onia$
دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]سرمایه اجتماعی براي مدیریت شهری[/h]سرمايه اجتماعي در بين افرادي بيشتر است كه نسبت به عادلانهبودن رفتار دولت در قبال مردم، داراي برداشت مثبتي هستند
ادیب عربی1، محمود صفدری نهاد2
مقدمه:
نخستین بار در سال 1916 توسطهانی فان سرمایه اجتماعی مطرح شد.
او بر جنبه کارخیر، دلسوزی متقابل و رابطه اجتماعی تاکید داشت. لیدا جانسونهانی فان نزدیک به یک قرن پیش به این امر پیبرد که بسیاری از مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعهای که در آن زندگی میکند، از طریق شبکههای به هم پیوسته و بادوام قابل حل هستند. (صالحی امیری، 1392: ص62).
بحث و پژوهش پیرامون سرمایه اجتماعی در چند دهه اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جهان را بهطور فزاینده به خود جلب کرده است. بهتبع اين مفهوم حتي بسيار زودتر از مفاهيم ديگر وارد جهان سوم شد و در مدتي بسيار كوتاه سفره خود را بر پهنه اين گيتي گستراند؛ به جرات ميتوان گفت «هيچ حوزهاي در تحليل اجتماعي اقتصادي و سياستگذاري، از آنچه بانك جهاني حلقه گمشده توسعه مينامد در امان نمانده است، از روسيه و جهان سوم گرفته تا زاغهنشينهاي آمريكاي شمالي» (بن فاين، 11:1385).
در ایران نیز در سالهای اخیر سرمایه اجتماعی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران و نهادهای حکومتی و نیز مقامات و مسوولان کشوری بوده است.یکی از جنبههای مهم در توسعه پایدار اجتماعی استفاده از مفهوم سرمایه در وجه اجتماعی آن است. به طور معمول، آنچه توسعه و رشد اقتصادی بر پایه آن بنا شده، شامل سرمایه طبیعی، سرمایه فیزیکی یا تولیدی و سرمایه انسانی است، که به عنوان ثروت یک ملت شناخته میشود. این مساله به تازگی معلوم شده است که این سه نوع سرمایه، فقط بخشی از فرآیند رشد اقتصادی را تعیین میکنند؛ چرا که اینها از راهی که بازیگران اقتصادی با یکدیگر تعامل میکنند و به یکدیگر نظم میبخشند تا رشد و توسعه را فراهم آورند، چشم میپوشند. پس برای بررسی اختلاف رشد میان کشورهایی که از نظر آن سه دسته سرمایه، دارای وضعیت یکسانی هستند، باید در پی حلقهای دیگر بود؛ آن حلقه مفقوده، سرمایه اجتماعی است (شارعپور،23:1385).
دنياي امروز دنياي سازمانها است و گرداننده اصلي اين گردونه انسانها هستند و آنان هستند که به کالبد سازمانها جان ميبخشند و تحقق هدفها را ميسر ميسازند. سازمانها در پي توسعه و پيشرفت بهرهگيري بهينه از منابع و سرمايههايي هستند که تحصيل آنها هزينهها و زحمات فراواني دارد. عمده منابع هر سازماني متوجه منابع انساني، مالي و فني آن است که مسلما سرمايه انساني تعيينکننده سمت و سوي ديگر سرمايهها است، زيرا نيروي انساني است که با تواناييهاي خود و با برنامهريزي، ديگر منابع را به خدمت گرفته است.
به هر حال سازمانهاي موفق، کارمنداني دارند که فراتر از مسووليتهاي رسمي شغل عمل مينمايند و آزادانه وقت و انرژي خود را براي موفقيت در مشاغل منصوب شده صرف مينمايند. اين کارهاي ايثارگرايانه، کارهاي وظيفهاي نيستند که کارکنان به انجام آن ملزم شده باشند ولي انجام آنها به روانشدن عملکرد سازماني کمک ميکند به هر حال سازمانهاي موفق، کارمنداني دارند که فراتر از مسووليتهاي رسمي شغل عمل مينمايند و آزادانه وقت و انرژي خود را براي موفقيت در مشاغل منصوب شده صرف مينمايند. از آنجا که شهرداریها به عنوان یک سازمان وظیفه اصلیشان رساندن خدمات است پس شایسته است توجه ویژهای به سرمایههای انسانی خود داشته باشد تا بتواند با استفاده بهینه از این سرمایه هرچه بهتر به وظیفه خود عمل کند.
امروزه سرمایه اجتماعی رابطه پیچیدهای با اقتصاد پیدا کرده است. بدیهی است که سرمایه اجتماعی اشتراکات آشکاری با مفهوم سرمایه انسانی دارد که در علم اقتصاد مطرح است و ارزش اقتصادی را با افراد، بنگاهها و ویژگیهای وسیعتری چون مهارت، دانش و سلامت نشان میدهد. اهميت سرمایه اجتماعی تا حدود زيادي به اين امر برميگردد كه در برابر سرمايه اقتصادي تعريف ميشود (البته در بسياري موارد، بهعنوان مكمل سرمایه اقتصادی نام برده ميشود). سرمايه اقتصادي بيشتر مفهومي است كه در دستگاه نظري ماركسي معنادار است و قدرت تبييني آن بيشتر در اين پارادايم محسوس است، اما مفهوم سرمايه اجتماعي باعث گرديد كه از برخي كيفيات و ويژگيهاي غيراقتصادي نيز ـ كه در بافت اجتماعي معنادار هستند- تحت عنوان سرمايه ياد شود (كلمن،465:1377).
در تعریف باید عنوان کرد، سرمايه اجتماعي منابع يا منافع حاصله در اثر عضويت فرد يا افراد است که در شبکه روابط اجتماعي قرار ميگيرند. تعامل در شبکه اجتماعي، هم توليد منبع و هم توليد منفعت ميکند. آن منبع و منفعت توليد شده را که برونداد شبکه روابط است ميتوانيم به عنوان «سرمايه اجتماعي» در نظر بگيريم يا به تعريف سادهتر، پيوند بين افراد در شبکه ارتباطات اجتماعي را ميتوانيم سرمايه اجتماعي بدانيم.
بیان مساله
امروزه نقش شهرداریها به عنوان یک سازمان غیردولتی عمومی در فرآيند توسعه جوامع بر همگان روشن است. همه سازمانها از منابع انساني، مالي و فيزيکي خود بهره ميگيرند، ولي چه عاملي سبب ميشود که برخي از شرکتها و سازمانها پلهترقي و پرآوازگي را يکي پس از ديگري طي کرده و در جامعه از اعتبار خاصي برخوردار گرديده، ولي بعضي از سازمانها به مرور زمان دچار اضمحلال و نابودي ميشوند. شايد بتوان گفت که تمامي اين موارد را ميتوان در توجه به عملکرد نيروي انساني شاغل در سازمان نام برد.
در جهان پرشتاب امروز، سازمانهاي زيادي در تلاشند تا براي رسيدن به اهداف سازماني و اقتصادي و تداوم حيات خود، از الگوها و شيوههاي مختلف بهره ببرند و مزيت رقابتي جديدي کسب نمايند تا از سقوط و واژگوني و خطرات ناشي از دگرگونيهاي سريع و فناوري در امان بمانند. در ديدگاههاي سنتي مديريت توسعه، سرمايههاي اقتصادي، فيزيکي و نيروي انساني مهمترين نقش را ايفا ميکردند، اما در حال حاضر براي توسعه، مديران بيشتر از آنچه به سرمايه اقتصادي، فيزيکي و انساني نيازمند باشند، به سرمايه اجتماعي نياز دارند. زيرا در جامعهاي که فاقد سرمايهاجتماعي است، از ديگر سرمايهها به طور بهينه استفاده نخواهد شد و اين سرمايهها ابتر ميمانند و هدر ميروند. (الواني،1378: ص29)
مطالعات صورت گرفته نشان ميدهد که سازمانهايي که از سطح بالايي از سرمايه اجتماعي برخوردارند، با پوياييهاي کاري بهتري، شامل رضايت فزاينده کارکنان، محيط کاري قابل تحملتر، اثربخشي گروهي بيشتر و به طور کلي پيامدهاي سازماني فزايندهتر مواجه هستند.
عبداللهی در سال 1386 در تحقیق خود به این نتیجه رسید که نظام مدیریت شهری نیازمند بستر اجتماعی مستعدی است تا بتواند با تکیه بر آن، شهر را به صورت مطلوبتری مدیریت کند، نظام مدیریت شهری با توجه به عملکردی که در سطح شهر دارد، میتواند منبع مهمی برای جلب مشارکت شهروندان باشد پس آیا نظام مدیریت شهری میتواند از طریق عملکردهای مختلف خود، بر سرمایه اجتماعی شهروندان تاثیر مثبت یا منفی
بگذارد؟
مدیریت شهری
مديريت شهري در مقام متولي اداره شهر و زندگي شهرنشيني، نقش مهمي را ايفا ميكند؛ به این معنا كه كارآمدي آن، باعث جلب اعتماد و مشاركت شهروندان در اداره شهر و ناكارآمدياش به تضعيف سرمايه اجتماعي در بين شهروندان ختم ميشود. (بهزاد، 1384: ص19). به اين سان مديريت شهري، خود ميتواند يكي از منابعي باشد كه سرمايه اجتماعي در نتيجه كارآمدي برنامههايش، تقويت شده يا ناكارآمدياش باعث تخريب سرمايه اجتماعي گردد. در مدیریت شهری نظریات گوناگونی وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
مکتب شیکاگو
یکی از قدیمیترین نظریهها در ارتباط با شهرنشینی و مسائل آن، نظریات نظریهپردازان مکتب جامعهشناسی شهری شیکاگو است. ویلیام ایساک تامس، نخستین چهره برجسته و بنیانگذار مکتب شیکاگو بود. نظریهپردازان این مکتب، یعنی رابرت ایزر پارک، ارنست برگس، لوئیز ویرث و ارنست مکنزی، در مطالعات خود در شهر شیکاگو به مفاهیم و اندیشههایی رسیدند که برای سالیان درازی، شالوده و اساس تحقیقات شهری بود.
پارک معتقد بود که به محض شکلگیری شهر، مکانیزم متکاملتری در جریان است که اثرات خود را به محیط شهری به یادگار میگذارد و شهرها از طریق فرآیندهای مختلفی از قبیل رقابت، هجوم و توالی، بهصورت نواحی طبیعی سامان مییابد.
