رد پای احساس ...

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تقصیر ما نیست ...
مقصر دبیر زبان فارسی ما بود که نگفت :
"
من با هر تویی " ما نمی شود .
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند وقتیست هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم

نگاهم اما

گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]دختر بودن تاوان دارد...
بزرگ میشوی
عاشق میشوی
دل میبندی
تنت را برایش عریان میکنی
نه از روی هوس
بلکه از روی عشق
وقتی دلش را زدی میرود...
و تو میمانی و خودت...
آن زمان تو یک هرزه ای و او کمی دختر بازی کرده...
[/FONT]
 

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خدایا کجا خستگی هامو در کنم که کسی نیاد بگه اینجا جای منه
 

HaQiQaT

عضو جدید
کاربر ممتاز
"آرامـــــــــش" این روزامو مدیون محل سگی ام که به خیلیا نمیذارم ..
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهگاهی که به یادت غزلی می خوانم

اشک مهمان دلم می گردد

سفرش از ته دل تا کف دست ...
چه کسی میداند؛
باز شاید سفری در پیش است ...
و تمامی غزلهای جهان
کاروانی شده اند ...
ساربانش غم و صبر .....
 

ici1

عضو جدید

تعهد داشتن
تﻌــﻬـﺪ ﺩﺍﺷﺘــﻦ، ﻗــﺸﻨﮕــﻪ !!
ﺣﺘـــﯽ ﺗﻌﻠــﻖ ﺩﺍﺷﺘﻦ !
ﺍﯾﻨﮑـﻪ ﺑﺪﻭﻧــﯽ ﻣـــﺎﻝ ﮐﺴــﯽ ﻫﺴﺘــﯽ ...
ﺳــﻬـﻢ ﮐﺴــﯽ ﻫﺴﺘــﯽ ...
ﻭ ﺍﻭﻧـــﻢ ﻣـــﺎﻝ ﺗـــﻮﺋـــﻪ ..
ﺣـــﻖ ﺗـــﻮﺋــﻪ ..
ﻣﻬـــﻢ ﻧﯿــﺲ ﺍﯾﻦ ﺗﻌــﻬـﺪ ﺍﻣـﻀــﺎﺀ ﺑﺸــﻪ
ﺗـــﻮ ﯾﻪ ﮐـــﺎﻏـﺬ پــﺎﺭﻩ !
ﺍﺻـــﻠﺶ ﺟـــﺎﯼ ﺩﯾﮕــﻪ ﺳَﻨَــﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ..
ﺗﻮﯼ ﺩﻻﺗــــــ♥ـــــﻮﻥ
 

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
پس از آفرینش آدم

خدا گفت به او: نازنینم آدم،

با تو رازی دارم ، اندکی پیشتر آی.

آدم آرام و نجیب آمد پیش

زیر چشمی به خدا می نگریست

محو لبخند غم آلود خدا

دلش انگار گریست.

"نازنینم آدم

( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید )

یاد من باش که بس تنهایم"

بغض آدم ترکید ،گونه هایش لرزید،

و به خدا گفت:

من به اندازه ی...

من به اندازه ی گلهای بهشت ... نه...

به اندازه عرش... نه... نه

من به اندازه ی تنهاییت ای هستی من

دوستدارت هستم.

آدم کوله اش را برداشت.

خسته و سخت قدم بر می داشت،

راهی ظلمت پر شور زمین.

طفلکی بنده غمگین ، آدم

در میان لحظه ی جانکاه هبوط ،

زیر لبهای خدا باز شنید که گفت:

نازنینم آدم، نه به اندازه ی تنهایی من

نه به اندازه ی عرش،

نه به اندازه ی گلهای بهشت

که به اندازه یک دانه گندم فقط یادم باش.

نازنینم آدم، نبری از یادم!
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن روز ها
صدای تو در گوشم می پیچید
و خوابم می کرد
این شب ها
صدای تو در دلم می پیچد
و بیدارم می کند......
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش چند قطره ای باران می بارید ،

دلم برایِ روزهایِ بارانیِ پُر هیاهو ، تنگ است ...
دلم برایِ پنجره ای که
آن سویش ،
درخت هایِ سر سبز و شاد ،
با قطراتِ ریز و درشتِ باران ، عشقبازی می کردند ،
تنگ است ....
دلم برایِ پیاده روی هایِ خلوت و دلگیرِ آن روزها ،
پَر می کشد ...
دلم تنگِ آمدنِ چند قطره ای باران است .
دلم تنگِ آمدنِ پاییز است !
تا دوباره همه چیز از نو ، شروع شود ...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
صداي چشمانت

موسيقي بي كلامي ست


كه هر دلي مي فهمد


بلندتر نگاهم كن !

