خودتو با یه شعر وصف کن...!

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم تنگ است اين شبها ، يقين دارم كه مي داني
صداي غربت من را ، ز احساسم تو مي خواني
شدم از درد تنهايي گلي پژمرده و غمگين
ببار اي ابر پاييزي كه دردم را تو مي داني
ميان دوزخ عشقت ، پريشان و گرفتارم
چرا ای مرکب عشقم ، چنين اهسته مي رانی؟!
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم تنگ است و میدانم تو دیگر برنمیگردی

بمانم هرچه خیره پشتِ این در، برنمیگردی

به یادت هرچه بی تابانه بنشینم به رویِ تاب

به زیرِ این درختِ سایه گستر برنمیگردی
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوش مشرب و خوش ضمیر و خوش بینم من
شایسته صد هزار تحسینم من
میخواهم از ان ایزد منان توفیق
بهر تو که از دیار پیشینم من
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فلک تیرم نزن بالم شکسته

غبار بی کسی بر من نشسته

در این دنیا کسی را من ندارم

اگر داشتم او از من گذشته

فلک زخمم نزن به آشیونم

رسیده خنجرت به استخونم

همه غم ها بباریدن به یک بار

غریبی و اسیری و غم یار
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
صبح غـزل و هــوای مستانه بس است
عطر گل سرخ و رقص پروانه بس است

کافیست تو باشی و من و عشق و امید
در دهکده ی بهشت، یک خانه بس است
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من آن موجِ اشکم که بی اختیارم
خودم را به آغوشِ تو میسپارم
تو دریای من باش
به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروز و امروز دلی خسته دارم
تو فردای من باش...
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بعد از تو ...

عاشقانه هایم خودکشی کردند

حالا بی حساب شدید

روزگاری حق تو بر گردن شان بود

حالا خون شان به گردن توست

"مهران پیرستانی"
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
وقتی می آمدی

حیاط پر می شد از عطر ترنج

حالا تو رفته ای…

و فقط

رنج مانده است…🍁
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی
یکی حاضر است تمام دنیا را از دست بدهد
به این امید که خودش را به دست آورد ...
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بن بست دنیاست برای من آغوشت!!!

اولین باریست که هراسی ندارم بگویم که

به بن بست رسیده ام... 🍁
 

Similar threads

بالا