كه دخت ايشان طلب ارث كردند نه فديه اتفاقا با مشورت امام علي آيات مربوط به ارث انبيائ بيان ميشه...ولي راهو پيچونديد به فديه! كه كار خرابتر ميشه! به هر حال اميد وارم به حق غصب شدتون برسيد!!! خاك ايران فدك است! موفق باشيد

ههههههههههه بسیار بحث جالبی داشتیم با هم
شما حتی یک سند و مدرک و روایات در این مباحثه ارائه نکردید
به هر حال از علماتون که بوده. یعنی قبول ندارین ابن ابی الحدید رو؟؟!!!
گفتم که.بعدا جواب این میدم که چرا به بقیه دختراشون هبه نداند.فعلا اطلاعی ندارم....اسم غلامان رو هم نمیدونم....جالبه که شما حرفای بنده رو درباره غصب فدک با اینهمه دلیل و سند و مدرک که حتی از دل کتب خودتون هم بیرون اومده،خلاصش کردین توی دو تا سوال درباره اسم غلامها و هبه به سایر دخترها!!!!!
دوستان خودشون مطالب رو بخونن و تصمیم گیری کنن
شما هم موفق باشید

 

[پسر بهاری]

خيلي جالبه ما مونديم كه فدك ارث بود يا هديه؟!!! فكر كنم خودتون هم توش مونديد!!! در روايات شما نقل شده كه دخت نبي براي گرفتن ارث پدري نزد ابوبكرصديق رفتند نه هديه..ووقتي دانستيد كه چنين حديثي نقل شده كه انبيائ از خود ارث به جا نميگذارند تبديل كرديد به هديه!! خب ميشه بگيد چرا پيامبر به دختران ديگرش هديه نداد؟!! فرق گذاشتن بين فرزندان آنهم توسط پيامبر عادل اسلام؟! و اما...اينكه فدك غثب شد! آيا ابوبكر بيچاره آن را گرفت و سندش را به نام خودش زد؟!يا براي فرزندانش گذاشت؟! عزيزانم ..در احاديث اهل سنت چنين است كه ابوبكر حديثي از پيامبر نقل كرد كه انبيائ ارث مادي از خود به جا نميگذارند..و فاطمه (س) براي ارث نزد ابوبكر رفتند نه هديه! و ابوبكر با فدك همان كاري را كرد كه پيامبر انجام ميداد..(يعني از محصولات آن هزينه زندگيه اهل بيت پيامبر تامين ميشد و مابقي آن به بيت المال و خيريه ميرسيد) و فاطمه(س) به اين حكم راضي شد...حالا هي شما هيزم بياريد!!

اول اصلا همچین حدیثی وجود خارجی ندارد بجز همان ک خلیفه گفته است انهم خودش شنیده است!!! و همچین چیزی خلاف قران است و عدالت خداوند

دوم شما ک مدعی هستید حضرت فاطمه (س) ب این حکم راضی شد ایا حدیثی در این باب دارید؟ و دیگر چرا بعد از ان واقعه در چند بار فدک ب فرزندان حضرت پس داده میشد !!!

سوم ایا خلیفه ک خود ب پیامبر ایمان اورده ایا بیشتراز پیامبر می فهمید؟؟ ایا کار ان درستر از پیامبر بوده ؟

چهارم ایا در کل سنت پیامبر در کل دوران زندگی ایا سابقه ای در مال اندوزی و تلاش برای دنیا حضرت دارد ؟!! ک بخواهد از مال دنیا انهم اموال دیگران ببخشد!!!!!!!!

پنجم اگر پیامبر بی عدالتی کرده باشد پس خطا کرده , ایا پیروی از خطا کار جایز است!! انهم پیامبری ک از طرف خداوند برگزیده شده و خداوند انرا با وحی هدایت میکند!!!

ششم ایا در غثب کردن هدیه و یا ارثیه فرقی وجود دارد؟

 

[kalla]

ههههههههههه بسیار بحث جالبی داشتیم با هم
شما حتی یک سند و مدرک و روایات در این مباحثه ارائه نکردید
به هر حال از علماتون که بوده. یعنی قبول ندارین ابن ابی الحدید رو؟؟!!!
گفتم که.بعدا جواب این میدم که چرا به بقیه دختراشون هبه نداند.فعلا اطلاعی ندارم....اسم غلامان رو هم نمیدونم....جالبه که شما حرفای بنده رو درباره غصب فدک با اینهمه دلیل و سند و مدرک که حتی از دل کتب خودتون هم بیرون اومده،خلاصش کردین توی دو تا سوال درباره اسم غلامها و هبه به سایر دخترها!!!!!
دوستان خودشون مطالب رو بخونن و تصمیم گیری کنن
شما هم موفق باشید

