مقام ها و دستگاه های موسیقی ایران

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقام های موسیقی ایرانی

در موسیقی ایران،ردیف رکن اساسی را تشکیل می دهد و هر دستگاه مجموعه ای از قطعات و گوشه هاست که به آن ردیف گویند.
شادروان استاد روح اله خالقی در بارهء ردیف های موسیقی ایران می گوید: در کتاب های قدیم راجع به موسیقی ایرانی، دوازده مقام را موضوع بحث قرار می دادند: عشاق ، نوا ، بوسلیک ، راست، عراق ، اصفهان ،زیر افکند، بزرگ ، زنگوله ، راهوی ، حسینی ، حجازی. برخی چند دایره را هم ملایم طبع دانسته و آنها را چنین نوشته اند: زنگبار ، گلستان ، بهار ، بوستان ، عذری ، وامق ، زیر کش ، حسینی ، نهفت ، حجاز . علاوه بر دوایر فوق ، شش آواز نیز ذکر کرده اند:گوشت (گواشت) ، گردانیا ، سلمک ، نوروز ، مایه ، شهناز. اضافه بر آن 24 شعبه هم تشخیص داده اند : دو گاه ، سه گاه ، چهار گاه ، پنج گاه ، عشیران ، نوروز خارا ، نوروز بیانی ، نوروز عرب ، نوروز صبا ، حصار ، نهفت ، عزال ، اوج ، نیریز ، مبرقع ، ماهور ، همایون ، زابلی ، اصفهانک ، نهاوند ، محیر ، خوزی ، رکب ، روی عراق ؛که چند نام دیگر هم در کتب پیشینیان آمده است.مثل مغلوب ، بسته نگار ، نیشابور (نیشابوری ) و کوچک .
اما در دیوان شاعران پارسی گوی نیز نام بسیاری نغمه های موسیقی به میان آمده است که بیشتر آنها در کتب علمی موسیقی یافت نمی شوند و چون اغلب آنها فارسی خالص هستند یادگاری از موسیقی ایران در زمان دورهء قبل از اسلام می باشد .هر چند معلوم نیست این نغمه ها چه بوده ولی چون خاطرات تاریخی موسیقی کهن ما را به یاد می آورد ، نگاشته می شود :
خسروانی ، آئین جمشید ، نوروز بزرگ ، سروستان ، جامه دران ، بلغ سیاوشان ،پالز بان ، گل نوش ، مشکدانه ، نخجیر کان ، نوش لبنیان ، نهاوندی ، نا قوسی ، حقهء کاووس ، سیوار تیر ، تخت اردشیر ، کین ایرج ، نوروز کوچک ، روشن چراغ ، گنج باد آورد ، شاد باد ، دل انگیزان ، آزاد وار ، مهر گانی ، کبک دری ، سبزه در سبزه ،راح روح ، شیشم ، تخت طاقدیس ، مروای نیک ، باغ شهریار ، کین سیاوش ، شب فرخ ، نیمروز ، گنج کاوه ، سبز بهار ، چکاوک ، سرو سهی ، اورنگی ، اورامن ، نوشین باده ، هفت گنج ، قالوسی ، قفل روی ، شبدیز ، کیخسرو ، بلغ سیرین ، فرخ روز ، گلزار ، گنج سوخته ، راه گل ، در غم ، سروستا ، آرایش خورشید ، شادروان مروارید ، دلنواز ، رامش جان ، ماه بر کوهان ، زیر قیصران ريا، ساز نوروز .
حال اگر بعضی از نام های مکرر را حذف کنیم باز هم نوا های قدیم مو سیقی ، که لااقل نامش باقی مانده از صد متجاوز است .البته علل بسیاری موجب از بین رفتن یا تغییر شکل دادن این نغمه ها هست که می توان مهمترین آنها را دو چیز دانست:حملهء بیگانگان و نداشتن خط مو سیقی .
****************
دستگاه های امروزهء موسیقی ایران :

در حال حاضر موسیقی شامل هفت دستگاه است :
شور ، سه گاه ، چهار گاه ، همایون ، ماهور ، نوا ، راست پنجگاه .

1-دستگاه شور:در آمد ها ، رهاب ،نغمه ،زیر کش سلمک، گلریز ، صفا ، بزرگ ، دو بیتی ، خارا ، قجر ،ملا نازی ،حزین ، عزال ، مجلس افروز ، شهناز ، قرچه ، رضوی ، عاشق کش ، حاجی حسینی ، بسته نگار ، قطار ، قرائی ، بیات ترک ، دو گاه ، فیلی ، شکسته ، جامه داران ، مهدی ضرابی ، روح الارواح ، ابوعطا (سارنگ ) و سیخی ، حجاز ، چهار پاره(چهار باغ ) ، گبری ، دشتی ، بیدگانی ، گریلی ، افشاری ، گوشهء عراق ، مثنوی .
2-دستگاه ماهور:در آمد ها،داد ، مجلس افروز ، خسروانی ، دلکش ، خاوران ، طرب انگیز ، نیشابوری ، نصیر خانی (طوسی )، آذر بایجانی ، فیلی ، زیر افکند ، ابول ، حصار ماهور ، نیریز ، نهیب ، عراق ، محیر ، آشورا وند ، اصفهانک ، حزین ، نغمه ، زنگوله ، راک کشمیر ، راک عبداله ، ساقی نامه، صوفی نامه ، کشته مرده .
3-دستگاه چهار گاه : در آمد ها ، پیش زنگوله ، زنگوله ، نغمه ، زابل ،بسته نگار ، مویه ، حصار ، مخالف ، مغلوب ، حدی ، پهلوی ، رجز ، منصوری .
4-دستگاه سه گاه :در آمد ها ، زابل ، زنگ شتر ، رهاب ، مسیحی ، شاه ختائی ،تخت طاقدیس.
5- دستگاه همایون :در آمد ها ، موالیان ، چکاوک ، طرز ، بیداد ، نی داوود ، باوی ، ابو الچپ ، لیلی و مجنون ،راوندی ، نوروز عرب ، نوروز صبا ، نوروز خارا ، نفیر ، فرنگ ، شوشتری ، جامه دران، بختیاری ، موالف ، عزال ، دناصری ، بیات اصفهان ، بیات راجع ، سوز و گداز ، راز و نیاز ، مثنوی .
6-دستگاه نوا :در آمد ها ، گردانیه ، نغمه ، بیات راجع ، عشاق ، حزین ، نهفت ، گوشت ، عشیران ، نیشابورک ، مجلسی ، خجسته ، حسین ، ملک حسینی ، بوسلیک ، نیریز .
7-دستگاه راست پنجگاه :در آمد ها ، زنگوله ، پروانه ، نغمه ، روح افزا ، خسروانی ، پنجگاه ، سپهر ، عشاق ، نیریز ، بیات عجم ، مبرقع ، قرچه ، بحر نور ، ابولچپ ، لیلی و مجنون ، راوندی ، نوروز ها نفیر ، فرنگ و عراق با تمام ملحقاتشان نیز در دستگاه راست پنجگاه نواخته می شوند .
*****************
عبدالله دوامي - از ردیف دانان موسیقی ایران
1359 – 1270


· موسيقي شناس ، خواننده تصنيف (و نوازنده تمبك) و كارشناس رديف آوازي در موسيقي سنتي قديم ايران .
· شاگرد علي خان نايب السلطنه وساير اساتيد، بهره برده از موسيقيدانان بزرگ اواخر دوره ناصري .
· عضو هيءت موسيقيدانان سنتي وسفر براي ضبط صفحه به خارج از كشور، مدرّس آواز در هنرستان آزاد موسيقي ملي ، مدرّس در مركز حفظ واشاعه.
· آثار انتخابي : صفحه تصنيف افشاري (به همراه باقر خان).​
· آثار : صفحات گرامافون به همراه درويش خان ، سيّد حسن طاهرزاده ، ابوالحسن اقبال آذر و باقر خان رامشگر ، نوارهاي خصوصي تدريس به شاگردان مختلف ، پنجاه تصنيف عارف (ضبط توسط ابراهيم منصوري).
· دوخواني باتفاق ابوالحسن اقبال آذر.​
· شاگرداني كه در زمينه رديف آوازي از او بهره گرفته اند و خود آواز مي خوانده اند ، وشاگرداني كه تخصص ديگري داشته اند : محمدرضا لطفي ، مجيد كياني ، نصرالله ناصح پور ، محمود كريمي ، فرامرز پايور ، فاخره صبا ، تورج كيارس ، محمد رضا شجريان ، كريم صالح عظيمي و ... .

عبدالله دوامي
زمان عكس : حدود دهه 1350​
 

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستگاه و آواز چیست؟

دستگاه و آواز چیست؟

دستگاه و آواز چیست؟
برای بسیاری از هنرآموزان در ابتدای کار این سوال مطرح میشود که مثلا چرا شور و ماهور و ..." دستگاه" و بیات اصفهان و دشتی و ... "آواز" نامیده میشوند .
برای توضیح این مسئله نخست باید بفهیم که اصولا دستگاهها چگونه از هم شناخته می شوند و چه فرقی با هم دارند .
برای آغاز دستگاه ماهور را در نظر بگیرید ، همانطور که برای نوازندگان تار و سه تار مرسوم است و می دانند پرده های ماهور در گام دو همگی بکار هستند ( یعنی ربع پرده و نیم پرده نیستند یا به عبارت دیگر سری و کرن و بمل و دیز نیستند ) ( البته نوازندگان ویلن و کمانچه معمولا ماهور ر یا سل می نوازند که به ترتیب دو دیز و فا دیز می شوند ) حال مهمترین مسئله ای که مایه تفاوت دستگاهی از دیگری می شود خارج شدن پرده ها از حالت بکار می باشد مثلا اگر در دستگاه " ماهور دو" یا به عبارت بهتر " گام دو" نت می کرن شود حالت ایجاد شده را آواز افشاری می نامند ولی اگر نت لا کرن و سی بمل شود حالت جدید را دستگاه شور می نامند یا اگر لا کرن و می بمل شود این حالت را آواز بیات اصفهان می نامند و ... .
توجه داشته باشید که این تغییر پرده ها فقط جنبه نظری ندارد و هنگام شنیدن حتی برای کسانی که آشنا به دستگاهها نیستند ، اینکه حداقل تغییری ایجاد شده واضح است به این صورت که مثلا هنگام شنیدن ماهور احساس شادی بیشتری نسبت به شور در انسان ایجاد می شود یا دستگاه چهارگاه احساس شکوه و عظمت بیشتری نسبت به مثلا دشتی که سوزناک تر است دارد . البته این قواعد هرگز کلی نیست و اصولا موسیقی چیزی نیست که استثنا نداشته باشد . مثلا آهنگ معروف " ای ایران " در دستگاه دشتی که عموما غم انگیز است توسط استاد روح الله خالقی تصنیف شده است که کاملا حماسی است و این مسئله به توانایی و ذوق و استعداد آهنگسازان دارد که بتوانند چنین هنر نمایی ها را انجام دهند والا میتوان گفت که 90% تصنیف های دشتی سوزناک هستند مثلا آهنگهای عارف قزوینی مانند " گریه کن " و " گریه را به مستی بهانه کردم " و آهنگهای مرتضی محجوبی مانند " کاروان " و " نوای نی " و آهنگ " آه سحر" از روح الله خالقی .
حال به بیان فرق دستگاه و آوازها می پردازیم :
اصولا آوازها زیر مجموعه دستگاه ها هستند یعنی آوازها از نظر پرده هایی که نواخته می شوند مانند آن دستگاهی هستند که جزو آن هستند یعنی مثلا ابوعطا در پرده های شور نواخته می شود فقط با این تفاوت که نت شاهد تغییر کرده است ولی هرگز نمی توان ماهور را در پرده های شور نواخت مگر در مرکب نوازی که یک گوشه دلکش ماهور منطبق برگوشه شهناز شور می شود .
تقسیم بندی بدین صورت است :
1- دستگاه ماهور شامل آواز راست پنجگاه می باشد .
2- دستگاه شور شامل آوازهای دشتی ? ابوعطا ? افشاری ? بیات ترک و نوا است .
3- دستگاه همایون شامل دستگاه بیات اصفهان است .
4- دستگاه چهارگاه
5- دستگاه سه گاه
دسته بندی فوق را استاد علی نقی وزیری بنا نموده اند ولی قدما بر هفت دستگاه و پنج آواز معتقدند بدین صورت که راست پنجگاه و نوا را نیز دستگاه جداگانه به شمار می آورند ولی نوا نیز دقیقا در پرده های شور و راست پنجگاه نیز در پرده های ماهور نواخته می شود که به این علت تقسیم بندی وزیری علمی تر به نظر می رسد .
البته عده ای نیز بر نظریه دوازده دستگاه معتقند چون واقعا اگر جنبه نظری را کنار بگذاریم دستگاه ها هنگام شنیدن کاملا تفاوت می کنند و دیگر اینکه برخلاف این تقسیم بندی ها بویژه در مورد دستگاه شور آوازهای آن کاملا متفاوت و گاهی شبیه دیگر دستگاه ها هستند مثلا بیات ترک بیشتر از اینکه شبیه شور باشد مانند ماهور است و افشاری شبیه نوا و تا حدی سه گاه می باشد .
نکته دیگر اینکه اصول مرکب نوازی دقیقا مبتنی بر آگاهی از همین مطالب دارد و کسانی که بر این موارد تسلط داشته باشند براحتی می توانند از هر دستگاهی به دستگاه دیگر تغییر مقام بدهند و از نظر علمی هیچ محدودیتی برای مرکب نوازی وجود ندارد هر چند که تا کنون این کار برای همه دستگاهها مرسوم ( یا به عبارت بهتر اختراع نشده است ) نشده است ولی برای مثال اخیرا مرکب نوازی از همایون به بیات ترک که اینجانب تاکنون نشنیده بودم توسط مرحوم ایرج بسطامی اجرا شده است که بزودی مقاله ای در مورد مرکب نوازی های معمول و آنهایی که نوآوری دارند با ذکر مثال خواهم نوشت .
 

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
چگونه گوشه ها را بشناسيم ؟

چگونه گوشه ها را بشناسيم ؟

چگونه گوشه ها را بشناسيم ؟
اين پرسش بسياري از نو هنرآموزان است که چگونه مي توان گوشه ها را از همديگر باز شناخت ؟
اصولا مي توان گوشه را به سه دسته تقسيم کرد :
1- گوشه هاي اصلي
: که بر يک نت ويژه تاکيد مي کنند .
از آنجا که گام هر دستگاهي طبيعتا از هفت نت تشکيل مي شود هر دستگاهي مي تواند داراي هفت گوشه اصلي نيز باشد که هميشه اولين گوشه را که تاکيد بر اولين نت گام ميکند را " درآمد " مي نامند و گوشه هاي ديگر را گذشتگان بر اساسي که علت بسياري از آنها متاسفانه امروزه بر ما نامعلوم است نامگذاري کرده اند . براي مثال نت دوم گام ماهور گوشه " داد " ناميده شده است .
ولي البته جاي بعضي گوشه ها نيز مانند جدول تناوبي مندليف که نخست بسياري از خانه هاي آن خالي بود و سپس کشف شد اکنون خالي است براي نمونه استاد وزيري براي نت دوم گام چهارگاه گوشه اي اختراع کرده اند ( نقل قول و اجرا از آقاي کيوان ساکت در برنامه نيستان راديو فرهنگ )
وبژگي گوشه هاي اصلي اين است که خود داراي گوشه هاي فرعي مي باشند مثلا :
گوشه چکاوک در همايون شامل ني داوود، گوشه حجار در ابو عطا شامل چهار پاره
2- گوشه هاي مرکب نوازي :
از اين گوشه ها براي تغيير دستگاه استفاده ميشود ، مانند :
گوشه دلکش در ماهور براي رفتن به شور
گوشه شکسته در ماهور و بيات ترک براي رفتن به افشاري
گوشه راک در ماهور براي رفتن به بيات اصفهان
گوشه عشاق در اصفهان براي رفتن به شور
3- گوشه هاي ريتميک :
اين گوشه ها خود بر دو نوع هستند :
الف - گوشه هائي که داراي ساختار ملوديک و ريتم هستند و مي توان آنها را در غالب بسياري از دستگاهها و گوشه هاي اصلي ديگر اجرا کرد مانند گوشه هاي : کرشمه و چهار پاره و زنگوله و مثنوي و ساقي نامه و عراق و ...
ب ? گوشه هائي که داراي ريتم هستند ولي فقط در يک دستگاه و گوشه خاص اجرا مي شوند ، مانند : رامکلي در ابوعطا ، ليلي مجنون و بختياري در همايون ، سوز و گداز در اصفهان ، شهابي و مهرباني در بيات ترک و ...
1- گوشه كرشمه :
بطور ساده اين گوشه داراي وزن شعري " مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات " است
که مثلا اين اشعار را ميتوان براي آن در نظر گرفت :
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت
مگر مرا که همان مهر اول است و زبادت

چو بشنوي سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نئي دلبرا خطا اينجاست
که ميتوان آن را در همه دستگاه ها و همه گوشه ها اجرا کرد

براي نمونه به اجراهاي زير گوش کنيد :
الف) سه تار استاد حسين عليزاده بر اساس رديف ميرزا عيدا... در دستگاه هاي گوناگون
http://sarapoem.persiangig.ir/link7/gol%20ha%20gol%20ha/music%20asile%20irani/Harmonia_ir%20%20هارمونی_files/listen.gif
ب)ويلن استاد همايون خرم در بيات ترک
http://sarapoem.persiangig.ir/link7/gol%20ha%20gol%20ha/music%20asile%20irani/Harmonia_ir%20%20هارمونی_files/listen.gif
ج)آواز استاد محمود کريمي در دستگاه شور
http://sarapoem.persiangig.ir/link7/gol%20ha%20gol%20ha/music%20asile%20irani/Harmonia_ir%20%20هارمونی_files/listen.gif
د) آواز استاد شجريان در برنامه گلهاي تازه 133 در دستگاه شور .
 

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح کوتاه دو اصطلاح:

شرح کوتاه دو اصطلاح:

ساقی نامه
این گوشه به صورت آموزشی است و توضیحات استاد عباس کاظمی درباره جزییات گوشه ، در میان آن شنیده می شود. این گوشه بعد از کسالت و سکته استاد کاظمی ضبط شده است و به علت مشکل تنفسی بابت مریضی ، آواز کمی سریع تر اجرا شده است.
ساقی نامه را نخستین بار ، فردوسی در شاهنامه ابداع کرده و وزن و گویش حماسی آن مورد اقبال نظامی و دیگر شاعران قرار گرفته است. ساقی نامه های فردوسی در میان شاهنامه ، منبع الهام نظامی ، برای سرودن ساقی نامه های خویش بوده است. وبه همین ترتیب دیگران نیز از نظامی راه جستند و ساقی نامه تبدیل به سبکی در شعر کلاسیک ایران شد.
وجه تسمیه واژه گوشه در موسیقی اصیل ایرانی :
در تعزیه و تعزیه خوانی ، هر کس دارای وظایفی بوده است. تعزیه گردان ها ( کارگردان های امروزی ! ) معمولا نقش " شمر " را در صحنه اجرا می کردند و شرح وظایف دیگران نیز به عهده آنان بوده است. هر کسی در صحنه تعزیه ، جا و مکان مخصوص به خود را داشته و در "گوشه ای" از صحنه ، برای ایفای نقش خود می ایستاد. که نقش خود را با آواز مربوطه ، اجرا می کرد.
مثلا حضرت زینب " دشتی " و حضرت عباس " چهارگاه " می خواند. برای جلوگیری از اشتباه ، هر ? گوشه ? صحنه ، آواز مخصوص به خود را داشت و تعزیه گردان ، اجرای هر گوشه را به عهده یک نفر می گذاشت.
 

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهارگاه ، دستگاه ایرانی * ابوعطا ،آواز مردمی

چهارگاه ، دستگاه ایرانی * ابوعطا ،آواز مردمی

دستگاه چهارگاه :
دستگاه چهارگاه از نظر علم موسیقی یکی از مهمترین و زیباترین مقامات ایرانی است. گام آن مانند شور و همایون پایین رونده و مثل گام ماهور و اصفهان بالارونده می باشد، چرا که در دو حالت محسوس است. یعنی می توان گفت که این گام، مخلوطی از گام سه گاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، ماهور تبدیل به چهارگاه می شود.
درآمد چهارگاه با صدای ادیب خوانساری و تار ابراهیم سرخوش

در گام چهارگاه همیشه دو علامت نیم پرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شده اند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارتند از : دو نیم بزرگ ، سوم بزرگ ،چهارم درست ، پنجم درست ، ششم نیم بزرگ ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگهای آن هم با یکدیگر برابر است. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راست کوک "دو" است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت "لا" بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله به راحتی می توان آن را از سایر گامها تشخیص داد.


از میان مقامات ایرانی و بخصوص موسیقی مشرق زمین، شور، سه گاه و چهارگاه هستند که از این میان، مقام چهارگاه از همه مهمتر است. چهارگاه را گامی کاملاً ایرانی و خالص می دانند. این گام با گام بزرگ (ماژور) ارتباط دارد چرا که مانند گام بزرگ بالا رونده است. سوم بزرگ مانند گام بزرگ است_ دانگهایش مثل گام بزرگ (ماژور) مساوی بوده و فاصله ی آخر آنها نیم پرده است_ و همین طور فاصله ی هفتم آن مانند هفتم گام بزرگ است و فاصله ی محسوس تا تونیک نیم پرده می باشد.
مخالف چهارگاه با صدای رامبد صدیف

از طرف دیگر این چهارگاه با گام کوچک (مینور) نیز ارتباط دارد و به طریقی تمامی گامهای مختلف در یک جا جمع شده اند و بهترین صفات هر گام را انتخاب کرده تا گام چهارگاه را با صفات عالی تشکیل دهد. گام چهارگاه هم از نظر آوایی و هم گوشه های مشترک، شباهت زیادی با گام سه گاه دارد. چهارگاه در گوشه زابل، کمی به اوج می رود. این گوشه با این که نت شاهد و ایست ثابتی ندارد ولی از حالت ریتمیک و ضربی بالایی برخوردار است ولی از این نظر، هیچ وقت به پای گوشه مخالف نمی رسد. مخالف اوج زیبایی چهارگاه است. حصار گوشه ای است که در عین زیبایی، کمی از نظر کوک برای نوازندگان بخصوص سنتورنوازان، مشکل ساز می شود. زیرا برای اجرای این گوشه در ادامه ردیف چهارگاه، بایستی نت "فا" را دیز کوک کرد (البته در راست کوک). یعنی نت فا، نیم پرده زیر می شود. این گوشه تا حدودی معادلات چهارگاه را به هم می ریزد و برای اینکه بتوان به ادامه ردیف پرداخت، بایستی فرودی مجدد به درآمد داشته باشیم. گوشه منصوری نیز معمولاً پایان بخش دستگاه چهارگاه است. حالات کرشمه، بسته نگار، حزین و زنگ شتر، به زیبایی در تمام چهارگاه، خودنمایی می کنند.
گوشه زابل با نوازندگی سه تار استاد سعید هرمزی

آواز چهارگاه نمونه جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ملی ماست. چرا که درآمد آن مانند ماهور، موقر و متین است و شادی و خرمی خاصی دارد. در ضمنی که آواز زابل در همه دستگاه ها و در اینجا حزن و اندوه درونی در آواز ما دارد. آوازی نصیحتگر ، تجربه آموز و توانا مانند همایون دارد و آواز مویه و منصوری غم انگیز و حزین است. پس این دستگاه نیز به دلیل کمال خود هم گریه و زاری می کند و هم شادی می آفریند و گاهی مسرور و شادمان است و گاهی نیز غم انگیز و دلشکسته و با توشه ای از متانت و وقار عارفانه شرقی.
اما روی هم رفته چهارگاه را می توان دستگاهی محسوب کرد که مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا دار است.از ناکامی ها و نا امیدی ها اشک غم می ریزد و در شادی ها و خوشی ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی میهنی و حماسی است به طوریکه به زیبایی می تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده بوجود آورد. نوازندگی در این دستگاه با هر یک از سازهای ایرانی، زیبایی خاص خود را دارد ولی هنگامی که تارنوازی به اجرای چهارگاه می پردازد، چیز دیگری است.
آواز ابوعطا :
ابوعطا از مهمترین ملحقات شور به حساب می آید و نیز از کامل ترین آنها. انسان با گوش دادن به ابوعطا کمی به فکر فرو می رود و به مسائل فلسفی پیرامونش می اندیشد. به این ترتیب تا اندازه ای می توان نتیجه گرفت, کسانی که بیشتر به آواز ابوعطا علاقه دارند و آن را بیشتر از سایر دستگاهها گوش می دهند, انسانهای نسبتا گوشه گیر اند که دراویش هم از آنها مستثنا نیستند. تونیک (نت شاهد) این آواز, نت "دو" بوده (البته در راست کوک) و مشخص ترین حالت آن, اجرای صعودی سه نت لا- سی - دو (یعنی یک پرده پایین تر از آواز دشتی) است. این آواز معمولا از نت های "لا" یا "سل" آغاز شده و با همین نت ها نیز ختم می شود.از نظر نت شاهد و نت ایست, آواز ابوعطا با دستگاه نوا, مشابه است.
آواز ابوعطا با صدای استاد رضاقلی میرزاظلی

