هر روز با نكاتي كنكوري بسيار خوب

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
در زير براتون چند تا از نكات جالب كنكوري رو گذاشتم اميدوارم مفيد باشه :

خواص مكانيكي : طبق قانون بار هر چه طول اوليه بيشتر باشد كرنش مهندسي كمتر است.

شيمي فيزيك : تغييرات آنتروپي به مسير بستگي ندارد و تابع حالت است.

خواص فيزيكي : طبق تعريف ناحيه بايد ضرب داخلي دو به دو صفحات صفر باشد.

حالا عزيزان بگيد ببينم چند تا از نكات امروز رو بلد بودديد؟ :gol:

نكات رو كم كم مي گذارم تا خسته كننده نباشه و حفظش راحت

خدايا چنان كن سرانجام كار
تو خشنود باشد و ما رستگار
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر روز با نكات كنكوري بسيار خوب

هر روز با نكات كنكوري بسيار خوب

با سلام :
امروزم براتون يه سري از نكات رو مي گذارم اميدوارم مفيد باشه:
خواص فيزيكي : عيوب كريستالي براساس يك نوع بخش بندي به عيوب نقطه اي ، خطي ، سطحي و حجمي تقسيم مي شوند.
عيب جاي خالي تنها عيب تعادلي در كه ماده است.
خواص مكانيكي : عامل تغيير شكل پلاستيك در ماده تنشهاي برشي هستند.
تغيير حجم در تغيير شكل پلاستيك صفر است.
شيمي فيزيك : قانون اول ترموديناميك براي سيستم بسته (سيستمي كه تبادل جرم ندارد) صحيح مي باشد.
 

masoud*65

عضو جدید
سلام
ایده خوبیه . برای من هم که امسال کنکور دادم می تونه مفید باشه، اطلاعات و نکات
برام مرور می شه.
فکر نمی کنید اگه این نکات تو یک تاپیک مجتمع بشه، بهتره .

ممنون.
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقا مسعود. چشم همين كارو ميكنم. لطفا اگه نظر ديگه اي هم داشتين حتما بگين
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام

و اما نكات امروز :

خواص فيزيكي : در ساختار bcc پراش اشعه ايكس به وسيله خانواده صفحاتي ايجاد مي شود كه مجموع انديس ميلر آنها زوج باشد. در ساختار fcc خانواده صفحاتي سبب پراش اشعه ايكس مي شوند كه انديس هاي ميلر آنها همه زوج يا همه فرد باشند. در ساختار مكعبي ساده كليه خانواده صفحات مي توانند سبب پراش اشعه ايكس شوند.

خواص مكانيكي : در تغيير شكل پلاستيك مقدار ضريب پواسون برابر 0.5 است.

شيمي فيزيك و ترموديناميك: مقدار كار در فرايند هم حجم برابر صفر و مقدار تغييرات گرما در فرايند بي دررو صفر مي باشد و هميشه كار از سطح زير منحني p-v بدست مي آيد.

با آرزوي اينكه تمامي دانشجويان مستعد و با لياقت در كنكور امسال موفق باشند.
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
ببخشيد امروز نكاتو يه كم دير گذاشتم.

خواص فيزيكي : تابكاري يك سري عمليا حرارتي براي حذف تنش هاي باقيمانده در فلز و بازگرداندن فلز كار سخت شده به فلز چكش خوار اوليه است.
در تابكاري به ترتيب فرايندهاي زير به وقوع مي پيوندد:
1- بازيابي 2- تبلور مجدد 3- رشد دانه

