((خدا دروغه میگی نه بیا ثابت کن))

سلام دوستای خوبم
این تاپیک رو وقتی امتحان داشتم دیدم و حسرت خوردم که فرصت مطالعه ی اون رو ندارم
اما خب حالا میخوام از یه جایی شروع کنم(هرچند هنوز هم امتحان دارم!!)
یه جایی دور از ذهن که یه ذره وسوسه ام کرد
ردهت عزیز بحث رو خنده دار دونسته بود و گفته بود
اگه شما خدا باشین و بنده هاتون میامدن وجود شما رو اثبات میکردن چی کار میکردین
من به شخصه اگر جای خدا بودم به این بنده ها افتخار میکردم
افتخار میکردم که بنده ی من به من شک کنه
افتخار میکردم که شجاعت داشته باشه و به من بگه تو نیستی
به خودم می بالیدم که پروردگاری چنین موجودی رو بر دوش دارم و ...
البته اگر من جای خدایی بودم که میشناسم


دوستان خوب من
خدایی که برای ما تعریف میشه
خدایی که اگر غیبت کنی گوشت برادر مرده ی تو رو میده دستت بخوری
اگر مال یتیم بخوری داغ میریزه تو گلوت
اگر فلان کنی به شکل فلان حیوان در میاردت و ...
یه جورایی زیادی کوچیکه
یه جورایی زیادی قابل پیش بینیه
عین یه "نرم افزار مجازات و پاداش"

خدای من
خدای ما
یه ذره ای زیادی فراتر از این حرف هاست
زیباتر از این که اعمالی قابل پیش بینی داشته باشه
زیباتر از اینکه در احادیث بگنجه
یا به صرف نیاز هستی به خالق و ناظم بر اون خالق و ناظم باشه

بزرگه
بزرگتر از این حرفها
بزرگتر از اینکه بحث در مورد خودش رو زشت بدونه
بزرگتر از حدی که از کاوش بندگان در مسیر یافتن خودش دلخور بشه یا ...

میدونید
یه جورایی حس خنده داری دارم
چون من در بطن گفته هام دارم گفته های خودم رو نقض می کنم
من از فراتر از این حرفها بودن خدا میگم و خودم دارم یه جورایی توصیف و پیش بینیش میکنم
اصلا شاید گوشت برادر مرده ام رو داد دستم بخورم
خب اخه خدا فراتر از پیش بینیه
 

مريم فروزان

عضو جدید
خدا يعني وجود يعني خدا.يعني وجودي كه وقتي تنهايي و بي كسي ميتوني حسش كني حس كني كه تنها نيستي .ميدوني چرا خدا هست؟؟دليلش رو تو خودت پيدا ميكني ....اره وقتي تو براي كمال عطش داري وقتي دل به كسايي ميبندي كه حس ميكني عيب ندارن و پاك پاكن اين يعني داري دنبال وجود بي عيبي ميگردي .يعني داري تو درونت خدا رو پيدا ميكني بگرد به خدا پيداش ميكني.من بزرگيشو درك كردم با تمام وجودم
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
در اين مورد در بخش ميز گردي با شما مطالبي نوشتم ولي بطور خلاصه اينكه يا شما به روح با فرضيه افلاطوني نگاه ميكنيد (يعني ثنويت روح و جسم) و يا ارسطوئي .
در حالت اول هرجا جسمي باشد روح ميتواند به ان ملحق شود ولي روح فارق از جسم حيات مي يابد اما در فرضيه ارسطوئي با پيدايش جسم سر و كله روح هم پيداش ميشه ولي بعد از حذف حسم روحي وجود نخواهد داشت .
استدلال قراني در مورد روح به فرضيه افلاطوني نزديك است چرا كه در قران آورده ميشود كه وقتي خدا ادم را از گل خشك شده يا مواد اوليه ديگر ساخت او مجسمه اي بيش نبود پس خدا از روح خود در او دميد و او حيات يافت اما در مورد حوا وضع فرق ميكند توليد حوا كه از دنده چپ ادم انجام گرفته بي شباهت با توليد ژنتيكي انسان نيست و در اين مورد بدون دميدن روح ،حوا زندگاني خود را آغاز ميكن يعني بر پايه استدلال ارسطوئي !! در خصوص ادم ميتوان تصور كرد روح در جائي ديگر حضور داشته و با امر خدا در مجسمه ادم دميده ميشود .
در فرضيه ارسطوئي به محض حضور جسم روح در ان سكني ميگزيند در واقع انرا يك پديده خود جوش تصور مينمايد بعبارتي در اين حالت تفاوتي بين روح و انرژي نيست چرا كه با قطع انرژي روح هم بكلي زايل ميگردد .
اگر شما با تعريف افلاطوني روح موافق هستيد خوبست كه بدانيد نظريه پردازاني همچون ملا صدرا و مرحوم مطهري با شما موافق نيستند بنابر اين توصيه ميكنم ادامه اين مبحث را در ميز گردي با شما دنبال نماييد.
و اما در مورد سوالات شما :
شما فکر میکنید هاله ای از انسان هست که اطرافشه؟متوجه سوالتان نيستم اينكه هاله اي از انسان بدورشه نا مفهوم است.
روح یعنی چی؟همان انرژي است و تا زمانيكه ورودي هاي انسان قادر به جذب انژي از محيط هستند اين سيستم به حياتش ادامه مي دهد و به محض قطع ورودي ها سيستم از اكوموليشن تغذيه ميكند و بعد از اتمام ان حياتش خاتمه مييابد و هيچ روحي و ديگر واژگان ذهني نميتوانند انرا بدون ورودي زنده نگه دارد.
اگر روح قسمت خدائي انسان باشد بايد همه انسانها انرا داشته باشند و وجود ان باعث گردد كه نسل كشي نكنند در حاليه بشر حداقل تا كنون دو بار عليه خواست خدا عمل كرده و خدا يكبار تمامي نسل ادم را از بين ميبرد و فقط به تعدادي در كشتي نوح اجازه حيات ميدهد !!!
من از شما می پرسم
روح یعنی چی؟
شما فکر میکنید هاله ای از انسان هست که اطرافشه؟
جزء از وجود جسمه؟
روح قسمت خدایی انسان هست که به انسان داده میشه و بعد پس گرفته میشه
و اخر مقایسه میشه با این روح خدایی چه کردی
افسوس برای کسانی که روح خدایی رو به ناپاکی ها کشاندن
 
آخرین ویرایش:

