دست‌نوشته‌ها
- شروع کننده موضوع کافر خداپرست
- تاریخ شروع
چشمانم کم سو شده
میروم دکتر!نوبت ندارم ..باید بایستم تا اخر وقت
زنی 30-35 ساله وارد میشود
کودکی ارام دربغلش نشسته
از ظاهرش پیداست باید چشمش را عمل کند
درد در چهره اش موج میزند
خطوط چهره اش عجیب دردش را به انسان منتقل میکنند
کودک اما همچنان ارام است
و تلویزیون خنده بازار نشان میدهد
میروم کنار تا بتواند بنشیند..یکی از زنهای کناری سوالی می پرسد
تازه میفهمم دردش از چشم نیست از پای شکسته اش است که وسعش نمیرسید گچ بگیرد
از اینکه دکتر قول داده عملش را مجانی انجام دهد
از اینکه 4 بچه دارد و شوهرش چند وقتیست فوت کرده
از اینکه چقدر به نانوای محل بدهکار است
از اینکه......
تلویزیون همچنان خنده بازار نشان میدهد
و کودک آرام در اغوش مادر نشسته است
گلویم گز گز میکند!
نمیدانم چرا ناگهان به یادم دوستم می افتم که چند ماهی یکبار چند صد هزار تومان هزینه میکند تا گوشیش دمده نشود!
یاد همسایه مان که ماشینش باید بروز باشد
یاد.......
زن خودش را به سختی جابجا مبکند....کودک اما ارام ارام است...چه حس عجیبیست این حس مادری!!
.
.
.
اه چه خنده بازار تلخی شد!
اقا خاموشش کن
-------
آخر شب است با دوستان میرویم رستوران
بلند بلند میخندیم..ناگاه یاد ان خانم می افتم
به این فکر میکنم چقدر راحت فراموش شد ..خودش ..دردش...مسئولیتش
لقمه درگلویم میشکند
فرو نمی رود که نمیرود....
میروم دکتر!نوبت ندارم ..باید بایستم تا اخر وقت
زنی 30-35 ساله وارد میشود
کودکی ارام دربغلش نشسته
از ظاهرش پیداست باید چشمش را عمل کند
درد در چهره اش موج میزند
خطوط چهره اش عجیب دردش را به انسان منتقل میکنند
کودک اما همچنان ارام است
و تلویزیون خنده بازار نشان میدهد
میروم کنار تا بتواند بنشیند..یکی از زنهای کناری سوالی می پرسد
تازه میفهمم دردش از چشم نیست از پای شکسته اش است که وسعش نمیرسید گچ بگیرد
از اینکه دکتر قول داده عملش را مجانی انجام دهد
از اینکه 4 بچه دارد و شوهرش چند وقتیست فوت کرده
از اینکه چقدر به نانوای محل بدهکار است
از اینکه......
تلویزیون همچنان خنده بازار نشان میدهد
و کودک آرام در اغوش مادر نشسته است
گلویم گز گز میکند!
نمیدانم چرا ناگهان به یادم دوستم می افتم که چند ماهی یکبار چند صد هزار تومان هزینه میکند تا گوشیش دمده نشود!
یاد همسایه مان که ماشینش باید بروز باشد
یاد.......
زن خودش را به سختی جابجا مبکند....کودک اما ارام ارام است...چه حس عجیبیست این حس مادری!!
.
.
.
اه چه خنده بازار تلخی شد!
اقا خاموشش کن
-------
آخر شب است با دوستان میرویم رستوران
بلند بلند میخندیم..ناگاه یاد ان خانم می افتم
به این فکر میکنم چقدر راحت فراموش شد ..خودش ..دردش...مسئولیتش
لقمه درگلویم میشکند
فرو نمی رود که نمیرود....
hosseinassar
مدیر ارشد
الا ای پیر کنعانی ، که عمریست پریشانی
حکایت دارد این هجران ،تو آن را خوب نمیدانی
حکایت دارد این هجران ،تو آن را خوب نمیدانی
سمیه نوروزی
عضو جدید
' الهی با خاطری خسته ... دلی به تو بسته .. دست از غیر تو شسته .... به انتظار رحمتت نشسته ام. میدهی کریمی... نمی دهی حکیمی ... می خوانی شاکرم ...می رانی صابرم.'
اینو یه جا خوندم خیلی به دلم نشست گفتم بیام اینجا براتون بنویسمش.
اینو یه جا خوندم خیلی به دلم نشست گفتم بیام اینجا براتون بنویسمش.
سمیه نوروزی
عضو جدید
این روزا عالین.
امتحانا و پروژه ها همه تموم شدن. شبا زودتر می خوابم. نیمه های شب بیدار میشم میرم کنار پنجره ... مدت هاست دلم تنگ شبای پرستاره شده بود. ... این شبا همه ی ستاره های آسمونو استشمامشون کردم....
این روزا عالین.
امتحانا و پروژه ها همه تموم شدن. شبا زودتر می خوابم. نیمه های شب بیدار میشم میرم کنار پنجره ... مدت هاست دلم تنگ شبای پرستاره شده بود. ... این شبا همه ی ستاره های آسمونو استشمامشون کردم....
این روزا عالین.
و این شبای پر ستاره رو با کسی که دوسش داری بری قدم زدن
ببار بارون، ببار امشب با اون آواز پر مهنت
با اون اشکای سیل آسا ، با اون بغضای رعد آسا
ببار بارون ، ببار امشب با اون ترانه غربت
با اون آواز جغد شب با اون بلندی یلدا
با اون ستاره ی تنهـــــــــا
صداتون عالمی داره، منو آروم نمیذاره
میون نیمه شب نمناک هم آواز من غمناک
ببار بارون ببار امشب، صدام امشب همصداته
شریک درد و غمهاته چشم گریون من امشب
ببار بارون ... ببار امشـــــب
نمی دونم چی شد یک دفعه خیلی دلم گرفت نمی دونم
خدایا این دل گرفتن ناشی از گرفته شدن دل کسی نباشه .................
خدایا من بنده خوبی واست نیستم اما تو خدایی همون خدایی که کتابش با این جمله شروع میشه:
بنام خداوند بخشنده مهربان
پس ای خدای بخشنده مهربانم قسمت نمی دهم اما همه مشکل دارند به نحوی خودت از زندگی همه خبر داری
خدایا خدایا تو رو به اون عرش کبریایی ات تک تک لحظات زندگی دوستانم , مسلمانانت و حتی هر بنده ات و حتی هر مخلوقت را پر از آرامش کن
خدایا من دگر آرزویی ندارم هرآنچه خواست ام به من داده ای فقط دو آرزوی باقی مانده ام خط بالا و خط پایین آن را از تو می خواهم
خدایا دلم می خواهد شب که چشمانم را بر روی هم می گذارم دگر باز نشوند
خدایا خودت می دانی تو را می خواهم نه بخاطر ترس از جهنمت چون ترسو نیستم و نمی خواهم بخاطر بهشتت چون طماع نیستم تورا می خواهم بخاطر خودت.
خدایا...............
با اون اشکای سیل آسا ، با اون بغضای رعد آسا
ببار بارون ، ببار امشب با اون ترانه غربت
با اون آواز جغد شب با اون بلندی یلدا
با اون ستاره ی تنهـــــــــا
صداتون عالمی داره، منو آروم نمیذاره
میون نیمه شب نمناک هم آواز من غمناک
ببار بارون ببار امشب، صدام امشب همصداته
شریک درد و غمهاته چشم گریون من امشب
ببار بارون ... ببار امشـــــب
نمی دونم چی شد یک دفعه خیلی دلم گرفت نمی دونم
خدایا این دل گرفتن ناشی از گرفته شدن دل کسی نباشه .................
خدایا من بنده خوبی واست نیستم اما تو خدایی همون خدایی که کتابش با این جمله شروع میشه:
بنام خداوند بخشنده مهربان
پس ای خدای بخشنده مهربانم قسمت نمی دهم اما همه مشکل دارند به نحوی خودت از زندگی همه خبر داری
خدایا خدایا تو رو به اون عرش کبریایی ات تک تک لحظات زندگی دوستانم , مسلمانانت و حتی هر بنده ات و حتی هر مخلوقت را پر از آرامش کن
خدایا من دگر آرزویی ندارم هرآنچه خواست ام به من داده ای فقط دو آرزوی باقی مانده ام خط بالا و خط پایین آن را از تو می خواهم
خدایا دلم می خواهد شب که چشمانم را بر روی هم می گذارم دگر باز نشوند
خدایا خودت می دانی تو را می خواهم نه بخاطر ترس از جهنمت چون ترسو نیستم و نمی خواهم بخاطر بهشتت چون طماع نیستم تورا می خواهم بخاطر خودت.
خدایا...............