این مفاهیم در اکولوژی شهری به صورت یک تفکر ارگانیستی به سیستم شهری نیز سرایت کرد و نظریات این متفکران به تئوری ساخت شهر منجر گردید. اگرچه مدتی رویکرد بومشناسی شهری بیاعتبار گردید، اما بعدها احیا شد و در نوشتههای مختلف شهری، مورد استفاده قرار گرفت. تمایز، تخصصیشدن گروهها و نقشهای شغلی، شیوه اصلی انطباقیافتن انسانها با محیطشان است. گروهی که گروههای متعدد دیگر به آن وابستهاند نقشی مسلط خواهد بود و این مساله اغلب در موقعیت مرکزی جغرافیاییاش منعکس میشود. برای مثال، گروههای تجاری مانند بانکهای بزرگ یا شرکتهای بیمه، خدمات ضروری برای بسیاری از مردم در جامعه ارائه میکنند و بر این اساس، معمولا باید در نواحی سکونتگاهها یافت شوند. اما به گفته هاولی، مناطقی که در نواحی مرکزی به وجود میآیند، نه تنها از روابط مکان، بلکه از روابط زمان نیز ناشی میشوند. برای مثال، سلطه موسسات تجاری، نه فقط در الگوهای کاربری زمین، بلکه در آهنگ فعالیتهای زندگی روزانه مطرح میشود که یک نمونه آن، ساعات ازدحام است. ترتیب زمانی زندگی روزانه مردم، سلسله مراتب محلات را در شهر منعکس میکند (فیلد، 1388: 608-607).
هاولی به دنبال نظریات مکتب شیکاگو، دانش اکولوژی انسانی و اکولوژی شهری را پایهگذاری میکند و نقش دوگانه انسان و محیط را در تعاملات بیرونی در نظر میگیرد. هاولی در کتاب اکولوژی انسانی، نظریاتی را مطرح میسازد که بیشتر تاثیرات انسانی بر محیط مصنوع است و در بحث اسکان و جمعیت، به مساله فرهنگ و توزیع جمعیت در شهرها میپردازد و از رشد جمعیت در شهرها صحبت میکند و اثراتی که این رشد بر ساخت شهر باقی میگذارد.
هاروی تحت تاثیر هاولی معتقد است که شهرنشینی یکی از جنبههای محیط مخلوق است که سیستم سرمایهداری جهانی باعث رشد و بسط آن شده است و مسائل آن جنبه جهانی دارند. در شهرنشینی امروزی، به گفته هاروی، فضا دائما تجدید ساخت پیدا میکند. این فرآیند به وسیله مکانی که شرکتهای بزرگ برای استقرار کارخانههایشان، مراکز توسعه و تحقیق و غیره انتخاب میکنند، کنترلهایی که حکومتها هم بر زمین و هم بر تولید صنعتی برقرار میکنند و فعالیتهای سرمایهگذاران خصوصی بهطور دائم مزایای نسبی محلهای جدید را نسبت به محلهای موجود میسنجد، محقق میشود. هرگاه تولید در یک ناحیه، ارزانتر از ناحیهای دیگر شود یا هنگامی که شرکت از تولید یک محصول به محصول دیگری تغییر جهت دهد، دفاتر شرکت و کارخانهها در یک محل بسته خواهند شد و در جای دیگر گشوده میشوند. به این ترتیب، در یک دوره، هنگامیکه میتوان سود قابل ملاحظهای به دست آورد، ممکن است سیلی از ساختمانسازی اداری در مراکز شهرهای بزرگ به راه افتد. همینکه ساختمانهای اداری ساخته شدند و ناحیه مرکزی، مجددا توسعه یافت، سرمایهگذاران در جستوجوی امکان ساختمانسازی سودآور بیشتر و در جای دیگری برمیآیند. اغلب آنچه در یک دوره، سودآور است، در دورهای دیگر که جو مالی تغییر میکند، چنین نخواهد بود (گیدنز، 1381: 612).
محمد عبداللهي نيز در پژوهشي در مورد سرمايه اجتماعي در ايران به مساله مشابهي ميپردازد. براساس نتايج تحقيق انجام شده، در كنار ساير متغيرها، سرمايه اجتماعي در بين افرادي بيشتر است كه نسبت به عادلانهبودن رفتار دولت در قبال مردم، داراي برداشت مثبتي هستند. در مجموع، نحوه تبلور ذهني عملكرد نظام مديريت شهري در بين شهروندان، بستري است كه ميتواند ميزان و چگونگي سرمايه اجتماعي را تعيين كند و متقابلا زمينه مناسب يا حتي نامناسبي را براي برنامهريزي و پيشبرد اهداف مديريتي ايجاد نمايد (مسعود سلیانی: 1387). در کنار متغیر ارزیابی عملکرد شهرداری مناطق، متغیرهای دیگری چون سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی، اقتصادی و جنس را نیز بهعنوان متغیر مستقل یا متغیر زمینهای در نظر داریم. با این توصیف، مدل نظری تحقیق به گونه زیر خواهد بود:
مدل مفهومی
کلمن در تمایز سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی میگوید: سرمایه انسانی، ویژگیها و تواناییهای بالقوهای است که در افراد ایجاد میشود اما سرمایه اجتماعی، تواناییها و امکانات بالقوهای است که در بطن روابط اجتماعی میان افراد وجود دارد (كلمن، 465:1377).
فاین نیز میگوید: سرمایه اجتماعی نوعی ترتیبات اجتماعی ضروری است تا دیگر سرمایهها (مادی، طبیعی، انسانی) بتوانند در عمل، کارکرد خود را انجام دهند و همچون چسبی پنداشته میشود که جوامع را برپا نگه میدارد (بن فاین، 1385: 283).
اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه از سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل دیگر داراییها و سرمایههای جوامع یاد میشود و در موارد مختلف، میتواند هزینههای بسیاری را که متوجه اجرای برنامههای توسعه شهری است تخفیف دهد. از اینرو، مناسب به نظر میرسد که وجود یا نبود سرمایه اجتماعی در زيستگاههاي مختلف شهری مورد بررسی قرار گرفته و منابع تعيينکننده آن نیز مورد توجه قرار گیرند.
نظام مدیریت شهری بهعنوان متولی اداره شهر، میتواند یکی از موارد تاثیرگذار باشد و بنابراین، وجود تفاوت بین میزان سرمایه اجتماعی در مناطق مختلف شهری تا حدود بسیار زیادی به عملکردهای نظام مدیریت شهری برمیگردد (عبداللهی، 1386:31).
طباطبایی (1387) در تحقیق خود به این نتیجه رسیده است در صورتی که بتوان از 100 درصد منابع و ظرفیت موجود در شهرداری استفاده کرد سالانه میتوان به میزان 48 درصد از هزینههای شهرداری کم کرد و این در حالی است که هزینه فرصت بابت عدم توان شروع پروژههای جدید نیز میتواند به صورت مجزا محاسبه شود. با توجه به میزان صرفهجویی انجام شده در صورتی که بتوان دلیل اصلی عدم استفاده از تمام ظرفیت شهرداریها را پیدا کرد میتوان میزان هزینههای سالانه شهرداری را به 50 درصد میزان فعلی رساند.
با توجه به مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و منابع انسانی احتمال دارد که ابعاد سرمایه اجتماعی اثر مثبتی بر عملکرد کارکنان داشته باشند. وجود سرمايه اجتماعي فزاينده، منجر به کاهش هزينههاي مبادلهاي منفي سازمان همانند تعارضات درونگروهي، زمان اضافي، ناتواني براي کارکردن در سراسر بخشهاي سازمان در جهت رسيدن به هدف سازمان ميشود (بهزاد،1384:ص42).
چارچوب نظری
سرمايه اجتماعي نوعي ابزار دسترسي به منابع اقتصادي و فرهنگي از طريق ارتباطات اجتماعي ميباشد. تاكيد بورديو بر مشاركت فرد در شبكههاي اجتماعي است كه اين مشاركت، باعث دسترسي او به منابع و امكانات گروه ميشود.
كلمن، اولين محققي بود كه به بررسي تجربي مفهوم سرمايه اجتماعي و عملياتينمودن آن پرداخت و در تعريف سرمايه اجتماعي، به جاي در نظر گرفتن ماهيت و محتواي آن، كاركردهاي سرمايه اجتماعي را مدنظر داشته و سرمايه اجتماعي را بر حسب كاركرد آن تعريف ميكند. به نظر كلمن، سرمايه اجتماعي، بخشي از ساختار اجتماعي است كه كنشگر ميتواند با استفاده از آن به اهداف خويش دست يابد.
اين بعد از ساختار اجتماعي، انواع خاصي از رفتار را تشويق و برخي را منع ميكند. كلمن، سرمايه اجتماعي را اينگونه تعريف ميكند: «سرمايه اجتماعي، عنصري مجزا نيست، بلكه مجموعهاي از عناصر متفاوت است كه داراي دو ويژگي مشتركند: تمام اين عناصر داراي برخي از جنبههاي ساختار اجتماعي بوده و برخي از كنشهاي واقع در درون ساختار را تسهيل ميكنند» (كلمن، 58:1997).
نظر پاتنم
پاتنم در تعريف خود مستقيما تحت تاثير كلمن قرار گرفته. به بيان او، «سرمايه اجتماعي به خصوصياتي از سازمان اجتماعي نظير شبكهها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد كه همكاري و هماهنگي براي منافع متقابل را تسهيل ميكند» (پاتنم، 2000 :6).
او سرمايه اجتماعي را فراتر از سطح فردي به كار ميگيرد و به چگونگي تاثيرات سرمايه اجتماعي بر نهادهاي دموكراتيك و توسعه اقتصادي علاقهمند است و بيان ميكند علاقهمندي خاصش، منافع خارجي و بهرهبرداري عمومي از سرمايه اجتماعي است (پاتنام، 2000: 23).
نظر فوکویاما
از منظر فوكوياما، سرمايه اجتماعي، شكل و نمونه معمولي از يك هنجار غيررسمي است كه باعث ترويج همكاري بين دو يا چند نفر ميشود. هنجارهاي تشكيلدهنده سرمايه اجتماعي ميتوانند از هنجار روابط متقابل دو دوست گرفته تا آموزههاي پيچيدهاي را در بر بگيرند كه بهطورمشروع بيان شدهاند.
هنجار روابط متقابل بهطور بالقوه در روابطي كه با همه مردم داريم وجود دارد، اما فقط در رابطه با دوستان است كه از حالت بالقوه به حالت بالفعل درميآيد (تاجبخش 1383: 170).
بحث و نتیجهگیری
شهروندان به عنوان استفادهکنندگان از خدمات نظام مدیریت شهری، اگر نسبت به عملکردهای این نظام، برداشت مثبتی داشته باشند، انتظار میرود که بسترهای همکاری با نهادهای مطروحه را بهتر و بیشتر داشته باشند. به بیان دیگر عملکرد نظام مدیریت شهری میتواند بر وجود سرمایه اجتماعی در حوزه مدیریتی خود تاثیر مستقیم بگذارد و همچنین نظام مدیریت شهری با احیای بستر سرمایه اجتماعی و بافت اجتماعی غنی در سطح شهر، از تحمل برخی هزینههای نامربوط و اضافی مبری میگردد. پس شایسته است که این عملکرد از دید شهروندان، مورد ارزیابی و تاثیر آن بر سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
ادیب عربی1، محمود صفدری نهاد2
مقدمه:
نخستین بار در سال 1916 توسطهانی فان سرمایه اجتماعی مطرح شد.