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی
مردمان این شهر
حتی اگر باران ببارد
به چشمک یه ستاره
باران را میفروشند
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
فقط چند لحظه کنارم بشین یه رویای کوتاه تنها همینته ارزوهای من این شده ته ارزوهای ما رو ببینفقط چند لحظه کنارم بشین فقط چند لحظه به من گوش کنهر احساسیو غیر من تو جهان ، واسه چند لحظه فراموش کنبرای همین چند لحظه یه عمر همه سهم دنیامو از من بگیرفقط این یه رویا رو با من بساز همه ارزوهامو از من بگیرنگاه کن فقط با نگاه کردنت منو تو چه رویایی انداختیبه هر چی ندارم ازت راضیم تو این زندگی رو برام ساختیبه من فرصت هم زبونی بده به من که یه عمره بهت باختمواسه چند لحظه خرابش نکن بتی رو که یک عمر ازت ساختمفقط چند لحظه به من فکر کن نگو لحظه چی رو عوض میکنههمین چند لحظه برای یه عمر همه زندگیمو عوض میکنهبرای همین چند لحظه یه عمر همه سهم دنیامو از من بگیرفقط این یه رویا رو با من بساز همه ارزوهامو از من بگیر

احسان خواجه امیری
 

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[h=2]غروب های پنج شنبه[/h] غروب های پنج شنبه استکه دلم می گیرد
برای تو
برای بارانی که بباردو
حالم را خوب کند
غروب های پنج شنبه است
که تنهای تنهای تنها
می نشینم در خانه ای
که تمامش بوی تو را می دهد
غروب های پنج شنبه است
که این بغض لعنتی گلویم را می فشارد
کاش پنج شنبه ای نبود
که غروبی داشته باشد...
+روزای خوبی پشت این روزای من نیست...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از همــ ـه مــتــنــفــرم...
از پسری که حتی یه بارم به خواهر خودش نگفته گلم اما به یکی که نمیشناسدش میگه خوبی گلم؟؟؟
از دختری که بخاطر یه پسر آشغال تن میفروشه..
از پسری که تو خیابون میاد دست میزنه به دختر مردم..
از این اعتقادای مزخرف..
از دختری که عقلشو به یه پسر احمق میفروشه که پس فردا بش بگه تو یه هرزه ای..
از پسری که گند کاریا خودشو نادیده میگیره و به دختر میگه هرزه!

 

maryam-25

عضو جدید
رها کن خود را ......

اخر سهم پرنده قفس نیست

من هیچگاه نتوانستم پایان باشم

با اینکه اغاز هم نبودم...

احساس من تلخ تر از انست که بتواندتفسیری برای واژه هایت باشد

من خود اسیر دنیایی پر از ظلمتم

و اندوهم

از جنس تنهایی است ...

پشت حصارها یی از خیال خانه دارم...

ودیر وقتی است که دیگر ارزو هایم

نفس نمی کشند

باور کن که من

از جنس نبودن ها و نخواستن ها هستم...
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلا حسود نیستم اما وقتی دیدم واسه دوستم اس ام اس اومد کی میرسی عشقم؟
یه ذره دلم خواست..:cry:.
 

حنا جون

عضو جدید
خیال کن روزگارم رو به راهه

خیال کن رفتی دلم نمرده
خیال کن مهربون بودی قلبم کنار تو از ازت زخمی نخورده
خیال کن هیچی بین ما نبوده
خیال کن خیلی ساده داری می ری​

خیال کن بی خیال بی خیالم شاید اینجوری آرامش بگیری
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]زندگی زد،آدم رقصید[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]آدم رقصید،زندگی عرق کرد[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]زندگی عرق کرد،آدم چایید[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]آدم چایید،زندگی تب کرد[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]زندگی تب کرد،آدم لرزید[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]آدم لرزید، زندگی ترک برداشت[/FONT][FONT=&quot].

[/FONT][FONT=&quot]زندگی ترک برداشت،هیچ کس درد آدم را نفهمید[/FONT]



http://


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کسی چه میداند
روزها و ماه ها
حتی دقایق عمرم
به یاد توست که
میگذرد
و تو همراهمی
در من حضور داری
تنها میگویم
دوستت دارم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا