خواب چیست؟

Life13

عضو جدید
چرا خواب مردان با زنان فرق میکند؟
آیا واقعا خواب مرگ موقت است؟
شما هم زیاد خواب می بینید؟
براست حقیقت خواب چیست ؟؟؟
 

sarah_kiani

عضو جدید
خواب؟
خواب دروغی فریبنده بیش نیست که فکر خسته ات برای اندکی تنهایی و گوشه گیری بر تو تحمیل میکند!!!
 

pakzad_saeed

عضو جدید
سلام یک چیز مهم که در مورد خواب متوجه شدم اینه که کور هایی که از بچه گی کورند خواب نمی بینند پس روح اونا بنا بر تئوری دین از جسمشون جدا نمیشه روح هم که ناقص نیست
ولی یک ابهامی تو خواب وجود داره اینه که چه جوری آیندرو تو خواب می بینی چرا همون صحنه انقدر اصرار داره تو ذهنت سیو بشه که بعد از ده سال اون صحنرو ببینی یادت بیاد
 

Life13

عضو جدید
سلام یک چیز مهم که در مورد خواب متوجه شدم اینه که کور هایی که از بچه گی کورند خواب نمی بینند پس روح اونا بنا بر تئوری دین از جسمشون جدا نمیشه روح هم که ناقص نیست
ولی یک ابهامی تو خواب وجود داره اینه که چه جوری آیندرو تو خواب می بینی چرا همون صحنه انقدر اصرار داره تو ذهنت سیو بشه که بعد از ده سال اون صحنرو ببینی یادت بیاد

بنده هم این سوالها رو دارم و دنبالشونم امید وارم بیابیم:smile:
 

Bahman_mech

عضو جدید
کاربر ممتاز
بحث جالیبه.اگر کسی پاسخ این پرسشها رو میدونه مطرح کنه.
 

pakzad_saeed

عضو جدید
سلام مرسی از دوستان خوب انجمن و فلاسفه محترم
من کلا با هر چیزی که مبنای علمی نداشته باشه مخالفم و منطقی به نظر نرسه دین و فلسفه دین در که بحث اون در اینجا نمی گنجه و مطمئنا دچار تحولات زیادی شده در طول زمان و بسیاری از تئوری های آن
مغز کاملا عضوی از بدن که بسیار پیچیده است و علم نتوانسته بخش های بسیاری از آن را بررسی و آنالیز کنه ولی قدرت خارق العاده ای داره مطمئنا که یکی از شگفت انگیز ترین سیستم هایی موجود در طبیعت هستش
به طور مثال بعضی از افراد در جهان وجود داشتند که به صورت تصادفی یک روز که از خواب بیدار شدند زبان آنها تغییر کرده این خیلی شگفت انگیزه مثلا هیچی اسپانیایی تا حالا نخونده باشی و صبح از خواب بیدار شی
بدون اینکه متوجه بشی زبانت اسپانیش بشه و دیدن آینده در خواب شاید این تئوری باشه که کل علوم یا زندگی از ابتدا در ذهن آدمی گنجانده شده البته اینم می تونه نقص بشه ولی فردی که دچار تصادف شده بود در انگلستان بدون هیچ دلیلی اسم تمام میوه هارو فراموش کرده بود یعنی فقط اسم میوه هارو این اشاره به طبقه بندی شدن اطلاعات در ذهن انسان اشاره داره
و یک چیزی که من باهاش مشکل دارم که در زمانهای گذشته که هویت مغز آشکار نشده بود متاسفانه قلب یا دل رو مرکز تفکر می دونستند که این رو تو ادیان الهی میشه به وفور مشاهده کرد
یعنی مثلا گفته میشه شاید در دلهایشان راه دهند یا دلهای آنها مهر و موم شد
در گذشته چون حالتهایی برای انسان به وجود میومد مثل هیجان باعث ترشح آدرنالین در بدن میگشت که قلب تندتر می زد و همه فکر می کردن که قلب تاثیر داره همین الان هم مردم میگن دلم می خواد از ته دل عاشقشم ولی مفز باعث این حالات میشه
 

tina364

عضو جدید
سلام چه موضوع جالبی ....;) راستش من چند سال پیش یکم راجع به این موضوع مطالعه کردو وخیلی هم سوال کردم!!!
اون جیزی که من فهمیدم اینه که خوابها به دو دسته تقسیم میشن که همه میدونید...1.احلام 2. رویای صادقه
اولی که مشخصه شامل خوابهایی میشه که واقعیت نداره و رویاست بیشتر از اعمال روزمره ما نشات میگیره
اما دومی خوابهایی رو شامل میشه که منطبق با زندگیه واقعی ما وحوادثیه که تو آینده اتفاق میفته:smile: اماچطوری این اتفاق میفته؟؟
تو روان و روح ما دنیایی وجود داره که وابسته به عالم ذر هستش... این خوابها هم ناشی از قرار گرفتن روح ما توی یه شرایط خاص وابسته به عالم ذر هست که تو ذهن و روح ما حک میشه... وحتی بعد از گذشت چند سال وقتی تو اون موقعیت قرار میگیریم یادمون میاد....مثلا پیش میاذ که یه صحنه رو تو خواب دیده باشیم یا کسی رو واسه اولین بار میبینیم ولی میگیم چقدر آشناست؟!!:smile: اینا همش بستگی به همین خوابها داره...( اینم یه سری اطلاعات ناقص من کمک کنید کامل بشه..!!)
 

.:khodjoosh:.

عضو جدید
[h=2]خواب چیست؟ استراحت اجباری [/h]
چرا خواب مردان با زنان فرق میکند؟ چون دنیای زنان با مردان فرق میکند!
آیا واقعا خواب مرگ موقت است؟ متاسفانه بله :cool:
شما هم زیاد خواب می بینید؟ اره چطور مگه؟!
براست حقیقت خواب چیست ؟؟؟ و به کدامین گناه دچار مرگ موقت ( ناگهانی) میشویم؟


- 0 -
استراحت ذهن و بدن و بکارگیری ناخوداگاه ذهن برای پیشگویی اینده همراه با توهم ها و تخیل ها
 

pakzad_saeed

عضو جدید
ببین تینا خانوم مرسی از نظرت و ما کاملا تئوری هایی که بیان کردین رو آگاه هستیم ولی اینکه در هنگام خواب بنا به گفته ی ادیان روح از بدن جدا میشه ولی متاسفانه می بینیم کورهایی که هیچی رو ندیدن بازم خواب تصویری نمی بینین یعنی روحشون کور
پس چیز ناشناخته دیگه ای هستش که شگفت انگیز ترین اتفاق واسه
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
هو العليم

سلام به دوستان عزيز
:gol:
اميدوارم همگي خوب و خوش باشيد

يه تحقيق كوچيكي در اين مورد انجام دادم، براي شما هم ميذارم، اميدوارم مفيد باشه
:redface:


حقيقت خواب
تفسیر مادیون
مادّى ها مى گویند: رؤیا چند علت مى تواند داشته باشد:
الف ـ ممکن است خواب دیدن و رؤیا نتیجه مستقیم کارهاى روزانه انسان باشد، یعنى آنچه براى انسان در روزهاى گذشته روى داده به هنگام خواب در مقابل فکرش مجسم گردد.
ب ـ ممکن است یک سلسله آرزوهاى بر آورده نشده باعث دیدن خواب هائى شود، همان طور که شخص تشنه، آب در خواب مى بیند، و کسى که در انتظار سفر کرده اى است آمدن او را از سفر به خواب مى بیند (و از قدیم گفته اند: شتر در خواب بیند پنبه دانه...!)
ج ـ ممکن است ترس از چیزى باعث شود که انسان خواب آن را ببیند، زیرا مکرر تجربه شده است، کسانى که از دزد وحشت دارند، شب خواب دزد را مى بینند (ضرب المثل معروف «دور از شتر بخواب و خواب آشفته نبین» اشاره به همین حقیقت است(.
"فروید" و پیروان مکتب او یک نوع تفسیر و تعبیر مادّى دیگرى براى خواب دارند:
آنها طى مقدمات مشروحى، اظهار مى دارند: خواب و رؤیا عبارت است از: ارضاى تمایلات واپس زده و سرکوفته اى که همیشه با تغییر و تبدیل هائى براى فریب "من" به عرصه خودآگاهى روى مى آورند.
توضیح این که: بعد از قبول این مسأله که روان آدمى مشتمل بر دو بخش است":بخش آگاه" یعنى آنچه به تفکرات روزانه و معلومات ارادى و اختیارات انسان ارتباط دارد.
و "بخش ناآگاه" یعنى آنچه در ضمیر باطن به صورت یک میل ارضا نشده پنهان گردیده است.
مى گویند: بسیار مى شود امیالى که ما داریم و به عللى نتوانسته ایم آنها را ارضا کنیم، و در ضمیر باطن ما جاى گرفته اند، به هنگام خواب که سیستم خود آگاه از کار مى افتد، براى یک نوع اشباع تخیلى به مرحله خودآگاه روى مى آورند.
گاهى بدون تغییر منعکس مى شوند، همانند عاشقى که محبوب از دست رفته خود را در عالم خواب مشاهده مى کند.
و گاهى تغییر شکل داده و به صورت هاى مناسبى منعکس مى شوند، که در این صورت نیاز به تعبیر دارند.
بنابراین "رؤیاها"همیشه مربوط به گذشته است، و از آینده هرگز خبر نمى دهد، تنها مى توانند وسیله خوبى براى خواندن "ضمیر ناآگاه"باشند، و به همین جهت براى درمان بیمارى هاى روانى که متکى به کشف ضمیر ناآگاه است بسیار مى شود که از خواب هاى بیمار کمک مى گیرند.
بعضى از دانشمندان غذاشناس، میان "خواب و رؤیا"و "نیازهاى غذائى بدن"رابطه قائل هستند، و معتقدند: مثلاً اگر انسان در خواب ببیند از دندانش "خون"مى چکد، لابد ویتامین "ث"بدن او کم شده است!
و اگر در خواب ببیند موى سرش سفید گشته، معلوم مى شود گرفتار کمبود ویتامین "ب"شده است!!. (1)