ایلناز71
عضو جدید
آخییییییییی
جیگرم کباب شد خب
نگو دیگه
دلم بدجوری گرفته
solar flare
مدیر بازنشسته
اگه بالاتر از سیاهی هم رنگی بود با اون رنگ مینوشتم تا باورکنید چقدر دلم گرفته
وقتی نگاه میکنم جز ... چیزی نمیبینم
کجا برم به کی بگم؟
همه مردم گرگ شدن
همه مردم روباه شدن
تا دلتو پیش کسی باز میکنی زود جاشو برات خالی میکنن
چقدر سخته میون میلیون ها نفر آدم تنهای تنها باشی
چقدر سخته داد بزنی و کسی صداتو نشنوه
خدایا دلم گرفت چقدر تو گلوم داد بزنم به امید اینکه تو میشنوی اما توهم منو از یاد برده باشی
وقتی نگاه میکنم جز ... چیزی نمیبینم
کجا برم به کی بگم؟
همه مردم گرگ شدن
همه مردم روباه شدن
تا دلتو پیش کسی باز میکنی زود جاشو برات خالی میکنن
چقدر سخته میون میلیون ها نفر آدم تنهای تنها باشی
چقدر سخته داد بزنی و کسی صداتو نشنوه
خدایا دلم گرفت چقدر تو گلوم داد بزنم به امید اینکه تو میشنوی اما توهم منو از یاد برده باشی
درست میشه
آخرین ویرایش:
چقد سخته وقتی داری له میشی باز بگی همه چی خوبه و بخندی
خیلی خستم از خندیدن های الکی
خیلی خستم از خندیدن های الکی
فرزانه رفیعی
عضو جدید
سالهاست تو را دارم
از آخرین باری که تورا دیدم چشمانم را بستم تا انعکاس قامتت را در نگاهم حبس کنم
از آخرین باری که تورا دیدم چشمانم را بستم تا انعکاس قامتت را در نگاهم حبس کنم
سلام
دیشب مردم از خجالت:
مراسم عقدی دوست صمیمی و همکار قدیمیم بود قرار بود برم دنبال یکی دیگه از همکارا و بعد من برم خونه کت و شلوار بپوشم بعد بریم تالار
جاتون خالی صبح که از خونه اومدم بیرون تیپ اسپرت زدم: کاپشن قرمز nike و شلوار لی آبی تی شرت سبز و کفش آدیداس سفید ( یاد جوونیام کردم)
خلاصش شب ساعت 8 در مغازه رو داشتم می بستم که مشتری اومد تو رو خدا کارم گیره و فلان منم گفتم باشه چشمتون روز بد نبینه تا 9 علافم کرد
آخرش با همون تیپ اسپرت صبح
رفتم دنبال دوستمو رفتیم تالار فکرشو بکن همه کتو شلوار من با اون تیپ خدایاااااا
جاتون خالی عروس کشون ترکوندیممممممممم
ولی خداییش خیلی خوش گذشت
دیشب مردم از خجالت:
مراسم عقدی دوست صمیمی و همکار قدیمیم بود قرار بود برم دنبال یکی دیگه از همکارا و بعد من برم خونه کت و شلوار بپوشم بعد بریم تالار
جاتون خالی صبح که از خونه اومدم بیرون تیپ اسپرت زدم: کاپشن قرمز nike و شلوار لی آبی تی شرت سبز و کفش آدیداس سفید ( یاد جوونیام کردم)
خلاصش شب ساعت 8 در مغازه رو داشتم می بستم که مشتری اومد تو رو خدا کارم گیره و فلان منم گفتم باشه چشمتون روز بد نبینه تا 9 علافم کرد
آخرش با همون تیپ اسپرت صبح
رفتم دنبال دوستمو رفتیم تالار فکرشو بکن همه کتو شلوار من با اون تیپ خدایااااااجاتون خالی عروس کشون ترکوندیممممممممم
ولی خداییش خیلی خوش گذشت
فرزانه رفیعی
عضو جدید
از پشت نگاه لرزانم در پس سیلاب اشک که در چشمانم میلغزند به عکسهایت مینگرم
وبه یاد عشقی میگریم که دگر خاکسترش هم نمانده برای بر باد دادن
وبه یاد عشقی میگریم که دگر خاکسترش هم نمانده برای بر باد دادن
فرزانه رفیعی
عضو جدید
با اون تیپی که شما رفتین بایدم عروس و بکشید دیگهسلام
دیشب مردم از خجالت:
مراسم عقدی دوست صمیمی و همکار قدیمیم بود قرار بود برم دنبال یکی دیگه از همکارا و بعد من برم خونه کت و شلوار بپوشم بعد بریم تالار
جاتون خالی صبح که از خونه اومدم بیرون تیپ اسپرت زدم: کاپشن قرمز nike و شلوار لی آبی تی شرت سبز و کفش آدیداس سفید ( یاد جوونیام کردم)
خلاصش شب ساعت 8 در مغازه رو داشتم می بستم که مشتری اومد تو رو خدا کارم گیره و فلان منم گفتم باشه چشمتون روز بد نبینه تا 9 علافم کرد
آخرش با همون تیپ اسپرت صبح
جاتون خالی عروس کشون ترکوندیممممممممم
ولی خداییش خیلی خوش گذشت
ایلناز71
عضو جدید
خوش به حالتسلام
دیشب مردم از خجالت:
مراسم عقدی دوست صمیمی و همکار قدیمیم بود قرار بود برم دنبال یکی دیگه از همکارا و بعد من برم خونه کت و شلوار بپوشم بعد بریم تالار
جاتون خالی صبح که از خونه اومدم بیرون تیپ اسپرت زدم: کاپشن قرمز nike و شلوار لی آبی تی شرت سبز و کفش آدیداس سفید ( یاد جوونیام کردم)
خلاصش شب ساعت 8 در مغازه رو داشتم می بستم که مشتری اومد تو رو خدا کارم گیره و فلان منم گفتم باشه چشمتون روز بد نبینه تا 9 علافم کرد
آخرش با همون تیپ اسپرت صبح
جاتون خالی عروس کشون ترکوندیممممممممم
ولی خداییش خیلی خوش گذشت
چقد دلم عروسی خواس
ای بابا یکیم خر نمیشه ازدواج کنه ما بریم یکم بترکونیم
سلام
دیشب مردم از خجالت:
مراسم عقدی دوست صمیمی و همکار قدیمیم بود قرار بود برم دنبال یکی دیگه از همکارا و بعد من برم خونه کت و شلوار بپوشم بعد بریم تالار
جاتون خالی صبح که از خونه اومدم بیرون تیپ اسپرت زدم: کاپشن قرمز nike و شلوار لی آبی تی شرت سبز و کفش آدیداس سفید ( یاد جوونیام کردم)
خلاصش شب ساعت 8 در مغازه رو داشتم می بستم که مشتری اومد تو رو خدا کارم گیره و فلان منم گفتم باشه چشمتون روز بد نبینه تا 9 علافم کرد
آخرش با همون تیپ اسپرت صبح
جاتون خالی عروس کشون ترکوندیممممممممم
ولی خداییش خیلی خوش گذشت
دوستان به جای ما..
آره عروسی یک طرف عروس کشون یک طرف دیگه
راستی جاتون خالی ظهر خونواده اومدند دنبالم که بریم تعزیه چشمتون روز بد نبینه با همون تیپ دیشب رفتم تعزیه تو مسجد
مات نگام می کردند 2 - 3 کیلو وزن کم کردم
جاتون خالیه شله دادند ناهار
آره عروسی یک طرف عروس کشون یک طرف دیگه
راستی جاتون خالی ظهر خونواده اومدند دنبالم که بریم تعزیه چشمتون روز بد نبینه با همون تیپ دیشب رفتم تعزیه تو مسجد
مات نگام می کردند 2 - 3 کیلو وزن کم کردم
جاتون خالیه شله دادند ناهار
به چی می خندی هاااااااااااااااااا
خدا سومیش و بخیر کنه
فکر کنم این دفعه برم خواستگاریییییییییییی
آره آخرش با لباس اسپرت از خواستگاری سر در میاری..به چی می خندی هاااااااااااااااااا
خدا سومیش و بخیر کنه
فکر کنم این دفعه برم خواستگاریییییییییییی
اسپم نکنید !
خاطره هاتونو توی این تاپیک بنویسید .
ღ خاطــ ـره نویــســ ـی روزانـه ღ
خاطره هاتونو توی این تاپیک بنویسید .
ღ خاطــ ـره نویــســ ـی روزانـه ღ
اسپم نکنید !
خاطره هاتونو توی این تاپیک بنویسید .
ღ خاطــ ـره نویــســ ـی روزانـه ღ
دوست دارم بنویسم اسم تاپیکم دست نوشتش منم دستو نوشته نوشتم
عمه گلاب کجایی اینا مظلوم گیر آوردند
آره آخرش با لباس اسپرت از خواستگاری سر در میاری..
یک بار رفتم خواستگاری واسه 7 پشتم بسه
رزا جان دلبندم! پست اول این تاپیکو بخون!!
یگر نمیتوانم حرف دل را پشت شعرهایم قایم کنم
!!هر چند که این روزها دگر کسی مجالی برای خواندن بهانه های بغض گرفته ندارد
هنوز هم شعرهایم باران خورده است
اما دیگر نمیخواهم سبزی واژه های تازه را به بغض قافیه های دلتنگ پیوند بزنم
....من دیگر شعری نمی سرایم
!!هر چند که این روزها دگر کسی مجالی برای خواندن بهانه های بغض گرفته ندارد
هنوز هم شعرهایم باران خورده است
اما دیگر نمیخواهم سبزی واژه های تازه را به بغض قافیه های دلتنگ پیوند بزنم
....من دیگر شعری نمی سرایم