چه سندي؟! وقتي شما احاديث مارا قبول نداريد؟ در جايي كه به ضررتان باشد حديث صحيح را قبول نميكنيد و در جايي كه به نفعتان باضشد عقيده خودتان را از كتب اهل سنت اثباط ميكنيد!! دليل و مدرك رو از كتابي ميارين كه خود راوي و نويسنده كتاب به اين مساله قائل نبوده..اين روش شما قديمي شده...من عادت كپي پست كردن ندارم.اينم بدونيد كه اهل سنت چيزي به نام مرجع تقليد ندارند كه به جاشون فكر بكنه!!! شما جواب سولات من رو پيدا نخواهي كرد چون دلايل عقلي بر دروغ بودن ادعاي شماست...

 

[kalla]

اول اصلا همچین حدیثی وجود خارجی ندارد بجز همان ک خلیفه گفته است انهم خودش شنیده است!!! و همچین چیزی خلاف قران است و عدالت خداوند

دوم شما ک مدعی هستید حضرت فاطمه (س) ب این حکم راضی شد ایا حدیثی در این باب دارید؟ و دیگر چرا بعد از ان واقعه در چند بار فدک ب فرزندان حضرت پس داده میشد !!!

سوم ایا خلیفه ک خود ب پیامبر ایمان اورده ایا بیشتراز پیامبر می فهمید؟؟ ایا کار ان درستر از پیامبر بوده ؟

چهارم ایا در کل سنت پیامبر در کل دوران زندگی ایا سابقه ای در مال اندوزی و تلاش برای دنیا حضرت دارد ؟!! ک بخواهد از مال دنیا انهم اموال دیگران ببخشد!!!!!!!!

پنجم اگر پیامبر بی عدالتی کرده باشد پس خطا کرده , ایا پیروی از خطا کار جایز است!! انهم پیامبری ک از طرف خداوند برگزیده شده و خداوند انرا با وحی هدایت میکند!!!

ششم ایا در غثب کردن هدیه و یا ارثیه فرقی وجود دارد؟

به جاي اينكه پيامبر رو ناعادل و خطا كار بخونين و بعد اطاعت از خطا رو واجب بخونين اعتراف بكنيد كه ادعاي شما با عدالت شيامبر و دلايل عقلي تناقض دارد و دروغ است...فرض محال حرف شما درست...كه چي؟! فدك كجاست؟! شما خاك خودتون رذو غصب كردن نشستين نگاه ميكنيد چسپيديد به باغي كه هزار ساله خشك شده!

 

[Saeed.bi]

چه سندي؟! وقتي شما احاديث مارا قبول نداريد؟ در جايي كه به ضررتان باشد حديث صحيح را قبول نميكنيد و در جايي كه به نفعتان باضشد عقيده خودتان را از كتب اهل سنت اثباط ميكنيد!! دليل و مدرك رو از كتابي ميارين كه خود راوي و نويسنده كتاب به اين مساله قائل نبوده..اين روش شما قديمي شده...من عادت كپي پست كردن ندارم.اينم بدونيد كه اهل سنت چيزي به نام مرجع تقليد ندارند كه به جاشون فكر بكنه!!! شما جواب سولات من رو پيدا نخواهي كرد چون دلايل عقلي بر دروغ بودن ادعاي شماست...

