ما تقصیری نداشتیم که گردن کسی بنداریماز اين خدا نخواست متنفرم تقصيراتمون و مي ندازيم گردن خدا
ما تقصیری نداشتیم که گردن کسی بنداریماز اين خدا نخواست متنفرم تقصيراتمون و مي ندازيم گردن خدا
یه روز میای
یه روز میری
یه روز میخوای
یه روز نمیخوای
دیگه عادت کردم به این همه تکرار
تکرار یکنواخت دوری و دوستی
اما میترسم روزی بیایی که من رفته باشم...
اکنون را دریاب..
آخ كه چه زيبا حرف دلمو زديياگر...
شاید...
ولی آخه...
نمی دونم...
بهتره...
ولی ایتجوری نمیشه...
چیکار کنم پس.
تردید ها، عدم قطعیت ها و تفسیرهای اشتباه ، بعضی وقتها تصمیم گیری ها رو سخت و غیر ممکن می کنه.
خداوند در جاهایی زندگی می کند که به او اجازه ورود دهند. در درون خود چنین جایی را احساس میکنی؟ پائولو کوئلیوشما در قرعه کشی پذیرفته نشدید ....... همین یک خط حالم را عوض کرد هبه همین اخرین راه بود حالا کو تا 3 سال دیگه و اصلا قرعه کشی اون که ببینم میشه یا نه ... همیشه تو اینجور مواقع میگن شانس ... اما برای این یکی نمیشه گفت شانس .. چون به دعوته به لیاقت .. که من ندارم .... الان فقط اشک میاد و میره .. اما اروم نمیشم .... خدا من و به خونش راه نداد ... و این یعنی من خیلی بدم خیلی بد ........................... حالم از خودم بده ....................................................
موندم واقعا موندم تو زندگيم . هر راهي كه به ذهنم رسيد امتحان كردم دگر هرچه بادادا باد
هنگ هنگم
خدايا توكلم تو اين 25 سال به تو بوده الانم هست خدايا خودت شاهد باش من شروع نكردم . من كوتاه اومدم من گفتم هر چي تو بگي اما خودش نمي خواد خودش شروع كرد الانم پاشو كرده توي يك كفش و مي گه طلاق خدايا خودت درستش كن خدا خسته ام خسته ام...................