طلا نخستين فلزي است كه توسط بشر شناخته و بهكار گرفته شد. طلا بهخاطر ويژگيهايي چون زيبايي، پايداري، كميابي و خواص منحصربهفرد، مورد توجه بشر بوده و هست. طلا فزون بر مصارف زينتي كاربرد گستردهاي در صنايع مدرن و فوق مدرن دارد. طلا بهعنوان مهمترين پشتوانه پولي جهان و سرمايه ملي و پشتوانه اقتصادي كشورها و حتي ثروت امن خانوادهها مطرح است و كارآيي دارد.
اگرچه در حال حاضر هيچ پيوند رسمي بين طلا و پول وجود ندارد ولي هنوز ذخاير طلاي هر دولت بهعنوان شاخص سلامت اقتصاد آن و ارزش پول رايج آن كشور در نظر گرفته ميشود. حجم پول در گردش يك كشور بهوسيله مقدار طلاي موجود در بانك مركزي آن كنترل ميشود و مانع پرقدرتي در برابر تورم است. شايد بتوان گفت عمده تفاوت طلا با ساير عناصر نهفته بودن رابطه تاريخي آن با پول است.
اكتشاف، استخراج و استحصال طلا در ايران سابقه چند هزار ساله دارد. نياكان ما روشهاي اكتشاف و متالورژي طلا را از هزاره دوم پيش از ميلاد بهخوبي ميشناختند. زيبايي و جلوههاي نقش و نگارهاي طلاكاري شده در مجسمهها و ظروف طلايي متعلق به ايران باستان نمايانگر آشنايي نياكان ما با صنعت طلاكاري ميباشد. ضرب سكههاي طلايي توسط داريوش هخامنشي نقش تاريخي اين فلز را در داد و ستدهاي تجاري براي نخستينبار نشان ميدهد.
وجود دهها منطقه معدنكاري و سايتهاي معدني مربوط به طلا همه حكايت از درايت و هوشمندي و آگاهي نياكان ما و آشنايي آنها با فن اكتشاف، استخراج و استحصال طلا دارد.
تاكنون بيش از 100 كانسار و نشانه معدني طلا در ايران گزارش شده است. اغلب اين كانسارها و نشانهها شواهد معدنكاري قديمي را در خود نهفته دارند. در حقيقت ما كمتر كانسار و يا نشانه معدني طلا را يافتهايم كه جاي پاي گذشتگان را در آنجا نديده باشيم.
ذخاير شناخته شده طلا به صورتهاي گوناگون در ايران ديده ميشوند، برپايه مطالعات انجام شده و محتويات اين كتاب ميتوان كل ذخاير طلاي كشور را در سه گروه قرار داد.
- كانسارها و نشانههاي معدني كه طلا بهعنوان محصول اصلي آنها تلقي ميشود.
- كانسارهاي مس پورفيري كه طلا بهعنوان يك محصول جنبي ميباشد.
- كانسارهاي مس و گاه سرب و روي رگهاي كه طلا بهعنوان يك محصول جانبي و گاه بهعنوان عنصر اصلي هم در نظر گرفته ميشود.
از آنجا كه شناخت ذخاير طلاي كشور براي برنامهريزيهاي اقتصادي و فني اين ماده معدني و گرانبها از نيازهاي بنيادين كشور است و از سوي ديگر منابع و اطلاعات مربوط به ذخاير طلاي كشور بسيار پراكنده ميباشند، كارهاي اكتشافي كه تا دهه اخير بر روي طلا صورت گرفته از يك انسجام مركزي برخوردار نبوده است و مراكز متعددي (سازمان زمينشناسي كشور سازمان صنايع و معادن استانها، رسالههاي كارشناسي ارشد و دكترا و شركتهاي خصوصي داخلي و خارجي و ...) جدا از هم و گاه بيخبر از هم هر يك در اكتشاف طلا نقش داشتهاند. البته در سالهاي اخير تا حد زيادي اكتشافات طلا هدفمند و ستادي شده است.
همانطور كه گفته شد اطلاعات جامعي از منابع و گزارشهاي فعاليتهاي اكتشافي انجام شده بر روي طلا در سازمانها و نهادهايي كه ذكر شد در دست نيست تا بتوان حتيالمقدور منعكسكننده وضعيت منابع مربوط به ذخاير طلاي كشور باشد. شمار فراواني از دانستهها نيز نزد كسان و يا سازمانهايي است كه گذر زمان آنها را ميپراكند و خود و دانستههايشان را به فراموشي و چهبسا به نيستي ميسپارد.
برگرفته از کتاب کانسارها و نشانه های معدنی طلا در ایران
اگرچه در حال حاضر هيچ پيوند رسمي بين طلا و پول وجود ندارد ولي هنوز ذخاير طلاي هر دولت بهعنوان شاخص سلامت اقتصاد آن و ارزش پول رايج آن كشور در نظر گرفته ميشود. حجم پول در گردش يك كشور بهوسيله مقدار طلاي موجود در بانك مركزي آن كنترل ميشود و مانع پرقدرتي در برابر تورم است. شايد بتوان گفت عمده تفاوت طلا با ساير عناصر نهفته بودن رابطه تاريخي آن با پول است.
اكتشاف، استخراج و استحصال طلا در ايران سابقه چند هزار ساله دارد. نياكان ما روشهاي اكتشاف و متالورژي طلا را از هزاره دوم پيش از ميلاد بهخوبي ميشناختند. زيبايي و جلوههاي نقش و نگارهاي طلاكاري شده در مجسمهها و ظروف طلايي متعلق به ايران باستان نمايانگر آشنايي نياكان ما با صنعت طلاكاري ميباشد. ضرب سكههاي طلايي توسط داريوش هخامنشي نقش تاريخي اين فلز را در داد و ستدهاي تجاري براي نخستينبار نشان ميدهد.
وجود دهها منطقه معدنكاري و سايتهاي معدني مربوط به طلا همه حكايت از درايت و هوشمندي و آگاهي نياكان ما و آشنايي آنها با فن اكتشاف، استخراج و استحصال طلا دارد.
تاكنون بيش از 100 كانسار و نشانه معدني طلا در ايران گزارش شده است. اغلب اين كانسارها و نشانهها شواهد معدنكاري قديمي را در خود نهفته دارند. در حقيقت ما كمتر كانسار و يا نشانه معدني طلا را يافتهايم كه جاي پاي گذشتگان را در آنجا نديده باشيم.
ذخاير شناخته شده طلا به صورتهاي گوناگون در ايران ديده ميشوند، برپايه مطالعات انجام شده و محتويات اين كتاب ميتوان كل ذخاير طلاي كشور را در سه گروه قرار داد.
- كانسارها و نشانههاي معدني كه طلا بهعنوان محصول اصلي آنها تلقي ميشود.
- كانسارهاي مس پورفيري كه طلا بهعنوان يك محصول جنبي ميباشد.
- كانسارهاي مس و گاه سرب و روي رگهاي كه طلا بهعنوان يك محصول جانبي و گاه بهعنوان عنصر اصلي هم در نظر گرفته ميشود.
از آنجا كه شناخت ذخاير طلاي كشور براي برنامهريزيهاي اقتصادي و فني اين ماده معدني و گرانبها از نيازهاي بنيادين كشور است و از سوي ديگر منابع و اطلاعات مربوط به ذخاير طلاي كشور بسيار پراكنده ميباشند، كارهاي اكتشافي كه تا دهه اخير بر روي طلا صورت گرفته از يك انسجام مركزي برخوردار نبوده است و مراكز متعددي (سازمان زمينشناسي كشور سازمان صنايع و معادن استانها، رسالههاي كارشناسي ارشد و دكترا و شركتهاي خصوصي داخلي و خارجي و ...) جدا از هم و گاه بيخبر از هم هر يك در اكتشاف طلا نقش داشتهاند. البته در سالهاي اخير تا حد زيادي اكتشافات طلا هدفمند و ستادي شده است.
همانطور كه گفته شد اطلاعات جامعي از منابع و گزارشهاي فعاليتهاي اكتشافي انجام شده بر روي طلا در سازمانها و نهادهايي كه ذكر شد در دست نيست تا بتوان حتيالمقدور منعكسكننده وضعيت منابع مربوط به ذخاير طلاي كشور باشد. شمار فراواني از دانستهها نيز نزد كسان و يا سازمانهايي است كه گذر زمان آنها را ميپراكند و خود و دانستههايشان را به فراموشي و چهبسا به نيستي ميسپارد.
برگرفته از کتاب کانسارها و نشانه های معدنی طلا در ایران