شکرانه غدیر ... (کدام نعمت؟)

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
الحَمدُ لله عَلی آلائِهِ وَالشُّکرُ عَلی نِعَمائِه، ثُمَّ الصَّلاهُ وَ السَلامُ عَلی رَسُولِهِ وَ خِیَرَتِهِ عَلی خَلقِهِ، مُحَمَّدِ المُصطَفی (ص)، وَ عَلی فاطِمَهَ (س) سَیِّدَهِ النِساءِ العالَمین، و عَلی عَلیِّ امیرِالمُومِنین (ع)، و عَلی الحَسَنِ وَ الحُسَین (ع)، سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه، وَ عَلی تِسعَهِ المَعصُومینَ مِن وُلدِ الحُسَین (علیهم السلام)

قبل از آغاز سخن و بعد از حمد و ثنای الهی و درود بر خاتم انبیا و مرسلین حضرت محمد مصطفی (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع)؛ بر خود لازم می دانم عیدالله الاکبر، یعنی عید غدیر، عید ولایت و عید تعیین شدن سرنوشت امت اسلام را خدمت شما خواننده محترم تبریک و شادباش عرض نمایم.

اما چه بگویم از غدیر و اهمیت آن که بر اکثریت قریب به اتفاق جوامع اسلامی پوشیده است. چه بگویم از مظلومیت و تنهایی علی (ع) در بین مسلمان (نماها) و ...
در این مجال با استعانت از خداوند متعال و رسول گرامی اسلام و همچنین ذوات پاک خاندان عصمت و طهارت (ع)، بر این خواهم بود تا اندکی به بحث و بررسی پیرامون واقعه غدیرخم بپردازم. امید که مقبول درگاه باری تعالی و محضر مبارک رسول گرامی اسلام و اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) قرار گیرد.