آواز ابوعطا از نظر حالت موسیقایی, مشابهت زیادی با موسیقی عربی دارد و شاید در طول تاریخ, از یکدیگر بهره هایی نیز برده باشند. گوشه بسیار مفصل و در عین حال زیبایی در ابوعطا وجود دارد که به "حجاز" معروف است که به عنوان اوج آن محسوب می شود. بسیاری از موسیقیدانان گذشته و حتی حال, این گوشه را یک آواز مستقل از ابوعطا می دانند. نت شاهد این گوشه که حالت ضربی بسیار جالبی نیز دارد, "ر" است (مانند آواز دشتی) به همین دلیل, به راحتی می توان از این گوشه وارد آواز دشتی شد و مرکب نوازی و یا مرکب خوانی پرداخت.
بسیاری حجاز را با دشتی اشتباه می گیرند, در حالیکه در حجاز هرگز "ر" کُرن استفاده نمی شود. اوج زیبایی ابوعطا, در حجاز نمایان می شود و می توان گفت که تقریبا حالتی کوچه بازاری و عامه پسند دارد و برای فهم آن, نیازی به تامل کردن نیست. حالت "کرشمه" و "حزین" در ابوعطا بسیار دلنشین است. تقریبا تمامی گوشه های ابوعطا حالتی متفاوت با درآمد ابتدایی دارند و معمولا نت شاهدشان, نت ثابت و مشخصی است. به همین خاطر تمییز دادن گوشه های ابوعطا از یکدیگر, کار آسانی می باشد.
تصنیف قدیمی ابوعطا

فرود ابوعطا به تمامی ملحقات شور و حتی برخی از دستگاههای دیگر, امکان پذیر است ولی به مهارت خواننده و نوازنده بستگی دارد. شاید تمامی گوشه های ابوعطا, حالت ضربی نداشته باشد, اما از گوشه هایی چون "چهارباغ (چهارپاره)" و حجاز, بسیار در ساخت ضربی و تصنیف استفاده می شود.
تصنیف قدیمی :
ما در خلوت به روی غیر ببستیم
از همه باز آمدیم و با تو پیوستیم
در همه چشمی عزیز و پیش تو خاریم
در همه عالم بلند و پیش تو پستیم
مردم هوشیار از این معامله دورند
شاید اگر عیب ما کنند که مستیم
 

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
راست پنجگاه

راست پنجگاه

راست پنجگاه

این دستگاه پرمسئله ترین آواز ایرانی است .
چرا ؟
چون این دستگاه مدتها به دلایلی اجرا نمی شده !
چرا ؟
چون این طور شایع شده بود که دستگاه واقعا مشکلی است و کسی را یارای از عهده بر آمدن آن نیست ؟! مگر استادان استخوان خرد کرده و ... !
نخستین اجرای رسمی راست پنجگاه در جشن هنر شیراز در سال 55 در شیراز توسط هنرمندان ارجمند شجریان و لطفی انجام شد و البته از آن تاریخ تا کنون به نوعی "مد" شده است و همه هنرمندان سعی می کنند ، یک بار هم که شده آن را اجرا کنند تا مهارت خود بر ردیف موسیقی را به دیگران نشان بدهند .
اما سوال اینجاست که مشکل اجرای راست پنچگاه چیست ؟
از نظر پرده بندی راست پنجگاه کاملا شبیه ماهور است بطوریکه شنونده ناآشنا این دو را عموما اشتباه می گیرد .
* جالب است بدانید از نظر اجرا با ساز ، اصولا آوازهایی مشکل ترند که فاصله بین پرده های آنها بیشتر باشد که شامل همایون و بویژه چهارگاه می شود . (که قطعا نوازندگان ساز ، مخصوصا تار نوازها این مطلب را تایید می کنند)
پس فرق راست پنجگاه و ماهور چیست ؟
راست پنجگاه دستگاهی است که تحریرها در آن پایین رونده هستند در حالیکه ماهور برعکس بالا رونده هستند .
که این مسئله نیز قطعا نباید مشکلی باشد .
اما تنها نکته ای که هنر راست پنجگاه می باشد مرکب نوازی و مرکب خوانی در آن است بطوریکه از قدیم رسم بوده که کسی که همه آوازها را به خوبی فرا می گرفته به عنوان پایان دوره راست پنجگاه را آموزش می دیده ، که نوعی تمرین برای مرکب خوانی نیز بوده است .
ولی از آنجا که گام ماهور و راست پنجگاه دقیقا یکی است پس باید منطقا همان کارهایی که در راست می توان انجام داد در ماهور هم انجام داد که البته انجام هم می شود .
یعنی در ماهور هم می توان مرکب خوانی های زیر را انجام داد :
* از شکسته به افشاری
- که بعدا می توان به عراق و از آنجا به بیات ترک هم رفت .
* از دلکش به شور
- و با اجرای گوشه های قرچه ، رضوی ، حسینی و ... ، همه گوشه های شور را اجرا کرد .
- البته با ورود به شور عملا راه اجرای دشتی و ابوعطا هم باز می شود .
* از راک به اصفهان
- از اصفهان به مخالف سه گاه و ...
- یا از اصفهان به عشاق و سپس شور رفت و ...
که دقیقا همان کارهایی است که در راست پنجگاه هم انجام می دهند .
اصولا مرکب نوازی بر پایه های علمی استوار است و با دانستن راه درست با تمرین می توان از همه دستگاهها به بقیه دستگاهها وارد و خارج شد .
بنابراین می بینید که راست پنجگاه هیچ پیچیدگی نسبت به ماهور و یا سایر آوازها ندارد و این مطلب با اجراهای فراوانی که اخیرا نیز از آن انجام شده به اثبات رسیده است ؛ مانند :
شجریان : راست پنجگاه ? چشمه نوش - فریاد
گلپا : اجرای خصوصی با میلاد کیایی در آمریکا
ایرج بسطامی : فسانه با کیوان ساکت
ناظری : (نیز چند سال پیش آن را اجرا کرده بود که نام آلبوم را فراموش کرده ام ).
افتخاری : مقام صبر با مشکاتیان
و... حتی با ساز هم بسیار اجرا شده که نمونه حاضر (آلبوم "بهار گلها" با اجرای هنرمندانه استادان جواد معروفی و همایون خرم) یکی از آنهاست و یا :
احمد عبادی در آلبوم دو نواره .
همایون خرم و جلیل شهناز در مجموعه 12 مقام .

* پایان سخن اینکه به خاطر عدم آگاهی کافی عموم ، عده ای راست پنجگاه (و همچنین نوا) را در حد پیچیده ترین آواز ایرانی بالا برده اند و از دسترس هنرجویان آن را خارج کرده اند در حالیکه همانطور که گفته شد این مسئله اصولا واقعیت ندارد و یا دست کم به آن پیچیدگی های گفته شده نمی باشد و اگر آسان تر نباشد ، مشکل تر هم نیست .
 

atousa_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
آواز دشتی

آواز دشتی

آواز دشتی
متعلق به کدام ناحیه ایران است ؟
دشتی از زیباترین متعلقات آواز شور به حساب می آید که آن را آواز چوپانی نیز نامیده اند. این آواز با اینکه غم انگیز و دردناک است اما در عین حال بسیار لطیف و ظریف می باشد. غم و حزنی که در آواز دشتی وجود دارد می تواند ناشی از فراق یار ، رنج و سختی زمانه یا حتی از عشق به میهن و وطن پرستی و ... باشد. در خواندن این آواز احساس نقش مهمی را ایفا می کند و باید ادای شعر و تحریر ها از دل و جان آدمی برخیزد تا لاجرم بر دل نشیند.
آواز دشتی با صدای : استاد حسین طاهرزاده و ساز استاد نور علی برومند

آواز دشتی به طور کلی دارای دو منطقه اصلی درآمد و اوج می باشد که متغیر بودن نت شاهد در دشتی از ویژگی های مهم این آواز تلقی می گردد. تنوع تحریر در آواز دشتی بسیار زیاد است به طوری که بسیاری از تکنیک ها و مهارت های آوازی در اجرای گوشه ها مورد استفاده قرار می گیرند. هر چند که آواز دشتی امروزه در بین مردم گیلان رواج یافته و گوشه هایی مانند دیلمان و گیلکی متعلق به شمال ایران است ، اما اصل آواز دشتی متعلق به منطقه دشتی و ناحیه دشتستانی در جنوب کشور است و نغمه دردهای زمانه و روزگار پر از مشقت و سختی عشایر و چوپانان و مردمان کوهپایه نشین زاگرس است :

