حماسه
مه پرواز کنان آمده ام
نرم زی بام جهان آمده ام
باده در جام سحر ریخته ام
مست آن رطل گران آمده ام
پای بر فرق شبان کوفته ام
تا ز خورشید نشان آمده ام
موج آتشکده سبز نیاز
موج رقص کنان آمده ام
دشت خنیاگر خورشید سرود
دشت را چنگ و چغان آمده ام
بوسه بر آتش عصیان زده ام
دیده را شعله فشان آمده ام
یک جهان خشم کنان آمده است ؟
صد جهان خشم کنان آمده ام