http://alame-hasanzade.blogfa.com/post-349.aspx
چشمه جوشان حکمت
گذری بر زندگی، آثار و اندیشههای استاد علامه آیة الله حسن زاده آملی
در محضر علامه رفیعی قزوینی
چشمه جوشان حکمت
گذری بر زندگی، آثار و اندیشههای استاد علامه آیة الله حسن زاده آملی
آخرین قسمت
در محضر علامه رفیعی قزوینی
استاد حسن زاده آملی به هدایت علامه شعرانی به حضور شریف مرحوم آیة الله حاج میرزا سید ابوالحسن رفیعی قزوینی تشریف فرما گردید و چند سالی در محضر مبارکش به فراگیری علوم عقلی و نقلی پرداخت، جالب این که آیة الله قزوینی دو درس به نامهای مصباح الانس و اجتهاد و تقلید در اصول را به صورت اختصاصی برای این شاگرد خود تدریس و تقریر مینمود، ایشان شرح علامه فناری بر مصباح الانس صدرالدین قونوی و دروس خارج فقه و اصول را نیز نزد مرحوم قزوینی آموخت.
وی در مقدمه رساله «اتحاد عاقل به معقول» مرحوم قزوینی، در معرفی استاد خود چنین نگاشته است:
«... آیة الله علامه رفیعی نابغهای است که در علوم عقلیه و نقلیه از مفاخر امامیه و از اعاظم شیعه است و در این عصر از بزرگترین استادان حکمت متعالیه در حوزههای علمی اسلامی به شمار میرفته است. آن جناب در حدت ذکاء و قوت حافظه و حسن و لطف تقریر، و جودت و فصاحت گفتار و حلاوت و سلاستبیان، زبانزد خواص بوده است و بویژه در تعبیر و تفسیر آراء و افکار ملاصدرا و حل معضلات اسفار تبحر و تمهری شگفت داشت.» (1)
و در جای دیگر نوشته است:
«... چند سالی که برایم ایام الله و لیالی قدر بود، روز و شب از محضر انور استاد ارفع مرحوم آیة الله حاج میرزا سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (روحی فداه) در تهران به تحصیل انوار معارف عقلی و نقلی موفق و مرزوق بودم. گاه گاهی بعضی از افادات فائض از قلم رصین و وزین علمی خویش را به نگارنده ارائه میداد که با کسب اجازه از آن جناب به استنساخ برخی از آنها توفیق یافتم.» (2)
درباره مرحوم قزوینی نوشتهاند که بسیاری از حواشی خود بر مباحث و مسائل حکمی و فلسفی را با الهامات غیبی و استمداد از نفوس زکیه ائمه طاهرین علیهم السلام مرقوم داشته است. (3)
هنگامی که مرحوم رفیعی قزوینی برای بار دوم به شهر مقدس قم مشرف گردید، حضرت آیة الله العظمی بروجردی رحمه الله فرموده بود: «مرد بزرگی بدین شهر وارد شده، بر فضلا لازم است که از ایشان استفاده کنند.» (4)
استاد حسن زاده آملی در محضر عارف ربانی و حکیم الهی مرحوم میرزا مهدی الهی قمشهای به مدت یازده سال مشغول تلمذ بود و تمام حکمت منظومه سبزواری، مبحث انفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارت شیخ الرئیس را نزد ایشان فرا گرفت و نیز از مجلس تفسیر قرآن آن مرحوم فیض برد. مرحوم قمشهای نخستبا بیان جمله: «من وقت ندارم» از پذیرش این شاگرد امتناع میکند ولی وقتی با اصرار و الحاح او مواجه میگردد، پس از تحقیق و تفحص از طلبههای دیگر در خصوص میزان علایق و تواناییها و استعدادهای ایشان برای قبول درس استخارهای از قرآن کریم میکند که آیه شریفه «و مما رزقناهم ینفقون» میآید و از این جهت آیة الله حسن زاده را به عنوان شاگرد خود میپذیرد. بعدها روابط استاد و شاگرد شکلی کاملا عاطفی و صمیمی به خود گرفته و از پیوندهای معنوی سرشار میگردد.
