رد پای احساس ...
- شروع کننده موضوع MEMOL...
- تاریخ شروع
به چه می اندیشی ؟ به خزانی که گذشت ؟
به بهاری که نبود ؟
به امیدی که کنون رفته به باد یا به عهدی که دگر رفته ز یاد
به چه می اندیشی ؟
به دو چشمی که تو را هیچ ندید ؟
به دو دستی که تو را هیچ نخواست ؟
به رفیقی که غبار غمت از چهره نبرد یا به قلبی که برایت سخن از عشق نگفت ... ؟
به بهاری که نبود ؟
به امیدی که کنون رفته به باد یا به عهدی که دگر رفته ز یاد
به چه می اندیشی ؟
به دو چشمی که تو را هیچ ندید ؟
به دو دستی که تو را هیچ نخواست ؟
به رفیقی که غبار غمت از چهره نبرد یا به قلبی که برایت سخن از عشق نگفت ... ؟
من یاد گرفته ام " دوست داشتن دلیل نمی خواهد ... "
ولی نمی دانم چرا ...
خیلی ها ...
و حتی خیلی های دیگر ...
می گویند :
... ... " این روز ها ...
دوست داشتن
دلیل می خواهد ... "
و پشت یک سلام و لبخندی ساده ...
دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده
دنبال گودالی از تعفن می گردند...
اما
من " سلام " می گویم ...
و " لبخند " می زنم ...
و قسم می خورم ...
و می دانم ...
" عشق " همین است ...
به همین سادگی ...
ولی نمی دانم چرا ...
خیلی ها ...
و حتی خیلی های دیگر ...
می گویند :
... ... " این روز ها ...
دوست داشتن
دلیل می خواهد ... "
و پشت یک سلام و لبخندی ساده ...
دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده
دنبال گودالی از تعفن می گردند...
اما
من " سلام " می گویم ...
و " لبخند " می زنم ...
و قسم می خورم ...
و می دانم ...
" عشق " همین است ...
به همین سادگی ...
برای قدم زدن با تو
هر از گاهی
از خودم
بیرون می زنم،
روحم هنوز
به خانه بر نگشته!
پایانی برای قصه ها نیست نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر
خسته ام از جنس قلابی آدمها
دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده
حالم خوب نیست گذشته ام درد میکند...
خسته ام از جنس قلابی آدمها
دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده
حالم خوب نیست گذشته ام درد میکند...
[h=2]رقص عشق 
[/h]
[/h] عاشقي را در جهان معني كنم با نام تو
عاشقم ، زارم ، خرابم ، مست از چشمان تو
آرزو دارم كه باشد كام دنيا كام تو
عين و شين و قاف باشد بر سر ايوان تو
طايري آزاد بودم آمدم بر بام تو
خانه اي آباد بودم ، گشته ام ويران تو
فال حافظ ، فال دل گيرم كنون با ياد تو
نيتم اين بود ، رقص عشق در چشمان تو
هاي و هويم را مبين ، مستم كنون با حال تو
تا تو هستي من ندارم قبله جز چشمان تو
عاشقم ، زارم ، خرابم ، مست از چشمان تو
آرزو دارم كه باشد كام دنيا كام تو
عين و شين و قاف باشد بر سر ايوان تو
طايري آزاد بودم آمدم بر بام تو
خانه اي آباد بودم ، گشته ام ويران تو
فال حافظ ، فال دل گيرم كنون با ياد تو
نيتم اين بود ، رقص عشق در چشمان تو
هاي و هويم را مبين ، مستم كنون با حال تو
تا تو هستي من ندارم قبله جز چشمان تو
ناصر استادرحیمی ( منتظر )
چه لذتی داره صبح بلند بشی
ببینی یه نامه به آینه ی اتاق چسبیده شده :
سلام دلیلِ زندگی !
صبحِ قشنگت بخیر ..
امروز نمی خواد بری سرِ کار
چمدون جمع کن می خوایم بریم سفر
چمدون نبستم که به سلیقه ی خودت برام لباس بزاری
شب پرواز داریم..
نمی گم کجا که غافلگیر شی !
راستی ..
قربونِ چشمات برم که الان متعجبه و می دونم اگه اونجا بودم
جیغ می زدی بغلم می کردی
پس لطفا جیغ و بغل و یه بوس کنار بزار
تا رسیدم تحویلم بدی !
دوست دارم همسفرِ زندگیم
ببینی یه نامه به آینه ی اتاق چسبیده شده :
سلام دلیلِ زندگی !
صبحِ قشنگت بخیر ..
امروز نمی خواد بری سرِ کار
چمدون جمع کن می خوایم بریم سفر
چمدون نبستم که به سلیقه ی خودت برام لباس بزاری
شب پرواز داریم..
نمی گم کجا که غافلگیر شی !
راستی ..
قربونِ چشمات برم که الان متعجبه و می دونم اگه اونجا بودم
جیغ می زدی بغلم می کردی
پس لطفا جیغ و بغل و یه بوس کنار بزار
تا رسیدم تحویلم بدی !
دوست دارم همسفرِ زندگیم
اسمشو از موبايلت پاك مي کنی...
مسيجاش ديليت مي شه...
به دوستات ميگي حق ندارين جلوم اسمشو بيارين.
به خودت تلقين مي كني که فراموشش کردی...
اما...
با جاي خاليش تو قلبت چيكار مي كني.
با اين همه تشابه اسمي چيكار مي كني..
با اهنگايي كه باهاش گوش ميكردي چيكار مي كني..
وقتي غذايي كه دوس داره رو مي خوري و يادت ميادش چيكار مي كني...
وقتي ازت سراغشو مي گيرن چيكار مي كني...
وقتي تيكه كلامشو مي شنوي چيكار مي كني...
مسيجاش ديليت مي شه...
به دوستات ميگي حق ندارين جلوم اسمشو بيارين.
به خودت تلقين مي كني که فراموشش کردی...
اما...
با جاي خاليش تو قلبت چيكار مي كني.
با اين همه تشابه اسمي چيكار مي كني..
با اهنگايي كه باهاش گوش ميكردي چيكار مي كني..
وقتي غذايي كه دوس داره رو مي خوري و يادت ميادش چيكار مي كني...
وقتي ازت سراغشو مي گيرن چيكار مي كني...
وقتي تيكه كلامشو مي شنوي چيكار مي كني...
هر جا دلت شکست, خودت شکسته ها رو جمع کن تا هر کسی منت دست زخمیشو سر تو نذاره!
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
| M | *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** | ادبیات | 2235 |