منطقه دشتی و ناحیه دشتستان در کوهپایه های زاگرس

منطقه دشتی شامل روستاهای دشتی ، شهرهای سروستان ، برازجان ( دشتستان ) ، شهرستان دشتی ( به مرکزیت خورموج ) و ... می باشد که در قسمت شرقی استان بوشهر و منطقه جنوبی و غربی استان فارس امروزی است. ( شهر و زادگاه ابا و اجدادی من نیز در همین منطقه واقع شده است. )
روستای دشتی، سومین روستا از روستاهای صحرای باغ در لارستان استان فارس است که بعلت واقع شدن در دشت گسترده‌ای روستا " دشتی " نامیده شده است. بعضی‌ها می‌‌گویند که مردمان دشتی در واقع بخشی از دشتی بزرگ بوده که از بوکات فارس قدیم بوده است که اکنون در شهرستانی به همین نام(شهرستان دشتی با مرکزیت خورموج در استان بوشهر قرار دارد) مهم‌ترین دلیل این است که مردم آبادی دشتی به گویش اصیل دشتی که یکی از اصیل‌ترین گویشهای ایرانی است صحبت می‌کنند، بنا براین این منطقه دشتی نامیده شده است.اما بعضی دیگر می‌‌گویند چون در دشتی واقع شده است، نامش دشتی گذاشته اند. دشتی در ۴ کیلومتری غرب روستای زروان قرار گرفته است. امروز روستای دشتی بعد از عماده ده بزرگ‌ترین روستای صحرای باغ به شمار می‌‌آید. شهرستان دشتی نیز[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در شرق استان بوشهر واقع گرديده و مركز اين شهرستان شهر فرهنگي خورموج باتاريخي بسيار كهن است كه وجود اماكني تاريخي كه به قرن ها قبل باز ميگردد گوياي تاريخ كهن اين ديار است :[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif][/FONT]


برخی از مناظر و اماکن تاریخی و آثار باستانی منطقه دشتی و ناحیه دشتستان

افراد عالم و هنرمندان بسیاری متعلق به این ناحیه از خاک ایران هستند از جمله شاعر معروف : فایز دشتی و یا علی دشتی ( نویسنده معاصر ) و ... اما در آواز ،استاد غلام رضا دادبه ( ۱۲۹۹ - ۱۳۸۰ ) یکی از مفاخر هنری این ناحیه است. او در سال ۱۲۹۹ شمسی در اصفهان متولد شد. از یازده سالگی به خواندن آواز پرداخت و به گفته یکی از بستگانش از محضر سید رحیم اصفهانی نیز بهره برده است. او که دارای اصلیت دشتستانی است از جوانی به آواز دشتستانی علاقه داشت و به تحقیق در نمونه های این آواز پرداخت و آن ها را جمع آوری کرد و در خواندن این آواز ها به سبک و شیوه خاص خود دست یافت. برخی از این آواز ها را نیز با نام مستعار " جهان سوز " در برنامه های رادیو خوانده است. محمد رضا شجریان شیوه دشتستانی را در محضر او آموخته است. غلام رضا دادبه در نهم مرداد ماه ۱۳۸۰ درگذشت.
آواز دشتستانی با صدای استاد غلام رضا دادبه ( جهانسوز )


استاد غلامرضا دادبه ( جهانسوز )
 

raha

مدیر بازنشسته
دستگاه های موسیقی ایرانی

دستگاه های موسیقی ایرانی

موسیقی سنتی ایران از دستگاهها، ملحقات یا متعلقات و گوشه های موسیقی تشکیل شده است. دستگاه از دو واژه ی (دست)و (گاه)تشکیل شده و مانند لغت پهلوی ((دستان)) در موسیقی دوران ساسانی، به نوعی موسیقی که با دست اجرا می شود، اشاره می کند.

دستگاه در موسیقی ایرانی، عبارت است از یک توالی از پرده‌های مختلف موسیقی ایرانی که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال می‌دهد.

دستگاه از دو واژهٔ «دست» و «گاه» به معنای مکان، زمان و نغمه تشکیل شده و مانند واژهٔ پهلوی «دستان» در موسیقی دوران ساسانیان به گونه‌ای موسیقی که با دست اجرا می‌شود، اشاره می‌کند. دستگاه را به معنای وسیعتر می توان به راژمان تعبیر کرد. چه از این حیث نیز موسیقی ایرانی به راژمان کامل یونانی شباهت دارد که در موسیقی قدیم یونان شامل دستگاههای دورین، فریژین، لیدین و ملحقات آنها مانند هیپودورین و هیپوفریژین و غیره بوده است. یک دستگاه موسیقی از نظر قالب، قطعه ای کامل است و مانند سونات و سنفونی دارای قواعد و قسمتهای مختلفی است که با ساز و آواز اجرا می شود.در موسیقی غربی، معمولآ قطعاتی که به وسیله ساز یا ارکستر نواخته می شود با موسیقی آوازی فرق دارد. اما در دستگاه موسیقی ایرانی، آواز قسمت اصلی و مرکزی موسیقی است و قسمتهای پیشین آواز(پیش درآمد و چهار مضراب) و قسمتهای بعدی آواز(تصنیف و رنگ) در حقیقت به طور مقدمه یا خاتمه موسیقی، به آن بستگی دارد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه * موسیقی تشکیل شده‌است. معمولاً اجرا از درآمد دستگاه آغاز شده، به گوشه اوج یا مخالف دستگاه می‌رسد و سپس با فرود به گوشه‌های پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگ به پایان می‌رسد.

موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه است که همچنین پنج آواز هم از متعلقات آنها به شمار می‌روند:

* دستگاه شور (شامل ۱۵ گوشه)
o آواز ابوعطا (شامل ۹ گوشه)
o آواز افشاری (شامل ۹ گوشه)
o آواز بیات ترک(شامل ۱۲ گوشه)
o آواز دشتی (شامل ۹ گوشه)
* دستگاه سه‌گاه(شامل ۱۰ گوشه)
* دستگاه چهارگاه(شامل ۱۰ گوشه)
* دستگاه همایون(شامل ۱۲ گوشه)
o آواز اصفهان (شامل ۱۱ گوشه)
* دستگاه ماهور(شامل ۲۰ گوشه)
* دستگاه نوا(شامل ۱۴ گوشه)
* دستگاه راست‌پنج‌گاه(شامل ۱۴ گوشه)

-----------------
*
گوشه که گاهی به آن مقام (در شباهت با موسیقی عربی و ترکی) نیز گفته می‌شود، از اساسی‌ترین مؤلفه‌های هویت موسیقی ایرانی است. گوشه‌ها قطعه‌های ثبت شده از موسیقی سنتی ایرانی هستند که در طول زمان توسط استادان موسیقی ایرانی گردآوری شده و به هنرجویان آموخته می‌شود.
هر دستگاه موسیقی سنتی دارای تعدادی گوشه است که توسط استادان مختلف به شکل‌های متفاوت ولی بسیار مشابه ثبت شدهاند. منبع جمع‌آوری گوشه‌ها، عموماً قطعات نواخته شده در میان نوازنده‌های بومی نواحی مختلف ایران است.
 

raha

مدیر بازنشسته
دستگاه شور

دستگاه شور

دستگاه شور، از دستگاه‌های موسیقی ایران است.

غالب آوازهایی که خواننده آموزش ندیده ایرانی می‌خواند در یکی از مایه‌های این دستگاه می‌گنجد، از این رو این دستگاه را مادر موسیقی ایرانی هم خوانده‌اند.

در میان دستگاه‌های ایرانی شور از همه گسترده‌تر است. زیرا هر یک از دستگاه‌ها، دارای یک عده آوازها و الحان فرعی‌ست ولی شور غیر از آوازهای فرعی دارای ملحقاتیست که هر یک به تنهایی استقلال دارد. آوازهای مستقلی که جزء شور محسوب می‌شود و هر یک استقلال دارد از این قرار است: ابوعطا، بیات ترک، افشاری، بیات کرد و دشتی.

آواز بیات ترک در پرده‌های شور نواخته می‌شود و جزو ملحقات آن طبقه بندی می‌شود، ولی چون از نظر شنوایی حسی شبیه دستگاه ماهور ایجاد می‌کند، برخی قایل به طبقه بندی آن تحت دستگاه ماهور هستند.

در مکتب آوازی اصفهان آواز بیات ترک در مشتقات دستگاه ماهور به حساب می‌آید اما در مکتب تهران، مایه بیات ترک را جزء دستگاه شور به حساب می‌آورند.


آواز ابوعطا

آواز ابوعطا، یکی از آوازهای چهار گانهٔ متعلق به شور در موسیقی امروز (به همراه افشاری، دشتی و بیات ترک) است. ابوعطا با القاب دیگری مانند سارنج (صلحی) و دستان عرب نیز شناخته می‌شود.انسان با گوش دادن به ابوعطا کمی به فکر فرو می رود و به مسائل فلسفی پیرامونش می اندیشد.

گام آن با گام شور یکی است و تنها اختلاف آن با شور در توقّف مکرّر ابوعطا روی درجهٔ چهارم (نت شاهد) و درجهٔ دوم (نت ایست) می‌باشد و درجهٔ پنجم ثابت است. در نغمهٔ ابوعطا، نت متغییر وجود ندارد.

در ردیف موسیقی موسی معروفی گوشه‌های ابوعطا بعد از شش درآمد، عبارت‌اند از: محمد صادق خانی، کرشمه، سیخی، تک مقدم (که نوعی تحریر است)، حزین، حجاز (که در سه قسمت ذکر گردیده و مهم‌ترین گوشهٔ ابوعطاست)، بسته نگار، بغدادی (که شبیه حجاز است)، دوبیتی، شمالی، چهار باغ، گبری، رامکلی، فرود و مثنوی.

در ردیف منقول ابوالحسن صبا، گوشهٔ خسروشیرین نیز در ابوعطا ذکر شده‌است. آواز ابوعطا در میان مقام‌های قدیم به چشم نمی‌خورد اما از مقام‌های قدیم، فواصل جان فزا، بوستان و حسینی با ابوعطا مطابقت دارند. این آواز چند گوشه هم که نامهای بخصوص دارد نواخته می‌شود که از همه مهمتر حجاز است که نخست روی درجه پنجم گام شور می ایستد و سپس بدرجه اول گام شور فرود می آید، ابوعطا در محدودهٔ حجاز دارای نغمه‌هایی نزدیک به الحان عربی است. اما آواز ابوعطا خود مورد پسند و به ذوق ایرانیان است.

یکی از آثار معروف در این دستگاه، آلبوم عشق داند اثر محمدرضا شجریان و محمدرضا لطفی است.

این آواز در ردیف میرزا عبداللّه دارای گوشه‌های زیر است:

* رامکِلی
* درآمد
* سَیَخی
* حجاز
* بسته‌نگار
* چهارپاره
* گَبری


آواز افشاری

آواز افشاری، منسوب به ایل افشار از طوایف ترک ایرانی و از متعلقات چهارگانهٔ دستگاه شور (به همراه ابوعطا، دشتی و بیات ترک) است. افشاری آوازیست محزون و غم انگیز و دارای حالتی بسیار خوش و دلپسند میباشد.

گام افشاری به سه‌گاه نزدیکتر از شور است. در افشاری درجهٔ چهارم دستگاه شور نت شاهد و درجهٔ دوم آن نت ایست و درجهٔ پنجم نت متغییر محسوب می‌گردد.

افشاری را مملو از شکایات و غم و اندوه دانسته‌اند. الحان و نغمات (گوشه‌های) افشاری بعد از درآمدهای مختلف عبارت‌اند از: کرشمه، جامه‌دران، بسته‌نگار، قرایی، مثنوی پیچ، نهیب (نحیب)، عراق (برومند، صبا)، حصار (کریمی)، مسیحی (موسی معروفی)، تخت طاقدیس و صدری (صبا)، قره‌باغی (کسایی)، آقا حسینقلی (صلحی) و شاه ختایی (شر-مو).

میان قطعاتی که در موسیقی ایرانی، مطابق سبک معمول ساخته شده روی تنیک افشاری کمتر فرود آمده‌اند؛ بلکه همیشه روی تنیک شور رفته‌اند. البته فرود بر تنیک افشاری یک قرارداد معمول نیست.

فواصل افشاری: دوم بزرگ، سوم نیم بزرگ، چهارم و پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم کوچک و هنگام است.

از متعلقات مهم افشاری، عراق است که در ماهور هم نواخته می‌شود و درین جا صورت تغییر مقام را پیدا میکند. افشاری بوسیله آواز رهاب (رهاوی یا راهوری ) به شور برمیگردند. نغمه مثنوی هم به سبکی خاص در افشاری نواخته می‌شود که مثنوی پیچ نام دارد.

گوشه‌ها

* درآمد
* جامه دران
* حصار
* عراق
* حزین
* قرایی
* صدری
* مثنوی

آواز بیات ترک
آواز بیات ترک یا بیات زند از آوازهای چهارگانه دستگاه شور است که از لحاظ رابطهٔ فواصل با درآمد، قدری یکنواخت به گوش می‌رسد. نُت شاهد آن، درجهٔ سوم گام شور، و نت ایست آن، درجهٔ هفتم آن است.
هم رود زنان به زخمه راندن//هم فاختگان به زَند خواندن

بیات ترک به دلیل نزدیکی به ماهور، قابلیت اجرایی بسیاری از گوشه‌های ماهور را دارد. بیات ترک تنوعی در تغییر بنیهٔ شور است که در انتها نیز به شور ختم می‌شود؛ زیرا اختلافی در فواصل شور و ترک (با علامت تغییر دهنده) وجود ندارد.

فواصل بیات ترک را دوم و سوم بزرگ، چهارم و پنجم درست، ششم بزرگ، هفتم نیم بزرگ و هنگام تشکیل می‌دهند که با رعایت تطابق فواصل با مقام ملایم دلگشا در موسیقی مقامی منطبق است.

گوشه‌ها

آواز بیات ترک در ردیف میرزا عبدالله شامل گوشه‌های زیر است:

* درآمد اول
* دوگاه، فرود
* درآمد دوم
* درآمد سوم
* حاجی حسنی
* بسته‌نگار
* زنگوله
* خسروانی
* نغمه
* فِیلی
* مهربانی
* جامه‌دران
* مهدی ضرّابی
* روح‌الارواح


آواز دشتی:
آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور است که آن را آواز چوپانی نیز نامیده اند. این آواز با اینکه غم انگیز و دردناک است اما در عین حال بسیار لطیف و ظریف می باشد.

آواز دشتی به طور کلی دارای دو منطقه اصلی درآمد و اوج می‌باشد که متغیر بودن نت شاهد در دشتی از ویژگی‌های مهم این آواز تلقی می گردد. تنوع تحریر در آواز دشتی بسیار زیاد است به طوری که بسیاری از تکنیک‌ها و مهارت‌های آوازی در اجرای گوشه‌ها مورد استفاده قرار می گیرند.

هر چند که آواز دشتی امروزه در بین مردم گیلان رواج یافته و گوشه هایی مانند دیلمان و گیلکی متعلق به شمال ایران است، اما اصل آواز دشتی متعلق به منطقه دشتی و ناحیه دشتستان در جنوب کشور است و نغمه دردهای زمانه و روزگار پر از مشقت و سختی عشایر و چوپانان و مردمان کوهپایه نشین زاگرس است.

از مشهورترین آثار در آواز دشتی به سرود ای ایران اثر روح‌الله خالقی می‌توان اشاره کرده، عارف قزوینی نیز بسیاری از تصنیف‌های خود را در این آواز ارایه کرده است.

آواز دشتی را معمولاً در تار و سه‌تار با کوک لا («ر، لا، سل، دو») اجرا می‌کنند. یوسف فروتن آن‌را در کوک «ر، لا، فا، دو» اجرا می‌کرد.

گوشه ها:
*بیدگانی
*دیلمان
*دشتی حاجیانی
*بوسلیک
*چوپانی
*غم‌انگیز
*مثنوی
*گیلکی
*کوچه باغی
*سملی
*سارنگی
*شهرآشوب
 

زردتشت

عضو جدید
درود بر شما
به راستی لذت بردیم
بنده هم تار و سه تار میزنم هر کمکی هست بنده در خدمتم
در ضمن در خصوص ردیف شناسی من کتاب استاد خالقی نظری بر موسیقی جلد یک و دو رو توصیه میکنم و بعد اون کتاب موسیقی دستگاهیی ایران از استاد مجید کیانی رو بخونین دیگه جای هیچ شبه ای نمیمونه
اگر هم دوستان دست به ساز هستن همون ردیف میرزا عبدالله رو هر روز 4 تا گوششو بزنن که دیگه فبها..
 
  • Like
واکنش ها: ?Why

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
دستگاه‌هاى موسیقى ایرانى

دستگاه‌هاى موسیقى ایرانى

در تاریخ موسیقى ایرانى دو نظام مختلف بچشم مى‌خورد. یکى نظام ادوارى است که در آن همه آهنگ‌ها و بطورکلى موسیقى ایرانى را شامل مجموعه‌هایى بنام ادوار مى‌دانستند و براى آنها قواعد و ساختار ویژه‌اى قائل بودند و دیگرى نظام دستگاهى است که بعد از نظام ادوارى بنیان گرفته و در هفت گروه بنام دستگاه قرار دارد.

