هر کی سوتی داده تعریف کنه!

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای یاد یه خاطره ای افتادم که نگوو نپرس......یه روز با دختر دایی دختر خاله ها مجردی رفتیم بیرون........نمیدونم بحث چی بود ...به جای اینکه بگم...دهنتو ببند چشماتو باز کن......گفتم چشماتو ببند دهنتو باز کن............:surprised::surprised:..................یه دفعه همه ریختن بهم......دختر خالم میواخست بخنده هی جلو خودشو میگرفت:biggrin::biggrin:..........اینم یه سوتی خیلی ضایع که بازم آبروم رفت:cry:
این دختر خالت مشکوک وزیتی....هاااااااااااااااااا:surprised::eek::cool::cool::cool:
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا یه دختره ساعت 10 اومد با کلی عجله گفت واسه 20 دقیقه دیگه یه تحقیق میخوام دوستمم براش پیدا کرد
دختره اومد خیلی خوشحال بود حسین اومد کلای بزاره یهو گفت من این کارو براتون خیلی فرفورژه انجام دادم
من یکم فکر کردم دختره کپ کرده یهو همه ترکیدن منظورش فوسماژور بود اقا دختره از خنده ترکیده بود
حیف کلی زشتن دخترا
از زبان اقاpiton بود....تو یه تایپیک دیگه نوشته بود تنبل خان...اینجارو پیدا نکرده بود
 
  • Like
واکنش ها: tur

piton

عضو جدید
تنبل نبودم چرا توضیحات قبلشو ندادی یکم گنگ شده اینجوری دوستم حسین تو دانشگاه کافی نت داره
 

piton

عضو جدید
خدا پروین من نگفتم دو تا کارو با هم انجام میدم میگم من به جای اینکه بزنمش با زبون خرش میکنم
این الون سوتیش کجاشه ما هم بدونیم سوتی گیر
 

mamadj

عضو جدید
این دختر خالت مشکوک وزیتی....هاااااااااااااااااا:surprised::eek::cool::cool::cool:
:surprised:........:w20:..........بروبچ من دیگه نمیام باشگاه...........این دیگه سوتی نیست...خیلی چیزا یاد گرفتم.......خیلی خوب بود.....واسه همیشه خداحافظ:cry:...حلالمون کنیین
 
آخرین ویرایش:

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
:surprised: چند روز پيش كه اعصابم از دست يكي از دوستام خيلي خرد بود و اصلا تعادل روحي نداشتم ,سوار تاكسي شدم تا برم خونه , گوشيمم پشت سر هم داشت زنگ مي خورد , اما من اصلا متوجه نبودم , آخرش انقدر زنگ خورد كه عصبي شدم و به پسر بدبختي كه كنارم نشسته بود و گفتم :
گوشيتو جواب مي دي يا لهت كنم ؟!
اون بدبخت هم داشت از ترس مي مرد ! خودشو كشيد كنار و به راننده گفت : آقا تو رو خدا نگه دار من پياده بشم ! :redface:
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
جلوي در دانشگاه , منتظر داييم بودم كه بياد دنبالم , اونم حسابي دير كرده بود , يه ماشين عين عين ماشين داييم اومد جلوم و پارك كرد , منم بدون اينكه به راننده ش نگاه كنم , رفتم جلو , يه لگد محكم زرم به لاستيكش و گفتم : تو خجالت نمي كشي كامران ؟! مي دوني من از كي منتظر تو ام ؟! مي خواي ماشينتو خط خطي كنم تا بفهمي سر وقت نيومدن يعني چي ؟!
فقط خدا رحم كرد كه داييم از پشت رسيد و برام بوق زد ! و گرنه ...!
بدتر از اون ,اين بود كه وقتي به راننده ي ماشين نگاه كردم , ديدم كه بله !!! استادمه !!!
بعدش من موندم و يه ترم شرمندگي سر كلاسش !
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند وقت پيش لوله ي آب نزديك دانشگاه آزاد كرج تركيد , چند نفر هم مردن , منم كه اون روز تازه خبرو شنيده بودم , رفتم دانشگاه و با كلي هيجان به دوستام گفتم : شنيديد يه نفر جلوي دانشگاه آزاد تركيده و چند تا لوله مردن ؟! :surprised:
دوستامم همه اين شكلي شده بودن :surprised::surprised::surprised:
 

tur

عضو جدید
این سوتی مال یکی از دوستای خونوادگیه:
یه بار یکی میاد خونشون میره توالت و میاد بیرون به جای اینکه بگه ااا ...!! توالتتون از این طبیاس میگه اااا...!!! توالتتون از این اورتودنسی هاس!!
 

bme.masood

عضو جدید
:surprised: چند روز پيش كه اعصابم از دست يكي از دوستام خيلي خرد بود و اصلا تعادل روحي نداشتم ,سوار تاكسي شدم تا برم خونه , گوشيمم پشت سر هم داشت زنگ مي خورد , اما من اصلا متوجه نبودم , آخرش انقدر زنگ خورد كه عصبي شدم و به پسر بدبختي كه كنارم نشسته بود و گفتم :
گوشيتو جواب مي دي يا لهت كنم ؟!
اون بدبخت هم داشت از ترس مي مرد ! خودشو كشيد كنار و به راننده گفت : آقا تو رو خدا نگه دار من پياده بشم ! :redface:

جلوي در دانشگاه , منتظر داييم بودم كه بياد دنبالم , اونم حسابي دير كرده بود , يه ماشين عين عين ماشين داييم اومد جلوم و پارك كرد , منم بدون اينكه به راننده ش نگاه كنم , رفتم جلو , يه لگد محكم زرم به لاستيكش و گفتم : تو خجالت نمي كشي كامران ؟! مي دوني من از كي منتظر تو ام ؟! مي خواي ماشينتو خط خطي كنم تا بفهمي سر وقت نيومدن يعني چي ؟!
فقط خدا رحم كرد كه داييم از پشت رسيد و برام بوق زد ! و گرنه ...!
بدتر از اون ,اين بود كه وقتي به راننده ي ماشين نگاه كردم , ديدم كه بله !!! استادمه !!!
بعدش من موندم و يه ترم شرمندگي سر كلاسش !
میگم کلا ناراحتی ها !!! میخواستی لهش کنی؟ جدا همین جمله رو بکار بردی ؟
میگم اما من ازت نمیترسم چون ماشینم رنگ داره هرچی میخوای خطخطی کن:D
 

hamid15

عضو جدید
کاربر ممتاز
امسال عید نوروز رفتیم نهار دعوت شدیم خونه پدر خانم داداشم . شوهر عمه زن داداشم هم تو مهمونی بود حدود 65 سالشه همون وقتا هم یکی تو فامیل شون مرده بود که من فکر میکردم بابای این شوهر عمه اس نگو باباش همونجا تو مهمونی نشسته روبروی من خلاصه تا سلام و علیک کردیم من شروع کردم تسلیت گفتن و اینکه خدا پدرتونو بیامرزه غم اخرتون باشه و از این حرفا ..... خلاصه تا اومدم بفهمم اشتباه کردم کلی آبشدم بعدشم کلی همه بهم خندیدن .........
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
میگم کلا ناراحتی ها !!! میخواستی لهش کنی؟ جدا همین جمله رو بکار بردی ؟
میگم اما من ازت نمیترسم چون ماشینم رنگ داره هرچی میخوای خطخطی کن:D
نگران نباش ! از پس تو هم بر ميام , اگه ماشينت رنگ داشته باشه , خودتو خط خطي مي كنم ! :lol:
گفتم كه اعصابم از جاي ديگه خرد بود ! وگرنه من اصلا اهل له كردن نيستم (به جان تو !) .
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:surprised: چند روز پيش كه اعصابم از دست يكي از دوستام خيلي خرد بود و اصلا تعادل روحي نداشتم ,سوار تاكسي شدم تا برم خونه , گوشيمم پشت سر هم داشت زنگ مي خورد , اما من اصلا متوجه نبودم , آخرش انقدر زنگ خورد كه عصبي شدم و به پسر بدبختي كه كنارم نشسته بود و گفتم :
گوشيتو جواب مي دي يا لهت كنم ؟!
اون بدبخت هم داشت از ترس مي مرد ! خودشو كشيد كنار و به راننده گفت : آقا تو رو خدا نگه دار من پياده بشم ! :redface:[/
QUOTE]
نکنه گرسنه بودی که اعصابت خورد بوده؟هاااااااااااا؟جون حامی راست بگو.:D
جلوي در دانشگاه , منتظر داييم بودم كه بياد دنبالم , اونم حسابي دير كرده بود , يه ماشين عين عين ماشين داييم اومد جلوم و پارك كرد , منم بدون اينكه به راننده ش نگاه كنم , رفتم جلو , يه لگد محكم زرم به لاستيكش و گفتم : تو خجالت نمي كشي كامران ؟! مي دوني من از كي منتظر تو ام ؟! مي خواي ماشينتو خط خطي كنم تا بفهمي سر وقت نيومدن يعني چي ؟!
فقط خدا رحم كرد كه داييم از پشت رسيد و برام بوق زد ! و گرنه ...!
بدتر از اون ,اين بود كه وقتي به راننده ي ماشين نگاه كردم , ديدم كه بله !!! استادمه !!!
بعدش من موندم و يه ترم شرمندگي سر كلاسش !
استاد چه فکرا که با خودش نکرده؟؟:biggrin::biggrin:
چند وقت پيش لوله ي آب نزديك دانشگاه آزاد كرج تركيد , چند نفر هم مردن , منم كه اون روز تازه خبرو شنيده بودم , رفتم دانشگاه و با كلي هيجان به دوستام گفتم : شنيديد يه نفر جلوي دانشگاه آزاد تركيده و چند تا لوله مردن ؟! :surprised:
دوستامم همه اين شكلي شده بودن :surprised::surprised::surprised:
این دیگه اخر سوتی بیییید:eek:
 

Ka!SeR

عضو جدید
:surprised: چند روز پيش كه اعصابم از دست يكي از دوستام خيلي خرد بود و اصلا تعادل روحي نداشتم ,سوار تاكسي شدم تا برم خونه , گوشيمم پشت سر هم داشت زنگ مي خورد , اما من اصلا متوجه نبودم , آخرش انقدر زنگ خورد كه عصبي شدم و به پسر بدبختي كه كنارم نشسته بود و گفتم :
گوشيتو جواب مي دي يا لهت كنم ؟!
اون بدبخت هم داشت از ترس مي مرد ! خودشو كشيد كنار و به راننده گفت : آقا تو رو خدا نگه دار من پياده بشم ! :redface:
حق داشته چقدر خشنی:surprised::D
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
چند روز پیش می خواستم گوشی بخرم
رفتم نمایندگی htc
گفتم گوشیه htc دارید ؟
فروشنده یه جوری نگاه کرد و گفت خیر سرمون نمایندگی داریم
خیلی باحال بود:biggrin:
:surprised: چند روز پيش كه اعصابم از دست يكي از دوستام خيلي خرد بود و اصلا تعادل روحي نداشتم ,سوار تاكسي شدم تا برم خونه , گوشيمم پشت سر هم داشت زنگ مي خورد , اما من اصلا متوجه نبودم , آخرش انقدر زنگ خورد كه عصبي شدم و به پسر بدبختي كه كنارم نشسته بود و گفتم :
گوشيتو جواب مي دي يا لهت كنم ؟!
اون بدبخت هم داشت از ترس مي مرد ! خودشو كشيد كنار و به راننده گفت : آقا تو رو خدا نگه دار من پياده بشم ! :redface:

جلوي در دانشگاه , منتظر داييم بودم كه بياد دنبالم , اونم حسابي دير كرده بود , يه ماشين عين عين ماشين داييم اومد جلوم و پارك كرد , منم بدون اينكه به راننده ش نگاه كنم , رفتم جلو , يه لگد محكم زرم به لاستيكش و گفتم : تو خجالت نمي كشي كامران ؟! مي دوني من از كي منتظر تو ام ؟! مي خواي ماشينتو خط خطي كنم تا بفهمي سر وقت نيومدن يعني چي ؟!
فقط خدا رحم كرد كه داييم از پشت رسيد و برام بوق زد ! و گرنه ...!
بدتر از اون ,اين بود كه وقتي به راننده ي ماشين نگاه كردم , ديدم كه بله !!! استادمه !!!
بعدش من موندم و يه ترم شرمندگي سر كلاسش !
من میترسم نظر بدم:cry:
چند وقت پيش لوله ي آب نزديك دانشگاه آزاد كرج تركيد , چند نفر هم مردن , منم كه اون روز تازه خبرو شنيده بودم , رفتم دانشگاه و با كلي هيجان به دوستام گفتم : شنيديد يه نفر جلوي دانشگاه آزاد تركيده و چند تا لوله مردن ؟! :surprised:
دوستامم همه اين شكلي شده بودن :surprised::surprised::surprised:
خوب حق داشتند دوستهات،حتما بعدم همشون اینجوری:biggrin:شدند،نه؟
 

piton

عضو جدید
اقا من امروز رفتم واکسن زدم دستم داره از درد میترکه رفته بودم دانشگاه که گواهی بگیریم که ندادن اعصابم خودر بود اومدم پیش حسین دوستم تو کافی نت خیلی اعصاب خورد

بهش میگم حسین باید برای این برگه کجا برم
خیلی با اطمینان پلیس +110 یکم نگاش کردم دیدم خیلی جدیه گفتم دیوانه اون پلیس +10
 

bme.masood

عضو جدید
من از این سبک شوخی ها زیاد دارم حالا یکیشو میگم:
خواهرم بیرون بود و دیگه وقت برگشتنش بود که یهو در زدن منم قبل اینکه در باز کنم گفتم برو در باز نمیکنم ما اینجا بچه منگلها رو راه نمیدیم . دیدم هیچی نگفت در باز کردم دیدم دختر همسایمون اینجوری :eek: نگام میکنه منم اینجوری :redface: نگاش کردم!
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از این سبک شوخی ها زیاد دارم حالا یکیشو میگم:
خواهرم بیرون بود و دیگه وقت برگشتنش بود که یهو در زدن منم قبل اینکه در باز کنم گفتم برو در باز نمیکنم ما اینجا بچه منگلها رو راه نمیدیم . دیدم هیچی نگفت در باز کردم دیدم دختر همسایمون اینجوری :eek: نگام میکنه منم اینجوری :redface: نگاش کردم!
خیلی باحالییی:biggrin::biggrin::D:D:D
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اقا من امروز رفتم واکسن زدم دستم داره از درد میترکه رفته بودم دانشگاه که گواهی بگیریم که ندادن اعصابم خودر بود اومدم پیش حسین دوستم تو کافی نت خیلی اعصاب خورد

بهش میگم حسین باید برای این برگه کجا برم
خیلی با اطمینان پلیس +110 یکم نگاش کردم دیدم خیلی جدیه گفتم دیوانه اون پلیس +10
خیلی باحال بود:D
من از این سبک شوخی ها زیاد دارم حالا یکیشو میگم:
خواهرم بیرون بود و دیگه وقت برگشتنش بود که یهو در زدن منم قبل اینکه در باز کنم گفتم برو در باز نمیکنم ما اینجا بچه منگلها رو راه نمیدیم . دیدم هیچی نگفت در باز کردم دیدم دختر همسایمون اینجوری :eek: نگام میکنه منم اینجوری :redface: نگاش کردم!
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حالا من هي مي گم اون روز اعصابم خرد بود , شما ها هي بگيد چرا انقدر خشني !!!
نيستم به خدا ...! يه جو خشونت تو وجودم پيدا نميشه ! باور نمي كنيد , از حامي بپرسيد ! :surprised:
اره من تایید میکنم .به خدا به خدا به خدا خیلی خیلی خشن نیست:D


اخه مگه جرات میکنم چیز دیگه ای بگم


اگه بگم که گردنمو خورد میکنه:w43::w43::w43:
 

مهرا

عضو جدید
خیلی تاپیک جالبیه
حقیقتا زیاد سوتی نمیدم
ولی سوتی زیاد میگیرم
سر درس الکترو نشسته بودیم استادمون برگشت گفت این مسوله رو نسبت به صورت سوال کتاب و (مولف )غلط حل کرده ولی ما از این غلطا نمیکنیم
یعنی فقط قیافه ی منو اون لحظه تصور کنید!!!!!!
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی تاپیک جالبیه
حقیقتا زیاد سوتی نمیدم
ولی سوتی زیاد میگیرم
سر درس الکترو نشسته بودیم استادمون برگشت گفت این مسوله رو نسبت به صورت سوال کتاب و (مولف )غلط حل کرده ولی ما از این غلطا نمیکنیم
یعنی فقط قیافه ی منو اون لحظه تصور کنید!!!!!!
بگو دگه بابا به کسی نمیگیم
 

Similar threads

بالا