لینوکس با ویندوز چه تفاوتی دارد؟

neda_eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
لینوکس با ویندوز چه تفاوتی دارد؟

یکی از نخستین سوالاتی که در ذهن هر کاربری که به تازگی نام گنو/لینوکس به گوشش خورده است، مطرح می‌شود، این است که خوب گنو/لینوکس چه تفاوتی با ویندوز دارد؟ من در این مقاله قصد دارم بدون اینکه وارد مسائل خیلی فنی شوم، به طور اجمالی این موضوع را تشریح کنم.

لینوکس چیست؟
لینوکس به خودی خود، یک هسته (Kernel) است. هسته، بخش اصلی سیستم‌عامل را تشکیل می‌دهد که کار آن کنترل داده‌ها، مدیریت حافظه، سخت‌افزار، ورود و خروج داده‌ها و تمامی موارد اصلی سیستم‌عامل می‌باشد. همانطور که گفتم، لینوکس به خودی خود سیستم‌عامل به شمار نمی‌رود، بلکه با استفاده از ابزارهایی که پروژه گنو (GNU) برای آن تولید کرده است، تبدیل به یک سیستم‌عامل کامل می‌شود (به همین دلیل است که لینوکس را معمولا گنو/گنو/لینوکس یا GNU/Linux می‌نامند) و با اضافه کردن سایر نرم‌افزارهای بازمتن به آن، می‌توان از آن در موارد متعددی مانند سرویس‌دهنده‌ها، ایستگاه‌های کاری، کامپیوترهای روی‌میزی، ابر رایانه‌ها، ابزارهای صنعتی و پزشکی که دارای سیستم‌های درونه‌ای (Embedded) می‌باشند و... استفاده کرد.
از نظر فنی، گنو/لینوکس را می‌توان نمونه بازمتن و آزاد سیستم‌عامل‌های خانواده یونیکس نامید. زیرا بر اساس استاندارد POSIX پیاده سازی شده و کاملا با آن سازگار است. بنابراین گنو/لینوکس را می‌توان نواده سیستم‌عامل پرسابقه و مستحکم یونیکس دانست که البته خواص خوب آنرا نیز به ارث برده است. اکنون تفاوت‌های اصلی گنو/لینوکس و ویندوز را با هم می‌شماریم:

گنو/لینوکس : سیستم‌عامل آزاد
گنو/لینوکس یک سیستم عامل آزاد و بازمتن است. کد منبع آن در اختیار همگان قرار دارد و همه می‌توانند در کدهای آن تغییر ایجاد کرده و بنا به نیازشان استفاده کنند. آزاد و در دسترس بودن کدهای منبع سبب می‌شود تا بتوانید از طرز کارکرد دقیق سیستم‌عامل مطلع شوید. شما بسیاری از توزیع‌های گنو/لینوکس را می‌توانید به هر تعداد کپی کرده و بین دوستانتان پخش کنید. در سمت مقابل، ویندوز یک سیستم‌عامل اختصاصی است که کد منبع آن سری نگهداشته شده و برای همگان در دسترس نیست. شما نمی‌توانید بفهمید که واقعا در زیر سیستم‌عامل ویندوزتان چه می‌گذرد؟ آیا یک برنامه جاسوسی در آن پنهان نشده است؟ بعید نیست. سیستم عامل ویندوز رایگان نبوده و شما نمی‌توانید آنرا کپی کرده و پخش کنید. در صورت این کار شما خلاف‌کار هستید و جریمه و مجازات خواهید شد. (فعلا نه در ایران ولی در ۴-۶ سال آینده بله)
گنو/لینوکس را به هواپیمایی تشبیه کرده‌اند که هر قسمت از انرا در جایی ساخته‌اند. گنو/لینوکس واقعا محصول کشور خاصی نیست. تعداد زیادی از مردم در سرتاسر جهان در حال کار بر روی بخش‌های مختلف آن و توسعه آن هستند. تعداد برنامه نویسانی که روی بخش‌های مختلف سیستم‌عامل گنو/لینوکس کار می‌کنند، به حدود ۴۰۰ هزار نفر می‌رسد، تفاوت کیفیت کار را مشخص می‌کند.
شما با سیستم‌عامل گنو/لینوکس آزاد هستید. لازم ندارید تا از نرم‌افزارهای اختصاصی استفاده کنید و تحت انقیاد آنها در آیید.

گنو/لینوکس : سرعت، قدرت، پایداری
همانطور که گفتم، گنو/لینوکس نواده سیستم‌عامل یونیکس است. بنابراین ساختار کلی این سیستم‌عامل کاملا با ویندوز متفاوت است. این به این معنی است که مثلا شما نخواهید توانست برنامه‌هایی که در ویندوز دارید، روی گنو/لینوکس اجرا نمایید (البته راه‌هایی وجود دارد – شبیه سازها - ولی در حالت عادی خیر). یکی از خواص اصلی سیستم‌عامل‌های خانواده یونیکس، پایداری و استقامت بسیار بالای آنهاست. این سیستم‌عامل‌ها به این راحتی‌ها خراب نشده و به ندرت نیاز به بوت مجدد پیدا می‌کنند. گنو/لینوکس‌هایی وجود دارند که شما می‌توانید سالها بدون نیاز به بوت، از آنها استفاده نمایید. در سمت مقابل، حتی جدیدترین و پایدارترین سیستم‌های ویندوز نیز اندازه گنو/لینوکس پایدار نیستند. برای بکارگیری سیستم‌های ویندوز به عنوان سرویس دهنده به حافظه و پردازنده‌های قویتری نیاز دارید و مطمئن باشید اگر هر چند روز آنرا بوت نکنید، از کار خواهد افتاد! معمولا سیستم‌عامل گنو/لینوکس به راحتی خراب نمی‌شود و برعکس ویندوز مجبور نیستید تا آنرا هر چندماه یکبار مجددا نصب کنید. حتی برخی از انواع گنو/لینوکس به نصب «یکبار برای تمامی عمر» مشهور هستند. این گونه سیستم‌ها را می‌توانید حین کار و حتی بدون بوت، به نسخه‌های جدیدتر ارتقا دهید.

گنو/لینوکس : امنیت، امنیت، امنیت
امروزه در دنیایی متکی بر فناوری اطلاعات زندگی می‌کنیم که هر لحظه به خطر افتادن جریان اطلاعات منجر به بروز خسارت‌های تجاری جبران ناپذیری خواهد شد. امروزه همه به دنبال یک سکوی (Platform) امن‌تر برای اجرای برنامه‌های کاربردی و سروی‌دهنده‌ها هستند. با اینکه مبحث امنیت یک مقوله نسبی است، گنو/لینوکس حرف‌های زیادی برای گفتن در سمت امنیت دارد. بسیاری از قابلیت‌های امنیتی که در ویندوز وجود ندارند و یا فقط با اضافه کردن نرم‌افزارهای اضافی قابل دسترسی می‌باشند، بطور درونی و پیش‌گزیده در گنو/لینوکس پیاده سازی شده‌اند. گنو/لینوکس از ابتدا برای محیط‌های شبکه‌ای و چند کاربره طراحی شده است و همین باعث رعایت مسائل امنیتی از ابتدا در ان شده است، درحالی که ویندوز اینگونه نبوده و درحال حاضر نیز از نظر امنیتی دارای نقاط ضعف فراوانی است. مثلا یک برنامه مخرب با استفاده از همین ضعف‌های امنیتی می‌تواند کل سیستم‌عامل را نابود کند، ولی در صورتی که مورد مشابهی در گنو/لینوکس وجود داشته باشد، حداکثر به دایرکتوری خانگی کاربر اجرا کننده آسیب خواهد رسید، نه کل سیستم‌عامل.
اینطور نیست که گنو/لینوکس فاقد هر گونه اشکال امنیتی باشد، خیر، ولی باز بودن کد منبع آن باعث می‌شود تا بسیاری از اشکالات امنیتی پیش از ایجاد خسارت و در مراحل توسعه و برنامه نویسی برنامه بر ملا شده و رفع شوند. در صورتی که اشکالی نیز در برنامه‌های منتشر شده یافت شود، بدلیل موجود بودن کد منبع سریعا برطرف می‌گردد. در صورتی که در سیستم عامل ویندوز شما باید منتظر مایکروسافت بمانید و بمانید و بمانید (مثلا هم اکنون ۲۱ اشکال امنیتی در مرورگر IE وجود دارد که مایکروسافت هنوز هیچ وصله‌ای برای آن ارائه نداده است). سیستم‌عامل ویندوز دارای اشکالات امنیتی بسیاری است که به راحتی هم کشف نمی‌شوند و هنگامی کشف می‌شوند که خسارات جبران ناپذیری در اثر حمله از طریق آن ضعف‌های امنیتی رخ دهد که امثال آنرا شاهد هستیم. در دنیای امنیت ضرب المثلی وجود دارد که امنیت با مخفی کاری حاصل نمی‌شود.
می‌توان ادعا کرد که تقریبا هیچ ویروسی برای گنو/لینوکس وجود ندارد و این درحالی است که سالیانه بیش از ۱۰۰۰ ویروس و کرم مختلف برای سیستم‌عامل ویندوز ایجاد می‌شود. این بخاطر عدم گسترده بودن گنو/لینوکس نیست (حدود ۷۰ درصد از سایت‌های وب در جهان بر روی سیستم‌عامل‌های خانواده یونیکس و گنو/لینوکس و سرویس‌دهنده وب آپاچی درحال اجرا هستند) بلکه بدلیل وجود حفره‌های امنیتی متعدد ویندوز و سیاست انحصار گرایی مایکروسافت است. یعنی چه؟ مایکروسافت طوری رفتار و سیاست گذاری کرده است که مشتریان خود را تنها به محصولات خودش عادت دهد. بسیاری از کاربران ویندوز از اینترنت اکسپلورر و آتلوک برای مرور وب و پست الکترونیک استفاده می‌کنند. من به عنوان یک ویروس نویس، می‌دانم که اگر ویروسی را برای کاربران ویندوز بنویسم، بر روی کامپیوترهای ۹۰ درصد آنها اثر خواهد کرد. چون اکثرا از IE و Outlook استفاده می‌کنند. ولی در گنو/لینوکس چطور؟ در گنو/لینوکس شما طیف وسیعی از انتخاب و عدم اجبار دارید. من از مرورگر موزیلا استفاده میکنم. دوستی دارم که Konqueror را ترجیح می‌دهد. دیگری از Opera استفاده می‌کند. من از Kmail استفاده می‌کنم. دوستم از Evolution، دیگری از Pine و بعدی از Mutt و برادرم هم از Mozilla Mail. من فقط می‌توانم برای یکی از اینها ویروس بنویسم چون روی بقیه کار نخواهد کرد و عملا میزان اثر آن انداک خواهد بود. ضمنا هیچیک از ویروس‌هایی که برای ویندوز نوشته شده‌اند، بر روی گنو/لینوکس کار نمی‌کنند.

گنو/لینوکس : تعدد سکوهای اجرایی
گنو/لینوکس برخلاف ویندوز بر روی تعداد زیادی از سکوهای مختلف سخت‌افزاری اجرا می‌شود و شما حتی قادرید آنرا برای کار بر روی سکوی مورد نظرتان تغییر دهید. این قابلیت، گنو/لینوکس را برای بکارگیری در سخت‌افزارهای درونه‌ای (Embedded) بسیار مناسب می‌سازد. هسته 2.6 گنو/لینوکس این امکان را فراهم می‌سازد تا گنو/لینوکس را بر روی دستگاه‌های بسیار کوچک و یا ابر رایانه‌های بسیار بزرگ اجرا نمایید.

گنو/لینوکس : گسترده‌ترین تنوع در کاربرد
گنو/لینوکس را می‌توانید برای انجام وظایف بسیار متعددی بکار بگیرید. از دستگاه چک کردن اتصالات شبکه، دیوار آتش، مسیریاب (Router) شبکه، سرویس‌دهنده‌های مختلف مانند وب، بانک اطلاعاتی، فایل، چاپ و...، میزهای کار (Desktop)، ایستگاه‌های کاری (Workstations) و... سیستم‌عامل گنو/لینوکس حتی این امکان را دارد که از آن بتوان به صورت یک سیستم زنده و پرتابل استفاده کرد. به این معنی که کل سیستم‌عامل از روی یک دیسک CD اجرا شود و شما آنرا با خودتان جابجا کنید و میزکار و تنظیماتتان را همراه خودتان منتقل کنید. علاوه بر این، این قابلیت برای رفع اشکال و نمایش آن نیز بسیار مفید است.

گنو/لینوکس : تنوع در انتخاب
بدلیل آزاد بودن سیستم‌عامل گنو/لینوکس، هر گروه یا موسسه تجاری، یک نسخه خاص از آن که به توزیع یا پخش (Distribution) معروف هستند، منتشر ساخته است. این توزیع‌های مختلف همگی گنو/لینوکس هستند، ولی هریک معمولا برای یک یا چند امر خاص مانند سرویس‌دهنده، دیوار آتش، میزکار و... طراحی شده‌اند و هریک قابلیت‌ها و بهینه سازی‌ها خاص خودشان را به کاربران ارائه می‌کنند. کاربران در این میان آزادی انتخاب زیادی داشته و می‌توانند چیزی که کاملا نیازشان را برطرف می‌کند، انتخاب کنند. چیزی که در ویندوز نمی‌توان مفهومی برای آن پیدا کرد.

