اصولا پيدا كردن تعريف مشخص از برخي مفاهيم سخت است يعني ممكن است در مورد لغتي مثل فرهنگ لغت بتوانيد تعريف مشخصي داشته باشيد، اما نميتوانيد در هيچ فرهنگ لغتي معني دقيقي از كلمهاي مانند موفقيت به دست آوريد. ممكن است موفقيت به معني رسيدن به آرزوها و خواستهها تعريف شود، اما به اندازه تعداد كساني كه به زغم خودشان به موفقيت رسيدهاند، تعريف متفاوت در اين مورد وجود دارد.
در برخي از مواقع هم موفقيت براساس نياز خودمان تعريف ميشود، مثلا اگر نياز شما به دست آوردن پول باشد، وقتي به پول برسيد خودتان را موفق فرض ميكنيد در حالي كه براي كس ديگري رسيدن به درجات علمي و تحصيلي موفقيت محسوب ميشود و اگر اين شخص از همين راه به پول زيادي هم برسد، در معرفي خود بهعنوان يك فرد موفق، حتما به همان درجات علمي اشاره خواهد كرد.گاهي تعريفهاي مشخص در مورد موفقيت هم به مواردي خلاف آن ميرسد، مثلا شايد از نگاه خيلي از مردم رسيدن به شهرت يك نوع موفقيت باشد، اما افراد مشهور زيادي هم پيدا ميشوند كه در ابعاد ديگري از زندگي موفق نيستند و بر همين اساس حس موفقيت ندارند.درواقع همه چيز به پيچيده بودن اين مفهوم برميگردد چراكه شما ميتوانيد عليرغم همه تعريفهاي موجود درخصوص موفقيت، خودتان را موفق بدانيد و حس رضايتي از خودتان داشته باشيد يا اينكه شما ميتوانيد براساس تعريفهاي رايج در اين مورد، فرد موفقي باشيد اما در قضاوتي كه از خودتان داريد، معتقد باشيد كه موفقيتي نداشتهايد.تعريف موفقيت و موفق بودن معمولا براي كساني كه دهههاي طلايي زندگيشان را طي كردهاند چندان چالشبرانگيز نيست، در واقع وقتي سني از شما ميگذرد و وارد دوران ميانسالي ميشويد بيشتر افسوس، حسرت يا رضايت از گذشته از ذهنتان ميگذرد در حالي كه وقتي جوان هستيد در موقعيتهايي قرار ميگيريد كه برايتان تعيينكننده ميشود از اين جهت كه رسيدن به آن موقعيتها ميتواند معناي موفقيت باشد.به شكل كلي اين روزها نسل سوميها رسيدن به موفقيت را در قبول شدن در دانشگاه و به عبارت بهتر تحصيل در رشته مورد علاقهشان، به دست آوردن شغل دلخواه، پولدار شدن يا رسيدن به شهرت در زمينههاي متفاوت تعريف ميكنند.اما در عين حال جواناني هم هستند كه تعريفهاي عجيب و غريبي از موفق بودن دارند يا در همين زمينهها گام برميدارند.
موفقيت از نظر يعني چي؟
موفقيت از نظر يعني چي؟