مشاعره با نام کاربر قبلی

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برو ای رحمتی سوی خیابان الف
بعد آن بگذر تو از بلوار ب
آن زمان دیدی تو یک سبزی فروش
دور برگردان بزن رو سوی شوش
میرسی بعد از هزاران پیچ و خم
بر در میخانه ی یاران و من

بدین ادرس بارها سفر کرده ام
به ان خیابان الف وب گذر کرده ام

ولی چون بارش باران شدید بود
ادرس را همه یکجا گم کرده ام
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
و بعد از آن همه یک یک
برای شادی یک یک
به پایان بردن این خمره
و تا آخر از آن خوردند

دمی آسودگی دارد شراب و میگساری ها
اگر باشد ز هجران درد ها، در سینه زاری ها

به زیر ریزش باران، سقوط قطره ها آندم
که می آرد به یادت آن غرورت، بعد، خواری ها!
 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بدین ادرس بارها سفر کرده ام
به ان خیابان الف وب گذر کرده ام

ولی چون بارش باران شدید بود
ادرس را همه یکجا گم کرده ام

نصیحتی کنمت بشنو رحمتی بهانه نگیر
نگرد دور و بر می و مستی و بهانه نگیر
 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دمی آسودگی دارد شراب و میگساری ها
اگر باشد ز هجران درد ها، در سینه زاری ها

به زیر ریزش باران، سقوط قطره ها آندم
که می آرد به یادت آن غرورت، بعد، خواری ها!

منم مانند مهدی بودم آن هنگام
که یک یک میزدم بر جان و میخوردم
شراب سرخ رنگی را که میدیدم
بسان قطره های اشک از چشمم
 

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نصیحتی کنمت بشنو رحمتی بهانه نگیر
نگرد دور و بر می و مستی و بهانه نگیر

من از خوردن می مست نشوم
با دیدن میخانه از هوش نروم

گر ببینم لحظه ای باریدن باران را
هم عقل وهم هوش از دست بدهم
 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از خوردن می مست نشوم
با دیدن میخانه از هوش نروم

گر ببینم لحظه ای باریدن باران را
هم عقل وهم هوش از دست بدهم

باران بودش رحمت ایزد
من نیز شوم مست ز ایزد
هر چه بود و هست ز ایزد
مانند می است و مست سازد
 

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باران بودش رحمت ایزد
من نیز شوم مست ز ایزد
هر چه بود و هست ز ایزد
مانند می است و مست سازد
گفتی که باران رحمت است
امدن ان از جانب یک ایزد است

ولی گویندکه این باران در این موقع
برای بیدارکردن یک ملت است
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
الا یا ایها الباران، چه میخواهی تو از یاران؟!:D
چه گیری داده بودی دوش، به رحمت(1) راجب باران!

ز آدرس هم جدالی بود، بین رحمت و باران
نصیحت کردی اش گرچه، بُود این کارِ بی کاران!:surprised:

محبت میکن و لطفی، به رحمت(1) جمله ی یاران:heart:
که چه خوش گفت شاعر رومی (2) شود گل جمله ی خواران (3)

ز شوخی ام مشو غمگین، نی ام شاعر فقط نالان
از این درد جدایی و، تنی خسته از این هجران

پ.ن (1): منظور شاعر از رحمت، جناب رحمتی هست
پ.ن (2): شاعر رومی همان جلال الدین محمد رومی (مولانا) می باشد
پ.ن (3): شاعر اشاره به شعر "از محبت خوارها گل میشود" مولانا دارد

همش مزاحه، به دل نگیرید:gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
الا یا ایها الباران، چه میخواهی تو از یاران؟!
چه گیری داده بودی دوش، به رحمت(1) راجب باران!

ز آدرس هم جدالی بود، بین رحمت و باران
نصیحت کردی اش گرچه، بُود این کارِ بی کاران!

محبت میکن و لطفی، به رحمت(1) جمله ی یاران
که چه خوش گفت شاعر رومی (2) شود گل جمله ی خواران (3)

ز شوخی ام مشو غمگین، نی ام شاعر فقط نالان
از این درد جدایی و، تنی خسته از این هجران

پ.ن (1): منظور شاعر از رحمت، جناب رحمتی هست
پ.ن (2): شاعر رومی همان جلال الدین محمد رومی (مولانا) می باشد
پ.ن (3): شاعر اشاره به شعر "از محبت خوارها گل میشود" مولانا دارد

همش مزاحه، به دل نگیرید:gol::gol:

نام من و تو، دُرّ جهان، نامِ سعید است

انجم همه زیرند و زبر، بامِ سعید است (1)

حافظ درِ دیوان خود این جمله بیفزا (2)

هر رند که مستی کند از جامِ سعید است


(1) سقف اسم سعید از ستاره ها هم بالاتر است
(2) دیوان حافظ رو مثل یک گذر فرض کردم و گفتم که این جمله رو روی درش بنویس
.
.
داداش عجب نوشابه ای برای خودم و خودت باز کردما !
 