تفسیر فلاسفه
از دیدگاه فلاسفه روحى خواب و رؤیا بر چند قسم است:
1 ـ خواب هاى مربوط به گذشته زندگى، امیال و آرزوها، که بخش مهمى از خواب هاى انسان را تشکیل مى دهد.
2 ـ خواب هاى پریشان و نامفهوم که معلول فعالیت توهّم و خیال است (اگر چه ممکن است انگیزه هاى روانى داشته باشد.)
3 ـ خواب هائى که مربوط به آینده است و از آن گواهى مى دهد.
شک نیست خواب هاى مربوط به زندگى گذشته و جان گرفتن و تجسم صحنه هائى که انسان در طول زندگى خود دیده است، تعبیر خاصى ندارند.
همچنین خواب هاى پریشان و به اصطلاح "اضغاث احلام"که نتیجه افکار پریشان، و همانند افکارى است که انسان در حال تب و هذیان پیدا مى کند نیز تعبیر خاصى نسبت به مسائل آینده زندگى نمى تواند داشته باشد، اگر چه روان شناسان و روان کاوان از آنها به عنوان دریچه اى براى دست یافتن به ضمیر ناآگاه بشرى استفاده کرده، و آنها را کلیدى براى درمان بیمارى هاى روانى مى دانند.
بنابراین، تعبیر خواب آنها براى کشف اسرار روان و سرچشمه بیمارى ها است، نه براى کشف حوادث آینده زندگى.
و اما خواب هاى مربوط به آینده نیز داراى دو شعبه است:
قسمتى خواب هاى صریح و روشن مى باشند که به هیچ وجه تعبیرى نمى خواهند، و گاهى بدون کمترین تفاوتى با نهایت تعجب، در آینده دور یا نزدیک، تحقق مى پذیرد.
دوم خواب هائى است که در عین حکایت از حوادث آینده، بر اثر عوامل خاص ذهنى و روحى تغییر شکل یافته و نیازمند به تعبیر است.
خواب هائى که پرده از روى اسرارى برداشته و حقایقى مربوط به آینده و یا حقایق پنهانى مربوط به حال را کشف کرده، بیش از آن است که حتى افراد دیرباور بتوانند انگشت انکار روى همه آنها بگذارند، و یا آنها را حمل بر تصادف کنند.
با تحقیق از دوستان نزدیک خود غالباً مى توانید به نمونه هائى از این خواب ها دست یابید، این گونه خواب ها از طریق «تفسیر مادى رؤیا» هرگز قابل تعبیر نیستند، و تنها با تفسیر فلاسفه روحى، و اعتقاد به استقلال روح مى توان آنها را تفسیر کرد، بنابراین از مجموع آنها به عنوان شاهدى براى استقلال روح مى توان استفاده کرد.(2)


حقیقت خواب
در این که حقیقت خواب چیست؟ دانشمندان بحث هاى فراوانى دارند:
بعضى، آن را نتیجه انتقال قسمت عمده خون از مغز، به سایر قسمت هاى بدن مى دانند، و به این ترتیب، براى آن "عامل فیزیکى"قائلند.
بعضى دیگر، عقیده دارند: فعالیت هاى زیاد جسمانى سبب جمع شدن مواد سمى مخصوصى در بدن مى شود، و همین امر، روى سیستم سلسله اعصاب اثر مى گذارد و حالت خواب به انسان دست مى دهد، و این حال ادامه دارد تا این سموم تجزیه و جذب بدن گردد، به این ترتیب "عامل شیمیائى"براى آن قائل شده اند.
جمعى دیگر، یک نوع "عامل عصبى"براى خواب قائلند و مى گویند: دستگاه فعال عصبى مخصوصى که در درون مغز انسان است، و مبدأ حرکات مستمر اعضا مى باشد، بر اثر خستگى زیاد از کار مى افتد و خاموش مى شود.
ولى، هیچ یک از این نظرات نتوانسته است پاسخ قانع کننده اى به مسأله خواب بدهد، هر چند تأثیر این عوامل را به طور اجمال نمى توان انکار کرد.
ما فکر مى کنیم: چیزى که سبب شده دانشمندان امروز، از بیان تفسیر روشنى براى مسأله خواب عاجز بمانند، همان تفکر مادى آنها است، آنها مى خواهند بدون قبول اصالت و استقلال روح، این مسأله را تفسیر کنند، در حالى که خواب قبل از آن که یک پدیده جسمانى باشد، یک پدیده روحانى است که بدون شناخت صحیح روح، تفسیر آن غیر ممکن است.
قرآن مجید، دقیق ترین تفسیر را براى مسأله خواب بیان کرده; زیرا مى گوید: خواب یک نوع "قبض روح"و جدائى روح، از جسم است اما نه جدائى کامل.
به این ترتیب، هنگامى که به فرمان خدا، پرتو روح از بدن برچیده مى شود و جز شعاع کم رنگى از آن بر این جسم نمى تابد، دستگاه درک و شعور، از کار مى افتد، و انسان از حس و حرکت باز مى ماند، هر چند قسمتى از فعالیت هائى که براى ادامه حیات او ضرورت دارد، مانند ضربان قلب و گردش خون، و فعالیت دستگاه تنفس و تغذیه، ادامه مى یابد.

در حدیثى از امام باقر(ع) مى خوانیم:
ما مِنْ أَحَد یَنامُ اِلاّ عَرَجَتْ نَفْسُهُ اِلَى السَّماءِ، وَ بَقِیَتْ رُوحُهُ فِى بَدَنِهِ، وَ صارَ بَیْنَهُما سَبَبٌ کَشَعاعِ الشَّمْسِ، فَاِنْ أَذِنَ اللّهُ فِى قَبْضِ الاَرْواحِ أَجْابَتِ الرُّوحُ النَّفْسَ، وَ اِذا أَذِنَ اللّهُ فِى رَدِّ الرُّوحِ أَجْابَتِ النَّفْسُ الرُّوحَ، وَ هُوَ قُولُهُ سُبْحانَهُ: اللّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها...: «هر کس مى خوابد، نفس او به آسمان صعود مى کند و روح در بدنش مى ماند، و در میان این دو ارتباطى همچون پرتو آفتاب است، هر گاه خداوند فرمان قبض روح آدمى را صادر کند، «روح» دعوت نفس را اجابت مى کند، و به سوى او پرواز مى نماید، و هنگامى که خداوند اجازه بازگشت روح را دهد «نفس» دعوت «روح» را اجابت مى کند و به تن باز مى گردد، و این است معنى سخن خداوند سبحان که مى فرماید: اللّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها..."
ضمناً، از اینجا مسأله مهم دیگرى که مسأله رؤيا (خواب ديدن )نیز حل مى شود، چرا که بسیارند، خواب هائى که عیناً یا با مختصر تغییرى در خارج واقع مى شوند.
تفسیرهاى مادى از بیان و توجیه این گونه خواب ها، عاجزند، در حالى که تفسیرهاى روحى، به خوبى مى توانند، این مطلب را روشن سازند; زیرا روح انسان به هنگام جدائى از تن، و ارتباط با عالم ارواح، حقایق بیشترى را مربوط به گذشته و آینده درک مى کند، و همین است که اساس رؤیاهاى صادقه را تشکیل مى دهد(3)

خواب و مرگ
با اندکى تأمل در آیه 42 سوره «زمر»، پاسخ این سؤال روشن مى شود، خداوند مى گوید: «خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى کند)اللّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها(.
«و ارواحى را که نمرده اند نیز، به هنگام خواب مى گیرد» )وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها(.
و به این ترتیب، "خواب"برادر "مرگ"است و شکل ضعیفى از آن; چرا که رابطه روح با جسم، به هنگام خواب به حداقل مى رسد و بسیارى از پیوندهاى این دو، قطع مى شود.
و بعد مى افزاید: «ارواح کسانى را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه مى دارد (به گونه اى که هرگز از خواب بیدار نمى شوند) و ارواح دیگرى را که فرمان ادامه حیاتشان داده به بدنهایشان باز مى گرداند، تا سرآمد معینى» )فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَل مُسَمّىً(.
آرى، «در این مسأله، آیات و نشانه هاى روشنى است، براى کسانى که تفکر مى کنند»)إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ(.

از این آیه امور زیر به خوبى استفاده مى شود:
1 ـ انسان ترکیبى است از روح و جسم، روح گوهرى است غیر مادى که ارتباط آن با جسم مایه نور و حیات آن است.
2 ـ به هنگام مرگ، خداوند این رابطه را قطع مى کند، و روح را به عالم ارواح مى برد، و به هنگام خواب نیز این روح را مى گیرد، اما نه آن چنان که رابطه به کلى قطع شود، بنابراین، روح نسبت به بدن داراى سه حالت است: ارتباط تام، (حالت حیات و بیدارى) ارتباط ناقص،(حالت خواب(قطع ارتباط به طور کامل، (حالت مرگ.(
3 ـ "خواب"چهره ضعیفى از "مرگ"است، و "مرگ"نمونه کاملى از "خواب"
4 ـ خواب از دلائل استقلال و اصالت روح است، مخصوصاً هنگامى که با "رؤیا"آن هم رؤیاهاى صادقه توأم باشد، این معنى روشن تر مى شود.
5 ـ بعضى از ارواح، هنگامى که در عالم خواب رابطه آنها با جسم ضعیف مى شود، گاه به قطع کامل این ارتباط مى انجامد، به طورى که صاحبان آنها هرگز بیدار نمى شوند، و اما ارواح دیگر، در حال خواب و بیدارى در نوسانند تا فرمان الهى فرا رسد.
6 ـ توجه به این حقیقت که، انسان همه شب به هنگام "خواب"در آستانه مرگ قرار مى گیرد، درس عبرتى است که اگر در آن بیندیشد، براى "بیدارى"او کافى است.
7 ـ تمام این امور، به دست قدرت خداوند انجام مى گیرد، و اگر در آیات دیگر، سخن از قبض روح به دست "ملک الموت"و فرشتگان مرگ آمده، به عنوان این است که: آنها فرمانبران حق و مجریان اوامر او هستند، و تضادى میان این دو وجود ندارد.
به هر حال، این که در پایان آیه مى فرماید: «در این موضوع نشانه هاى روشنى است براى کسانى که اندیشه مى کنند»، منظور نشانه هائى از قدرت خداوند و مسأله مبدأ و معاد، و ضعف و ناتوانى انسان، در برابر اراده او است.(4)


جسم انسان در حكم يك اتومبيل و روح در حكم راننده‏ ى آن است؛
گاهى هم ماشين روشن است و هم راننده پشت فرمان، كه اين، حالت بيدارى است.
گاهى ماشين روشن است ولى راننده پياده مى‏شود و مى‏رود كه اين حالت خواب است. زيرا قلب و معده و كليه كار مى‏كنند ولى روح جدا مى‏ شود و به بَدَنى مشابه ملحق شده و به اطراف مى‏ رود. اين همان بدنى است كه ما در رؤياهاى خود با آن سير و سفر مى‏ كنيم و قالب مثالى نام گذارى شده و به قدرى سبك و چابك است كه بدون واسطه مى‏ تواند در آسمان‏ها پرواز و در اقيانوس‏ها شنا و در يك لحظه به اطراف دنيا برود.
گاهى هم ماشين خاموش و هم راننده جدا مى ‏شود كه اين حالت مرگ است
در سخنان پيشوايان دينى نيز مرگ و قيامت، به خواب و بيدارى مثال زده شده است. در حديث مى‏خوانيم: «كما تنومون تموتون» همان گونه كه مى‏ خوابيد مى ‏ميريد و همان گونه كه بيدار مى‏ شويد زنده مى‏ گرديد.
لقمانِ حكيم به فرزندش مى‏ گفت: اگر قدرت داشتى خواب و بيدارى را از خود دور كنى خواهى توانست مرگ و معاد را هم از خود دور نمايى!(5)
در كتاب روضه‏ ى كافى آمده است كه خواب ديدن سه نوع است: گاهى بشارت الهى، گاهى ايجاد وحشت از شيطان و گاهى خواب‏هاى بى‏سروته وپريشان.(6)


در زير آيه 60 سوره انعام را با تفسيرنور قرار ميدم:
وَهُوَ الَّذِى يَتَوَفَّكُم بِالَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى‏ أجَلٌ مُسَمّىً ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‏.(و او كسى است كه (روح) شمارا در شب (به هنگام خواب) مى ‏گيرد و آنچه را در روز انجام مى‏دهيد مى ‏داند، سپس شما را از خواب برمى ‏انگيزد تا مدّت معيّن (عمر شما) سپرى شود. عاقبت بازگشت شما به سوى اوست پس شما را به آنچه انجام مى ‏دهيد خبر مى ‏دهد.)