استاد حسن زاده درباره مرحوم قمشهای چنین مینگارد:
«رضوان جایگاه جناب استاد عارف بزرگوار و شاعر مفلق نامدار و حکیم متاله و مفسر متضلع حاج میرزا مهدی الهی قمشهای شبی در جلسه درس به این تلمیذ کوچک خود فرمود: آقا شما خیر میبینید عرض کردم الهی آمین، اما جنابعالی از کجا این بشارت را به این کمترین میفرمایید؟ فرمود از بسکه شما را نسبتبه اساتیدت متواضع میبینم...» (5)
و چون مرحومین شعرانی و الهی قمشهای ایشان را به عنوان شاگرد خود پذیرفتند، زبان حالش به این اشعار مترنم گردید:
نوری از روزنه اقبال درافتاد مرا
که از آن خانه دل شد طرب آباد مرا
ظلمت آباد دلم گشت چنان نورانی
کآفتاب فلکی خود بشد از یاد مرا (6)
دیگر از نامداران عرصه اندیشه که آیة الله حسن زاده آملی توفیق استفاضه از محضرشان را کسب نمود، آیة الله مرحوم حاج شیخ محمد تقی آملی است، ایشان از این استاد خود به عنوان جامع معقول و منقول نام میبرد. (7)
حضرت آیة الله عبدالله جوادی آملی که از محضر پرفیض این عالم ربانی در تهران بهرهمند بوده مرحوم آملی را چنین معرفی مینماید:
«...بسیاری از مشکلات شرح منظومه را که در محضر ایشان مطرح میکردم بخوبی حل میکردند، چون تقریر بسیار خوبی داشتند، قلم شریفشان در شرح تعلیمی و شرح منظومه کاملا مشهود است، هم به مبانی فلسفه آگاهی کامل داشتند و هم در فقه و اصول متبحر بودند. وقتی سال تحصیلی به 1334 و 1335 رسید با کسب اجازه از محضر آن بزرگوار عازم قم شدم و به ایشان عرض کردم عازم حوزه علمیه قم هستم، فرمود: هجرت خوبی و قصد مبارکی است زیرا در کنار قبر فاطمه معصومه علیها السلام و دیگر علمای ربانی فیوضی از فیوضات الهی فراوان است. کنار قبر بزرگان بحث کردن، درس گفتن و درس خواندن با برکات عینی همراه است...» (8)
استاد حسن زاده آملی از چشمه جوشان حکیم گرانمایه شیخ محمد حسین فاضل تونی جرعههایی نوشید. ایشان در نوشتاری مخطوط، که تصویری از آن در اختیار نگارنده است، درباره این حکیم متشرع چنین مینویسد:
«این کمترین، شرح قیصری بر فصوص الحکم و قسمتی از اوائل طبیعیات شفای شیخالرئیس را در محضر مبارکش درس خوانده است و مدرس یا دارالعلم آن جناب اعنی سرای آن سرور در کوچه میرزا محمود وزیر جنب سرچشمه تهران بود که به فرمان آن بزرگوار صبح هر روز اول طلوع آفتاب از مدرسه مروی بدان جا برای درس حاضر میشدیم... حقا جناب استاد فاضل تونی ادیبی به تمام و کمال بود و قلمی شیوا و رسا داشت و بویژه قلم فارسی او بسیار دلنشین بود و در انشای نثر فارسی توانا بود و فرمود سالی در مشهد مقدس که مشغول تحصیل بودم در ماه مبارک رمضان آن سال فقط سه تا سحر با نان و ماستبه سر بردم و بقیه را بر اثر تنگدستی با نان و پیاز، ولی صفای باطن و لذت روحی و معنوی را در همان سال یافتهام...»
مرحوم آیة الله العظمی بروجردی که به اتفاق فاضل تونی در درس میرزا جهانگیر خان قشقایی شرکت میفرمود در نامهای که به ایشان مرقوم داشتهاند، آن مرحوم را به عنوان «عماد العلماء المتالهین» مخاطب قرار داده بودند. (9)
استاد حسن زاده آملی بخشی از کتاب شفای ابوعلی سینا را نزد حکیم نامور میرزا احمد آشتیانی فرا گرفت. ایشان در این باره میگوید:
«... آقا میرزا احمد آشتیانی جامع علوم عقلی و نقلی و بزرگ مرد علم و عمل بود، در تهران قانون و طب [تدریس] میفرمودند، گرچه آقای قمشهای و استاد شعرانی هم قانون [تدریس] میفرمودند، اما معروف بود که آقای میرزا احمد آشتیانی در قانون متفرد است...» (10)
«... آیة الله علامه رفیعی نابغهای است که در علوم عقلیه و نقلیه از مفاخر امامیه و از اعاظم شیعه است و در این عصر از بزرگترین استادان حکمت متعالیه در حوزههای علمی اسلامی به شمار میرفته است. آن جناب در حدت ذکاء و قوت حافظه و حسن و لطف تقریر، و جودت و فصاحت گفتار و حلاوت و سلاستبیان، زبانزد خواص بوده است و بویژه در تعبیر و تفسیر آراء و افکار ملاصدرا و حل معضلات اسفار تبحر و تمهری شگفت داشت.» (1)
و در جای دیگر نوشته است:
«... چند سالی که برایم ایام الله و لیالی قدر بود، روز و شب از محضر انور استاد ارفع مرحوم آیة الله حاج میرزا سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (روحی فداه) در تهران به تحصیل انوار معارف عقلی و نقلی موفق و مرزوق بودم. گاه گاهی بعضی از افادات فائض از قلم رصین و وزین علمی خویش را به نگارنده ارائه میداد که با کسب اجازه از آن جناب به استنساخ برخی از آنها توفیق یافتم.» (2)
درباره مرحوم قزوینی نوشتهاند که بسیاری از حواشی خود بر مباحث و مسائل حکمی و فلسفی را با الهامات غیبی و استمداد از نفوس زکیه ائمه طاهرین علیهم السلام مرقوم داشته است. (3)
هنگامی که مرحوم رفیعی قزوینی برای بار دوم به شهر مقدس قم مشرف گردید، حضرت آیة الله العظمی بروجردی رحمه الله فرموده بود: «مرد بزرگی بدین شهر وارد شده، بر فضلا لازم است که از ایشان استفاده کنند.» (4)
استاد حسن زاده آملی در محضر عارف ربانی و حکیم الهی مرحوم میرزا مهدی الهی قمشهای به مدت یازده سال مشغول تلمذ بود و تمام حکمت منظومه سبزواری، مبحث انفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارت شیخ الرئیس را نزد ایشان فرا گرفت و نیز از مجلس تفسیر قرآن آن مرحوم فیض برد. مرحوم قمشهای نخستبا بیان جمله: «من وقت ندارم» از پذیرش این شاگرد امتناع میکند ولی وقتی با اصرار و الحاح او مواجه میگردد، پس از تحقیق و تفحص از طلبههای دیگر در خصوص میزان علایق و تواناییها و استعدادهای ایشان برای قبول درس استخارهای از قرآن کریم میکند که آیه شریفه «و مما رزقناهم ینفقون» میآید و از این جهت آیة الله حسن زاده را به عنوان شاگرد خود میپذیرد. بعدها روابط استاد و شاگرد شکلی کاملا عاطفی و صمیمی به خود گرفته و از پیوندهای معنوی سرشار میگردد.