نظام ادوارى ظاهراً تا سده ۱۳ هجرى (۱۹ میلادی) استمرار یافته و سپس جاى خود را به نظام دستگاهى داده است. نظام ادوارى نظامى بود علمى و منطقى که زیرساز هنرى استوارى داشت و معلوم نیست چه دلیل و انگیزه‌اى موجب تغییر آن شده است. بهترین و کامل‌ترین اثرى که مى‌تواند نظام ادوارى را توجیه و تفسیر کند، کتاب‌الادوار صفى‌الدین ارموى است.

دستگاه ایرانى هم ردیف راگاى هندى یا مقام در موسیقى ترکى – عربى است و در غرب به مُد ترجمه مى‌شود؛ اما هیچیک از آنها مفهوم درست یک دستگاه را نمى‌رساند. شرایط زندگى در دوران معاصر، اجراهاى کوتاه‌تر و مختصرتر را اقتضا مى‌کند. و اجراهاى دراز مدتى که در گذشته از خواننده و نوازنده، انتظار مى‌رفت وجود ندارد. لذا دستگاه‌هاى مطوّل قرن نوزده به‌تدریج مختصرتر عرضه مى‌شوند.

نخستین کتابى که در آن نظام دستگاهى به تصریح دیده مى‌شود، بحورالالحان فرصت شیرازى تألیف محمد نصیر حسینى ملقب به فرصته‌الدوله است که در سال ۱۳۳۹ هـ . ق درگذشته است.
تغییر نظام ادوارى به نظام دستگاهى در موسیقى ایرانى باید در فاصله سال‌هاى ۱۲۷۸ تا ۱۳۲۲ یا به‌عبارت دیگر در اواخر سده سیزدهم تا حدود نیمه سده چهاردهم هجرى صورت گرفته باشد. این دوره مطابق است با دوران اخیر قاجاریه، ناصرالدین‌شاه تا محمدعلى شاه.

تکوین یا بینان‌ گذارى ردیف هفت دستگاه موسیقى ایرانى را به خاندان على‌اکبر فراهانى معروف به خاندان هنر نسبت داده‌اند. از آخرین افراد این خاندان برادران شهنازى هستند که هر دو از نوازندگان طراز اول تار به‌ شمار مى‌رفته‌اند.

موسیقى سنتى ایران از تعدادى ملودى بنام ‘گوشه’ تشکیل شده که هر یک بازگوکننده حالات خاصى است. گوشه‌ەا بر مبناى همگونى و اشتراک حالات متوالى نت‌هایشان به مجموعه‌‌هایى دسته‌بندى مى‌شوند که به آنها دستگاه مى‌گویند. دستگاه به آوازى مى‌گویند که طرز بستن درجات گام و فواصل جزء آن به گام دیگرى شبیه نباشد.

هفت دستگاه موسیقى ایرانى عبارتند از: شور – همایون – چهارگاه – سه‌گاه – ماهور – نوا – راست پنجگاه.

در میان این دستگاه‌ها بعضى داراى گوشه‌هاى مفصل و زیادند و لذا این دستگاه‌ها به بخش‌هاى کوچک‌ترى تقسیم مى‌شوند که آنها را نغمه گویند. گوشه‌ها معمولاً از چند نُت تجاوز نمى‌کنند و داراى تقسیمات جزء نیستند. اگر موسیقى ایران را مملکتى فرض کنیم، دستگاه را به استان، نغمه را شهر و گوشه را به خانه مى‌توان تعبیر کرد.

در میان دستگاه‌هاى موسیقى ایرانى شور از همه بزرگتر است. مهمترین راه تشخیص دستگاه‌ها و آوازهاى موسیقى ایرانى و لذت بردن از آنها، آموزش طولانی، علمى و حرفه‌اى این نوع موسیقى است. تمرینات مکرر و اجراهاى گوناگون نیز به این امر کمک مى‌کند. در این صورت با شنیدن بخش کوتاهى از هر قطعه نوع دستگاه و یا گوشه آن مشخص خواهد بود.

همچنین یاد گرفتن ترانه‌ها و تصنیف‌هاى متوالى که در دستگاه و آوازهاى مختلف نوشته شده، راه دیگر تشخیص موسیقى ایرانى است.




در مورد ترتیب دستگاه‌ها نظرات متفاوتى وجود دارد. اما اگر بخواهیم دستگاه‌ها را از جهت اهمیت ان طبقه‌بندیى کنیم، ترتیب زیر به‌نظر صحیح مى‌رسد:

۱- «شور»

شور از جهاتى مهم‌ترین دستگاه موسیقى ایرانى بشمار مى‌آید. شور آوازى است که با ذوق مشرقى‌ها موافق و سهل و موردپسند عمومى است؛ زیرا فواصل پرده‌هاى آن معمولاً خیلى باهم فرق ندارند و اغلب نغمات طوایف و ایلات و عشایر در زمینه این دستگاه است. آواز شور از جذبه و لطف خاصى برخوردار است که بسیار شاعرانه و دلفریب است. آواز شور ریشه عمیقى در فرهنگ ایرانى دارد که بیانگر تصوف و عرفان ایرانى است. مقام شور شامل چهار آواز یا نغمه است که عبارتند از: ابوعطا، بیات ترک، افشارى و دشتی.
گوشه‌هاى دستگاه شورعبارتند از: درآمد اول، درآمد دوم (پنجه شعری)، درآمد سوم (کرشمه)، درآمد چهارم (رهاب)، ملا نازی، سلمک، گلریز، مجلس افروز، دوبیتی، خارا، قجر، حزین، رضوی، فرود، شهناز

ابوعطا

ابوعطا آوازى است که بین عامه مردم رواج فراوان دارد و از لطافت و زیبایى خاصى برخوردار است.
گونه‌ها و گوشه‌هاى آواز ابوعطا عبارتند از: رامکِلی، درآمد، سَیَخی، حجاز، بسته‌نگار، یقولونَ، چهارپاره، گَبری، غم‌انگیز، گیلکی.

بیات ترک

آواز بیات ترک مانند ابوعطا مورد توجه عامه است. این آواز حالت یکنواختى دارد. آواز بیات ترک علیرغم نامش صددرصد ایرانى است؛ بیات ترک را پیش از این بیات زند مى‌خوانده‌اند.
گونه‌ها و گوشه‌هاى آواز بیات ترک عبارت است از: درآمد اول، درآمد دوم، درآمد سوم، حاجى‌حسنی، بسته‌نگار، زنگوله، خسروانی، نغمه، فیلی، گوشه شکسته، مهربانی، جامه‌داران، مهدى ضرابی، روح‌الارواح.

افشارى

افشاری، آواز متأثرکننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونى دارد.
گونه‌ها و گوشه‌هاى آواز افشارى عبارتند از: درآمد، بسته‌نگار، عراق.

دشتی


دشتى از زیباترین متعلقات مقام شور به حساب مى‌آید که آن را آواز چوپانى نامیده‌اند. این آواز با آن که غم‌انگیز و دردناک است؛ در عین حال بسیار لطیف و ظریف است. احتمالاً اصل این نوع آواز متعلق به چوپان ناحیه دشتستان واقع در استان فارس مى‌باشد. امروزه این آواز وسعت بیشترى یافته و در شمال ایران با تغییر شکل مختصرى به نغمه گیلکى تغییر یافته است. این آواز بین مردم گیلان رواج فراوانى دارد.

گونه‌ها و گوشه‌هاى آواز دشتى عبارتند از: درآمد، بیدگانی، حاجیانی، اوج.


۲- «همایون»

دستگاه همایون شباهت بسیار به گام کوچک دارد. همایون یکى از بزرگ‌ترین دستگاه‌ها مى‌باشد که محبوبیت خاصى بین مردم ایران دارد. همایون آوازى است باشکوه و مجلل، آرام و در عین حال بسیار زیبا و دلفریب. برطبق قول ‘مرحوم روح‌الله خالقی’: ‘همایون ناصحى است مشفق و مهربان که با کمال شرم و آزرم با مستمعین خود مکالمه و درددل مى‌کند و با بیانى شیوا چنان نصیحت مى‌کند و پند مى‌دهد که هیچ سخنران را این مهارت و استادى نیست.’


گونه‌ها و گوشه‌هاى دستگاه هایون عبارتند از: چهارمضراب، درآمد اول، درآمد دوم (زنگ شتر)، مَوالیان، چکاوک، طرز، بیداد، بیداد کُت، نى داوود، باوی، سوز و گداز، ابوالچپ، لیلى و مجنون، راوندی، نوروز عرب، نوروز صبا، نوروز خارا، نفیر، فرنگ با شوشترى گردان، شوشتری، جامه‌دران، راز و نیاز، میگُلی، مؤالف، بختیارى با مؤالف، عُزّال، دِناسُری، رنگ فرح.
موسقى‌دانان ایرانى عموماً بیات اصفهان را اشتقاقى از دستگاه همایون مى‌دانند. همچنین بعضى موسیقى‌دانان بیات اصفهان را هم پایه با گام‌ هارمونیک مینور در موسیقى غربى مى‌شناسند.