چنانچه همگی می دانیم، رسول مکرم اسلام (ص) به همراه جمعی از مسلمانانی که وی را در آخرین سفر حج ایشان (حجه الوداع) همراهی می کردند، در حال بازگشت به سوی مدینه بودند که فرشته وحی بر ایشان نازل شد:
یا ایُّهَا الرَّسُول بَلِّغ ما اُنذِرَ اِلَیکَ مِن رَبِّک
«ای رسول خدا، ابلاغ کن آنچه را که از سوی پروردگارت به تو رسیده است.»
بنا به قولی ظاهرا این اولین باری نبوده که فرشته وحی در این خصوص با رسول مکرم اسلام صحبتی داشته.
لکن رسول مکرم اسلام(ص) با عنایت به شناختی که بر باطن و نیات برخی صحابه خود داشتند، قدری با احتیاط با این قضیه برخورد می نمودند. شاید بخاطر ترس از آینده امت اسلام و بخاطر فتنه ای که قرار بود با رحلت ایشان در بین مسلمانان رخ دهد و ایشان از همه این وقایع به خوبی اطلاع داشتند. اینکه می فرمایند این اولین باری نبوده که ابلاغ این مهم را از رسول اسلام (ص) خواستار می شدند؛ شاید به خاطر این است که در ادامه می فرماید:
وَ إِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه
«اگر این پیام را به مردم نرسانی رسالتت را به اتمام نرسانده و ابلاغ ننموده ای»
همانطور که می بینید از واژه - فَما بَلَّغتَ استفاده شده است.
پیام و کلام بلیغ به کلامی اطلاق می شود که رسا و شیوا باشد و گیرنده پیام بتواند کاملا مطلب را تحویل بگیرد. استفاده از این واژه نشانگر اهمیت بالای پیام مورد نظر از جانب حضرت حق تعالی می باشد.
لذا پیامبر (ص) در محلی به نام غدیر خم ایستاده و فرمودند که به کاروانهایی که پیش تر رفته اند خبر دهید که به عقب باز گردند و کاروانهایی که از پس می آیند نیز برسند.
سخن را با حمد و ثنای الهی آغاز نموده و مسیر سخن را به سوی یادآوری برخی نکات در مورد صداقت و رسالت خود به مردم پیش بردند. بعد از هر سوالی مردم وی را تصدیق می نمودند؛ در پایان کلام که مردم را خوب متذکر خود نمودند، فرمودند:
مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلیٌّ مَولاه
اللّهُمَّ والِ مَن والاه وِ عادِ مَن عاداه، وَ انصُر مَن نَصَرَه وَ اخذُل مَن خَذَلَه
بعد از این فرمایش رسول مکرم اسلا (ص)،آیه نازل شد:
«الیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینکُم وَ اتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضَیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دینا.»
امروز دین شما را کامل نموده و نعمتم را بر شما تمام کردم و آیین اسلام را برای شما برگزیدم.
اما نکاتی چند در مورد شأن نزول آیه فوق:
1- مولی محسن فیض کاشانی در تفسیر الصافی در مورد شأن نزول آیه اکمال، از امام باقر وامام صادق(علیهم السلام) روایت میکند: «آیه اکمال دین، بعد از نصب علی(ع) به امامتامت توسط پیامبر اکرم(ص) در روز غدیرخم نازل گردید. و در هنگامی بود کهرسول‏اللَّه(ص) از حجةالوداع برمیگشت. در ادامه حدیث آمده است: فریضه ولایت، آخرینحکم الزامی پروردگار متعال بر مسلمانان بود که دیگر بعد از آن هیچ حکم واجبی از طرفخداوند توسط پیامبر اسلام(ص) بر مسلمانان نازل نگردید.
2- شأن نزول آیه اکمال از دیدگاه روایات اهل سنت: «جلال‏الدین سیوطی» درتفسیر «الدر المنثور» و در ذیل آیه (الیوم اکملت لکم دینکم)، مینویسد: «ابن مردویه» و «ابن عساکر» به اتفاق، از ابوسعید خدری نقل کرده‏اند: «هنگامی که رسول خدا(ص) درروز غدیرخم، علی(ع) را به ولایت و مولویت منصوب نمود، جبرئیل نازل شده و آیه اکمالدین را آورد». همین مفسر در ادامه سخن خویش به نقل از ابن مردویه، خطیب و ابن عساکرکه همه این‏ها از ابو هریره روایت کرده‏اند: «در روز غدیرخم که 18 ذیحجه میباشد،رسول اکرم(ص) فرمود: «کسی که من مولای او میباشم، علی(ع) مولای اوست، در این هنگامآیه اکمال دین نازل شد»
3- «خطیب بغدادی» مورخ و محدث نامدار اهل سنت در کتاب تاریخ بغداد، به سند خود از ابوهریره روایت کرده است: «کسی که روز 18 ذیحجه را روزه بگیرد، برابر 60 ماه روزه استو آن روز هم‏زمان با روز غدیرخم بوده که رسول اللَّه(ص) دست علی بن ابیطالب(ع) راگرفت و خطاب به مسلمانان فرمود: آیا من ولیّ مؤمنان نیستم؟ گفتند: بلی یا رسولاللَّه! در این هنگام پیامبر فرمود: «مَنْ کُنْتُ مولاهُ فَعَلیٌّ مولاه». عمر بنخطاب بعد از این سخن بلند شده و رو به علی بن ابیطالب کرده و گفت: خوشا به حال تو! خوشا به حال تو! ای فرزند ابوطالب! که از این لحظه به بعد مولای من و مولای همهمسلمانان گشتی! در تأیید عمل پیامبر(ص) خداوند متعال آیه اکمال را نازل کرد.
اما چند سوالی که بنده از شما خواننده محترم دارم:
- چرا تا قبل از این واقعه خداوند آیه رضایت از دین اسلامِ مسلمانان را نازل نفرموده بود؟
- آیا جز اینست که بعد از حضور رسمی علی (ع) به عنوان مولا و رهبر در بین مسلمانان بر اساس این آیه دین کامل گردید؟
- « وَ اتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی» اشاره به کدام نعمت دارد؟

سوال سوم را با توجه به موضوع بحث؛ خود پاسخ می گویم:
به تحقیق جز این نیست که طرح مساله ولایت و امامت، که همان مساله رهبری جامعه دینی بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) می باشد و به تَبَع آن هدایت افراد جامعه و به ضلالت و گمراهی کشیده نشدنشان با توجه به اراده و مشیت الهی مبنی بر عدم ارسال رسولی دیگر بعد از خاتم النبیین (ص)، زیر سایه امامانی عادل و توانا که به اراده خداوند وصل به عالم معنا می باشند، برترین و بزرگترین و کاملترین نعمتی است که خداوند به بشر ارزانی داشته.
شکرگذاری چنین نعمتی وظیفه تک به تک افراد جامعه اسلامی می باشد. حال آنکه چگونگی میسر شدن این شکرگذاری بحثی مفصل و جداست که از مجال این صحبت خارج می باشد.
لکن از آنجا که خداوند هیچ نعمتی را بدون اخذ مدرک و سند معتبر در اختیار کسی قرار نداده است. لذا چه سند و مدرکی بهتر از خود انسان...
به حکم فریضه هر مسلمانی روزانه بایستی پنج وعده نماز بخواند. در هر نماز و در رکعات اول و دوم واجب است که سوره حمد خوانده شود، (سوره دوم را می شود تغییر داد، اما قرائت سوره حمد جزو واجبات و حتمیات نماز است که ترک آن از مبطلات نماز محسوب می شود).
حال یکبار سوره حمد را با هم مرور می کنیم:
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم بنام خداوند بخشنده مهربان
الحَمدُ لله رَبِّ العالَمین ستایش مخصوص خداییست که پروردگار جهانیان است.
الرَّحمنِ الرَّحیم (آن خدای) بخشنده (به همه - کافران و مومنین-) و مهربان (به مومنین)
مالِکِ یَومِ الدّین مالک روز جزا
اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین تو رو می پرستیم و فقط از تو یاری می جوییم
اِهدِنا الصِّراطَ المُستَقیم ما را به راه راست هدایت فرما (کدام راه؟)
صِراطَ الَّذینَ اَنعَمتَ عَلَیهِم غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِم وَلا الضّالِّین راه کسانی که به آنها نعمت دادی، نه راه آنانی که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان
صدق الله العلی العظیم

اما این راه چه کسانی است؟
این کدام راه است که خدا به سالکان آن نعمت داده؟
بله، این راه همان کسانی است که به واسطه ورود امیرالمومنین (ع) به عنوان رهبر، در مسیر زندگیشان که خدا بر ایشان پسندیده، به نعمتی بزرگ دست یافته و شایسته این شدند که خداوند اینگونه وصف حالشان نموده و تعریفشان نماید:
«الیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینکُم وَ اتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضَیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دینا.»
آری؛ دینی که علی در آن نباشد کامل نیست.
نعمتی که با حضور علی همراه نباشد تمام نیست.
و دست آخر دینی که علی در آن نباشد اسلام نام نداشته و خدا از آن راضی و خشنود نیست.
و گواه حقانیت علی همین بس که همه اسلام آورندگان متعهد بر این مهم می باشند که روزانه حداقل- 10 بار در جایگاه سخن گفتن با خدا قرار گرفته و بعد از حمد و ثنای الهی و ذکر برتری او بگویند که فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می جوئیم، - پس ما را به راه راست هدایت فرما، راه کسانی را که نعمت (علی) را به آنها داده ای (و خود این راه را پسندیده ای بر ما) و نه راه آنان که بر ایشان غضب نموده ای و نه گمراهان.
که بر اساس حدیث نبوی اگر ترک این واجب (نماز های یومیه) کنند دیگر مسلمان محسوب نشده و در ضمره کافران قرار می گیرند.
آیا جز اینست که آنهایی که نام خود را مسلمان گذاشته لکن علی را دشمن می دارند همانهایی هستند که خداوند بر ایشان غضب نموده است و گمراهشان کرده؟
آیا طبق آیه آخر سوره حمد خداوند راه نعمت یافتگان را از راه مغضوب شدگان و گمراهان جدا ننموده است؟
آیا همین مورد دلیلی قاطع و کوبنده بر آن حدیث نبوی که علی (ع) میزان اعمال است، نمی باشد؟
حال با همه این شرح و تفسیری که ارائه شد؛ به نظر شما در روز قیامت چگونه خواهد بود حال آنانیکه:
- علی را بعد از پیامبر تنها گذاشته و به گرد سایرین جمع شدند؟
- همان افرادی که روزانه 10 بار از خداوند بر علیه اعتقادات ضاله خود، طلب هدایت می کنند و فی الواقع با این عمل خود را گواه بر نادرستی و کجی و گمراهی خویش می گیرند؟
- آیا در روز قیامت که باطن حقایق بر همگان روشن و آشکار گردید دلیلی محکمتر از خودشان بر علیه خودشان خواهد بود؟
- آیا همانهایی که علی را خانه نشین کردند و آنهایی که از ایشان طرفداری نمودند و آنهایی که با ایشان بیعت نمودند و آنهایی که همراهیشان کردند و آنهایی که به صورت مبارک دختر پیامبر اسلام (ص) سیلی نواختند و آنهایی که اهل بیت پیغمبر را مورد آزار و اذیت قرار دادند و آنهایی که امروز این افراد را امام و پیشوای خود گرفته اند همین (مَغضُوبِ عَلَیهِم) و (ضّالِّین) واقعی نیستند؟

یا علی جان که جان عالمی به فدایت باد
با گوشت، خون، پوست، مو، رگها، اعصاب، دل و جان و تک به تک نفسهایی که می کشم شهادت می دهم که:

اَشهَدُ أنَّ عَلیًّ وَلیُّ الله



اللهمَّ العَن اَوَّل ظالِمٍ، ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد، وَ آخِرَ تابِعٍ لَه عَلی ذلِک
 
آخرین ویرایش:

raha88

عضو جدید
جانشيني پيامبر عظيم الشان اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم ) نقطه اصلي اختلاف بين دو طايفه عمده مسلمانان بعد از رحلت رسول خدا بوده است .
شيعيان معتقدند جانشيني پيامبر يك امر الهي است و هيچگاه اين مهم به امت اسلامي واگذار نشده است . از سويي ديگر اهل سنت معتقدند كه تعيين جانشيني پيامبر امري الهي نبوده و بعد از رحلت پيامبر اسلام به امت او محول گرديده است .
دلايل شيعيان جهت گراميداشت روز غدير :

1 ـ شيعيان از آن رو روز غديرخم را عظيم و بزرگ مي شمارند چون اعتقاد دارند اين واقعه مهم بيانگر حقيقتي است كه هيچگاه از متن اسلام جداشدني نيست و آن مسئله امامت و ولايت است . به عقيده شيعه اين مسئله صرفا واقعه تاريخي نيست بلكه يكي از پايه هاي مهم دين مبين اسلام بوده و سرنوشت دين و دنياي مسلمين به آن بستگي دارد. مگر نه اينست كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم ) در آن روز عظيم بنا به فرمان و تاكيد پروردگار حضرت علي (عليه السلام ) را بعنوان جانشين خود و امام مسلمين بعد از خويش معرفي كرد و فرمود : اين علي بن ابيطالب برادر وصي و جانشين من و امام بعد از من است .

قطعيت واقعه غدير چه در متون روايي اهل سنت و چه شيعيان كمتر از قطعيت بعثت رسول خدا نيست و مدارك آن در جاي جاي كتب تاريخي اين دو فرقه بزرگ اسلامي به وفور يافت مي شود. حال كه چنين است مگر پيامبر در آن روز شخصيتي را از طرف پروردگار تعيين نكرد و اطاعتش را بر عرب و عجم كوچك و بزرگ سفيد و سياه واجب نكرد فرمان او را نافذ و مخالفانش را آمرزيده نخواند مگر در آن روز او را پس از خود برترين مردم از زن و مرد معرفي نفرمود

اگر اينطور است پس آيا تلاش براي شناخت امام علي (ع ) و شناساندن آن حضرت به ديگران چيزي جز كمك كردن به پايه هاي اساسي اعتقادي مسلمانان مي تواند باشد اكنون كه اعتقاد داريم امام علي (عليه السلام ) جانشين بلافصل پيغمبر و منصوب از طرف خداوند است آيا نبايد آن روز را بزرگ بداريم همچنانكه روز بعثت رسول خدا را بزرگ ميداريم .

2 ـ در بزرگداشت حادثه غدير احاديث زيادي از معصومين (عليهم السلام ) نقل شده است . براي نمونه به قسمتي از خطبه غديريه حضرت علي (عليه السلام ) اشاره مي شود. آن حضرت در رابطه با اين روز تاريخي اسلام فرمود : « رحمت خدا بر شما باد. پس از پايان اين تجمع به خانه ها برگرديد و به خانواده هاي خود وسعت و گشايش دهيد. به برادران خود نيكي كنيد و خداوند را بر نعمتي كه ارزاني كرده است سپاس گوييد. از نعمت الهي به يكديگر هديه دهيد آنگونه كه خداوند بر شما منت نهاده و پاداش آن را در اين روز چندين برابر عيدهاي گذشته و آينده قرار داده است . نيكي در اين روز ثروت را مي افزايد و عمر را طولاني مي كند ابراز عاطفه و محبت به هم در اين روز موجب لطف خدا مي شود. تا مي توانيد در اين روز خرج خانواده و برادرانتان كنيد و در برخوردها و ملاقات ها شادماني و سرور نمائيد .

3 ـ شيعه به ماجراي غدير تنها به ديده واگذاري خلافت و به عنوان يك مسئله تاريخي نمي نگرد بلكه به نص صريح قرآن اسلام را بدون ولايت ائمه (عليهم السلام ) ديني ناقص مي داند. آيه اكمال نشان مي دهد همان طور كه در قيامت تنها دين اسلام از آدميان پذيرفته مي شود اسلام كساني نيز كه ولايت حضرت علي (ع ) را قبول ندارند كامل ندانسته و لذا مورد پذيرش و رضاي پروردگار نخواهد بود. شيعه امامت را هرگز به زمامداري محدود نمي داند بلكه لازمه امامت پذيرش مقام علمي اهل بيت (عليهم السلام ) به عنوان تنها آگاه به علوم قرآن و سنت نبوي است . چرا كه فقط آنانند كه قرآن و سنت را بي كم و كاست مي شناسند و به درستي به ديگران ياد مي دهند.

پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) در تفسير آيه « واعتصموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا » سوره عمران فرمود : ريسمان خدا كه بايد به آن تمسك بجوئيد علي و اهل بيت اويند .

و در جاي ديگر نيز حضرت علي (عليه السلام ) خدمت رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم ) عرض كرد : اي رسول خدا فرقه نجات يابنده كدام است پيامبر فرمودند : آنهايي كه روش تو و ياران تو را دارند و به آن تمسك مي جويند .

4 ـ رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم ) پس از بيان خطبه خود و انتصاب حضرت علي (عليه السلام ) به جانشيني خويش فرمودند : « اين سخن را بايد حاضران در اين مكان به ديگر افرادي كه در اين جان نيستند برسانند. » بدون ترديد موضوع امامت حضرت علي (عليه السلام ) به طوري جدي از اهميت بالايي نزد پيغمبر برخوردار بوده است به گونه اي كه حاضر نبودن در آن روز و در آن مكان خاص عذري براي ندانستن و نپذيرفتن سخنان رسول خدا نيست . اين پيام همه مسلمانان را در برمي گيرد و مرز زمان را در مي نوردد همانگونه كه امروزه ما نيز مخاطب عبارات آن حضرت مي باشيم .

روش و مشي همه ائمه هدي (عليهم السلام ) هموار به امر خطير امامت و ابلاغ حاضران به غايبان اشاره دارد. براي نمونه خود حضرت اميرالمومنين (عليه السلام ) در موارد مختلف به اين وظيفه عمل كرده اند. از جمله در مسير شام هنگامي كه ايشان عازم صفين بودند خطبه اي بيان فرمودند و ضمن اشاره به رخداد غدير فرمودند : « مگر نميدانيد كه بيعت با من هم بر شاهدان و هم بر غايبين واجب و لازم شده است .

5 ـ رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم ) در ضمن خطبه مهم غدير به امامت دوازده امام بعد از خود پرداخته و آنرا به مردم رسما وعلنا اعلام كرده است . در اين روز عظيم تاريخي پيامبر عظيم الشان اسلام جانشيني امامان را از سوي خدا و رسول در حلال و حرام و در جميع علوم اعلام فرموده و سپس نتيجه گرفتند كه هركس در اين امر شك كند مورد غضب الهي است .

برخي سخنان پيامبر در مورد دوازده امام معصوم (عليهم السلام ) كه در روز غدير فرمودند به شرح زير است :
" 1-ـ من صراط مستقيم خداوندم كه خداوند شما را به پيروي از آن فرمان داده است و بعد از من علي و سپس فرزندانم از نسل اويند هم آنان كه امامان هدايت كننده به سوي حقند.
2ـ امامت در نسل من از فرزندان علي است تا روز قيامت كه خدا و رسولش را ملاقات مي كنيد .
3 ـ قرآن به شما مي گويد كه امامان بعد از علي فرزندان او هستند و من هم به شما معرفي كردم كه امامان از نسل من و او هستند".


6 ـ يكي از مباحث و موارد بسيار مهمي كه پيامبر گرامي در خطبه خويش در غديرخم به آن پرداختند موضوع ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) در آخر الزمان است و اين در حالي است كه آن خطبه حدود 250 سال قبل از تولد امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف ) ايراد گرديده است . اين مسئله نشان از اهميت موضوع مهدويت و ضرورت اعتقاد به آن در دين اسلام دارد.

پيامبر در آن خطبه فرمودند : نور از طرف خداوند در من و سپس در علي و نسل او تا مهدي قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) قرار داده شده است و مهدي حق خداوند را و هر حقي را كه براي ماست خواهد گرفت و خاتم امامان مهدي قائم از ماست .


زمخشري در ربيع الابرار مي نويسد كه در روزگار بني اميه بيش از هفتاد هزار منبر بوده كه در روي آن به اميرالمومنين علي (عليه السلام ) لعن مي شد. اين عمل تا زمان خلافت عمربن عبدالعزيز ادامه داشت . بي سبب نيست هنگاميكه حضرت اميرالمومنين را در محراب عبادت به شهادت رساندند برخي مي گفتند آيا حضرت نماز نيز مي خوانده است .

اين اوج مظلوميت انساني وارسته و امامي منصوب از طرف خداوند است . در مقابل اين همه ستم و ظلم كه نسبت به امام معصوم و جانشين پيغمبر شده است آيا شيعيان و پيروان آن حضرت حق ندارد براي جبران بخشي از آن ستم ها و مظلوميت ها به حادثه غدير نظر ويژه داشته باشند

7ـ از منظر شيعه پرداختن به غدير و حضرت علي (عليه السلام ) صرفا پرداختن به يك واقعه تاريخي و يك شخص نيست . بلكه مهمتر از آن معرفي يك الگوي حكومتي كامل و بي نقص به بشريت در تمام دنياست و معرفي شخصيتي است كه بقول جرج جرداق مسيحي كشتن او خيانت به تمام بشريت بوده است .

او مي گويد; اي دنيا چه مي شد اگر همه نيروهايت را در هم مي فشردي و شخصيتي مانند علي را با آن عقل و قلب و زبان و شمشير نمودار مي كردي يا بقول دكتر تيجاني اگر براي علي ميسر شده بود كه سي سال طبق سيره پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم ) بر مردم حكومت كند همانا اسلام امروز جهان را فراگرفته بود و عقيده متين و محكم در قلوب مسلمانان جايگزين شده و فتنه هاي كوچك و بزرگ رخ نمي داد و نه كربلايي مي بود و نه عاشورايي . اگر همانطور حكومت ساير ائمه كه پيامبر آنان را به نام وصي خود قرار داده بود ادامه مي داشت جز مسلمانان ملتي بر روي زمين وجود نداشت و دنيا نه چنين بود كه امروز مشاهده مي كنيم و زندگي ما به معناي واقعي اش زندگي انساني بود.

و جبران خليل جبران از علماي مسيحيت در اين باره مي گويد : علي بن ابيطالب شهيد عظمت خويش شد او از دنيا رفت در حالي كه نماز بر زبانش جاري و دلش از شوق خدا لبريز بود مردم عرب حقيقت مقام او را درك نكردند تا گروهي از مردم كشور همسايه آن (ايران ) برخاسته اين گوهر گرانبها را از سنگ تشخيص دادند و او را شناختند. مقام و شان او در بصيرت و بينايي مانند پيغمبران بود.

البته جاي تاسف دارد كه در بزرگداشت اين حادثه مهم و روز تاريخي غدير در بعضي محافل مذهبي و حتي گاهي در رسانه ملي بجاي جا انداختن « غدير » بعنوان يك مدل حكومتي كامل كه در صورت اجراي آن سعادت كامل دنيا و آخرت بشريت را تضمين مي كند به مراسمي كه نتيجه اي جز محدود نمودن شعاع اين واقعه و كوچك كردن اين حادثه عظيم الهي ندارد اكتفا مي گردد.
 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين اوج مظلوميت انساني وارسته و امامي منصوب از طرف خداوند است . در مقابل اين همه ستم و ظلم كه نسبت به امام معصوم و جانشين پيغمبر شده است آيا شيعيان و پيروان آن حضرت حق ندارد براي جبران بخشي از آن ستم ها و مظلوميت ها به حادثه غدير نظر ويژه داشته باشند

ممنونم از مطالب خوبتون
شیعه نه تنها این حق رو داره بلکه اصلا وظیفه داره تا از امام معصوم و مظلومش دفاع کنه.
حتی اگر شده با فدا کردن جان و مال و اهل و عیالش باشه.
 

yalda_87

عضو جدید
خیلی کامل و بی نقص بود . دیگه جای حرفی نمی مونه .
همیشه خیلی دوست داشتم دوستان اهل سنت هم در این باره نظر بدن و بدونم دیدشون در مورد غدیر چیه ؟ البته کم و بیش میدونم ولی خیلی دوست دارم منطق و دلیلشون رو در برابر دلایل شیعه بدونم .
بهرحال ممنون از مطلبتون . عالی بود .
 
Similar threads

Similar threads

بالا