استاد حسن زاده درباره مرحوم قمشهای چنین مینگارد:
«رضوان جایگاه جناب استاد عارف بزرگوار و شاعر مفلق نامدار و حکیم متاله و مفسر متضلع حاج میرزا مهدی الهی قمشهای شبی در جلسه درس به این تلمیذ کوچک خود فرمود: آقا شما خیر میبینید عرض کردم الهی آمین، اما جنابعالی از کجا این بشارت را به این کمترین میفرمایید؟ فرمود از بسکه شما را نسبتبه اساتیدت متواضع میبینم...» (5)
و چون مرحومین شعرانی و الهی قمشهای ایشان را به عنوان شاگرد خود پذیرفتند، زبان حالش به این اشعار مترنم گردید:
نوری از روزنه اقبال درافتاد مرا
که از آن خانه دل شد طرب آباد مرا
ظلمت آباد دلم گشت چنان نورانی
کآفتاب فلکی خود بشد از یاد مرا (6)
دیگر از نامداران عرصه اندیشه که آیة الله حسن زاده آملی توفیق استفاضه از محضرشان را کسب نمود، آیة الله مرحوم حاج شیخ محمد تقی آملی است، ایشان از این استاد خود به عنوان جامع معقول و منقول نام میبرد. (7)
حضرت آیة الله عبدالله جوادی آملی که از محضر پرفیض این عالم ربانی در تهران بهرهمند بوده مرحوم آملی را چنین معرفی مینماید:
«...بسیاری از مشکلات شرح منظومه را که در محضر ایشان مطرح میکردم بخوبی حل میکردند، چون تقریر بسیار خوبی داشتند، قلم شریفشان در شرح تعلیمی و شرح منظومه کاملا مشهود است، هم به مبانی فلسفه آگاهی کامل داشتند و هم در فقه و اصول متبحر بودند. وقتی سال تحصیلی به 1334 و 1335 رسید با کسب اجازه از محضر آن بزرگوار عازم قم شدم و به ایشان عرض کردم عازم حوزه علمیه قم هستم، فرمود: هجرت خوبی و قصد مبارکی است زیرا در کنار قبر فاطمه معصومه علیها السلام و دیگر علمای ربانی فیوضی از فیوضات الهی فراوان است. کنار قبر بزرگان بحث کردن، درس گفتن و درس خواندن با برکات عینی همراه است...» (8)
استاد حسن زاده آملی از چشمه جوشان حکیم گرانمایه شیخ محمد حسین فاضل تونی جرعههایی نوشید. ایشان در نوشتاری مخطوط، که تصویری از آن در اختیار نگارنده است، درباره این حکیم متشرع چنین مینویسد:
«این کمترین، شرح قیصری بر فصوص الحکم و قسمتی از اوائل طبیعیات شفای شیخالرئیس را در محضر مبارکش درس خوانده است و مدرس یا دارالعلم آن جناب اعنی سرای آن سرور در کوچه میرزا محمود وزیر جنب سرچشمه تهران بود که به فرمان آن بزرگوار صبح هر روز اول طلوع آفتاب از مدرسه مروی بدان جا برای درس حاضر میشدیم... حقا جناب استاد فاضل تونی ادیبی به تمام و کمال بود و قلمی شیوا و رسا داشت و بویژه قلم فارسی او بسیار دلنشین بود و در انشای نثر فارسی توانا بود و فرمود سالی در مشهد مقدس که مشغول تحصیل بودم در ماه مبارک رمضان آن سال فقط سه تا سحر با نان و ماستبه سر بردم و بقیه را بر اثر تنگدستی با نان و پیاز، ولی صفای باطن و لذت روحی و معنوی را در همان سال یافتهام...»
مرحوم آیة الله العظمی بروجردی که به اتفاق فاضل تونی در درس میرزا جهانگیر خان قشقایی شرکت میفرمود در نامهای که به ایشان مرقوم داشتهاند، آن مرحوم را به عنوان «عماد العلماء المتالهین» مخاطب قرار داده بودند. (9)
استاد حسن زاده آملی بخشی از کتاب شفای ابوعلی سینا را نزد حکیم نامور میرزا احمد آشتیانی فرا گرفت. ایشان در این باره میگوید:
«... آقا میرزا احمد آشتیانی جامع علوم عقلی و نقلی و بزرگ مرد علم و عمل بود، در تهران قانون و طب [تدریس] میفرمودند، گرچه آقای قمشهای و استاد شعرانی هم قانون [تدریس] میفرمودند، اما معروف بود که آقای میرزا احمد آشتیانی در قانون متفرد است...» (10)