«جَرَحتم» از «جارحة» به معناى عضو است، عضوى كه با آن كار و كسب مى ‏شود و سپس به خودِ كار و عمل گفته شده است.
با اينكه خداوند به هنگام خواب روح انسان را مى ‏گيرد، ولى مى ‏فرمايد: ما شما را مى‏ گيريم، پس معلوم مى‏ شود روح انسان تمام حقيقت اوست.
پيام ها
1-خواب، يك مرگ موقتى است و هربيدارى نوعى رستاخيز. «يتوفاكم، يبعثكم»
2- قانون طبيعى آن است كه شب براى خواب و روز براى كار باشد. «يتوفّاكم بالليل، جرحتم بالنّهار»
3- هر روز عمر، يك فرصت و بعثت جديد است. «يبعثكم»
4- زندگى ما، تاريخ و برنامه و مدّت معيّن دارد. «أجل مسمّى»
5-خود را براى پاسخگويى قيامت آماده كنيم. «اليه مرجعكم»
6-خداوند با اينكه كار بد ما را مى ‏داند ولى باز هم به ما مهلت داده و روح گرفته را به بدن برمى ‏گرداند. «يعلم ما جرحتم بالنّهار ثمّ يبعثكم»
7-قيامت، روز روشن شدن حقيقت اعمال است. «ينبّئكم بما كنتم تعملون»

وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِالَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَآؤُكُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِى ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
و از نشانه‏هاى الهى، خوابيدن شما در شب و روز، و تلاش شما در كسب فضل پروردگار است؛ همانا در اين امر براى گروهى كه (حقايق را) مى‏شنوند نشانه‏هايى قطعى است.(7)



در قرآن برخى امور به عنوان وسيله‏ ى آرامش و سكينه معرّفى شده‏ اند، از جمله:
1- ياد خدا. «الا بذكر اللّه تَطمئنّ القلوب»(8)
2- امداد غيبى. «هوالّذى أنزل السّكينة فى قلوب المؤمنين»(9)
3-آثار و اشياى مقدّس. «أن يأتيكم التّابوت فيه سكينة من ربّكم»(10)
4- تشويق اولياى الهى. «اِنّ صلوتك سَكنٌ لهم»(11)
5- سرپناه و خانه. «واللّه جَعَل لكم من بيوتكم سَكنا»(12)
6- همسر. «خَلَق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا»(13)
7- شب. «انّا جعلنا الّيل ليسكنوا»(14)


و همچنين در آيه 9 سوره نبا داريم:
وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتاً

"سبات " از ماده سبت (بر وزن وقت ) در اصل به معنى قطع نمودن است ، و سپس به معنى تعطيل كار به منظور استراحت آمده ، و اينكه "روز شنبه " در لغت عرب "يوم السبت " ناميده شده ، به خاطر آن است كه اين نامگذارى متاءثر از برنامه هاى يهود بوده كه روز شنبه را روز تعطيلى مى دانستند.
تعبير به "سبات"اشاره لطيفى به تعطيل قسمتهاى قابل توجهى از فعاليتهاى جسمى و روحى انسان در حال خواب است ، و همين تعطيل موقت سبب استراحت و بازسازى اعضاى فرسوده ، و تقويت روح و جسم ، و تجديد نشاط انسان ، و رفع هرگونه خستگى و ناراحتى ، و بالاخره آمادگى براى تجديد فعاليت مى شود.
با اينكه يك سوم زندگى انسان را "خواب "فرا گرفته ، و هميشه انسان با اين مساءله مواجه بوده ، هنوز اسرار خواب به خوبى شناخته نشده است ، و حتى اينكه چه عامل سبب مى شود كه در لحظه معينى بخشى از فعاليتهاى مغزى از كار بيفتد، و سپس پلك چشمها بر هم آمده ، و تمام اعضاى تن در سكون و سكوت فرو رود، هنوز به درستى روشن نيست !
ولى اين مساءله روشن است كه خواب نقش عظيمى در سلامت انسان دارد، و به همين دليل پزشكان روانى تلاش مى كنند كه خواب بيماران خود را به صورت عادى تنظيم كنند، چرا كه بدون آن ، تعادل روانى آن ممكن نيست .
افرادى كه به صورت طبيعى نمى خوابند افرادى پژمرده ، عصبانى ، افسرده ، غمگين و ناراحتند، و به عكس كسانى كه از خواب معتدلى بهره مندند به هنگامى كه بيدار مى شوند نشاط و توان فوق العاده اى در خود مى بينند.
مطالعه بعد از يك خواب آرام بخش بسيار سريع پيش مى رود، و كارهاى فكرى و جسمى بعد از چنين خوابى هميشه قرين موفقيت است ، و اينها همه بيانگر نقش پر اهميت خواب در زندگى انسان است .
كمتر شكنجه اى براى انسان به اندازه "بى خوابى اجبارى و اضطرارى "

دردناك و جانكاه است و تجربه نشان داده تحمل انسان در برابر بى خوابى بسيار كم است ، و بعد از مدت كوتاهى سلامت خود را از دست مى دهد و بيمار مى شود.
البته آنچه درباره اهميت خواب گفته شد، منظور از آن يك خواب متعادل و مناسب است و گرنه پر خوابى مانند پرخورى از صفات زشت و موجب بيماريهاى مختلف است .
و عجب اينكه مقدار خواب طبيعى براى انسانها يكسان نيست ، و هيچگونه حد معينى براى آن نمى توان در نظر گرفت و لذا هر كس بايد با تجربه نياز خويش را به خواب با توجه به ميزان فعاليتهاى جسمى و روحى خود دريابد.
و عجيب تر اينكه به هنگام بروز حوادث سخت كه انسان ناچار است مدتها بيدار بماند مقاومت انسان در برابر بى خوابى موقتا افزايش ‍ مى يابد، خواب از سر انسان مى پرد، و گاه به حداقل لازم يعنى يك يا دو ساعت مى رسد، ولى بسيار ديده شده كه اين كمبود به هنگام عادى شدن اوضاع جبران مى گردد، و جسم و روح انسان طلب خود را از خواب باز مى ستاند!.
البته به ندرت كسانى يافت مى شوند كه ماه ها پشت سر هم بيدار بمانند، و لحظه اى خواب به چشمانشان نرود، و به عكس افرادى هستند كه حتى در موقع راه رفتن در كوچه و خيابان و حتى موقعى كه با شما سخن مى گويند خواب به آنها دست مى دهد و اگر كسى همراه آنها نباشد خطرناك است ، ولى اين افراد مسلما افراد سالمى نيستند، و خواه ناخواه گرفتار ضايعات جسمى و روحى مى گردند.
خلاصه اين تحول و دگرگونى عجيبى كه به نام "خواب "در انسان پيدا مى شود شگفتيهاى زيادى دارد كه آن را شبيه يك "معجزه "مى كند.
گرچه آيه فوق ناظر به خواب به عنوان يك نعمت الهى است ، ولى از آنجا كه خواب شباهتى به "مرگ "و "بيدارى "شباهتى به "رستاخيز"دارد، مى تواند اشاره اى به اين مطلب نيز باشد.





منابع:
1-تفسیر نمونه، جلد9، صفحه 372.
2- تفسیر نمونه، جلد9، صفحه 374.
3- تفسیر نمونه، جلد 19، صفحه 502.
4- تفسیر نمونه، جلد 19، صفحه 498.
5- تفسيرنور، ذيل آيه 42 زمر
6- تفسير نورالثقلين
7- روم 23
8-رعد، 28.
9-فتح، 4.
10- بقره، 248.
11-توبه، 103.
12-نحل، 80.
13-روم، 21.
14-نمل، 86.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ببین تینا خانوم مرسی از نظرت و ما کاملا تئوری هایی که بیان کردین رو آگاه هستیم ولی اینکه در هنگام خواب بنا به گفته ی ادیان روح از بدن جدا میشه ولی متاسفانه می بینیم کورهایی که هیچی رو ندیدن بازم خواب تصویری نمی بینین یعنی روحشون کور
پس چیز ناشناخته دیگه ای هستش که شگفت انگیز ترین اتفاق واسه

سلام یک چیز مهم که در مورد خواب متوجه شدم اینه که کور هایی که از بچه گی کورند خواب نمی بینند پس روح اونا بنا بر تئوری دین از جسمشون جدا نمیشه روح هم که ناقص نیست
ولی یک ابهامی تو خواب وجود داره اینه که چه جوری آیندرو تو خواب می بینی چرا همون صحنه انقدر اصرار داره تو ذهنت سیو بشه که بعد از ده سال اون صحنرو ببینی یادت بیاد

متاسفانه بنده دوست نابينا يا مادرزاد نابينا ندارم؛‌ولي شما مطمئنيد كه اينطوري هستن؟

يه مطلبي رو ميخوندم، گفتم براي شما هم بذارم:

خواب ديدن افراد نابينا

کساني که بعد از تولد نابينا مي‌شوند مي‌توانند تصاوير را در خواب ببينند. افرادي که نابينا به دنيا مي‌آيند نمي‌توانند در خواب تصاوير را ببينند، اما نابينايان خوابهايي به شفافي افراد بينا دارند، که البته شامل حواس پنج گانه ديگر مثل شنوايي، چشايي، بويايي، لامسه و حتي عواطف حسي است. تصور کردن اين امر براي انسانهاي بينا مشکل است اما احتياج بدن به خوابيدن به قدري زياد است که مي‌تواند به طور مجازي تمامي موقعيت‌هاي فيزيکي را تا مرحله به وقوع پيوستن آن به کار گيرد.