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
فكر ميكنيد در اين اواتار جديدي كه گذاشتم اون بچه كه لاشخور منتظرشه تا ديگه تكون نخوره هم بايد به بقره 216 رجوع كنه؟
درباره جواب درخواست از خدا در مقابل مشکلات فقط میتونم بگم بقره 216
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
در اين مورد در بخش ميز گردي با شما مطالبي نوشتم ولي بطور خلاصه اينكه يا شما به روح با فرضيه افلاطوني نگاه ميكنيد (يعني ثنويت روح و جسم) و يا ارسطوئي .
در حالت اول هرجا جسمي باشد روح ميتواند به ان ملحق شود ولي روح فارق از جسم حيات مي يابد اما در فرضيه ارسطوئي با پيدايش جسم سر و كله روح هم پيداش ميشه ولي بعد از حذف حسم روحي وجود نخواهد داشت .
استدلال قراني در مورد روح به فرضيه افلاطوني نزديك است چرا كه در قران آورده ميشود كه وقتي خدا ادم را از گل خشك شده يا مواد اوليه ديگر ساخت او مجسمه اي بيش نبود پس خدا از روح خود در او دميد و او حيات يافت اما در مورد حوا وضع فرق ميكند توليد حوا كه از دنده چپ ادم انجام گرفته بي شباهت با توليد ژنتيكي انسان نيست و در اين مورد بدون دميدن روح ،حوا زندگاني خود را آغاز ميكن يعني بر پايه استدلال ارسطوئي !! در خصوص ادم ميتوان تصور كرد روح در جائي ديگر حضور داشته و با امر خدا در مجسمه ادم دميده ميشود .
در فرضيه ارسطوئي به محض حضور جسم روح در ان سكني ميگزيند در واقع انرا يك پديده خود جوش تصور مينمايد بعبارتي در اين حالت تفاوتي بين روح و انرژي نيست چرا كه با قطع انرژي روح هم بكلي زايل ميگردد .
اگر شما با تعريف افلاطوني روح موافق هستيد خوبست كه بدانيد نظريه پردازاني همچون ملا صدرا و مرحوم مطهري با شما موافق نيستند بنابر اين توصيه ميكنم ادامه اين مبحث را در ميز گردي با شما دنبال نماييد.
و اما در مورد سوالات شما :
شما فکر میکنید هاله ای از انسان هست که اطرافشه؟متوجه سوالتان نيستم اينكه هاله اي از انسان بدورشه نا مفهوم است.
روح یعنی چی؟همان انرژي است و تا زمانيكه ورودي هاي انسان قادر به جذب انژي از محيط هستند اين سيستم به حياتش ادامه مي دهد و به محض قطع ورودي ها سيستم از اكوموليشن تغذيه ميكند و بعد از اتمام ان حياتش خاتمه مييابد و هيچ روحي و ديگر واژگان ذهني نميتوانند انرا بدون ورودي زنده نگه دارد.
اگر روح قسمت خدائي انسان باشد بايد همه انسانها انرا داشته باشند و وجود ان باعث گردد كه نسل كشي نكنند در حاليه بشر حداقل تا كنون دو بار عليه خواست خدا عمل كرده و خدا يكبار تمامي نسل ادم را از بين ميبرد و فقط به تعدادي در كشتي نوح اجازه حيات ميدهد !!!
اگر دیده نشده خدا با چشم عدم وجودشه پس اونوقت شما روح رو دیدید که قبولش دارید؟
مطمئنا تا حالا کتابهای زیاد و قطوری خوندید
ولی تاحالا شده یک بار کامل قران رو بخونید؟
به حرف هاش دقت کنید؟
با کتاب های دیگه مقایسه کنید؟
اونجاست که خدا نشانه هاشو نشون میده
من نگفتم هر انسانی خداست که همیشه کار های خوبی کنه
به وجود انسان و قدرت ارادش بستگی داره که در مقابل وسوسه ها و منافع زمینی تسلیم نشه
 

Sharif_

مدیر بازنشسته
فكر ميكنيد در اين اواتار جديدي كه گذاشتم اون بچه كه لاشخور منتظرشه تا ديگه تكون نخوره هم بايد به بقره 216 رجوع كنه؟
منظورتون رو از عکس نمی فهمم
از اینها زیاد دیدم و شنیدیم
یکی فرزندان حضرت محمد بود
فرزندان ایوب
یعقوب
شهدا
من مفسر علوم این عکس نیستم
ولی میتونم بگم شما زندگی رو به این دنیا تلقی میکنید
شاید به خاطر زجرهای کودک خدا اون رو پاک قبول میکنه
شاید عکسا رو فرستاده تا بچه رو نجات بده:D
شاید لاشخور 1 ماه چیزی نخورده:D
شاید اون صحنه رو ایجاد کرده که افرادی که در راه صحیح نیستن به راه راست بیان
ولی اینها ساخته ذهن من هستش
حکمت خدا قابل تصور و محاسبه شدنی نیست
 

بارسلون

اخراجی موقت
جالبه مدیر تالار فقط امتیاز میدن !!! و تو بحث شرکت نمی کنن.
کسی که مدیر تالار اسلام و قرانه قطعا باید حرفهای زیادی برای اثبات وجود خدا داشته باشه ؟؟؟
 

Erfan_K

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا ؛ باز این بحثا ادامه داره که.....

با این حرفا نه خدایی به وجود میاد نه خدایی از بین میره...
برید ببینم کی مرد زندگیه...باهمتونم.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
جالبه مدیر تالار فقط امتیاز میدن !!! و تو بحث شرکت نمی کنن.
کسی که مدیر تالار اسلام و قرانه قطعا باید حرفهای زیادی برای اثبات وجود خدا داشته باشه ؟؟؟

سلام دوست عزیز،
اگر کسی واقعاً دنبال اثبات خدا برای رسیدن بهش باشه، به دلیل و اثبات نیاز نداره. اگر هم بخواد دنیای اینترنت پره از سایت هایی که این دلایل رو ارائه کردن.مدیر تالار هم از این قبیل بحث ها زیاد دیدن و حتی ایشون و خود من توی بعضی ها شرکت کردیم آخرین نتیجه، نه شما قبول می کنی براهین ما رو و نه ما می تونیم متقاعد کنیم شما رو! بحث بی نتیجه ، بی میلی و بی رغبتی به وجود میاره. شاید اگر دقت کنید مدیر با نحوه امتیاز دادنشون دارن رای و نظر خودشون رو بیان می کنن.


راستی امروز داشتم یه برنامه در مورد نجوم و نحوه حرکت کرات و ماه و خورشید میدیدم، تعجب کردم وقتی دنیایی با این همه نظم دور و بر خودمون داریم چطور میشه که افرادی هستند که به وجود یک ناظم توانا عقیده ای ندارن.

یا علی
 

phalagh

مدیر بازنشسته
جالبه مدیر تالار فقط امتیاز میدن !!! و تو بحث شرکت نمی کنن.
کسی که مدیر تالار اسلام و قرانه قطعا باید حرفهای زیادی برای اثبات وجود خدا داشته باشه ؟؟؟
دوست عزیز من معمولا اول خوب گوش میدم بعد حرف میزنم.
اینجا تو همون چند پست اول حرفایی زده شد که حرفای منم بود. پس حررف زدن من فقط تکرار مکرراته.
برای اثبات وجود خدا هم بحث علمی هست. که احتمالا اگه واقعا در پی دانستن باشید خوندیشون. و این بحثای علمی اینقد مفصله که فکر نمیکنم در حوصله جمع بگنجه.
یه سری هم تجربیات شخصیه که تجربیات منم با تجربه اکثر کسانی که اومدن اینجا مشابه بوده.
همین قدر بگم که من خدا رو هم تو سختیام دیدم هم تو خوشیام. هم اونجا دیدم که هر چی دعا کردم در ظاهر به نتیجه نرسید هم اونجا که فقط با یه توکل بر خدا کارم راه افتاد.
پارسال یه مشکل برام ایجاد شد یک ماه و نیم تمام دویدم دنبالش. به هر دیری میزدم تا نتیجه بگیرم. آخرش به زور کرام درست شد.
دو سه ماه بعد مشکلی مشابه برام ایجاد شد. با این تفاوت که شرایط این بار سخت تر بود. و درست شدنش تقربا غیر ممکن مینمود. داشتم با خودم میگفتم پیش کی برم که درست بشه. یه لحظه با خودم گفتم. یعنی چی پیش کی بری؟ فقط بگو توکل با خدا. سعی کردم ذهنمو از مسئولایی که میتونستم برم پیششون پاک کنم. فقط گفتم خدا.توکل بر خدا با یه بار حرف زدن کارم راه افتاد.
یعنی در کمتر از یه روز نامش نوشته شد. توجه کنید این بار اصلا درست شدنش یر ممکن به نظر میرسید. چون همه قوانین و شرایط بر ضد من بود.

خوب همینا دلیل بر وجود خدا نیست؟
یه نیگاه به دور و برت بنداز. اصلا سر انگتاتو نگاه کن. ببین با چه ظرافتی درست شده. و تازه این همه ادم اومدن رو زمین و رفتن اما سر انگشتای هیج دو نفری مثل هم نبوده.
 
آخرین ویرایش:

بارسلون

اخراجی موقت
درباره جواب درخواست از خدا در مقابل مشکلات فقط میتونم بگم بقره 216

سلام من ایه مورد نظر شما رو خوندم فکر کنم برداشت شما از این تاپیک اشتباه باشه من هدفم این نیست که کسی رو از اعتقاداتش دور کنم . یا به شک بندازمش . برای من در مورد خدا ابهاماتی پیش اومد که به این نتیجه رسیدم که خدایی نیست و دنبال حل این ابهامات هستم خوب یکی از راه های حل ابهام این بود که از بقیه دوستان نظر سنجی کنم راجع به خدا که بدونم با چه دلیلی خدارو قبول دارن تا به یه جمع بندی برسم .
 

بارسلون

اخراجی موقت
راستی امروز داشتم یه برنامه در مورد نجوم و نحوه حرکت کرات و ماه و خورشید میدیدم، تعجب کردم وقتی دنیایی با این همه نظم دور و بر خودمون داریم چطور میشه که افرادی هستند که به وجود یک ناظم توانا عقیده ای ندارن.

یا علی[/quote]
سلام
یه سوال چطور این نظام دقیق از نظر شما یه خالق داره , اما خود خالق که اینهمه نظم رو افریده خالق نداره؟ لطفا با دلیل منطقی
ممنون
 

loe kan

عضو جدید
عزيزم لطف كن بگو تو كدوم قسمت برات ابهام بوجود اومده ؟
 

بارسلون

اخراجی موقت
دوست عزیز من معمولا اول خوب گوش میدم بعد حرف میزنم.
اینجا تو همون چند پست اول حرفایی زده شد که حرفای منم بود. پس حررف زدن من فقط تکرار مکرراته.
برای اثبات وجود خدا هم بحث علمی هست. که احتمالا اگه واقعا در پی دانستن باشید خوندیشون. و این بحثای علمی اینقد مفصله که فکر نمیکنم در حوصله جمع بگنجه.
یه سری هم تجربیات شخصیه که تجربیات منم با تجربه اکثر کسانی که اومدن اینجا مشابه بوده.
همین قدر بگم که من خدا رو هم تو سختیام دیدم هم تو خوشیام. هم اونجا دیدم که هر چی دعا کردم در ظاهر به نتیجه نرسید هم اونجا که فقط با یه توکل بر خدا کارم راه افتاد.
پارسال یه مشکل برام ایجاد شد یک ماه و نیم تمام دویدم دنبالش. به هر دیری میزدم تا نتیجه بگیرم. آخرش به زور کرام درست شد.
دو سه ماه بعد مشکلی مشابه برام ایجاد شد. با این تفاوت که شرایط این بار سخت تر بود. و درست شدنش تقربا غیر ممکن مینمود. داشتم با خودم میگفتم پیش کی برم که درست بشه. یه لحظه با خودم گفتم. یعنی چی پیش کی بری؟ فقط بگو توکل با خدا. سعی کردم ذهنمو از مسئولایی که میتونستم برم پیششون پاک کنم. فقط گفتم خدا.توکل بر خدا با یه بار حرف زدن کارم راه افتاد.
یعنی در کمتر از یه روز نامش نوشته شد. توجه کنید این بار اصلا درست شدنش یر ممکن به نظر میرسید. چون همه قوانین و شرایط بر ضد من بود.

خوب همینا دلیل بر وجود خدا نیست؟
یه نیگاه به دور و برت بنداز. اصلا سر انگتاتو نگاه کن. ببین با چه ظرافتی درست شده. و تازه این همه ادم اومدن رو زمین و رفتن اما سر انگشتای هیج دو نفری مثل هم نبوده.
ممنون که نظرتونو دادین امیدوارم شما هدف من از ایجاد این تاپیک رو متوجه شده باشین
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جالبه مدیر تالار فقط امتیاز میدن !!! و تو بحث شرکت نمی کنن.
کسی که مدیر تالار اسلام و قرانه قطعا باید حرفهای زیادی برای اثبات وجود خدا داشته باشه ؟؟؟
سلام تو خودت هنوز به جایی نرسیدی؟دوستان مطمئن باشین کسی که خودش نمیخواد اگه تموم دنیا جمع بشن براش دلیل بیارن بازم حرف خودشو میزنه.
اینجا همه خودمونو خفه کردیم هرکدوموم مون این همه دلیل گفتیم هنوز قانع نشدی؟؟؟
اصلا مشکلت کجاس آخه خدا کجا احتیاج به این همه دلیل ومدلل داره؟
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام
یه بار خیر سرم داشتم با یکی از دوستای صمیمیم بحث میکردم، زیاد اهل نماز و روزه و ... نبود! و هیچ ابایی هم از اظهار عدم تمایلش نداشت!
خودش دل پاکی داره و اهل کارای خلاف هم نیست.(آخه بعضی ها خدا و اسلام و ... انکار می کنند چون قوانینش رو دست و پاگیر می بینند، ولی اون دوستم جزء اون دسته نبود)

