[معماری ایرانی]:معماری قبل از میلاد مسیح

omid_sashaa

عضو جدید
;)چكیده‌ی معماری جهان باستان
در شوش، در كاخ داریوش اول(داریوش بزرگ) كتیبه‌ی جالبی كشف شده است كه درباره‌ی مواد ساختمانی و صنعت‌گرانی است كه در ساختن كاخ پادشاه كار كرده و هم‌كاری داشته‌اند. می‌گوید:
" ... زمین تا چنان ژرفایی كنده شد كه به سنگ رسیدم و چون حفره آماده شد در بخشی از آن تا چهل آرنج و در بخشی تا بیست آرنج سنگ‌ریزه ریختم. كاخ روی این سنگ‌ریزه‌ها بنا شد. كندن زمین در ژرفا و ریختن سنگ‌ریزه و آماده شدن خشت خام را ملت بابل انجام داد. چوبی، كه سدر نامیده می‌شود، كوهی در لبنان به همین نام هست، این چوب را از آن‌جا آوردند. ملت آشور آن را تا بابل جابه‌جا كرد و كاریان اهل ایونیه آن را از بابل به شوش آوردند.
چوب یاك را از گندار و كرمانی آوردند. طلا را از لیدی و باكتریا آوردند و آن را در این‌جا ساختند. سنگ كاپائوتاك(سنگ ارمنی یا سنگ بخارایی) و سینكابرو(عقیق جگری)، كه در این‌جا به كار گرفته شد، از سغدیان آورده شده بود. سنگ آخشاینا(فیروزه؟) از خوارزم آورده شده بود. نقره و چوب سیاه از مصر و تزیینات دیوارها از یونان و عاج به كار رفته از حبشه و هندوستان و آراخوسیا آورده شد.
ستون‌های سنگی، كه در این‌جا به كار رفته، از شهری به نام آبی‌رادوش، در نزدیكی شوش، آورده شده است. سنگ‌تراشانی كه روی سنگ‌ها كار می‌كردند، از ایونیه و لیدی بودند. استادان زرگر مادی‌ها و مصریان بودند. كارگرانی كه در كارهای چوب‌كاری كار می‌كردند، اهل لیدی یا مصر بودند. كسانی كه آجر می‌پختند، از بابل و افرادی كه دیوارهای بنا را تزیین می‌كردند، از ماد یا مصر بودند."
مواد ساختمانی گوناگونی كه در كتیبه‌ی داریوش یاد شده است، گویا به عمد از ایالت‌های گوناگون، از سودان در جنوب غربی امپراتوری تا هند در جنوب شرقی، به شوش آورده شد تا از این راه همه‌ی سرزمین‌ها و ملت‌ها در خدمت‌گزاری به پیشگاه پادشاه ایران سهیم باشند. چنین وضعیتی را درباره‌ی دیگر بناهای باشكوه دوره‌ی هخامنشی نیز می‌بینیم.
در بناهای باشكوه تخت جمشید نیز عنصرهای هنر محلی ایرانی را در كنار عنصرهای هنر بابلی‌ها، آشوری‌ها، مصریان و یونانی‌ها می‌بینیم. البته، اساس و شالوده‌ی بناهای تخت جمشید، یك خانه‌ی عادی ایرانی است كه اكنون آثار آن در خانه‌های روستایی ایران، آن سوی قفقاز و آسیای میانه نیز دیده می شود.

منبع: دیاكونوف، میخائیل میخائیلوویچ، تاریخ ایران باستان، ترجمه‌ی روحی ارباب، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۸۰. صفحه‌های ۱۲۱، ۱۲۳، ۱۳۴ تا ۱۴۰

اولین بار که مردم به منطقه سیالک رفـتـند، نمی‌دانستـند که چگـونه باید خانه ساخت، و زیر کـلبه‌هایی که با برگ درخـتان تهـیه شده بود زندگـی می‌کردند. اما بزودی آنهـا فرا گـرفـتـند که چگـونه با گـل، خشت خام درست کرده و مورد مصرف در خانه سازی قرار دهـند.
در قـرن چهـارم قـبل از مـیـلاد مسیح مردم سیالک بصورتی جامع شروع کردند به بنا نهادن بناهـای جـدید، که بخوبی مشخص است. این بناهـا بصورتی یکجا و توده، و تماما تهـیه شده از آجر خام بود. این آجـرهای اولیه کـه بـصورتی بیضی شکـل تهـیه می شد، در آفـتاب گـذاشته شده و خشک می شدند؛ و بعـد از آن مورد استـفاده قـرار می گـرفـتـند. معـماری این دوره تـمام بـناهـا را با رنگ قـرمز تـزئـین کرده و تمام درهای این بـناهـا کوتاه و باریک بوده و قـد درها بـیشتر از ۹۰ - ۸۰ سانتی متر نبود.
تـپـه حسن در نزدیکی دامغـان، تـپه ایلـبـلیس در ۷۲ کیلومتری کـرمان، و تـپه حسنـلو در آذربایجان غربی از بـناهایی هـستـند که بوسیله حفاری‌های باستان شناسی از زیر خاک بـیرون آورده شده‌اند.
در حفاری‌های تپه حسنلو، سه بنای عـظیم کـشف شد که تمام آنهـا با نـقـشه‌ای یکسان درست شده بودند. این بـناها به ۱۰۰۰ - ۸۰۰ سال قـبل از مـیلاد مسیح بـرمی‌گـردند. تمام آنهـا دارای دروازهً ورودی، حـیاط سنگـفرش شده، اتـاقـهـا و انـبار بوده‌اند.
در معـماری تـپه حسنلو، ساختمانهـا بـنـظر از چوب بنا شده اند؛ مربع و بصورت برج با پـایه‌های چـوبی که بدون برش بصورتی عمودی از آنهـا بعـنوان پایه و ستون استـفاده شده بود. یکی از اتاقـهـا بصورتی سنگـفرش شده با خشت خام کشف شد. نکـته جالب توجه اینکه اتاقی دیگـر را که بعـنوان آشپـزخانه از آن استـفاده می‌شده دارای جاهای مخصوص با شومینه دور آنها بود.

در مورد معماري ايراني قبل از ميلاد مسيح رو مطالب بيشتري پيدا كذدم كه مي ذارم.

معماري ايراني به شش قرن قبل از ميلاد مسيح باز مي گردد، که مشخصات هر دورهً معماري را در دوره هاي مختلف تاريخي شرح مي دهيم :

1- معماري دوران ماقبل تاريخ تا زمان حکومت مادها.

2- معماري از زمان حکومت مادها تا پايان دوره حکومت ساسانيان.

در رابطه با معماري ايران، بايد به خوانندگان يادآوري شود، تغييراتي که در رابطه با هنر پيشينيان ايران در معماري داده شده و نحوهً ساختمان سازي آن دوران. در سخني کوتاه مي توان به : حکاکي بر روي سنگ، گچکاري، نقاشي، آجرکاري، آئينه کاري، کاشي کاري، موزائيک کاري و ديگر کارهاي تزئيني اشاره کرد.

البته ما بايد استثناهايي هم براي ساختمان هاي چند شکلي که براي مواردي خاص استفاده مي شد، قائل شويم. اين گوناگوني برآمده از نيازهاي خاص مردم در زمانهاي متفاوت بوده است.

هنرمندان ايراني به دنيا ثابت کردن که توانائي هاي بالايي دارند و شامل احترام بسيار، بخاطر اثرهاي تاريخي منحصر بفرد فراواني که از خود بجاي گذاشته، هستند.

بنظر مشکل مي رسد که بتوان معماري ايراني را از زمانهاي بسيار دور تا بحال طبقه بندي کرد. اما، ترتيبات زير مي تواند چشم انداز وسيعي از اين کارها در اختيار شما قرار دهد: کلبه هاي ماقبل تاريخ، شهرها و قصبه هاي اوليه، استحکامات و دژهاي نظامي، معابد و آتشکده ها، مقبره ها و آرامگاه هاي بزرگ، مکانهاي عظيم تاريخي، سدها و پلها، بازارها، حمام ها، جاده ها، مساجد عظيم، برجها و مناره ها، ساختمانهاي مذهبي و محلهايي از دوران اسلامي، و همچنين بناها و ياد بودهاي گسترده در کشور ايران. از ديگر چيزهاي مهمي که برروي معماري ايراني تاثير گذار بوده است، شرايط مهم آب و هوائي در فلات ايران بوده است. بطور مثال سبک معماري در شمال کشور و کوهپايه هاي ايران با سبک معماري در جنوب و کوير ايران تفاوت دارد. اکنون با مصادف شدن با اطاعات تمام نشدني و حيرت آوري که امکان آن در هيچ کشور ديگري نيست، نگاهي داريم گذرا به معماري ايراني.

صحبت کردن در مورد معماري باستاني، بدون اينکه نمونه هايي از آن وجود داشته باشد تقريباً غير ممکن است.
يکي از قديمي ترين بناهاي کشف شده در فلات ايران مربوط مي شود به بناي رنگ شده " زاغ تپه " در قزوين. در تاريخ گذشته که مربوط مي شود به قرن هفتم و اوايل قرن ششم قبل از ميلاد، بايد بسيار مورد رسيدگي قرار گيرد که در آن زمان قبل از تاريخ، چگونه و با چه وسائلي اين بنا را آراسته کرده اند. از اين بنا براي جمع شدن و اجتماعات استفاده مي شده است.
در اين بنا از شومينه براي گرم کردن ساختمان در فصلهاي سرد سال استفاده مي شده است. همچنين محلي براي درست کردن کباب داشته است. همچنين اين ساختمان دو محل براي نگهداري ابزارها و وسائل، بعلاوه اتاقي کوچک که از آن به عنوان نشيمن استفاده مي کردند. ديوارها بوسيله نقاشي از بز کوهي تزئين شده است. به احتمال خيلي زياد از اين مکان براي انجام مراستم مذهبي خود استفاده مي کردند.
تپه سيالک در نزديکي کاشان نيز يکي ديگر از اين مکانهاي تاريخي است، که به قرن ششم و پنجم قبل از ميلاد برمي گردد.





اولين بار که مردم به منطقه سيالک رفتند، نمي دانستند که چگونه بايد خانه ساخت، و زير کلبه هايي که با برگ درختان تهيه شده بود زندگي مي کردند. اما بزودي آنها فرا گرفتند که چگونه با گل، خشت خام درست کرده و مورد مصرف در خانه سازي قرار دهند.

در قرن چهارم قبل از ميلاد مسيح مردم سيالک بصورتي جامع شروع کردند به بنا نهادن بناهاي جديد، که بخوبي مشخص است. اين بناها بصورتي يکجا و توده، و تماما تهيه شده از آجر خام بود. اين آجرهاي اوليه که بصورتي بيضي شکل تهيه مي شد، در آفتاب گذاشته شده و خشک مي شدند؛ و بعد از آن مورد استفاده قرار مي گرفتند. معماري اين دوره تمام بناها را با رنگ قرمز تزئين کرده و تمام درهاي اين بناها کوتاه و باريک بوده و قد درها بيشتر از 90 - 80 سانتي متر نبود.

تپه حسن در نزديکي دامغان، تپه ايلبليس در 72 کيلومتري کرمان، و تپه حسنلو در آذربايجان غربي از بناهايي هستند که بوسيله حفاري هاي باستان شناسي از زير خاک بيرون آورده شده اند.

نمايي از معبد چغازنبيل در خوزستان

در حفاري هاي تپه حسنلو، سه بناي عظيم کشف شد که تمام آنها با نقشه اي يکسان درست شده بودند. اين بناها به 1000 - 800 سال قبل از ميلاد مسيح برمي گردند. تمام آنها داراي دروازهً ورودي، حياط سنگفرش شده، اتاقها و انبار بوده اند.

در معماري تپه حسنلو، ساختمانها بنظر از چوب بنا شده اند؛ مربع و بصورت برج با پايه هاي چوبي که بدون برش بصورتي عمودي از آنها بعنوان پايه و ستون استفاده شده بود. يکي از اتاقها بصورتي سنگفرش شده با خشت خام کشف شد. نکته جالب توجه اينکه اتاقي ديگر را که بعنوان آشپزخانه از آن استفاده مي شده داراي جاهاي مخصوص با شومينه دور آنها بود.

يکي از معماريهاي مهم ايران مربوط است به قرن 13 قبل از ميلاد؛ معبد چغازنبيل ( 1250 قبل از ميلاد ) است که در کنار رودخانهً کرخه در استان خوزستان در جنوب ايران قرار گرفته است. اين معبد بوسيله "هونتاش هوبان" پادشاه ايلام بر روي خرابه هاي شهر باستاني "دور - آنتش" ساخته شده بود.

اين معبد نشانگر اوج و شکوه معماري در آن دوره است. اين بنا بصورت چهارگوش و به صورت يک ساختمان پنج طبقه است، که هر طبقه از طبقه قبلي کوچکتر است و نمائي بصورت مخروطي را نشان مي دهد. معبد اصلي در آخرين طبقه ساخته شده بود. موادي که در ساختمان اين معبد بکار رفته است، بيشتر از آجرهاي پخته لعاب دار همراه با ساروج بسيار قوي بوده است.

گنبد غربي معبد چغازنبيل که بصورتي ماهرانه ساخته شده بود هنوز هم پس از گذشت سه هزار سال از تاريخ آن بصورتي عجيب و حيرت آور در وضعيتي خوب بسر مي برد. ساختن طاقهاي هلالي شکل برروي راهروها و پلکان هاي داخل معبد نشانگر موفقيت فوق العاده و شگفت آور معماري در ايران باستان است. چيزي که باعث تعجب و شوک بسيار در معماري چغازنبيل است، اينکه ابتکار هنرمندان آن دوره در اختراع و ساختن يک سيستم جديد که آب آشاميدني ساختمان را تهيه مي کرده است. آب تسويه شده بوسيله عبادتگران و پرستشگران و ساکنين آن منطقه مورد استفاده قرار مي گرفت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا