رد پای احساس ...

مهندس2010

عضو جدید
روزی با احساس عاشقت شدم...
بارها گفتی اشتباه کردی...گفتی پای عقلم می لنگد...
با عقلم صحبت کردم...پس قرار بر این شد تو را دوست بدارم که عقل هم در میان باشد...
باز گفتی اشتباه کردی...
و بی تفاوت از کنارش گذشتی...
حال دیگر رد پای احساسم نیست...
عقل بلند شد و تمام حقایقت را امروز بر من آشکار کرد...
عشق سر تعظیم فرود آورد...
و من این بار تو را با حقایقت می خواهم...و البته توضیح از خودت...
ولی افسوس که دیگر تو نیستی...
و من تنهای تنهایم...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
احساس را معنا میکنند انها که حتی نمیدانند چگونه هست احساس
میدانی احساس را با دلت معنا کن نه عقلت
احساس را با لبخند مادری میتوان معنا کرد که کودک مرده اش را در اغوش میفشارد تا شاید جان بگیرد
احساس را در نگاه عاشقی باید جست که با دیدن معشوق در کنار رقیب تنها سکوت میکند و اهسته دور میشود تا معشوقش کنار عشقش به شادی برسد
احساس را در همان صدای خروشان اموج دریا میتوان حس کرد
احساس را در عشق خدا به بنده اش باید جست
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز

گاهی “دوست داشتن” پنهان بماند قشنگ تر است
دوست داشتن را باید کشف کرد ؛
درک کرد ، و از آن لذت برد
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]دلم را سپردم به بنگاه دنیا[/FONT][FONT=&quot]
و هی آگهی دادم اینجا و آنجا
و هر روز
برای دلم
مشتری آمد و رفت
و هی این و آن
سرسری آمد و رفت
*
ولی هیچ کس واقعاً
اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم، قفل بود
کسی قفلِ قلب مرا وا نکرد
*
یکی گفت:
چرا این اتاق
پر از دود و آه است
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است!
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش
فقط از غم و غصه و ماتم است!
*
و رفتند و بعدش
دلم ماند بی مشتری
و من تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟
*
و فردای آن روز
خدا آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه
پشت خود بست
و من روی در آن نوشتم:
ببخشید، دیگر
برای شما جا نداریم
از این پس به جزاو
کسی را نداریم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
 

Ho$$ein

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
دلم با خاطرات خوبت خوشه ... دوریٍ تــو داره منو میکشه
دنیارو زیر و رو کنم محاله ... فرشته ای مثل تو پیدا بشه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ایـنجا هـ ـمه چیـز خـوب اسـت ...!
همـ ـه چـیـز پـاک اسـ ـت و خـ ـاکی ...!
فقـط کـمی نـ ـگرانـ ـم ... ؛
نمـیدانم ،
از زیـر سـنگ قـبر هم میـتوانم بـبینمت ...؟



براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 654x706 مي باشد

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
احساس را معنی کنید برایم
انکه دلی را میشکند احساس دارد
انکه با دیدن اشک باز هم سرش را برمیگرداند دل دارد
احساس چیست
وقتی همه برایشان غرورشان مهمتر از غم کس دیگریست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گریه هاشو به من بده ... خنده ی چشماش مال تو
اشکای شورش مال من ... بگو بخنداش مال تو
فقط می خوام بارونی شه ... بباره رو ترانه هام
من از چشای خیس اون ... چیز زیادی نمی خوام



بهشت چشماش مال تو ... من تو نگاش گر می گیرم
تو مهربونیشو می خوای ... من با زخماش می میرم
من نمی خوام برنده شم ... بردن من شکستشه
اما حسودی می کنم ... به دستی که تو دستشـــــــــــــــــــــ ـــه
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کاش خنده میکردن به احساس نه اینکه زخمی میکردند
کاش احساس شیرین بود نه تلخ
کاش میشد با ارامش خندید اما تنها میتوانی با ارامش اشک بریزی اخر کسی که نیست اشکهایت را پاک کند
اما همه وقتی میخندم کنارم هستند
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
شعرهایم به رنگِ چشمانت ،

سیاهِ عاشق...

