سلام خدمت دوست عزیز
هیچ اشکالی نداره ولی برای من سوال است چرا ایشان این طور فکر می کرد !!
وقتی ابتدا کلیپ ایشان دیدم در مورد ایرانیان و علم چگونه صحبت می کرد خیلی حال کردم ایرانیم اما بعد از چند دقیقه دیدم چه طرز فکری دارند .... متنفر شدم از دکتر نادری
در طول خدمت سربازیم از دوستانم مسیحی برادران اهل سنت و ... داشتم . اما شاید باور نکنید از 10 تا 9تا اسلام را قبول نداشتند من همیشه باید از سوال هایی که انها می پرسیدند جواب می دادم اما چه فایده انگار انها گوش خود را گفته بودند و هیچ چیزی نمی شنیدند می دونی از چه چیزی تعجب می کردم که از اینکه انها رشته های مهندسی از دانشگاه های معتبر داشند .
راستی اگر ما امده ایم تا ازمایش شویم و برویم این همه گناه برای چیست در جامعه ایا همه مردم کر شده اند ایا هیچ کس حاضر نیست در مورد دین خود تحقیق کند .
شاید باور نکنید من خیلی به دینم افتخار می کنم و الا رقم تمام امکانات برای ادامه تحصیل در دانشگاه ها معتبر دنیا بیزارم به کشور های غیر اسلامی بروم ( دوست ندارم بیشتر از این از خودم تعریف کنم )
موفق باشید هر کس دوست داره در مورد دین بحث کنه پایه هستم اما به شرطی که .......http://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/wink.gif
گمان می کنم پیش از هر مطالعه و بحث و اندیشه ای باید طرز فکر فکر خود را اصلاح کنید.
شاید شما گوش های خود را گرفته بودید و حرفهای دوستان دوران سربازی را نمی شنیدید؟
چرا شما باید از کسی به خاطر عقاید و افکارش متنفر باشید؟ تا زمانی که از حرفهای نادری خوشتان می آمد و آنها را همسو با افکار خود می دیدید او را دوست داشتید اما به محض مخالفت او با افکار خودتان، از او متنفر شدید.
نکته مهم این است که شما اعتقاد و تعصب شدید به خداوند و دین اسلام دارید و در حقیقت اعتقاد به دین،خط قرمز شماست.هر کسی بیخدا باشد در دید شما یک هیولاست و باید از او متنفر بود.این ها همه ریشه در آموزه های دوران کودکی و دینی ما دارد.
تصور کنید اگر سایرین هم همانند شما بیندیشند و همان واکنش را نسبت به عقاید دگراندیشان داشته باشند باید در دنیای پر از کینه و دشمنی و نفرت و تفرقه و جدایی زندگی کنیم.
متاسفانه شما تحمل شنیدن دیدگاه های دیگران را در مورد مقدسات خودتان ندارید و به صرف مخالفت(و نه توهین) تا حد انزجار از شخص پیش می روید.از همه عقاید خودتان تقدس زدایی کنید و آنها را به چالش بکشید.کمی از یقین جزمیت اندیشانه دست بردارید و شک کنید.
-شك حالت خوش آيندي نيست، ولي ادعاي يقين خنده دار است.ولتر
-یک چیز هست که در آن شک نتوان کرد و آن این که شک می کنم. چون شک می کنم فکر دارم و می اندیشم. پس کسی هستم که می اندیشم.دکارت
پس از اصلاح این طرز فکر،به شما توصیه می کنم که مطالعه و تحقیق را آغاز کنید.
به فروم های مذهبی سر بزنید و بحث های مربوطه را پیگیری کنید.چند کتاب خوب فلسفی بخوانید(در صورت تمایل،می توانم معرفی کنم).با فلاسفه بزرگ و اندیشه هایشان در حد مقدماتی آشنا شوید و دیدگاه های مخالفین و موافقین را مورد بررسی و کنکاش قرار دهید.شاد و سربلند باشید.