خواص مكانيكي : لغزش روي صفحات با دانسيته زياد رخ مي دهد ، زيرا اين صفحات فاصله زيادتري از همديگر نسبت به صفحات ديگر دارند. چهت لغزش و صفحه لغزش سيستم لغزش را تشكيل مي دهند.
:gol::gol::gol:
شيمي فيزيك و ترموديناميك : اگر فلزي طي فرايند بي دررو دمايش كاهش يابد، كمترين مقدار دما هماني است كه فلز به صورت فرايند برگشت پذير دمايش كاهش يابد.
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:با سلام
لطفا به نكات امروز هم توجه كنيد.
(نكاتي مربوط به كنكور سراسري سال 72) :
شيمي فيزيك و ترموديناميك :
در يك سيكل بسته در نمودار p-v مساحت چرخه برابر كار انجام شده است. اگر چرخه در جهت عقربه هاي ساعت باشد كار مثبت و اگر در خلاف جهت عقربه هاي ساعت باشد كار منفي در نظر گرفته مي شود.
خواص مكانيكي:
اضافه كردن عناصر به صورت محلول جامد باعث كاهش انرژي نقص در چيده شدن و كاهش سرعت خزش مي شود. (افزايش مقاومت به خزش)
خواص فيزيكي:
اگر فولاد مستعد به تردي حرارتي باشد در محدوده تردي حرارتي مقاومت به ضربه كم و سختي زياد مي شود.
با تشكر از توجه شما:gol::gol::gol:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام عزيزان اميدوارم در سايه عنايات خداوند متعال و نيز كمك حضرت ولي عصر (عج) همه لحظه هاي دنيا و آخرتتون به خير و شادي باشه.
امروز فقط براتون از خواص مكانيكي و از مبحث لغزش نكته مي زارم.
1- براي يك ماده مشخص صفحات و جهات لغزش در هر حالتي يكسان است (در دماي ثابت) و مستقل از جهت كريستال نسبت به جهت اعمال كشش است.
2- تنش برشي به دما و ميزان ناخالصي ها در كريستال بستگي دارد. اين كميت با افزايش دما و كاهش ميزان ناخالصي ها كاهش مي يابد.
3- شبكه fcc داراي 12 سيستم لغزش است.bcc داراي 48 سيستم لغزش دارد و hcp داراي 3 سيستم لغزش است.
4- محدود بودن سيستم هاي لغزش دليل وابستگي شديد جهتي و چكش خواري كم در كريستالهاي hcp است.
صفحات لغزش فعال با توجه به نسبت c/a در شبكه هگزاگونال فرق مي كنند. اگر اين نسبت كمتر از 1.633 باشد يعني فشردگي كريستال از فشردگي ايده آل كمتر باشد آنگاه صفحات جانبي متراكم تر و داراي دانسيته اتمي بالاتري نسبت به صفحه قاعده هستند.
با تشكر
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
باسمه تعالي
سلام بچه ها اگر يه كم تأخير داشتم شرمندم. از اينكه بچه ها نسبت به اين تايپيك لطف كردم خيلي ممنونم.
از اين به بعد سعي مي كنم نكات رو از اول شروع كنم و به جلو برم ايشاالله به آخر برسيم.
ياعلي
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
استحاله فازها : (نكته شماره 1)
نفوذ :
وقتي قطر اتم محلول از قطر اتم حلال بسيار كوچكتر باشد يكي از مكانهاي بين نشيني بين اتم هاي حلال را اشغال مي كند. از آنجا كه غلظت اتمهاي بين نشين كم مي باشد تنها بخش كوچكي از مكانهاي موجود را اشغال مي كنند.
در قانون اول فيك فرض شده تغييرات غلظت در طول مسير يكسان است و در واحد زمان صفر است.
علامت منفي در قانون اول فيك به خاطر اين است كه تقريبا هميشه نفوذ سرپاييني است.
در تجزيه ي اسپينودال نفوذ از غلظت كمتر به غلظت بيشتر صورت مي گيرد.
ضريب نفوذ با افزايش دما زياد مي شود.
در شبكه هاي مكعبي احتمال جهش در جهات مختلف بلوري يكسان است.
انرژي لازم براي نفوذ يك اتم از انرژي ارتعاشي اتمهاي مجاور تأمين مي شود.
در نفوذ جانشيني يك اتم هنگامي مي تواند جهش كند كه يك مكان تهي در يكي از مكانهاي مجاور آن وجود داشته باشد. بنابراين از نفوذ بين نشيني سخت تر است.
ساده ترين حالت از نفوذ جانشيني ، جابجايي خود به خود اتم ها در يك فلز خالص است كه به نفوذ در خود موسوم است.
تمامي عيوب از قبيل نابجائيها ، فصل مشترك ها ، مرزدانه ها و سطوح آزاد منجر به پيدايش ساختار بازتري مي شوند كه شرايط نفوذ را تسهيل مي كند.
ضريب نفوذ سطح از مرزدانه و ضريب نفوذ مرزدانه از ضريب نفوذ حجم بيشتر است.​
در مورد انرژي فعال سازي عكس رابطه بالا برقرار است.(هر چه انرژي فعال سازي بيشتر ضريب نفوذ كمتر)
مرزدانه ساختمان بازتري نسبت به نابجايي است چرا كه خود محل قرارگيري تعداد زيادي نابجايي مي باشد. بنابراين نفوذ از طريق مرزدانه نسبت به نابجايي راحت تر صورت مي گيرد.
ضريب نفوذ با نقطه ذوب كمتر بيشتر از ضريب نفوذ فلز با نقطه ذوب بيشتر است.
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواص مكانيكي

خواص مكانيكي

باسمه تعالي
نكته شماره 1 :
تنش و كرنش :
- حداكثر و حداقل مقادير تنش عمودي واقع بر صفحه شيبدار هنگامي است كه تنش برشي صفر باشد.
- مقادير حداقل و حداكثر در تنش برشي و عمودي با هم زاويه 90 درجه مي سازند.
-صفحات اصلي صفحاتي هستند كه تنشهاي عمودي حداكثر و تنش برشي صفر است.
- در كشش هيدرواستاتيك (تنشهاي مساوي در سه بعد) دايره مور به يك نقطه تبديل مي شود.
- تنش هيدرواستاتيك كه به طور مساوي در سه بعد بر جسم وارد مي شود فقط باعث تغيير حجم ماده شده و در تغيير شكل مومسان دخالتي ندارد.
- در تغيير شكل الاستيك مقادير كرنش حقيقي و مهندسي و تنش حقيقي و مهندسي با هم برابرند.
- كرنش حقيقي جمع پذير مي باشد در صورتي كه كرنش مهندسي فاقد اين خاصيت است.
- ثابت كشسان توسط شدت انحناي حداقل در منحني انرژي - فاصله اتمي تعيين مي شود. بنابراين بستگي مستقيم به دماي ذوب جسم دارد و يكي از خواص ذاتي و اصلي جسم مي باشد كه به سادگي با عمليات حرارتي يا ساختار معيوب تغيير نمي كند و با افزايش دما كاهش مي يابد.
- تغيير شكل مومسان نه تنها به حالات ابتدايي و انتهايي تنش و كرنش بستگي دارد بلكه به مسير بارگذاري نيز بستگي دارد. بنابراين تغيير شكل مومسان تابع مسير است ولي تغيير شكل كشسان تابع حالت است.
- حد تناسب نقطه اي در نمودارتنش - كرنش مهندسي است كه در آن نمودار از حالت خطي خارج مي شود.
- از نقطه تسليم به بعد تركيب دو عامل كارسختي و كاهش سطح مقطع تعيين كننده شكل منحني مي باشند.
- توان كارسختي (n) نشان دهنده مقدار تغيير فرم پلاستيك مي باشد.
- نرخ كارسختي تابع كرنش پلاستيك است و با گسترش ناحيه پلاستيك نرخ كارسختي كم مي شود.
- شكل گلويي باعث ايجاد تنش سه بعدي مي شود كه در واقع ايجاد تنش هاي عرضي و شعاعي مي كند.
- چقرمگي تنها پارامتريست كه به طور همزمان استحكام و نرمي را نشان مي دهد و همواره برابر با سطح زير منحني تنش - كرنش است.
- استحكام كششي بيش از استحكام تسليم به دما وابسته است.
- تنش تسليم فلزات bcc به سرعت با كاهش دما زياد مي شود ولي دما بر روي تنش جريان fcc تأثير چنداني ندارد.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام mehtatعزيز!
از اين تاپيك ميخواستم بصورت جداگانه تشكر كنم! خوبه كه به فكر دوستان هستي! من الان ترم 5 ميخوام برم، با اين وجود اگه ميبيني كمكي از دستم برمياد حتما بگو! مثلا اگه بشه هركس يه درس رو نكته بنويسه! اينجوري آن شخص خيلي بهتر ميتونه رو موضوع تمركز كنه! اينو گفتم تا اگه از فشار زياد،احيانا خارج بشي! مثلا يكي ترمو ديگري شيمي فيزيك والي آخر!
باز هم بر خود لازم ميدونم كه دوباره از شما تشكر كنم!!!:lol:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواص فيزيكي

خواص فيزيكي

باسمه تعالي
نكته شماره 1:
فصل اول كريستالوگرافي
- جامدي همگن كه اتمهايش از نظم سه بعدي ويژه اي برخوردار باشند كريستال ناميده مي شود.
-كوچكترين‌واحدي‌كه‌به صورت منظم و با تقارن كامل در شبكه تكرار مي شود سلول واحد ناميده مي شود.
- همواره هفت نوع سيستم بلوري در فضا وجود دارد. 1-مكعبي 2-تتراگونال3-اورتورومبيك 4-رومبوهدرال5-تري كلينيك 6- مونوكلينيك 7- هگزاگونال
- براوه نشان داد كه از انتقال يك نقطه به طور مكرر در سه بعد فقط 14شكل فضايي ممكن است كه به نام شبكه هاي چهارده گانه براوه معروف است.
- جهت متراكم يا فشرده : از بيشمار جهتي كه در يك سلول واحد وجود دارد، جهتي كه در آن اتم ها بر هم مماسند تراكم خطي آن 100% مي باشد به عنوان جهت متراكم شناخته مي شود.
- صفحه متراكم صفحه اي در سلول واحد است كه اولا بيشترين تراكم را داشته باشدو ثانيا حداقل داراي دو جهت متراكم باشد.
- چون اتم ها كروي فرض مي شوند فاكتور تراكم اتمي و دانسيته صفحه اي هيچگاه يك نمي شود.
- يك جهت با چند برابر آن جهت يكسان است(ضرب در عددي مثبت ). اما با منفي خود يكسان نيست.
- يك صفحه با منفي خود يكسان است اما با چند برابر خود يكسان نيست.
- صفحات موازي داراي انديس ميلر برابر خواهند بود.
- يك گروه مشخصي از صفحات را به صورت {hkl} نشان مي دهند كه صفحات هم خانواده ناميده مي شوندو در شبكه بلوري مشابه هم مي باشند.
- هرگاه تعداد صفحاتي متقاطع موازي امتدادي باشند اين صفحات را هم منطقه مي نامند و امتداد ذكر شده محور منطقه مي باشد. واضح است كه همواره دو صفحه متقاطع در يك منطقه بوده و فصل مشتركشان محور منطقه است.
- يك صفحه مانند (hkl) زماني متعلق به منطقه اي با محور [uvw] است كه ضرب داخلي آنها برابر صفر شود.
- چگالي واقعي همواره كمتر از چگالي تئوري مي باشد كه دليل اين امر وجود نقايص بلوري در كريستال واقعي به ويه جاهاي خالي مي باشد.
- افزايش دما باعث افزايش غلظت نقايص به ويژه جاهاي خالي مي گردد. بنابراين با افزايش دما اختلاف چگالي واقعي و چگالي نظري افزايش مي يابد.
- همواره شبكه هاي فلزي به صورت مكعبي و يا هگزاگونال مي باشند.
- به موادي كه در شكل جامدات در چند شكل بلوري متبلور مي گردند آلوتروپ گفته مي شود و به استحاله اي كه در آن فقط شبكه بلوري و نه تركيب شيميايي يك فلز خالص تغيير مي كند استحاله آلوتروپيك يا پلي مرفيك گفته مي شود. منبع اصلي ايجاد چنين تحولي نقايص بلوري به ويژه نقص در چيده شدن مي باشد.
- به طور كلي انقباض و انبساط به دو شكل حرارتي و شبكه اي مي باشد و هميشه تغيير ساختار بلوري و تغيير دما با تغيير حجم همراه مي باشد. طي استحاله هاي شبكه اي اصل بقاي جرم و انرژي همواره برقرار است.
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
آقا رضا درست مي فرمايند فقط اگه مي خواين نكته بنويسين سرفصل ها رو رعايت كنين تا به صورت كاملا منظم در بياد.
از همتون كه نسبت به اين تايپيك لطف دارين تشكر مي كنم.
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
استحاله فازها

استحاله فازها

باسمه تعالي
نكته شماره 2 :
فصل دوم تابكاري:
- كار سرد يكي از مكانيزمهاي استحكام دهي براي سخت كردن فلزات يا آلياژهايي است كه عمليات حرارتي نمي شوند.
- تغييرات ساختاري ممكن ناشي از كار سرد: 1- تغيير ساختار بلوري 2- تغيير شكل دانه‌ها 3- افزايش نقايص بلوري 4- تشكيل زيردانه
- كار سرد باعث
كاهش هدايت الكتريكي، كاهش چگالي به ميزان خيلي كم (تغييرات فيزيكي )
افزايش استحكام و سختي، كاهش انعطاف پذيري و مقاومت به ضربه (تغييرات مكانيكي)
افزايش فعاليت شيميايي و كاهش مقاومت به خوردگي (تغييرات شيميايي) مي شود.
-در هنگام كار سرد بخش عمده انرژي به صورت حرارت تلف مي شود و مقداري به صورت انرژي كرنشي در ماده ذخيره مي شود كه ميزان اين انرژي ذخيره شده با افزايش درصد كارسرد، افزايش نرخ كرنش، كاهش دما و كاهش اندازه دانه افزايش مي يابد.
- عمليات آنيل كردن شامل سه مرحله بازيابي ، تبلور مجدد و رشد دانه مي باشد.
- در مرحله بازيابي شكل دانه ها تغيير چنداني نمي كند. به مرحله بازيابي، بازپخت تنش زدايي گفته مي شود و مهمترين اثر بازيابي تنش زدايي مي باشد كه باعث افزايش مقاومت به خوردگي نيز مي شود.
- چون تعداد نابجايي ها تغيير محسوسي نمي كند بنابراين در خواص مكانيكي نيز تغيير قابل ملاحظه اي رخ نمي دهد.
- بازيابي با سرعت زياد آغاز مي گردد و سپس سرعت آن كاهش مي يابد.
- نيروي محركه بازيابي كاهش انرژي آزاد داخلي ناشي از حذف يا آرايش مجدد معايب بلوري است.
- در تبلور مجدد بلورهاي كوچك و تازه اي كه همانند بلورهاي اصلي هستند و تقريبا ابعاد يكنواخت دارند در مناطقي كه به شدت تغيير شكل يافته اند مانند مرزدانه ها و صفحات لغزش ظاهر مي شوند.
- مكانيزم تبلور مجدد جوانه زني و رشد است.
- نيروي محركه تبلور مجدد كاهش انرژي ذخيره شده حين كارشرد مي باشد.
- در تبلور مجدد خواص فيزيكي و مكانيكي به طور كامل بازيابي مي شود.
- منظور از تبلور مجدد ديناميكي يا به طور كلي استحاله ي ديناميكي ، استحاله اي مي باشد كه در آن جوانه زني و رشد همزمان در حال انجام باشند كه اين وضعيت در بسياري از سيستم ها حاكم است. ولي تبلور مجدد استاتيكي يا استحاله استاتيكي ، استحاله اي است كه در آن بعد از اينكه جوانه زني خاتمه يافت، رشد آغاز مي شود.
- تبلور مجدد ابتدا با سرعت كم شروع شده و سپس سرعت آن افزايش مي يابد و مجددا سرعتش كم مي شود.
- در تبلور مجدد تغيير تركيب شيميايي رخ نمي دهد و همواره با نفوذ كوتاه برد مواجهيم يعني نفوذ فقط در عرض فصل مشترك اتفاق مي افتد(در نفوذ بلند دامنه علاوه بر عرض فصل مشترك حجم شبكه نيز در نفوذ دخيل بوده و تركيب شيميايي حين نفوذ تغيير مي كند).
عوامل موثر بر دماي تبلور مجدد :
- ميزان كار سرد : با افزايش ميزان كار سرد دماي تبلور مجدد كاهش مي يابد.
- دماي كار سرد :‌ با كاهش دماي كار سرد انرژي آن افزايش و بنابراين دماي تبلور مجدد كاهش مي يابد.
- سرعت كار سرد : با افزايش سرعت كرنش دماي تبلور مجدد كاهش مي يابد.
- زمان بازپخت : افزايش مدت زمان بازپخت دماي تبلور مجدد را كاهش مي دهد. ولي عمل تبلور مجدد به تغييرات دما بيشتر از تغييرات زمان در دماي ثابت حساس است.
- اندازه دانه : هر چه اندازه دانه اوليه كوچه باشد دماي تبلور مجدد كاهش مي يابد.
_ ناخالصي ها : ناخالصي ها به طور كلي دماي تبلور مجدد را افزايش مي دهند.
عوامل موثر بر اندازه دانه تبلور مجدد:
- اندازه دانه اوليه قبل از كارسرد هرچه ريزتر باشد، دانه تبلور مجدد يافته ريزتر است.
- هر چه مقدار كار سرد بيشتر باشد ، دانه تبلور مجدد يافته ريزتر است.
رشد:
- نيروي محركه رشد دانه ها كاهش انرژي داخلي ناشي از حذف مرز دانه هاي پر انرژي است.
- افزايش مدت زمان در هر درجه حرارت معيني بالاي دماي تبلور مجدد موجب رشد دانه ها و در نتيجه بزرگتر شدن اندازه دانه بندي نهايي خواهد شد.
- تبلور مجدد ثانويه (رشد افراطي دانه ها ) : حل شدن ذرات فاز دوم در دماهاي بالا و از بين رفتن اثر ممانعت كنندگي اين ذرات از رشد دانه باعث رشد افراطي دانه ها مي گردد.
با تشكر از همه بچه هاي گل مواد :gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام رضا جان
باشه عزيز هرچي شما بگين
به نظر منم اگه براي هر درس يه تايپيك درست شه بهتره
پس خودت زحمتشو بكش. نكته ها رو هم به اون تايپيك ها منتقل كن
مرسي از پيشنهاد بسيار خوبت
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواص مكانيكي

خواص مكانيكي

باسمه تعالي
نكته شماره 2 :
عيوب ، لغزش :

سختي مقاومت ماده در برابر تغيير شكل است و در مورد فلزات سختي معياري از مقاومت آنها در برابر تغيير شكل پلاستيك مي باشد.
- انواع شكست در مواد : 1- ترد 2- ترم 3- نيمه ترد
در شكست ترد ، سطح شكست براق و صاف بوده و به آن شكست دانه اي ، كليواژ يا رخ برگي هم مي گويند. تغيير شكل مومسان نوك ترك در اين شكست قابل چشم پوشي مي باشد و انرژي شكست آن نيز ناچيز است.
- در شكست نرم ، سطح شكست مات و كدر مي باشد كه شكست فيبري يا رشته اي نيز ناميده مي شود. اين نوع شكست همراه با تغيير شكل مومسان قابل ملاحظه اي است. بنابراين انرژي شكست بالايي دارد.
- يكي از كميت هاي اصلي كه در آزمايش ضربه اندازه گيري مي شود انرژي جذب شده در شكست نمونه است كه با افزايش دما اين انرژي افزايش مي يابد. به عبارتي مقاومت به ضربه افزايش مي يابد.
- به دمايي كه در آن تغيير شديدي در انرژي شكست ماده ايجاد مي شود دماي انتقال گفته مي شود.
- دماي انتقالي پايين و انرژي شكست بالا خواص مطلوب ضربه را ايجاد مي كند.
- هرچه دانه ريزتر باشد انرژي ضربه بيشتر و دماي انتقالي كمتر خواهد بود. همچنين در بين ساختارهاي ميكروسكوپي ، ساختار بينيت (در فولادهاي آستمپر) بهترين رفتار ضربه را دارا مي باشند.
- جهت حفظ تعادل همواره بايد در ساختار بلور جاي خالي وجود داشته باشد.
- نابجايي مرز بين ناحيه لغزش كرده و لغزش نكرده در بلور است.
- در نابجايي لبه اي خط خط نابجايي بر بردار برگرز عمود است و نابجايي در راستاي بردار برگرز حركت مي كند.
- مكانيزم صعود به دليل اينكه به وسيله نفوذ انجام مي گيرد پس فعاليتش به دما حساس است و در دماهاي بالا امكان انجام چنين مكانيزمي بسيار زياد است.
- در نابجايي پيچشي خط نابجايي با بردار برگرز موازي است و نابجايي در جهت عمود بر بردار برگرز حركت مي كند.
- عيوب سطحي شامل مرزدانه هاي كم زاويه و بزرگ زاويه، دوقلويي ها و عيوب انباشتگي مي باشد.
- نقص در چيده شدن در اكثر فلزات در نتيجه تغيير شكل مومسان بوجود مي آيد.
- نقص در چيده شدن در hcp معادل با تشكيل يك ناحيه نازك fcc مي باشد و بالعكس.
- تشكيل نقص در چيده شدن در bcc به مراتب مشكل تر از hcp و fcc مي باشد.
- مكانيزم هاي تغيير شكل مومسان به دو دسته تقسيم مي شوند : 1- لغزش 2- دوقلويي
- در لغزش انتقال شبكه به صورت متقارن مي باشد بنابراين در اثر پرداخت پله از بين خواهد رفت و اثري از آن برجاي نمي ماند. بنابراين به شرط يكنواخت بودن تغيير شكل پس از وقوع لغزش ، ساختار بلور به حالت اوليه خود باز مي گردد.
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواص مكانيكي

خواص مكانيكي

باسمه تعالي
نكته شماره 3
عيوب، لغزش :
- تعداد سيستم هاي لغزشي در hcp باعث نرمي كم و وابستگي زياد خواص به جهات بلوري شده است.
- افزايش دما باعث افزايش سيستم هاي لغزشي مي شود.
- در موادي با نابجاييهاي عريض ، حركت دادن نابجاييها باز هم به تنش كمتري نياز دارد. زيرا هنگامي كه نابجايي عريض باشدناحيه سخت واپيچيده واقع در هسته نابجايي بر هيچ اتم ويژه اي از شبكه بلوري متمركز نمي شود.
- دليل اينكه سراميكها تغيير شكل پلاستيك زيادي نمي دهند اين است كه آنها داراي نابجائيهاي باريك و نسبتا غير متحرك و محدوديت سيستم هاي لغزش مي باشد.
- تنش برشي تفكيك شده بحراني در واقع معادل تنش تسليم يك منحني معمولي تنش - كرنش تك بلور است و مقدار اين تنش به تركيب شيميايي ، دما و چگالي نابجايي ها بستي دارد.
- تنش برشي تفكيك شده بحراني يك بلور از تنش لازم براي حركت دادن نابجايي ها بيشتر بوده ولي از تنش لازم براي ايجاد لغزش در يك شبكه كامل كمتر است.
- كاهش تنش تسليم وقتي تغيير شكل در جهت مخالف ادامه پيدا مي كند اثر باوشينگر نام دارد.
- لغزش آسان در hcp مشخص تر از fcc مي باشد و fcc ها با سرعت بيشتري وارد منطقه دو مي شوند.
- دو قلويي هنگامي رخ مي دهد كه سيستم هاي لغزش محدود باشند يا عاملي به نحوي تنش برشي بحراني تفكيك شده را افزايش دهد طوري كه تنش لازم جهت تشكيل دوقلو كمتر از تنش لغزش باشد.
- نقش مهم دوقلو در تغيير شكل مومسان از كرنش حاصل از فرايند دوقلو ناشي نمي شود بلكه از اين واقعيت ناشي مي شود كه ممكن است تغيير آرايش حاصل از دوقلو ، سيستم هاي لغزش جديدي با آرايش مناسب نسبت به محور تنش به وجود آورد و امكان لغزش اضافي بوجود آيد.
- نيروي محركه براي ايجاد دوقلويي تنش برشي وارده است.
- در دوقلويي برخلاف لغزش تمام صفحات اتمي در تغيير شكل دخالت دارند بنابراين خطوط دوقلويي به مراتب پهن تر مي باشد.
- دوقلويي در مدت زماني حدود چند ميكرو ثانيه تشكي مي شود درحالي كه در لغزش قبل از تشكيل نوار لغزش تأخير زماني حدود چند هزارم ثانيه رخ مي دهد.
- آثار تشكيل دو قلويي روي منحني تنش - كرنش به صورت دندانه دار شدن منحني مي‌باشد كه علت اين دندانه دار شدن اختلاف سرعت كشش در اثر تشكيل دوقلويي است.
ياعلي:gol::gol::gol::gol::gol:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
قبل از اينكه نكات بعدي رو بنويسم لازمه بگم كه نكاتي رو كه من مي نويسم از مجموعه كتاب هاي ماهان انتخاب كردم. اما اون چيزي كه واضحه اينه كه اين كتاب ها و بيشتر كتاب هاي مشابه دقيقا با همين نوع جملات كتاب هاشونو جمع آوري كردن و فرق زيادي بين كتاب هاي مختلف نيست. من هم چون كتابهاي ماهان بيشتر نكات رو نوشته تا خود درس اين كتاب ها رو انتخاب كردم.
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواص مكانيكي

خواص مكانيكي

باسم رب المهدي (عج)
نكته شماره 4
مكانيزم هاي استحكام دهي

- اتم هاي حل شده بيشتر در مرز متمركز مي شوند تا در درون دانه ها.
- انرژي مرزدانه هاي باز بسيار بالا مي باشد بطوريكه خيلي بيشتر از انرژي مرزهاي دو قلويي است.
- با كاهش اندازه دانه و افزايش ميزان كرنش ، تغيير شكل همگن تر مي شود.
- بيشتر سيستم هاي لغزشي در نزديك مرزدانه عمل مي كنند بنابراين سختي نزديك مرز بيشتر از مركز دانه است.
- با كاهش قطر دانه بيشتر آثار مرزدانه در مركز دانه بروز مي كند بنابراين كارسختي يك فلز ريز دانه بيشتر از يك مجموعه بلوري درشت دانه است.
- در دماهايي بالاتر از نصف نقطه ذوب (برحسب درجه كلوين) تغيير شكل در امتداد مرزدانه ها رخ مي دهد و با زياد شدن دما و كاهش آهنگ كرنش لغزش مرزدانه اي بيشتر مي شود.
- در دماهاي بالاتر از دماي هم انسجامي استحكام درون دانه بيشتر از مرزدانه است و برعكس.
- مرزدانه به عنوان مانعي بر سر حركت نابجايي ها عمل مي كند بنابراين ريز كردن دانه ها يكي از مكانيزم هاي استحكام دهي مي باشد.
- مرزدانه هاي فرعي انرژي كمتري از مرزهاي دانه دارند و محتوي ترتيب نسبتا ساده اي از نابجايي ها مي باشند.
- تشكيل دانه هاي فرعي در يك ماده آنيل شده مقداري باعث افزايش استحكام مي شود.
- نيتروژن از كربن در ايجاد پديده پيرسازي كرنشي اهميت بيشتري دارد چون ضريب نفوذ و حلاليت بالاتري دارد.
روشهايي جهت حذف و يا كنترل پديده پيرسازي كرنشي :
1- استفاده از عناصر آلياژي مايل به تركيب با كربن و نيتروژن.
2- نورد سطحي جهت عبور از پديده نقطه تسليم و استفاده سريع قبل از پير شدن و بازگشت نقطه تسليم.
- حالت دندانه اي در منحني تنش - كرنش،تسليم منقطع يا مكرر گفته مي شود كه در فولاد ساده كربني در دمايي بين 370 - 232 درجه سانتي گراد رخ مي دهد كه اين ناحيه دمايي به ناحيه تردي آبي رنگ موسوم است.
- در روش سخت گرداني بوسيله محلول جامد ميزان افزايش سختي بستگي به اختلاف شعاع اتمي زمينه و محلول دارد. هر چه اين اختلاف بيشتر باشد ميزان استحكام بخشي بيشتر است.
- محلول هاي جامد بين نشين اعوجاج بيشتري در شبكه توليد مي كنند اما ميزان حلاليت آنها كمتر است.
- خواص مكانيكي آلياژي شامل يك فاز نرم و يك فاز ترد به نحوه توزيع فاز ترد در ريز ساختار بستگي دارد اگر فاز ترد مانند لفافي در مرزدانه باشد آن آلياژ ترد است ولي چنانچه فاز ترد به صورت ذرات ناپيوسته در مرزهاي دانه باشد تردي آلياژ قدري كم مي شود. بنابراين شرايط بهينه استحكام و نرمي وقتي بر قرار است كه فاز ترد به صورت پراكندگي ضعيفي با توزيع يكنواخت درون زمينه نرم تر وجود داشته باشد.
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواص مكانيكي

خواص مكانيكي

باسمه تعالي
مكانيزم هاي استحكام دهي
نكته شماره 5:

تفاوت هاي استحكام دهي ذرات ريز با رسوب سختي :
1- در سخت گرداني انتشاري فاز ثانويه حتي در دماهاي زياد حلاليت خيلي كمي در زمينه دارد در صورتي كه در رسوب سختي در دماهاي بالا فاز ثانويه در زمينه حل مي شود و اين حلاليت به تدريج با كاهش دما كاهش مي يابد.
2- در رسوب سختي مابين ذرات فاز دوم و زمينه انسجام و كوهيرنسي وجود دارد اما در سخت گرداني انتشاري انسجام وجود ندارد.
3- ذرات فاز ثانويه در استحكام دهي ذرات ريز در مقابل رشد و فراپيري مقاومت مي كنند.
- جهت بدست آوردن مواد با استحكام زياد به ويژه با نسبت استحكام به وزن زياد مي توان از بكار گرفتن رشته هاي ظريف در يك زمينه نرم استفاده كرد. رشته ها بايد داراي استحكام و مدول كشساني بالا باشند و با زمينه واكنش ندهند. مواد زمينه معمولا فلزات و پليمرها مي باشند و پليمرهاي تقويت شده با رشته هاي شيشه اي موسوم به مواد مركب (كامپوزيت) مي باشند.
- تفاوت سخت گرداني رشته اي و انتشاري در اين است كه در استحكام دهي رشته اي اساسا رشته ها با مدول بالا تمام بار را تحمل مي كنند و زمينه تنها وظيفه انتقال بار به رشته ها و حفاظت از رشته ها در برابر خرابي سطحي و جدا كردن رشته هاي خاص و تركهايي كه از شكستن رشته ناشي مي شود را بر عهده دارد.
- استحكام بخشي و افزايش مدول توسط كامپوزيت ها چنانچه بارگذاري در جهت موازي الياف صورت گيرد بسيار بيشتر است.
- استحكامي كه رشته هاي منقطع ايجاد مي كنند بسيار كمتر از رشته هاي پيوسته مي باشد.
- عوامل موثر بر خواص كامپوزيتها ، خواص زمينه و تقويت كننده ، شكل و سايز تقويت كننده و مقدار و توزيع تقويت كننده در زمينه مي باشد.
استحكام مارتنزيت ناشي از دو عامل است :
1- ساختار مارتنزيت كه شامل سدهايي در مقابل لغزش كه توسط چگالي زياد نابجايي ها با ساختار ظريف دوقلويي به وجود مي آيند.
2- وجود كربن فوق اشباع در مارتنزيت حاصل از سريع سرد كردن آستنيت.
- كار سرد يك فرايند صنعتي مهم است كه براي سخت كردن فلزات و آلياژهايي كه عمليات حرارتي نمي شوند به كار مي رود.
- آهنگ كارسختي فلزات hcp كمتر از فلزات مكعبي است.
كار سرد موجب مي شود تا ساختار از حالت ايزوتروپ با دانه هاي هم محور به ساختاري انيزوتروپ و فيبري كه دانه ها در جهت كار سرد كشيده شده اند تبديل شود.
روزه و نمازتون انشالله قبول
:gol::gol::gol::gol:

 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواص مكانيكي

خواص مكانيكي

باسمه تعالي
نابجائيها
نكته شماره 6 :
:w10:
انواع نابجائيها:
1- نابجايي لبه اي : خط نابجايي عمود بر بردار برگرز مي باشد. اين نابجائيها صفحه لغزش مشخصي دارند بنابراين هم مي توانند روي صفحات لغزش خود جابجا شوند (لغزش) و هم مي توانند به صفحات موازي صفحه لغزش خود بروند(صعود).
2- نابجايي پيچشي : خط نابجايي موازي بردار برگرز مي باشد. اين نابجايي صفحه لغزش معيني ندارد بنابراين آزاد است كه از صفحه لغزش خود خارج شود و به صفحات بيشماري متقاطع صفحه اي كه در آن قرار گرفته است برود (لغزش متقاطع).
- در حين لغزش حلقه نابجايي روي صفحه لغزش متقاطع فقط مؤلفه پيچشي حركت مي كند.
- در فلزات hcp تمامي صفحات لغزش با هم موازي هستند و صفحه لغزش تقاطعي ندارند بنابراين هرگز لغزش متقاطع انجام نمي دهند (در دماي محيط).
- يك نابجايي با بردار برگرزي معادل يك فاصله شبكه ، نابجايي با استحكام واحد مي باشد و نابجاييهاي با استحكام بيشتر از يك واحد عموما ناپايدار بوده و به دو يا چند نابجايي با استحكام كمتر تجزيه مي شود (استحكام نابجايي ها متناسب با برداربرگرز نابجايي مي باشد).
- نابجايي واحدي كه موازي با فشرده ترين جهت اتمي در شبكه باشد حداقل انرژي را دارد كه اين نابجايي يك نابجايي كامل مي باشد. يك نابجايي كامل تمايل به تجزيه شدن ندارد مگر اينكه به نابجايي هاي ناقص تبديل شود و در اثر تجزيه يك نابجايي كامل به دو نابجايي ناقص خطاي اناشتگي حاصل مي شود .
- انرژي هر نابجايي با مربع بردار برگرز متناسب است.
دو شرط اساسي تجزيه نابجايي :
1- از لحاظ برداري امكان پذير باشد.
2- همراه واكنش دز جهت كاهش انرژي نابجايي ها باشد.
- جمع برداري بردارهاي برگرز نابجايي هاي ورودي و خروچي از هر گره بايد يكسان باشد تا تعادل در كريستال برقرار باشد.
- هرچه انرژي خطاي انباشتگي بيشتر باشد عرض خطاي ايجاد شده كمتر است بنابراين براي انقباض خطا انرژي كمتري نياز است. پس لغزش متقاطع محتمل تر مي باشد.
- ناخالصي ها چه به صورت ذرات فاز دوم و چه به صورت محلول جامد انرژي نقص در چيده شدن را كاهش مي دهند. بنابراين كارسختي را زياد كرده و باعث افزايش استحكام مي شوند.
:gol::gol::gol::gol::gol:
 

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
باسمه تعالي
نابجائيها
نكته شماره 7:
:w10:
- نابجايي جزئي فرانك به عنوان خط مرزي نقص تشكيل شده و در اثر حذف يا اضافه شدن يك لايه اتمي متراكم {111} در شبكه fcc تشكيل مي شوند. در صورتيكه يك لايه اتمي حذف شود نقص ذاتي به صورت ...ABCA/CABC ايجاد مي شود و اگر يك لايه اتمي اضافه شود نقص خارجي به صورت ...ABCAB/A/CABC ايجاد مي شود.
- از آنجائيكه لغزش بايد منحصر به صفحه خطاي انباشتگي باشد و بردار برگرز نابجايي هاي فرانك عمود بر صفحه {111} مي باشد و در صفحه متراكم نيست بنابراين اين نابجايي ها نمي توانند لغزش كنند كه به آنها سيسيل (ساكن) گفته مي شود.
- نابجايي هايي كه آزادانه روي صفحه لغزش مي لغزند نابجايي هاي گليسيل ناميده مي شوند مانند نابجايي هاي كامل و شاكلي.
- هر نابجايي داراي تنش خطي است كه با كوتاه كردن طول آن سعي در به حداقل رسانيدن انرژي نابجايي دارد. تنش خطي خط نابجايي خميده نيروي بازگرداننده اي توليد مي كند كه سعي در راست كردن آن دارد. واحد تنش خطي ، همان واحد انرژي بر واحد طول مي باشد.
- همواره نابجايي ها به يكديگر نيرو وارد مي كنند. در صورتيكه نابجائيها هم علامت باشند يكديگر را دفع و نابجاييهاي با علامت مخالف همديگر را جذب مي كنند.
- چون صعود تحت كنترل نفوذ مي باشد بنابراين با دما فعال مي شود و همواره در دماهاي بالا رخ مي دهد.
- احتمال بسيار كمي وجود دارد كه در فرايند صعود رديف هاي كامل اتمي از جاي خود حركت كرده يا به نيم صفحه اضافي افزوده شوند. در واقع جاهاي خالي منحصر به فرد يا خوشه هاي كوچك جاي خالي در نابجايي نفوذ كرده و در بخش كوتاهي از نابجايي صعود ايجاد مي شود. اين عمل باعث تشكيل پله هاي كوتاه يا دندانه در امتداد خط نابجايي مي شود. صعود توسط جوانه زني و حركت دندانه ها پيشروي مي كند.
- اگر نابجايي ها به علت تغيير شكل پلاستيك به شدت دندانه دار شده باشند، انرژي جوانه زني دندانه قابل صرف نظر كردن مي باشد و مي توان فرض كرد انرژي صعود تنها برابر با انرژي خود نفوذي مي باشد.
- صعود در نابجايي هاي پيچشي ممكن نيست چون هيچ نيم صفحه اضافي اتمي وجود ندارد و براي اينكه نابجايي پيچشي مجاز باشد روي صفحه لغزش ديگري حركت كند اساسا هيچ نيازي به نفوذ اتم ها نمي باشد.
- جاگ : پله هاي ايجاد شده بر روي نابجائيها كه آرايش خطي دارند و عمود بر صفحه لغزش نابجايي هستند.
- خم (كينك): پله هاي ايجاد شده بر روي نابجاييها كه آرايش پيچشي دارند و درون صفحه لغزش قرار دارند. اين پله ها ناپايدار مي باشند.
- دندانه ها (جاگ) روي نابجاييهاي لبه اي در حركت نابجايي ها تاثير چنداني ندارند و همراه با نابجايي حركت مي كنند و تنها تفاوتشان اين است كه به جاي لغزش در امتداد يك تك صفجه روي يك صفحه پله دار مي لغزد.
- تنها راهي كه يك نابجايي پيچشي بتواند بلغزد و دندانه اش را نيز با خود ببرد فرايند ناپايستار صعود مي باشد. بنابراين حركت نابجايي هاي پيچشي دندانه دار به دما وابسته است و در دماهايي كه امكان رخ دادن صعود نيست دندانه ها از حركت نابجايي هاي پيچشي جلوگيري مي كنند.
- دندانه ها طول خط نابجايي را افزايش داده و بنابراين در انرژي بلور افزايش ايجاد مي كنند. اما انرژي آن از انرژي يك نابجايي بر صفحه اتمي كمتر خواهد بود چون طول كامل آن در ماده واپيچيده واقع در هسته نابجايي مادر قرار مي گيرد.
منابع نابجايي ها عبارتند از :
1- بي نظمي هاي ايجاد شده در اثر تغييرات دما و تركيب شيميايي بين بازوهاي شاخه هاي مجاور به هم كه از يك هسته رشد مي كنند.
2- تشكيل حلقه هاي نابجايي به علت تجمع و متلاشي شدن حفره ها.
3- جوانه زني ناهمگن نابجايي ها در اثر تنش هاي موضعي زياد در ذرات فاز ثانويه و مرزدانه ها.
- نابجايي ها روي صفحات لغزش در سدهايي مانند مرزدانه ها ، فازهاي ثانويه يا نابجاييهاي ساكن تجمع مي كنند كه اين عمل باعث ايجاد تمركز تنش زيادي بر نابجايي اول مي شود چرا كه علاوه بر تنش برشي وارده بر نابجايي پيشرو، نيروي برهم كنش بين نابجايي هاي موجود در تجمع نيز بر آن اعمال مي شود. اين تمركز تنش باعث افزايش تنش در نابجايي اول مي شود تا جايي كه منجر به تسليم يا ايجاد جوانه ترك در طرف ديگر سد مي شود.
يا علي
 
آخرین ویرایش:

pedestrian

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام .
بچه ها بنا به دلايلي به احتمال خيلي زياد من ديگه تا بعد از كنكور نتونم در اين تايپيك مطلب جديدي درباره نكات كنكوري بذارم. به هم دليلم مي خواستم از همه كساني كه مي تونن در اين تايپيك مطالب كنكوري جديد بذارن تقاضاي همكاري كنم چون هم باعث بشن ديگران استفاده كنن و هم از اجر معنوي اين كار بهره ببرن.
ياعلي.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M هرکی هر چی در مورد دانشگاه مالک اشتر میخواد بیاد کنکوری ها 64

Similar threads

بالا