دانشگاه علم و صنعت ایران
- شروع کننده موضوع farzad.valve
- تاریخ شروع
- وضعیت
دیدن که حتما
اینجا نیومدن چه ربطی به دیدن داره
هرچند ما دوس دارم اینجا هم ببینیمش
سلام
راست می گی طیبه.سارا اونقدر قشنگ نوشت که یه عالمه گریه کردم.نمی دونم چرا بغضم ترکید.یاد خاطره هامون افتادم.یاد روز اول.علی یادته؟روز اول بهت گفتم چه این پسر مظلومه و آروم اما .......یاد اون شیرینی سارا.مجتبی.یاد شیطونی های طیبه و یاد بابابزرگ که هی می گفت بیا پیش من بشین.یادته چند بار زدی تو ساق پام.دیه داره ها!
منم مثل طیبه میگم نرو علی.
[
قربون اون دل کوچیکت
QUOTE=htaheri;2280850]سارا / طیبه / مریم / مجتبی / داش صادق شما دیگه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
علی داره میره اونوقت شما به جایی که تصمیمش رو عوض کنین
روضه ی خاطرات گذشته رو میخونین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میخوایین منم بیام با هم گریه کنیم
یا شعر در وصف فراق بگیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا ایول ا...!!!!!!!دم همتون گرم
[/QUOTE]
نه دیگه تو گریه نکن
خوب این رو که نمیشه انکار کرد.
علی خودش میدونه هممون دوسش دارم و دوست ندارم بره ولی................... در نهایت تصمیم با خودشه
امیدوارم اینجا دوباره مثل صابق باشه تا اون هم برگرده
آخرین ویرایش:
vahid11348
عضو جدید
سلام و تشكر
سلام و تشكر
ممنون كه زحمت كشيدي منم از 67 هاي علم و صنعتم
سلام و تشكر
سلام آقا فرزادسلام
دیدم همه دانشگاه ها هستن چرا IUST نباشه
این که بهترینه
میگن چیزای خوب کمیاب هستن اینه ها
ارادتمند - فرزاد
ممنون كه زحمت كشيدي منم از 67 هاي علم و صنعتم
mojtaba_81
عضو جدید
بلند شین... خودتونو جمع و جور کنیین... بزرگتر اومده... مریم! صاف بشین... طیبه! انگشت تو دماغت نکن... حسین!پاشو اون پیژامت رو عوض کن بابا... زشته... سارا جون! بالا لوستر چرا رفتی... بیا پایین دست و پات می شکنه دوباره...
به به... جد بزرگ تشریف آوردن...
(شوخی)سلام آقا وحید... خیلی خوش آمد میگم بهتون...
htaheri
عضو جدید
بلند شین... خودتونو جمع و جور کنیین... بزرگتر اومده... مریم! صاف بشین... طیبه! انگشت تو دماغت نکن... حسین!پاشو اون پیژامت رو عوض کن بابا... زشته... سارا جون! بالا لوستر چرا رفتی... بیا پایین دست و پات می شکنه دوباره...
به به... جد بزرگ تشریف آوردن...
سلام آقا وحید... خیلی خوش آمد میگم بهتون...
بابا پیژامه الان مده!!!!
برا چی عوضش کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من پیژامم رو میخوام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به به ..............
سلام حال شما اقاي مهندس
خيلي خوش امديد
به به
طيبه كجايي ............ بزرگ تاپيكمون مهندسي شيمي هستن .............
اقاي مهندس هم رشته خيلي خوش اومديد
خيلي خيلي خوش اومديد
رفتم لوستر بزرگ نصب كنم به افتخار ورود هم رشته اي گلم و افزايش تعداد مهندسان گل شيميبلند شین... خودتونو جمع و جور کنیین... بزرگتر اومده... مریم! صاف بشین... طیبه! انگشت تو دماغت نکن... حسین!پاشو اون پیژامت رو عوض کن بابا... زشته... سارا جون! بالا لوستر چرا رفتی... بیا پایین دست و پات می شکنه دوباره...
به به... جد بزرگ تشریف آوردن...
سلام آقا وحید... خیلی خوش آمد میگم بهتون...
مشكلي هست برادر ؟
اوه اوهسلام سلام به همگی
اومدم تهدید کنم حتی خودمو.فقط بشنوم اومدید و اینجا سرنزدید با من طرفید.
با منم اره ...بيخيال
مريمي من گناه دارم ............... هفت تير كشي اينجا ...........
در محدوده قلمرو فرزاد خان !
