مدیریت مفاهیم

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدیریت مفاهیم
یکی از اساسی ترین و بنیادی ترین عناصر در مبحث مدیریت ها مفاهیم هستند. مفاهیم را کوچکترین عنصر تشکیل دهنده نظریات هم نامگذاری کرده اند. میتوان گفت که نقش مفاهیم در مدیریت همانند نقش اتم در یک سلول است با این تفلوت که اتم دارای ویژه گی های خاص و منحصر به فرد است ولی مفاهیم را میتوان بطور سلیقه ای هم معنی کرد. همین نکته به ظاهر کم اهمیت خود دارای نقش برجسته ای در بروز بد فهمی ها و ایجاد مجادله های بی سرانجام در هنگام تدوین راهکار ها و در مرحله برنامه ریزی و اجرا میباشد.
یکی دیگر از مشکلات ما , در مراحل عملی طرح ها اینست که اکثر اقدامات عملی و کاربردی ما بصورت پـرش طرح ازابتدای شكل‌گيري و نظزيه‌پردازي به مرحله اقدام و عمل میباشد. یعنی در شرایطی که هنوز مجال كافي براي جرح و اصلاح و شرح و ايضاح مفاهيم اصلي پیدا نشده , یکدفعه میبینیم که یک عده ای دارند آن را اجرا میکنند.َ
اجماع محققین برجسته علوم مدیریتی در دنیا اعتقاد دارند که اول باید مقوله اثربخشی طرح از تصویب کارشناسان طرح عبور کند و بعد نسبت به بهره وری آن , برنامه ریزی و اقدام لازم صورت پذیرد. در حالی که ما همیشه مقوله بهره وری را بر مقوله اثربخشی مقدم میداریم و خشت اول کار به این ترتیب کج گذاشته میشود. به هم درآميختن سطح تئوريك، با سطوح استراتژيك و اجرا باعث میشود که امکان باز تعریف طرح از ما گرفته شود و کنترل پیشرفت طرح بر اساس برنامه مدون غیرممکن شود.
علت اینکه اکثر طرحهای عمرانی و صنعتی در کشور ما پس از اجرای بیست درصد مراحل اولیه از سرعت اولیه باز مانده و کم کم به افول بی سابقه ای میرسد , کم توجهی به همین مواردی است که در ابتدای مقاله , به آنها اشاره شد.
به دلائل نامشخص ,اکثر مجریان و دست اندرکاران طرحهای صنعتی و تولیدی و تبدیلی از تحليل فرايند و پيش‌بيني مسير و تعیین و برنامه ریزی برای مشخص نمودن جهت و غايت آن در گذشته و حال و آينده سر باز میزنند و بدون بستر سازی های مناسب , اقدام به عملیاتی کردن طرح میکنند و پس از مدت کمی که از اجرای طرح گذشت , مشکل نبود طرح جامع پیش می آید و در این مرحله مهم , کلیه دست اندر کاران , مجبور میشوند , کار را بصورت مصلحتی و روزمرّه ادامه دهند که مشکل مفاهیم مدیریتی و نبود برنامه ریزی مدون هم حل نشدنی میشود و چاره ای جز ادامه طرح پیش رو نمیماند و کار اجرا هم بی برنامه پیش میرود , در چنین حالتی , از آنجا که هیچیک از مسئولین پیاده سازی طرح فکر و چاره و تدبیری برای ادامه طرح نیاندیشیده اند و بشکل بی برنامه کار را ادامه میدهند , طرح متوقف میشود و هجوم ضرر و زیان های سرسام آور کم کم خود را نمایان میسازد.مجریان طرح , تازه در این مرحله از بحران , به فکر چاره می افتند و دست به دامن کارشناسان متخصص عارضه یابی میشوند در حالی که حل مسئله برای آنها هم ممکن شدنی نیست و آخر کار مشخص میشود که هزینه اجرای یک طرح مثلآ در مقیاس هزار در هزار را پرداخته اند و آنچه که در دست دارند , مقیاسی به اندازه پنجاه در شصت است. به عبارت ساده تر هزینه احداث یک دانشگاه را میپردازند و در آخرطرح , یک مدرسه پنج کلاسه از کار در میآید.
تحلیل مفاهیم مدیریت در نزد افرادی که دانش و اطلاعات کامل و به روز از اصول و فنون مدیریت های نوین را دارا نیستند بر اساس اصل فرا ارادی انجام میگیرد. یعنی معانی را بر حسب میزان تجارب کاری خود ترجمه و معنی میکنند که متاسفانه این نوع معنی کردن و عملکرد های بعدی بر اساس این تعریفات بر روی طرح , منجر به کسب نتایج ایده آل و مطلوب نمیشود و هزینه ها تلف شده و بازده کار هم مثبت نمیگردد. جهت معنای مفاهیم مدیریت , ابتدا باید آن دسته از مفاهيمي را كه ناظر بر موضوع است، از هم جدا کرد و سپس به بررسي و ارزيابي آنها نسبت به حوزه مديريت به طور عام و به برنامه‌ريزي استراتژيك به طور خاص اقدام نمود.نتیجه نهایی اهمالي كه در تعريف دقيق و روش مفاهيم مدیریت در آغاز و به كارگيري نادرست و نابجاي آنها در نقل و تعبيرهاي بعدي حادث میگردد، باعث میشود که ابهامات مخل و پيچيدگي‌هاي غير ضروري پیش بیاید و ادامه کار به بن بست برسد و یا مطابق برنامه پیش نرود.

نتایج اکثر عارضه یابی طرح های راکد و کم بازده اینست که مجریان طرح , قبل از رسيدن به پختگي‌ نظري و بلوغ علمي در محافل آكادميك و کسب مهارت های دانش کاربردی , اقدام به کار و تولید و فعالیت میکنند و تنها برنامه ریزی مکتوب آنان همین برگهای توجیهی طرح هست که در ابتدا برای مجاب نمودن روسای بانک بصورت تئوری و صوری تهیه میکنند و فعالیت های بعدی آنان را نیاز های ضمن کار تشکیل میدهد و بس. مثل معروفی است که میگوید: از هيچ شمعي كه شعله‌اش فرو خفته باشد، شمع ديگري را نمي‌توان افروخت. یعنی طراح و سازنده ای که اصول و فنون و جامعه شناسی طرح را نشناسد , نمیتواند در اجرا هم کار را به سامان مطلوب برساند. اگر اين ضرب‌المثل قديمي را بپذيريم كه مي‌گويد: جنگ مهمتر از اين است كه فقط به عهده امير و لشگريان باشد. پس مي‌توان گفت كه تلاش برای درک صحیح معانی مدیریت , نيز مهم‌تر از اين است كه فقط آن را به عهده مجریان و کارفرمایانی گذاشت در عین داشتن مدارک تحصیلی بالا , دارای دید سنتی و تجربی در طراحی و اجرای طرحهای صنعتی و تولیدی هستند و از فناوریهای جدید فقط اسمش را شنیده اند و مراحل رسیدن به آنرا نمیدانند. جهت بازشدن مطلب میخواهم از یک مثال ساده استفاده کنم . آهنگ رشد جمعیت در ابتدای حیات او در روی زمین در سه مرحله به شرایط حال حاضر رسید. انسان ابتدا به تآثیر ارتقاء سطح تکنولوژی زیستی خود فکر کرد , سپس برای دستیابی به آن , که دانش و فن آوری های اولیه در عرصه بهداشت و درمان بود , تلاش نمود و در با شتاب دادن به این دو اصل بتدریج در عرصه پیشرفتهای فنی در حوزه ارتباطات پا گذاشت و توانست راه بی منتهای پیشرفت و توسعه را به روی خود باز کند و با ابتکارات خود هر روز با سرعت بیشتری پیش رود. چرا مرحله اول و دوم این برنامه چندین قرن طول کشید ولی مرحله سوم در یک قرن آخری اینهمه رشد کرد؟ چون در این قرن او به دانش نگرش سیستمی دست یافت . نگرش سيستمي ، مفهومي است كه با صرف نظر از زمينه‌ها و عوامل پديدآورنده، به پيامدهاي عمومي و همگاني طرح نیز نظر میکند و به این ترتیب ورودیهای یک فرآیند را با خروجی های آن برابر میکند. یعنی به میزان هزینه ای که برای طرح خرج میشود باید به همان میزان هم خروجی ها و نتایج مثبت بدست آید و این کار با تحلیل مفاهیم طرح ممکن و میسر میگردد. در واقع تحلیل مفاهیم طرح با اجرای مجازی آن ممکن میشود و ما را قادر میسازد که پیش از شروع کار, کلیه مراحل طرح را بشکل مجازی اجرا کنیم و به میزان پیچیدگی هایی که در طرح وجود دارد , راهکار های عملی ایده آل را تدارک ببینیم و در زمان اجرای طرح آنرا بکار ببریم. کاربرد دانش مهندسی ارزش از ابزار های بسیار مهم در مدیریت مفاهیم هست که باید به آن توجه ویژ ای کرد.
 

Similar threads

بالا