و حتي در مطلب ديگه اي داريم:
روانشناسان می گویند حتی نابینایان هم خواب می بینند . آنها در خواب دیدن به سه دسته تقسیم می شوند : اول نابینایانی که از بدو تولد نابینا نبوده اند و بعدها بینایی خود را از دست داده اند . این افراد خاطره مناظر و تصاویر را دارند و همانها را در خواب می بینند . دوم نابینایانی که مادرزادند اما بخش تجسم بینایی آنان در مغزشان دست نخورده است ، اینها هم در خواب اجسام را تصویر سازی می کنند اما آن گروهی که علاوه بر چشمها و مسیر بینایی ، بخش بینایی در مغزشان هم کار نمی کند ، در خواب چیزی نمی بینند و فقط مطالب را احساس می کنند ضمن اینکه حواس شنوایی بویایی و لامسه در خواب آنان فعالیت بیشتری دارد.
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""

آیا به نظر شما نابینایان نیز مانند سایر افراد بینا به هنگام خواب رویاهایی را می بینند؟ ممکن است برخی از شما اینگونه استدلال کنید که افراد نابینا به دلیل انکه در طول بیداری از نعمت چشم بی بهره اند پس به هنگام خواب نیز فعل دیدن در مورد انها صدق نمی کند در نگاه اول این مسئله درست به نظر می رسد اما اگر لحظه ای در آن ژرف بی اندیشید متوجه می شوید که این تنها برداشتی سطحی از مقوله ی دیدن است.

به نظر من تمامی هواسی که در انسان وجود دارد تنها به وسیله ی روح، ادراک و تجربه و تحلیل می شوند در حالی که اعضای جسمی تنها نقش ابزاری را بازی می کنند که به کمک انها می توان این حواس را در برخی از شرایط بهتر درک کرد.

برای مثال فرض کنید که شما را در محیطی کاملا تاریک قرار دهند منطقی است که شما نمی توانید اطراف خود را ببینید.اما با روشن کردن یک چراغ قوه یا شمع به راحتی می توانید اطرافتان را ببینید حال فرض کنید شما را در محیطی روشن قرار دهند در این حالت نیازی به روشن کردن شمع یا چراغ قوه نیست در مثال بالا عضو بینایی شما یا همان چشم هیچ مشکلی ندارد و تنها شرایط حاکم بر این دو محیط موجب دیدن یا عدم دیدن شما شده است در محیط اول تاریکی عاملی است که مانع دیدن و در محیط دوم روشنایی عاملی است که موجب دیدن می شود.

رابطه ی دو محیط تاریک و روشن با خواب دیدن نابینایان چیست؟ همان طور که گفتم اعضای جسمی تنها ابزاری هستند که به کمک انها می توان تحرکات را در شرایط مختلف بهتر درک کرد اگر در مثال محیط تاریک روح را به جای خودمان و جسم را جای محیط تاریک و چشم را به جای چراغ قوه قرار دهیم متوجه می شویم تا زمانی که ما در محیط تاریک یا همان جسم هستیم بدون چراغ قوه یا چشم نمی توانیم جایی را ببینیم اما اگر در مثال محیط روشن مجددا روح را به جای خودمان قرار دهیم و محیط روشن را به عنوان محیطی که روح در ان ازاد است قلمداد کنیم متوجه می شویم که دیگر نیازی به چراغ قوه یا چشم نیست.

روح انسان در طول بیداری در درون جسم قرار دارد به همین دلیل با نقص عضو چشم نمی توان جایی را دید اما وقتی که انسان به خوای می رود روح از کالبد خارج می شود و می تواند اطراف را بدون نیاز به چشم ببیند اگر به مسئله ی خواب دیدن نابینایان هم اینگونه بنگرید متوجه می شوید که نابینایی به هیچ وجه مانع خواب دیدن نابینایان نمی شود زیرا همانطور که گفتم همه ی افعال و حواسی که در نهان انسان است به وسیله ی روح حس و درک می شود فعل دیدن هم از این مقوله مستثنا نیست.

البته نمی خواهم این را بگویم که نابینایی هیچ تاثیری در خواب دیدن ما ندارد پیش از بیان این تاثیر لازم است این نکته را یاداور شوم که نابینایان با شنیدن صدای افراد یا اسم یک شی تصوری از ان در ذهن پیدا می کنند که به هنگام خواب نیز همان تصوری را که از ان دارند می بینند نه واقعیت آن را.


در كل، خواب نديدن نابينايان(كه با توجه به اين مطالب خلاف واقع است) كه توسط شما ادعا شده است، به نظر من تنها زماني توجيه دارد كه بعد مادي انسان رو ملاك بگيريم، در صورتي كه اين روح انسان يا "من" انسانه كه خواب ميبينه؛ و به نظرم نظريه اي سطحي است اگر مغز را انجام دهنده 100% خواب بدانيم، در صورتي كه همانطور كه ميدانيم مغز بعد از مرگ مي پوسد، ولي اين روح و هستي انسان است كه جاويدان است و باقي!
:gol:
 
آخرین ویرایش:

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
خواب دیدن:



مطالعاتی که درباره خوابهای کودکان نابینا انجام گرفته اند،اندکند. دوچه در سال 1928 دریافت که کودکان نابینا اغلب میگفتند،«من یک شیء را دیدم» که منظورشان واقعاٌ شنیدن یا احساس کردن » بود، یا فقط حضور آن را میدانستند. بنابراین وی تنها بر اساس خوابهای خودش نتیجه گرفت و دریافت که تصور خوابها « کاملاٌ شنوایی، حرکتی، ایستایی (یا بی حرکتی)، تماسی و یا لمسی است». حس شنوایی معمولاٌ مهمترین نقش را ایفا میکند، در حالیکه سه بخش به نظر نمیرسند که دارای یک اهمیتند. «تصور حس چشایی و بویایی در خوابهای وی نقشی نداشتند. وی غالباٌ مکالمات طولانی در خواب داشته و عملاٌ صداهایی را شنیده که چیزهایی را به او گفته اند و انعکاس این صداها معمولی بوده است». کاستا در سال 1937 در ایتالیا مطالعه هایی را انجام داده است که در آن 80 مورد خواب مربوط به 15 کودک نابینای کامل را تجزیه و تحلیل نموده است. این مطالعه نیز نشان داد که خوابهای کودک کاملاٌ نابینا بیشتر جنبه تماسی و شنوایی دارند. در فرانسه به وسیله بالی در سال 1933 نیز تحقیقی انجام گرفت. وی با مشاهدات فوق موافق بود و نیز اصرار بر آن داشت که خوابهای آنهایی که نابینا متولد میشوند هم دارای تنوع و استغناست. در افرادی که بعدها در طول زندگی نابینا میشوند، تصور بینایی به نسبت سنشان و طول دوران نابیناییشان بدتر میگردد. اسکامن در سال 1959 در آلمان تفسیرهای شگفت انگیزی درباره ی خوابهای آنهایی که نابینا متولد شده اند و آنهایی که در سالهای اول زندگی( 2-14 سال اول) ودیرتر از آن نابینا شده اند، کرده است. وی اصولاٌ با نویسندگان دیگر موافقت دارد،وی مرور کاملی نیز درباره نابینایان در افسانه ها و هنرهای گوناگون کرده است که ارزش مخصوصی دارند.
بلانک در سال 1958 تایید کرده است که کودکانی که نابینا متولد شده اند و آنهایی که بیش از 5 سالگی نابینا شده اند خواب های بینایی ندارند. وی نیز با دیگران هم عقیده بوده است که شنوایی در درجه اول اهمیت قرار دارد و درک تماسی و جنبشی ( حرکتی ) بعد از آن است. وی نیز دریافت که بعضی از افراد نابینا در خواب های خود از درک چشایی، بویایی و میزان حرارت هوا صحبت کرده اند.








 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
آیا نابینایان هم خواب میبینند؟

زندگی را مرگ یك سره پایان میدهد و هر روز را خواب بدست مرگ میسپارد
جرارد مانلی هاپكینز


خواب چیست؟ خواب فرایند اسرارآمیزی است. هنوز به بسیاری از حقایق درباره خواب آگاهی نداریم هر چند امروزه توانسته اند با كمك و استفاده از تكنولوژیهای درخور مانند نوار گرفتن از فعالیتهای مغز، به بعضی از ابهامات در هنگام خواب پی ببرند (منظور از نوار ، الكتروانسفالوگرام است كه مراحل خواب یا بیداری و زمانی را كه در هر مرحله از خواب سپری شده است نشان میدهد) اما قبل از ورود به بحث اصلی باید در این فكر بود كه آیا اصلا خوابیدن لازم است؟ چرا شبها میخوابیم؟ یكی از علل نیاز به خواب این است كه مغز بتواند مواد شیمیایی مصرف شده در بیداری را مجددا برای استفاده روز بعد ترمیم كند ولی این تنها یكی از دلایل احتیاج به خواب است و سرشت آن فقط در حد محدودی شناخته شده است.



مراكزی در مغز وجود دارند كه فعالیت و سطح هوشیاری آن را تنظیم میكنند. این مراكز آهنگ 24ساعته خواب و بیداری را كه در موجودات زنده میشناسیم تعیین میكنند. این ریتم بیست و چهار ساعته بسیار قوی است هر چند كه میتواند تحت الشعاع تأثیرات دیگر قرار گیرد. تأثیر نور و وضع جسمی هم میتواند برنامه طبیعی خواب را تغییر دهد.
سرشت خواب - در خواب مراكزی كه با تعقل سر و كار دارند غیر فعالند و انجام كارهای بدن نیز كند میشود. این با بیهوشی كاملا فرق دارد. در بیهوشی مغز به تحریكات خارجی جواب نمیدهد ولی در خواب فعالیت آن در بعضی جهات ادامه مییابد. وقتی شما خوابیده باشید از گذشت زمان آگاهی دارید، صداهای مختلف را از دنیای خارج تشخیص میدهید و در مقابل ناراحتیهای جسمی مثل گرسنگی، و یا ذهنی مثل نگرانی واكنش نشان میدهید. به هر حال در خلال خواب و بلافاصله بعد از بیدار شدن، مغز هوشیاری كمتری نسبت به مواقع دیگر دارد. حافظه، تصمیم گیری و توانایی آموختن، همه تحت تأثیر آن قرار دارند. اینكه چرا شبها راحتتر میخوابیم بیشتر به خاطر شرایط محیطی است زیرا در شب اكثر فعالیتها در حال سكون و آرامش همه جا را فرا گرفته است و همچنین درآفرینش الهی گویی ساعت خواب و استراحت بدن برای خود ترمیمی self repair در شب تنظیم گردیده است. (در ارتباط با آرامش و استراحت در شب ضمن تفحص در قرآن كریم با آیات متنوعی مواجه خواهید شد مانند آیه 47 از سوره فرقان كه میفرماید: و او خدائی است كه ظلمت شب را برای شما لباس گردانید (تا همه در سپاه جامه شب مستور شوید) و خواب را مایه آرامش وثبات شما قرار داد و روز روشن را برای جنبش و كار مقرر داشت).
بنابراین با دقت در سطور بالا ملاحظه میكنید كه خواب و خوابیدن یك فرایند طبیعی و نیاز فیزیولوژی-روانی است. از اینرو چه بخواهیم و چه نخواهیم باید برای ادامه فعالیت در روز بعد امر استراحت و خوابیدن را واجب و ضروری بدانیم منظور این است كه حواس به تنهایی نمیتوانند تصمیم گیرنده باشند كه بخوابیم و یا نخوابیم. مثلا بر خلاف گفته ها حس بینایی نقشی در بخواب رفتن ندارد یعنی اگر شما به اصطلاح خوابتان نیاید و نیازی جدی به خواب نداشته باشید، هر چند پلكهایتان را روی هم بگذارید، ذهن پرسه خودش را میزند و اگر هم دیر خوابتان ببرد پس از بیداری خواهید گفت كه دیشب به زور خوابیدم. و یا وقتی میگوییم حس شنوایی در حالت خواب هم صداهای اطراف را میشنود، مقصود حس شنوایی سالم است. پس ملاحظه میكنید كه خواب و خوابیدن شرایط خاص خود را دارد. آنچه كه گه گاه این فرایند (خواب) به دنبال خودش فراهم میاورد خواب دیدن و رویا دیدن است. اما واقعا خواب را میشود دید؟ و یا رویا را فقط مشاهده میكنند؟ برای فهم و هضم مطلب مذكور باید قدری در بكار بردن كلمات دقت بیشتری داشته باشیم. مثلا وقتی حافظ میفرماید : ای دل غم دیده حالت به شود، آیا واقعا دل غم را دیده است؟ و یا وقتی میگوییم :دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد، شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد. منظور از خواب شیرین چیست؟ آیا خواب دارای حس چشایی است و یا فرهاد به خواب شیرین خانم رفته است؟پس متوجه میشویم كه حضرت حافظ برای رساندن مطلبشان از زبان استعاره استفاده كرده و یا در بیت بعدی صنعت ایهام بكار گرفته شده است. به دنبال دقت در به كار بردن كلمات بیش از پیش متوجه خواهیم شد كه خواب نتیجه فعالیت در طول بیداری است و اینكه ما در مدت بیداری با صحنه ها چگونه مواجه میشویم برای مرور مطلب در هنگام خواب اصلا مهم نیست كه با كدام یك از حواس به بررسی لحظات خواب بپردازیم، كافیست توجه داشته باشیم فردی كه مشغول بیان حالات مختلفش است از چه كلماتی استفاده میكند و دارای چه شرایطی میباشد و همچنین باید در نظر داشته باشیم كه تكرار لحظات روزانه در خواب انجام كار بخصوصی نیست كه از فعل دیدن بهره مند شویم بلكه تكرار این لحظات و یا مرور خاطرات گذشته در حالت خواب بستگی به نوع كانالهای دریافتی فرد در هنگام بیداری داشته است مثلا یك فرد نابینای مادرزاد اگر پس از بیداری به توصیف جنگلی بپردازد كه در خواب با آن رو برو بوده است، چنانچه خوب متوجه لغات كاربردیش باشیم، هرگز نخواهیم شنید كه از رنگها صحبت كند ولی اگر فرد دیرنابینایی همان صحنه را توصیف كند مطمئنا از لحظات دیده شده به وفور یاد میكند زیرا با وجود نابینایی فعلیش، حافظه بینایی خود را از دست نداده است. و یا وقتی فردی میگوید دیشب حضرت امام رضا (ع) را در خواب دیدم و ... آیا واقعا یك شخص عادی میتواند خواب معصومین را ببیند؟ و یا واضحتر بگوییم مگر قبلا امام (ع) را با چشم سر دیده است؟ نتیجه اینكه خواب و توصیف صحنه ها و تكرار لحظات بیداری در هنگام انجام یك كار نیست كه بتوانیم از فعلی چون دیدن استفاده كنیم. اگر به هنگام محاوره و یا تعریف حوادث خواب مراقب بكار گرفتن كلمات باشیم به راحتی درخواهیم یافت كه خواب فقط دیدنی نیست. به عنوان مثال كافی است شما در نظر داشته باشید كه در حال رانندگی اتومبیل نمایشنامه ای را از رادیوی ماشین میشنوید. در طول نمایشنامه متوجه میشوید كه فردی از كوه سقوط كرده است. همان شب و یا شبهای بعد در خواب مشاهده میكنید كه شخصی از بالای كوه به ته دره پرتاب شده است. چنانچه توجه داشته باشید نمایشنامه را از رادیو شنیده و هرگز دیدنی در كار نبوده است بلكه چون ما معمولا از حس بینایی استفاده میكنیم، همراه با تخیلات فردی چنین صحنه هایی در طول خواب شكل میگیرند.


ابوالفضل گیلانی
كارشناس امور روانی سازمان بهزیستی
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
m4material


باید به شما خسته نباشید گفت برای این همه کپی پیست
واقعا خسته نباشید!

سلام دوست عزيز
در مورد پستهاي 12،13،14 كاملا copy/paste هستن، هيچ ابايي هم از گفتنش ندارم، منبع پست 14 رو گفتم، منابع پستهاي 12 و 13 رو هم به دليل وبلاگي بودن مطالب قرار ندادم، ولي اگه تمايل داريد ميذارم!
همانطور هم كه در ابتداي پست 12 گفتم، در مورد خواب نابينايان اطلاعاتي ندارم ولي اين مطالب كه رو خوندم ، با نظر بعضي دوستان متناقص بود و به همين خاطر قرار دادم تا دوستان هم اگه نظري دارن قرار بدن، چون نظردهي صرف در مورد موضوعي مثل خوب نابينايان به نظر جالب نمياد، انتهاي پست هم نتيجه گيريمو قرار دادم،‌ حالا اگه شما مخالف اينچيزي هستيد كه من قرار دادم(حالا قسمت copy/paste يا نظر خودم) خوشحال ميشيم نظرتونو بشنويم تا حداقل اطلاعات بنده افزايش پيدا كنه
اما در مورد پست 11:
قسمتي آيات قرآنه و قسمتي تفسير آيات،‌كه بنده در هر دو زمينه مجبورم copy/paste كنم. در ضمن به نظرتون ايرادي داره موضوعاتي كه مطمئنا كسي سر رشته اي از اون نداره رو كپي كنه و منبعشو هم بيان كنه تا ديگران هم در مورد اون نظر بدن؟
بنده با مطالبي كه در پست 11 گذاشتم موافق، حال اگر مخالفتي با اين مطالب داريد بگيد تا گفتگو كنيم.
اما به طور خلاصه، نظر بنده در مورد خواب:

خواب مرگي است موقت و نعمتي است از جانب خداوند براي آرامش و سكينه روح و تن كه بر اساس قانون طبيعت معمولا در شب حادث ميشود و از نشانه هاي خداوند است براي تعقل در امر روز رستاخيز و قدرت خداوند در بازستاندن هستي انسان
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
خواب چیست؟ استراحت اجباری

چرا خواب مردان با زنان فرق میکند؟ چون دنیای زنان با مردان فرق میکند!
آیا واقعا خواب مرگ موقت است؟ متاسفانه بله :cool:
شما هم زیاد خواب می بینید؟ اره چطور مگه؟!
براست حقیقت خواب چیست ؟؟؟ و به کدامین گناه دچار مرگ موقت ( ناگهانی) میشویم؟


- 0 -
استراحت ذهن و بدن و بکارگیری ناخوداگاه ذهن برای پیشگویی اینده همراه با توهم ها و تخیل ها

ميخواستم با اجازتون در مورد پاسخهايي كه داديد يه نظري بدم
البته اين به اين معني نيست كه من اطلاعاتم زياده ، در اونصورت به قول دوستمون ديگه copy/paste نميكردم،:redface: ولي موضوعي كه هست ذكر چند نكته است
به نظر بنده، با توجه به خود آيات قرآن، ذهن معني نداره، و اصلا هيچ تعريفي براي ذهن به عنوان هستي انسان نميشه تصور كرد و تنها ترجمان لغوي mind ‌در فرهنگ ماست. در صورتي كه اونچه كه براي ما به عنوان هستي شناخته ميشه روح آدمه و به قول قران، قلب!
اگر ذهن رو مرتبط بديم به مغز و بگيم خواب فقط مربوط ميشه به استراحت مغزمون و تنها بازآفريني اطلاعات و مطالب ذهنمون، به نظرم بي انصافيه
اينجا يه سوال مطرح ميشه كه آيا بعد از مرگ هم مغز انسانه كه به حيات ادامه ميده و در عوالم برزخ و آخرت سير ميكند؟
به نظر بنده خواب نه براي استراحت ذهن،‌بلكه براي آرامش روح و بدن انسانه و تنها قسمتي از روياهاست كه مرتبط با بكارگيري قسمتي از خاطرات و تجربيات روزانه ماست و يا قسمتي مرتبط با واقعيات كه بعضا مبري از تخيل هست و صرفا براي پيشگويي نيست
از طرفي به نظر من، مرگ موقتي گناه نيست، بيشتر يه تلنگره براي تعقل در امر آفرينش و اينكه بيشتر فكر كنيم و ايمان بياريم كه بعد از اين دنيا و بعد از مرگ ما همچنان باقي هستيم و به عدم و نيستي نمي پيونديم و اين خودش به نظرم نعمتيه براي شكرگذاري بيشتر و توجه بيشتر نسبت به خداوند
در مورد تفاوت خواب مرد و زن هيچ اطلاعاتي ندارم و خوشحال ميشم اگه كسي نظري داره حتما بگه
اما در مورد اين سوال كه،شما هم زیاد خواب می بینید؟
زياد كه خواب نميبينم ولي هميشه دوست دارم خوابي ببينم كه منو پند بده و همراه روياي صادقه باشه
ممنون بابت تاپيكتون
و ممنون بابت نظرات خوب دوستان
:gol:
 

.:khodjoosh:.