آخرین ویرایش:

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
نام من و تو، دُرّ جهان، نام سعید است

انجم همه زیرند و زبر، بام سعید است (1)

حافظ درِ دیوان خود این جمله بیفزا (2)

هر رند که مستی کند از جام سعید است


(1) سقف اسم سعید از ستاره ها هم بالاتر است
(2) دیوان حافظ رو مثل یک گذر فرض کردم و گفتم که این جمله رو روی درش بنویس
.
.
داداش عجب نوشابه ای برای خودم و خودت باز کردما !
به به شده اینجا پر ز شاعر
ما نیز نگه کنیم بِر و بِر
سرآمد خوبان شعر نیز
باشد این ریسرچرِ پلیمر
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به به شده اینجا پر ز شاعر
ما نیز نگه کنیم بِر و بِر
سرآمد خوبان شعر نیز
باشد این ریسرچرِ پلیمر

گفت از خود شعر این زهرای زند
پس شنو از دوستت جانا تو پند
چون که آید روزی از در خواستگار(1)
کم ببر دشت و دمن چایی و قند(2)


(1) خواستگار بصورت خواست گار در اینجا خونده بشه ( "ت" ساکن)
(2) اشاره به اواتارتون که قند و چایی توشه
منظورم اینه که چون قراره براتون خواستگار بیاد، چاییا و قندا رو ایقد نبرین بیرون حروم کنین.برا اون روز نگه دارین
در کل مزاح بود
 

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گفت از خود شعر این زهرای زند
پس شنو از دوستت جانا تو پند
چون که آید روزی از در خواستگار(1)
کم ببر دشت و دمن چایی و قند(2)


(1) خواستگار بصورت خواست گار در اینجا خونده بشه ( "ت" ساکن)
(2) اشاره به اواتارتون که قند و چایی توشه
منظورم اینه که چون قراره براتون خواستگار بیاد، چاییا و قندا رو ایقد نبرین بیرون حروم کنین.برا اون روز نگه دارین
در کل مزاح بود

الا ای ریسرچرِ نیک رای
تو چای بینی و من صفای چای
او را که بود در قلب من جای
صفای دل بخواهد نه سینی چای
 

Honey.ChEng

عضو جدید
کاربر ممتاز
الا ای ریسرچرِ نیک رای
تو چای بینی و من صفای چای
او را که بود در قلب من جای
صفای دل بخواهد نه سینی چای

آفرین برتو ای زهرای زند
بود شعر تو پر از نیکی و پند




پ ن : به به شاعری شدم برای خودم حالا با اسم من شعر بگید :D
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
گفتی که باران رحمت است
امدن ان از جانب یک ایزد است

ولی گویندکه این باران در این موقع
برای بیدارکردن یک ملت است

رحمتی جان رشته ات با جان و دل بازی کند:D
وانگهی که یک بنا با ناز طنازی کند

لیک ندانم که چرا، نام مهندس دارد آن:redface:
ور نه اینست که مهندس، رشته ی محاسبان (1)

رشته ات بِه که بُود در زمره اهل هنر;)
که هنرمند بُدن بهتر ز کار خیر و شر (2)

ناشناسا (3) گویی از جان خودت سیر شدی:cry:
که چنین طنز سُرایی و چنان مست شدی

پ.ن(1): ح با تشدید خوانده شود
پ.ن(2): منظور شاعر کار سخت مهندسین عمران سر ساختمان های نیمه کاره و سروکله زدن با کارگران است!:surprised:
پ.ن(3): تخلص شاعر

دوستان من خیلی به شعر طنز علاقه دارم و خوشحال میشم که برای بنده هم شعر طنز بگید و به چالشم بکشید:gol::D
 

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آفرین برتو ای زهرای زند
بود شعر تو پر از نیکی و پند




پ ن : به به شاعری شدم برای خودم حالا با اسم من شعر بگید :D
هرچه گفتیم کسی گوش نداد، دل نسپرد
پس نگوییم پند و میل به آن هم نکنیم
گرچه در صحرا گزیدیم جای خود
دست در کندوی هانی نکنیم
:surprised:
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
به به شده اینجا پر ز شاعر
ما نیز نگه کنیم بِر و بِر
سرآمد خوبان شعر نیز
باشد این ریسرچرِ پلیمر

سر گل رشته ی برق بُود، زهرای زند:D
نو گل عرصه شعر و شاعری زهرای زند

ذهن و فکری پر ز خلاقیت و فعل جدید;)
از اِلِک (1)بگرفته تا شعر و ادب (2)اخلاق و پند

ناشناس(3) از بهر مار و ماهی و سفره (4) شناخت:surprised:
که عجب دختر بازیگوشیه زهرای زند:D

پ.ن(1): الک همان الکتریکال است
پ.ن(2): ادب همان ادبیات هست
پ.ن(3): تخلص شاعر
پ.ن(4): منظور شاعر بحث شوک الکتریکی مار ماهی و سفره ماهی در تالار برق میباشد:D:biggrin:
:gol:
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
آفرین برتو ای زهرای زند
بود شعر تو پر از نیکی و پند




پ ن : به به شاعری شدم برای خودم حالا با اسم من شعر بگید :D

عسلی، مهندسی، نام تو هانی چنگ است
از برای دوستان نای تو مثل چَنگ است

نیست شعر و شاعری کار عسل یا ناشناس(1)
پس مشو غره به شعرت که چه خوش آهنگ است

شاعری خواهد دل سوخته و درک و ادب
اینکه ما گوییم نه شعر است،فقط آهنگ(2) است

پ.ن(1): نام شاعر:biggrin:
پ.ن(2): منظور شاعر اینه که اشعار اساتیدی مثل پیران و مهدی و پلیمر بسیار بالاتر است;)
:gol:
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
ای مهندس چون تو نیست unknown کسی
کس ندارد زان نشان یا آدرسی:biggrin:

داوینچی بهر تو، عمری تلف کرد:D
کشیدش روی بوم، نقشی پر از درد

اگرچه نقش او خنده به لب داشت
ولیکن چهره اش از رنگ و رو زرد (1)

نهاد نامِ مونا-لیزا،بر آن نقش
که باشد نام نیکی زان جوان مرد(2)

ولیک افسوس، بعد مرگ داوین (3)
نهادی یک عروسک جای آن درد

پ.ن(1): شاعر به رنگ زرد نقاشی مونالیزا اشاره دارد
پ.ن(2)و(3): منظور شاعر مرحوم داوینچیست:biggrin:
:gol:
 
آخرین ویرایش:

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سر گل رشته ی برق بُود، زهرای زند:D
نو گل عرصه شعر و شاعری زهرای زند

ذهن و فکری پر ز خلاقیت و فعل جدید;)
از اِلِک (1)بگرفته تا شعر و ادب (2)اخلاق و پند

ناشناس(3) از بهر مار و ماهی و سفره (4) شناخت:surprised:
که عجب دختر بازیگوشیه زهرای زند:D

پ.ن(1): الک همان الکتریکال است
پ.ن(2): ادب همان ادبیات هست
پ.ن(3): تخلص شاعر
پ.ن(4): منظور شاعر بحث شوک الکتریکی مار ماهی و سفره ماهی در تالار برق میباشد:D:biggrin:
:gol:
:redface:
ای که تمجیدت مرا غره کند
هر چه او(خدا) خواهد همان را به کند
هرصفت را که نهاده در وجود
شکر آن باید هماره در سجود
لیک خاک پای آن نیکوسرشت
باشد این بنده، که خاکم او سرشت
آید آن روز، الهی که نباشیم خجل
در درگه آن که عشق ازلی در دل
هرکه نعمت دهد در بته سنجش نهد
هر که را سختی دهد در بته سنجش نهد
ناشناس آمد و رفت همه خوبان ببین
ناشناس این گردش دوران ببین
ای دریغا که گذشت عمر و زمان
خرم آن نغمه که ماند در اذهان