ميگم بمچه ها كيا ژايه بيرون اومدن هستن؟
خیلی دوست داشتم می بودی...
ولی اینطوری حال کردی دیگه... تا حدودی هم بهت حق میدم...
می دونم از اون آدمام نیستی که کسی بتونه نظرت رو عوض کنه...
از اون 2 باری که باهم بودیم و پستهایی که گذاشتی خاطره های خوبی تو ذهنم موندگار شده...
اگه شد باز ببینیمت...
برا چی بهش حق میدی؟
هان هان هان؟اتفاقا من می تونم نظرشو عوض کنم اما با کمک همه!حتما می بینیش.طیبه و سارا و حسین هم بدونند که من با علی مذاکره کردم!به نتایجی هم رسیدیم.میاید بگم؟
نه گلم 7تیر نمی کشم اما جدی گفتما!باید یه سرو سامونی به اینجا بدیم.طیبه که نیست.علی هم همین طور.بذار همه بیان به سلامت بریم من پایه ام نه ژایه!
اينطور كه معلومه خبر هايي هست!برا چی بهش حق میدی؟
به به
بفرما مريم جان
تا من امروز از سر عصبانيت مي خندم بگگو
چون بعد از ظهر ديگه اينطوري نيستم
بوگو دختر خوب
اره حواسم به اين كيبورد نبود !!!!!!!!!!!!!!!نه گلم 7تیر نمی کشم اما جدی گفتما!باید یه سرو سامونی به اینجا بدیم.طیبه که نیست.علی هم همین طور.بذار همه بیان به سلامت بریم من پایه ام نه ژایه!
خانم معلم 19 شدم ؟
طيبه كجاست ؟
طیبه نه زن سعدی.همیشه به گردش!اول که کارخونه بعد هم تور!دلم واسش یه ذره شده.واسه توهم همین طور!
به زن سعدي گفته تو برو من هستمطیبه نه زن سعدی.همیشه به گردش!اول که کارخونه بعد هم تور!دلم واسش یه ذره شده.واسه توهم همین طور!
شنبه كه با من اومد بيرون
يكشنبه رفت كارخونه
دوشنبه تور
سه شنبه و امروز چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منم دلم تنگيده باز اونموقع يه مسمس من و تو بهم ميزديم
بلند شین... خودتونو جمع و جور کنیین... بزرگتر اومده... مریم! صاف بشین... طیبه! انگشت تو دماغت نکن... حسین!پاشو اون پیژامت رو عوض کن بابا... زشته... سارا جون! بالا لوستر چرا رفتی... بیا پایین دست و پات می شکنه دوباره...
به به... جد بزرگ تشریف آوردن...
سلام آقا وحید... خیلی خوش آمد میگم بهتون...
بله البته
به خصوص که مهندسی شیمی هم تشریف دارند
ولی حواست نبودا من داشتم تو یخچال سرک میکشیدم
البته برا خودم نه ها!!!!!!!!!!!!!!!!! میخواستم برا مهمونمون بیارم
من که همین جام
من بیشتر تر
بابا چرا حرف در میارید پشت سر دختر مردم
آخه کارخونه هم شد گردش
دنبال یک لقمه نون حلال برا زن و بچه ام
سارا جان 3 شنبه با امروز چه فرقی داره
تازه من کومچول فردا هم دارم میرم کارخونه
دوباره نیاد برام غیبت بزنید، عذرم موجهه
حالا که دلتون برا هم تنگ شده بیاین یه قراره شام بذاریم
اوما که روزه میگیرن میشه افطارشون، بقیه هم که خوب شام میخورن
هرکی موافقه دستا بالا
سلام وخسته نباشين
مي خواستم از دوستان خواهش كنم اگه كسي در مورد خوابگاه حكيميه اطلاعات داره لطف كنه و ما رو هم در جريان بذاره. به نظر ميرسه بچه هاي ترم اولي رو اونجا مي فرستن. اگر در مورد قسمت ارشدش توضيح بدين خيلي ممنون مي شم. چه جوريه ؟ امكاناتش و .... چطوره؟
يا علي
مي خواستم از دوستان خواهش كنم اگه كسي در مورد خوابگاه حكيميه اطلاعات داره لطف كنه و ما رو هم در جريان بذاره. به نظر ميرسه بچه هاي ترم اولي رو اونجا مي فرستن. اگر در مورد قسمت ارشدش توضيح بدين خيلي ممنون مي شم. چه جوريه ؟ امكاناتش و .... چطوره؟
يا علي
امروز این حواس پرتی کار دست من میدهسارا جان 3 شنبه با امروز چه فرقی داره
تازه من کومچول فردا هم دارم میرم کارخونه
دوباره نیاد برام غیبت بزنید، عذرم موجهه
حالا که دلتون برا هم تنگ شده بیاین یه قراره شام بذاریم
اوما که روزه میگیرن میشه افطارشون، بقیه هم که خوب شام میخورن
هرکی موافقه دستا بالا
خیال کردم 4 شنبست !
چقدر حواس پرتم
راست دکتر مقبلی هم بهم گفت !
ماه رمضان ناهار مهمون من .......
mojtaba_81
عضو جدید
سلام سلام به همگی
اومدم تهدید کنم حتی خودمو.فقط بشنوم اومدید و اینجا سرنزدید با من طرفید.
با خودت چه جوری طرف میشی اونوقت؟
برا چی بهش حق میدی؟
برا اینکه حق داره خب
نمیدونم علی این پستها رو میخونه یا نه... ولی مطمئن باش تاپیک اگه پابرجا باشه خودش دلش واسه اینجا تنگ میشه و بر میگرده...
البته صد در صد دلایلی داره که فعلا قصد ترک اینجا رو کرده...
بله البته
به خصوص که مهندسی شیمی هم تشریف دارند
ولی حواست نبودا من داشتم تو یخچال سرک میکشیدم
البته برا خودم نه ها!!!!!!!!!!!!!!!!! میخواستم برا مهمونمون بیارم
خواستم حداقل جلو بزرگترت این خصلت شکموییت رو رو نکنما...
حالا که دلتون برا هم تنگ شده بیاین یه قراره شام بذاریم
اوما که روزه میگیرن میشه افطارشون، بقیه هم که خوب شام میخورن
هرکی موافقه دستا بالا
مهمه قراره نیست مهم شامست
نه طیبه؟...آره سال اولیا چه ارشد چه لیسانس همه حکیمیه اند.... بدیش اینه که دوره... اگه به سرویس نرسی یا شب بخوای خودت برگردی بیچاره ای... ولی خوابگاهه حکیمیه تر و تمیز تر از بقیه خوابگاهاشه... البته سال دوم ارشدا میرن مجیدیه... اونجا هم نزدیکه هم تر و تمیز تره...
بالاخره حکیمیه تمیزتره یا مجیدیه ؟با خودت چه جوری طرف میشی اونوقت؟
جلو ایینه وایمیسته برا خودش هفت تیر میکشه
برا اینکه حق داره خب
نمیدونم علی این پستها رو میخونه یا نه... ولی مطمئن باش تاپیک اگه پابرجا باشه خودش دلش واسه اینجا تنگ میشه و بر میگرده...
البته صد در صد دلایلی داره که فعلا قصد ترک اینجا رو کرده...
ایکاش ما هم میفهمیدیم این دلایل چیه
آره سال اولیا چه ارشد چه لیسانس همه حکیمیه اند.... بدیش اینه که دوره... اگه به سرویس نرسی یا شب بخوای خودت برگردی بیچاره ای... ولی خوابگاهه حکیمیه تر و تمیز تر از بقیه خوابگاهاشه... البته سال دوم ارشدا میرن مجیدیه... اونجا هم نزدیکه هم تر و تمیز تره...
mojtaba_81
عضو جدید
سارا سوالایی برات پیش میادا؟
نمی دونم... یه بار دیگه برم ببینم... نظر کارشناسیمو حتما میام میگم
به به سلام رفقای گل خودم !
مریم جونم اینجا جه خبر بوده؟؟؟؟ علی شما هم مهربونه هم دلش بزرگه!!
علی جون منم شگفت زده شدم؟؟؟؟؟؟اینجا با همه شما قشنگه اینقد قشنگه که من 216 صفحه رو خوندم! منم میگم نرو؟من که ندیدم کسی فراموش بشه!
به هرحال أنا مخلصُ لهall of u
آخجون شام
بس کی شام میدین مردیم از گشنگی
مریم جونم اینجا جه خبر بوده؟؟؟؟ علی شما هم مهربونه هم دلش بزرگه!!