گنو/لینوکس : سیستم‌عاملی حرفه‌ای
گنو/لینوکس یک سیستم‌عامل حرفه‌ای است. یعنی ممکن است یک کاربر کاملا غیر فنی برای مدیریت آن و انجام برخی از تنظیمات سخت‌افزاری دچار مشکل شود و نتواند به راحتی این کار را انجام دهد. البته برخی از توزیع‌های گنو/لینوکس این امور را بسیار راحت (و حتی راحت‌تر از ویندوز) کرده‌اند، ولی با این حال به طور کلی، گنو/لینوکس یک سیستم‌عامل حرفه‌ای است که در عین سادگی، از پیچیدگی‌های فنی زیادی برخوردار است. البته تمام کاربران لازم نیست این امور را بدانند. مثلا یک کارمند دفتری که اموری مانند تایپ و حسابداری را با کامپیوترش انجام می‌دهد، ممکن است از نظر فنی تفاوتی را احساس نکند، ولی گنو/لینوکس خوراکی ۴ ساله برای کاربران خوره فراهم می‌سازد! برخلاف ویندوز، نکات بی‌پایانی برای یادگیری در گنو/لینوکس وجود دارد. این سیستم‌عامل ۴ سال به راحتی شما را مشغول خواهد کرد و می‌توانید مطمئن باشید پس از آن بازهم مطالب جدیدی برای یادگیری وجود خواهند داشت! پس خوره‌های کامپیوتری از آن لذت وافری خواهند برد و هرگز آنرا رها نخواهند کرد.
برخلاف ویندوز، در گنو/لینوکس راحت‌تر هستید تا بسیاری از کارهای پیکربندی و سیستمی را از خط فرمان بسیار قدرتمند و عالی آن انجام دهید. با اینکه برای بسیاری از امور مانند ویندوز ابزارهای گرافیکی طراحی شده است، یک کاربر حرفه‌ای واقعا از خط فرمان گنو/لینوکس لذت خواهد برد. خط فرمان ویندوز را اصلا می‌توان خط فرمان نامید؟

گنو/لینوکس : بهشت برنامه نویسان!
گنو/لینوکس را بهشت برنامه نویسان نامیده‌اند. برخلاف ویندوز که اکثر ابزارهای برنامه نویسی روی آنرا باید جداگانه نصب و حتی خریداری نمایید، گنو/لینوکس به همراه تمامی ابزارهای برنامه نویسی مورد نیازتان و با هر زبانی که فکر کنید ارائه می‌شود. کافی است آنرا نصب کنید و کار برنامه نویسی‌تان را با ابزارهای دلخواهتان شروع کنید.

گنو/لینوکس : یک جعبه ابزار کامل
گنو/لینوکس برای کاربران حرفه‌ای، یک جعبه ابزار کامل به شما می‌رود که در آن تمامی ابزارهای مورد نیاز مانند برنامه‌های اینترنتی، ابزارهای امنیتی مانند ابزارهای آزمایش شبکه، ابزارهای برنامه نویسی، هزاران صفحه کتاب و راهنما در آن پیدا خواهید کرد. ابزارهایی که در اختیارتان قرار دارد چنان متنوع هستند که می‌توانید ۹۰ درصد اطمینان داشته باشید که پس از نصب آن به چیز دیگری نیاز نخواهید داشت.

گنو/لینوکس : یکی از زیباترین دستاوردهای بشری
گنو/لینوکس در سایه همکاری و تبادلات علمی هزاران نفر در سرتاسر جهان ایجاد شده و توسعه یافته است. این همکاری چنان گسترده و زیبا بوده و هست، که به سیستم‌عامل گنو/لینوکس لقب «یکی از زیباترین دستاوردهای همکاری جمعی بشر» داده شده است. فرهنگ حاکم در جامعه گنو/لینوکس و بازمتن، فرهنگ کمک، اشتراک اطلاعات و تلاش برای بهبود هرچه بیشتر محصولات و «انجام هرکاری که از دستت برمی‌آید» است. هرکس که می‌خواهد با این سیستم‌عامل کار کند، باید تمامی دیدگاه‌ها و عقاید قبلی خود را درباره نرم‌افزارها و سیستم‌عامل کنار گذاشته و با یک دیدگاه جدید و طرز فکر متحول شده وارد دنیای گنو/لینوکس شود، زیرا با فرهنگ حاکم متفاوتی روبرو خواهد بود. گنو/لینوکس نوید دهنده آزادی است...

__________________
 

mtr

عضو جدید
تبریک

تبریک

:)سلام دوست عزیز:)
واقعا تبریک میگم;). من خودم تو این فکر بودم که یک عنوانی به نام لینوکس درست کنم.
وقتی دیدم یکیش هست ، گفتم بهتره که این را ادامه بدم.
:cool:امیدوارم که بتونم این تاپیک را پیشرفت بدم.
 

mtr

عضو جدید
سلام
نسبت به توضیحات کامل دوست خوبمون neda-eng در مورد لینوکس کمال قدر دانی را دارم.
 

mtr

عضو جدید
فلسفه ی ابونتو

فلسفه ی ابونتو

کار ابونتو بر اساس فلسفه نرم‌افزار آزاد است، که هدفش گسترش و به ارمغان آوردن مزایای نرم‌افزارهای آزاد به سراسر دنیا می‌باشد. بطن اصلی فلسفه اوبونتو بر اساس آرمانهای فلسفی زیر شکل گرفته است:

۱. هر کاربر رایانه می‌بایست آزادی کامل در دریافت از طریق اینترنت، اجرا، نسخه برداری، گسترش، مطالعه کد، به اشتراک گذاری، تغییر و بهینه‌سازی نرم‌افزارشان به هر منظوری بدون پرداخت هزینه‌های جوازهای مختلف را داشته باشد.
۲. هر کاربر رایانه می‌بایست بتواند به زبان دلخواه خود از رایانه خود استفاده نماید.
۳. هر کاربر رایانه می‌بایست بتواند از نرم‌افزارهای دلخواه خود استفاده کند، حتی اگر معلولیتی داشته باشد.

فلسفه ما در نرم‌افزاری که تولید میکنیم و در توزیعی که عرضه میکنیم منعکس شده است. به عنوان نتیجه و حاصل کار، جواز نرم‌افزاری که ما تولید میکنیم بر اساس فلسفه‌ای است که به آن اعتقاد داریم و حاصل آن جواز حقوقی اوبونتو است.
 

mtr

عضو جدید
شما می توانید در این لینک متن کامل "نرم افزارهای متن باز" را به زبان اصلی مطالعه کنید.
http://www.gnu.org/philosophy/free-sw.html
اما چکیده ی این مطلب این است:
در مورد اوبونتو کلمه «آزاد» در اصطلاح «نرم‌افزار آزاد» در اصل به معنای آزادی نرم‌افزار است و نه به معنای رایگان. هر چند ما تصریح نموده‌ایم که اوبونتو رایگان خواهد بود. مهمترین چیز در مورد اوبونتو این است که اوبونتو حقوق نرم‌افزار آزادی که کاربران نصب و استفاده میکنند را رعایت میکند. اینها همان آزادیهاییست که موجب رشد اجتماع کاربران اوبونتو، ادامه به اشتراک گذاری تجارب و تخصصها برای بهتر و بهینه کردن آن جهت استفاده در کشورها و صنایع جدید، می‌شوند.
به نقل و قول از مقاله «نرم‌افزار آزاد چیست» نوشته «بنیاد نرم‌افزار آزاد»، آزادیهای موجود در شالوده نرم‌افزار آزاد اینگونه معرفی میشوند:

  • آزادی اجرای برنامه، به هر منظوری
  • آزادی مطالعه نحوه کارکرد برنامه و انطباق آن با نیازهای خود
  • آزادی نسخه برداری و انتشار برنامه و در نتیجه کمک به دیگران
  • آزادی بهینه کردن برنامه و انتشار این بهینه‌سازیها برای عموم تا عموم از این بهینه‌سازیها بهره‌مند شوند.
 

mtr

عضو جدید
متن باز

متن‌باز اصطلاحی است که از سال ۱۹۹۸ برای از بین بردن ابهام لغت Free در زبان انگلیسی رایج شد. سازمان متن‌باز (OSI) در تعریف نرم‌افزار متن‌باز توضیحاتی در مورد اینگونه نرم‌افزارها می‌دهد. متن‌باز بخوبی در حال رشد و گسترش موفق در سطح وسیع است.
اوبونتو نیز با کمال خوشبختی متن‌باز است. اگر چه برخی پایان جداگانه و متفاوتی برای نرم‌افزار آزاد و متن‌باز قائلند، ما نرم‌افزارهای آزاد و متن‌باز را متضاد یا غیر قابل انطباق نمیدانیم.
اوبونتو با کمال افتخار اعضایی دارد که به گروههای نرم‌افزاری آزاد و متن‌باز و یا هر دو با هم منسوبند. ;)
 

mtr

عضو جدید
تعریف نرم‌افزار آزاد

تعریف نرم‌افزار آزاد

:)ما تعریف نرم‌افزار آزاد را ارائه می‌دهیم تا بطور واضح نشان دهیم که چه مواردی در مورد یک نرم‌افزار خاص باید صدق کند تا به عنوان یک نرم‌افزار آزاد تلقی شود. گاه‌گاه ما این تعریف را اصلاح می‌کنیم تا واضح‌تر شود. اگر شما مایلید تغییراتی که اعمال کرده‌ایم را ببینید، لطفا بخش تاریخچه در قسمت پایین صفحه انگلیسی را ببینید.
نرم‌افزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در آبجو مجانی.
نرم‌افزار آزاد در مورد آزادی کاربران برای اجرا، کپی، توزیع، بررسی، تغییر و بهبود دادن نرم‌افزار می‌باشد. بطور دقیق‌تر نرم‌افزار آزاد به چهار نوع آزادی برای کاربران یک نرم‌افزار اشاره می‌کند:

  • آزادی برای اجرای برنامه برای هر منظوری (آزادی ۰)
  • آزادی برای مطالعه و بررسی چگونگی عملکرد برنامه و تغییر آن برای نیاز خود (آزادی ۱). دسترسی به کد منبع یک پیش‌شرط برای این آزادی می‌باشد.
  • آزادی برای توزیع مجدد کپی‌هایی از آن، بنابراین شما می‌توانید به همسایگان خود کمک کنید (آزادی ۲).
  • آزادی برای بهبود برنامه و انتشار این تغییرات برای عموم، بنابراین تمام جامعه از آن بهره می‌برند (آزادی ۳). دسترسی به کد منبع یک پیش‌شرط برای این آزادی می‌باشد.
در صورتی برنامه‌ای یک نرم‌افزار آزاد به شمار می‌آید که کاربران آن همه این آزادی‌ها را داشته باشند. بنابراین شما باید برای توزیع مجدد کپی‌هایی از آن، خواه با اصلاحات و تغییرات و خواه بدون آن، خواه رایگان و خواه در ازای دریافت وجهی، برای هر شخصی و در هر جایی آزاد باشید. آزاد بودن برای انجام این کارها (در میان کارهای دیگر) به این معنی است که شما مجبور به درخواست و پرداخت هزینه برای مجوز نیستید.
شما همچنین باید این آزادی را داشته باشید تا در برنامه تغییراتی ایجاد کنید و حتی بدون اشاره به وجود آنها، از آنها بطور خصوصی و برای کار خود استفاده کنید. اگر هم تغییرات خود را منتشر کردید، نباید ملزم به اعلام آن به شخص خاص و یا به روش خاصی باشید.
آزادی برای استفاده از برنامه به معنای آزادی هر شخص و یا سازمانی برای استفاده از آن برنامه بر روی هر سیستم کامپیوتری، برای هر کاری، و بدون نیاز به هر گونه ارتباط بعدی با توسعه‌دهنده و یا هر نهاد خاصی می‌باشد. در این نوع آزادی، هدف کاربر اهمیت دارد نه هدف توسعه‌دهنده؛ شما به عنوان یک کاربر آزاد هستید تا برنامه را برای هدف خودتان استفاده نمایید، و اگر برنامه را به شخص دیگری نیز بدهید، او هم آزاد است تا برنامه را برای هدف خودش استفاده نماید، شما حق ندارید هدف خودتان را به وی تحمیل نمایید.
آزادی برای توزیع مجدد کپی‌هایی از برنامه باید علاوه بر کد منبع، شامل شکل باینری و اجرایی برنامه و برای هر دو نسخه تغییر یافته و تغییر نیافته نیز باشد. (توزیع برنامه‌ها در شکل اجرایی برای سیستم‌عامل‌های آزادی که به راحتی نصب می‌شوند ضروری است.) اگر هیچ روشی برای تولید شکل باینری و اجرایی برای برنامه بخصوصی وجود نداشته باشد، مشکلی نیست (زیرا بعضی از زبانهای برنامه‌نویسی از آن ویژگی پشتیبانی نمی‌کنند). اما شما باید این آزادی را داشته باشید تا اگر روشی برای ارائه شکل باینری و اجرایی برنامه پیدا کردید، آن برنامه را مجددا به این دو شکل توزیع کنید.
به منظور داشتن آزادی برای تغییر دادن، و انتشار نسخه‌های بهبود یافته، شما باید به کدهای منبع برنامه دسترسی داشته باشید. بنابراین دسترسی به کد منبع یک شرط ضروری برای نرم‌افزار آزاد می‌باشد.
یکی از مهمترین روش‌های تغییر یک برنامه ادغام پیمانه‌ها و زیرروال‌های آزادِ موجود با برنامه اصلی می‌باشد. اگر مجوز برنامه بگوید که شما نمی‌توانید پیمانه‌های موجود را با برنامه ادغام نمایید، برای مثال اگر بخواهد که شما خودتان مالک کدی باشید که با برنامه اضافه می‌کنید، در این صورت این مجوز بیشتر از حد محدود کننده است تا به عنوان یک مجوز آزاد شناخته شود.
برای اجرایی شدن این آزادی‌ها، آنها باید تا وقتیکه شما هیچ کار اشتباهی بر خلاف این آزادی‌ها انجام نداده‌اید، غیر قابل فسخ و قطعی بمانند. اگر توسعه‌دهنده نرم‌افزار قادر باشد مجوز نرم‌افزار را، بدون این که شما کاری کنید که سبب این کار شود، باطل کند، این نرم‌افزار آزاد نیست.
با این حال بعضی قوانین خاص که درباره نحوه توزیع نرم‌افزار آزاد می‌باشند، هنگامی که با آزادی‌های اصلی در تضاد نباشند، قابل قبول هستند. برای نمونه کپی‌لفت (به بیان خیلی ساده) قانونی است که به موجب آن شما به هنگام توزیع مجدد برنامه، نمی‌توانید محدودیت‌هایی به آن اضافه کنید تا آزادی‌های اصلی را برای افراد دیگر از بین ببرید. این قانون نه تنها با آزادی‌های مرکزی در تضاد نیست بلکه از آنها محافظت نیز می‌کند.
نرم‌افزار آزاد به معنای غیر تجاری نیست. یک برنامه آزاد باید برای استفاده تجاری، توسعه تجاری، و توزیع تجاری در دسترس باشد. توسعه تجاری نرم‌افزار آزاد دیگر غیر معمول نیست، بلکه چنین نرم‌افزارهای آزاد تجاری بسیار مهم هستند. بنابراین شما ممکن است پولی پرداخت کرده باشید تا کپی‌هایی از نرم‌افزار آزاد را بدست آورده باشید و یا ممکن است کپی‌ها را بدون پرداخت هزینه بدست آورده باشید. اما صرفنظر از اینکه چگونه کپی‌ها را بدست آورده باشید، شما همیشه این آزادی را دارید تا نرم‌افزار را کپی کنید و تغییر دهید و یا حتی کپی‌هایی از آن را بفروشید.
اینکه آیا یک تغییر، بهبود به حساب می‌آید یا نه، نکته‌ای است که به ذهنیت افراد باز میگردد. اگر حق تغییر شما، محدود به چیزی باشد که دیگری آن را بهبود می‌داند، این آزادی نیست.
قوانین مربوط به نحوه بسته‌بندی یک بسته تغییر یافته نیز در صورتیکه بطور عملی و قابل اجرا، آزادی شما برای انتشار نسخه تغییر یافته را منع نکنند، قابل قبول هستند. قوانینی مانند «اگر شما برنامه را به این روش در دسترس قرار دادید، باید آن را به آن روش نیز در دست قرار دهید» نیز، با همان شرایط قبلی می‌توانند قابل قبول باشند. (به خاطر داشته باشید که چنین قانونی آزادی شما برای انتخاب انتشار و یا عدم انتشار برنامه را باقی می‌گذارد.) همچنین این برای مجوز قابل قبول است تا لازم بدارد که اگر شما یک نسخه تغییر یافته از برنامه را توزیع کردید و توسعه‌دهنده قبلی یک کپی از آن را درخواست نمود، شما باید یک کپی برای او بفرستید یا مشخص کنید که این تغییرات را شما انجام داده‌اید.
در پروژه گنو، ما از کپی‌لفت برای حفاظت قانونی از این آزادی‌ها برای هر شخصی استفاده می‌کنیم. اما نرم‌افزارهای آزاد غیر کپی‌لفتی نیز وجود دارند. ما معتقدیم که دلایل مهمی برای اینکه چرا بهتر است از کپی‌لفت استفاده شود وجود دارند، اما اگر برنامه شما نرم‌افزار آزاد غیر کپی‌لفتی باشد، ما همچنان می‌توانیم از آن استفاده کنیم.
برای تشریح اینکه چگونه نرم‌افزار آزاد، نرم‌افزار کپی‌لفت شده و دیگر بخش‌های نرم‌افزار با یکدیگر در ارتباطند، بخش‌های نرم‌افزار آزاد را ببینید.
گاهی اوقات مقررات نظارتی صادرات و مصوبات تجاری دولت آزادی شما برای توزیع بین‌المللی کپی‌های برنامه را تحت تاثیر قرار خواهند داد. توسعه‌دهندگان نرم‌افزار این قدرت را ندارند تا این محدودیت‌ها را حذف و یا زیر پا بگذارند، اما کاری که می‌توانند و باید انجام دهند این است که از تحمیل این محدودیت‌ها به عنوان شرایط استفاده از برنامه سر باز زنند. به این ترتیب، این محدودیت‌ها بر فعالیت‌ها و اشخاص خارج از حوزه قضائی این دولت‌ها تاثیر نخواهد داشت. بنابراین مجوزهای نرم‌افزارهای آزاد نباید رعایت مقررات صادراتی به عنوان یکی از شروط آزادی‌های ضروری را تحمیل کنند.
اغلب مجوزهای نرم‌افزار آزاد بر اساس کپی‌رایت می‌باشند، ولی برای آن دسته از الزاماتی که بواسطه کپی‌رایت می‌توانند تحمیل شوند، محدودیت‌هایی وجود دارد. اگر یک مجوز مبتنی بر کپی‌رایت آزادی را به روش‌هایی که در بالا توضیح داده شد محترم بشمارد و رعایت کند، بعید به نظر می‌رسد که مشکلات دیگری که ما هرگز پیش‌بینی نمی‌کردیم بوجود بیاید (اگر چه گه گاه این اتفاق می‌افتد). اما بعضی از مجوزهای نرم‌افزار آزاد بر اساس قراردادها می‌باشند، و قردادها می‌توانند شمار بیشتری از محدودیت‌های ممکن را تحمیل کنند. این بدان معناست که راه‌های بیشماری وجود دارند تا چنین مجوزی به طرز غیر قابل قبولی محدودکننده و غیر آزاد باشد.
ما نمی‌توانیم همه محدودیت‌های «قراردادها» که غیر قابل قبول هستند را فهرست کنیم. اگر یک مجوز مبتنی بر قرارداد، کاربر را به یک روش غیر معمول طوری محدود کند که مجوز مبتنی بر کپی‌رایت نتواند، و آن محدودیت در اینجا به عنوان یک عمل قانونی ذکر نشده باشد، ما درباره آن فکر خواهیم کرد و احتمالا آن را غیر آزاد تشخیص خواهیم داشت.
هنگامیکه درباره نرم‌افزار آزاد صحبت می‌شود بهتر است تا از به کار بردن عباراتی مانند هدیه دادن و یا بطور رایگان خودداری شود، زیرا این عبارات این مفهوم را می‌رسانند که موضوع در مورد قیمت می‌باشد، نه آزادی. بعضی عبارات معمول مانند کپی غیر قانونی مفاهیمی در بر دارند که ما امیدواریم شما بر آنها صحه نگذارید. برای بحث در مورد این عبارات بخش کلمات و عبارات گیج‌کننده که اجتناب از آنها با ارزش است را ببینید. ما همچنین فهرستی از ترجمه‌های نرم‌افزار آزاد به زبانهای مختلف داریم.
در نهایت بخاطر داشته باشید که معیارها و ظوابطی مانند آنها که در تعریف نرم‌افزار آزاد ذکر شدند، برای تفسیر به تفکری دقیق نیاز دارند. برای تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا مجوز نرم‌افزار خاصی صلاحیت مجوز نرم‌افزار آزاد بودن را دارد، ما آن را بر مبنای همین ظوابط در نظر می‌گیریم تا تصمیم بگیریم که آیا معنی و مفهوم آن به خوبی کلمات و عبارات در آن، مناسب هست. اگر مجوز‌ی شامل موارد نامعقول باشد، ما آن را رد می‌کنیم، حتی اگر آن مورد را در این معیارها پیش‌بینی نکرده باشیم. بعضی اوقات درخواست‌های یک مجوز پی‌آمدی پیش می‌آورد که قبل از اینکه تصمیم بگیریم آیا این درخواست‌ها قابل قبول هستند، تفکر بسیاری شامل بحث و مذاکره با یک وکیل را مطالبه می‌کند. هنگامیکه ما درباره یک موضوع جدید به نتیجه می‌رسیم، غالبا این معیارها را به روز می‌کنیم تا راحت‌تر ببینید که چرا مجوز‌های خاص صلاحیت دارند و یا ندارند.
اگر علاقمند هستید تا ببینید که آیا مجوز خاصی صلاحیت مجوز نرم‌افزار آزاد بودن را دارد، فهرست مجوزهای ما را ببینید. اگر مجوزی که برای شما مهم است در آنجا فهرست نشده است، می‌توانید با فرستادن ایمیل به آدرس <licensing@gnu.org> از ما درباره آن سوال کنید.
اگر در نظر دارید تا یک مجوز جدید بنویسید، لطفا با همان آدرس با بنیاد نرم‌افزار آزاد تماس بگیرید. تکثر مجوز‌های مختلف نرم‌افزار آزاد به معنی کارهای زیاد انجام شده برای کاربران در جهت درک مجوز‌ها می‌باشد. ممکن است ما بتوانیم به شما کمک کنیم تا مجوز نرم‌افزار آزادی را پیدا کنید که نیازهای شما را برآورده می‌کند.
اگر این غیر ممکن بود، و شما واقعا به یک مجوز جدید نیاز داشتید، با کمک ما می‌توانید مطمئن باشید که مجوز واقعا یک مجوز نرم‌افزار آزاد هست و از مشکلات عملی گوناگون اجتناب کنید.
 

mtr

عضو جدید
چرا نرم‌افزار نباید مالک داشته باشد؟

چرا نرم‌افزار نباید مالک داشته باشد؟

نوشته:cool: ریچارد استالمن
تکنولوژی اطلاعات دیجیتال با آسان‌تر کردن نسخه‌برداری و اصلاح اطلاعات به دنیا کمک می‌کند. و رایانه‌ها برای آسان‌تر کردن این امر به ما وعده می‌دهند.
این آسان‌تر کردن را هر کسی نمی‌خواهد. سیستم کپی‌رایت به برنامه‌ها «مالکین»ی می‌بخشد که هدف اکثر آنها منع منفعت‌های نهانی نرم‌افزار از سایر مردم است. آنها می‌خواهند خود تنها کسانی باشند که بتوانند از نرم‌افزاری که ما استفاده می‌کنیم، نسخه‌برداری و آن را اصلاح کنند.
سیستم کپی‌رایت با صنعت چاپ رشد پیدا کرد -- یک تکنولوژی برای نسخه‌برداری عمده‌ای از محصولات. کپی‌رایت تا حد زیادی با این تکنولوژی متناسب است زیرا این تکنولوژی فقط محدودکننده‌ تولیدکنندگان عمده است و آزادی را از کسانی مثل خوانندگانِ کتاب‌ها نمی‌گیرد. یک خواننده معمولی که ماشین چاپ ندارد، می‌تواند فقط به وسیله قلم و جوهر از مطالب کتاب نسخه‌برداری کند. و هیچ خواننده‌ای برای این کار مورد بازخواست و تعقیب قانونی قرار نمی‌گیرد.
تکنولوژی دیجیتال بسیار انعطاف‌پذیرتر از ماشین چاپ است: زمانی که اطلاعات شکل دیجیتال به خود می‌گیرند، شما به آسانی می‌توانید آن را برای سهیم شدن با دیگران، کپی کنید. این انعطاف‌پذیریِ زیاد، تناسبِ سیستمی مثل کپی‌رایت را بر هم می‌زند. و این دلیل افزایش قوانین سخت و بی‌رحمانه‌ای است که هم‌اکنون برای کپی‌رایت نرم‌افزار اجرا می‌شود. این چهار فعالیتِ انجمنِ ناشرانِ نرم‌افزار (Software Publishers Association - SPA) را در نظر بگیرید:

  • تبلیغات زیادی که می‌گویند نافرمانی از مالکین برای کمک به دوستان، کار نادرستی است.
  • در‌خواست برای گذاشتن جاسوس‌هایی در محل کار یا تحصیل برای اطلاع دادن در مورد اعمال آنها.
  • حمله (با کمک پلیس) به دفاتر و مدرسه‌ها، یعنی جاهایی که به مردم گفته می‌شود باید بی‌گناهی خود را از نسخه‌برداری غیر قانونی ثابت کنند.
  • تعقیب قانونیِ (توسط دولت ایالات متحده و با درخواست SPA) افرادی مثل DavidLaMacchia در MIT، نه برای نسخه‌برداری از نرم‌افزار (او برای نسخه‌برداری متهم نشده است)، بلکه فقط برای بدون محافظ گذاشتن امکانات نسخه‌برداری و قصور در محدود کردن استفاده آنها.
تمامی این چهار فعالیت مانند استعمال آنها در شوروی سابق است. جایی که هر ماشین چاپ یک گروهِ محافظ برای جلوگیری از نسخه‌برداری‌های ممنوع داشت، و اشخاص مجبور به نسخه‌‌برداری پنهانیِ اطلاعات و دست به دست کردن آن مثل "samizdat" بودند. البته تفاوت‌هایی نیز وجود دارد: انگیزه کنترل اطلاعات در شوروی، سیاسی بود؛ در حالی که این انگیزه در ایالات متحده بر اساس سود است. اما این عملِ نهایی است که بر ما تأثیر می‌گذارد و نه انگیزه آن. هر تلاشی برای منعِ به اشتراک گذاشتن اطلاعات با هر انگیزه و علتی، منجر به روش‌ها و ناملایمات یکسان خواهد شد.
مالکین برای به دست گرفتن قدرتِ کنترلِ استفاده ما از اطلاعات، دلایل گوناگونی می‌آورند:

  • نام‌گذاری. مالکین از کلمات لکه‌دارکننده‌ای مثل «دزد» و «دزدی‌ ادبی» و همچنین اصطلاحات تخصصی مانند «دارایی ذهنی» و «خسارت»٬ برای به وجود آوردن طرز تفکر معینی در عموم، استفاده می‌کنند-- یک مقایسه ساده بین برنامه‌ها و کالاهای مادی.
    عقاید و بینش‌های ما در مورد دارایی برای کالاهای مادی با طرح این سؤال که آیا گرفتن یک شی از شخصی درست است یا خیر، شکل می‌گیرند. آنها به طور مستقیم به نسخه‌برداری از چیزی اشاره نمی‌کنند ولی از ما می‌خواهند که این بینش را در تمامی موارد در نظر گیریم.
  • اغراق. مالکین نرم‌افزار می‌گویند زمانی که خود کاربران از برنامه‌ها نسخه‌برداری می‌کنند، متحمل «خسارت» یا «ضرر اقتصادی» می‌شوند. اما این کار هیچ تأثیر مستقیمی بر مالک ندارد و به هیچ کس ضرر نمی‌زند. مالک نرم‌افزار فقط زمانی ضرر می‌کند که شخصی که از برنامه او نسخه‌برداری کرده است، ممکن بود به صورت دیگری برای تهیه یک نسخه٬ پولی به مالک پرداخت می‌کرد.
    کمی تفکر به ما نشان می‌دهد که بیش‌تر چنین افرادی ممکن است هیچ نسخه‌ای از آن نرم‌افزار را خریداری نکنند. با این وجود٬ مالکین «ضررها»یشان را با این فرض که هر شخص یک نسخه از نرم‌افزار را خریداری می‌کرد، محاسبه می‌کنند. به بیان بهتر، این کار اغراق است.
  • قانون. مالکین اغلب حالت فعلی و متداول قانون را شرح می‌دهند و برای تهدید ما٬ در مورد جریمه‌هایی که می‌توانند استفاده کنند بحث می‌کنند. مفهومی که با این روش القاء می‌شود این است که قانون امروزی٬ یک دید اخلاقی را منعکس می‌کند -- و در عین حال ما وادار به احترام به این جریمه‌ها به عنوان حقایق طبیعی که هیچ کس مقصر آنها نیست می‌شویم.
    این نوع از اجبار برای ایجاد یک تفکر انتقادی طرح نشده است؛ بلکه برای تقویت یک گذرگاه روحی و همیشگی ایجاد شده است.
    مسلم است که قوانین در مورد درست یا غلط بودن چیزی تصمیم‌گیری نمی‌کنند. هر آمریکایی باید بداند که چهل سال پیش در بسیاری از ایالات، نشستن یک سیاه‌پوست در جلوی اتوبوس خلاف قانون تلقی می‌شد؛ اما این فقط نژادپرستان بودند که می‌گفتند این کار غلط است.
  • حقوق طبیعی. نویسندگان٬ اغلب مدعی داشتن یک رابطه خاص با برنامه‌هایی که نوشته‌اند، می‌شوند؛ و درصدد حمایت از آن بر می‌آیند، در نتیجه خواسته‌ها و علایق آنها در مورد برنامه مهم‌تر از خواسته‌های هر کس دیگر-- یا حتی تمامی مردم دنیا می‌شود. (برای نمونه شرکت‌ها، و نه نویسندگان، برای نرم‌افزارها کپی‌رایت تعیین می‌کنند؛ اما از ما انتظار می‌رود که از این اختلاف چشم پوشی کنیم).
    در مورد کسانی که از این امر به عنوان یک اصل اخلاقی یاد می‌کنند---نویسنده مهم‌تر از شماست---من فقط می‌توانم بگویم که به عنوان یک برنامه‌نویس برجسته به آن می‌گویم مزخرف.
    اما در کل مردم، به دو دلیل با حقوق طبیعی احساس موافقت می‌کنند.
    یکی از این دلایل٬ یک مقایسه نامعقول با کالاهای مادی است. وقتی من اسپاگتی درست می‌کنم، مسلما اگر شخص دیگری آن را بخورد اعتراض می‌کنم؛ چون خودم دیگر نمی‌توانم آن را بخورم. این کار او همان قدری به من ضرر می‌زند که به او سود رسانده است. فقط یکی از ما می‌تواند اسپاگتی را بخورد؛ بنابراین سوال این است، کدام یک؟ کوچک‌ترین فرقی بین ما برای برهم زدن و یک طرفه کردن این توازن اخلاقی کافی است.
    اما اگر شما برنامه‌ای را که من نوشته‌ام تغییر دهید یا فقط اجرا کنید بر شما به طور مستقیم و بر من به طور غیر مستقیم تأثیر می‌گذارد. و این که شما نسخه‌ای از برنامه را به دوستتان بدهید بر شما و دوستتان خیلی بیش‌تر از من تأثیر می‌گذارد. من نباید قدرت این را داشته باشم که به شما بگویم این کارها را نکنید. و هیچ کس نباید این حق را داشته باشد.
    علت دوم این است که به مردم گفته شده که حقوق طبیعی نویسندگان یک امر مقبول و اعتراض‌ناپذیر است.
    گذر زمان نشان داده است که خلاف این امر حقیقت دارد. ایده حقوق طبیعی نویسندگان٬ درست هنگامی که قانون و تشکیلات ایالات متحده شروع به کار کرد؛ پیشنهاد شد و همان موقع به طور قطعی رد شد. و دلیل این که این قانون فقط اجازه تشکیل سیستم کپی‌رایت را می‌دهد و به آن نیاز ندارد هم همین است. و همچنین به همین علت است که می‌گویند کپی‌رایت باید موقتی باشد. و نیز می‌گوید که هدف کپی‌رایت ترقی پیشرفت است-- و نه پاداش دادن به نویسندگان. کپی‌رایت به نویسندگان و ناشران پاداشی نمی‌دهد، بلکه فقط به عنوان وسیله‌ای برای اصلاح رفتارهایشان عمل می‌کند.
    سنت بر قرار شده در جامعه ما این است که کپی‌رایت قسمتی از حقوق طبیعی عموم را قطع کند-- و این فقط می‌تواند به خاطر خود مردم توجیه شود.
  • اقتصاد. دلیل نهایی که برای داشتن مالک نرم‌افزار ذکر شده است این است که منجر به تولید بیش‌تر نرم‌افزار می‌شود.
    بر خلاف بقیه، این دلیل حداقل یک رابطه قانونی و درست با موضوع دارد. و بر پایه یک هدف درست شکل گرفته است-- راضی کردن کاربران نرم‌افزار. و کاملا واضح است که اگر به افراد پول خوبی داده شود، چیز‌های بیش‌تری تولید می‌کنند.
    اما دلیل اقتصادی یک عیب دارد: این دلیل بر پایه این فرض شکل می‌گیرد که تفاوت، فقط مسئله مقدار پولی است که ما مجبور به پرداخت آن هستیم. و فرض می‌کند که «تولید نرم‌افزار» تنها چیزی است که ما می‌خواهیم؛ چه مالک داشته باشد و چه نداشته باشد.
    مردم این دلیل را می‌پذیرند٬ چون با تجارب آنها با کالاهای مادی وفق دارد. برای نمونه یک ساندویچ را تصور کنید. ممکن است شما قادر به گرفتن یک ساندویچ هم به طور رایگان و هم با پرداخت پول باشید. در این صورت، تفاوت فقط در مقدار پولی است که می‌پردازید. چه شما آن را خریداری کنید و چه نکنید، ساندویچ همان طعم و همان ارزش غذایی را خواهد داشت و فقط یک بار قادر به خوردن آن خواهید بود. چه شما ساندویچ را از مالکش دریافت کنید و چه نکنید، به طور مستقیم بر هیچ چیز به جز مقدار پولی که بعد‌ها خواهید داشت، تأثیر ندارد.
    این امر در مورد تمامی کالا‌های مادی صدق می‌کند-- چه مالک داشته باشد و چه نداشته باشد؛ هیچ تأثیری بر آنچه که هست و نیز کاری که در صورت به دست آوردنِ آن، می‌توانید انجام دهید، ندارد.
    اما اگر برنامه‌ مالکی داشته باشد، بر آنچه که هست و کاری که با نسخه خریداری شده آن می‌توانید بکنید، بسیار تأثیر می‌گذارد. در اینجا تفاوت فقط مسئله مادی نیست. سیستمِ مالکینِ نرم‌افزار٬ مالکین را برای تولید چیزها تشویق می‌کنند-- اما نه آنچه که جامعه نیاز دارد. و این موجب آلودگیِ اخلاقیِ نامحسوسی می‌شود که بر همه ما تأثیر می‌گذارد.
جامعه به چه چیز نیاز دارد؟ به اطلاعاتی که حقیقتاً در دسترس شهروندانش باشد---برای مثال، برنامه‌هایی که آنها بتوانند بخوانند، تعمیر کنند، با خواسته‌های خود وفق دهند و آن را اصلاح کنند٬ نه اینکه فقط آن را به کار گیرند. اما چیزی که مالکین به ما تحویل می‌دهند جعبه سیاهی است که قادر به مطالعه و تغییر آن نیستیم.
همچنین جامعه به آزادی نیاز دارد. زمانی که برنامه مالک داشته باشد، کاربران حتی آزادیِ کنترلِ قسمتی از زندگیشان را هم از دست می‌دهند.
و مهم‌تر از همه، جامعه نیاز دارد که روح همکاری داوطلبانه را در شهروندانش تقویت کند. زمانی که مالکینِ نرم‌افزار به ما می‌گویند کمک به همسایگانمان به طور طبیعی «دزدی» محسوب می‌شود؛ آنها روح مدنی جامعه ما را آلوده می‌کنند.
به همین علت است که ما می‌گوییم نرم‌افزار آزاد به آزادی بر می‌گردد و نه قیمت.
دلیل اقتصادی برای داشتن مالک اشتباه است، اما موضوع اقتصادی حقیقت دارد. بعضی افراد برنامه‌های مفیدی می‌نویسند چون از نوشتن آنها لذت می‌برند، یا برای تحسین و علاقه؛ اما اگر ما نرم‌افزار‌هایی بیش از آنچه که این افراد می‌نویسند می‌خواهیم؛ باید سرمایه‌گذاری کنیم.
ده سال است که توسعه‌دهندگانِ نرم‌افزار آزاد روش‌های گوناگونی را برای سرمایه‌گذاری امتحان کرده‌اند که با موفقیت‌هایی نیز رو به رو شده‌اند. هیچ نیازی نیست که کسی ثروتمند شود؛ میانگین درآمد خانواده‌های آمریکایی، در حدود ۳۵۰۰۰ دلار، برای شغل‌هایی که کم‌تر از برنامه‌نویسی رضایت‌بخش هستند، کافی است.
برای سال‌ها، تا زمانی که کمک هزینه تحصیلی٬ مرا بی‌نیاز کرد، از راه فروش قسمت‌های سفارشی که برای نرم‌افزار‌های آزاد می‌نوشتم، امرار معاش می‌کردم. هر قسمت به نسخه استاندارد اضافه می‌شد و بنابراین در دسترس عموم قرار می‌گرفت. مشتریان به من پول پرداخت می‌کردند؛ بنابراین من بیش‌تر بر روی قسمت‌هایی که آنها می‌خواستند کار می‌کردم، نه برای قسمت‌هایی که در غیر این صورت برایم اولویت بیش‌تری داشتند.
بنیاد نرم‌افزار آزاد (FSF)، یک خیریه بدونِ مالیات برای توسعه نرم‌افزار آزاد است که از طریق فروش سی‌دی‌های GNU، تی‌شرت‌ها، کتاب‌های راهنما و توزیع‌های لوکس، (که کاربران در نسخه‌برداری و تغییر تمامی آنها آزاد هستند) و همچنین از راه اهدائیات سرمایه گذاری می‌کند. هم‌اکنون این بنیاد یک گروه پنج نفره از برنامه‌نویسان و سه کارمند دیگر که به سفارشات پستی رسیدگی می‌کنند، دارد.
برخی از توسعه دهندگان نرم‌افزار آزاد از طریق فروش سرویس‌های پشتیبانی امرار معاش می‌کنند. Cygnus Support با حدود ۵۰ کارمند [در زمانی که این مقاله نوشته شده است]٬ تخمین می‌زند که حدود ۱۵ درصد از فعالیت اعضایش توسعه نرم‌افزار آزاد است-- یک درصد قابل احترام برای یک شرکت نرم‌افزاری.
شرکت‌هایی شامل Intel ،Motorola ،Texas Instruments و Analog Devices برای سرمایه‌گذاری جهت ادامه توسعه کامپایلر GNU برای زبان C متحد شده‌اند. در این ضمن کامپایلر GNU برای زبان Ada هم توسط US Air Force که اعتقاد دارد این مقرون به صرفه‌ترین راه برای به دست آوردن یک کامپایلر باکیفیت است، سرمایه‌گذاری می‌شود. [سرمایه گذاری Air Force چند وقت پیش تمام شد؛ کامپایلر GNU Ada هم‌اکنون سرویس‌دهی می‌شود، و هزینه‌هایش به صورت تجاری سرمایه‌گذاری شده‌اند.]
تمام این مثال‌ها کوچک هستند؛ جنبش نرم‌افزار آزاد هم هنوز کوچک و جوان است. اما مثال رادیویی که در این کشور (ایالات متحده) توسط شنوندگانش حمایت می‌شود، امکان حمایت یک فعالیت بزرگ، بدون مجبور کردنِ کاربر برای پرداخت پول، را نشان می‌دهد.
امروز ممکن است شما به عنوان یک کاربر کامپیوتر، خود را در حال استفاده از یک نرم‌افزار انحصاری (۱۸ کاراکتر) بیابید و اگر دوست شما نسخه‌ای از برنامه را بخواهد، درست نیست که خواهش او را نپذیرید. همکاری مهم‌تر از کپی‌رایت است. اما همکاری پنهانی جامعه خوبی را نمی‌سازد. هر شخصی باید آرزوی یک زندگی درست آشکار و آزادانه را داشته باشد؛ و این به معنی «نه» گفتن به نرم‌افزار انحصاری است.
شما شایستگی این را دارید که بتوانید آشکارا و آزادانه با سایر افرادی که از نرم‌افزار استفاده می‌کنند، همکاری و مشارکت کنید. شما شایستگی این را دارید که چگونگیِ کارکرد نرم‌افزار را یاد بگیرید و آن را به دانش‌آموزان خود بیاموزید. شما شایستگی این را دارید که وقتی نرم‌افزار با مشکلی مواجه می‌شود، برنامه‌نویسان دلخواه خود را برای تعمیر آن استخدام کنید.
شما شایستگی استفاده از نرم‌افزار آزاد را دارید.
این مقاله در کتاب Free Software, Free Society: The Selected Essays of Richard M. Stallman منتشر شده است.
 

mtr

عضو جدید
آزادی شما احتیاج به نرم‌افزار آزاد دارد

آزادی شما احتیاج به نرم‌افزار آزاد دارد

بسیاری از ما می‌دانیم که دولت می‌تواند حقوق انسانی کاربران نرم‌افزار را به وسیلهٔ سانسور و نظارت، تهدید کند. بسیاری نمی‌دانند که نرم‌افزاری را که بر روی کامپیوتر خانگی و یا اداری خود اجرا می‌کنند می‌تواند حتی تهدیدی خطرناک‌تر باشد. اندیشیدن به کامپیوتر به عنوان ”یک ابزار“ باعث می‌شود انتظار داشته باشند که کامپیوتر از آنان اطاعت کند، در حالی که در حقیقت در اغلب موارد از دیگران اطاعت می‌کند.
نرم‌افزاری که بر روی اغلب کامپیوترها وجود دارد اختصاصی و غیر آزاد است: به وسیلهٔ شرکت‌های نرم‌افزاری کنترل می‌شود، و نه به وسیلهٔ کاربران. کاربران نه می‌توانند بررسی کنند که این برنامه‌ها چه کاری انجام می‌دهند، نه می‌توانند جلوی آنچه نمی‌خواهند برنامه انجام دهد را بگیرند. اغلب مردم این امر را پذیرفته‌اند چرا که راه دیگری نمی‌بینند، اما اعطای تسلط کامل بر کابران به توسعه‌دهندگان، حقیقتاً اشتباه است.
این قدرتِ ناعادلانه، به طور معمول، افرادی را که در صدر قدرت هستند را برای انجام اعمال غیر اخلاقی وسوسه می‌کند. اگر کامپیوتری به شبکه متصل باشد، و شما بر نرم‌افزار موجود در آن کنترلی نداشته باشید، به سادگی می‌تواند جاسوسی شما را بکند. ویندوز مایکروسافت جاسوسی کاربران را می‌کند؛ به عنوان مثال، کلماتی را که کاربر در میان فایل‌های خود جستجو می‌کند و اینکه چه برنامه‌هایی نصب شده‌اند را گزارش می‌دهد. RealPlayer نیز جاسوسی می‌کند؛ آنچه کاربر گوش می‌کند را گزارش می‌دهد. گوشی‌های تلفن همراه سرشار از نرم‌افزارهای غیر آزاد هستند، که جاسوسی می‌کنند. گوشی‌های تلفن همراه حتی هنگامی که ’خاموش‘ هستند نیز سیگنال‌های متمرکزی را ارسال می‌کنند، ممکن است اطلاعات موقعیت شما را ارسال کنند، چه شما بخواهید و چه نخواهید، و تعدادی از مدل‌ها می‌توانند از راه دور روشن شده و استراق سمع کنند. کاربران نمی‌توانند این قابلیت‌های بد اندیشانه را غیر فعال کنند چرا که کنترلی بر روی آن ندارند.
تعدادی از نرم‌افزارهای اختصاصی طراحی شده‌اند تا کاربران را محدود ساخته و به آنان حمله کنند. ویندوز ویستا در این زمینه پیشرفت قابل توجهی داشته است؛ دلیل اینکه برای اجرا شدن احتیاج به جایگزینی سخت‌افزارهای قدیمی دارد این است که مدل‌های جدید به منظور پشتیبانی از محدودیت‌های غیر قابل شکست طراحی شده‌اند. از این رو است که مبارزهٔ BadVista.org که اصرار دارد کاربران سیستم خود را به ویستا ”ارتقاء“ ندهند، آغاز شده است. Mac OS نیز قابلیت‌هایی برای محدود ساختن کابران درون خود دارد.
مایکروسافت در گذشته برای دولت آمریکا در پشتی نصب کرده بود (گزارش آن در heise.de آمده است). ما نمی‌توانیم بررسی کنیم که آیا آن در پشتی امروزه جانشین‌هایی دارد یا خیر. برنامه‌های اختصاصی دیگر نیز ممکن است در پشتی داشته باشند یا نداشته باشند، اما از آنجایی که نمی‌توانیم آنها را برسی کنیم، نمی‌توانیم به آنها اعتماد کنیم.
تنها راهی که می‌توانید اطمینان حاصل کنید که نرم‌افزار برای شما کار می‌کند تکیه بر نرم‌افزار آزاد است. نرم‌افزار آزاد به این معنی است که می‌توانید آن را مطالعه و ویرایش کنید، و آزاد هستید تا آن را با و یا بدون تغییر منتشر کنید. سیستم گنو/لینوکس، به طور خاص برای آزادی کاربران طراحی شده است. شامل مجموعه ابزارهای اداری، چند رسانه‌ای، بازی و هر چیز دیگری که برای استفاده از کامپیوتر مورد نیاز است، می‌شود. برای یک توزیع کاملا آزاد از گنو/لینوکس gNewSense.org را ببینید.
یک مشکل ویژه هنگامی بروز می‌کند که فعالانِ طرفدار تغییر جامعه از نرم‌افزار اختصاصی استفاده می‌کنند، چرا که توسعه‌دهندگان نرم‌افزار که آن را کنترل می‌کنند، ممکن است جزء گروه مخالفین باشند—و یا با ایالاتی که این فعالان با سیاست‌هایشان مخالف هستند، هم‌دست باشند. کنترل شدن نرم‌افزارها به وسیلهٔ شرکت‌های نرم‌افزاری، چه مایکروسافت، چه Apple، Adobe یا Skype، به این معنی است که آنان می‌توانند آنچه ما می‌گوییم و اینکه به چه شخصی می‌گوییم را کنترل کنند. این امر تهدیدی برای آزادی ما در تمامی جنبه‌های زندگی است.
همچنین در استفاده از سرورهای یک شرکت برای انجام اعمال ویرایش متن یا ایمیل خطراتی نهفته است.—و همانطور که وکیل آمریکایی Michael Springmann متوجه شده است، این امر تنها هنگامی که در چین زندگی می‌کنید صحت ندارد. در سال ۲۰۰۳، AOL نه تنها گفتگوهای محرمانهٔ Springmann با موکلینش را به پلیس گزارش داد، بلکه پست‌الکترونیکی و لیست آدرس‌های او را از بین برد، و تا هنگامی که یکی از کارمندان شرکت اشتباهی انجام نداد، اظهار نکرد که این امر از روی عمد بوده است. Springmann از بازگرداندن اطلاعاتش منصرف شد.
ایالات متحده تنها کشوری نیست که به حقوق انسانی احترام نمی‌گذارد، بنابراین اطلاعات خود را بر روی کامپیوتر خودتان و پشتیبان‌های آن را تحت حفاظت خود نگاه دارید—و از نرم‌افزارهای آزاد استفاده کنید.
 

mtr

عضو جدید
جنبش نرم‌افزار آزاد

جنبش نرم‌افزار آزاد

جنبش نرم‌افزار آزاد



مردم به دلایل مختلفی از سیستم‌عامل‌های آزاد همانند گنو/لینوکس استفاده می‌کنند. بسیاری از کاربران به دلایل کاربردی این کار را انجام می‌دهند: به خاطر اینکه سیستم قدرتمند است، قابل اعتماد است، یا به خاطر اینکه به سادگی قادر به تغییر دادن نرم‌افزار برای تطبیق با نیازهایشان هستند.
اینها دلایل خوبی هستند—اما چیزی بیش از سادگی در استفاده از نرم‌افزار وجود دارد. آنچه اهمیت بسیار دارد آزادی و جامعهٔ شما است.
اندیشهٔ جنبش نرم‌افزار آزاد این است که کاربران مستحق داشتن آزادی برای ساختن جامعه هستند. شما باید آزادی برای کمک به خود را، با تغییر دادن کد منبع برای انجام آنچه می‌خواهید، در اختیار داشته باشید. و آزادی برای کمک به همسایه‌تان، با توزیع مجدد کپی‌های برنامه برای دیگر افراد. همچنین آزادی برای ساختن جامعهٔ خود، به وسیلهٔ انتشار نسخه‌های بهبود یافته تا دیگر افراد نیز بتوانند از آنها استفاده کنند.
آزاد بودن یا نبودن یک نرم‌افزار به اجازه‌نامهٔ آن بستگی دارد. تعریف تفصیلی از نرم‌افزار آزاد نحوهٔ ارزیابی ما از یک اجازه‌نامه را، به منظور بررسی اینکه آیا یک برنامه را به نرم‌افزار آزاد تبدیل می‌کند یا خیر، نشان می‌دهد. همچنین مقالاتی دربارهٔ اجازه‌نامه‌های معینی وجود دارد که مزایا و معایبِ اجازه‌نامه‌هایی را که واجد شرایط هستند، و اینکه چرا بعضی از دیگر اجازه‌نامه‌ها بیش از آن محدود کننده هستند که مورد قبول واقع شوند، را شرح می‌دهند.
در سال ۱۹۹۸ واژهٔ ”متن‌باز“ پدید آمد که دارای دیدگاه‌هایی کاملا متفاوت با ما است. این دیدگاه‌ها تنها به ذکر مزایای کاربردیِ نرم‌افزار آزاد می‌پردازند، و با دقت بسیار از ورود به مباحث عمیق‌تر همچون آزادی و همیاری اجتماعی که جنبش نرم‌افزار آزاد پدید آورده است، اجتناب می‌کنند. متن‌باز تا هر کجا که پیش برود خوب است، اما موضوع را تنها به صورت سطحی می‌بیند. ما مشکلی با کارکردن به همراه حامیان متن‌باز در فعالیت‌های عملی همچون توسعهٔ نرم‌افزار نداریم، اما با دیدگاه‌هایشان موافق نیستیم، و کارکردن زیر عنوان آنان را نمی‌پذیریم.
اگر تصور می‌کنید که آزادی و جامعه به خودی خود مهم هستند، لطفا به ما بپیوندید و با افتخار از عبارت ”نرم‌افزار آزاد“ استفاده کرده و به گسترش این کلمه کمک کنید.
 

mtr

عضو جدید
نرم‌افزار آزاد قابل اطمینان‌تر است!


مدافعان نرم‌افزار اختصاصی دوست دارند بگویند ”نرم‌افزار آزاد رویای زیبایی است، اما ما همه می‌دانیم که فقط سیستم اختصاصی می‌تواند محصولات قابل اطمینان تولید کند. چنین کاری از یک گروه از هکرها بر نمی‌آید.“
با این وجود تجربه خلاف این امر را نشان می‌دهد؛ آزمون‌های علمی که توضیح آنها در ادامه آمده است، به این نتیجه رسیده‌اند که نرم‌افزار گنو قابلیت اطمینان بیشتری در مقایسه با نرم‌افزار اختصاصی دارد.
جای شگفتی نیست؛ دلایل خوبی برای اطمینان بالای نرم‌افزار گنو وجود دارد، دلایل خوبی برای اینکه انتظار داشته باشیم نرم‌افزار آزاد اغلب (اگرچه نه همیشه) قابلیت اطمینان بسیار بالایی داشته باشد.
ابزارهای گنو ایمن‌تر هستند!

بارتون میلر و همکاران‌اش در سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۵ قابلیت اطمینان ابزارهای گنو را آزمایش کردند. هر بار، ابزارهای گنو به طرز قابل ملاحظه‌ای پیش بودند. آنان علاوه بر گنو هفت سیستم یونیکس تجاری را نیز مورد آزمون قرار دادند. با قرار دادن سیستم‌ها در برابر ورودی اتفاقی، ” آنها توانستند در بدترین شرایط ۴۰ درصد از ابزارهای اساسی را بشکنند (به همراه core dump) و یا متوقف کنند (چرخهٔ بی‌نهایت)…“
این محققین دریافتند که سیستم‌های تجاری یونیکس در ۱۵ تا ۴۳ درصد از موارد شکست می‌خوردند. در مقابل، میزان شکست گنو تنها هفت درصد بود.
میلر همچنین اظهار کرده است: ”سه مورد از سیستم‌های تجاری که ما در سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۵ بررسی کردیم به طرز محسوسی قابل اطمینان‌تر شده بودند، اما هنوز هم به میزان قابل توجهی با شکست مواجه می‌شدند. (ابزارهای اساسی گنو/لینوکس به طرز محسوسی بهتر از آن سیستم‌های تجاری بود.)“
برای جزئیات بیشتر مقالهٔ آنان را مطالعه کنید: دیدار مجدد با Fuzz: آزمایش دوبارهٔ قابلیت اطمینان ابزارها و سرویس‌های یونیکس (پست‌اسکریپت ۱۴۶ کیلوبایت) نوشتهٔ بارتون میلر <bart@cs.wisc.edu>، دیوید کوسکی، Cjin Pheow Lee، Vivekananda Maganty، Ravi Murthy، Ajitkumar Natarajan، و Jeff Steidl.
چرا نرم‌افزار آزاد قابل اطمینان‌تر است

قابلیت اطمینان بالاتر ابزارهای گنو اتفاقی نیست. دلایل خوبی وجود دارد که چرا نرم‌افزار آزاد به سمت کیفیت بالاتر می‌رود.
یکی از دلایل این است که نرم‌افزار آزاد تمام جامعه را درگیر کار بر روی نرم‌افزار و تعمیر مشکلات می‌کند. کاربران نه تنها اشکالات را گزارش می‌کنند، بلکه حتی اشکلات را رفع کرده و ارسال می‌کنند. کاربران با یکدیگر همکاری می‌کنند، به وسیلهٔ پست‌الکترونیکی با یکدیگر گفتگو می‌کنند تا بتوانند مشکلات را حل کرده و نرم‌افزار را بدون بروز اشکال اجرا کنند.
دلیل دیگر این است که توسعه‌دهندگان حقیقتا به قابلیت اطمینان اهمیت می‌دهند. بسته‌های نرم‌افزار آزاد همیشه با انواع تجاری خود رقابت نمی‌کنند، اما به دنبال کسب شهرت هستند، و برنامه‌ای که رضایت‌بخش نباشد نمی‌تواند به محبوبیتی که توسعه‌دهندگان به دنبال‌اش هستند دست یابد. فراتر از آن، نویسنده‌ای که کد خود را برای مشاهده در اختیار دیگران قرار می‌دهد آبروی خود را در میان گذاشته است، و مجبور است نرم‌افزار را پاک و واضح تولید کند، تا رنج نارضایتی جامعه را متحمل نشود.
مرکز درمان سرطان بر روی نرم‌افزار آزاد تکیه کرده است!

مرکز درمان سرطان راجر ماریس در فراگو، داکوتای شمالی (همان فراگو که اخیرا محل وقوع یک فیلم و یک سیل بوده است) از سیستم‌عامل گنو با پایهٔ لینوکس استفاده می‌کند، چرا که قابلیت اطمینان بسیار ضروری است. یک شبکه از ماشین‌های گنو/لینوکس سیستم اطلاعاتی را اداره می‌کنند، درمان‌های دارویی را سازمان‌دهی می‌کنند، و بسیاری اعمال دیگر را انجام می‌دهند. شبکه باید همواره هنگام نیاز در اختیار کارکنان مرکز قرار داشته باشد.
بر طبق اظهارات دکتر جی.دابلیو.وتستین <greg@wind.rmcc.com>:
امروز مراقبت مناسب ما از بیماران بدون وجود [گنو/]لینوکس میسر نمی‌شد … ابزارهایی که از مجرای نرم‌افزار آزاد به دست آورده‌ایم ما را قادر نموده است که برنامه‌های مبتکرانه‌ای را پدید آورده و توسعه دهیم که … به واسطهٔ بزرگراه‌های تجاری میسر نبود.
ابزارهای ضد گلولهٔ گنو!

اسکات ماکسول <s-max@pacbell.net> تلاش برای حذف ”اشکالات Fuzz“ از نرم‌افزار گنو را هدایت می‌کند، به این ترتیب آنها حتی بیش از این قابل اطمینان خواهند شد. شما می‌توانید در رابطه با این پروژه در http://home.pacbell.net/s-max/scott/bulletproof-penguin.html بیشتر مطالعه کنید.
 

mtr

عضو جدید
کپی‌لفت چیست؟


کپی‌لفت یک روش جامع برای تضمین آزادی نرم‌افزار و یا هر اثر دیگری است و همچنین ایجاب می‌کند که نسخه‌های تغییر و یا توسعه‌یافته آن برنامه نیز آزاد باشد.
ساده‌ترین راه برای تولید یک نرم‌افزار آزاد این است که آن را در دسترس عموم و بدون حق کپی‌رایت قرار دهیم. این امر به مردم اجازه می‌دهد تا در صورت تمایل نرم‌افزار و تغییراتی که در آن انجام داده‌اند را با دیگران به اشتراک بگذارند. از طرف دیگر این امر به اشخاص این اجازه را می‌دهد تا این نرم‌افزار را به یک نرم‌افزار انحصاری تبدیل کنند. آنها می‌توانند چند تغییر در نرم‌افزار ایجاد کرده و آن را به عنوان یک محصول انحصاری توزیع کنند. افرادی که این برنامه تغییر یافته را دریافت می‌کنند، آزادی‌هایی که مولف اصلی در اختیار آنان قرار داده بود را ندارند؛ شخص واسط آنها را حذف کرده است.
در پروژه گنو هدف ما این است که به تمام افراد این آزادی را اعطا کنیم که نرم‌افزارِ گنو را ویرایش کرده و مجدداً منتشر کنند. اگر شخص واسطی بتواند این آزادی را حذف کند، شاید ما کاربران زیادی داشته باشیم، اما آنها دیگر این آزادی را در اختیار ندارند. بنابراین ما به جای اینکه نرم‌افزار را بدون حق کپی‌رایت در اختیار عموم قرار دهیم، از “کپی‌لفت” استفاده می‌کنیم. کپی‌لفت می‌گوید که هر شخصی که نرم‌افزار را مجدداً منتشر کند، با یا بدون تغییر، باید این آزادی را برای نسخه‌های بعد حفظ کند. کپی‌لفت تضمین می‌کند که تمام کاربران آزادی را در اختیار دارند.
همچنین کپی‌لفت برای برنامه‌نویسان دیگر انگیزه‌ای ایجاد می‌کند که نرم‌افزار آزاد بنویسند. به همین دلیل است که نرم‌افزارهای با اهمیتی همچون کامپایلرِ گنو برای زبان ++C وجود دارند.
همچنین کپی‌لفت به برنامه‌نویسانی که تمایل دارند، این اجازه را می‌دهد که به بهبود نرم‌افزار آزاد کمک کنند. این برنامه‌نویسان معمولا افرادی هستند که برای شرکت‌ها و یا دانشگاه‌هایی کار می‌کنند که تقریبا هر کاری انجام می‌دهند تا پول بیشتری به دست آورند. یک برنامه‌نویس ممکن است بخواهد تغییراتی را که در یک نرم‌افزار انجام داده ‌است با اجتماع به اشتراک بگذارد، اما کارفرمای او ممکن است بخواهد این تغییرات را به یک محصول نرم‌افزاریِ انحصاری تبدیل کند.
هنگامی که ما برای کارفرما توضیح می‌دهیم که انتشار این نسخه بهبود یافته تنها به صورت یک نرم‌افزار آزاد امکان‌پذیر است و انتشار آن به هر شکل دیگر غیر قانونی محسوب می‌شود، کارفرما ترجیح می‌دهد که به جای دور انداختن آن، نرم‌افزار را به صورت آزاد منتشر کند.
برای انتشار یک برنامه به صورت کپی‌لفت، ابتدا عنوان می‌کنیم که این برنامه دارای حق کپی‌رایت است؛ سپس با اضافه کردن قوانینی برای نحوه انتشار آن، وسیله‌ای قانونی فراهم می‌آوریم که به تمام اشخاص اجازه استفاده، ویرایش و انتشار کدِ برنامه و یا هر برنامه دیگری که از آن مشتق شود را می‌دهد. به این ترتیب، کد و آزادی از نظر قانونی کاملا جدا نشدنی هستند.
توسعه‌دهندگان نرم‌افزارهای انحصاری از کپی‌رایت استفاده می‌کنند که آزادی کاربران را سلب کنند؛ ما از کپی‌رایت استفاده می‌کنیم تا آزادی آنان را تضمین کنیم. به همین دلیل است که نام آن را برعکس کرده‌ایم، از “کپی‌رایت” به “کپی‌لفت”.‍
کپی‌لفت روشی است که ما از کپی‌رایت برای برنامه‌های خود استفاده می‌کنیم. این امر به معنی عدم استفاده از کپی‌رایت نیست؛ بلکه استفاده از آن کپی‌لفت را ممکن کرده است. کلمه “left” در عبارت “کپی‌لفت” به هیچ وجه معنای “ترک گفتن” نمی‌دهد — تنها اشاره به جهت معکوسِ “right” دارد.
کپی‌لفت یک مفهوم جامع است، و شما نمی‌توانید یک مفهوم جامع را به طور مستقیم به کار بگیرید؛ تنها می‌توانید یک پیاده‌سازی خاص از آن را به کار ببندید. در پروژه گنو، این اصطلاح خاصِ به کار گرفته شده که ما برای اکثر نرم‌افزارهای خود استفاده
نوع دیگری از کپی‌لفت به نام اجازه‌نامه کوچکترِ جامع و عمومی گنو (LGPL) (در قالب HTML، متن و Texinfo موجود است) شناخته می‌شود که برای تعدادی از کتابخانه‌های نرم‌افزاری گنو (نه تمام آنها) به کار گرفته شده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد استفاده از LGPL، لطفا مقاله چرا شما نباید از اجازه‌نامه کوچکترِ GPL برای کتابخانه نرم‌افزار بعدی خود استفاده کنید را مطالعه کنید.
اجازه‌نامه مستندات آزاد گنو (FDL) (در قالب HTML، متن و Texinfo موجود است) نوعی از کپی‌لفت است که برای راهنماها و انواع دیگر مستندات بکار می‌رود تا این اطمینان را حاصل نماید که تمام افراد از آزادیِ کامل برای توزیع آن، با یا بدون ویرایش، به صورت تجاری و یا غیر تجاری، برخوردار هستند.
بسیاری از راهنماها و همچنین تمام کدهای منتشر شده توسط گنو شامل این اجازه‌نامه هستند.
کلیه این اجازه‌نامه‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که شما بتوانید به سادگی آنها را در مورد آثار خود به کار ببندید، با این فرض که شما دارنده حق کپی‌رایت هستید. برای این کار، لزومی به ویرایش اجازه‌نامه نیست. تنها باید یک کپی از آن را به اثر خود اضافه کرده و اعلانی را به کدها بیافزایید که به اجازه‌نامه اشاره کند.
استفاده از قوانین توزیع یکسان برای برنامه‌های مختلف، کپی کردن کد بین برنامه‌های مختلف را آسان می‌کند. از آنجایی که تمام آنها قوانین توزیع یکسانی دارند، احتیاجی نیست که نگران سازگاری بین قوانین باشیم. ماده‌ای در LGPL وجود دارد که به شما اجازه می‌دهد قوانین توزیع را به GPL تغییر دهید. به این ترتیب شما می‌توانید کد آن را با برنامه دیگری که تحت قوانین GPL منتشر می‌گردد ترکیب کنید.
اگر می‌خواهید نرم‌افزار خود را مطابق قوانین GNU GPL و یا GNU LGPL منتشر کنید، به دستورالعمل اجازه‌نامه مراجعه کنید. لطفا توجه داشته باشید که شما باید متن کامل اجازه‌نامه را بدون تغییر استفاده کنید. کپی کردن تنها بخشی از آن مجاز نیست.
اگر می‌خواهید راهنما و یا مستندات خود را مطابق قوانین GNU FDL منتشر کنید، دستورالعمل ذکر شده در انتهای متن FDL و راهنمای GFDL آن را مطالعه کنید. در این مورد نیز کپی کردن تنها قسمتی از اجازه‌نامه مجاز نیست.
 

mtr

عضو جدید
چرا کپی‌لفت؟


”هنگامی که صحبت به دفاع از آزادی دیگران می‌رسد، دراز کشیدن و کاری انجام ندادن نشانه ضعف است، نه فروتنی.“
ما در پروژه گنو به مردم پیشنهاد می‌کنیم به جای استفاده از اجازه‌نامه‌های سهل‌گیرانه‌ای که کپی‌لفت نیستند، از اجازه‌نامه‌های کپی‌لفت همانند GNU GPL استفاده کنند. ما نمی‌خواهیم در برابر اجازه‌نامه‌هایی که کپی‌لفت نیستند موضع‌گیری کنیم — در حقیقت در بعضی شرایط آنها را توصیه نیز می‌کنیم — اما دفاع از این نوع اجازه‌نامه‌ها نوعی موضع‌گیری بر علیه GPL است.
زمانی در یک چنین بحثی، شخصی اظهار نمود که استفاده او از اجازه‌نامه BSD ”نوعی فروتنی است“: ”من از اشخاصی که از کد من استفاده می‌کنند چیزی نخواستم جز اینکه مرا تصدیق کنند.“ این بیشتر نوعی تقاضای قانونی برای تصدیق ”فروتنی“ است، اما در اینجا نکته با اهمیتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
فروتنی ترک گفتن علایق خویش است، اما شما و شخصی که از کدِ شما استفاده می‌کند تنها اشخاصی نیستید که تحت تاثیر انتخاب نوع اجازه‌نامه برای این کد قرار می‌گیرید. شخصی که از کد شما در یک برنامه غیر آزاد استفاده کند سعی در نفی آزادی دیگران دارد، و اگر شما اجازه چنین کاری را به او بدهید، در دفاع از آزادی دیگران شکست خورده‌اید. هنگامی که صحبت به دفاع از آزادی دیگران می‌رسد، دراز کشیدن و کاری انجام ندادن نشانه ضعف است، نه فروتنی.
انتشار کد خود تحت قوانین اجازه‌نامه‌ای که کپی‌لفت نیست، همانند BSD، اشتباه نیست؛ برنامه هنوز هم یک نرم‌افزار آزاد محسوب می‌شود، و هنوز هم نوعی کمک برای جامعه ما است. اما ضعیف است و در اغلب موارد بهترین راه برای تضمین آزادی کاربران برای به اشتراک‌گذاری و تغییر نرم‌افزار نیست.
 

mtr

عضو جدید
کپی‌لفت: آرمان‌گرایی عمل‌گرایانه


نوشتهٔ ریچارد استالمن
هر تصمیمی که شخص می‌گیرد ریشه در ارزش‌ها و اهداف وی دارد. مردم می‌توانند ارزش‌ها و اهداف بسیار متفاوتی داشته باشند؛ شهرت، سود، عشق، بقا، سرگرمی، و آزادی تنها تعداد کمی از اهدافی هستند که یک شخص ممکن است داشته باشد. هنگامی که هدف کمک به دیگران به مانند کمک به خود باشد، آرمان‌گرایی نامیده می‌شود.
عملکرد من در رابطه با نرم‌افزار آزاد دارای انگیزش آرمان‌گرایی است: انتشار آزادی و تعاون. قصد دارم نرم‌افزار آزاد را قدرتمند سازم تا منتشر شود، جایگزین نرم‌افزار اختصاصی که تعاون را منع می‌کند شود، و جامعهٔ ما را بهتر سازد.
و این اساسی‌ترین دلیلی است که چرا اجازه‌نامهٔ جامع و عمومی گنو (GPL) به این شکل نگاشته شده است—به عنوان کپی‌لفت. تمام کدهایی که به یک نرم‌افزار تحت پوشش GPL اضافه می‌شوند باید آزاد باشند، حتی اگر در فایل جداگانه‌ای قرار گیرند. من کد خودم را به عنوان نرم‌افزار آزاد منتشر کرده‌ام، و نه به صورت نرم‌افزار اختصاصی، به این منظور که دیگر افراد را تشویق کنم نرم‌افزارهای خود را آزاد سازند. متوجه شده‌ام همانطور که نرم‌افزار اختصاصی از کپی‌رایت برای متوقف ساختن اشتراک‌گذاری استفاده می‌کند، ما می‌توانیم از کپی‌رایت برای اعطای امتیازی به دیگر همکاران استفاده کنیم: آنها می‌توانند از کد ما استفاده کنند.
تمام آنهایی که از GPL استفاده می‌کنند چنین هدفی ندارند. چندین سال پیش، از یکی از دوستان من خواسته شد که یک نرم‌افزار کپی‌لفت را تحت قوانین غیر کپی‌لفت منتشر کند. پاسخ او چیزی همانند این بود:
بعضی مواقع من روی نرم‌افزار آزاد کار می‌کنم، بعضی مواقع روی نرم‌افزار اختصاصی کار می‌کنم.—اما هنگامی که روی نرم‌افزار اختصاصی کار می‌کنم، انتظار دریافت دستمزد دارم.
او قصد داشت کار خود را با جامعه‌ای که نرم‌افزار را به اشتراک می‌گذارند، به اشتراک گذارد، اما دلیلی برای کمک به کسب و کارهایی که محصولاتی را تولید می‌کنند که باعث محدودیت جامعهٔ ما می‌شوند، نمی‌دید. هدف او با من متفاوت بود، اما متوجه شده بود که GPL برای هدف او نیز مفید است.
اگر می‌خواهید کاری را در دنیا به انجام رسانید، آرمان‌گرایی کافی نیست—روشی احتیاج دارید که شما را به هدفتان نائل کند. به عبارت دیگر، باید عمل‌گرا باشید. آیا GPL عمل‌گرایانه است؟ بیایید دلایل را برسی کنیم.
GNU C++ را در نظر بگیرید. چرا ما یک کامپایلر آزاد برای C++ داریم؟ تنها به این دلیل که GNU GPL می‌گوید که باید آزاد باشد. GNU C++ توسط یک کنسرسیوم صنعتی، MCC، با شروع از GNU C توسعه داده شد. به طور معمول MCC محصول خود را تا آن جا که ممکن است اختصاصی طراحی می‌کند. اما آنها کامپایلر C++ را به صورت نرم‌افزار آزاد توسعه دادند، چرا که GNU GPL می‌گفت که این تنها راهی است که می‌توانند برنامهٔ خود را منتشر کنند. کامپایلر C++ شامل بسیاری فایل‌های جدید می‌شد، اما از آنجایی که آنها با GCC پیوند می‌خوردند، GPL به آنها نیز اعمال می‌شد. منفعتی که به جامعهٔ ما رسیده آشکار است.
GNU Objective C را در نظر بگیرید. در آغاز NeXT قصد داشت این نرم‌افزار را به صورت اختصاصی منتشر کند؛ آنها پیشنهاد کردند که کامپایلر را به صورت فایل‌های .o منتشر کنند و کاربران آنها را به GCC پیوند کنند، با این تصور که ممکن است بتوانند التزامات GPL را دور بزنند. اما وکیل ما گفت که این امر نمی‌تواند باعث گریز از التزامات شود، اجازهٔ انجام این کار وجود ندارد. بنابراین آنان کامپایلر Objective C را به صورت نرم‌افزار آزاد منتشر کردند.
این مثال‌ها چند سال پیش اتفاق افتاده‌اند، اما GNU GPL به فراهم آوردن نرم‌افزار آزاد بیشتر برای ما ادامه می‌دهد.
بسیاری از کتابخانه‌های گنو تحت پوشش اجازه‌نامهٔ کوچکتر جامع و عمومی گنو (LGPL) قرار دارند، اما نه تمامی آنها. یکی از کتابخانه‌هایی که تحت پوشش GPL عادی قرار دارد Readline است، که ویرایش در خط فرمان را پیاده‌سازی می‌کند. زمانی متوجه شدم که یک برنامهٔ غیر آزاد به گونه‌ای طراحی شده است که از کتابخانه‌های Readline استفاده کند، و به توسعه‌دهندهٔ آن گفتم که این کار مجاز نیست. او می‌توانست ویرایش خط فرمان را از برنامه حذف کند، اما کاری که او در حقیقت انجام داد این بود که برنامه را تحت قوانین GPL منتشر سازد. حال آن برنامه یک نرم‌افزار آزاد است.
برنامه‌نویسانی که اصلاحیه‌هایی برای GCC (یا Emacs، یا Bash، یا لینوکس و یا هر برنامهٔ تحت GPL) می‌نویسند، معمولا توسط شرکت‌ها و یا دانشگاه‌ها استخدام شده‌اند. هنگامی که برنامه‌نویس می‌خواهد اصلاحیهٔ خود را به جامعه بازگرداند، و کد خود را در نسخهٔ بعد ببیند، رئیس او ممکن است بگوید ”دست نگه دار—کد تو متعلق به ما است! ما نمی‌خواهیم آن را به اشتراک بگذاریم؛ ما تصمیم گرفته‌ایم اصلاحیهٔ تو را به یک نرم‌افزار اختصاصی تبدیل کنیم.“
و اینجا است که GNU GPL برای نجات سر می‌رسد. برنامه‌نویس به رئیس نشان می‌دهد که این محصول اختصاصی تخلف از کپی‌رایت خواهد بود، و رئیس متوجه می‌شود که تنها دو انتخاب پیش رو دارد: کد جدید را به عنوان نرم‌افزار آزاد منتشر کند، و یا به هیچ وجه آن را منتشر نکند. تقریبا همیشه رئیس اجازه می‌دهد برنامه‌نویس آنچه را می‌خواسته است انجام دهد، و کد در نسخهٔ بعد قرار می‌گیرد.
GNU GPL یک آقای مؤدب نیست. GPL به بعضی از کارهایی که مردم می‌خواهند انجام دهند ”نه“ می‌گوید. تعدادی از کاربران معتقدند که این روش بدی است—اینکه GPL ”مانع ورود“ بعضی توسعه‌دهندگان نرم‌افزارهای اختصاصی که ”لازم است به جامعهٔ نرم‌افزار آزاد آورده شوند“ می‌شود.
اما ما مانع ورود آنها به جامعهٔ خود نیستیم؛ آنها خود خواسته‌اند که وارد نشوند. تصمیم آنها برای ساخت نرم‌افزار اختصاصی تصمیمی برای وارد نشدن به جامعهٔ ما است. بودن در جامعهٔ ما به این معنی است که به همکاری با ما بپیوندید؛ اگر خودشان نمی‌خواهند، ما نمی‌توانیم ”آنها را به جامعهٔ خود وارد کنیم.“
کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که انگیزه‌ای برای پیوستن به جامعه به آنها بدهیم. GNU GPL طراحی شده است که انگیزه‌ای از نرم‌افزارهای موجودِ ما بیافریند: ”اگر نرم‌افزار خود را آزاد سازید، می‌توانید از این کد استفاده کنید.“ مسلما این امر در همهٔ موارد باعث پیروزی نمی‌شود، اما گاهی اوقات پیروز می‌شود.
توسعهٔ نرم‌افزار اختصاصی در جامعهٔ ما جایی ندارد، اما توسعه‌دهندگان آن معمولا از ما کمک می‌طلبند. کاربران نرم‌افزار آزاد می‌توانند برای توسعه‌دهندگان رضایت خاطر—به رسمیت شناختن و قدردانی— را فراهم آورند اما اینکه تاجری به شما بگوید ”بگذار برنامهٔ تو را در نرم‌افزار اختصاصی خود قرار دهیم، و هزاران کاربر از آن استفاده خواهند کرد!“ می‌تواند بسیار اغوا کننده باشد. این وسوسه می‌تواند بسیار قدرتمند باشد، اما اگر بتوانیم در مقابل آن مقاومت کنیم، در طولانی مدت فایدهٔ بیشتری خواهیم برد.
تشخیص وسوسه و فشار هنگامی که به صورت غیر مستقیم توسط سازمان‌های نرم‌افزار آزادی که سیاست کمک به نرم‌افزارهای اختصاصی را پذیرفته‌اند، سخت‌تر خواهد بود. یک مثال آن کنسرسیومِ X (و جانشین آن، Open Group) است: آنها از شرکت‌هایی تشکیل شده بودند که نرم‌افزار اختصاصی تولید می‌کردند، آنها یک دهه را صرف این کردند که برنامه‌نویسان را متقاعد کنند از کپی‌لفت استفاده نکنند. حال که Open Group نرم‌افزار X11R6.4 را به یک نرم‌افزار غیر آزاد تبدیل کرده است، آنهایی که در مقابل فشار مقاومت کرده‌اند، خرسندند.
[در سپتامبر ۱۹۹۸، چندین ماه پس از اینکه X11R6.4 تحت قوانین غیر آزاد توزیع شد، Open Group از تصمیم خود بازگشت و X11R6.4 را تحت همان قوانین کپی‌لفت که قبلا برای آن به کار گرفته شده بود، توزیع کرد. متشکریم Open Group—اما این بازگشت از تصمیم، نتیجه‌ای که ما از این حقیقت که امکان اضافه کردن محدودیت‌ها وجود داشت گرفته‌ایم را بی‌اعتبار نمی‌سازد.]
اگر واقع‌بین باشیم، اندیشیدن دربارهٔ اهدافِ بزرگترِ طولانی مدت، ارادهٔ شما را برای مقاومت در برابر این فشار تقویت می‌کند. اگر ذهن خود را بر روی آزادی و جامعه‌ای که می‌توانید با محکم ایستادن بسازید، متمرکز کنید، قدرت انجام این کار را خواهید یافت. ”به خاطر چیزی ایستادگی کنید، در غیر اینصورت به خاطر هیچ سقوط می‌کنید.“
و اگر بدبین‌ها آزادی را به تمسخر می‌گیرند، جامعه را به تمسخر می‌گیرند…”اگر واقع‌بینان متعصب“ می‌گویند که سود، تنها آرمان است…آنها را ندیده بگیرید، و در تمام مدت از کپی‌لفت استفاده کنید.
این مقاله در نرم‌افزار آزاد، جامعهٔ آزاد: منتخب مقالات ریچارد استالمن منتشر شده است.
 

mtr

عضو جدید
آزادی یا قدرت؟


مؤلفین: برادلی کان و ریچارد استالمن
عشق به آزادی عشق به دیگران است؛ عشق به قدرت عشق به خودمان است.
-- William Hazlitt
در جنبش نرم‌افزار آزاد، ما برای آزادی کاربران نرم‌افزار ایستادگی می‌کنیم. ما دیدگاه‌های خود را با نگاه به اینکه چه آزادی‌هایی برای یک راه خوب زندگی ضروری هستند فرموله کرده‌ایم، و اجازه می‌دهیم برنامه‌های مفید جامعه‌ای از خوش نیتی، همکاری، و حمایت را سامان دهند. معیارهای ما برای نرم‌افزار آزاد، آزادی‌هایی را مشخص می‌کند که کاربران یک برنامه نیاز دارند تا بتوانند در یک جامعه همکاری کنند.
ما نه تنها برای آزادی برنامه‌نویسان، که برای آزادی دیگر کاربران نیز ایستادگی می‌کنیم. بیشتر ما برنامه‌نویس هستیم، و آزادی را علاوه ‌بر خودمان برای شما نیز می‌خواهیم. اما هر یک از ما نرم‌افزار نوشته شده توسط دیگران را استفاده می‌کند، و ما نه فقط هنگام استفاده کردن از کد خودمان، بلکه هنگام استفاده از برنامه‌های دیگران نیز آزادی می‌خواهیم. ما برای آزادیِ تمام کاربران ایستادگی می‌کنیم، چه آنها برنامه‌نویس باشند یا هرگز کدی ننوشته باشند.
اگرچه، یک مورد آزادی وجود دارد که ما آن را حمایت نمی‌کنیم: ”آزادی برای انتخاب هر اجازه‌نامه‌ای که می‌پسندید برای نرم‌افزاری که خود نوشته‌اید.“ ما این را نمی‌پذیریم چرا که در واقع یک شکل از قدرت است، نه یک آزادی.
این تفاوت اساسی اغلب مورد چشم‌پوشی واقع شده است. آزادی آن است که شما قادر به تصمیم‌گیری در مواردی باشید که به طور عمده خود شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. قدرت توانایی تصمیم‌گیری در مواردی است که دیگران را بیش از شما تحت تاثیر قرار دهد. اگر ما قدرت را با آزادی اشتباه بگیریم، در حمایت از آزادی حقیقی شکست خواهیم خورد.
نرم‌افزار انحصاری نوعی از بکارگرفتن قدرت است. امروزه قانون کپی رایت به توسعه‌دهندگان نرم‌افزار آن قدرت را اعطا میکند، به طوری که آنها و فقط آنها قوانین را انتخاب و بر دیگران تحمیل می‌کنند — یک عده نسبتا معدود تصمیماتِ مهمِ نرم‌افزاری را برای تمام اشخاص تعیین می‌کنند، نوعا بوسیله نفی آزادی آنها. وقتی کاربران آزادی‌هایی را که نرم‌افزار آزاد تعریف می‌کند در اختیار نداشته باشند، نمی‌توانند مطلع شوند نرم‌افزار در حال انجام دادن چه کاری است، نمی‌توانند وجود حفره‌های امنیتی را برسی کنند، نمی‌توانند ویروسها و کرمهایی که ممکن است وجود داشته باشند را کنترل کنند، نمی‌توانند دریابند چه اطلاعات شخصی‌ای درحال گزارش شدن است (یا حتی اگر دریابند، نمی‌توانند گزارش‌ها را متوقف کنند). اگر خراب شود، نمی‌توانند تعمیرش کنند؛ آنها مجبورند منتظر بمانند تا توسعه‌دهنده از قدرتش برای تعمیر آن استفاده کند. اگر این نرم‌افزار تمام آن چیزی نباشد که آنها نیاز دارند، نمی‌توانند کاری انجام دهند. نمی‌توانند به یکدیگر برای بهبود نرم‌افزار کمک رسانند.
توسعه‌دهندگان نرم‌افزار انحصاری اغلب تجار هستند. ما در جنبش نرم‌افزار آزاد با تجارت مخالف نیستیم، اما دیده‌ایم هنگامی که یک تاجر این ”آزادی“ را در اختیار دارد که قوانین دلخواه خود را به کابران تحمیل کند، چه رخ می‌دهد. مایکروسافت یک مثال فاحش درباره این است که چگونه نفی آزادی کاربران می‌تواند به آسیبی جدی منجر شود، اما این تنها یک مثال نیست. حتی هنگامی که انحصار طلبی وجود نداشته باشد، نرم‌افزار اختصاصی (دارای مالک) به جامعه صدمه وارد می‌کند. توانایی انتخاب بین اربابان مختلف آزادی نیست.
بحثهای حقوقی و قوانینِ نرم‌افزار اغلب تنها بر روی منافع برنامه‌نویسان متمرکز شده‌اند. معدود افرادی در جهان وجود دارند که به طور مرتب برنامه می‌نویسند، و تعداد کمتری هنوز مالکان تجاری نرم‌افزار انحصاری هستند. اما هم اکنون تمام دنیای توسعه‌یافته نرم‌افزار را نیاز دارد و استفاده می‌کند، بنابراین توسعه‌دهندگان نرم‌افزار هم‌اکنون نحوه زندگی، تجارت، ارتباطات و سرگرمی را در سراسر جهان کنترل می‌کنند. مسائل اخلاقی و سیاسی تنها با شعار ”آزادی انتخاب (تنها برای برنامه‌نویسان)“ حل شدنی نیست.
اگر کد قانون است، همانطور که پروفسور Lawrence Lessig (از دانشگاه حقوق استنفورد) اظهار کرده است، پرسش حقیقی‌ای که ما در پیش روی خود داریم این است: چه کسی باید کدی را که شما استفاده می‌کنید کنترل کند — شما، یا عده معدودی نخبه؟ ما اعتقاد داریم که شما مستحق کنترل نرم‌افزاری که استفاده می‌کنید هستید، و اعطای این کنترل به شما هدف نرم‌افزار آزاد است.
ما معتقدیم که شما باید تصمیم بگیرید با نرم‌افزاری که استفاده می‌کنید چه کنید؛ هرچند، این چیزی نیست که قانون امروزی بیان می‌کند. قانون کپی‌رایت فعلی ما را در جایگاه تسلط بر کاربران قرار می‌دهد، خواه آن را دوست داشته باشیم یا نه. پاسخ اخلاقی به این شرایط اعلامِ آزادی برای تمام کاربران است، همانطور که قانون اساسی آمریکا قرار بود قدرت را با تضمین آزادی فرد فرد شهروندان به کار گیرد. این همان دلیلی است که GNU GPL وجود دارد: شما را در مقام کنترل نحوه استفاده از نرم‌افزار قرار می‌دهد، در عین حال از شما در مقابل دیگرانی که می‌خواهند قدرت تصمیم گیری را از شما سلب کنند، محافظت می‌کند.
همین‌طور که کاربرانِ بیشتر و بیشتری درمی‌یابند که کد قانون است، و به این احساس می‌رسند که سزاوار آزادی هستند، اهمیت آزادی‌هایی را که ما برایشان مبارزه می‌کنیم در خواهند یافت، همان‌طور که کاربران بیشتر و بیشتری به ارزش کاربردی نرم‌افزار آزاد که ما توسعه داده‌ایم پی خواهند برد.
این مقاله در نرم‌افزار آزاد، جامعه آزاد: مقالات منتخب ریچارد استالمن منتشر شده‌است.
 

mtr

عضو جدید
آزادی—یا کپی‌رایت؟


نوشتهٔ ریچارد استالمن
کپی‌رایت در عصر مطبوعات چاپی به عنوان آئین‌نامه‌ای صنعتی برای کسب و کار نویسندگی و انتشار پدید آمد. هدف آن تشویق انتشار آثار گوناگون نوشتاری بود. ابزاری برای ملزم ساختن ناشران برای کسب اجازه از نویسندگان برای انتشار نوشته‌های اخیرشان. کپی‌رایت باعث شد که نویسنده‌ها از انتشار اثر خود درآمد کسب کنند، که به نویسندگی کمک کرده و آن را تشویق می‌کرد. عموم خوانندگان از کپی‌رایت نفع بردند، در حالی که کمی هم زیان دیدند: کپی‌رایت تنها انتشارات را محدود می‌ساخت، نه آنچه خوانندگان عادی می‌توانستند انجام دهند. این امر کپی‌رایت را به یک سیستم سودمند برای عموم تبدیل می‌کرد (که جای بحث دارد)، و بنابراین کاملا بر حق بود.
درست و خوب—در آن زمان.
امروزه، بشر روش نوینی را برای انتشار اطلاعات ابداع کرده است: کامپیوترها و شبکه‌ها. این دو کپی‌برداری و دستکاری اطلاعات، شامل نرم‌افزار، موسیقی، کتاب، و فیلم را تسهیل، و دسترسی بدون محدودیت به تمامی انواع اطلاعات را مهیا کرده‌اند—بهشت اطلاعات.
مانعی بر سر راه است: کپی‌رایت. خوانندگان و شنوندگان که از این قابلیت جدید برای کپی کردن و به اشتراک گذاریِ اطلاعات منتشر شده استفاده می‌کنند، از نظر فنی متخلف محسوب می‌شوند. همان قانونی که به عنوان آئین‌نامهٔ صنعتیِ مفید برای ناشرها شکل گرفت و عمل کرد، به صورت مانعی در برابر عموم مردم، که قرار بود به آنان خدمت کند، در آمده است.
در حکومت دموکراسی، قانونی که یک فعالیت عمومی و مفید را منع کند به سرعت تغییر می‌کند. و شرکت‌های بزرگ قدرت سیاسی ندارند. انجمن ناشران تصمیم گرفتند که نگذارند عموم مردم قدرت کامپیوترهایشان را به دست گیرند، و کپی‌رایت را ابزاری مناسب برای این منظور یافتند. تحت تاثیر انجمن ناشران، دولت به جای تغییر دادن قانون کپی‌رایت به نحوی که با شرایط متناسب شود، آن را مستحکم‌تر نیز نمود، و اشتراک گذاری ممنوع شد.
اما بدترین قسمتش اینجا نبود. هنگامی که توسعه‌دهندگان کنترل برنامه‌ای را که اشخاص اجرا می‌کنند به دست داشته باشند، کامپیوتر به ابزاری قدرتمند برای سلطه بر مردم تبدیل می‌شود. ناشران دریافتند که با انتشار آثار خود در قالب‌های رمزگذاری شده، که تنها نرم‌افزارهای خاص مورد تایید می‌توانند آنها را بخوانند، قدرتی بی‌سابقه به دست خواهند آورد: آنها می‌توانستند هویت خوانندگان را شناسایی کنند، و هر بار که کتابی می‌خوانند، به موسیقی گوش می‌دهند و یا فیلم تماشا می‌کنند، آنها را مجبور به پرداخت هزینه کنند.
هنگام برپایی Digital Millennium Copyright Act در سال ۱۹۹۸، ناشران حمایت دولت ایالات متحده از رویایشان را به دست آوردند. ناشران این قدرت را دارند که قوانینِ کپی‌رایت خود را، به وسیلهٔ پیاده‌سازی قوانین به صورت کد درون نرم‌افزار پخش کنندهٔ مورد تایید، اعمال کنند. (این عمل مدیریت محدودیت‌های دیجیتالی یا DRM نامیده می‌شود.) حتی گوش کردن به موسیقی و یا مطالعه بدون تایید آنان، ممنوع است.
ما هنوز هم هنگام استفاده از کتاب‌های چاپی و یا رسانه‌های آنالوگ آزادی‌های قدیم خود را داریم. اما اگر کتاب‌های چاپی با نسخهٔ الکترونیکی جایگزین شوند، این آزادی‌ها از دست خواهند رفت. تصور کنید: فروشگاه کتاب‌های دست دوم وجود نخواهد داشت؛ دیگر نمی‌توانید کتاب را به دوست خود قرض دهید؛ نمی‌توانید کتابی از کتابخانهٔ عمومی به امانت بگیرید—”هیچ راهی“ برای خواندن کتاب بدون پرداخت وجه وجود نخواهد داشت. نمی‌توان کتابی را به صورت ناشناس و با پول نقد خریداری کرد—تنها می‌توانید کتابی الکترونیکی را با کارت اعتباری خود خریداری کنید. این دنیایی است که ناشران می‌خواهند برای ما بوجود بیاورند. اگر شما یک دستگاه Kindle از آمازون (که ما آن را Swindle [کلاه‌برداری] می‌نامیم) و یا Sony Reader (که ما آن را Shreader [مشابه کلمهٔ shredder که دستگاهی برای خرد کردن و از بین بردن اسناد است-مترجم] می‌نامیم چرا که تهدیدی برای کتاب‌ها محسوب می‌شود) را خریداری کنید، هزینهٔ ساخت چنین دنیایی را پرداخت کرده‌اید.
خشم عمومی بر علیه DRM که به آهستگی افزایش می‌یابد، توسط اصطلاحات تبلیغاتی همانند ”حفاظت از پدیدآورندگان اثر“ و ”محصولات هوشمند“ که خوانندگان را متقاعد می‌کند حقوق آنان پایمال نخواهد شد، فرو نشانده می‌شود. این اصطلاحات با استفاده از نام پدیدآورندگان آثار به صورت ضمنی بیان می‌کنند که ناشران مستحق داشتن قدرت ویژه‌ای هستند، و ما از نظر اخلاقی مجبور هستیم به آنان تعظیم کنیم، و اگر بدون پرداخت وجه نوشته‌ای را مطالعه کرده و یا به موسیقی گوش کنیم مرتکب عملی خلاف وجدان شده‌ایم.
سازمان‌هایی که از کپی‌رایت سود کسب می‌کنند به صورت قانونی از نام پدیدآورندگان آثار (که بیشترشان مبلغ کمی دریافت می‌کنند) استفاده می‌کنند. آنها افراد را مجبور می‌کنند که باور کنند کپی‌رایت حق طبیعی پدیدآورندهٔ اثر است، و عموم مردم صرف نظر از میزان رنج آور بودنش، باید کپی‌رایت را تحمل کنند. آنان به اشتراک گذاری را ”دزدی ادبی“ می‌نامند، و کمک به همسایه را معادل حمله به یک کشتی می‌دانند.
آنها همچنین به ما می‌گویند که حملهٔ بی‌رحمانه به اشتراک گذاری تنها راه زنده نگاه داشتن هنر است. حتی اگر این امر درست باشد که نیست، توجیه کنندهٔ چنین رفتار ظالمانه‌ای نخواهد بود. به اشتراک گذاری عمومی باعث افزایش فروش بیشتر آثار شده، و حداکثر باعث کاهش فروش ده درصد از محصولات می‌شود.
اما پرفروش‌ترین‌ها نیز می‌توانند بدون متوقف ساختن به اشتراک گذاری خوب عمل کنند. Stephen King صدها هزار دلار از فروش نسخهٔ الکترونیکی کتاب خود که رمزگذاری نشده و کپی‌برداری و به اشتراک گذاری را منع نمی‌کرد، در آمد کسب کرد. Issa خواننده‌ای که به نام Jane Siberry نیز شناخته می‌شود، از اشخاص می‌خواست که هنگام دانلود ترانه‌ها قیمتی را که دوست دارند تعیین کنند و متوسط هر پرداخت کمتر از ۰/۹۹ دلار بود. Radiohead در سال ۲۰۰۷ از طرفداران خود خواست که آلبوم جدید را کپی کرده و هر مبلغی که می‌خواهند بابت آن پرداخت کنند، و در حالی که این آلبوم به واسطهٔ P2P نیز به اشتراک گذاشته شده بود، میلیون‌ها دلار درآمد از قبل آن کسب کرد. در سال ۲۰۰۸، Nine Inch Nails آلبومی را با اجازهٔ به اشتراک گذاری کپی‌ها منتشر ساخت و در طول چند روز ۷۵۰،۰۰۰ دلار به دست آورد.
هنگامی که شبکه‌های کامپیوتری روشی را برای ارسال مقدار کمی پول به شخص دیگری به صورت ناشناس و بدون استفاده از کارت اعتباری فراهم آوردند، برپایی سیستمی برای حمایت از کارهای هنری ساده‌تر خواهد بود. هنگامی که اثری هنری را مشاهده می‌کنید، دکمه‌ای وجود خواهد داشت که می‌گوید ”اینجا را کلیک کنید تا یک دلار به این هنرمند پرداخت کنید“. آیا حداقل یک بار در هفته این دکمه را فشار نخواهید داد؟ اما کمک‌های داوطلبانه از طرف گروه طرفداران نیز می‌تواند یک هنرمند را حمایت کند؛ Kevin Kelly تخمین زده است که یک هنرمند تنها کافی است که در حدود هزار طرفدار حقیقی پیدا کند.
روش خوب دیگری برای حمایت از موسیقی و هنر دریافت مالیات از رسانه‌های خام است. اگر کشور مالیات‌های کسب شده را کاملا به هنرمندان پرداخت کند، بخشی از آن به خاطر هیئت مدیرهٔ شرکت تلف نخواهد شد. اما کشور نباید این مالیات را به صورت خطی و بر اساس محبوبیت توزیع کند، چرا که در این حالت بخش بیشتر آن به تعداد کمی ستاره تعلق خواهد گرفت و مقدار کمی برای پشتیبانی از دیگر هنرمندان باقی خواهد ماند. از اینرو استفاده از معادله‌ای از درجهٔ سوم و یا چیزی مشابه آن را پیشنهاد می‌کنم. با استفاده از معادلهٔ درجهٔ سوم یک ستاره با هزار برابر محبوبیت تنها ده برابر بیشتر از یک هنرمند موفق دیگر درآمد خواهد داشت. به این ترتیب، هر چند که یک ستاره سهم بیشتری نسبت به دیگر هنرمندان دریافت می‌کند، اما جمع درآمد تمام ستاره‌ها تنها بخش کوچکی از پول خواهد بود، و بیشتر آن برای حمایت از خیل عظیم هنرمندان دیگر باقی خواهد ماند. این سیستم از مالیاتی که ما پرداخت می‌کنیم به طور موثری برای حمایت از هنر استفاده خواهد نمود.
برای تبدیل کپی‌رایت به قانونی متناسب با عصر شبکه، کپی‌های غیر تجاری و به اشتراک گذاریِ آثار منتشر شده باید قانونی شوند، و DRM تحریم شود. اما تا هنگامی که در این مبارزه پیروز شویم، باید از خود حمایت کنید: محصولاتی که دارای DRM هستند خریداری نکنید، مگر اینکه شخصا ابزاری برای شکستن DRM و تهیهٔ کپی در اختیار داشته باشید.
 
بالا