عضو جدید
سلام دوست عزيز
در مورد پستهاي 12،13،14 كاملا copy/paste هستن، هيچ ابايي هم از گفتنش ندارم، منبع پست 14 رو گفتم، منابع پستهاي 12 و 13 رو هم به دليل وبلاگي بودن مطالب قرار ندادم، ولي اگه تمايل داريد ميذارم!
همانطور هم كه در ابتداي پست 12 گفتم، در مورد خواب نابينايان اطلاعاتي ندارم ولي اين مطالب كه رو خوندم ، با نظر بعضي دوستان متناقص بود و به همين خاطر قرار دادم تا دوستان هم اگه نظري دارن قرار بدن، چون نظردهي صرف در مورد موضوعي مثل خوب نابينايان به نظر جالب نمياد، انتهاي پست هم نتيجه گيريمو قرار دادم،‌ حالا اگه شما مخالف اينچيزي هستيد كه من قرار دادم(حالا قسمت copy/paste يا نظر خودم) خوشحال ميشيم نظرتونو بشنويم تا حداقل اطلاعات بنده افزايش پيدا كنه
اما در مورد پست 11:
قسمتي آيات قرآنه و قسمتي تفسير آيات،‌كه بنده در هر دو زمينه مجبورم copy/paste كنم. در ضمن به نظرتون ايرادي داره موضوعاتي كه مطمئنا كسي سر رشته اي از اون نداره رو كپي كنه و منبعشو هم بيان كنه تا ديگران هم در مورد اون نظر بدن؟
بنده با مطالبي كه در پست 11 گذاشتم موافق، حال اگر مخالفتي با اين مطالب داريد بگيد تا گفتگو كنيم.
اما به طور خلاصه، نظر بنده در مورد خواب:

خواب مرگي است موقت و نعمتي است از جانب خداوند براي آرامش و سكينه روح و تن كه بر اساس قانون طبيعت معمولا در شب حادث ميشود و از نشانه هاي خداوند است براي تعقل در امر روز رستاخيز و قدرت خداوند در بازستاندن هستي انسان

کاری به ذکر منابع کپی شده ندارم
هر کسی میتونه جستجو کنه
این مهمه که نظرت رو تا جایی که میتونی از خودت بگی و اگه متنی میخونی میتونی چکیدش رو همراه با تحلیل خودت بنویسی
اگه سر رشته نداری نظر نده
به نظر شما اشکالی داره اگه کسی چیزی رو ندونه و نظر هم نده؟

به نظر من این بهتر از کپی کردنه! کاری که هر جنبنده ای بلده
فکر کنم شما دوست دارید فعال جلوه کنید

نظرم رو دادم تو یک خط ( در مورد خواب )
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
کاری به ذکر منابع کپی شده ندارم
هر کسی میتونه جستجو کنه
این مهمه که نظرت رو تا جایی که میتونی از خودت بگی و اگه متنی میخونی میتونی چکیدش رو همراه با تحلیل خودت بنویسی
اگه سر رشته نداری نظر نده
به نظر شما اشکالی داره اگه کسی چیزی رو ندونه و نظر هم نده؟

به نظر من این بهتر از کپی کردنه! کاری که هر جنبنده ای بلده
فکر کنم شما دوست دارید فعال جلوه کنید

نظرم رو دادم تو یک خط ( در مورد خواب )

در اين شكي نيست كه هركسي ميتونه جستجو كنه، ولي به نظرتون ايرادي داره كه از جاهاي مختلف مطالب قرار داده بشه تا يه جمع بندي توي همين تاپيك انجام بشه؟
به نظرم استفاده از خرد جمعي(حتي مطالب copy/paste شده) براي رسيدن به نتيجه مطلوب خيلي ميتونه مفيد واقه بشه
بنده هم نظرمو در پستهاي 16 و 17 گذاشتم ، پشتوانه فكريمم پستهاي 11 و 12 و 13 و 14 هستش، به نظرم اتكاي صرف به عقل خودمون از copy/paste كردن بيشتر نهي شده، سوال اينجاست كه نظر شما بر چه پايه هايي استواره؟
استفاده از اصول تحقيق براي بيان خود منبع به عنوان مرجع تصميم گيري، زماني كه فضاي كافي براي ذكر مطالب وجود داره، هيچ محدوديتي رو به همراه نداره؛ از شما هم خواهش ميكنم بيشتر به خود موضوع خواب بپردازيم نه امور حاشيه اي
سوال ديگه اينجاست كه همگي در هر موضوعي مادرزاد سررشته دارن؟خب با تحقيق و استفاده از نظرات ديگران و استفاده از عقلمون به نتيجه مي رسيم،‌حالا قرار دادن نظرات ديگران ايرادي پيدا ميكنه؟
حرفتون متينه، ميشه ندونست و نظر هم نداد، ولي ممانعتي ايجاد نميشه كه تحقيق نكنه و نظر نده! به نظر بنده در جهل موندن مذموم تره!
خيلي ممنونم كه بنده رو با هر جنبنده اي مقايسه كرديد!!!ولي بدونيد، من هيچ تمايلي براي فعال جلوه نشون دادن خودم ندارم، اگرم پستي ميذارم براي خاطر بالا بردن اطلاعات خودم و استفاده از نظرات ديگران و سود رساندن به ديگرانه!
خوشحال شدم از هم صحبتي باشما، اگر نظري غير از موضوع خواب داريد، ممنون ميشم به صورت پيغام نظرتونو بشنوم تا بيشتر از اين اينجا اسپم گذاشته نشه
از همگي هم عذر ميخوام اگه اينجا اسپم گذاشتم، تنها چون ميخواستم جواب دوستمون رو داده باشم اينكارو كردم
موفق و پيروز باشيد:gol:
 

.:khodjoosh:.

عضو جدید
در اين شكي نيست كه هركسي ميتونه جستجو كنه، ولي به نظرتون ايرادي داره كه از جاهاي مختلف مطالب قرار داده بشه تا يه جمع بندي توي همين تاپيك انجام بشه؟
به نظرم استفاده از خرد جمعي(حتي مطالب copy/paste شده) براي رسيدن به نتيجه مطلوب خيلي ميتونه مفيد واقه بشه
بنده هم نظرمو در پستهاي 16 و 17 گذاشتم ، پشتوانه فكريمم پستهاي 11 و 12 و 13 و 14 هستش، به نظرم اتكاي صرف به عقل خودمون از copy/paste كردن بيشتر نهي شده، سوال اينجاست كه نظر شما بر چه پايه هايي استواره؟
استفاده از اصول تحقيق براي بيان خود منبع به عنوان مرجع تصميم گيري، زماني كه فضاي كافي براي ذكر مطالب وجود داره، هيچ محدوديتي رو به همراه نداره؛ از شما هم خواهش ميكنم بيشتر به خود موضوع خواب بپردازيم نه امور حاشيه اي
سوال ديگه اينجاست كه همگي در هر موضوعي مادرزاد سررشته دارن؟خب با تحقيق و استفاده از نظرات ديگران و استفاده از عقلمون به نتيجه مي رسيم،‌حالا قرار دادن نظرات ديگران ايرادي پيدا ميكنه؟
حرفتون متينه، ميشه ندونست و نظر هم نداد، ولي ممانعتي ايجاد نميشه كه تحقيق نكنه و نظر نده! به نظر بنده در جهل موندن مذموم تره!
خيلي ممنونم كه بنده رو با هر جنبنده اي مقايسه كرديد!!!ولي بدونيد، من هيچ تمايلي براي فعال جلوه نشون دادن خودم ندارم، اگرم پستي ميذارم براي خاطر بالا بردن اطلاعات خودم و استفاده از نظرات ديگران و سود رساندن به ديگرانه!
خوشحال شدم از هم صحبتي باشما، اگر نظري غير از موضوع خواب داريد، ممنون ميشم به صورت پيغام نظرتونو بشنوم تا بيشتر از اين اينجا اسپم گذاشته نشه
از همگي هم عذر ميخوام اگه اينجا اسپم گذاشتم، تنها چون ميخواستم جواب دوستمون رو داده باشم اينكارو كردم
موفق و پيروز باشيد:gol:



شما داستان میگید 1000 تا سوال میکنید بعد میگید اسپم!
بازم میگم بهتر بود بجای کپی - چکیده - همراه با تحلیل عقلی - خودتون رو می گفتید
امور حاشیه ای بوسیله داستان سرایی شما بوجود میاد
- مذموم -
 

pakzad_saeed

عضو جدید
دوستان عزیز هدف از این انجمن بیشتر جمع بندی نظرات و لینک شدن اطلاعاتمون
من نظر m4 material رو بیشترش رو قبول دارم ولی یک سری از اون رو واسم ابهامه
در واقع پایبندی رو تئوری های الهی و گذشتگان رو نمیشه واقعا بهش تکیه کرد
نه این که به علم خدا شک داشته باشم بیشتر منظورم اینه که در طول تاریخ مطمئنا شک نکنید روایات و احادیث جعلی زیادی ساخته شده که گمراهی و خرافه رو افزایش میده
پس ما به وسیله علم مدرن باید به صحت سقم اونا برسیم
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
دوستان عزیز هدف از این انجمن بیشتر جمع بندی نظرات و لینک شدن اطلاعاتمون
من نظر m4 material رو بیشترش رو قبول دارم ولی یک سری از اون رو واسم ابهامه
در واقع پایبندی رو تئوری های الهی و گذشتگان رو نمیشه واقعا بهش تکیه کرد
نه این که به علم خدا شک داشته باشم بیشتر منظورم اینه که در طول تاریخ مطمئنا شک نکنید روایات و احادیث جعلی زیادی ساخته شده که گمراهی و خرافه رو افزایش میده
پس ما به وسیله علم مدرن باید به صحت سقم اونا برسیم

سلام دوست عزيز
ممنون بابت نظرتون، ولي من كه الان ديدم، فقط اگه اشتباه نكرده باشم، 2 تا حديث در پست 11 اومده و بقيه مطالب مربوط به قرآنه،‌ديگه قرآن كه جعلي و خرافه نيست كه! در ضمن با نظرتون مخالفم، چون همون احاديث رو هم از عالم و مرجع ديني نقل كردم، كسي كه حافظ و مفسر اين احاديثه! اگه اين احاديث جعلي بودند، مطمئنا خود اين بزرگواران نقل نميكردن.
در ضمن، پاي علم تجربي هميشه در مقابل علم ديني حقيقي ميلنگه، علم ديني حقيقي هم غيره قرآنه؟علم تجربي خيلي چيزا رو نميتونه توضيح بده، از جمله روح
تئوريهاي الهي، يا به عبارت ديگه، سنتهاي خداوند، پايدارترين سنتها و قوانينه
اگرم در مورد مطالب گفته شده شكي داريد، خب ميتونيد به مقايسه بپردازيم و اگر مشكلي دارن مطرح بشه تا اينكه در يك خط به رد اين قوانين پرداخته بشه، بدون سندي!
بازم ممنون بابت پستتون
موفق و مويد باشيد
 

pakzad_saeed

عضو جدید
سلام مرسی دوست عزیز خوشحالم از اینکه کاملا منطقی بیان کردید
منم در واقع نظر شما رو قبول دارم مطئنا ولی نمیشه کاملا بحث اینجا تموم کرد
بنا به روایتی در که چند وقت پیش تو تلویزیون گفته شد
فردی که داشت مجازات می شد اسمش رو یادم نیست گفت ای مردم بدانید من صدها حدیث ساختگی برای شما نقل کردم
و قرآن هم مطمئنا تحریف نشده ولی ترجمه قرآن یک تغییراتی کرده خیلی جزییات کوچک با معنی اصلی تفاوت داشت
و در انتها من دوست نداشتم دینم رو به ارث ببرم و علاقه مندم که به تحقیق در مورد اون بپردازم و در این راه
اگه دوست داشتین یک لینکی رو در مورد یک موضوعی بهتون بدم که حتما یک تحلیل و بررسی بکنین من خودم هم تعجب کردم وقتی خوندمش
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام مرسی دوست عزیز خوشحالم از اینکه کاملا منطقی بیان کردید
منم در واقع نظر شما رو قبول دارم مطئنا ولی نمیشه کاملا بحث اینجا تموم کرد
بنا به روایتی در که چند وقت پیش تو تلویزیون گفته شد
فردی که داشت مجازات می شد اسمش رو یادم نیست گفت ای مردم بدانید من صدها حدیث ساختگی برای شما نقل کردم
و قرآن هم مطمئنا تحریف نشده ولی ترجمه قرآن یک تغییراتی کرده خیلی جزییات کوچک با معنی اصلی تفاوت داشت
و در انتها من دوست نداشتم دینم رو به ارث ببرم و علاقه مندم که به تحقیق در مورد اون بپردازم و در این راه
اگه دوست داشتین یک لینکی رو در مورد یک موضوعی بهتون بدم که حتما یک تحلیل و بررسی بکنین من خودم هم تعجب کردم وقتی خوندمش

ممنون بابت پستتون،‌ولي دوست عزيز،‌ همه احاديث كه جعلي نيستن، در تحقيق هم كه بسته نيست
ما علم حديث داريم و يكي از اساتيد اين علم هم مراجع ما هستن، از جمله آيت الله مكارم كه بنده بيشتر پستم ،‌نقل قول از تفسير نمونه ايشونه
دوست عزيز، ترجمه عربي كه ديگه ميشه انجام دادا، اگه به ترجمه هاي موجود اطمينان نداريد هم ميشه بالاخره يا يه ترجمه پيدا كرد يا خودتون ترجمه كنيد
دوست عزيز،‌ براي هر حرفه و علمي، يه پشتيباني وجود داره، استاد و پشتيبان دين و احاديث ما هم مراجع ما هستند؛ حال اگه به اين افراد شك داريد خوب خودتون تحقيق كنيد
در ضمن، احساس ميكنم اينجوري بحث به قهقرا داره ميره، اگه جايي از پستهاي بنده مشكلي داريد، خب بفرماييد، به نظرم شما بيشتر داريد در احاديث مطرح شده شك ايجاد ميكنيد، كما اينكه بيشتر پستها هم با ادله قرآني اومده
ديگه بزرگتر از مفسران قرآني همچون آيت الله مكارم و حاج آقا قرائتي كه بنده به نقل از اين بزرگواران پست گذاشتم؟!
به نظرم بهتره اين موضوع حل بشه و بعد هرچي لينك خواستيد بذاريد
يكي از علما (كه متاسفانه اسمشون خاطرم نيست،‌ولي از بزرگان علم حديث بودند و چند وقت پيش به رحمت خدا رفتند) به نقل از دوستانشون نقل شده بود كه نزديك 4000 حديث (بيشتر يا كمتر) رو رد كردند؛ پس ببينيد دوست عزيز، علماء حديث هم دست رو دست نذاشتند، اگه كسي از اون طرف شيطوني ميكنه،‌از اين طرفم هستند بزرگاني كه حافظ باشن، در ضمن كتب حديث موثق ما هم كم نيستند، از جمله اصول كافي
اگر با همه اين حرفها هم باز دچار شك هستيد،‌ممنون ميشم در مورد خود خواب صحبت كنيد تا از اطلاعات شما هم استفاده كنيم
باتشكر
ياحق
 

pakzad_saeed

عضو جدید
سلام دوست گرامی مرسی از نظرتون البته تاپیک ما در مورد خواب و مباحث پیرامون اون بود
من گفتم کورها خواب نمی بینن یا خوابی که می بینند عناصریست که ساخته و پرداخته ذهن خودشون در واقع به طور مثال چشماتون رو ببندید و به یک جای ناشناخته برین که کاملا متفاوت از دنیای شناخته شده باشه در واقع با حس لامسه و شنوایی شما اون جارو تصویر سازی میکنین خوابی هم که می بینین حول هوش همون تصویری که واسه خودتون می سازین یک کور به هیچ وجه خواب یک دایناسور رو نمی تونه ببینه چون هیچ لمسی نداشته اونو هیچ وقت نمی تونه خواب ببینه تو کره ماه و داره زمینو می بینه
بیشتر مواقع این خواب ها به این نسبت داده میشه که روح طی الارض
در مورد روح بدن و جسم مثالی نظریه های زیادی شنیدیم که بعضی ها متفاوت
من حرفم اینه که ما باید به جایی برسیم که انتقاد پذیر باشیم
مگه انجیل گفته ی خدا نبود چرا وقتی گالیله گفت زمین گرد توسط کشیش ها به حکم مرگ و ارتداد و محاربه با خدا محکوم شد چون به گفته انجیل زمین صاف بود
چرا وقتی چارلز داروین روی نظریه تکامل کار می کرد تا قبل از مرگش هراس داشت از این که نظرشو بیان کنه
همیشه در طول تاریخ کشفیات علمی در ابتدا کفر شناخته میشد بعد از اون مورد تمسخر قرار می گرفت بعد از اون جزیی از زندگی روزمره میشد
حتما بهارالانوار رو مطالعه کردین و بعضی از روایات اون که در مورد تاریخ پیدایش بشریت رو خوندین و ببینید بعضی از اونا چقدر با علم باستانشناسی تضاد داره
پس ما باید دینمون رو از گزند ها و تحریفات در امان بداریم نباید فقط کتب خاصی رو بخونیم
من نظرم اینه
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام دوست گرامی مرسی از نظرتون البته تاپیک ما در مورد خواب و مباحث پیرامون اون بود
من گفتم کورها خواب نمی بینن یا خوابی که می بینند عناصریست که ساخته و پرداخته ذهن خودشون در واقع به طور مثال چشماتون رو ببندید و به یک جای ناشناخته برین که کاملا متفاوت از دنیای شناخته شده باشه در واقع با حس لامسه و شنوایی شما اون جارو تصویر سازی میکنین خوابی هم که می بینین حول هوش همون تصویری که واسه خودتون می سازین یک کور به هیچ وجه خواب یک دایناسور رو نمی تونه ببینه چون هیچ لمسی نداشته اونو هیچ وقت نمی تونه خواب ببینه تو کره ماه و داره زمینو می بینه
بیشتر مواقع این خواب ها به این نسبت داده میشه که روح طی الارض
در مورد روح بدن و جسم مثالی نظریه های زیادی شنیدیم که بعضی ها متفاوت
من حرفم اینه که ما باید به جایی برسیم که انتقاد پذیر باشیم
مگه انجیل گفته ی خدا نبود چرا وقتی گالیله گفت زمین گرد توسط کشیش ها به حکم مرگ و ارتداد و محاربه با خدا محکوم شد چون به گفته انجیل زمین صاف بود
چرا وقتی چارلز داروین روی نظریه تکامل کار می کرد تا قبل از مرگش هراس داشت از این که نظرشو بیان کنه
همیشه در طول تاریخ کشفیات علمی در ابتدا کفر شناخته میشد بعد از اون مورد تمسخر قرار می گرفت بعد از اون جزیی از زندگی روزمره میشد
حتما بهارالانوار رو مطالعه کردین و بعضی از روایات اون که در مورد تاریخ پیدایش بشریت رو خوندین و ببینید بعضی از اونا چقدر با علم باستانشناسی تضاد داره
پس ما باید دینمون رو از گزند ها و تحریفات در امان بداریم نباید فقط کتب خاصی رو بخونیم
من نظرم اینه

سلام دوست عزيز
ممنون از اينكه دوباره به بحث خودمون پرداختيم
اما در اين پست شما با دو تا موضوع كه بايد جداگانه بررسي بشه اشاره كرديد
اولي در مورد خواب نابينايان هست؛ به نظر بنده هيچ ايرادي نداره كه يه نابيناي مادرزاد ، نتونه خوابهايي كه ما ميبينيم رو ببينه!مسلما ما در دنياي مادي زندگي ميكنيم و از لحاظ زمان و مكان محدود هستيم، ولي در حالت خواب(كه در همانطور كه قبلا اشاره كردم،‌طبق نص قرآن،‌ خواب برادر مرگ است و اين خود نشان ميدهد كه از بعد مكاني و زماني خارج ميشه و ما در حالت روحاني قرار ميگيريم )با توجه به اينكه هنوز با بعد مادي خودمون در ارتباط هستيم ،‌پس هنوز در قسمتهايي از خوابمون با مسايل مادي درگير هستيم، ولي بخش ديگري از خواب ما كه با روياي صادقه بيان ميشه،‌ديگه از اون بعد هم به نظر من به اراده خدا خارج ميشه، ديگه اونجا خارج از محدوده حس ميشه! مثلا خواب ديدن مادر و پدر در مكاني مثل بهشت،‌يا خواب ديدن امامان و غيره كه ما اصلا آنها را نديديم! آيا شما ميتونيد ادعا كنيد كه همه چيزهايي كه خواب ميبينيد رو قبلا ديديد؟اصلا اطلاعي در مورد اون موضوع داشتيد؟حتي اگه شما پيش زمينه ديدن هم داشته باشيد، باز هم جاهايي رو بعضا تو خواب ميبينيد كه هيچ پيش فرضي نداريد. شما از كجا ميدونيد كه افراد نابينا مطلقا از اين خوابها هم نميبينند؟
از طرفي به نظر بنده خواب نديدن شفاف افراد نابينا همانطوري كه ما خواب ميبينيم، تعارضي با نظريه الهي خواب نداره، چون بعد از مرگ هم كه اشاره به برادر خواب شده، بعد مادي در اين دنيا ميمنونه و بعد روحاني در دنياي بعد از اين قرار ميگيره و بنا به روايات و نظريه هاي ديگه، اونجا بدن ديگه نقصي نداره،‌حتي اگر مصاحبه هاي افراد رو كه براي مدتي مرده بودند(حتي كساني كه ايماني به اسلام يا اصلا دين نداشتند)اذعان كرده اند كه درد از آنها برداشته شده بود و اگر نقصي در بدنشان وجود داشت، ديگه اون نقص بعد از جدا شدن روح از بدن وجود نداشت.