علی جون منم شگفت زده شدم؟؟؟؟؟؟
اینجا با همه شما قشنگه اینقد قشنگه که من 216 صفحه رو خوندم! منم میگم نرو؟من که ندیدم کسی فراموش بشه!به هرحال أنا مخلصُ لهall of u
آخجون شام
بس کی شام میدین مردیم از گشنگی
اونوقت موقیعت خودتون چیه ؟؟؟؟بلند شین... خودتونو جمع و جور کنیین... بزرگتر اومده... مریم! صاف بشین... طیبه! انگشت تو دماغت نکن... حسین!پاشو اون پیژامت رو عوض کن بابا... زشته... سارا جون! بالا لوستر چرا رفتی... بیا پایین دست و پات می شکنه دوباره...
به به... جد بزرگ تشریف آوردن...
سلام آقا وحید... خیلی خوش آمد میگم بهتون...
آخرین ویرایش:
طیبه همه جا هست.فعلا کارخونه!دلم واسش یه ذره شده!
به زن سعدي گفته تو برو من هستم
شنبه كه با من اومد بيرون
يكشنبه رفت كارخونه
دوشنبه تور
سه شنبه و امروز چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منم دلم تنگيده باز اونموقع يه مسمس من و تو بهم ميزديم
نه دیگه.اونقدر هم زن سعدی ای نیست!آره.اس ام اس های باحال تو!
پس بیا بغلم!عذر موجه؟مطمینی؟قراره بریم.ناهارش که باساراست.حسنی ناهار نمی داد وقتی می داد ماه رمضون می داد!
سلام pedestrian عزیز
فکر کنم سارا اطلاعات بیشتری داشته باشه.بچه ها هر کی اطلاعات داره بیاد بگه.دهه.این چه رسم مهمون نوازیه؟
با خودت چه جوری طرف میشی اونوقت؟
برا اینکه حق داره خب
نمیدونم علی این پستها رو میخونه یا نه... ولی مطمئن باش تاپیک اگه پابرجا باشه خودش دلش واسه اینجا تنگ میشه و بر میگرده...
البته صد در صد دلایلی داره که فعلا قصد ترک اینجا رو کرده...
خواستم حداقل جلو بزرگترت این خصلت شکموییت رو رو نکنما...
مهمه قراره نیست مهم شامست
آره سال اولیا چه ارشد چه لیسانس همه حکیمیه اند.... بدیش اینه که دوره... اگه به سرویس نرسی یا شب بخوای خودت برگردی بیچاره ای... ولی خوابگاهه حکیمیه تر و تمیز تر از بقیه خوابگاهاشه... البته سال دوم ارشدا میرن مجیدیه... اونجا هم نزدیکه هم تر و تمیز تره...
با خودم هم میگم طیبه و تو دعوام کنید؟خوبه؟
به هر حال حق داره یا نه اما نباید بره!قصد هم نکرده.من برش می گردونم.مگه دسته خودشه؟
ببینی چه مجتبی راهنماییت کرد دوست عزیز!
مهم طیبه است نه چیز دیگه!فقط طیبه بی شام و ناهار می خوامت آبجی!
تو مرام ما شک نیست.چشم داداش خبرت می کنیم.میای دیگه؟
به به سلام رفقای گل خودم !
مریم جونم اینجا جه خبر بوده؟؟؟؟ علی شما هم مهربونه هم دلش بزرگه!!
علی جون منم شگفت زده شدم؟؟؟؟؟؟اینجا با همه شما قشنگه اینقد قشنگه که من 216 صفحه رو خوندم! منم میگم نرو؟من که ندیدم کسی فراموش بشه!
به هرحال أنا مخلصُ لهall of u
آخجون شام
بس کی شام میدین مردیم از گشنگی
اونوقت موقیعت خودتون چیه ؟؟؟؟[/QUO
سلام دوست جون
خبری نبود جز سلامتی.همه هستند.تو چرا دیر به ئیر میای سر کلاس؟سیستم فلک می خوای؟بله.علی یه عالمه مهربونه.مثل خودت.منم یه عالمه همتونو دوست دارم.جدی همشو خوندی؟وای چه همتی!راستی می خوایم یه افطار بریم بیرون مهمون مجتبی.میای دیگه.ما بیشتر مخلصیم.
طیبه همه جا هست.فعلا کارخونه!دلم واسش یه ذره شده!
نه دیگه.اونقدر هم زن سعدی ای نیست!آره.اس ام اس های باحال تو!
پس بیا بغلم!عذر موجه؟مطمینی؟قراره بریم.ناهارش که باساراست.حسنی ناهار نمی داد وقتی می داد ماه رمضون می داد!
سلام pedestrian عزیز
فکر کنم سارا اطلاعات بیشتری داشته باشه.بچه ها هر کی اطلاعات داره بیاد بگه.دهه.این چه رسم مهمون نوازیه؟
با خودت چه جوری طرف میشی اونوقت؟
برا اینکه حق داره خب
نمیدونم علی این پستها رو میخونه یا نه... ولی مطمئن باش تاپیک اگه پابرجا باشه خودش دلش واسه اینجا تنگ میشه و بر میگرده...
البته صد در صد دلایلی داره که فعلا قصد ترک اینجا رو کرده...
خواستم حداقل جلو بزرگترت این خصلت شکموییت رو رو نکنما...
مهمه قراره نیست مهم شامست
آره سال اولیا چه ارشد چه لیسانس همه حکیمیه اند.... بدیش اینه که دوره... اگه به سرویس نرسی یا شب بخوای خودت برگردی بیچاره ای... ولی خوابگاهه حکیمیه تر و تمیز تر از بقیه خوابگاهاشه... البته سال دوم ارشدا میرن مجیدیه... اونجا هم نزدیکه هم تر و تمیز تره...
با خودم هم میگم طیبه و تو دعوام کنید؟خوبه؟
به هر حال حق داره یا نه اما نباید بره!قصد هم نکرده.من برش می گردونم.مگه دسته خودشه؟
ببینی چه مجتبی راهنماییت کرد دوست عزیز!
مهم طیبه است نه چیز دیگه!فقط طیبه بی شام و ناهار می خوامت آبجی!
تو مرام ما شک نیست.چشم داداش خبرت می کنیم.میای دیگه؟
به به سلام رفقای گل خودم !
مریم جونم اینجا جه خبر بوده؟؟؟؟ علی شما هم مهربونه هم دلش بزرگه!!
علی جون منم شگفت زده شدم؟؟؟؟؟؟اینجا با همه شما قشنگه اینقد قشنگه که من 216 صفحه رو خوندم! منم میگم نرو؟من که ندیدم کسی فراموش بشه!
به هرحال أنا مخلصُ لهall of u
آخجون شام
بس کی شام میدین مردیم از گشنگی
اونوقت موقیعت خودتون چیه ؟؟؟؟[/QUO
سلام دوست جون
خبری نبود جز سلامتی.همه هستند.تو چرا دیر به ئیر میای سر کلاس؟سیستم فلک می خوای؟بله.علی یه عالمه مهربونه.مثل خودت.منم یه عالمه همتونو دوست دارم.جدی همشو خوندی؟وای چه همتی!راستی می خوایم یه افطار بریم بیرون مهمون مجتبی.میای دیگه.ما بیشتر مخلصیم.
مهمون مجتبی ؟؟؟؟؟؟؟؟ من ناهار میدم بهتون ها ..... روز اول ماه رمضونطیبه همه جا هست.فعلا کارخونه!دلم واسش یه ذره شده!
برا من چی ؟
پس بیا بغلم!عذر موجه؟مطمینی؟قراره بریم.ناهارش که باساراست.حسنی ناهار نمی داد وقتی می داد ماه رمضون می داد!
مگه ماه رمضون چشه............ میریم ادای ناهار خوردن درمیاریم
سلام pedestrian عزیز
فکر کنم سارا اطلاعات بیشتری داشته باشه.بچه ها هر کی اطلاعات داره بیاد بگه.دهه.این چه رسم مهمون نوازیه؟
قربونت مریم جان اخه من تو خوابگاه پسرها چه کار می کنم
با خودم هم میگم طیبه و تو دعوام کنید؟خوبه؟
به هر حال حق داره یا نه اما نباید بره!قصد هم نکرده.من برش می گردونم.مگه دسته خودشه؟
ببینی چه مجتبی راهنماییت کرد دوست عزیز!
مهم طیبه است نه چیز دیگه!فقط طیبه بی شام و ناهار می خوامت آبجی!
طیبه خیلی دوستت داره ........... مریم چه خبره .............؟ داستان چیه .......... خب بگو علی بهت چی گفته ؟ ما غریبه هستیم ؟
سلام دوست جون
خبری نبود جز سلامتی.همه هستند.تو چرا دیر به ئیر میای سر کلاس؟سیستم فلک می خوای؟بله.علی یه عالمه مهربونه.مثل خودت.منم یه عالمه همتونو دوست دارم.جدی همشو خوندی؟وای چه همتی!راستی می خوایم یه افطار بریم بیرون مهمون مجتبی.میای دیگه.ما بیشتر مخلصیم.
- وضعیت
Similar threads