او بر جنبه کارخیر، دلسوزی متقابل و رابطه اجتماعی تاکید داشت. لیدا جانسونهانی فان نزدیک به یک قرن پیش به این امر پیبرد که بسیاری از مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعهای که در آن زندگی میکند، از طریق شبکههای به هم پیوسته و بادوام قابل حل هستند. (صالحی امیری، 1392: ص62).
بحث و پژوهش پیرامون سرمایه اجتماعی در چند دهه اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جهان را بهطور فزاینده به خود جلب کرده است. بهتبع اين مفهوم حتي بسيار زودتر از مفاهيم ديگر وارد جهان سوم شد و در مدتي بسيار كوتاه سفره خود را بر پهنه اين گيتي گستراند؛ به جرات ميتوان گفت «هيچ حوزهاي در تحليل اجتماعي اقتصادي و سياستگذاري، از آنچه بانك جهاني حلقه گمشده توسعه مينامد در امان نمانده است، از روسيه و جهان سوم گرفته تا زاغهنشينهاي آمريكاي شمالي» (بن فاين، 11:1385).
در ایران نیز در سالهای اخیر سرمایه اجتماعی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران و نهادهای حکومتی و نیز مقامات و مسوولان کشوری بوده است.یکی از جنبههای مهم در توسعه پایدار اجتماعی استفاده از مفهوم سرمایه در وجه اجتماعی آن است. به طور معمول، آنچه توسعه و رشد اقتصادی بر پایه آن بنا شده، شامل سرمایه طبیعی، سرمایه فیزیکی یا تولیدی و سرمایه انسانی است، که به عنوان ثروت یک ملت شناخته میشود. این مساله به تازگی معلوم شده است که این سه نوع سرمایه، فقط بخشی از فرآیند رشد اقتصادی را تعیین میکنند؛ چرا که اینها از راهی که بازیگران اقتصادی با یکدیگر تعامل میکنند و به یکدیگر نظم میبخشند تا رشد و توسعه را فراهم آورند، چشم میپوشند. پس برای بررسی اختلاف رشد میان کشورهایی که از نظر آن سه دسته سرمایه، دارای وضعیت یکسانی هستند، باید در پی حلقهای دیگر بود؛ آن حلقه مفقوده، سرمایه اجتماعی است (شارعپور،23:1385).
دنياي امروز دنياي سازمانها است و گرداننده اصلي اين گردونه انسانها هستند و آنان هستند که به کالبد سازمانها جان ميبخشند و تحقق هدفها را ميسر ميسازند. سازمانها در پي توسعه و پيشرفت بهرهگيري بهينه از منابع و سرمايههايي هستند که تحصيل آنها هزينهها و زحمات فراواني دارد. عمده منابع هر سازماني متوجه منابع انساني، مالي و فني آن است که مسلما سرمايه انساني تعيينکننده سمت و سوي ديگر سرمايهها است، زيرا نيروي انساني است که با تواناييهاي خود و با برنامهريزي، ديگر منابع را به خدمت گرفته است.
به هر حال سازمانهاي موفق، کارمنداني دارند که فراتر از مسووليتهاي رسمي شغل عمل مينمايند و آزادانه وقت و انرژي خود را براي موفقيت در مشاغل منصوب شده صرف مينمايند. اين کارهاي ايثارگرايانه، کارهاي وظيفهاي نيستند که کارکنان به انجام آن ملزم شده باشند ولي انجام آنها به روانشدن عملکرد سازماني کمک ميکند به هر حال سازمانهاي موفق، کارمنداني دارند که فراتر از مسووليتهاي رسمي شغل عمل مينمايند و آزادانه وقت و انرژي خود را براي موفقيت در مشاغل منصوب شده صرف مينمايند. از آنجا که شهرداریها به عنوان یک سازمان وظیفه اصلیشان رساندن خدمات است پس شایسته است توجه ویژهای به سرمایههای انسانی خود داشته باشد تا بتواند با استفاده بهینه از این سرمایه هرچه بهتر به وظیفه خود عمل کند.
امروزه سرمایه اجتماعی رابطه پیچیدهای با اقتصاد پیدا کرده است. بدیهی است که سرمایه اجتماعی اشتراکات آشکاری با مفهوم سرمایه انسانی دارد که در علم اقتصاد مطرح است و ارزش اقتصادی را با افراد، بنگاهها و ویژگیهای وسیعتری چون مهارت، دانش و سلامت نشان میدهد. اهميت سرمایه اجتماعی تا حدود زيادي به اين امر برميگردد كه در برابر سرمايه اقتصادي تعريف ميشود (البته در بسياري موارد، بهعنوان مكمل سرمایه اقتصادی نام برده ميشود). سرمايه اقتصادي بيشتر مفهومي است كه در دستگاه نظري ماركسي معنادار است و قدرت تبييني آن بيشتر در اين پارادايم محسوس است، اما مفهوم سرمايه اجتماعي باعث گرديد كه از برخي كيفيات و ويژگيهاي غيراقتصادي نيز ـ كه در بافت اجتماعي معنادار هستند- تحت عنوان سرمايه ياد شود (كلمن،465:1377).
در تعریف باید عنوان کرد، سرمايه اجتماعي منابع يا منافع حاصله در اثر عضويت فرد يا افراد است که در شبکه روابط اجتماعي قرار ميگيرند. تعامل در شبکه اجتماعي، هم توليد منبع و هم توليد منفعت ميکند. آن منبع و منفعت توليد شده را که برونداد شبکه روابط است ميتوانيم به عنوان «سرمايه اجتماعي» در نظر بگيريم يا به تعريف سادهتر، پيوند بين افراد در شبکه ارتباطات اجتماعي را ميتوانيم سرمايه اجتماعي بدانيم.
بیان مساله
امروزه نقش شهرداریها به عنوان یک سازمان غیردولتی عمومی در فرآيند توسعه جوامع بر همگان روشن است. همه سازمانها از منابع انساني، مالي و فيزيکي خود بهره ميگيرند، ولي چه عاملي سبب ميشود که برخي از شرکتها و سازمانها پلهترقي و پرآوازگي را يکي پس از ديگري طي کرده و در جامعه از اعتبار خاصي برخوردار گرديده، ولي بعضي از سازمانها به مرور زمان دچار اضمحلال و نابودي ميشوند. شايد بتوان گفت که تمامي اين موارد را ميتوان در توجه به عملکرد نيروي انساني شاغل در سازمان نام برد.
در جهان پرشتاب امروز، سازمانهاي زيادي در تلاشند تا براي رسيدن به اهداف سازماني و اقتصادي و تداوم حيات خود، از الگوها و شيوههاي مختلف بهره ببرند و مزيت رقابتي جديدي کسب نمايند تا از سقوط و واژگوني و خطرات ناشي از دگرگونيهاي سريع و فناوري در امان بمانند. در ديدگاههاي سنتي مديريت توسعه، سرمايههاي اقتصادي، فيزيکي و نيروي انساني مهمترين نقش را ايفا ميکردند، اما در حال حاضر براي توسعه، مديران بيشتر از آنچه به سرمايه اقتصادي، فيزيکي و انساني نيازمند باشند، به سرمايه اجتماعي نياز دارند. زيرا در جامعهاي که فاقد سرمايهاجتماعي است، از ديگر سرمايهها به طور بهينه استفاده نخواهد شد و اين سرمايهها ابتر ميمانند و هدر ميروند. (الواني،1378: ص29)
مطالعات صورت گرفته نشان ميدهد که سازمانهايي که از سطح بالايي از سرمايه اجتماعي برخوردارند، با پوياييهاي کاري بهتري، شامل رضايت فزاينده کارکنان، محيط کاري قابل تحملتر، اثربخشي گروهي بيشتر و به طور کلي پيامدهاي سازماني فزايندهتر مواجه هستند.
عبداللهی در سال 1386 در تحقیق خود به این نتیجه رسید که نظام مدیریت شهری نیازمند بستر اجتماعی مستعدی است تا بتواند با تکیه بر آن، شهر را به صورت مطلوبتری مدیریت کند، نظام مدیریت شهری با توجه به عملکردی که در سطح شهر دارد، میتواند منبع مهمی برای جلب مشارکت شهروندان باشد پس آیا نظام مدیریت شهری میتواند از طریق عملکردهای مختلف خود، بر سرمایه اجتماعی شهروندان تاثیر مثبت یا منفی
بگذارد؟
مدیریت شهری
مديريت شهري در مقام متولي اداره شهر و زندگي شهرنشيني، نقش مهمي را ايفا ميكند؛ به این معنا كه كارآمدي آن، باعث جلب اعتماد و مشاركت شهروندان در اداره شهر و ناكارآمدياش به تضعيف سرمايه اجتماعي در بين شهروندان ختم ميشود. (بهزاد، 1384: ص19). به اين سان مديريت شهري، خود ميتواند يكي از منابعي باشد كه سرمايه اجتماعي در نتيجه كارآمدي برنامههايش، تقويت شده يا ناكارآمدياش باعث تخريب سرمايه اجتماعي گردد. در مدیریت شهری نظریات گوناگونی وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
مکتب شیکاگو
یکی از قدیمیترین نظریهها در ارتباط با شهرنشینی و مسائل آن، نظریات نظریهپردازان مکتب جامعهشناسی شهری شیکاگو است. ویلیام ایساک تامس، نخستین چهره برجسته و بنیانگذار مکتب شیکاگو بود. نظریهپردازان این مکتب، یعنی رابرت ایزر پارک، ارنست برگس، لوئیز ویرث و ارنست مکنزی، در مطالعات خود در شهر شیکاگو به مفاهیم و اندیشههایی رسیدند که برای سالیان درازی، شالوده و اساس تحقیقات شهری بود.
پارک معتقد بود که به محض شکلگیری شهر، مکانیزم متکاملتری در جریان است که اثرات خود را به محیط شهری به یادگار میگذارد و شهرها از طریق فرآیندهای مختلفی از قبیل رقابت، هجوم و توالی، بهصورت نواحی طبیعی سامان مییابد.
این مفاهیم در اکولوژی شهری به صورت یک تفکر ارگانیستی به سیستم شهری نیز سرایت کرد و نظریات این متفکران به تئوری ساخت شهر منجر گردید. اگرچه مدتی رویکرد بومشناسی شهری بیاعتبار گردید، اما بعدها احیا شد و در نوشتههای مختلف شهری، مورد استفاده قرار گرفت. تمایز، تخصصیشدن گروهها و نقشهای شغلی، شیوه اصلی انطباقیافتن انسانها با محیطشان است. گروهی که گروههای متعدد دیگر به آن وابستهاند نقشی مسلط خواهد بود و این مساله اغلب در موقعیت مرکزی جغرافیاییاش منعکس میشود. برای مثال، گروههای تجاری مانند بانکهای بزرگ یا شرکتهای بیمه، خدمات ضروری برای بسیاری از مردم در جامعه ارائه میکنند و بر این اساس، معمولا باید در نواحی سکونتگاهها یافت شوند. اما به گفته هاولی، مناطقی که در نواحی مرکزی به وجود میآیند، نه تنها از روابط مکان، بلکه از روابط زمان نیز ناشی میشوند. برای مثال، سلطه موسسات تجاری، نه فقط در الگوهای کاربری زمین، بلکه در آهنگ فعالیتهای زندگی روزانه مطرح میشود که یک نمونه آن، ساعات ازدحام است. ترتیب زمانی زندگی روزانه مردم، سلسله مراتب محلات را در شهر منعکس میکند (فیلد، 1388: 608-607).
هاولی به دنبال نظریات مکتب شیکاگو، دانش اکولوژی انسانی و اکولوژی شهری را پایهگذاری میکند و نقش دوگانه انسان و محیط را در تعاملات بیرونی در نظر میگیرد. هاولی در کتاب اکولوژی انسانی، نظریاتی را مطرح میسازد که بیشتر تاثیرات انسانی بر محیط مصنوع است و در بحث اسکان و جمعیت، به مساله فرهنگ و توزیع جمعیت در شهرها میپردازد و از رشد جمعیت در شهرها صحبت میکند و اثراتی که این رشد بر ساخت شهر باقی میگذارد.
هاروی تحت تاثیر هاولی معتقد است که شهرنشینی یکی از جنبههای محیط مخلوق است که سیستم سرمایهداری جهانی باعث رشد و بسط آن شده است و مسائل آن جنبه جهانی دارند. در شهرنشینی امروزی، به گفته هاروی، فضا دائما تجدید ساخت پیدا میکند. این فرآیند به وسیله مکانی که شرکتهای بزرگ برای استقرار کارخانههایشان، مراکز توسعه و تحقیق و غیره انتخاب میکنند، کنترلهایی که حکومتها هم بر زمین و هم بر تولید صنعتی برقرار میکنند و فعالیتهای سرمایهگذاران خصوصی بهطور دائم مزایای نسبی محلهای جدید را نسبت به محلهای موجود میسنجد، محقق میشود. هرگاه تولید در یک ناحیه، ارزانتر از ناحیهای دیگر شود یا هنگامی که شرکت از تولید یک محصول به محصول دیگری تغییر جهت دهد، دفاتر شرکت و کارخانهها در یک محل بسته خواهند شد و در جای دیگر گشوده میشوند. به این ترتیب، در یک دوره، هنگامیکه میتوان سود قابل ملاحظهای به دست آورد، ممکن است سیلی از ساختمانسازی اداری در مراکز شهرهای بزرگ به راه افتد. همینکه ساختمانهای اداری ساخته شدند و ناحیه مرکزی، مجددا توسعه یافت، سرمایهگذاران در جستوجوی امکان ساختمانسازی سودآور بیشتر و در جای دیگری برمیآیند. اغلب آنچه در یک دوره، سودآور است، در دورهای دیگر که جو مالی تغییر میکند، چنین نخواهد بود (گیدنز، 1381: 612).
محمد عبداللهي نيز در پژوهشي در مورد سرمايه اجتماعي در ايران به مساله مشابهي ميپردازد. براساس نتايج تحقيق انجام شده، در كنار ساير متغيرها، سرمايه اجتماعي در بين افرادي بيشتر است كه نسبت به عادلانهبودن رفتار دولت در قبال مردم، داراي برداشت مثبتي هستند. در مجموع، نحوه تبلور ذهني عملكرد نظام مديريت شهري در بين شهروندان، بستري است كه ميتواند ميزان و چگونگي سرمايه اجتماعي را تعيين كند و متقابلا زمينه مناسب يا حتي نامناسبي را براي برنامهريزي و پيشبرد اهداف مديريتي ايجاد نمايد (مسعود سلیانی: 1387). در کنار متغیر ارزیابی عملکرد شهرداری مناطق، متغیرهای دیگری چون سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی، اقتصادی و جنس را نیز بهعنوان متغیر مستقل یا متغیر زمینهای در نظر داریم. با این توصیف، مدل نظری تحقیق به گونه زیر خواهد بود:
مدل مفهومی
کلمن در تمایز سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی میگوید: سرمایه انسانی، ویژگیها و تواناییهای بالقوهای است که در افراد ایجاد میشود اما سرمایه اجتماعی، تواناییها و امکانات بالقوهای است که در بطن روابط اجتماعی میان افراد وجود دارد (كلمن، 465:1377).
فاین نیز میگوید: سرمایه اجتماعی نوعی ترتیبات اجتماعی ضروری است تا دیگر سرمایهها (مادی، طبیعی، انسانی) بتوانند در عمل، کارکرد خود را انجام دهند و همچون چسبی پنداشته میشود که جوامع را برپا نگه میدارد (بن فاین، 1385: 283).
اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه از سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل دیگر داراییها و سرمایههای جوامع یاد میشود و در موارد مختلف، میتواند هزینههای بسیاری را که متوجه اجرای برنامههای توسعه شهری است تخفیف دهد. از اینرو، مناسب به نظر میرسد که وجود یا نبود سرمایه اجتماعی در زيستگاههاي مختلف شهری مورد بررسی قرار گرفته و منابع تعيينکننده آن نیز مورد توجه قرار گیرند.