پ.ن: خ طولانی شد چرا:confused: طنزمم اصلا نمیومد. ایشالا که بقیه دوستان خصوصا اساتید براتون طنز بگن لذتشو ببرید.
پ.ن: مهندس سفره ماهی کجا بود:دی چند روز پیش هم یکی دیگه از کاربرا گفت اره ماهی. واقعا از حسن توجه شما و بقیه مهندسین ذی ربط کمال تشکر و امتنان را دارم:دی
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
:redface:
ای که تمجیدت مرا غره کند
هر چه او(خدا) خواهد همان را به کند
هرصفت را که نهاده در وجود
شکر آن باید هماره در سجود
لیک خاک پای آن نیکوسرشت
باشد این بنده، که خاکم او سرشت
آید آن روز، الهی که نباشیم خجل
در درگه آن که عشق ازلی در دل
هرکه نعمت دهد در بته سنجش نهد
هر که را سختی دهد در بته سنجش نهد
ناشناس آمد و رفت همه خوبان ببین
ناشناس این گردش دوران ببین
ای دریغا که گذشت عمر و زمان
خرم آن نغمه که ماند در اذهان

پ.ن: خ طولانی شد چرا:confused: طنزمم اصلا نمیومد. ایشالا که بقیه دوستان خصوصا اساتید براتون طنز بگن لذتشو ببرید.
پ.ن: مهندس سفره ماهی کجا بود:دی چند روز پیش هم یکی دیگه از کاربرا گفت اره ماهی. واقعا از حسن توجه شما و بقیه مهندسین ذی ربط کمال تشکر و امتنان را دارم:دی

اشك گرم و آه سرد و روي زرد و سوز دل
حاصل عشقند و زهرا اين نكته مي ‌داند چو شمع:redface:
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
آفرین

آنکس که چشید مزه اش گشت خموش
آوای عشق را سرودن غلط است


ممنون
تشکرام تموم شده
ببخشید:gol:

یارب دردی که ناله آغاز کنم
شوری که سرود زند را ساز کنم
چشمی که به سوی خویش چون باز کنم
آن زهرا ز دور آواز کنم
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ممنون
تشکرام تموم شده
ببخشید:gol:

یارب دردی که ناله آغاز کنم
شوری که سرود زند را ساز کنم
چشمی که به سوی خویش چون باز کنم
آن زهرا ز دور آواز کنم

بی خیال شدیم، در کار دنیا رحم نیست
آوا ! راحت جان بایدت، این سخت نیست
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
نازنینا بینمان فاصله را پاک می کنم
سرخط شعر را با نام آوا کوک می کنم
:cool:

چ جالب
با کارِ خیاطیمم همانگ شد:biggrin:
دوست دارم او سخن گوید و من گوش کنم
غم دل را به کلام الناز فراموش کنم

 

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رحمتی جان رشته ات با جان و دل بازی کند:D
وانگهی که یک بنا با ناز طنازی کند

لیک ندانم که چرا، نام مهندس دارد آن:redface:
ور نه اینست که مهندس، رشته ی محاسبان (1)

رشته ات بِه که بُود در زمره اهل هنر;)
که هنرمند بُدن بهتر ز کار خیر و شر (2)

ناشناسا (3) گویی از جان خودت سیر شدی:cry:
که چنین طنز سُرایی و چنان مست شدی

پ.ن(1): ح با تشدید خوانده شود
پ.ن(2): منظور شاعر کار سخت مهندسین عمران سر ساختمان های نیمه کاره و سروکله زدن با کارگران است!:surprised:
پ.ن(3): تخلص شاعر

دوستان من خیلی به شعر طنز علاقه دارم و خوشحال میشم که برای بنده هم شعر طنز بگید و به چالشم بکشید:gol::D

گویند که معمار کل هستی خداوند است
که ان را بر نظم وهندسه بنا کرده است
مهندسی مبنایش هندسه است
حال انکه معماری تمامش هندسه است
افتخار مهندسی این است
که پیش نام معماری امده است
[URL="http://www.iran-eng.../member.php/179925-Unknown_S"][FONT=&quot] Unknown[/FONT][/URL]http://www.iran-eng.../member.php/179925-Unknown_S[FONT=&quot] چونکه رشته شما هم برق است
اشکال ندارد که گویند اوهم یک مهندس است[/FONT]
:D:D:surprised:
[FONT=&quot]
[/FONT]
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
چ جالب
با کارِ خیاطیمم همانگ شد:biggrin:
دوست دارم او سخن گوید و من گوش کنم
غم دل را به کلام الناز فراموش کنم

شرمنده من تشکرام تموم شدن:(

گر به دلم آویخت خروشرو چمنزاری
شب تا به سحر یادکنم از آوایی:redface:
 

Similar threads

بالا