آرام آرام جان می دهد واژه به پای نگاهت،

چشم های تو شاعر و ...

من، دزدِ عاشقانه هایت
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
رفتم از یاد توهم یار دبستانی من ...

رفتم از یاد توهم یار دبستانی من ...

همین که بدانم ...
هنوز در شعرهایت جاری ام ... ،
برایم بس است ... .

حتی وقتی نفرینم می کنی!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو بهار شکوفه کردن اطلسی های تو گلدون

شاپرک ها که میرقصن با صدای تند بارون

هرکدوم صد تا ترانه میخونن چه عاشقونه

میگن این زندگی زیباست کبوترا روی لونه

با یه لبخند ،با یه آواز با تجسم یه پرواز

میشه تلخیارو سوزوند میون حنجره ساز

راز زندگی همینه بخون اینو ای هم آواز بخون اینو ای هم آواز

پر کنیم گل واژه ها رو پاره کن فاصله هارو

خوب نگاه کن تا ببینی رنگ پر رنگ خدارو!

هدیه کن تو مخمل شعر زندگی پر از امیده زندگی پر از امیده!



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مــــن همــ ـا نــم ....

خـــوبـــ تمــــاشا کن ... !

دختـــرے کـہ براے دوبــاره داشتــنــتـ ؛ تمــامـــ شبـــ ـ را بيــدار مــی ماند ...

و با تـ ـویــے کـ نيـــستی حرف می زند ...

دختـــرے کـہ ...

دستــهايــش را در ـهـــم گــره مـی کند ..

و زانــو ميــزند لبــہِ تختــش و چشمــانش را مــی بندد ...

و تنــــهـا آرزویـــش را براے ـهـــزارميـــن بـــــار بـہ خــــــدا يـــاد آور مـــی شود ... !

خـــــــــــــــدا ـهم مثــل هميـــشهـ لبــــخند می زند ..

از ايـــن کـ « تـ ُــــــــ ـو »آرزوے هميشگی مــــــن بودے . .!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن طـــــورهـــا هــم کــه تـــو فـکر ميکنـي نيست...

شــايـد عـــاشـقــت بــــودم ، روزي!!!...

ولـــــــي ببيـــــن


بــــــي تــــــــو،هــم زنــده ام، هــــم، زنــدگـي ميکنـــم...

فقـــــط گــاهــي در اين ميــــان

يـــــادت ...

زهــــر ميکنـد بـه کـــــامــم زندگي را...

همیــــــن ....