باشه....فرض کنین ما احادیث شما رو قبول نداریم....ایا خودتون هم احادیث خودتون رو قبول ندارین؟؟؟ ایا صحیح مسلم و صحیح بخاری رو قبول ندارین؟؟ ایا ابن ابی الحدیدتون رو قبول ندارین؟؟ اصلا اون لینکی رو که بنده به شما دادم که توش از صحیحین مطلب اورده شده بود خوندین؟؟؟ اصلا لینک رو باز کردین؟؟؟
دوست عزیز...ما طبق گفته علمای مذهبمون عمل خواهیم کرد.کما اینکه شما هم طبق علمای مذهبتون که قبولشون دارین تاریخ رو پیش میبرین... ولی میدونی پیروزی عظما اینجا چیه؟ میدونی چرا ما به کتب و احادیث شما استناد میکنیم؟؟ ما که خودمون فدک رو غصب شده میدونیم و شکی درش نداریم. ولی اینکه بتونیم از دل کتابهای شما که منکر این قضیه هستین این مطلب رو بیرون بکشیم و حق رو اثبات کنیم،این خیلی حرفه.
اگر دقت کنی بنده در پی اثبات مطالب از خود منابع اهل سنت بوده ام.
کجا حدیث به ضرر ما بوده؟ ما هم حدیثی از همان کتب خودتان بر ضد مدعای شما رو میکنیم. از کتب خودتاااااان...از علمای خودتان
ههههههههههه دلایل عقلی.....دوست عزیز شما فقط دو تا سوال مطرح کردی یکی درباره اسم غلامها و دیگری هم درباره هبه به سایر دخترا
گفتم که اسم غلامها رو نمیدونم...در مورد هدیه به سایر دخترها هم دلیلی نمیشه چون ما تا حالا نشنیدیم که هدیه ای دادن یا نه، پیامبر هدیه ای نداده باشه!! اگر توانستید اثبات کنید که پیامبر هیچگاه به سایر دخترهایش هدیه ای نداده،،اونوقت این میشود شبهه.. ایا شما مطمئنی به بقیه نداده؟؟!!! ایا شما سند محکم داری که هدیه نداده؟؟ اگه سندی داری بیا جلو وگرنه رو هوا حرف نزن همین طوری که مثلا خواسته باشی شبهه ای به این قضیه وارد کنی
.
.
دوست عزیز بهتر نیست به همون فعالیتتون در سایر تاپیکها ادامه بدین؟؟؟ ظاهرا اینجا به هیچ وجه حرفی برای گفتن و سندی برای ارائه کردن ندارین و الکی دارین قضیه رو کش میدین!!! اینهمه دلیل و مدرک بنده رو نتونستین رد کنین بعد گیر دادین به دو تا سوال که معلوم نیست از کجا اوردین!!! که چی بشه؟؟؟ یعنی مثلا طاقت تسلیم شدن رو ندارین و به زور هم که شده میخواین تاریخ رو عوض کنین؟؟؟؟
هر موقع تونستین برای اون اسناد بنده جوابی بیارین بعدا بیاین تا دوباره بحث کنیم...وگرنه این اخرین پست بنده (البته قبل از قولی که درباره جواب سوال هدیه به سایر دخترها داده بودم) خواهد بود و بنده دیگه نمیام اینجا که بحثهای خام و نپخته و بدون سند شما رو جواب بدم.
امر کاملا روشن شد...بی خودی تلاش الکی نکنین
والسلام

 

[پسر بهاری]

خداوندا دوستت دارم, من دوست دارانت را دوست دارم , من دوست دارنت را در هر لباسی ,هر آینی دوست دارم

خداوندا دوستت دارم, من دوست دارانت را دوست دارم , من دوست دارنت را در هر لباسی ,هر آینی دوست دارم

اول اصلا همچین حدیثی وجود خارجی ندارد بجز همان ک خلیفه گفته است انهم خودش شنیده است!!! و همچین چیزی خلاف قران است و عدالت خداوند

دوم شما ک مدعی هستید حضرت فاطمه (س) ب این حکم راضی شد ایا حدیثی در این باب دارید؟ و دیگر چرا بعد از ان واقعه در چند بار فدک ب فرزندان حضرت پس داده میشد !!!

سوم ایا خلیفه ک خود ب پیامبر ایمان اورده ایا بیشتراز پیامبر می فهمید؟؟ ایا کار ان درستر از پیامبر بوده ؟

چهارم ایا در کل سنت پیامبر در کل دوران زندگی ایا سابقه ای در مال اندوزی و تلاش برای دنیا حضرت دارد ؟!! ک بخواهد از مال دنیا انهم اموال دیگران ببخشد!!!!!!!!

پنجم اگر پیامبر بی عدالتی کرده باشد پس خطا کرده , ایا پیروی از خطا کار جایز است!! انهم پیامبری ک از طرف خداوند برگزیده شده و خداوند انرا با وحی هدایت میکند!!!

ششم ایا در غثب کردن هدیه و یا ارثیه فرقی وجود دارد؟

به جاي اينكه پيامبر رو ناعادل و خطا كار بخونين و بعد اطاعت از خطا رو واجب بخونين اعتراف بكنيد كه ادعاي شما با عدالت شيامبر و دلايل عقلي تناقض دارد و دروغ است...فرض محال حرف شما درست...كه چي؟! فدك كجاست؟! شما خاك خودتون رذو غصب كردن نشستين نگاه ميكنيد چسپيديد به باغي كه هزار ساله خشك شده!

