پیکر مطهر پاسدار شهید در ارومیه تشییع شد- شهدایی که هر هفته در جنگ با تروریست های پژاک شهید می شوند

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پیکر پاک و مطهر پاسدار شهید 'مصطفی محمدنژاد' روز چهارشنبه در میان حزن و اندوه مردم ولایتمدار ارومیه تشییع و در قطعه شهدای باغ رضوان این شهر به خاک سپرده شد.

در این آیین معنوی که با حضور خانواده معظم شهدا، ایثارگران، مسئولان استانی و شهرستانی و جمعی از پاسداران در ارومیه برگزار شد، پس از قرائت نوای دلنشین آیاتی از کلام الله مجید و روضه خوانی و سینه زنی در مدح و رثای سالار شهیدان و شهدای دوران دفاع مقدس حاضران در مراسم با شعارهای انقلابی و حماسی آن شهید پاک باخته را بر دوش خود گرفته و به سوی مزار شهدا بدرقه کردند.

پیکر این شهید والامقام پس از تشییع با شکوه در مسیر میدان انقلاب، خیابان امام (ره) و خیام شمالی ارومیه، برای خاکسپاری به مزار شهدای باغ رضوان این شهر انتقال یافت.

مجلس ترحیم این شهید بزرگوار بعد از ظهر چهارشنبه از ساعت 15 الی 17 در مسجد قاسمیه برگزار می شود.

شهید مصطفی محمدنژاد از حافظان کل قرآن کریم بوده روز گذشته در درگیری با اشرار در منطقه خوی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا رحمتشون کنه...اونها تروریستهای پاپتی داعش صفت هستند ...
نگران نباشید لحظه های گور به گور شدن پژاک نزدیک هست...
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جدیدا گروه دمکرات کردستان ایران هم تشکیل شده که در مناطق مرزی غرب دست به کشتار میزنن.
من نمی دونم برای یکبار جنایت جیش العدل چرا هزارتا سر و صدا راه میفته ولی برای کشتار چندین ساله پژاک هیچ سروصدایی راه نمیفته. در صورتی که از نظر نیت و مقصود هر دو گروهک مثل هم هستن، هم تجزیه طلبان پژاک و دمکرات کردستان و هم تجزیه طلبان جیش العدل و اینا.
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جدیدا گروه دمکرات کردستان ایران هم تشکیل شده که در مناطق مرزی غرب دست به کشتار میزنن.
من نمی دونم برای یکبار جنایت جیش العدل چرا هزارتا سر و صدا راه میفته ولی برای کشتار چندین ساله پژاک هیچ سروصدایی راه نمیفته. در صورتی که از نظر نیت و مقصود هر دو گروهک مثل هم هستن، هم تجزیه طلبان پژاک و دمکرات کردستان و هم تجزیه طلبان جیش العدل و اینا.
حتما صلاح مملکت . سران اینه که در قبال این کشتار سکوت کنند!!!! اما حاضرند پرچم غزه و لبنان رو جانمازی کنند!!
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گروه تروریستی "پژاک" و اخیرا گروهک "پاک" بر شدت ترورهای خود افزوده اند. از ابتدای سال جاری 24 نفر بدست بزهکاران پژاک کشته شدند. 18 نفر نظامی و 6 نفر روستائی بیچاره!

اسامی تعدادی از شهدای امسال:
کمال قادری و حکیم خالدی(محل شهادت ساری داش). سروان فریبرز سهیلی و هادی غلام تبار سرباز وظیفه(پاوه). ستوانیکم سجاد تختی اهل اردبیل و سرباز وظیفه اصغر نجات آغچه کهل اهل تبریز(مارمیشو اورمیه). سربازان وظیفه محمود علم، حسین محمدی و بهنام پیغامی(ارتفاعات دولامان در اورمیه). “مصطفی محمدنژاد(منطقه قطور خوی).

این تروریستها که عمدتا بزهکاران بی هویت مهاجر در شهرهای غرب آزربایجان هستند تحت تاثیرات افکار اشغال گرانه و پان کردیستی لیدرهای ناسیونالیسم کردی واقع در کردستان عراق قرار گرفته اند و برای تهدید امنیت کشور به مانند آنچه دوستانشان در ترکیه بر علیه حکومت مرکزی آنجا انجام داد (حزب پ ک ک در ترکیه) به زعم خود می خواهند به همان روش امنیت ایران را تهدید و از دولت امتیازات قومیتی خاص و یا تجزیه از ایران و ادغام با کردستان عراق را در پیش بگیرند.
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پژاک کیست؟

پژاک کیست؟

مقدمه :
پیروزی انقلاب اسلامی و ماهیت ضدآمریکایی و مشی استقلال طلبی و محتوای دینی و ویژگی های الهام بخش انقلاب چیزی نبود که برای آمریکا ومتحدانش قابل تحمل باشد.دشمن به رمز پیروزی پی برده بود و به خوبی میدانست که عامل دوام وبقای نظام وحدت وانسجام اسلامی ، همگرایی وهمدلی همه مردم واقوام واقشار ملت است و لذا درپی ایجاد اختلاف بین فرق مختلف در ایران بود. میدانست اگر بتواند تخم نفاق وتفرقه را در بدنه مردم وگروهها بپاشد میتواند به تحقق اهداف شوم خود امیدوار باشد. دشمن با آگاهی از همه مسائل دست به کار شد وجنگهای داخلی وقومی را در مناطق مختلف ایران سپس جنگی نابرابر را تحمیل کرد. بنابراین امکانات واستعداد هایی را که می بایست صرف سازندگی و عمران و خدمت به مردم شود در راه دفاع از مرزها و جلوگیری از تهاجم دشمن به میهن عزیز به کار گرفته شد.
استانهای کردستان و آذربایجان غربی بی تردید از جمله مناطقی بودند که درنتیجه سیاست های مرکزگرای رژیم طاغوت در آتش محرومیت وفقر سوخته بودند پس باید در اولویت نخست خدمات رسانی دولت انقلابی قرار میگرفتند.ولی دشمن مکار و استعمار کهنه کار ، به خوبی میدانست که اگر شهد شیرین سازندگی ، آبادانی وترقی عطش محرومان تشنه کام را فرو نشاند و به یکباره چهره کریه عقب ماندگی از سیمای ایران وایرانی پاک شود انقلاب اسلامی ایران مرزها را در نور دیده وبا شعار عملی کارآمدی حکومت دینی طومار زندگی مدعیان حقوق بشر و دموکراسی را در پهنه گیتی در خواهد پیچید.آری اینگونه بود که کردستان وکردها در ایران اولین کانون توجه آمریکایی ها شدند.
یکی از مظلومیت های ملت کرد ظهور احزاب و افرادی است که از یک طرف ادعای حمایت ، دلسوزی ونجات و سرافرازی ملت کرد را دارند و از سوی دیگر هیچ سنخیتی با تاریخ ، هویت ، دین وارزشهای کردی نداشته و چه بسا هیچ اعتقادی هم به آنها ندارند.
سابقه درخشان کردها در اسلام و خدمت فراموش نشدنی آنها در رویارویی اسلام با غرب و به خصوص چهره آشنا و بلند آوازه تاریخ اسلام و جنگ های صلیبی-” صلاح الدین ایوبی” – در شکست دادن مسیحیان و فتح بیت المقدس بر هیچ فرد منصفی پوشیده نیست. تقید و التزام عملی مردم مسلمان کرد به احکام دینی و شریعت در میان عموم فرق مسلمان زبان زد است.عفاف و پاکدامنی و در عین حال فعالیت های اجتماعی زن مسلمان کرد شهره عالم می باشد.وطن پرستی شجاعت ومقاومت کردها در مقابل بیگانگان ، نقش کلیدی علما و روحانیون کرد در حل مشکلات دینی و معیشتی مردم و متقابلآ احترام و اعتقاد خاص کردها به آنها از ویژگی های جامعه کردی است. در این که کردها از جمله نژادها و اقوام اصیل ایرانی هستند، میان مورخین ومحققین خارجی و داخلی به ویژه کرد زبانان اتفاق نظر وجود دارد.
کردها عمدتاً شافعی زبان هستند که قرابت زیادی با مذهب اکثریت ملت ایران(تشیع) دارد.دشمن به خوبی میداند اگر مشترکات این دو مذهب تبیین شود بی تردید جایی برای حضور فرقه های ضاله ای چون وهابیت ، بهائیت ، سلفی گری و مانند آن که ساخته و پرداخته دست استعمار هستند نخواهند ماند و کردها بیش از پیش همدوش دیگر هموطنان خود به حراست و صیانت از ایران عزیز واسلام ناب خواهند پرداخت.
یکی از راههایی که استکبار جهانی در مرزهای ایران به خصوص در مناطق کردنشین برای فشار بر انقلاب اسلامی از آن بهره می برد کمک به جریانات و گروه های ضدانقلاب و احزاب معاند برای ناامن کردن این خطه از خاک ایران است تا ایران اسلامی نتواند آنچنانکه درخور شان مردم این منطقه است به آنها خدمت نماید گروهک پژاک یکی از گروههایی است که برای فشار بر انقلاب اسلامی و نا امن کردن منطقه از حمایت دشمنان برخوردار است.

تاریخچه تشکیل پژاک :
پژاک شاخه ایرانی پ.ک.ک است . پ.ک.ک (حزب کارگران کردستان ترکیه) در سال ۱۹۷۸ میلادی توسط عبدا… اوجالان پایه گذاری گردید . عبدا… اوجالان متولد سال ۱۹۴۷ روستای « لیجه » منطقه دیاربکر کشور ترکیه است . او از پدر خود به نفرت یاد کرده و برای اولین بار در مقابل خانواده خود طغیان میکند و همینطور برای اولین بار از روستای خود فرار میکند ؛ همچنانکه اکثریت قریب به اتفاق اعضای کنونی این حزب و شاخه ایرانی آن یعنی پژاک را نیز جوانان گریزان و فراری از خانه و جامعه تشکیل میدهد .
عبدا… اوجالان در سال آخر دبیرستان گرایشات کمونیستی پیدا کرده و خود را یک کمونیست میداند طوریکه به فردی ضد دین تبدیل شده و از عقاید دینی با نفرت یاد کرده و آنها را عامل عقب ماندگی جامعه میداند .
بدنبال پیدا شدن افکار کمونیستی در عبدا… اوجالان و وصل شدن وی به سرویس های اطلاعاتی کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق ، وی در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۷۸ میلادی حزب پ.ک.ک را در روستای زادگاه خود ( لیجه ) تشکیل داد .
حزب پ.ک.ک ، خود را دارای ایدئولوژی مارکسیست لنینیست میداند و هدف خود را ایجاد کردستان مستقل یا همان « کردستان بزرگ » اعلام کرده است . تعداد اعضای حزب در هنگام تأسیس ۷ نفر بود .
این حزب تاکنون عملیات های متعددی را علیه دولت ترکیه انجام داده و در این میان افراد زیادی از نظامیان ارتش ترکیه و همینطور مردم بیگناه ترکیه و کشورهای هم جوار اعم از زن و کودک و پیر و جوان جان را به کام مرگ فرستاده است .
عبدالله اوجالان سرکرده این گروهک ، در سال ۱۳۸۲ و بدنبال معامله سران کشورهای ترکیه ، آمریکا و هماهنگی سرویس های اطلاعاتی این کشورها در کنیا دستگیر و به ترکیه آورده شد . بدنبال این رویداد ، فعالیت حزب با سردرگمی و فراز و نشیب هایی مواجه شد ؛ طوریکه این حزب برای برون رفت از این وضعیت ، استراتژی جدیدی را طرح ریزی و به مورد اجرا در آورد که کشاندن مبارزه به سایر کشورها و در عین حال رفع اتهام تروریست بودن برای حزب از سوی دیگر بود ؛ مضافا” اینکه سعی داشت با به راه انداختن حرکت های اجتماعی حمایت مردمی از اوجالان در دیگر کشورها ، به دستگیری و زندانی کردن اوجالان از سوی دولت ترکیه اعتراض و زمینه آزادی و یا تخفیف مجازات و جلوگیری از اعدام وی را فراهم آورد .
بدنبال این حرکت ها و تهییج احساسات کردها ، سران حزب متوجه پتانسیل موجود در دیگر کشورها شده و بر این اساس ، در سال ۱۳۸۲ در راستای هدف فریبکارانه خود برای تشکیل کشور « کردستان بزرگ » متشکل از مناطق کردنشین در ۴ کشور ایران ، عراق ، ترکیه و سوریه ، و برای فعال کردن کردهای ساکن در این کشورها و کشاندن آنها به مبارزه با دولتهای مرکزی این کشورها و همینطور برای اینکه متهم به دخالت در سایر کشورها نگردد و اقدامات تروریستی پ.ک.ک در کشورهای یادشده را یک امر داخلی و توسط کردهای ساکن در این کشورها جلوه دهد ، احزاب مختلف و هم عرض پ.ک.ک را در این کشورها تشکیل داده و فعالیت آنها را در ۴ کشور یادشده توسعه داده است ؛ بنحوی که :
پژاک را در ایران ،
چاره سری را در عراق ،
جنبش ملی دموکراتیک را در ترکیه ،
و حزب اتحاد دموکراتیک را در سوریه ،
راه اندازی نموده و مجموعه اشرار تحت امر خود را تحت عنوان HPG ( ارتش رهایی بخش خلق ) سازماندهی نموده است . اشرار پژاک در این ارتش ، گریلا خوانده می شوند .
نام کردی گروهک ، « پارتی ژیانی ئازادی کوردستان » است که عبارت فارسی آن « حزب حیات آزاد کردستان » می باشد که به اختصار « پژاک » خوانده می شود
نام لاتین : party jian azad kurdistan علامت اختصاری :pjaK

سران و سرکردگان :
سرکرده گروهک فردی بنام عبدالرحمن حاج احمدی است که سابقا” عضو گروهک دمکرات بود اما از سوی آمریکا مأموریت یافت تا به تأسیس گروهی بنام پژاک در قالب پ.ک.ک مبادرت ورزیده و به ایجاد شرارت علیه جمهوری اسلامی بپردازد . وی اکنون در کشور آلمان سکونت دارد .

ترکیب نیرویی و هویت اشرار پژاک :
از آنجائیکه این گروه در واقع شاخه ایرانی پ.ک.ک است ، لذا بخش اعظم مسئولان و اشرار فعال در گروه را نیز اعضای پ.ک.ک که تابعیت کشور ترکیه را دارند تشکیل میدهند . اشرار دستگیر شده و همینطور تسلیمی های گروهک تعداد اتباع ترکیه ای فعال در گروه را بیش از ۶۵ درصد عنوان میکنند . اجساد باقیمانده از دشمن در درگیریها نیز همین رقم را تایید می کند . بر این اساس این گروهک ، یک گروهک بیگانه تروریستی می باشد که با سوء استفاده از نام کردهای ایران ، در نوار مرزی و نقاط دور افتاده کشور شرارت می کند .

مبانی فکری و اعتقادی پژاک :
ایدئولوژی پژاک همان ایدئولوژی حاکم بر پ.ک.ک می باشد ؛ چرا که همانطوریکه پیشتر گفته شد ، اساسا این دو حزب جدا از هم نیستند بلکه پژاک همان شاخه ایرانی پ.ک.ک است . ایدئولوژی و مبانی فکری و اعتقادی پ.ک.ک متأثر از مارکسیسم و کمونیسم می باشد . از آنجائیکه این افکار از سوی سرکرده این گروهک ـ عبدالله اوجالان ـ مطرح و وارد گروهک شده است لذا این افکار و اندیشه ها ، آپوئیسم ( آپو لقب عبدالله اوجالان ) نامیده می شود .
الف ) مبانی فکری پژاک :
۱/ نفی نظام خانواده مبتنی بر شوهر و زن
۲/ اعتقاد به اشتراک جنسی در جامعه ( بی بند و باری جنسی )
۳/ نفی سنت ها و آدابی که اخلاق جنسی را تایید می کند
۴/ نفی قیود خانواده از زن و جامعه مبتنی بر زن سالاری
۵/ نفی اخلاق و نسبی شمردن آن در رفتار های خانوادگی
۶/ پژاک معتقد است اخلاق زائیده توهم و تصورات ناشی از دین گرایی و تقید به خانواده می باشدکه لازم است به طور کامل از صحنه اجتماعی حذف گردد
ب) پژاک و صهیونیسم :
۱/ پژاک معتقد است قرابت و نزدیکی خاصی بین برگزیدگان فرزندان بنی اسرائیل و کرد وجود دارد
۳/ پژاک معتقد است بین فرزندان یهود و کرد قابلیت های مشترک وجود دارد.
۴/ پژاک با همانند سازی ایدئولوژی صهیونیسم نقشی مانند یهود برای کرد قائل می باشد
۵/ تفکر پژاک نشانه های روشنی از تاثیر پذیری از تئوریسین های یهود دارد
۶/ تفکر پژاک محصول فلسفه فکری مبتنی بر بینش صهیونیسم می باشد
۷/ تفکر پژاک مبتنی بر جایگزینی نژاد کرد به جای یهود می باشد
۸/ پژاک معتقد است آنچه تا کنون ماموریت صهیونیسم بوده باید به کرد واگذار گردد
۹/ پژاک معتقد است باید پیوند مشترک بین حکومت شمال عراق و اسرائیل ایجاد شود
۱۰/ در تفکر آپوئیسم نوعی قرابت و همسانی بین تفکر صهیونیسم و کرد گرایی مبتنی بر برگذیده بودن این دو نسل و آینده ساز بودن آن و رسالت تاریخی اینها و قرابت سرنوشت مشترک آنها می باشد
ج) پژاک و دین: براساس تفکر حاکم بر پژاک
۱/ دین به طور عام و اسلام به صورت خاص مظهر عقب ماندگی خاور میانه می باشد
۲/ دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل نظام طبقاتی می باشد
۳/ دین به طور عام و اسلام به صورت خاص افیون جامعه می باشد
۴/ دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل ایست تمدنی می باشد
۵/ دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل دیکتاتوری و توجیه کننده وضعیت موجود می باشد
۶/ دین به طور عام و اسلام به صورت خاص عامل بردگی زن می باشد
۷/ دین به طور عام و اسلام به صورت خاص تخیل اقتدار متمرکز و توجیه گر ظلم و اجحاف اجتماعی می باشد
۸/ در یک دید کلی دین به طور عام و اسلام به صورت خاص را عامل عقب ماندگی و عدم تحول در مشرق زمین و به ویژه در ایرا ن و خاورمیانه می دانند و اعتقاد دارند به منظور رسیدن به هدف مطلوب باید تمام مظاهر دین و حاکمیت های مبتنی بر دین از عرصه فردی و اجتماعی حذف گردد

شیوه های جذب گروهک پژاک :
گروهک با دادن وعده و وعید هایی چون :‌ اعزام به اروپا و تحصیل ، ازدواج وزندگی و شغل خوب و پر درآمد در کشورهای اروپایی ، جوانان ساده را ـ که عمدتا” از بین خانواده های نابسامان و متلاشی شده بخاطر فقر و اعتیاد و طلاق هستند ، فریب داده و وارد گروهک میکند .
گروهک ابتدا به آنها وعده میدهد که اگر در عملیات علیه جمهوری اسلامی شرکت کنند و چند عملیات موفق داشته باشند ، آنها را برای زندگی و کار در اروپا به یکی از کشورهای اروپایی انتقال میدهد . پس از اینکه این جوانان فریب خورده در عملیات علیه نیروهای جمهوری اسلامی شرکت کردند و دستشان به جنایت آغشته شد ، به آنها گفته می شود که جان شما از سوی جمهوری اسلامی در داخل و خارج در خطر است و شما راه بازگشت به ایران یا عزیمت به کشورهای خارجی را ندارید و باید در گروه بمانید و به این ترتیب این جوانان ساده دل و بی خبر از همه جا و شکست خورده و آسیب دیده از حیث خانوادگی و اجتماعی را در چنگال اهریمنی خود اسیر کرده و در راستای اهداف پلید شخصی سران گروهک و استکبار جهانی قربانی میکنند .

شگردهای عملیات روانی پژاک :
اقدامات تبلیغی و روانی گروهک از طریق عناصر و کادرها با بکارگیری عوامل داخلی و تشکیلاتی به روشهای زیر صورت می گیرد :
از طریق سایتهای و شبکه های رادیویی و تلویزیونی وابسته به گروهک . ( روژ تی وی ، رادیو مزوپوتامیا )
انجام فعالیتهای تبلیغی گسترده با ایجاد سخنرانی ، پخش اعلامیه و سی دی و پرچم کردستان بزرگ و تصاویر اوجالان و معدومین گروهک .
انتشار کتب نشریات کردی و تبلیغ افکار ناسیونالیسیم کردی
افزایش عملیاتهای روانی و ملتهب نمودن شرایط جامعه
حضور در میان مردم کرد منطقه ، شرکت در مراسم عروسی مردم ، استفاده از پرچم گروه و تصاویر اوجالان در راستای جذب و ایجاد ارتباط عمیق فرهنگی و سیاسی
گسترش تبلیغات روانی مختلف از طریق ماهواره ، اینترنت ، نشریات ، کتب و …
تثبیت اقتدار حزب در منطقه و نا امن نمودن منطقه با توسل به تهدید وارعاب ، دستگیری و گروگانگیری
انجام تبلیغات گسترده در جهت شناساندن و معرفی حزب پژاک بعنوان قوی ترین آلترناتیو کردی
حضور مستقیم در بین مردم در مناطقی که حضور نیروهای نظامی وانتظامی در آن مناطق کمتر می باشد.
زندانی و شکنجه کردن اعضای بریده
ترور انشعابیون در شمال عراق برای توقف انشعابات و حفظ تشکیلات
راه اندازی و فعال کردن کمیته زنان که یکی از کمیته های فعال پژاک می باشد
مراقبت و کنترل اعضا توسط همدیگر برای مقابله با عوامل نفوذی
اما مهمترین شگرد گروهک در تبلیغ و عملیات روانی برای جذب نیرو ، دادن وعده و وعید و زندگی و کار در اروپا و یا حقوق مکفی در گروه می باشد . در مقابل ، گروه برای مقابله با همکاران نظام و جلوگیری از پیوستن مردم روستاهای مناطق مرزی به بسیج و همکاری آنان با نیروهای نظامی و انتظامی ، به شیوه های تهدید ، ربایش فرد یا اعضای خانواده ، ضرب و شتم ، قتل و اعدام و همینطور غارت اموال و نوامیس مردم کرد محلی متوسل می شود تا با ایجاد یک فضای رعب و وحشت ، مانع از همکاری آنان با نظام شود .
در حوزه رسانه ، گروهک برای برقراری ارتباط با مردم منطقه ، از تلویزیونهای ماهواره ای که از سوی استکبار جهانی در اختیار آنان قرار داده شده است بهره می گیرد . در حال حاضر شبکه ماهواره ای « روژ تی وی » بعنوان کانال رسمی پژاک فعالیت دارد ضمن اینکه سایر گروههای کردی از قبیل پ.ک.ک ، دموکرات ، کومله ، منطقه اقلیم شمال عراق از قبیل تیشک تی وی ـ روژ هلات ، کرد تی وی و … نیز به نوعی همدیگر را پشتیبانی می کنند .
شایان ذکر است که رسانه های خبری استکبار جهانی را نیز باید به این فهرست افزود . همینطور رادیو مزوپوتامیا متعلق به پ.ک.ک و پژاک نیز در حوزه صدا و خبر رسانی و پخش سرودهای کردی و مصاحبه با افراد مختلف پیرامون موضوع کردستان به شدت فعال است .
استکبار جهانی سعی دارد با بکار گیری مزدورانی چون پژاک ، و در اختیار قرار دادن شبکه های ماهواره ای و رادیویی و همینطور حضور در فضای مجازی اینترنت و تبلیغات گسترده در این حوزه ها پیرامون هویت ، فرهنگ و حق و حقوق کرد ، یک ملت جداگانه بودن را به کردها القا کرده و نوعی ملت سازی و سپس کشور سازی را در این منطقه رقم بزند و با توجه به مراودات و پیوندهای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی آپو با رژیم صهیونیستی که در مرامنامه و ایدئولوژی حزب هم قید شده است ، این بخش از کشور اسلامی مان را تجزیه کرده و اسرائیل دوم را در منطقه بوجود آورد .

نقاط ضعف گروهک پژاک :
گروه نقاط ضعف فراوانی دارد ؛ اما مهمترین نقطه ضعف گروه ، ماهیت مارکسیستی ـ کمونیستی و ضد دینی آن است که آن را به شدت از مردم پنهان می کند و در تبلیغات گروهک حرفی از آن به میان نمی آورد ؛ چرا که اگر مردم بفهمند که این گروه ، خدا و پیامبر را قبول ندارد و به کلی مذهب را رد می کند و آن را افیون توده ها میداند ، نه تنها به سمت آن گرایش پیدا نمی کنند ،بلکه فرزندان و دیگران را نیز از آن باز داشته و به مبارزه مستقیم با آن بر می خیزند .
موضوع دیگر ، افکار و اندیشه های فمنیستی موجود در گروه است که با فرهنگ و سنت های حاکم بر جامعه کردی و اهل سنت مغایرت دارد . گروهک خواهان آزادی بی حد حصر زنان و برابری و بلکه برتری زنان بر مردان است . اندیشه افراطی که با عقل و شرع و دستورات صریح اسلام و آداب و رسوم موجود در منطقه مغایرت دارد . البته گروهک از این شگرد برای جذب زنان و دختران و جوانان و تأمین نیازمندیهای جنسی اعضای گروهک و ترغیب جوانان به حضور در گروه برای برخورداری از ولنگاری های جنسی استفاده می کند .
نقطه ضعف دیگر گروهک ، ماهیت غیر ایرانی بودن آن است . همانطوریکه پیشتر گفته شد ، بیش از ۶۵ در صد اعضای گروهک را اتباع ترکیه تشکیل میدهد و در بین آنها افرادی از کشور سوریه و عراق نیز حضور دارند . بنابراین این گروهک ، یک گروه بیگانه و غیر ایرانی است .
تجزیه طلبی و تلاش برای تجزیه کردستان و تشکیل کشور کردستان بزرگ از دیگر نقاط ضعف این گروه است . تجزیه طلبی به هر شکلی که باشد محکوم و مذموم است و فرد یا گروهی که به این کار مبادرت ورزد عامل بیگانه و مزدور استکبار جهانی می باشد که در خدمت منافع و برنامه های استکبار جهانی قرار گرفته است .
نقطه ضعف دیگر گروهک وابستگی آن به استکبار جهانی به سرکردگی آمریکاست . اکثریت قریب به اتفاق بودجه گروهک بطور مستقیم از سوی آمریکا تأمین می شود و درصد ناچیزی از طریق دولت اقلیم شمال عراق یا برخی کشورهای منطقه و همینطور اخاذی از مردم تأمین می گردد .
ارتباط با رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین دشمن مسلمانان و جهان اسلام از دیگر نقاط ضعف این گروهک و همه گروههای ضد انقلاب کردی به شمار می رود . همانطوریکه قبلا” گفته شد ، سران و سرکردگان این گروهک و گروه مادر آنها « پ.ک.ک » سعی دارند با سندسازیهای به اصطلاح « علمی » و تحقیقی » نوعی قرابت ژنتیکی بین نژاد کرد و قوم یهود برقرار نمایند .
جرائم ، جنایات و اقدامات تروریستی و ضد مردمی پژاک :
گروهک ضد مردمی و تروریستی پژاک تاکنون اقدامات تروریستی فراوانی را علیه مردم کرد منطقه انجام داده و جنایات بیشماری را مرتکب شده است که به بخش هایی از آن اشاره می شود .
۱ ـ ترانزیت مواد مخدر : این گروهک مهمترین و بلکه تنها ترانزیت کننده سازماندهی شده مواد مخدر در این منطقه است طوریکه اگر فرد یا گروهی بطور مجزا و مستقل از این گروه به این کار مبادرت ورزد ، سریعاً وارد عمل شده و با وی تسویه حساب کرده و از مقابل خود بر میدارند . ترانزیت مواد مخدر با اهداف مالی و نیز به فساد کشاندن جوانان این مرز و بوم صورت می گیرد .
۲ ـ قاچاق گسترده مشروبات الکلی : بنا بر اعلام مراجع رسمی کشور ، بیش از ۸۰ درصد مشروبات الکلی وارد شده به کشور با کمک یا دخالت مستقیم این گروهک صورت می گیرد . گروهک در یک اقدام کاملاً هماهنگ با کشورهای اروپایی و آمریکاییها و عوامل آنها در داخل کشور و با هدف تخریب باورهای دینی و ایمانی جوانان این مرز و بوم ، مشروبات الکلی دپو شده در خنیره و دیگر مناطق شمال عراق را تا شهرهای مرزی کشور جمهوری اسلامی ایران اسکورت کرده و به شهرهای عمقی کشور می رساند . مقصد نهایی این مشروبات ، شهرهای مذهبی کشور از قبیل مشهد ، قم و همینطور تهران ـ به عنوان ام القرای جهان اسلام ـ و دیگر شهرهایی است که وجهه اسلامی ، ایمانی و انقلابی بالا و شناخته شده ای دارند تا به این وسیله با به فساد کشاندن جوانان این شهرها و رواج میگساری و مشروبات الکلی ، وجهه این شهرها را خراب نموده و پشتوانه مردمی نظام در این شهرها را در سالهای آتی تضعیف کنند .
۳ ـ قاچاق انسان : گروهک در قبال دریافت مبالغ هنگفت از خروج مرزی های غیر مجاز اعم از اتباع ایرانی یا اتباع کشورهای افغانستان و پاکستان و با وعده کار در شمال عراق یا کشورهای اروپایی بطور گسترده ای در قاچاق انسان در این منطقه نقش دارد .
۴ ـ قاچاق سلاح و مهمات : گروهک با کمک و پشتیبانی آمریکائیها و با همکاری منافقین ، انواع سلاح ، مهمات و دیگر تجهیزات نظامی را با هدف ناامن ساختن شهرهای کشور به ویژه تهران و شهرهای بزرگ وارد کشور میکند . دستگیر شدگان در فتنه ۸۸ و سلاح و مهمات بدست آمده در این فتنه و اعترافات دستگیر شدگان ، نقش این گروهک در قاچاق سلاح و مهمات را به خوبی آشکار ساخت .
۵ ـ ایجاد نا امنی در منطقه : انفجار و تله گذاری در مسیر انسانهای بیگناه ، حمله به نیروهای نظامی و انتظامی که مسئول حفظ آرامش و امنیت در کشورند و همینطور حمله به پاسگاههای پلیس و راهنمایی و رانندگی که مسئول حفظ نظم و سهولت آمد و شد در شهرها و جاده های کشورند ، یا حمله به سایر کارمندان دولت که مشغول جاده سازی ، عمران و آبادانی و خدمات رسانی به مردم هستند ، همه و همه تنها بخشی از جنایات این گروهک است که از بدو پیدایش آن تاکنون به کررات در گوشه و کنار این منطقه اتفاق افتاده است .
۶ ـ تهدید و ضرب و شتم مردم و همکاران نظام : این گروهک ، در روستاها و مناطق دور افتاده که نیروهای نظامی و انتظامی در آنجاها حضور ندارند ، با مراجعه به در منازل مردم فهیم ، انقلابی و با فرهنگ منطقه را که به عضویت سپاه و بسیج در آمده و در راستای مقابله با بیگانگان و مزدوران آنها با نظام اسللامی همکاری میکنند ، اقدام به ایجاد رعب و وحشت و ضرب و شتم و تهدید آنها نموده از همکاری با نظام و مأموران دولتی باز میدارند . اما این ترفند آنها نیز مؤثر نیفتاده و مردم همچنان به کشور و نظام اسلامی وفادارند و بارها از مسئولین خواسته اند که امنیت را در منطقه برقرار نموده و از ورود این مزدوران به خاک میهن اسلامی و ضرب و شتم مردم جلوگیری نمایند .
۷ ـ ترور روحانیت اهل تسنن : تعداد زیادی از ماموستاهای(روحانیون) منطقه به علت عدم همراهی با گروهک ، به طرز وحشیانه ای به شهادت رسیده اند که عمق عصبانیت گروهک از مردم و روحانیت و همینطور فاصله مردم و روحانیت با این گروهک مزدور بیگانه را نشان میدهد .
۸ ـ آدم ربایی ، تجاوز به نوامیس ، باجگیری و غارت اموال : ربایش اعضای خانواده همکاران نظام در منطقه و اخاذی برای آزادی وی ، قتل و غارت اموال و نوامیس مردم ، موضوعی است که به کرات در روستاهای مرزی اتفاق می افتد و مردم نجیب و صبور منطقه همواره از تعدیات و ظلم و جنایات این گروهک مزدور و ضد خدا و ضد مردم ، بارها و بارها نالیده اند .
۹ ـ جلوگیری از عمران و آبادانی منطقه : از آنجایی که حیات گروهک در ناامنی و عقب ماندگی منطقه نهفته است ، لذا گروهک با آتش زدن ماشین آلات مهندسی و راهسازی که مشغول خدمات عمرانی و سازندگی در کردستان هستند و تهدید و ضرب و شتم و به شهادت رساندن خدمه آنها سعی دارد مانع از عمران و آبادانی منطقه شده و به این وسیله دستاویزی برای اقدامات ضد مردمی و جنایتکارانه خود داشته باشد .
مواردی که ذکر شد ، تنها فهرستی کوتاه از اقدامات متعدد این گروه جنایتکار در نقاط مختلف کردستان علیه مردم نجیب و شریف کرد می باشد که آسایش را از مرم منطقه سلب و توسعه و عمران در کردستان را با مشکل و کندی مواجه ساخته است . بی شک بیان همه جنایات و ذکر همه مصادیق مجالی دیگر می خواهد که از حوصله این بحث کوتاه خارج است .

آینده گروهک پژاک :
همانطوریکه تاریخ بارها و بارها نشان داده و در این یکصد ساله اخیر نیز به کرات تکرار شده است ، عاقبت و سرانجام مزدورانی که با دشمن همکاری میکنند و به کشور خود خیانت می کنند ، چیزی جز رسوایی و بی آبرویی در بین ملت و شکست و اضمحلال ، ندامت و پشیمانی برای این قبیل خیانتکاران نخواهد بود . قبل از هر چیز ، خود قوم فهیم و با فرهنگ کرد جواب این مزدوران را داده و با تشکیل « پیشمرگان کرد مسلمان » به مصاف این مزدوران و خیانتکاران به وطن و قوم کرد رفته اند . اقدامات مذبوحانه گروهک در ترور و به شهادت رساندن زنان ، مردان ، کودکان و ائمه جمعه و جماعات کردستان حکایت از عمق عصبانیت و استیصال این گروهک در مواجه با مردم و ناکامی آن در جدا کردن مردم منطقه از نظام دارد . بیش از ۳۰ سال است که این قبیل گروهکها در کردستان فعال اند اما راه به جایی نبرده اند و به نقطه اول بازگشته اند . امروز بیش از هر زمان دیگری پوچی ادعاهای این گروهکها مبنی بر دفاع از حقوق مردم ، برای مردم منطقه روشن و وابستگی آنها به استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا مسجل شده است . امروز دیگر همه مردم کرد منطقه میدانند که این گروهکها در خدمت اغراض شخصی سران گروهکها و جاده صاف کن استکبار جهانی و نظام سلطه اند و « دفاع از خلق » شعاری بیش نیست . لذا هیچگونه عقبه مردمی و پایگاه اجتماعی با ثبات و مداوم نه تنها برای این گروه ، که برای هیچ کدام از گروهکهای ضد انقلاب دیگر متصور نیست .
موضوع دیگر معادلات قدرت جهانی است . تاریخ کردستان نشان داده است که گروههای کردی همیشه ابزاری در دست ابرقدرتها یا کشورهای منطقه بوده اند و بازیگر اصلی ، این قدرتها و کشورهای منطقه بوده اند نه گروهکها ؛ و هر وقت مسائل و موضوعات این کشورها و قدرتها با هم حل شده ، یا یکی از این کشورها توانسته است حاکمیت ملی خودش را با قدرت و قوت اعمال نمایند ،این گروهکها نیز مورد معامله واقع شده و به ورطه فراموشی سپرده شده یا به قربانگاه فرستاده شده اند .
امروز استکبار جهانی از رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی به شدت واهمه دارد . آنها با آنهمه امکانات و تجهیزات و منابع مالی و رسانه ای و مراکز علمی و پژوهشی خود و با برخورداری از تیم های مشاوره ای و عقل تمام عقلای خود ، میدانند که پنجه انداختن با جمهوری اسلامی حماقت است ، لذا این مأموریت را زمانی به سران ناآگاه و زود باور دموکرات و کومله و خبات و … واگذار کردند . وقتی آنها با تودهنی مردم و نظام از صحنه حذف شدند ، عناصر جدیدی بنام پژاک را مأمور اینکار کردند که این گروه نیز بابی میلی مردم به آنها و اقتدار نظام اسلامی در حال اضمحلال و نابودی است ؛ همچنانکه سرنوشت همه بریدگان از کشور و ملت ، خیانتکاران ، تجزیه طلبان و مزدوران بیگانه در طول تاریخ چنین بوده است ./ بسیج مازندران

منبع
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مروری بر نقش عبدالرحمان حاجی احمدی در فرقه تروریستی پژاك

مروری بر نقش عبدالرحمان حاجی احمدی در فرقه تروریستی پژاك

آکام نیوز: عبدالرحمان حاجی احمدی سرکرده پژاک، متولد روستایی در نقده – خودش می گوید مهاباد تا به خیال خودش كمی اعتبار كسب كند تا خود را به شهر قاضی محمد نسبت بدهد است . حاجی احمدی در مصاحبه با محمدرضا اسکندری از رادیو کردانه در پاسخ به این سوال : حاجی احمدی کیست ؟ دقیقا جواب می دهد : حاجی احمدی پسری دهاتی است. وی پس از دوران دبیرستان در مهاباد و قبول شدن در كنكور در دانشگاه تبریز در رشته مهندسی زراعت لیسانس خود را گرفت و راهی آلمان شد. در آنجا با یك دختر آلمانی ازدواج كرد و حاصل آن یك دختر بود. زن آلمانی اش به خاطر فساد اخلاقی حاجی احمدی از وی جدا شد و تنها دخترش نیز خودكشی كرد . عثمان اوجالان : حاجی احمدی فقط یک بازیچه است. حاجی احمدی كه در وزرات محیط زیست آلمان كارمند بود با عبدالرحمن قاسملو آشنا شد و در انجمن دانشجویان كرد مقیم اروپا و سازمان روشنفكران كرد ( در پراگ ) ایفای نقش نمود . با انقلاب اسلامی ایران از طریق تركیه و مرز سور به مهاباد آمد و همراه قاسملو در جنگ كردستان علیه دولت مركزی نقشی را بر عهده داشت . به خاطر اعتقاد به كاربرد خشونت زیاد، قاسملو وی را طرد كرد. به آلمان بازگشت. به زندگی مجردی خود ادامه داد و به كار رستوران داری پرداخت . در اواخر سال 2003 فضای روانی جنگ آمریكا علیه ایران مطرح شد. عثمان اوجالان برای ارائه یك مدل ایرانی از پ ك ك دست به كار شد . حدود 300 كرد عضو پ ك ك را آموزش داد و پژاك را تاسیس كرد. برای سركردگی آن نیازمند یك فرد غیر عضو وترجیحا مقیم اروپا بود. افرادی مانند برادران شجاعی،عبدالله حجاب، عثمان جعفری و عبدالرحمان حاجی احمدی در نظر گرفته شدند و قرعه به نام حاجی احمدی خورد كه از سوابق حزبی بیشتری برخوردار بود . تنها فرزند حاجی احمدی خودکشی کرد و این ضعف مدیریت وی را نشان می دهد. حاجی احمدی از آن روز تاكنون و علی رغم اتمام دو دوره اش همچنان رئیس پژاك است اما این ریاست فقط و فقط تشریفاتی است و به قول عثمان اوجالان پس از جدایی از پ ك ك و در مصاحبه با رووداو ً حاجی احمدی فقط بازیچه است ً . به چند دلیل می توان گفت حاجی احمدی رئیس واقعی پژاك نیست بلكه پ ك ك هدایت كننده پژاك است: خود پ ك ك محصول سازمان مافیایی ارگنكون است و خود ارگنكون نیز به روایت بسیاری از اسناد منتشره در تركیه ساخته موساد و سیا در سال 1952 می باشد، لذا پژاك نیز عامل و محصول این سازمان های استخباراتی است . پژاک ساخته و پرداخته سیا و موساد است. یك دلیل دیگر این است اگر حاجی احمدی رئیس پژاك است چرا حتی یك جمله از سخنرانی ها و عكس های وی در سایت رسمی پژاك وجود ندارد. چرا در تمام دوره های آموزشی پژاك فقط و فقط نام و نوشته های اوجالان وجود دارند ؟ چرا بیشتر اعضای عادی پژاك حتی اسم حاجی احمدی را نشنیده اند ؟ چرا كنگره حزبی آنها بدون حضور حاجی احمدی برگزار می گردد ؟ چرا بیشتر اعضای پژاك از كردهای تركیه،سوریه و عراق هستند در حالی كه ادعا می كند تركیبی از كردهای ایران می باشد ؟ رئیس اسمی پژاک در اصل یک رستوراندار است. آیا ریاست حزب و رستورانداری با هم همخوانی دارند ؟ اگر رئیس واقعی پژاك بود چرا در قندیل نمی ماند . وی هر روز به رستوران خود در كلن آلمان مراجعه كرده و به حساب و كتاب آن می پردازد . حاجی احمدی كه از بیماری حاد تنفسی رنج می برد بهتر است به جای این خود بازیچه شود و تعدادی بازیچه دیگر را برای ترور كردها هدایت كند، دست از این رویه بردارد و فقط به امور رستوران خود بپردازد چرا كه این كار بهتر به وی می آید. کسی که نتوانست زن و دخترش را اداره کند چگونه می تواند ادعای مبارزه برای کردها را بکند ؟

منبع: سایت کردی آکام نیوز
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شناخت فرقه تروریستی پ ک ک و پژاک

شناخت فرقه تروریستی پ ک ک و پژاک

اگر پژاك هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموكراتيك بودن مي‌داند چرا خود به هيچ طرز فكر و رفتار بغيراز خود اجازه نمي‌دهد و با وحشتناكترين شيوه سركوب مي‌كند؟ آيا كسي در اين فرقه حق دارد حتي يك انتقاد كوچك از اوجالان داشته باشد؟

کردها مردمانی سخت کوش، مبارز، آزادی طلب و صبورند. مرزبانانی که سالهاست همگان بر این اعتراف اند که از قدیمی ترین ایرانیان اند و صاحب خانه این مرز و بوم و تاریخ مبارزات آنان علیه استبداد و ظلم هم در لابلای اکثر کتاب های تاریخ، مکتوب یا مکتوم مانده است. اما در کردستان، تروریست نداشته ایم هرچند خود بزرگ ترین قربانی ترور بوده است (هنوز همگان شیوه ترور اسماعیل سمکو را به یاد دارند) و در کردستان، هرگز غفلتی از زیستن آزاد و آرام در بین مردمانش دیده نشده است.

اما امروز، آفتی به این دیار زده است که باید وقایع و واقعیت ها را گفت و نوشت. و اگر فرقه پژاک توانست به زبانی فراتر از توهین و اتهام و جنجال، پاسخ منطقی دهد که جامعه ایران خواهد پذیرفت.



بارها نوشته و گفته ام که فرقه پژاک، از 2003 تاکنون نه تنها برای کرد و کردستان، مفید و مثمر ثمر نبوده است بلکه برعکس ، کاملا کردستیز و عامل تخریب زیستن و حیات آرام و آزاد در کردستان بوده است. برخلاف ادعاهای توهم آلود و احساسی ، وقتی اسم پژاک مطرح می شود کلمات و عبارات " ترور، بمب، اعدام، چپاول، انفجار و..." در ذهن تداعی می شود. تحت عنوان جعلی "حرکت آزادیخواهی کرد"، حیات و زیستن را در کردستان نشانه رفته است. اما به قول نویسنده یک وبلاگ " هرجا سخن از ترور و کشتار است، نام پژاک می درخشد"، هرجا سخن از اغتشاش و آشوب و ترور باشد حتما پاي اين فرقه درميان است.

واژه پژاک - مخفف پارتیا ژیانا ئازادا کوردستانی ( حزب حیات آزاد کردستان ) – اسمی بی معنا است، زیرا پارتیا ( حزب ): حزب سیاسی چارچوب تعریف شده و مشخصی دارد اما آنچه در پژاک می بینیم با هیچ معیاری سازگاری ندارد نه هماهنگ با فرهنگ مردم کرد و خواسته های آن است، نه ایدئولوژی تعریف شده ای دارد.

مبنای تئوریک آن هم گفته های اوجالان است (دزد ادبی حرف بزرگان که بیشتر اعضا، بیسواد آنها را کورکورانه قبول می کنند). و بنا به رویه این فرقه ، اوجالان را تا حد خدایی بزرگ می کنند. فرقه اوجالان پرست پژاک، هیچ وجه تشابهی با حزب سیاسی ندارد لذا حزب نیست. ژیانا ( زندگی ): اما در پژاک کسی حق شک، تردید، اعتراض و انتقاد به گفته های این فرقه را ندارد و اگر کورکورانه قبول نکرد، تحت خائن و مامور و جاسوس محاکمه و یا اعدام می شود . پس واژه زندگی یا ژیانا صرفا برای فریب آورده می شود چون پژاک متضاد زیستن و زندگی است./ ئازادا ( آزادی ): فرد فریب خورده و عضو پژاک ، حق ندارد آزادانه از آن فرقه خارج شود، چاره ای جز فرار ندارد و در صورت دستگیری به اتهام خیانت، بدون محاکمه اعدام می شود. حق اظهار نظر و بیان آزاد برای هیچ عضویی وجود ندارد، باید الزاما گفته های فرقه را طوطی وار تکرار کند.

امری متضاد ماهیت ازادی و به کار بردن کلمه آزادی ( ئازادیا ) در واقع خیانت به آزادی است. کوردستان - که صرفا ناسیونالیست های تجزیه طلب بجای املای درست کردستان از آن استفاده می کنند- اما کشوری به نام کردستان وجود نداشته و ندارد و عنوان مورد استفاده پژاک، رویای شاعرانه و خیال خام است .با این توضیحات، نام فرقه تروریستی پژاک بی پایه و اساس است.

پژاك هميشه تلاش دارد تا خود را چهره‌يي معصوم و دموكراتيك معرفي نمايد، ولي رفتارو كردار اين فرقه فرزندخوانده‌ي پ.ك.ك بيشتر نشانگر تروريست بودن آن است تا دموكراتيك بودن. این فرقه ، به هیچ عنوان ارزشی برای آزادی و حقوق بشر قائل نیست هر جنبش آزادی بخشی دارای ویژگی و مولفه مشخص است اما در چارچوب فکر و فعالیت این فرقه این مسایل نمی گنجد. برای تبیین و مطرح کردن مواردی در خصوص پژاک که در افکار عمومی کردستان وجود دارد، می توان – بدون اثبات صحت و سقم آن- متذکر شد ؛ حال تبغیات حکومت و یا شایعه مخالفان پژاک است یا خیر ، به هر حال در افکار عمومی کردها این مسایل مطرح می شود که خواه ناخواه 7-8 میلیون نفرند و 10/1 جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند.

1. فریب دختران و زنان ، اعضا فرقه – که بنا به جامعه ای سنتی و عقب مانده - از ترس ، شرم و یا آبروی خود هرگز نتوانستند به زیستن عادی شان برگردند و درباره تجاوز به خود توسط این گروهک ضد انسان، حرفی برزبان نمی آورند، تا بتوان واقعیت ها را برملا کرد . این فرقه فقط توانسته بعضی از افراد بی سواد و کم سواد را فریب دهد و پس از شستشوی مغزی، کاری کند که افراد نتوانند به راحتی از آن جدا شوند، یعنی راه بازگشت آنان را به جامعه بست. پژاک که تاکنون افراد غیر نظامی زیادی را ترور کرده است با حرف های دهن پرکن، دختران ساده کرد روستایی را فریب می دهد (نمونه اسامی دختران عضو پژاک که به خاطر تجاوز جنسی خودکشی کرده اند: دوله نودیده ( کد زیلان)، شیرین آمود ( کد آیتن)، رحیمه یاشار ( کد ریحان)، سحر فیلیز ( کد سوزدار)،هدیه زنگین ( کد بریوان)، سونگول سالمان ( کد روزرین)، فاتما بایسال ( کد ژیندا)، امینه عثمان ( کد آهین )و ...). اوجالان درباره " ارزش و احترام " به زنان صحبت کرده است در حالی که در فرقه اش، زنان و دختران هیچ جایگاهی ندارند و در بسیاری از موارد مورد تجاوز قرار می گیرند.

پيش از اين گزارش‌هايي در مورد فساد اخلاقي رهبران «پ.ک.ک» و سوء استفاده آنان از دختران پيوسته به «پ.ک.ک» منتشر شده بود. در صدر اين افراد هم نام عبدالله اوجالان قرار دارد. و هرگز پژاک و پ ک ک سعی نکردند که این شبه را روشن کنند و اگر شایعه ای بی اساس است برای مردم توضیح دهند.

2. وادار کردن مردم به همکاری، آنهم به زبان گلوله و تهدید ؛ که در صورت عدم همکاری از طریق عوامل خود به دولت خبر می دهند که نامبرده با پژاک همکاری داشته و دارد و فرد در بن بست قرار گرفته، راهی جز پذیرش خواسته هایشان ندارد. در جامعه افرادی جوان را فریب داده و جذب گروه می کنند ، زیرا از نظر آنها هدف وسیله را توجیه می کند.ادعای برابری، حق و حقوق می کنند اما عوامل شان به خاطر انتقامگیری گزارش کرده اند که فلانی همدست دولت است و وی را بدون دلیل و دادگاهی در برابر دیدگان زنان و کودکان در روستاهای مناطق کردنشین به گلوله بسته اند.

3. ممنوعیت ازدواج در پژاک، اما داشتن روابط نامشروع مخفی، امری رایج است. پ ک ک و پژاک ادعا می کنند که اعضای آن نباید ازدواج کنند و یکی از شعارهای اصلی این فرقه توجه خاص به حقوق زنان و احترام به آن می باشد اما در عمل چنین نیست. عثمان اوجالان - 60 ساله ، برادر رهبر پ ک ک - دوبار ازدواج کرد آنهم با دو دختر جوان 3/1 سن اش ( یکی 21 ساله اهل منطقه قطور خوی و دیگری ۲۲ ساله اهل آکره کردستان ) . البته بدون این که روال متداول جامعه را طی کند. رهبر پزاک نیز با یک دختر آلمانی ازدواج کرده است . او مقیم آلمان است و در جایی گرم و نرم ادعای مبارزه برای کرد را دارد در حالی که اعضای سیه روز و ساده هم حق ازدواج ندارند، از سوتغذیه رنج می برند و حق بازگشت هم ندارند. مردم کرد در ترکيه و عراق زندگي اقتصادي سختي را مي‌گذرانند، اما روزنامه «مليت»، نوشت که عثمان اوجالان 5/2 کيلو طلا به زن جديدش داد و هزينه ازدواجش نيز 52 هزار دلار بوده است.

4. خودکامگی اوجالان، رهبر خودخوانده امی ، سرمنشاء و رهبر این فرقه است ، فردی خود - انتصاب و تحمیل گر است که برای خود ماموریتی خاص قائل است و می خواهد که همه تکریم و ستایش مخصوص رهبر برایش قایل باشند و او حق و درستی مطلق است و هرچه او بگوید صحیح و مطلق است. خود را مامور آزادی کرد و کردستان دانسته و خود را خدای واجب التکریم و مظهر مطلق ستایش در بین اعضاء و هواداران می داند.

در پژاک هیچکس، حق اظهار مخالفت با نظر اوجالان را ندارد حتی اگر به یقین بداند که او اشتباه می گوید باید اسیر ادعاهای پوچ و توخالی این فرقه باشند. روابط درونی ساختار تشکیلاتی، عین خودکامگی است.

در روابط درونی خود مرزهای غیرقابل عبور ترسیم نموده و اعضای خود را به طرق مختلف کنترل می نمایند و به افرادی که از فرقه جدا می شوند تحت عناوین بریده، مزدور و خائن یاد می کنند. اوجالان را رهبر کاریزماتیک و دارای 500 کتاب می نامند، اوجالان قبل از دستگیری دشمن سر سخت مصطفی کمال آتاتورک بود و بعد از دستگیری به تعریف و تمجید از وی پرداخت، با ادعای استقلال برای کردستان جنگ را شروع کرد و اکنون مخالف سرسخت تجزیه ترکیه است اما ننگ آور این است که این رهبر خودخوانده کرد، نه کردی بلد است نه برای یادگیری آن تلاش کرده و تمام نوشته هایش به ترکی بوده و هست.

زبان متداول در میان فرقه اش یعنی پ ک ک و پژاک نیز ترکی است. اما جای شرم آنجاست که وقتی اوجالان می گوید: من به ترکی فکر می کنم و به ترکی خواب می بینم. چنین فردی چگونه به خود اجازه می دهد به نام کرد این همه جنایت مرتکب شود؟ آیا یادگرفتن کردی برای کسی که ادعای نبوغ می کند کار خیلی سختی است؟ کسی که همیشه ادعا می کند نابغه است.

5. تظاهر به عدالت و برابری ، اما تعظیم دربرابر اوجالان، یعنی در پژاک و پ ک ک اگر کسی مطیع کامل رهبر مطلق نبود و یا نظرات مخالف ارائه دهد بايد عملا از صحنه كنار برود و هيچ اعتراضي هم وارد نيست. چون در منطق شان، اعتراض كردن به معناي كوچك شمردن و خودبزرگ بيني است. در پژاك مقوله‌ تخصص، مدنظر نيست. معيار و ملاك براي دادن مسوليت به کسی، به ميزان وابستگي تمام و كمال و اطاعت محض‌ آن فرد به رفتار و گفتار فرمانده‌ بستگي دارد و اجراي آنها بدون ارائه هيچ نظری. شخص را با اجبار به انجام کاری وادار می كنند تا در راهي قدم بردارد كه آنها تعيين مي‌كنند.

مهم ترین ويژگي - از بدو تاسيس پ.ك.ك – بی سوادی یا كم سواد بودن اكثر اعضاي فرقه است که نوکران فریب خورده و چشم و گوش بسته باشند. حقيقت اين است كه اين فرقه با افراد فهميده و تحصيل كرده سرسازگاري ندارد و دانش وانتقاد و تفکر و تعقل را دشمن خود مي‌داند زیرا با فرمول‌هاي ساختگي و بي اساس نمي‌توان اين گونه افراد را فريب داد و به خدمت گرفت و از منتقدين و افراد آگاه ترس دارد و همه را مامور و جاسوس ناکجا آباد می خواند. چرا فقط افراد بی سواد فریب این فرقه ها را می خورند؟

چرا سرکردگان این فرقه ها اعضای معترض را بدون دادگاهی می کشند؟. (مانند د. ناصر از سوریه، دلیر ( آزاد طاهری ) از بوکان، عاکف ( خدر خرینگه ) از بوکان، حاملی از سوریه، دیلان از ( خوی )، ژینو از سردشت و ...) که اعضای فرقه پژاک بودند و صرفا به خاطر اعتراض به عملکرد نادرست، بدون دادگاهی و هیات منصفه و وکیل کشته شدند. اینها فقط برای کتمان جنایات خود فرافکنی می کنند.

پژاك تعداد زيادي از اعضاي خود را - به جرم‌هاي مختلف - در دادگاه‌هاي صحرايي محكوم و از بين برد شاید در بسياري از دولت‌ها هنوز حكم اعدام اجرايي است؛ اما پژاك در عمليات تسویه درون – گروهی، اعضاي خود را به قتل مي‌رساند و بعد هم زير تخته‌سنگ‌ها و يا در گوشه‌ايي از دره‌هاي عميق دفن مي‌كند و هيچ وقت هم جایش را اعلام نمي‌كند. اگر هم سئوال شود ، در جواب مي‌گويند: فرار كرد بي شرف ! و ....

6. حامی هميشگی اغتشاشات و آشوب ها و ترورها ، که آنها را جنبش دموكراتيك ملت‌ها مي‌خواند. اگر پژاك هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموكراتيك بودن مي‌داند چرا خود به هيچ طرز فكر و رفتار بغيراز خود اجازه نمي‌دهد و با وحشتناكترين شيوه سركوب مي‌كند؟ آيا كسي در اين فرقه حق دارد حتي يك انتقاد كوچك از اوجالان داشته باشد؟ مسلما نه. هركس بايد تفكرات اوجالان را قبول داشته باشد و بدون چون و چرا عملي كند. هيچ كس اجازه ابراز وجود و نظرات متفاوت را ندارد. قانون (يا با من يا علیه من) بر اين فرقه حاكميت دارد.

يا بايد هرآنچه كه تحميل مي‌شود بدون قيد وشرط مورد پذیرش و عملی شود يا اينكه بعنوان مخالف و دشمن معرفي مي‌گردي كه شايد شانس توبه كردن هم نباشد. اينها گوشه‌ یی از موارد نقض دموكراسي و حاكميت سيستم خودمحور و ديكتاتوري اوجالان است. ترور فیزیکی یا شخصيت يكي از كارآمدترين روش‌هاي فرقه براي به خدمت گيري انرژي افراد است. آیا اين رفتارو سياست ، دموكراسي است؟ پژاك تنها به ترور فكري و شخصيتي اعضاي خود بسنده نكرده و آنرا در ميان جامعه نيز اجرا مي‌كند به نحوي كه منتقد نظرات و افكار آنها ، محكوم به نابودي است.

7. توهم و دروغی به نام زندانی سیاسی، آنهم در ساختن کمپین های امضا " دفاع از حقوق زندانیان سیاسی "و مخالفت با " سرکوب اوپوزیسیون ". اما زندانی سیاسی در قوانین هر کشوری تعریف مشخصی دارد و افرادی که این گروهک ها، آنها را زندانی سیاسی می نامند، در واقع اعضای آنها هستند که حین عملیات تروریستی مسلحانه دستگیر شده اند. آیا یک تروریست مسلح می تواند زندانی سیاسی تلقی شود؟

اگر این فرد دستگیر نشود و افراد بی گناهی را ترور کند آیا همین گروهک های طرفدار حقوق زندانیان سیاسی آنها را برای محاکه تحویل مقامات قضایی می دهند؟ یا تشویق به ترور بیشتر می کنند؟ شاید اگر روزی دادگاهی منصف برای دادخواهی، تشکیل شود باید سرکردگان این فرقه های تروریستی در آن محاکمه شوند که با فریب گروهی از جوان های بی سواد و ساده لوح آنها را وادار به ترور افراد بی گناه کرده اند و به هنگام دستگیری آنها را زندانی سیاسی می نامند. وقتی ترکیب این فرقه ها فاقد سواد است چگونه می توانند الفبای سیاست را بدانند چه رسد به این که زندانی سیاسی باشند؟ مثلا حسین خضری خانیک برای انجام عملیات و فعالیت های تروریستی در کرمانشاه دستگیر می شود و خود نیز به اعمالش اعتراف نمود اما پژاک پیش از اجرای حکم اعدام حسین ، را فعال مدنی و حقوق بشری معرفی می نمود، اما پس از اجرای حکم ، با آب و تاب به عضویت او در این فرقه اعتراف کردند تا شهید سازی کنند و حسین مظلومش بخوانند (و اكنون دیگر درليست شهداي گروه قرار ندارد!).

در واقع، پژاک بسیار مشتاق و علاقمند به اعدام افراد دستگیر شده است که از طریق آن اعدام شدگان، برای خود نام و نانی، در بین دیگر جریان های سیاسی کردستان پیدا کرده و خود را بزرگ نشان دهد. خود در اروپا می نشینند و برای کسب شهرت و مال اندوزی مشتی جوان بی سواد را روانه کوه ها می کنند تا در حین عملیات تروریستی دستگیر شوند و آنها را زندانی سیاسی می نامند؟ اگر واقعا به حرف خود اعتقاد دارند چرا خود در عملیات شرکت نمی کنند و افتخار" زندانی سیاسی بودن "را نصیب خود نمی کنند؟ بعدها عبدالله اوجالان - رهبر فرقه های تروریستی پژاک و پ ک ک - در دیدار با وکلایش در زندان ایمرالی ( هتل ایمرالی ) به اعدام حسین خضری اشاره کرد و از او دفاع کرد.

مدعی طرفداری از "دموکراسی آزادی و انسانیت "، از یک تروریست دفاع می کند و از " مردم " هم خواسته است تا چنین کنند! پژاک اگر فرستادگانش پس از ترور، موفق به فرار بشوند که خوش شانس بوده اند و اگر هم دستگیر شوند باید در برابر دادگاه پاسخگو باشند و طبق قانون ایران عملیات مسلحانه علیه کشور و مردم ایران در حکم محاربه است و اعدام می گردند.

8. فریب افکار عمومی و شهید سازی در فرقه پژاك ، خوره ای که به جان جوانان كرد ایرانی افتاده، امری رایج است زیرا هيچ ابايي هم از دروغ گفتن و وقاحت ندارد. يكي از سياست‌هاي مداوم و كارآمد پژاك، پروژه‌ شهيدسازي است. با دست خود جوانان خام و ناآگاه، اين مرز و بوم را به كُشتن مي‌دهد و بعدا آنان را شهيد مي‌خواند. زماني كه يكي از جوانان ساده لوح و فریب خورده و شتشوی مغزی داده شده، برای عملیات تروریستی به ایران می فرستد و كشته مي‌شود؛ پژاك با تمام نيرو و با اوج بزرگنمايي، شخص را قهرمان و بُتي می سازد و به مردم تحميل مي‌كند كه پرستش كنند. در سایت های اینترنتی، مرثیه ها نوشته می شود... که مغز جوانان كٌرد را شستشو دهند و جذب كنند.

پژاك با اين راهكار خواهان جای گرفتن در افکار عمومی است زیرا معتقد است كه هرچه تعداد اعضاي كشته‌ شده‌ و "شهيد" بيشتر باشد به همان اندازه در ميان ملت محبوب می شود و پایگاه قوي براي سياست در جامعه پيدا مي‌كند و جایگاهی در میان سازمان های حقوق بشری. به همين خاطر پژاك باتمام وجود خواستار كشته شدن اعضاي جوان و فریب خورده است تا سران آن بيشتر به جاه و مقام و نام برسند.

تا با احساسات مردم بازي كنند و بعد خود را طرفدار حقوق بشر و آزادي جلوه دهند. خون ريختن افراد جوان و شهيد و قهرمان جلوه دادنشان، روشي است كه سران ترور از آن سود مي‌جويند. اما از اين خون ريختن‌ها چه كسي سود مي‌برد؟ آيا كُردها بهره‌مند مي‌شود؟ مردم ایران؟ نمونه بارز، شيرين علم هولي - با كد سازماني روناهي – سال گذشته به اتهام عضويت در پژاك و همراه با بمب در تهران دستگير شد- پژاك تاكيد مي كرد كه شيرين، عضو اوست، بي سواد است و فارسي را به زور صحبت می كند و بازجويي وي فاقد وجاهت قانوني است.

اين كه شيرين بيسواد بود و ناآشنا به زبان فارسي ، خود حقيقت است اما پژاك در ماجراي شيرين بر روي نامه اي مانور داد كه گویی شيرين در زندان نوشته و در آن از درد و رنج و شكنجه خود بحث كرده و متن كامل نامه را كه به نام شيرين و به كام پژاك نوشته شده، نامه هایی که حتي عبدالرحمان حاجي احمدي، نيز نه سواد نوشتن آن را ندارد و نه توان روخوانی آن را، چه رسد به شيرين بيسواد كه قرباني جاه طلبي هاي پژاك شد و امروزه در وب سایت خود درباره اش مرثیه نوشته اند.

9. موج سازی و مرثیه های احساسی، امری است که پژاك براي اصالت غیرواقعی، در سايت رسمي خود، عكس و مشخصات افرادي را منتشر نموده‏‏، با این ادعا که از كشته‌شدگان اين گروه اند؛ اما برخي ازآنها اصلا ايراني نبوده‌اند، یا برخي از آنها قبل از تاسیس پژاك كشته‌شده‌ اند، یا بعضي‌ها در ايران كشته نشده بلکه در درگيري با نيروهاي تركيه كشته شده‌اند. مثلا افرادي چون فرزادكمانگر، فرهادوكيلي و علي حيدريان كه – رسانه های دولتی اعلام کردند که درسال 85 براي انجام ماموريت بمب‌گذاري كه از سوي پژاك به آنها محول شده بود؛ به تهران مي‌آيند و تقريبا با 10 كيلو TNT - دستگير و بعد اعدام مي‌شوند، که همانا اعدام چاره درد نبوده و نیست، اما. ( شيرين علم‌هولي - به تهران مي‌آيد و پس از انفجار بمب در اوايل خرداد 87 ، دستگير و بعدا اعدام مي‌شود).

نکته قابل تامل اینکه، پژاك مسئوليت بمب‌گذاري را برعهده مي‌گيرد و در سایت خود مي‌گويد و حتی حاج احمدي باافتخار در مصاحبه با روزنامه ايتاليايي مي‌گويد: ما مدتي قبل در تهران اقدام به بمب‌گذاري موفق نموديم. در واقع پژاك، اين افراد ساده‌لوح را پس از بهره‌برداري، همچون دستمالی بي‌ارزشي به گوشه‌ايي پرتاب می کند و سوءاستفاده‌ ابزاری و فريب پژاك براي همگان فاش می شود. آیا کردها نباید پرسش کنند که اين افراد قرباني مي شوند تا پژاك، در برابر رسانه ها و افکار عمومی مظلوم نمايي كند و خود را حامي حقوق بشر و حقوق كردها معرفي كند؟

چرا پژاک دست از خشونت برنمی دارد ؟ چرا این همه تناقض در عمل و گفتار دارند؟ نمونه دیگر مورد پرسش، فرزاد کمانگر، که حکومت اظهار داشت " سال 1385 به دستور فرقه پژاک قصد داشت یک بمب را با هدف انفجار جابجا کند، قبل از انتقال آن به داخل شهر، همراه با بمب مذکور دستگیر شد. او هم مانند عبدالمالک ریگی شوکه شده بود و باور نمی کرد اما به مقامات قضایی تحویل داده شد و مانند هر مجرم دیگر به دار آویخته شد" اما بعد پژاک و هوادارانش – و افراد مشهور به فعال حقوق بشری در کردستان - در سایت های اجتماعی و عمومی و رسانه ها و ... فریاد زدند و مرثیه ها نوشتند که " فرزاد، فعال حقوق بشر و معلمی ساده بیش نیست و بی گناه است" و هنوز هم واقعیت امر بر کسی روشن نشده است ، گروهی منتقد می گویند " اگر چنین است چرا هزاران معلم در این سرزمین اعدام نمی شوند ؟

او معلمی بود که همراه با بمب دستگیر شد، مگر در دادگاه بر اساس شایعه، حکمی را می پذیرد؟ (پیش از اعدام فرزاد صراحتا اعلام کرد که وی عضو آن بوده است و با این کار بر ادعاهای قبلی اش خط بطلان کشید. چون دستگیری و اعدام فرزاد کمانگر پرسروصدا بود و این فرقه را از نظر تبلیغاتی تغذیه کرد، البته خانواده کمانگر هم بهره ها بردند. مهرداد کمانگر برادر فرزاد، پناهنده فرانسه شد و در پاریس در یک کازینو کار می کند. شیرزاد کمانگر برادر دیگر فرزاد بلافاصله به عضویت شورای رهبری فرقه پژاک در آمد) " ، حال جدای از طرح این مسائل خصوصی بی مورد – و بدون در نظر گرفتن صحت و یا سقم اش و یا بی توجه به موج احساسی که او را همسنگ معلم های جان باخته ای چون فرخ رو پارسا، خانعلی، پرویز ناتل خانلری و ....می خوانند !- می توان پرسید که براستی چه کسی برنده و ذینفع این اعدام بود؟ ... جز پژاک، هیچ کس!



10. استفاده ابزاری از کودکان ، نشانه دیگری از اینکه پژاک برای اهداف خود، حد و مرزی را نمی شناسد و حتی به کودکان نیز رحم نمی کند. در اساسنمامه پژاک با نوشتن موارد فریبنده 18 سال سن تمام، می خواهد حتی تروریسم خود را در چارچوبی حقوقی جلوه دهد اما کودکان چه می کنند؟ فرقه ای که حتی به اساسنامه خود نیز معتقد نیست چگونه می تواند ادعای " مبارزه " برای کرد کند؟

چند نمونه از موارد متناقض مربوط به سن اعضا هنگام عضویت و پایین تر از 18 سال بودن آنها می آوریم وبعضی از افراد حتی هنگام کشته شدن نیز پایین تر از 18 سال سن داشتند. یکی از روزنامه دانمارک نوشت که " پ ک ک از کودکان برای جنگ استفاده می کند" و یاعکس هایی که منوچهر زنوزی - مدیر سابق روز تی وی – منتشر کرد که کودکانی را نشان می دهد که بین 14 الی 16 سال دارند و حتی خودش نیزگفت که " کودکان 8 الی 9 ساله را نیز در اردوگاههای پ ک ک دیده است و بیشترین کودکان اردوگاهها از ایران و اروپا هستند بدون آنکه والدین شان همراه آنان باشند. کوچک ترین آنها آموزش نظری و بزرگترها آموزش استفاده از اسلحه می بینند و تاریخ کرد - با تاکید بر آشنایی با عبدالله اوجالان رهبر پ ک ک – می خوانند. در یک اردوگاه پناهندگان در عراق یک خانواده کرد سوریه را دیدم. آنها به دنبال دخترشان آمده بودند که پ ک ک وی را فراری داده بود. نیروهای امنیتی لبنان یک گروه از اعضای پ ک ک را در بیروت دستگیر کردند که در لبنان برای اسرائیل جاسوسی می کردند. قبلا فریب شعارهای خیالی پ ک ک را خورده بودند" و کسی هم تکذیبش نکرد!

11. پ ک ک. پژاک، هر دو یکی است. فرقه پژاک - به سرکردگی عبدالرحمن حاج احمدی - در سال ۲۰۰۳ زیر چتر پ ک ک تاسیس شد. گرچه همیشه ادعا کرده اند که جدای از همدیگرند و هیچ ارتباطی با هم ندارند اما تمامی شواهد خلاف این امررا ثابت می کند. دلایلی متعددی برای این وجود دارد:

1. تمامی اعضای هر دو فرقه، بر این واقعیت صحه گذاشته اند که هر دو فرقه یکی است و تبادل اعضا در میان این دو امری متداول.

2. در سال 2003 پژاک به صورت شاخه ای از پ ک ک با هدف ایجاد خشونت و ترویج ترور در کردستان ایران تاسیس شد و تمامی اسناد و مدارک و بیانیه های این فرقه نشان می دهد که اعضای اولیه تشکیل دهنده آن همان اعضای پ ک ک و بیشتر از کردهای ایرانی می باشند.

3. پژاک و پ ک ک همیشه بر شخص اوجالان به عنوان رهبر مطلق و بلامنازع خود تاکید داشته و دارند. پژاک و پ ک ک ،یک فرقه با دو نام متفاوت اند. علی رغم ادعای فرقه پژاک و چتر حامی اش پ ک ک به رهبری عبدالله اوجالان که همیشه با بوق و کرنا اعلام آتش بس می کنند، خود را طرفدار دموکراسی و آزادی مردم کرد می دانند، هر روز شاهد خشونت و ترور توسط این فرقه هستیم که بعد خود رسما مسئولیت آن را برعهده می گیرند و پژاک و پ ک ک مخل امنیت مردم کرد شده اند.

4. تامين دارايي پژاك از كميته‌ مركزي بودجه و دارايي پ.ك.ك صورت مي گيرد. هركدام از احزاب هر چقدر درآمد ماهيانه داشته باشند بايد در نشست كميته‌ي مركزي بودجه و دارايي تحويل داده و آنان بودجه‌ ماهانه‌ي گروه را مشخص و تحويل ‌دهند. وابستگي فكري، سياسي، مالی. لجستيك به پ.ك.ك آيا نشانه استقلال پژاك است؟

5. پ.ك.ك ، سرمجموعه و صاحب اين گروه‌هاست، كه پژاك يكي از آنهاست و هيچ كاري بدون اطلاع و دستور او عملي نخواهد شد.

6- جابه‌جايي اعضا در بين هردو گروه. معمولا افراد جذب شده مستقيما در كمپ‌هاي HPG ( شاخه‌ي نظامي پ.ك.ك ) آموزش مي‌بينند و بعد از اتمام دوره با مدنظر گرفتن نكات امنيتي، سياسي و فكري تعدادي را براي كار در پژاك اعزام مي‌كنند در واقع سيستم آموزشي واحدی را دارا هستند.

7. پيروي از يك شخص بعنوان رهبر واحد. اين در حاليست كه پژاك و پ.ك.ك هردو خود را دو حزب مجزا از هم مي‌دانند كه تنها با همديگر همكاري دارند؛ آیا دو حزب متفاوت، يك شخص را بعنوان رهبر خود قبول دارند؟

8. ايدئولوژي ماركسيست – لنينيستي - ريشه‌ي فكري و كاري پژاك و پ.ك.ك - که خود آن را ايدئولوژي آپوچيتي مي‌نامند.

9. اساسنامه و برنامه‌ كاري همسان بر مبناي كنفدراليزم دموكراتيك. (ارائه شده از جانب اوجالان بعنوان خط ‌مشی فكري تماميه احزاب منشعب از پ.ك.ك. و پژاك هم بدون هيچ كم و كاستي خواهان اجرای آن در ايران است. یعنی استراتژي سياسي هردو براساس اجراي سيستم كنفدراليزم دموكراتيك در هر چهار بخش كردستان و کردهای عراق که پرسیدند: اوجالان که سالها با جمهوری اسلامی ایران همکاری کرد، کمک سازمان امنیت سوریه بود و علیه صدام حسین گلوله ای شلیک نکرد، چگونه می تواند مدعی 4 کردستان باشد ؟) و من کرد ایرانی، چرا باید دنبال و پیرو اوجالان باشم ؟

علی رغم وجود دلایل متعدد مبنی بر این که پژاک شاخه ای از پ ک ک است ( پژاك = پ ک ک )، حسین ماهر (از شورای رهبری پ ک ک) از فرقه تروریستی پژاک خواست که امسال در قبال ایران خشونت بیشتری به خرج بدهد.

در اظهارات وی - منعکس شده در سایت پژاک- نکاتی کاملا ضد و نقیض به چشم می خورد. زیرا می گوید :"خلق مان در شرق كردستان تابحال مطالباتش را به شكلي دموكراتيك برزبان آورده است. در سال هاي گذشته كماكان آن را برزبان آورده و امسال نيز PJAK منشور چاره‌يابي دموكراتيك حل مسئله‌ كرد را ارائه داد که" پژاک مي‌بايست تصميات راديكال‌تري را در زمینه عملیات نظامی اتخاد كند.

باید توجه داشت که پس از حملات یازده سپتامبر، پ ک ک برای این که شامل لیست تروریستی آمریکا نشود، اسم خود را به کنگره دموکراسی کردستان ( کادک ) تغییر داد . پ ک ک گروه های کوچکی از خود ایجاد کرد تا از حملات ترکیه و حملات احتمالی آمریکا مصون بماند. این تقسیم اعضا به صورت گروههای کوچک در عراق، سوریه و ایران انجام شد.

در کردستان عراق به نام حزب راه حل دموکراتیک کردستان و در ایران حزب حیات آزاد کردستان ( پژاک ) تشکیل شد. افرادی مانند عبدالرحمان حاج احمدی، احسان واریا،آکف زاگرس و گلستان دوغان که از سران پژاک هستند از اعضای مهم و سابق پ ک ک بودند". حاج احمدی در پاسخ به سوال روزنامه یونانی گفت: " ما دو حزب برادر و از یک هسته هستیم ". اما جمیل باییک گفت: " پ ک ک پژاک را تاسیس کرد و از آن حمایت می نماید ". این دو فرقه هر دو از رهبری مشترک عبدالله اوجالان پیروی می کنند.

12. رجز خوانی، شانتاژ، عقده گشایی در سایت ها و وبلاگ ها و آخر الامر هم کسی گفتار و نوشتار حضرات را متوجه نمی شود که فرقه پژاک به دنبال چه می گردد؟ جز اتهام و شانتاژ و عقده گشایی ، هنری دیگر دارد ؟ اما در برابر نقدها، اعضا یا طرفداران این گروه به جای ارائه پاسخی منطقی و مستند برای تایید یا رد مطالب، به فحش و ناسزا روی می آورند که این خود نشانه سطح پایین آگاهی و دانش اعضا یا طرفداران آن است. البته پژاك از روز تاسيس اش تا به ‌حال، هزاران بار اين حرف‌هاي عوامفريبانه را تكرار كرده. پژاكي‌ها خود به آنچه مي‌گويند، باور و اعتقادی ندارند چون حقيقت و و اقعیتی نیست که درراستاي خدمت به بشر و انسانیت باشد. انگاه جامعه کردها، اين حرف‌هاي بي‌اساس و دروغ را باور می كنند؟ به همین علت ، مردمان آگاه و با شناخت، پژاک، را پژواک خیانت می نامند و آنان را فرقه ای منزوی و بی ماهیت می دانند.

13. مواد مخدر منبع عمده مالی پ ک ک و پژاک است. زیرا سازمان های تروریستی بر دو پایه استوارند: ایدئولوژیکی – سیاسی و دومی اقتصادی. به هر حال در جاهایی که خلا قدرت دولت ها وجود دارد این سازمان ها خیلی زود رشد می کنند. آنها برای خرید اسلحه،مواد منفجره و نیازهای روزانه خود به پول نیاز دارند. در بین روش های درآمدزایی، قاچاق مواد مخدر بهترین آنهاست. یکی از مهم ترین مناطق حوزه پخش مواد برای پ ک ک اروپا می باشد که 80 در صد پخش را در آن بر عهده دارد. پ ک ک به یکی از اربابان واقعی مواد مخدر تبدیل شد که در میان هلال طلایی ( از پاکستان، افغانستان، ایران و ترکیه ) تا اروپا رقیبی ندارد. هزاران هواخواه پ ک ک در اروپا شبکه بزرگ پخش مواد مخدر را بر عهده دارند.

به گزارش اینترپل ( پلیس بین الملل ) در سال 1992 پ ک ک 80 کنترل مواد مخدر اروپا را در دست دارد. پژاک نیز به عنوان شاخه ایرانی پ ک ک نقش اساسی را به ویژه در مرز های ایران ایفا می کند. در گزارشات سالانه پلیس بین الملل ( اینترپل ) چنین آمده است: "بین 60 الی 70 درصد مواد مخدر وارده به اروپا از طریق استانبول انجام می شود. 178 تشکیلات کردی تحت کنترل پ ک ک و پژاک مستقیما در ترانزیت مواد مخدر دخالت دارند. دادستان کل آلمان نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: "80 درصد مواد مخدر مصرفی در آلمان توسط اعضای پ ک ک و پژاک تامین می گردد".

اما عبدالرحمان حاجی احمدی سرکرده پژاک در آلمان زندگی می کند. بسیاری از اعضای دستگیر شده فرقه ها ی پژاک و پ ک ک نیز در بازجویی ها به این نکته اعتراف کرده اند که در آمد حاصله از مواد مخدر را برای تامین هزینه های فرقه های خود صرف می کنند. این فرقه ها ادعای باصطلاح " مبارزه " برای کردها را می کنند اما با نگاهی به این گزارشات، ماهیت واقعی آنها مشخص می گردد. در گزارشی در سایت وزارت دفاع انگلیس نیز بر لزوم برخورد قاطع با فرقه پژاک برای جلوگیری از ترانزیت و پخش مواد مخدر تاکید شده است.

در این دو فرقه واحد " گمرک " وجود دارد که وظیفه دارند در نقاط مرزی و محل تردد قاچاقچیان مواد مخدر، مستقر شود و تضمین ترانزیت مواد مخدر را برعهده بگیرند، یعنی نگهبانی دهند تا قاچاقچیان عبور کند. از قبل با قاچاقچیان هماهنگ هستند. هنگامی که محموله به نقطه مرزی محل عبور می رسد واحد گمرک پس از ارزیابی و بازرسی ، متناسب با ارزش و میزان بار، به صورت علنی "حق گمرک " دریافت می کند. کردهای مناطق مرزی از این موضوع مطلع هستند. ترانزیت مواد مخدر از طریق عوامل پ ک ک هم در ترکیه ادامه می یابد تا به اروپا می رسد. عوامل این فرقه در اروپا - بویژه در میان کردهای آلمان و بلژیک- وظیفه فروش مواد به اروپائیان را بر عهده دارند. گزارشات متعدد پلیس کشورهای اروپایی موید این مطلب است. پول حاصله از این راه مواد مخدر، منبع اصلی درامد فرقه پژاک می باشد. حتی بعضی از اعضا گاهی پول کلانی را بر می دارند و فرار می کنند مانند هه وال مانشت که اصالتا ایلامی بود.
14. جامعه کردها، تروریست نیست، بلکه کردهای شریف و نجیب، ملتی هشیار و آگاه و بیدارند و به جای احساساتی بودن، واقع بین هستند. در خاورميانه، تفکر غالب بر جامعه با ترور و تروريسم هم‌پيمان نمی شوند. اكنون اين فرقه‌ي تروريستي با اين وعده و وعيدهاي خيالي خويش، گمان مي‌كند كه مردم انسان دوست و اهل زیبایی و زندگی كُرد و ايراني، ملتي با هزاران سال تاريخ شرافت و كرامت، اجازه نفوذ ترور در زندگيشان را خواهند داد.

اما کرد ها خاطرات تلخی از جنگها ونا آرامی ها دارند. از روز نخست تا امروز، مردم کرد را با مصیبت ها و مشکلات فراوانی روبرو کرده است، حتی اعضای فریب خورده آن نیز دچار سردرگمی اند . این فرقه که با ترور و خشونت شکل گرفت، همواره می خواهد خود را با تبلیغات و پرخاش در برابر نقدها، تبرئه کند و خود را تشکیلاتی با اهداف سیاسی در راستای کرد قلمداد کند اما آیا چنین است ؟ ... پژاک ادعا می کند، یکه تاز میدان مسائل کردی است و خود را نماینده کردها می داند اما امروزه در موضع ضعف قرار دارد که حتی احزاب کردی مخالف ایران هم حاضر به گفتگو با آن نیستند و این یعنی عدم مشروعیت پژاک حتی در نزد مخالفان ایران.

احزابی مانند کومله و دموکرات - که سابقه سال ها فعالیت دارند - در بیان علل مخالفت خود با پژاک همیشه عنوان کرده اند که " پژاک یک فرقه مشکوک و بی پایه است که با حمایت اسرائیل و آمریکا و توسط پ ک ک جهت پیشبرد اهداف پ ک ک و فشار بر ایران تاسیس شده و به محض این که پ ک ک به اهدافش برسد این فرقه را منحل خواهد کرد چرا که این جریان برخاسته از اراده مردم کرد نیست"، یعنی نمی خواهند که با این فرقه ، مذاکره و همکاری داشته باشند. (البته رحمان حاج احمدی از اعضای اخراجی حزب دموکرات است ) و در پاسخ به اینکه " چرا پژاک با دیگر احزاب کرد مخالف ایران متحد نمی شود ؟ شیرزاد کمانگر گفت :" ما در این زمینه تلاش های زیادی انجام داده ایم اما متاسفانه احزاب دموکرات و کومله همیشه به ما جواب رد داده اند ".

پس از این که فرقه پژاک طی چند عملیات تروریستی تعدادی سرباز و غیر نظامی کرد را در مناطق کردنشین ایران هدف قرار داد تمام انسان های آزاده و رسانه های مختلف این حرکت را ترور وحشیانه قلمداد کرده و آن را محکوم کردند. روزنامه انگلیسی زبان ترند چاپ باکو پژاک را یک" باند راهزنان "نامید و نوشت: با این گونه رفتارهای غیرانسانی به چهره مردم کرد لطمه وارد می سازد در حالی که هیچ وقت نماینده مردم کرد نیست ".

پژاك در توجيه ترورمرزبانان مريوان اعلام كرد: «اين عمليات، مقابل به مثل در برابر اعدام حسين خضري بوده است.» پژاك در سايت رسمي خود مسئوليت اين ترورها را برعهده گرفت. اما چه فرقي بين مقابله به مثل پژاك و ترور وجود دارد؟ پژاك اصطلاح مقابله به مثل را راهكاري براي توجيه عملكردهاي تروريستی خويش بيان مي‌دارد. در چه قالبي مي‌توان تعريف كرد؟

جز اینکه گفت: پژاک تهدیدی بزرگ علیه کردها است بیشترین کشته در کردستان، ناشی از درگیرهای گروهک ها بود که مردم غیر نظامی فدا شدند. این گروهک ها بیشترین تعداد کردها را خودشان اعدام کرده اند. بیشترین میزان ترانزیت و پخش مواد مخدر در کردستان توسط این فرقه ها ( به ویژه پژاک ) انجام شده است . این فرقه ها مدارس ساخت دولت در مناطق کردنشین را تخریب می کرند و معلمان را کشتند تا نشانه ای از حضور دولت در منطقه نباشد .

در داخل شهر در نوروز ترور کردند تا مانع توسعه توریسم در منطقه شوند. یکی از بنیانگذاران فرقه پژاک عثمان جعفری است که بلافاصله از این فرقه جدا شد و به یکی از مخالفان سرسخت آن تبدیل شد. عثمان جعفری - از سرکرده های سابق و از بنیانگذاران پژاک- ضمن انتقاد شدید از عملکرد تروریستی پژاک می گوید: " تا این لحظه هم پژاک هیچ برنامه ای " برای کردها ندارد و فقط اسباب دست دیگران شده است.

قشر دارای درک و فهم هیچ وقت از اسلحه برای مطرح کرده خواسته های خود استفاده نمی کند. ما کردها بیش از 50 سال است با اسلحه ره به جایی نبرده ایم. استفاده از زور و اسلحه علیه قدرتی مثل ایران کار اشتباهی است "در سال 1996 به عضویت پ ک ک در آمدم و این اشتباه بزرگی در زندگی من بود. اولین انگیزه ما این بود تا بتوانیم از آمریکا به عنوان مکانیسمی خارجی که در منطقه است استفاده کنیم و این فرصت تاریخی را از دست ندهیم . عثمان اوجالان از سران پ ک ک با من تماس گرفت و از طرح پ ک ک برای ایجاد پژاک مطلع کرد. چون پ ک ک اختصاصا به کردهای ترکیه می پرداخت لذا قرار بر این شد که آمریکا از طریق پ ک ک اما با عنوان پژاک بر ایران فشار وارد شود. اما در پژاک همه چیز یا سیاه است یا سفید، کاملا دُگم و غیر قابل انعطاف ".

دیری نپایید که بسیاری از آن جدا شدند، تعدادی بدست پژاک کشته شدند مانند هوال سیپان که قویترین رقیب احتمالی دیگر اعضا برای بدست گرفتن سرکردگی این فرقه بود. افرادی مانند بهروز و حسین شجاعی یا عثمان جعفری هم از کاندیداهای احتمالی برای این پست بودند. هر یک به نوعی کناررفتند. عثمان اوجالان راجع به نحوه آمدن این افراد و کنار رفتن آنها بحث می کند .

نتیجه : و این عوامل باعث شد که فرقه پژاک روز به روز ضعیف تر شود. جدا شدن روز افزون اعضای آن – به خاطر ترور، تبعیض شدید، تجاوز جنسی، دیکتاتوری افکار اوجالانی، سرخوردگی و بی هدفی در - به آغوش خانواده اش بازگشتن ، مشابه وضعیت مجاهدین خلق است. یکی از اعضای جوانش پس از فرار گفت: " انگار من تازه به دنیا آمده ام . 6 سال از جوانیم هدر رفت ".

اکنون زمان مصرف پژاک رو به اتمام است و هر روز اعضای آن تسلیم نیروهای دولتی می شوند. هرچند اعضاي خود را گريلا - به معناي جنگجو که در زبان فارسي چريك و در كردي پيشمرگه است - می نامند اما با توضیحاتی که نوشتم، آیا گوريلای خونخوار نیستند؟ پژاك به غده ای سرطاني براي مردم ایران و كردستان تبديل شده و با سلب امنيت از مناطق كردنشين زمينه حضور هر گونه سرمايه گذاري در كردستان را از بين برده است خود را گريلا مي نامد (كلمه ای که در دوران جنگ هاي استقلال طلبانه مردم آمريكاي جنوبي وارد اديبات سياسي - نظامي شد و در دوره اوج فعاليت هاي چه گوارا متداول گشت).

اما قشر روشنفکر و تحصیلکرده کرد مخالف اوجالان و فرقه های پژاک و پ ک ک هستند چرا که آنها را عامل نظامی – امنیتی شدن کردستان می دانند.

