בְּחִירִי
عضو جدید
با عرض سلام و خسته نباشید. بنده علیرغم اینکه فرصتم کم است، ولی حدّ توانم در خدمت شما هستم. فقط خواهشم این است که دقیق و باحوصله مطلبم را بخوانید، تا نخواهم مباحثی را تکرار کنم.
دوست عزیز یک بار دیگر جملات بنده را بخوانید. فکر می کنید این چیزهایی که شما نوشته اید ارتباطی به عرایض من دارند؟
بحث ما بر سر باورمندی به وجود خداست. کفّاری که مخاطب حضرت رسول(ص) بودند، منکر وجود خدا نبودند، چنانکه اگر از آنها می پرسیدی زمین و ما فیها، آسمان و عرش ملکوت از آنِ کیست، چه کسی است که پناه می دهد و پناه نمی گیرد، می گفتند: الله! (سورۀ مؤمنون، آیات 84 تا 89)
کافران الزاماً منکر وجود خدا نیستند، مثلاً مشرکان، فقط بتهایی را دارای مقام شفاعت در نزد خدا(الله) می دانستند، و الله اسم خاص خدا در اسلام نیست، بلکه در ترجمه های عربی انجیل و تورات هم، به جای تئوس و الوه و ال، از واژۀ الله استفاده می شود.
بله اگر آنها منکر خدا بودند، حضرت رسول ابتدا باید برهانی برای اثبات وجود خدا اقامه می کرد و بعد از باورمندی آنها به خدا، معجزه دارای حجّیت می بود.
خیر ابداً اینطور نیست. بدبختانه مطلب را درست و دقیق نمی خوانید. مرتاضهای هندی، نه ادّعای پیامبری دارند که اگر دروغ بگویند، لازمۀ هدایتگری و لطف خدا باشد که رسوایشان کند، و نه کارشان، کاری است که دیگران نتوانند انجام بدهند، زیرا دیگران هم با طی کردن مراحلی که آنها طی می کنند، به آن درجه می رسند. این کجایش معجزه مانند است؟ بعد هم وقتی ادّعای اینکه این توانایی ها را از سوی خدا به دست نیاورده اند ندارند، حتی اگر دیگران هم نتوانند، باز هم معجزه نیست.
خیلی عالیه! اگر می تونید چیزی در حدّ فصاحت و بلاغت قرآن که هدایتگر باشه، حرف حق باشه و ناسازگاری هم نداشته باشه، و در حدّ یک سوره باشه، چون تحدّی در سوره است و نه آیه؛ لطفاً ارائه کنید. دیگران تلاش کرده اند و هنوز نتوانسته اند در حدّ فصاحت و بلاغت قرآن، جمله ای عادی بگویند، حال اگر می توانید بسم الله.
ما نگفتیم آیه ای علمی بگویید. البته اگر هم بحث بر سر علمی بودن بود، باید آیه ای می گفتید که قرنها بعد سازگاریش با علم اثبات شود، نه اینکه چیزی مطابق با علم روزتان بگویید، اشارات علمی قرآن، چیزی است که قرنها بعد از قرآن و با پیشرفت علم مشخص شده است و نه اینکه برداشتهایی از علم روز باشد، گرامی.
بعد هم بنده قرآن را نقد نکردم که هیچ، مدافع آن نیز هستم. شما مطلب را درست نخوانده اید.
باز هم فرمایشات شما، ربطی به عرایض من ندارند.
موفق باشید.
دوستان باید توجه کنند، که اثبات حقّانیت قرآن، و نبوّت حضرت محمّد(ص) با چیزهایی مثل اعجاز عددی، سالم ماندن مومیایی و... اثبات نمی شود.
پس زنده کردن اموات توسط پیامبران،شکافته شدن رود برای موسی(ع)و قومش،شق القمر توسط حضرت محمد(ص) برای چی بود؟نباید فکر کنین فقط گذشتگان ما جاهل بودن.الانم جهالت وجود داره(شیطان پرستی،فراماسونری،مسلمون آزاری و ....)اینا باید بهطریقی اصلاح شن.
و اینم میدونی که شیاطین در گذشته از جنس جنیان بودن و در آینده از جنس انسان خواهندشد.
شما وقتی میجنگی،نمیتونی طرفتو فقط موشک بارون کنی.یه جاهایی دشمنت بهت نارو میزنه،مجبور میشی بری تو لاک دفاعی.آیات مطرح شده تو این تاپیک دفاع قرآنه از حقانیتش.
آیات مربوط به تقوا،انسان شناسی و انسان سازی و ........به موقش تو قرآن مطرح شده
دوست عزیز یک بار دیگر جملات بنده را بخوانید. فکر می کنید این چیزهایی که شما نوشته اید ارتباطی به عرایض من دارند؟
ابتدا باید بدانید که اثبات اعجاز قرآن، برای کسی که منکر خدا است، ممکن نیست، زیرا اگر خدایی نباشد، معجزه هم حجّیت ندارد. اینرا در بررسی عملکرد حجّی معجزه که در زیر می آید، متوجه خواهید شد.
قبله اینکه حضرت محمد(ص)ی بیادو،قرآنیو اسلامی میدونی دیگه همه کافر بودن.حتی به خاطر بیانات پیامبر در اوایل رسالتش تهدیدات زیادی زدده ایشون صورت گرفت.
پس چطور شد خیلی از کافران به سمت پیامبر روی آوردن؟
بحث ما بر سر باورمندی به وجود خداست. کفّاری که مخاطب حضرت رسول(ص) بودند، منکر وجود خدا نبودند، چنانکه اگر از آنها می پرسیدی زمین و ما فیها، آسمان و عرش ملکوت از آنِ کیست، چه کسی است که پناه می دهد و پناه نمی گیرد، می گفتند: الله! (سورۀ مؤمنون، آیات 84 تا 89)
کافران الزاماً منکر وجود خدا نیستند، مثلاً مشرکان، فقط بتهایی را دارای مقام شفاعت در نزد خدا(الله) می دانستند، و الله اسم خاص خدا در اسلام نیست، بلکه در ترجمه های عربی انجیل و تورات هم، به جای تئوس و الوه و ال، از واژۀ الله استفاده می شود.
بله اگر آنها منکر خدا بودند، حضرت رسول ابتدا باید برهانی برای اثبات وجود خدا اقامه می کرد و بعد از باورمندی آنها به خدا، معجزه دارای حجّیت می بود.
بیایید با هم ببینیم یک معجزه چگونه عمل می کند:
1.فرد ادعای پیامبری می کند و وقتی از او نشانه میخواهند، عملی خارق العاده را انجام می دهد و آنرا به اذن خدا می داند و نشانه ای که که خدا به وی داده است.
2.لازمه فیض و هدایتگری خداست که اگر این عمل به راستی از سوی او نیست، او را رسوا گرداند.
3.فرد رسوا نمی شود و این نشانگر تأیید خدا بر اصل معجزه بودن عمل است.
نتیجه: پیامبری فرد ثابت می شود.
پس مرتاضای هندی پیامبرن!
خیر ابداً اینطور نیست. بدبختانه مطلب را درست و دقیق نمی خوانید. مرتاضهای هندی، نه ادّعای پیامبری دارند که اگر دروغ بگویند، لازمۀ هدایتگری و لطف خدا باشد که رسوایشان کند، و نه کارشان، کاری است که دیگران نتوانند انجام بدهند، زیرا دیگران هم با طی کردن مراحلی که آنها طی می کنند، به آن درجه می رسند. این کجایش معجزه مانند است؟ بعد هم وقتی ادّعای اینکه این توانایی ها را از سوی خدا به دست نیاورده اند ندارند، حتی اگر دیگران هم نتوانند، باز هم معجزه نیست.
خلاصه قرآن کتاب هدایت و معرفت است و کسی که می خواهد با قرآن معارضه کند، باید سخنی بیاورد که هم سخنی معرفتی و هدایتی و پر محتوا باشد، هم حق محض باشد و هم از گیرایی و جذابیت کلامی فوق العاده برخوردار باشد و هم از اختلاف و تناقض دور بوده و صدر و ذیل آن تصدیق کننده هم باشد.
من میتونم یه آیه بیارم که توش بگم آدما فقط میتونن رو زمین زندگی کنن.برن بالاتر میمیرن
چون مثه خیلی از آیات قرآن علمیه،اثبات شدس و کار سختیم نیسترت خوب زده بودیم
نه دوست خوبم
اسراری پشت این قرآن هست.حالا حالاها مونده تا جایی برسیمکه بیایم قرآنو نقد کنیم
هدف از اجرای این تاپیک این بود که این آیه در 1500 سال پیش مطرح شده و الان،تو قرن 20-21 دیدن بله همونه
حرف دیگه ای نیست
اگرم مناظره ای به پا میشه جویهکه دوستان میدن .وگر نه ما که استارت خوب زده بودیم
خیلی عالیه! اگر می تونید چیزی در حدّ فصاحت و بلاغت قرآن که هدایتگر باشه، حرف حق باشه و ناسازگاری هم نداشته باشه، و در حدّ یک سوره باشه، چون تحدّی در سوره است و نه آیه؛ لطفاً ارائه کنید. دیگران تلاش کرده اند و هنوز نتوانسته اند در حدّ فصاحت و بلاغت قرآن، جمله ای عادی بگویند، حال اگر می توانید بسم الله.
ما نگفتیم آیه ای علمی بگویید. البته اگر هم بحث بر سر علمی بودن بود، باید آیه ای می گفتید که قرنها بعد سازگاریش با علم اثبات شود، نه اینکه چیزی مطابق با علم روزتان بگویید، اشارات علمی قرآن، چیزی است که قرنها بعد از قرآن و با پیشرفت علم مشخص شده است و نه اینکه برداشتهایی از علم روز باشد، گرامی.
بعد هم بنده قرآن را نقد نکردم که هیچ، مدافع آن نیز هستم. شما مطلب را درست نخوانده اید.
قرآن مدّعی است که از سوی خداست، زیرا مانند آن، را نمی توان آورد، لازمۀ هدایتگری خدا بود که اگر این ادّعا دروغ بود، به شکل، مدّعی را رسوا کند، و سوره ای مانند قرآن، که دارای فصاحت و بلاغت و حرف حقّ و بدون اختلاف باشد، در آن یافته شود. ولی در طول تاریخ حتی یک سوره هم یافته نشده است. پس باید بپذیریم خدا آورندۀ قرآن را رسوا نکرده است، پس دیگر حجّت بر ما تمام است، و باید بپذیریم که قران کلام خداست
پس اگر من وخیلیای دیگه میایمو میگیم آیه چندم سوره مبارکه ....میخواییم اینو بگیم که 1500 سال پیش فط و فقط خدا میتونسته اینو بگه
عنوان تاپیک فقط پیام رسونی بود برای پستهاییه که بعد شروع قرار بود ارسال شن
وگر نه مگه من میگمwhy یا essi یا کسای دیگه خدای نکرده منکر خدان؟
باز هم فرمایشات شما، ربطی به عرایض من ندارند.
موفق باشید.