شیعه پیامبر رو خطا کار نمیدونه بلکه در تمام امور از ایشون پیروی میکنه و تمام دستورات شیعه از روی قران و پیامبر و اهل بیت ک در مکتب قران هستند انجام میگیره

کجا شیعیان درطول تاریخ ب پیامبر اعتراض کردن و کجا شیعیان دستورات پیامبررا بعد از ایشان تغییری دادن کجا شیعیان ادعا دارند ک پیامبر خدا عدالت را رعایت نکرده انهم پیامبری ک از طرف خداوند امده

این ک تناقض دارد ادعای اهل تسنن است ک از پیامبر پیروی میکنند ک از طرف خداوند مامور ب هدایت انها شده اما بعد از ایشان کارهای پیامبر را باید اصلاح کنند!!

اکثر مردم گوش میدهند نه برای اینکه بفهمند بلکه جواب بدهند

دوست عزیز کمی تعصبت رو بزار کنار دوستانه میگم .... از تمام تاپیکهای ک زدی میشه فهمید ک از دو حالت خارج نیستی یا امدی اختلاف بندازی یا امدی مثلا شیعه ها رو از اشتباه خارج کنی!!!

در مورد اولی اگه فک میکنی با این کارت میتونی ...اشتباه محض میکنی

و اما دومی ک شک دارم ...چون وقتی باهات با سند صحبت میکنند , لازمه اون اینه ک سندی در جواب بیاری , ک در طول پرسش و پاسخی ک باشما داشتم هیچ وقت سندی ارایه ندادید و همش

سعی میکنی مطلب رو بپیچونی در حالی ک اینقدر من و شما اگاه نیستیم ک ان زمان چه اتفاقی افتاده و میتوان از روی همین ایات قران و سنت پیامبر و احادیث معتبر ب حقانیت پی برد نه اینکه

یکی در خانواده سنی مذهب و یکی هم در خانواده شیعه مذهب بزرگ بشن و همش روی تعصبی ک در طول زندگی خواسته یا ناخواسته باور کردن بیان و از خودشون دفاعیه طرح کنند....

اگه فک میکنی ک شیعیان اشتباه میکنند باسند بیا نه این روشی ک پیش گرفتی ...

من نسبت ب اهل سنت هزاران سوال دارم با سند ,,اگه میپرسم جوابی نمیگیرم و فقط دفاعیه شخصی افراده نمیدونم چرا؟!!!!!

و وقتی هم ازم سوال میشه با سند جواب میدم اما باز برای ردش همون دفاعیه شخصی,

وجالب اینجاست بیشتر سوالات جایی ک خود علمای تسنن هم بهش عمل میکنند - علت چیه نمیدونم؟!!!

 

[M.Adhami]

با یاد خدا
سلام

خواستم از برادر کالا
بپرسم

چرا از مذهبت حمایت میکنی
علتشو بگو شاید ما هم قبول کردیم

ما هم اون حدیثی که از جناب ابوبکر گفتی رو قبول داریم و مطمئنیم ایشون چنین حرفی زده
ولی نمی دونیم چرا پیامبر اون حدیثو فقط به ابوبکر گفته!!!!!!!!!!!!!!
و از همه مهمتر نمی دونیم چرا پیامبر یه حرف خلاف قرآن رو پنهانی به ابو بکر گفته؟؟!!!!!

اگه شما نتیجه ای غیر از این میگیری که جناب ابوبکر دروغ گفته(معصومم که نبوده دروغ بگه مشکلی پیش نمی آد)

ابوحیان از علمای سنّی مذهب در آِیه 5 مریم(وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا) (تفسیر بحرالمحیط ج6،ص173) ابن عباس وجاهد وابو صالح (از بزرگان تفسیرقرآن نزد اهل تسنّن ) گفتند موالی در این جا (حضرت زکریّا(ع)در آیات سوره مریم به آن ها اشاره می کند و می فرماید«من از موالی واطرافیانم بیمناکم») پسر عموها و فامیل های دورتر می باشند و زکریّا(ع) ترسید از اینکه مال او را {چنین افرادی} ارث برند.

 

[محمودپور]

برادران مسلمان از هر گروهی فکر نمی کنید با بحث درباره مسائل جزئی مسائل اصلی دین رو زیر سوال بردین، فقط ببینین در حالی که درباره مسائل درون دینی مجادله می کردید در یکی از همین پست ها برخی از این مسائل استفاده کردن و مستقیم پیامبر رو و اصل دین رو زیر سوال بردن.

 

[M.Adhami]

برادران مسلمان از هر گروهی فکر نمی کنید با بحث درباره مسائل جزئی مسائل اصلی دین رو زیر سوال بردین، فقط ببینین در حالی که درباره مسائل درون دینی مجادله می کردید در یکی از همین پست ها برخی از این مسائل استفاده کردن و مستقیم پیامبر رو و اصل دین رو زیر سوال بردن.

با یاد خدا
سلام

همین چند نفر ام که از اهل تسنن حمایت می کنن

نمی دونم چرا از اونایی که شما گفتینم حمایت می کنن؟؟!!!

 

[محمودپور]

با یاد خدا
سلام

همین چند نفر ام که از اهل تسنن حمایت می کنن

نمی دونم چرا از اونایی که شما گفتینم حمایت می کنن؟؟!!!

این بحث جز ایجاد اختلاف بیشتر هیچ سودی نخواهد داشت، خواهش می کنم به خاطر جزئیات با هم بحث نکنیم. خدایا ما الله، کتاب ما قرآن و پیامبر ما محمد همین برای اتحاد کافی نیست؟ کار به جایی رسیده که همدیگر رو تکفیر می کنیم اما ادیان دیگر رو به برادر مسلمانمان ترجیح می دهیم. مدت ها پیش، بیش از بیست نسل قبل مسائلی پیش اومده و حالا ما اومدیم و بحث می کنیم. این بحث ها بار ها شده و هیچ وقت هم حل نشده پس تنها راه وارد نشدن به بحثه. ببینیم اگر پیامبر امروز بین ما بود چه می کرد؟

 

[IRANIAN VOCAL]

ههههههههههه بسیار بحث جالبی داشتیم با هم
شما حتی یک سند و مدرک و روایات در این مباحثه ارائه نکردید
به هر حال از علماتون که بوده. یعنی قبول ندارین ابن ابی الحدید رو؟؟!!!
گفتم که.بعدا جواب این میدم که چرا به بقیه دختراشون هبه نداند.فعلا اطلاعی ندارم....اسم غلامان رو هم نمیدونم....جالبه که شما حرفای بنده رو درباره غصب فدک با اینهمه دلیل و سند و مدرک که حتی از دل کتب خودتون هم بیرون اومده،خلاصش کردین توی دو تا سوال درباره اسم غلامها و هبه به سایر دخترها!!!!!
دوستان خودشون مطالب رو بخونن و تصمیم گیری کنن
شما هم موفق باشید

آقا سعید شما با کسی بحث می کنید که بلد نیست یه آیه از قرآن یا یه حدیث از پیامبر(ص) یا شعری از شعرای خودمون در امضاش قرار بده. بی خیال بشید. نرود میخ آهنین در سنگ ... (سعدی) در ضمن باید خدمت همه ی مُغرضین عرض کنم که بدانید: فدک از آنِ نبی بود و به زهرا بخشید - گر چه دشمن شرر افروخته حاشا می کرد

 

[Saeed.bi]

خوب اینم جوابی که گفته بودم درباره قضیه بخشش فدک به حضرت زهرا میارم و اینکه چرا به بقیه دخترانشون چیزی ندادن

اولا این لینک رو مطالعه کنین

اینجا

و ثانیا
در ایه 61 سوره ال عمران که به ایه مباهله معروف است،

آيا «نساءنا » شامل ديگر دختران پيامبر نمي‌شد، يا پيامبر دختر ديگري غير از صديقه طاهره نداشت ؟

چرا هيچ كس از ديگر دختران پيامبر خواستگاري نكردند؟ چرا امر ازدواج حضرت زهرا طبق روایات شیعه و سنی از طرف خدا بود؟ چرا در مورد هیچ دختری سوره ای مثل کوثر نازل نشد؟ و صدها فضیلت دیگر که هر یک به تنهایی می تواند دلیل واگذاری فدک و این هدیه از سوی پیامبر بزرگوار اسلام به دخترش - دختری که پیامبر او را ام ابیها نام فرمودند - باشد.

 

[kalla]

آقا سعید شما با کسی بحث می کنید که بلد نیست یه آیه از قرآن یا یه حدیث از پیامبر(ص) یا شعری از شعرای خودمون در امضاش قرار بده. بی خیال بشید. نرود میخ آهنین در سنگ ... (سعدی) در ضمن باید خدمت همه ی مُغرضین عرض کنم که بدانید: فدک از آنِ نبی بود و به زهرا بخشید - گر چه دشمن شرر افروخته حاشا می کرد

دشمن شرر افروخته!!!! با همين تعابير بچه گانه يتان ود تعصبتان برادران مسلمان خود را دشمن خود ميدانيد...آنچه از بحث كردن با شما فهميدم اين بود
بيدار كردن كسي كه خواب است كار سختي نيست...بلكه بيدار كردن كسي كه خودش را به خواب زده است كار واقعا دشواريه!