 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
غریبه جنست چیست؟
رنگ خیال من آبیست
رنگ اضطراب ، رنگ انتظار
تو بگو چه بنامم تورا؟
تویی که نمیشناسمت به اسم
به رنگ ، به جنس
ساکتی !
سکوتت را به معنی بنشین
و جمله ای به زبان جاری ساز
غریبه آه...
... فهمیدم عاشقی
ح کردم درمانده و تنها شدی
لمس کردم پر دردی
دیگر جنست را نمی خواهم بدانم
رنگت هم به کارم نمی آید
اجازه بده سکوتت را به تفسیر بنشینم
اجازه بده خود را به تو نزدیک کنم
دردمان یکیست
چاره اش را نمی دانم
غریبه ... بمان .... نرو
راضی نشو در آرزوی غوطه ور شدن در سکوتت بسوزم
چقدر داغی
در حسرت کدام نگاه چنین شعله میکشی؟
غریبه بمان نرو...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لبخند بزن به زندگی
اگه امید نداری حداقل ناامید نکن
اگه نامردی دیدی کاری نکن همه فکر کن تمام ادما نامردن
اگه دوست داشتی و نداشتت تنها ارام از دور تماشایش کن اگر با کسی شاد هست تو نیز شاد باش نه اینکه تلخیت را نشان دهی
احساس را نمیتوانم با واژه معنا کرد
تنها میتوان به عشق حسین به خدایش فهمید احساس یعنی چه
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot] مرگ [/FONT]
[FONT=&quot]خبر که نمی کند[/FONT]
[FONT=&quot]یک روز می بینی[/FONT]
[FONT=&quot]نیامدم[/FONT]...
[FONT=&quot]یعنی که نیستم[/FONT] ....
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
ﻧﯿﻤﮑﺖ ...
ﻫﻤﺎﻥ ﻧﯿﻤﮑﺖ ِ ﺧﺸﮏ ﻭ ﭼﻮﺑﯽ ...
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﻧﻮﺍﺯﺵ ِ ﯾﺎﺩ ِ ﺗﻮ
ﺟﺎﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ
ﺳﺒﺰ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻣﯿﺮﻭﯾﺪ....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امشب،
در اندیشه باران خورده ام،
چه کسی قطره ها را می چیند و،
طراوتشان را، به لبان خشک بهانه هایم می بخشد؟
چه کسی؟
برترکهای خسته کوزه خیالم، مرهم آبی می کشد
شاید حادثه ای
کنده خیال او را، به ساحل تن من، رسانده است
نمی دانم
اما
دیگر فاصله ائی نمانده،
من در ژرفای احساس تو شنا میکنم،
تا فردا
که در گنجه خیال تو پنهان شوم
چه زیباست، این پنهان شدن و دیگر پیدا نشدن
همچو، بادبادک دست کودکی،
که در اوج بی صدائی میرقصد
یا قایق کاغذی که، در تشت آسمان بی آب می رود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با اینکه تازه دیدمت انگار یه عمره با منیانگار داری با اون نگات اسممو فریاد میزنی
چشمات باهام غریبه نیست یه تیکه از خود منه
دلم داره با نفسام برای تو پر میزنه
تویی که با اومدنت دلم پر از جوونه شد
خونه ویرونه من بازم دوباره خونه شد
تویی که بودنت برام دلیل زنده بودنه
تموم آرزوم فقط بدون تو نبودنه
دارم میرم ولی دلم میخواد باشم کنار تو
میترسم از این که یه عمر باشم در انتظار تو
بدون تو نمی تونم یه لحظه آروم بگیرم
اشکام سرازیر میشه و از غمو غصه میمیرم
آخه مگه به جز تو کی مونده تو این دنیا برام
دیگه کسیو ندارم من موندمو خاطره هام
اما میدونم که باید دوریتو به جون بخرم
از پیش تو باید یه یادگاری ببرم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه از نگاه تو با تو عبور می کنم

از اینکه عاشق توام حس غرور می کنم

دوباره با سلام تو تازه تازه می شوم

با نفس ساده تو غرق ترانه می شوم

با تو ستاره می شوم
از سایه های ملتهب همیشه می گریختم

با رفتن تو هر نفس بغض دوباره می شوم

ناجی شام شوکران ...

به حرمت حضور تو چون تو یگانه می شوم

خانه به خانه دیدمت همچون فسانه دیدمت

با تو ستاره می شوم
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بغضي

حرمت خلوتم را برهم مي ريزد ...

و

تو ...

آنقدر نيستي

كه گويي

هرگز نبوده اي !!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
لبخند بزن
شاید روزی همین لبخند به من زندگی دهد
ارام اشک بریز تا از شنیدنش نمیرم
بگذار به زندگی امید پیدا کنم
تنها کنار تو میتوانم امید داشته باشم
نه کس دیگر
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
اي شب از روياي تو رنگين شده
سينه از عطر توام سنگين شده
اي به روي چشم من گسترده خويش
شاديم بخشيده از اندوه بيش
همچو باراني که شويد جسم خاک
هستيم زآلودگي ها کرده پاک
***

اي تپش هاي تن سوزان من
آتشي در سايه ی مژگان من
***



اي دل تنگ من و اين بار نور؟
هاي هوي زندگي در قعر گور؟
***
اي دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من

درد تاريکيست درد خواستن
رفتن و بيهوده خود را کاستن
سر نهادن بر سيه دل سينه ها
سينه آلودن به چرک کينه ها
در نوازش، نيش ماران يافتن
زهر در لبخند ياران يافتن
***
اي نفسهايت نسيم نيمخواب
شسته از من لرزه هاي اضطراب
خفته در لبخند فرداهاي من
رفته تا اعماق دنيا هاي من
***
اي مرا با شور شعر آميخته
اينهمه آتش به شعرم ريخته
چون تب عشقم چنين افروختي
لاجرم شعرم به آتش سوختي



 

مهندس2010

عضو جدید
چقدر سخته به عکسای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد، زل بزنی و به جای اینکه لبریز از کینه و نفرت شی حس کنی که هنوزم دوسش داری...

حس کنی که هنوزم دلت می خواد دستای زحمت کشیده شو ببوسی...


چقد سخته دلتو به یه عکس کاغذی رنگی ازون خوش کنی که تو کیفته...و هر وقت دلت گرفت نگاش کنی و باهاش حرف بزنی...


چقد سخته وقتی دلت برای صداش پر می زنه، یکی از ترانه های تکراری شو بزنی و گوش کنی...و همراه با صداش گریه کنی...


چقد سخته دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده...

چقد سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی،اما نتونی هیچی ازون حرفا رو به خودش بگی...

چقد سخته هر شب دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوزم دوسش داری...

چقد سخته بعد این همه مدت ،حسی که به تو داشته رو ندونی...

چقد سخته بخوای باور کنی گل آرزوهات به خاطر عشق تلخ گذشته ش ، این همه مدت تو رو ندیده.... صداتو نشنیده...

چقد سخته خیلی راحت بگه برو دنبال زندگیه خودت...بگه تو با بقیه خوشبختی...بگه هیچ وقت عاشقت نبوده....


بگه هیچ وقت دوستت نداشته...بگه به خاطر شکست گذشته ش واکسینه شده...

و فقط آروم زیر لب بتونی بگی گل من ، آسمون دلم مراقب خودت باش...

عزیزم آبی شدنت مبارک...
 

n*@*f*@*s

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]ایـــــــــن روزهـــــــــا دوســـــــــت داشتــــــــن [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بــــــــه حـــــــراج گذاشــــــــــته شده اســـت [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]همـــــه بــــه همــــــــه بـــــی بهــــــــانه[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]میـــ گویـــــــند دوستــــت دارم [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]برای همـــــــــین اگـــــــر روزی [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]جـــــــایی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]کســــــی [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ازصمیم قلب [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]گفت دوستـــــــــت دارم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]لبخند می زنیــــــم و می گوییــــــــم [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ممنــــون[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
احساس پاک کودک گل فروش را ترجیح میدهم به ادمهای بزرگی که تنها تظاهر میکنند
احساس خود را به هر کسی ندهید انگاه که پسش میدهد قلبت تکه تکه میشود
به کسی بگو دوستت دارم که در جواب بهت بگه دوستت دارم نه اینکه تنها یه لبخند تحویلت بده
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
خانه که نیستم
کلید را همان دم در
زیر گلدان همیشگی مان گذاشته ام
رؤیایت اگر آمد
پشت در نمی ماند
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
وقتی تو نیستی


رویای تازه ای سراغمان را نمی گیرد

جز آرزوی تکرار با تو بودن

اصلا خانه که نباشی

چه فرق می کند

کلیدی زیر گلدان باشد

یا . . .
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دانه های انار سرخ
سرخیشان تماشایست
میدانی وقتی عشق داشته باشی
سرخی قلبت همینگونه تماشایی میشود
مثل همین دانه های انار
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا