هنرنمايي با طبيعت

[فرهيخته]

[h=4]هنر نمایی با طبیعت[/h]

​

 

[Data_art]

آشنایی با هنر محیطی (Environment art)

آشنایی با هنر محیطی (Environment art)

سلام بر دوست بسیار خوبم

ممنونم از تاپیک خوبت
لازمه یه توضیحی برای این تاپیک شما داشته باشیم
که دوستان بیشتر با این هنرآشنا بشن
هرچند در تاپیک هنرهای مدرن تعریف این هنر هست.



آشنایی با هنر محیطی (Environment art)

هنر محیطی، نوعی هنر ترکیبی است که طی آن هنرمند فضایی سه بعدی را که از پیش برنامه ریزی شده یا به صورت مکانیکی متحرک شده خلق می‌کند.
به نحوی که بیننده را در برگیرد و وی را در مجموعه متنوعی از انگیزش‌های حسی قرار دهد. مانند انگیزش بصری، شنیداری، جنبشی، بساوایی و گاه بویایی.
هنر محیطی که طی سال های دهه 1960 به تدریج رواج یافت، اساسا بر درگیر کردن بیننده با اثر هنری مبتنی بود و در آن محیط‌ها به قصد واداشتن بیننده به شرکت در"اتفاقات" یا "بازی" به نحو استادانه‌ای کار می‌شد.
معمولا "آلن کاپرو" را که خود پیشرو و مبدع "هپنینگ" بود، به عنوان مبدع هنر محیطی می‌شناسند.
از دیگر پیشروان این جنبش هنری می‌توان "کین هولز" و "اولدنبرگ" را نام برد.

 

[فرهيخته]

با درود و سپاس فرآوان از دوست ارجمندم

مطلب با ارزشي را از شما آموختيم و اين نكته تكميلي براي حقير كه بنا به دلايل بسيار نسبت به آموزه ها و مفاهيم هنري دور و دچار ضعف است بسيار جالب و مفيد بود كه از اين بابت از شما متشكرم.

به تفاخر موضوع "هنرنمايي طبيعت" ، ذهنيت من از اين موضوع ،قدرت و تاثير بسزاي طبيعت در بطن هنر است. هنر كماي اينكه تبلور انديشه و ادراك حسي و قابليت هاي تكنيكي، هنرمند است نشات گرفته از پيرامون عالم هستي مي باشد. بر خلاف بسياري از هنرمندان كه هنر را از طبيعت جدا دانسته ، طبيعت را وابسته هنر مي دانند، چرا كه آن را به تنهايي گنگ و متكي به توانمندي هاي يك هنرمند دانسته اند،اعتقاد من اينگونه است كه طبيعت مادر هنر است و منبع الهامات خلق يك اثر هنري است و اين در تمامي زمينه هاي هنري صدق ميكند.به عنوان مثال در معماري گرايشي منحصرا به طبيعت گرايي اختصاص داده شده است،به عبارتي تلفيق خشن ترين عناصر مانند شيشه و فولاد با لطافت و ضرافت هاي طبيعت براي دست يابي به يك محيط ايده آل ،در كنار بهره گيري از الگوهايي طبيعي موجود براي دست يابي به ساختاري كارآمد تر و نهايتا رسيدن به آرامشي كه بشر هميشه آن را جز در دامان طبيعت جستجو كرده و در آن مامن يافته است.چرا كه اين طبيعت است كه بي هيچ چشم داشت آنچه سرمايه هستي خود كه از خالق بي همتا دريافت كرده است خالصانه بر همه عالميان عرضه ميدارد.

زندگي هر موجود زنده و به طبع انسان به محيط طبيعت كه ذات خود را مديون آن است عجين شده و آميخته آست .پس پر واضح است كه بي ترديد بتوان آن را يكي از اصلي ترين انگيزه هاي هنر مادي دانست.

 

[Data_art]

با درود و سپاس فرآوان از دوست ارجمندم

مطلب با ارزشي را از شما آموختيم و اين نكته تكميلي براي حقير كه بنا به دلايل بسيار نسبت به آموزه ها و مفاهيم هنري دور و دچار ضعف است بسيار جالب و مفيد بود كه از اين بابت از شما متشكرم.

به تفاخر موضوع "هنرنمايي طبيعت" ، ذهنيت من از اين موضوع ،قدرت و تاثير بسزاي طبيعت در بطن هنر است. هنر كماي اينكه تبلور انديشه و ادراك حسي و قابليت هاي تكنيكي، هنرمند است نشات گرفته از پيرامون عالم هستي مي باشد. بر خلاف بسياري از هنرمندان كه هنر را از طبيعت جدا دانسته ، طبيعت را وابسته هنر مي دانند، چرا كه آن را به تنهايي گنگ و متكي به توانمندي هاي يك هنرمند دانسته اند،اعتقاد من اينگونه است كه طبيعت مادر هنر است و منبع الهامات خلق يك اثر هنري است و اين در تمامي زمينه هاي هنري صدق ميكند.به عنوان مثال در معماري گرايشي منحصرا به طبيعت گرايي اختصاص داده شده است،به عبارتي تلفيق خشن ترين عناصر مانند شيشه و فولاد با لطافت و ضرافت هاي طبيعت براي دست يابي به يك محيط ايده آل ،در كنار بهره گيري از الگوهايي طبيعي موجود براي دست يابي به ساختاري كارآمد تر و نهايتا رسيدن به آرامشي كه بشر هميشه آن را جز در دامان طبيعت جستجو كرده و در آن مامن يافته است.چرا كه اين طبيعت است كه بي هيچ چشم داشت آنچه سرمايه هستي خود كه از خالق بي همتا دريافت كرده است خالصانه بر همه عالميان عرضه ميدارد.

زندگي هر موجود زنده و به طبع انسان به محيط طبيعت كه ذات خود را مديون آن است عجين شده و آميخته آست .پس پر واضح است كه بي ترديد بتوان آن را يكي از اصلي ترين انگيزه هاي هنر مادي دانست.

سلام بر دوست بسیار گلمممممممممممم

ممنون از توضیحات خوب و درست شما

فقط به این نکته توجه داشته باش
هنری که اینجا تصاویری از نمونه ی آثارش رو گذاشتی عنوان گرایش و سبکش هنر محیطی است که محتوا و اصل این هنر
با عنوانی که تو برای این تصاویر ( هنرنمایی طبیعت) در نظر گرفتی تناقض داره.

فرمایش شما درمورد اینکه طبیعت مادر همه چیز و حتی هنر است تا حدود زیادی درست است.
ولی هنر محیطی که تصاویرش اینجاست هدف و اصلش درگیر کردن مخاطب با فضایی است که هنرمند توسط متریال و ابزاری به نام طبیعت ایجاد کرده و اصلا توجهی به بزرگ کردن و تاثیرگذار بودن و کاربردی بودن طبیعت و یا اینکه هنرِ طبیعت رو به رخ من و شما بکشه نداره.

گاه هنرمندان این سبک برای خلق اثرشون گلها رو پر پر میکنن و سنگی هایی رو خورد میکنن و صخره ایی که هزاران موجود زنده روی آن زندگی میکنن رو بسته بندی میکنن که خیلی مواقع با مخالفت و ... دوست داران طبیعت و طرفدارن محیط زیست مواجه میشن.
ولی چیزی که براشون مهمه طبیعت و کارایی آن در زندگی نیست بلکه بیشتر دنبال استفاده از عناصر طبیعت به عنوان یه وسیله ای جهت درگیر کردن مخاطبان خود است.

نمونه آثاری از این سبک هنری که اینجا ارائه شده نمونه های مناسبی برای تایید فرمایش شما نیست.
و بالعکس در تناقض و رد فرمایشات بسیار خوب شما درمورد طبیعت و هنر میباشد ( که بخش مربوطه رو در نوشته شما بلد کردم)

درمورد معماری و استفاده آن از طبیعت بله درست است و ما با عنوان معماری محوطه یا معماری منظر و گاه در حیطه ی هنر دیوارنگاری مدرن از آن یاد کرده و صحبت میکنیم. و این هنر و نمونه های آن کاملا میتوانند تایید بر فرمایش و اعتقاد شما باشن. چون در این گرایش هنری هدف و هنرمند و معماری استفاده از هنر و نشان دادن ارزش طبیعت و کاربردی بودن و کردن آن در زندگی های امروزی است که انقدر از طبیعت فاصله گرفته اند.

 

[amadhe.1363]

هنر نمایی با طبیعت آن نیست که مخلوق هنر ی بنماید هنر طبیعت آن است که اهورا مزدا گذاشته است .
ان چه که هست زاده تخیل است نه واقعیت و نه خرد که هنر طبیعت برای بشر آن است که با واقعیت ها و خرد گرایی ها همراه باشد .
بر این موضوع مثُل افلاطونی - بوطیقای ارسطویی و هنر اوستایی - حکمت مشاء - حکمت اشراق و ... مطالعه شود .