موضوع ديگه در مورد تاريخچه نظريات علمي و تعارض اون با دينه
دوست عزيز،‌مگه انجيلي كه در اون زمان كشيش ها با اون گاليله رو محكوم كردند، انجيلي بود كه به حضرت مسيح(ع) نازل شده بود؟!!اگه همون انجيله،‌پس چرا همون خدايي كه انجيل رو نازل كرده، همون خدا، در قرآن به مواردي اشاره كرده كه چند قرن بعد گاليله تو نظرياتش عنوان كرده؟نعوذبالله خداوند علمش كامل شده؟خير،‌اون انجيل،‌همون انجيل تحريف شده توسط همون كشيش هاي قضاوت كننده در مورد نظريه گاليله بوده. اين دين نبوده كه با نظريه گاليله مخالفت كرده، اين ذهن پريشان و تحريف كنندگان انجيل بودند كه مخالف نظريه گاليله بودن كه اون رو تضاد با جايگاه و نظريات خرافي خودشان ميدونستند!از طرفي اگه اون انجيل اصل بوده،‌پس چرا الان هم تعدد انجيلها بيش از يكي هست؟مثل اين ميشه كه نعوذبالله براي قرآن چند جلد متصور بشيم!!!دوست عزيز،‌در خود قرآن اشاره مستقيم شده كه قرآن توسط خود خداوند از هر گزندي محفوظ ميمونه، پس قرآن تحريف نشده!
موضوع ديگه تقابل نظريات داروين و نظريات الهي است كه مسلما در اين پست نمي گنجد و خود حديث مفصل مي خواهد؛‌اما فقط به اين نكته اشاره ميكنم كه همون احاديثي كه شما اشاره كرديد در بحارالانوار آمده مطابق با قرآن بوده كه انسان از نسل آدم است و حضرت آدم (ع) اولين انسان است كه بر زمين قدم نهاده و از گل آفريده شده! اين نظريه پايه نظريه creationism‌هاست كه در تضاد با نظريه داروينيستم هست! حال سوال اينجاست كه چرا شما و خيل عظيمي از دوستان به نظريه اول كه مطابق با نظريه دين ما هم هست نمي پردازيد ولي به نظريه واهي دومي اعتقاد راسخ پيدا ميكنيد؟!!
ميشه دوست عزيز، نظريه اي كه در دين اسلام در ابتدا كفر بوده و بعد مورد تمسخر قرار گرفته و بعد جزيي از زندگي شده رو نام ببريد(البته در دنياي اسلام،‌وگرنه در دنياي غرب كه به وفور مشاهده ميشه و دليلشم ناقص بودن و تحريف شده بودن دينشون بوده)
دوست عزيز، چرا به همين اشاره نميكنيد كه خيل عظيمي از همين نظريات امروزي كه اثبات ميشه 1400 سال قبل توسط پيغمبر و امامان معصوم ما نقل شده و به عنوان درس زندگي مطرح شده بود و الان به آن رسيدند(مانند معجزه آب كه توسط دانشمند ژاپني كشف شد، در صورتي كه 1400 سال قبل، پيغمبر ما فرموند قبل از نوشيدن آب بگوييد "بسم الله" تا گوارا شود،‌يا اينكه پيغمبر فرموده بودند كه قبل از وارد شدن به توالت، پارچه اي بر روي سر بيندازيد، و تازه به اين نتيجه رسيده اند كه اوره موجود در ادرار بر ريزش مو تاثير ميذاره،‌يا مسئله معراج كه گفته شده در هنگام رفتن پيغمبر به معراج، كوزه آبي در حال ريختن بود و هنگام برگشتن پيغمبر از معراج، تازه كوزه به زمين افتاد و انيشتين وقتي اين حديث رو براي اولين بار ميخونند به شدت تعجب ميكنه و ميگه اين دليلي بر نسبي بودن زمان و مطابق با نظريه معروف نسبيت اوست و صدهامورد از اين دست)چرا شما به جاي پيدا كردن اين موضوعات،‌به موضوعاتي اشاره ميكنيد كه پر از شك و ابهام و ترديد است
از طرف ديگه، مگه ما تنها كتاب بحارالانوار رو داريم؟ ( كه اگه تاريخچه اونو خونده باشيد، بنا به متقضيات زمانه و شرايط اون دوران و فشارهايي كه بر علامه حلي وارد شده بود، با تعداد محدودي احاديث قابل رد مخلوط شده و بايد با نظر مفسر حديث خوانده بشه)كتب اصلي شيعه كه هنوز وجود دارند، از جمله كتب 4 گانه شيعه، مثل اصول كافي! چرا به اونها اشاره نميكنيد! از طرفي ديگه، درب علم در اسلام هيچ وقت بسته نبوده و همواره هم به آموختن و كنكاش در علم توصيه كرده و اگر مخالف قرآن نبوده باشه مورد تقدير هم هست( نه مثل نظريه داروينيسم)

در كل، دوست عزيز،‌ نظريات ديني، اول و آخر نظريات روحي هستند و در زمينه هايي كه به مسائل روح يا ماوراءطبيعت اشاره ميشه، تنها دين هست كه جواب ميده،‌و در مسايل دنيوي كه با ماده سروكار دارد هم به ياري دين ميشه اثبات كرد ،‌هر چند قران يك كتاب علمي نيست، بلكه ميشه علم رو از اون استخراج كرد( مانند اشارات علم كشاورزي يا نجوم و ...)

از طرفي دوست عزيز،‌كي گفته انتقادپذير نيستيم؟ما علم را مطلق از آن خدا ميدونيم ،‌پس در مورد چيزي كه براي خود ما نيست، چرا بايد جبهه بگيريم و مصرانه بگيم كه ما درست ميگيم! اما بنده در پستهاي قبلي اشاراتي كردم و نظرات خودم را منطبق با قرآن قرار دادم و چون روح انسان رو خود خداوند خلق كرده اند، پس به نظرم خود خداوند هم بهتر از هر كس ديگري ميتواند به مسايل پيرامون آن بپردازد و نظر بدهند. شما هم اگر مخالف نظريات الهي و به خصوص مطالبي كه در پستهاي قبلي قرار دادم هستيد، با سند و مدرك نظر خودتونو بيان كنيد.

باتشكر از شما
موفق و پيروز باشيد
ياحق
 
آخرین ویرایش:

Life13

عضو جدید
سلام دوست عزيز
در مورد پستهاي 12،13،14 كاملا copy/paste هستن، هيچ ابايي هم از گفتنش ندارم، منبع پست 14 رو گفتم، منابع پستهاي 12 و 13 رو هم به دليل وبلاگي بودن مطالب قرار ندادم، ولي اگه تمايل داريد ميذارم!
همانطور هم كه در ابتداي پست 12 گفتم، در مورد خواب نابينايان اطلاعاتي ندارم ولي اين مطالب كه رو خوندم ، با نظر بعضي دوستان متناقص بود و به همين خاطر قرار دادم تا دوستان هم اگه نظري دارن قرار بدن، چون نظردهي صرف در مورد موضوعي مثل خوب نابينايان به نظر جالب نمياد، انتهاي پست هم نتيجه گيريمو قرار دادم،‌ حالا اگه شما مخالف اينچيزي هستيد كه من قرار دادم(حالا قسمت copy/paste يا نظر خودم) خوشحال ميشيم نظرتونو بشنويم تا حداقل اطلاعات بنده افزايش پيدا كنه
اما در مورد پست 11:
قسمتي آيات قرآنه و قسمتي تفسير آيات،‌كه بنده در هر دو زمينه مجبورم copy/paste كنم. در ضمن به نظرتون ايرادي داره موضوعاتي كه مطمئنا كسي سر رشته اي از اون نداره رو كپي كنه و منبعشو هم بيان كنه تا ديگران هم در مورد اون نظر بدن؟
بنده با مطالبي كه در پست 11 گذاشتم موافق، حال اگر مخالفتي با اين مطالب داريد بگيد تا گفتگو كنيم.
اما به طور خلاصه، نظر بنده در مورد خواب:

خواب مرگي است موقت و نعمتي است از جانب خداوند براي آرامش و سكينه روح و تن كه بر اساس قانون طبيعت معمولا در شب حادث ميشود و از نشانه هاي خداوند است براي تعقل در امر روز رستاخيز و قدرت خداوند در بازستاندن هستي انسان

بسیار سپاس گذارم از پاسخ های کاملتون
 

?Why

عضو جدید
مغز وقتی اطلاعاتِ ورودی نداشته باشه برا خودش اطلاعات رو میسازه ...
مثلاً چون در تاریکی ، بزرگترین ورودی اطلاعات به مغز ، که همون بینایی باشه ، ضعیف میشه ، توهمات وساخته های ذهن هم بالا میره ...
مثلاً چشم سایه ای رو میبینه و مغز زحمتِ تکمیل و تبدیل اون رو به شبح و جن و ... میکشه ...

یه سوال هم تو پرانتز بپرسم :
بالاغیرتاً ، این تن بمیره ، تعارفو با خودتون بزارید کنار و بگید که کدومتون تا حالا "رویای صادقه" داشته ؟
 

Life13

عضو جدید
خواب؟
خواب دروغی فریبنده بیش نیست که فکر خسته ات برای اندکی تنهایی و گوشه گیری بر تو تحمیل میکند!!!


  1. مرگ بیرون رفتن روح از بدن است
  2. مرگ بیرون رفتن روح و حیات از بدن برای همیشه و خواب بیرون رفتن روح و ماندن حیات است.
  3. انسان سه نوع روح دارد: روح نباتی، روح حیوانی، و روح انسانی. فقط سومی هنگام خواب از بدن می‌رود.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
elham_un کسی هست خواب خدا رو دیده باشه؟ بحث و گفتگوی فلسفی 22

Similar threads

بالا