زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

Lina!

عضو جدید
سلام دوستان.... یلداتون مبارک
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
با هرچه خواهد یار من، در عالم یاری خوشم... با این خوشم، با آن خوشم، با هرچه خوش داری خوشم
نقد صوفی نه همه صافی وبی غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی شامگاهش نگران باش که سر خوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد
 

زهرا فرشید

عضو جدید
کاربر ممتاز
ژنرال و ستوان جوان زیردستش سوار قطار شدند. تنها صندلی های خالی در کوپه، روبروی خانمی جوان و زیبا و مادربزرگش بود. ژنرال و ستوان روبروی آن خانمها نشستند. قطار راه افتاد و وارد تونلی شد. حدود ده ثانیه تاریکی محض بود. در آن لحظات سکوت، کسانی که در کوپه بودند 2 چیز شنیدند: صدای بوسه و سیلی. هریک از افرادی که در کوپه بودند از اتفاقی که افتاده بود تعبیر خودش را داشت

خانم جوان در دل گفت: از اینکه ستوان مرا بوسید خوشحال شدم اما از اینکه مادربزرگم او را کتک زد خیلی خجالت کشیدم

مادربزرگ به خود گفت: از اینکه آن جوانک نوه ام را بوسید کفرم درامد اما افتخار میکنم که نوه ام جرات تلافی کردن داشت

ژنرال آنجا نشسته بود و فکر کرد ستوان جسارت زیادی نشان داد که آن دختر را بوسید اما چرا اشتباهی من سیلی خوردم

ستوان تنها کسی بود که میدانست واقعا چه اتفاقی افتاده است. در آن لحظات تاریکی او فرصت را غنیمت شمرده که دختر زیبا را ببوسد و به زنرال سیلی بزند

زندگی کوپه قطاری است و ما انسانها مسافران آن. هرکدام از ما آنچه را می بینم و می شنویم بر اساس پیش فرضها و حدسیات و معتقدات خود ارزیابی و معنی می کنیم. غافل از اینکه ممکن است برداشت ما از واقعیت منطبق بر آن نباشد.
ما میگوییم حقیقت را دوست داریم اما اغلب چیزهایی را که دوست داریم، حقیقت می نامیم
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
كي هست
هركي هست خوب خودشو يه نشون بده ببينيم با كي طرفيم امشب يلدا
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شبهای روشن​
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه​
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دلهای خسته​
تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا​
به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد​
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه​
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
كسي رمق نداره كه خواسته و پيدا نكرده
يا الكي چرخ زده و خسته شده
كدومشي
 

افشـین

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
امروز روز خوبی بود.. خیلی از بچه ها امروز امدن... این تاپیک کمی مثل قبل جون گرفت
ایشالله بیشتر جون بگیره و همه دوستای گلمون بیان...

افشین نبودی حیلی جات خالی بود...خوش امدی...

ممنون :gol:

این چه آواتاریه حاج خانوم ؟ :D
 

زهرا فرشید

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شبهای روشن​
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه​
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دلهای خسته​
تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا​
به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد​
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه​
من این شعر رو دوست دارم خصوصا با صدای محمداصفهانی

شاعرش کیه؟؟؟
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
به به جمعتون جمعه
همه يه سري ميزنن امشب مثل اينكه
حالا واسه چند ثانيه بيشتر فكر نكنين كلي وقت اضافه واسه تلف كردن دارين
 
بالا