پژاک و پ ک ک، که ارمغانی جز بدبختی و نکبت برای کرد و ایرانی نداشته اند، و مجموعه عواملی که باعث شده است این فرقه ها نتوانند افکار عمومی کرد و ایرانی و جهان را به خو جلب کنند و روز به روز منزوی تر شوند (عدم داشتن.تعریف مشخصی از " مسئله کرد "، حمایت مستقیم خارجی از این فرقه ها - اگر حرکتی مردمی باشد، نیازی به حمایت خارجی ندارد- ، احساسی بودن رفتار و گفتار اعضا و رهبران آن، تحلیل های تند و دون کیشوتی ، بیسواد یا کم سواد بودن اعضای آن - که خود معنادار است-، عقب بودن و عدم سازگاری تحلیل آنها با واقعیت های جامعه کردستان - که همواره از نظر سطح آگاهی، میزان جامعه کردستان عملا از این گروهک ها بالاتر است -، جاه طلبی و مقام طلبی ، فضای دیکتاتوری درون گروهی و تبعیض و...) و صبح تا شام هک این فرقه مارکسیست- لنینیست ، بگوید که برای حقوق مردم کردی مبارزه می کند (کردهایی که بیش از 98 در صد آنها مسلمان هستند) اما دیگر نمی توانند این شک ها و شبهات را رفع کنند زیرا مردم کرد، هویت و تاریخ و زبان شان در میان ایرانیان، قابل احترام است و با پژاک و پ ک ک ، معرفی نمی شود. هدفم از پرداختن به این مطلب ، صرفا آگاهی و واقع بینی بود که در حرکت اجتماعی و سیاسی مردم ایران، راه خود را می رود – حتی اگر این قافله ایرانی ها تا به روز حشر، لنگ باشد – اما دلیلی ندارد که – به خاطر خوش آیند و یا موضع گیری کسی و حکومتی و حزبی و ... – چشم بر واقعیت ها ببندیم ، کردستان هم جزیی از ایران است ، و باید مرض هایش را شناخت و برای علاج آن، کالبد شکافی هم کرد. به امید سربلندی ایران و ایرانی و ادای احترام به حرکت رو به رشد ایرانیان و کردستان که گام به گام در جهت بازشناخت جامعه خویش اند.

منبع: سایت فرارو
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زمین کردستان زیر پای جدایی طلبان کومله و دمکرات داغ شد.

زمین کردستان زیر پای جدایی طلبان کومله و دمکرات داغ شد.

آکام نیوز:در روزهای اخیر و به دنبال انتشار "زد و بندی بنام توافقنامه مشترک میان حزب منحله و تجزیه طلب دمکرات کردستان ایران و گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله شاخه عبدالله مهتدی" و در کنار بازتابهای گسترده آن در رسانه های این دو گروه تجزیه طلب و در بوق و کرنا کردن به تفاهم رسیدن شان در سطح وسیعی از سایتهای اینترنتی و فیس بوک،موجی از واکنش های بسیار تند رسانه ای،حزبی و مردمی نیز در خصوص مفاد این توافقنامه به راه افتاده است.
۱۳۹۱ دوشنبه ۳ مهر ساعت 13:24

آکام نیوز:در روزهای اخیر و به دنبال انتشار "زد و بندی بنام توافقنامه مشترک میان حزب منحله و تجزیه طلب دمکرات کردستان ایران و گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله شاخه عبدالله مهتدی" و در کنار بازتابهای گسترده آن در رسانه های این دو گروه تجزیه طلب و در بوق و کرنا کردن به تفاهم رسیدن شان در سطح وسیعی از سایتهای اینترنتی و فیس بوک،موجی از واکنش های بسیار تند رسانه ای،حزبی و مردمی نیز در خصوص مفاد این توافقنامه به راه افتاده است. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آکام نیوز،مخالفان توافقنامه دو حزب کومله و دمکرات کردستان که اکثریت قریب به اتفاق احزاب اپوزیسیون کرد و فارس را تشکیل می دهند،به صراحت اعلام کرده اند که نیت اصلی سران کومله و دمکرات که در اصل امضا کنندگان این توافقنامه هستند؛ جدایی خطه کردنشین ایران،از جغرافیای سیاسی ایران،تجزیه طلبی و از هم گسستن تمامیت ارضی ایران است. موج گسترده اعتراضات به توافق نامه کومله و دمکرات به حدی وسیع و زیاد بود که کومله و دمکرات ناچار شدند حتی در اطلاعیه های یکی پس از دیگری خود و در متن اطلاعیه های خود،به صراحت اقرار کنند که اکثریت قریب به اتفاق احزاب اپوزیسیون کرد و فارس مخالف این توافق نامه هستند. در همین حال دو حزب تروریست منفعل در کردستان عراق، کومله و دمکرات کردستان ایران روز چهارشنبه بیست و دوم شهریور ماه جاری، با انتشار بیانیه شتاب زده و عجولانه ای، در یک عقب نشینی آشکارا،مفاد تفاهم نامه اخیر خود را،انکار کردند! و یا به نوعی از مفاد این توافق نامه عقب نشینی کردند! کومله و دمکرات در پاسخ به واکنش گسترده احزاب اپوزیسیون کرد و فارس،در بیانیه روز چهارشنبه 22 شهریورماه،خود را از اتهام جدایی طلبی مبرا دانسته و گفته اند که همچنان که در توافقنامه دو حزب آمده، هدف مشترک این دو حزب تامین خواسته های برحق مردم کرد در چهارچوب یک ایران آزاد، دموکراتیک، فدرال و سکولار است! عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومله که توافقنامه مردادماه با حزب دمکرات کردستان ایران را امضا کرده است، پیش از این در گفت و گو با رادیو فردا تاکید کرده بود که «موضوع فدرالیسم برای ایران، شعار ده ساله دو حزب کردستان و کومله بوده است.» وی گفته بود که «نبایستی سوء تفاهمی پیش بیاید. خودمختاری شعار گذشته حزب کومله کردستان ایران و هم حزب دمکرات بود ولی الان نزدیک به ده سال است که فدرالیسم برای همه ایران و از جمله برای کردستان، شعار هم حزب کومله ایران و هم حزب دمکرات است. هر دوی این احزاب به کرات اعلام کرده اند که تجزیه ایران را مد نظر دارند و خواست آنها جدایی کردستان از ایران است و عبدالله مهتدی نیز در این مورد گفته که «هیچ چیز جدیدی که از طرف دو حزب مطرح شده باشد و بدعتی باشد، با کمال اطمینان می توانم بگویم که در این بیانیه وجود ندارد.» همچنین در پی امضای توافق نامه ای مشترک میان رهبری دو سازمان "حزب دمکرات کردستان ایران" و "کومله" جمعی از فعالان سیاسی و مدنی با انتشار بیانیه ای مرزبندی "روشن" و "قاطع" خود را با این توافق نامه اعلام کرده و تاکید کرده اند: حفظ استقلال و تمامیّت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایۀ سیاسی است. در بخشی از این بیانیه تصریح شده است: در توافق‌نامه دو سازمان کرد ایده‌هایی طرح شده که خواه ناخواه یکپارچگی ملی ایران را زیر سؤال می‌برد. چنین اقدامی بیش از هر چیز دیگر، مجوزی برای تشدید سرکوب خواهد بود و هدف اصلی آن منزوی کردن نیروهای سیاسی دموکراسی‌خواهی است که در کردستان حضور دارند. در توافق‌نامه دو سازمان کرد ایده‌هایی طرح شده که خواه ناخواه یکپارچگی ملی ایران را زیر سؤال می‌برد. تقسیم ایران به ملت‌های گوناگون و سپس تکیه بر "اصل حق ملل در تعیین سرنوشت خود"، جز جداسری این "ملت‌ها" و تشکیل چندین "دولت ملی" به تعداد اقوام ساکن ایران، فرجامی ندارد با توجه به این درک نادرست و خطرناک از مسئله ملی است که ما امضاکنندگان این بیانیّه، از همۀ سازمان‌های سیاسی آزادیخواه، محافل فرهنگی و تشکلات مدنی می‌خواهیم که ضمن افشای این گونه تلاش‌ها، با هرنوع جدایی‌طلبی قاطعانه مرزبندی کنند. این بیانیه به امضای جمع کثیری رسیده که از جمله آنها می توان از:ابوالحسن بنی صدر،دریادارهوشنگ آریان پور؛دکتر سیروس آرین پور؛ابوالفضل اردوخانی؛ کمال ارس ؛دکتر محمد برقعی؛ دکتر بهروز بیات؛ جمشید بیاتی؛ بیژن پوربهنام؛دکتر مهرداد درویش پور؛ شیرین دخت دقیقیان و حسن یوسفی اشکوری نام برد.همچنین ابوالحسن بنی صدر در این خصوص می نویسد: به امضاء کنندگان گرامی عرض می کنم که بنا نداشته ام و ندارم اعتراضیه ها و بیانیه ها و فراخوان ها را امضاء کنم. الا اینکه پای استقلال ایران و آزادی مردم ایران به میان است.به همین خاطر برای اولین بار وقتی تمامیت ارضی ایران را توسط گروههای کومله و دمکرات در خطر دیدم و دیدم این دو حزب کردی در حال تجزیه ایران هستند، این اعتراضیه و نقد و هر اعتراضیه و نقد دیگری بر تجزیه طلبی را برحق می دانم و با این و آنها موافقم. تحول از طریق مردم و با شرکت و به دست مردم، با تجزیه طلبی ناسازگار است. مراجعه به قدرت خارجی محور کردن آن در سیاست داخلی و باز کردن دست آن در امور کشور و بستن دست مردم است. در عوض، همگرائی در درون توانائی است و همگان را به این همگرائی فرا می خوانم. "ابوالحسن بنی صدر" .......................................................................................................................................................... همچنین در ادامه واکنش ها به توافق نامه کومله و دمکرات،نشریه اینترنتی روز آنلاین در مقاله ای به قلم مرتضی کاظمیان این چنین نوشته است:«در توافقنامه به جز چند مورد ، یادی از ایران و کشوری که دو حزب خود را برخاسته از آن می دانند نشده است. در چند جا نیز کلمه کشور در متن آمده که مشخص نیست ناظر بر ایران امروز است یا ایران فردا یا کردستان فردا.» بابک امیرخسروی، عضو پیشین کمیته مرکزی حزب توده ایران در گفت‌وگو با رادیو فردا این نکته را به شیوه دیگری عنوان کرده و نیت دو حزب کرد ایرانی را «جدایی‌طلبی و تجزیه ایران» نامیده است. خسروی می گوید «به نظر من کاملا روشن است. این توافقنامه بین دو حزب کردستان ایران و کومله، یک پلاتفرم تجزیه و پاره پاره شدن ایران است.مردم کردستان ایران همیشه گفته اند،ایرانی هستند،خود را ایرانی می دانند و هرگز خواهان جدایی از ایران نیستند و نمی خواهند بلایی که بر سر کردستان عراق بعد از خودمختاری آمد بر سر آنها هم بیاید و کمکها و بودجه مرکز،به آنها قطع شود چون در اینصورت هیچ کشوری،حتی کشورهایی که خود را امروز مدافع کردها می دانند،حاضر نیستند این ریسک را کرده و به کردستان ایران،پول و بودجه تزریق کنند،چون کردستان،دولت نیست و هرگز نخواهد شد.» وی می افزاید «در آن سند حتی یک بار اسم ملت ایران نیامده است بلکه برعکس، از ملت کرد و ملل ساکن ایران صحبت می شود. از جنبش رهایی بخش ملت کرد سخن می رود که این اصطلاحی است که معمولا ویژه ملت های زیر سلطه و مربوط به روابط استعماری و رابطه مستعمره و مستعمره‌دار است. این چیزی جز تکه پاره کردن ایران نیست.»