نظام مدیریت شهری بهعنوان متولی اداره شهر، میتواند یکی از موارد تاثیرگذار باشد و بنابراین، وجود تفاوت بین میزان سرمایه اجتماعی در مناطق مختلف شهری تا حدود بسیار زیادی به عملکردهای نظام مدیریت شهری برمیگردد (عبداللهی، 1386:31).
طباطبایی (1387) در تحقیق خود به این نتیجه رسیده است در صورتی که بتوان از 100 درصد منابع و ظرفیت موجود در شهرداری استفاده کرد سالانه میتوان به میزان 48 درصد از هزینههای شهرداری کم کرد و این در حالی است که هزینه فرصت بابت عدم توان شروع پروژههای جدید نیز میتواند به صورت مجزا محاسبه شود. با توجه به میزان صرفهجویی انجام شده در صورتی که بتوان دلیل اصلی عدم استفاده از تمام ظرفیت شهرداریها را پیدا کرد میتوان میزان هزینههای سالانه شهرداری را به 50 درصد میزان فعلی رساند.
با توجه به مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و منابع انسانی احتمال دارد که ابعاد سرمایه اجتماعی اثر مثبتی بر عملکرد کارکنان داشته باشند. وجود سرمايه اجتماعي فزاينده، منجر به کاهش هزينههاي مبادلهاي منفي سازمان همانند تعارضات درونگروهي، زمان اضافي، ناتواني براي کارکردن در سراسر بخشهاي سازمان در جهت رسيدن به هدف سازمان ميشود (بهزاد،1384:ص42).
چارچوب نظری
سرمايه اجتماعي نوعي ابزار دسترسي به منابع اقتصادي و فرهنگي از طريق ارتباطات اجتماعي ميباشد. تاكيد بورديو بر مشاركت فرد در شبكههاي اجتماعي است كه اين مشاركت، باعث دسترسي او به منابع و امكانات گروه ميشود.
كلمن، اولين محققي بود كه به بررسي تجربي مفهوم سرمايه اجتماعي و عملياتينمودن آن پرداخت و در تعريف سرمايه اجتماعي، به جاي در نظر گرفتن ماهيت و محتواي آن، كاركردهاي سرمايه اجتماعي را مدنظر داشته و سرمايه اجتماعي را بر حسب كاركرد آن تعريف ميكند. به نظر كلمن، سرمايه اجتماعي، بخشي از ساختار اجتماعي است كه كنشگر ميتواند با استفاده از آن به اهداف خويش دست يابد.
اين بعد از ساختار اجتماعي، انواع خاصي از رفتار را تشويق و برخي را منع ميكند. كلمن، سرمايه اجتماعي را اينگونه تعريف ميكند: «سرمايه اجتماعي، عنصري مجزا نيست، بلكه مجموعهاي از عناصر متفاوت است كه داراي دو ويژگي مشتركند: تمام اين عناصر داراي برخي از جنبههاي ساختار اجتماعي بوده و برخي از كنشهاي واقع در درون ساختار را تسهيل ميكنند» (كلمن، 58:1997).
نظر پاتنم
پاتنم در تعريف خود مستقيما تحت تاثير كلمن قرار گرفته. به بيان او، «سرمايه اجتماعي به خصوصياتي از سازمان اجتماعي نظير شبكهها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد كه همكاري و هماهنگي براي منافع متقابل را تسهيل ميكند» (پاتنم، 2000 :6).
او سرمايه اجتماعي را فراتر از سطح فردي به كار ميگيرد و به چگونگي تاثيرات سرمايه اجتماعي بر نهادهاي دموكراتيك و توسعه اقتصادي علاقهمند است و بيان ميكند علاقهمندي خاصش، منافع خارجي و بهرهبرداري عمومي از سرمايه اجتماعي است (پاتنام، 2000: 23).
نظر فوکویاما
از منظر فوكوياما، سرمايه اجتماعي، شكل و نمونه معمولي از يك هنجار غيررسمي است كه باعث ترويج همكاري بين دو يا چند نفر ميشود. هنجارهاي تشكيلدهنده سرمايه اجتماعي ميتوانند از هنجار روابط متقابل دو دوست گرفته تا آموزههاي پيچيدهاي را در بر بگيرند كه بهطورمشروع بيان شدهاند.
هنجار روابط متقابل بهطور بالقوه در روابطي كه با همه مردم داريم وجود دارد، اما فقط در رابطه با دوستان است كه از حالت بالقوه به حالت بالفعل درميآيد (تاجبخش 1383: 170).
بحث و نتیجهگیری
شهروندان به عنوان استفادهکنندگان از خدمات نظام مدیریت شهری، اگر نسبت به عملکردهای این نظام، برداشت مثبتی داشته باشند، انتظار میرود که بسترهای همکاری با نهادهای مطروحه را بهتر و بیشتر داشته باشند. به بیان دیگر عملکرد نظام مدیریت شهری میتواند بر وجود سرمایه اجتماعی در حوزه مدیریتی خود تاثیر مستقیم بگذارد و همچنین نظام مدیریت شهری با احیای بستر سرمایه اجتماعی و بافت اجتماعی غنی در سطح شهر، از تحمل برخی هزینههای نامربوط و اضافی مبری میگردد. پس شایسته است که این عملکرد از دید شهروندان، مورد ارزیابی و تاثیر آن بر سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.