خلوتی با خدا

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺧﺪﺍﯾﺎ؛
ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﺮﻑ ﺑﻔﺮﺳﺘﻲ؟
ﺑﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﻑ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺑﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﻨﺸﻴﻨﺪ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ...
ﺁﻧﻘﺪﺭﻛﻪ ﺑﺸﻮﺩ "ﺁﺩﻡ" ﺳﺎﺧﺖ ...
ﻓﻘﻂ ﺁﺩﻡ !
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺮﻓﻲ ...
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺳﺎﻛﺖ ﻭ ﻳﺨﻲ ...
ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﻴﻦ،
ﺑﻲ ﭘﺮﻭﺍ ﻭ ﺑﻲ ﻭﺍﻫﻤﻪ،
" ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ"
ﺣﺘﻲ ﺍﺯ ﺗﻮ؛
ﺩﻝ ﻣﻲ ﺷﻜﻨﻨﺪ،
ﺯﺧﻢ ﻣﻲ ﺯﻧﻨﺪ،
ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ،
ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﻲ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﺍﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺮﻓﯽ ﻫﺎ،
ﻋﻤﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﻫﺎ ﻗﺪ نمی ﺩﻫﺪ ...
ﺁﺏ می ﺷﻮﻧﺪ...
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خـدایـا ،
من گاهی فراموشت می‌کنم،
غرق می‌شوم در خودم،
و یادم می‌رود که تو ...
تو خدای منی و همه چیز به خواست و نظر تو رخ می‌دهد،
خدایا،
یادم می‌رود که هر که تو را بخواند اجابتش می‌کنی،یادم می رود ... از تو ...
گاهی وقت‌ها فقط من می‌شوم همان آدمک خودخواه و مغرور،
که فقط در پی رسیدن به رویاهای ریز و درشتش،
چشم بر همه‌ی پستی‌ها و بلندی‌های روز و روزگار می‌بندد،
و از همه چیز غافل باقی می‌ماند...
خدایا،
اعتراف می‌کنم که بنده‌ی خوبی نیستم،هم فراموشکارم،
هم خودخواه،
هم بی انصاف،
اما در وصف مهربانی و محبت تو بسیار شنیده‌ام،
خیلی ... خیلی تعریف کرده‌اند که تو اهل بخشیدنی،
اهل چشم پوشی،
می‌دانم که اگر مرا رسوا کنی،
هیچ از من باقی نمی‌ماند،خدایا ،
ای که عیب بندگان را می‌پوشانی،
ای که آفریدگان را به سوی خویش می‌خوانی،
مرا ... در آغوش گیر...
به حال خویش رهایم نکن،
تنهایم نگذار،
به خودت قسم، باور دارم که همه چیز در اختیار توست،
اما این ... با فراموشکاری چه کنم ؟ چه کنم از دست خودم؟
خدایا ...دوستت دارم...
 

الهه معماري

عضو جدید
غم غفلت...
ز ره هوس به تو كي رسم نفسي زخود نرميده من
همه حيرتم به كجاروم به رهت سري نكشيده من
به چه برگ ؛ ساز طرب كنم زچه جام ؛ نشئه طلب كنم ؟
گل باغ شعله نچيده من مي داغ دل نچشيده من
تو به محفلي ننموده رو كه زتاب شعله ي غيرتش
همه اشك گشته به رنگ شمع و زچشم خود نچكيده من
چه بلا ستمكش غيرتم چه قدر نشانه ي حسرتم
كه شهيد خنجرناز تو شده عالمي و تپيده من
تو و صد چمن طرب و نمو من و شبنمي نگه آبرو
به بهار عالم رنگ و بو همه جلوه تو همه ديده من
به كدام نغمه ي دل گسل زنوا كشان نشوم خجل
چو جرس به غير شكست دل سخني زخود نشنيده من
من بيدل و غم غفلتي كه زچشم پر ز فسون تو
همه جا زجلوه ي من پراست و به هيچ جا نرسيده من...
بیدل دهلوی

 

P a N a H

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایـــــــــــــــــا:

دیدی کلی بــــــــــــــــاران فرستادی تا لکه ها را از دلم پاک کنی؟

من ک گفته بودم……..

لکـــــــه نیست زخــــــــــــــــــم است!
 

الناز تبریز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خدایا نمی دونم چه مصلحتی هس این بین ...
اما مثل همیشه به خودت واگذار میکنم
هرقدر به خودت واگذار می کنم دلم آروم میشه و ثابت شده که نتیجش عالی میشه ...
برا همه چی شکر :gol::gol:


خدایا باورم نمیشه به فاصله یه شب جوابمو دادی ...:cry::cry::cry::cry: بازم نمیدونم چه مصلحتی بود و هست نمیفهمم
ولی بازم میگم نتیجش مهم نیس خوشحالم مثل همیشه صدامو شنیدی...
شکر شکر شکر

دوستای خوبم آمینی پشت هر دعایی هست ممنونم آمین دعامو گفتین:cry::cry::cry:
 

P a N a H

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی که میرسم به تَهِ تَه ِخط گرفتاریهام

همونجا که حرفی نمی مونه جز شکایت کردن

چشمامـو میبندم و به بعضی آدمـهـای دیگر فکــر میکنم …

به آدماے گرفـــتار تر، مـــریض تر، تنـــهاتر …

خدایا شکــــرت …
 

پسر بهاری

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا نمیدونم ب چ امیدی زندگی میکنن , چ دوستی و چ یاوری بهتر از تو پیدا میکنن اونایی ک تو رو منکر میشن !:(

خدایا توی این کوره راه ها تنهام نگذار ....... از نورت برایم همسفری قرار بده که تمام تاریکی ها را با یاد و عشق تو سپری کنم........ـ الله دوستت دارم
 

mojdeh-eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا
آنی و کمتراز آنی منو به خودم وامگذار
خدایا هوامو داشته باش خیلی محتاجتم
خدایا نمیدونم باهاش چکار کنم؟!
خدایا نمیدونم دارم کار درستی می کنم یا نه؟!
فقط خدایا تنهام نذار
خواهش می کنم ازت خداجونم
دوستت دارم خیلی زیاد
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه هوایی،
چه طلوعی،
جانم ...
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم،
آرزوهایم را بدهم تا برساند به خدا،
به خدایی که خودم میدانم ،
نه خدایی که برایم از خشم ،
نه خدایی که برایم از قهر ،
نه خدایی که برایم زغضب ساخته اند...
به خدایی که خودم میدانم،
به خدایی که دلش پروانه است ،
و به مرغان مهاجر هر سال راه را می گوید،
و به باران گفته است باغها تشنه شدند،
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست ،
که مبادا که ترک بردارد،
به خدایی که خودم میدانم
چه خدایی
جااااانم ...

سهراب سپهری
 

Similar threads

بالا