‌بیات اصفهان

آواز بیات اصفهان از آوازهاى قدیم ایرانى است. آوازى است جذاب و گیرا؛ این آواز ریتمى بین شادى و غم دارد.
گوشه‌ها و گونه‌هاى آواز بیات اصفهان عبارتند از: درآمد، جامه‌دران، بیات راجه، قسمت دوم، فرود، کرشمه، سوز و گداز.

۳- «ماهور»

ماهور طبیعى‌ترین گام و اساس موسیقى فرنگى است. ماهور آوازى است با وقار و ابهت و شوکت خاصى به شنونده القا مى‌کند و آهنگ‌ساز براى بیان شجاعت‌ها و دلیرى از این آواز استفاده مى‌کند. ماهور چون قرین موسیقى فرنگى است، بین جوانان جایگاه خاصى دارد. اما در مجموع آواز ماهور طرب‌انگیز و شاد مى‌باشد.


گوشه‌هاى دستگاه ماهور عبارتند از: درآمد، کرشمه، آواز، مقدمه داد، مجلس افروز، خسروانی، ‘دلکش، چهارمضراب و فرود’ ، خاوران، طرب‌انگیز، نیشابورک، نصیرخانى (طوسی)، چهارپاره (مرادخانی)، فِیلی، ماهور صغیر، آذربایجانی، ‘حصار ماهور (اَبول)، زنگوله، نغمه’ زیرافکنه، نیریز، شکسته، عراق، نهیب، مُحَیِّر، آشورآوند، اصفهانک، خرین، کرشمه، زنگوله، راک‌ هندی، راک کشمیر، راک عبدالله، کرشمه راک، صفیر راک، ساقى‌نامه، کشته، صوفى‌نامه، رنگ حربی، رنگ شَلَخو، رنگ یک چوبه.

۴- «چهارگاه»

سه‌گاه و چهارگاه با یکدیگر پیوستگى خاصى دارند. این‌گونه رابطه بین هیچ دو دستگاه دیگر وجود ندارد. تمامى گوشه‌هاى سه‌گاه را مى‌توان در چهارگاه با تغییر مقام اجرا نمود. البته چهارگاه چند گوشه مخصوص بخود دارد که در سه‌گاه اجرا نمى‌شود.


از طرفى مقام‌هاى این دو دستگاه به قدرى با یکدیگر متفاوتند که مى‌توان گفت هیچ دو مقامى در موسیقى ایرانى این‌گونه باهم فرق ندارند.
چهارگاه از نظر علمى مهم‌ترین مقام موسیقى ایرانى است. این آواز نماینده جامع و کاملى از تمام حالات و صفات موسیقى ایرانى است. بطورى که تمام صفات عالى و ممتاز گام‌هاى ایرانى را مى‌توان در چهارگاه بطور یک جا پیدا کرد.


گوشه‌هاى مختلف دستگاه چهارگاه عبارتند از:درآمد اول، درآمد دوم، درآمد سوم (پیش‌زنگوله و زنگوله)، درآمد چهارم، نغمه، کرشمه و کرشمه با مویه، زنگ شتر، زابل، بسته‌نگار، مویه، فرود، حصار، حصار (قسمت دوم)، حصار (قسمت سوم)، چهار مضراب، پس‌حصار، مویه، مخالف، حاجى‌حسنی، بسته‌نگار، مغلوب، نغمه، خرین، حُدی، پهلوی، رُجَز، منصوری، منصورى (دوم)، منصورى (سوم)، لزگی، متن و حاشیه رنگ شهر آشوب.

۵- «سه گاه»

سه‌گاه از نغمه‌هاى قدیم ایران بوده و نام آن در کتاب‌هاى تاریخ موسیقى ایرانى نیز آمده است. آواز سه‌گاه ریشه کاملاً ایرانى دارد. البته سه‌گاه در میان ترک‌ها استعمال زیادى دارد و آنها در خواندن این آواز مهارت زیادى دارند. اما فارسى‌زبان‌ها آن را طور دیگرى مى‌خوانند. در هر دو، آواز با حزن و اندوه همراه است و با تأثیر و تألم بسیار همراه است.
گوشه‌هاى دستگاه سه‌گاه عبارتند از: چهارمضراب، درآمد، نغمه، کرشمه با مویه، زنگ شتر، زابل، بسته نگار، مویه، مخالف، حاجى‌حسنی، بسته‌نگار، مغلوب، نغمه مغلوب، خرین، مویه، رُهاب، مسیحی، شاه‌خطایی، تخت طاقدیس، رنگ دلگشا.

۶- «راست پنجگاه»

این دستگاه در بین دستگاه‌ها از همه کمتر اجرا مى‌شود. بعضى موسیقى‌دان‌ها معتقدند که این دستگاه به قصد تعلیم بنا شده است. راست پنج‌گاه ترکیبى است از سایر مقام‌ها و در این آواز مى‌توان به تمام مقام‌هاى ایرانى وارد شد. از این‌رو مى‌توان تمام احساساتى که در دستگاه‌هاى موسیقى ایرانى است را با راست پنج‌گاه ایجاد نمود.
راست پنج‌گاه آواز کاملى است؛ زیرا داراى تمام حالات و صفات آوازهاى دیگر نیز هست.


گوشه‌هاى ‘راست پنج‌گاه’ عبارتند از: درآمد، ‘درآمد دوم، زنگ شتر’ ، زنگوله، نغمه، خسروانی، روح‌افزا، پنجگاه، سپهر، عشاق، نیریز، بال کبوتران، بیات عجم، بحر نور، قرچه، مُبَرقَع، طرز، ابوالچپ، لیلى و مجنون، راوندی، نوروز عرب، نوروز صبا، نوروز خارا، ماوراءالنهر، نفیر، فرنگ.

۷- «نوا»

‘نوا’ از دیگر دستگاه‌هاى هفت‌گانه موسیقى ایرانى است. و آوازى است در حد اعتدال که آهنگى ملایم و متوسط دارد، نه زیاد شاد و نه زیاد حزن‌انگیز. نوا را آواز خوب گفته‌اند و معمولاً در آخر مجلس مى‌نواختند. معمولاً اشعار عارفانه مثل اشعار حافظ را براى نوا انتخاب مى‌کنند که تأثیر بسیار زیادى در شنونده ایجاد مى‌کند.
گوشه‌هاى ‘نوا’ عبارتند از: چهارمضراب، درآمد اول، درآمد دوم، کرشمه، گردانیه، نغمه، بیات راجه، خرین، عشاق، نهفت، گُوِشت، عشیران، نیشابورک، مَجُسْلی، خجسته، ملک‌حسین، حسین، بوسَلیک، نیریز، رنگ نوا، رنگ نستارى.

منبع: vista.ir
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
ردیف آوازی ایران از دیدگاه روانشناسی

ردیف آوازی ایران از دیدگاه روانشناسی

هنر آواز ایرانی بازتاب درون فرد خواننده است در پیوند شعر و موسیقی،که کلام با نوا ترکیب میشود.
آگاهی داشتن به روانشناسی ردیف موسیقی آوازی ایران یکی از ارکان اصلی موسیقی کلامی محسوب میشود ،که هر آهنگساز و خواننده بایستی آگاهی لازم از این بعد را دارا بوده تا بتواند درراستای اجرای عملی موسیقی قدم مثبت و صحیح بردارد.
این هم برداشتی جدید از حالات روانی دستگاهها و آوازهای ایرانی از نگاه روان شناسی و ارکان آن :


۱-دستگاه شور: آگاهی- درک- تفکر و اندیشه


۲-آواز دشتی: سوز و گداز- گریه و مویه


۳-آواز ابوعطا: گله وشکایت


۴-آواز افشاری: افسوس و حسرت- هجران از معشوق


۵-آواز بیات ترک: تعلیم- شادی درون


۶-دستگاه همایون: متانت- سربلندی- نصیحت و پذیرش


۷-آواز بیات اصفهان: اوج احساس


۸-دستگاه سه گاه: بزم و شادمانی- شور و شوق


۹-دستگاه چهارگاه: ستیز و جنگ، حتی رو در روی معشوق- مقاومت و پیروزی- تلاش در رسیدن به آرزوهای دیرین عاشقی


۱۰-دستگاه ماهور: رویا پردازی- پرش از قله شادی به همراه ذهنی رویایی- آرزو


۱۱-دستگاه نوا: رازداری- حکایت


۱۲-دستگاه راست پنجگاه: ستایش معبود (خدا)- بزرگمندی و تعریف
 

Similar threads

بالا