به هر حال تازه ترین بیانیه حزب کومله و دمکرات کردستان ایران،در یک عقب نشینی آشکارا، اتهام های جدایی طلبی را رد کرده است،آنها در زمان این عقب نشینی شتاب زده،بعد از واکنش های منفی به توافق نامه،فراموش کرده اند،که امروز از مفاد این توافق نامه عقب نشینی کردند! اما نمی توانند که اصل توافق نامه را تغییر دهند!در اصل این توافق نامه که عقب نشینی صورت نگرفته!اصل توافق نامه حرف دیگری می زند،یعنی جدایی طلبی و به مخاطره انداختن تمامیت ارضی ایران. توافق‌نامه مشترك كومله و دمكرات حتی دادِ چپی ها را هم در آورد. توافق‌نامه‌ی مشترک دو حزب "کومله کردستان ایران" و "دموکرات کردستان ایران"، آنقدر مضحك و تخیلی است كه حتی داد احزاب اپوزیسیون کرد و نیروهای دیگر مخالف جمهوری اسلامی را هم در آورده است. هرچند در توافق‌نامه تصریح شده که "بدون سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، تحقق دمکراسی و حقوق ملی ملیت‏های ایران، به ویژه ملت کرد تحقق نخواهد یافت"، اما با کمال تعجب، جا‌به‌جای متن، تمرکز تنها بر "کردستان" است. آیا رهبران دو حزب، مشکل مردم کردستان را متفاوت از مشکل مردم سیستان و بلوچستان یا آذربایجان و خوزستان و مازندران و کرمان و دیگر نقاط ایران می‌دانند؟»... ... افزون بر این‌ها، تاکید دو حزب بر تعابیر و مفاهیمی چون: "مقاومت ملی"، "جنبش رهایی‌بخش ملت کرد"، و "فدرآلیسم ملی" و نیز اشاره به این برنامه برای فردای ایران ‌که "شناساندن مشکلات و مطالبات ملت کرد در کردستان ایران به جامعه‏ی بین‏المللی و کسب حمایت سیاسی برای جنبش رهایی بخش ملت کرد، و سازماندهی اقدامات دیپلماتیک مشترک در سطح جهانی"؛ آیا نسبتی با تمامیت‌ ارضی کشور، و هم‌زیستی کردها با دیگر اقوام ایرانی، و پیوند ملی ذیل "دولت ـ ملت" ایران برقرار می‌کند؟ اجمال سخن آن‌که بی‌گمان احترام به هویت متکثر ایرانیان و رعایت حقوق تمام شهروندان ایران (ازجمله پاس‌داشت زبان مادری، رعایت حقوق اساسی، بهره‌گیری حداکثری از توان کارشناسی و نخبگان منطقه، احترام به باورهای دینی، رفع تبعیض‌های ظالمانه و نفی نگاه توطئه‌محور، و اعتلای فرهنگ و هنر بخش‌های گوناگون کشور) به‌ نوبه‌ی خود و برای تمام نیروهای ملی و دموکراسی‌خواه مهم و ارزشمندند؛ اما این‌که اولویت (نفی اقتدارگرایی) به حاشیه رود، و نگاه از "داخل" و بضاعت نیروهای سیاسی و پتانسیل جنبش اجتماعی، به "خارج" سوق یابد، نسبتی با گذار به دموکراسی متکی بر سرمایه‌های انسانی کشور ندارد. به‌نظر می‌رسد بخشی از مشکل، به این ارزیابی دو حزب ـ در مقدمه‌ی توافق‌نامه ـ برمی‌گردد: "افول جنبش سبز". در همین حال بابک امیرخسروی، عضو پیشین کمیته مرکزی حزب توده ایران نیز در گفت‌وگو با رادیو فردا این نکته را به شیوه دیگری عنوان کرده و نیت دو حزب کرد ایرانی را «جدایی‌طلبی» نامیده است. خسروی می گوید: «به نظر من کاملا روشن است. این توافقنامه بین دو حزب کردستان ایران و کومله، یک پلتفرم تجزیه و پاره پاره شدن ایران است.» وی افزود: «در آن سند حتی یک بار اسم ملت ایران نیامده است بلکه برعکس، از ملت کرد و ملل ساکن ایران صحبت می شود. از جنبش رهایی بخش ملت کرد سخن می رود که این اصطلاحی است که معمولا ویژه ملت های زیر سلطه و مربوط به روابط استعماری و رابطه مستعمره و مستعمره‌دار است. این چیزی جز تکه پاره کردن ایران نیست.» یادآور می‌شود اگر چه اعضای این دو گروهك كوچك در بیانیه جدید خود،و در عقب نشینی از مواضع خود،سخنی از تجزیه ایران نگفته اند اما در متن اصلی توافق نامه به دنبال تجریه ایران هستند. چنان‌چه در بند 2 و 3 این توافق‌نامه این موضوع قابل مشاهده‌ است. در این دو بند می‌خوانیم: هر دو طرف اعتقاد کامل به جدایی نهاد دین از دولت دارند و بر این باورند که حاکمیت آینده کردستان و قانون اساسی کشور بر پایه‏ی اصول دمکراسی، منشور جهانی حقوق بشر و حقوق سیاسی و ملی کردستان تدوین گردد. همچنین آزادی مذهبی و اعتقادات مختلف در کردستان را حق مشروع و انکارناپذیر تمام ساکنان کردستان می‏دانند. هر دو طرف بر برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمام زمینه‏های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی و ... در جامعه تأکید می‏ورزند و خود را مدافع قانون مدرن و مترقی و انسانی در این زمینه می‏دانند و برای تصویب آن تلاش خواهند کردتوافقنامه اخیر میان "حزب دمکرات کردستان ایران" و حزب "کومله‏" کردستان ایران گواهی می دهد که رهبری این دو جریان سیاسی،نه در جهت مسائل کشوری؛ بلکه در چارچوب تنگ مسائل بومی و فرقه ای می اندیشند. این توافقنامه از جنبش رهایی ‏بخش ملت کرد در کردستان ایران سخن می گوید. تو گوئی انگار وضعیت در ایران بگونه ای ست که هر کس گلیم خویش را باید از آب بیرون بکشد و وقعی ننهد به حفظ تمامیت و یکپارچگی کشور. علیرغم نکات مثبت در این توافقنامه، این دو جریان ناسیونالیسم ِبومی گرا؛از شعار فدرالیسم ملی- جغرافیایی برای حل مسئله‏ ی ستم ملی در کردستان تبعیت می کنند و بجای آزادیهای فرهنگی اقوام ایرانی؛ از راهکاری جدائی طلبانه الهام می گیرند. آنها از کسب حمایت سیاسی برای جنبش رهایی‌بخش ملت کُرد، سخن می گویند؛ تو گوئی تافته جدا بافته ای هستند که ایشان را کاری نیست با ایران بزرگ. پس از خونریزی های متمادی میان این دو جریان، حالا کومله و حزب دمکرات به راهـُبرد انتخابات آزاد گرویده اند و هر دو طرف بر این باورند که حل مشکلات از طریق دیالوگ و به شیوه‏ سیاسی و به دور از هر گونه خشونت‏ طلبی بهتر قابل حل و فصل می باشد. علیرغم نکات مثبت، منتهی شعار فدرالیسم به عنوان راه حل مسأله‏ اقوام ایرانی و اقدام در جهت برگزاری کنگره‏ ملیت‌های ایران فدرال، همه و همه نشانگر بیراهگی و اقدامات عجولانه دو رهبری افراطی در توطئه تجزیه ایران محسوب می شود.. مردم کردستان از این نوع توافق نامه های کاغذی و پوشالی بسیار شنیده و دیده اند! و دیگر حنای کومله و دمکرات برای مردم رنگی ندارد. تأسف اما در این است که کومله و دمکرات مردم را نادان فرض می کنند و با بیانیه های سرتاپا غیرواقعی به هراس افکنی و گمراه کردن افکار عمومی میپردازند و فضای بدگمانی و دشمنی را در میان مردم کردستان ایران دامن می زنند. امضاکنندگان توافق نامه کومله و دمکرات،مهتدی و هجری، از همان قدم اول با شعار "جنگ با تمامیت ارضی" و " تجزیه طلبی" یعنی حربه هایی که تاکنون برای گمراه کردن مردم و منحرف کردن افکار عمومی از تمام انشعابات داخلی و اختلافات عمیق تشکیلاتی شان، در کردستان عراق بوده و برای آنکه افکار عمومی را از وجود اختلافات و کشمکش های داخلی شان،دور سازند،هر از چند گاهی با طرح چنین کاغذ بازی هایی،(نظیر توافق نامه اخیر کومله و دمکرات)وارد میدان می شوند و چنین نامسئولانه به تحریک احساسات و گاها نیز چرخاندن چماق تهدید متوسل می‌شوند و بدون هیچ دغدغه اخلاقی خود را با سرویس های جاسوسی بیگانه همصدا و هم شعار قرار می دهند. این نوع توافق نامه های پوشالی و تبلیغات نامسئولانه و غیردموکراتیک تنها فضای سیاسی را مسموم و متشنج کرده و افراط گری و خوی تجزیه طلبی را در همه سو تقویت می کند. در ادامه موج مخالفت ها با توافق نامه اخیر کومله و دمکرات، روز گذشته نیز بخشی از اپوزیسیون ایرانی از جمله سلطنت طلبان، پان ایرانیست ها و برخی از جریان های چپ گرا به توافق نامه احزاب دمکرات کردستان ایران و کومله کردستان ایران واکنش تندی نشان داده و متن این تفاهم نامه را به عنوان زمینەایی برای تجزیه ایران قلمداد نمودند. دهها تن از فعالان کرد نیز در واکنش به این مواضع، با تاکید بر اینکه کومله و دمکرات،نماینده مردم کردستان نیستند، ادامە حیات در چهارچوب مرزهای ایران را برای ملت کرد امری لازم و واجب دانستند تعدادی از ایرانیان نیز در واکنش به این توافق نامه در بیانیەایی تحت عنوان ” حفظ استقلال و تمامیّت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایه سیاسی است “، از همە سازمان های سیاسی “آزادی خواه” خواستەاند با هرنوع جدایی‌طلبی قاطعانه مرزبندی کنند.

در چنین وضعی بود که زمین زیر پای عبدالله مهتدی سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله و مصطفی هجری سرکرده حزب منحله و تجزیه طلب دمکرات کردستان ایران داغ شد.

منبع: سایت کردی آکام نیوز
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
براي خودمختاري مبارزه خواهيم كرد!
دكتر عبدالرحمن قاسملو دبير كل حزب دموكرات كردستان ايران در گردهمايي كردهاي مقيم تهران و نمايندگان جمعيت‏هاي سياسي اعلام كرد، خودمختاري كردستان مساله پيچيده اي نيست كه از طرف عده‏اي تجزيه طلبي قلمداد شود.
او گفت:« مسايل مربوط به ارتش و دفاع از كشور، روابط سياسي و تجارت خارجي، سياست پولي و ارز منحصرا در صلاحيت دولت مركزي است و ساير امور در صلاحيت منطقة خودمختار ميباشد».
دكتر قاسملو افزود:« مسأله جدا كردن اقتصاد كردستان از اقتصاد ايران به هيچ‌وجه مطرح نيست و ارتش نبايد چماق دست دولت مركزي براي سركوبي جنبش خلق‏هاي ايران باشد. در كردستان، پادگانها بايد به مرزها منتقل شود و در آنجا مستقر گردند، زيرا شاه سابق، پادگان‌هاي كردستان را براي دفاع از مرزها بوجود نياورد، بلكه هدف او سركوبي جنبش خلق كرد بود، ما پيشنهاد مي‌كنيم نيروي جديدي با نام «گارد ملي» يا «پاسداران انقلاب» يا هر نام ديگر تشكيل شود و به ارتش بپيوندد، خواست خودمختاري ما در چهارچوب ايران تحقق پذير است و به عقيده‌ي ما دموكراسي براي ايران يعني خودمختاري براي كردستان».
دكتر قاسملو پس از اشاره به ملاقات با امام خميني و بازرگان نخست وزير گفت: «اگر كسي به استقلال و تماميت ارضي ايران اعتقاد دارد بايد به تأمين حقوق ملي خلق‏هاي ايران به شكل خودمختاري فكر كند.»
دكتر قاسملو افزود: «در صورت لزوم براي خودمختاري مبارزه خواهيم كرد و من اعلام ميكنم كه درباره مسايل كردستان و خودمختاري كوچكترين اختلافي بين ما و شيخ عزالدين حسيني نيست.»
او گفت كه رابطه‌ي حزب دموكرات از سال 1334 با حزب توده قطع شده، و اضافه كرد:« قيام مردم سنندج بازتاب يك نارضايتي عمومي بود و خلق كرد با دادن 200 شهيد و 400 زخمي نشان داد كه براي دفاع از موجوديت و حقوقش قادر است ايستادگي كند».(هيوا2/4/1358)
به عنوان اعتراض به اخبار راديو و تلويزيون
حزب دموكرات كردستان دعوت به راهپيمايي كرد.
چند ‌ايل آذربايجان بوسيله افراد مسلح حزب دموكرات كردستان محاصره شدند.
دكتر عبدالرحمن قاسملو،رهبر حزب دموكرات كردستان اخبار راديو و تلويزيون را در مورد كردستان مغرضانه و تحريك‌آميز خواند و آن را وسيله‌اي براي بر هم زدن روابط بين مردم كردستان و حكومت مركزي خواند وي اضافه كرد هنگامي كه از يك طرف به ما مي‌گويند بيائيد براي امنيت منطقه مذاكره كنيم و از طرف ديگر به ما حمله مي‌كنند به نظر مي‌رسد كه عده‌اي يا عواملي نمي‌خواهند بين ما و دولت و سعي دستگاههاي پخش اخبار بر عليه ما ‌اين است كه به
اين روابط لطمه بزنند. وي اضافه كرد به منظور اعتراض به ‌اين غرض‌ورزي‌ها و همچنين تجاوز به حريم آزادي‌ها، امروز در كليه شهرهاي كردستان اعتصابات و تظاهرات سراسري برگزار خواهد شد.(كيهان20/4/1358)
................................................................................................................................................
به نظرمن اگردراوایل انقلاب امام خمینی کوتاه می آمداول بحث خودمختاری،سپس نارضایتی ودرنهایت جدایی طلبی بوجودمی آمد.
 

petromech

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کلا گروه های تروریستی کرد در ایران و عراق و سوریه همگی ساپورت شده فکری معنوی و مادی آمریکا و اسرائیل برای بهم زدن جو منطقه هستند.
حتی برای کردهای ایرانی هم در این مسیر تبلیغات زیادی میشه و اون چه آشکار هست محروم بودن مناطق کرد نشین ایران چه از نظر صنعتی و از نظر شهری اکثر اونها بلکه بیشتر قشر جوانان بیکار اش رو تشویق در قرار گرفتن در این مسیر می کنه.
گروه پژاک یک گروهی هست که کلا از همه جه جیره بگیری ی کند ترکیه آمریکا کردستان عراق .... . و بیشتر تبلیغاتشون برای داشتن کردستان واحد و آزاد هست.(کردستان ایران و عراق و سوریه )!! البته این یک خیال خام هستش و خودشون هم می دونند و هدف ایجاد حس ناسیونالیستی در مردم عوام و بهم زدن حکومت ها به نفع اربابان خودشان هست.
کردستان عراق فقط زیر سایه نفتی که دارد می خاهد خودی نشان بدهد و پا رو از گلیمش درازتر کرد و اعلام رفراندوم می کند که می داند ایران هیچ وقت اجازه چنین کاری رو به آنها نمی دهد و اگر در این مسائل داعش ایران نبود باید بارزانی زنهای اربیل و سلیمانیه رو دودستی تقدیم داعشی ها می کرد مانند آن 4 5 هزار زن اسیر کورد در دست داعش!!!
....
مسئله ناراحت کننده اینجاست که چرا ایران به طور محکم و جدی با مسئله کردهای تروریست در ایران برخورد نمی کنه!!؟؟؟ و چرا جواب قاطعی به اونها نمی ده !؟
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کلا گروه های تروریستی کرد در ایران و عراق و سوریه همگی ساپورت شده فکری معنوی و مادی آمریکا و اسرائیل برای بهم زدن جو منطقه هستند.
حتی برای کردهای ایرانی هم در این مسیر تبلیغات زیادی میشه و اون چه آشکار هست محروم بودن مناطق کرد نشین ایران چه از نظر صنعتی و از نظر شهری اکثر اونها بلکه بیشتر قشر جوانان بیکار اش رو تشویق در قرار گرفتن در این مسیر می کنه.
گروه پژاک یک گروهی هست که کلا از همه جه جیره بگیری ی کند ترکیه آمریکا کردستان عراق .... . و بیشتر تبلیغاتشون برای داشتن کردستان واحد و آزاد هست.(کردستان ایران و عراق و سوریه )!! البته این یک خیال خام هستش و خودشون هم می دونند و هدف ایجاد حس ناسیونالیستی در مردم عوام و بهم زدن حکومت ها به نفع اربابان خودشان هست.
کردستان عراق فقط زیر سایه نفتی که دارد می خاهد خودی نشان بدهد و پا رو از گلیمش درازتر کرد و اعلام رفراندوم می کند که می داند ایران هیچ وقت اجازه چنین کاری رو به آنها نمی دهد و اگر در این مسائل داعش ایران نبود باید بارزانی زنهای اربیل و سلیمانیه رو دودستی تقدیم داعشی ها می کرد مانند آن 4 5 هزار زن اسیر کورد در دست داعش!!!
....
مسئله ناراحت کننده اینجاست که چرا ایران به طور محکم و جدی با مسئله کردهای تروریست در ایران برخورد نمی کنه!!؟؟؟ و چرا جواب قاطعی به اونها نمی ده !؟

بارزانی خیال میکنه که خیلی زرنگه و امریکا اومده پشتش و به همین راحتی بهش اجازه ی استقلال میده.
متاسفانه لودگی این شخص بلایی رو سر کردها میاره که باعث لعنت خودش خواهد شد. جاه طلبی ههای یک شخص ببینید چه بر سر یک ملت خواهد آورد.
حالا از این گروهک های تروریستی و وحشی تجزیه طلب داخل ایران هم که از یه جا خط میگیرن نباید غافل شد. درسته کاری رو که میخان پیش ببرن نهخواهند تونست. اما آزارهای گاه و بیگاهشون در ترورهای کور در مناطق مرزی رو نمیشه تحمل کرد
 

Similar threads

بالا