موریس مترلینگ میگه:
براي چه توقع داريد كه خيالات، تصورات، احساسات، اقدامات و به طور خلاصه زندگي ما آزاد باشد و حال آنكه به چشم خود مي بينيم كهكشانهاي بزرگ كه منظومه خورشيدي ما در برابر آنها هيچ است، در حركات خود آزاد نيستند و مجبور شده اند كه خط سير ويژه اي را پيموده و از قوانين خاصي پيروي كنند.
پ.ن: البته منظور از این جملات این نیست که انسان اختیار نداره. البته اختیار فرع بر وجوده. یعنی باید ابتدا خلق میشد و بعد دارای اختیار میشد.
به هر حال در قالب یک موجود مختار و در برابر قوانین (درست و منطقی) این دنیا، مهم این هست که چه راهی رو انتخاب کنه و چگونه عکس العمل نشون بده، تا خللی بر جای نگذاره.
پس اگر خودش رو خیلی آزاد ببینه و بخواد با یاغی گری در این نظام هوشمند کاری رو انجام بده، نتایج خوبی به بار نمیاد.
براي چه توقع داريد كه خيالات، تصورات، احساسات، اقدامات و به طور خلاصه زندگي ما آزاد باشد و حال آنكه به چشم خود مي بينيم كهكشانهاي بزرگ كه منظومه خورشيدي ما در برابر آنها هيچ است، در حركات خود آزاد نيستند و مجبور شده اند كه خط سير ويژه اي را پيموده و از قوانين خاصي پيروي كنند.
پ.ن: البته منظور از این جملات این نیست که انسان اختیار نداره. البته اختیار فرع بر وجوده. یعنی باید ابتدا خلق میشد و بعد دارای اختیار میشد.
به هر حال در قالب یک موجود مختار و در برابر قوانین (درست و منطقی) این دنیا، مهم این هست که چه راهی رو انتخاب کنه و چگونه عکس العمل نشون بده، تا خللی بر جای نگذاره.
پس اگر خودش رو خیلی آزاد ببینه و بخواد با یاغی گری در این نظام هوشمند کاری رو انجام بده، نتایج خوبی به بار نمیاد.