سعی کردم بحث رو از نقطه آغاز شروع کنم، برای همین ازش درباره خدا پرسیدم!!!
از همین سوالاتی که تو این تایپیک هم دیده میشه!!!

آیا ممکنه جهانی به این عظمت بدون خالق باشه؟
آیا ممکنه انسانی به اینپیچیدگی خود به خود بوجود بیاد؟
آیا ممکنه این ستاره ها که هر شب نگاشون میکنیم بی حکمت و خالق باشن؟
و ...

دوستم در جواب گفت آره!!! ممکنه!!!
بعد گفت: «میدونی چیه؟ بنظر من خدا زائیده ذهن انسانه!!! خدا وجود خارجی نداره!!! طبیعت انسانها طوریه که نیاز داره تا به نیرویی قویتر متکی باشه!!! قبلا انسان ها بخاطر عقل ناقصشون این نیاز به خدا رو با چوب و سنگ وخورشید و بت و ... تامین میکردند و امروزه با خدایی که یکتاست!!! اما این خدا وجود نداره!!! فقط تو ذهن انسانهاست!!!»

راستش اون شب بعد این حرفای دوستم دیگه نتونستم ادامه بدم! یعنی حرفی برای گفتن نداشتم! حتی خودم هم به خدایی که سالها جلوش خم شده بودم و مقابلش سجده کرده بودم شک کردم. با خودم گفتم درست میگه خدا رو من ساختم!!! ذهن من ساخته!!! چون نیاز داره خدایی داشته باشه!!!
کلی با خودم کلانجار رفتم!!!


اما وقتی خوب فکر میکنم میبینم همین جملات خودشون دلیل درستی برای وجود خدا هستن:!
بشر به وجود خدا نیاز داره! چرا؟
آیا دلیل بهتر از این که چون خالق اونو این طور آفریده؟
آیا جز اینه که نیاز به خدا رو، خدا در فطرت انسان قرار داده؟
همون خدایی که میگه اگه می خوای منو بشناسی برو خودت رو بشناس!


بقول کوروش من و شما نمیتونیم و نباید با این چند خط خدا رو توصیف کنیم!
هر کدوم از ما خدا یه جوری مخصوص به خودمون شناختیم!
یکی خدا رو از رو قرآن و نشانه هایی که معرفی کرده میشناسه!
یکی خدا رو مهربون ترین دوست خودش میدونه!
یکی خدا رو اون ندایی میدونه که موقع سختی(یا شب امتحان) دلش رو آروم میکنه!

ولی فراموش نکنیم که خدا همه اینها هست و هیچکدام نیست!

موفق باشید
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام
یه سوال چطور این نظام دقیق از نظر شما یه خالق داره , اما خود خالق که اینهمه نظم رو افریده خالق نداره؟ لطفا با دلیل منطقی
ممنون

خیلی جالبه، شنیدم برتراند راسل هم همینجوری ملحد شد. از باباش پرسید: زمین رو کی آفریده؟ گفت: خدا، آسمان رو کی آفریده؟ گفت: خدا، خدا رو کی آفریده؟ جوابی نشنید، نتیجه گرفت پس خدایی نیست!
اول از همه باید قبول کنیم که علم حسی ما محدوده، از درک خیلی چیز ها عاجزه و پر از اشتباهه. پس ممکنه که چیزهایی وجود داشته باشه که ما نتونیم ببینیم و حس کنیم.

دوم، باید از عقل کمک بگیریم. عقل حکم میکنه که دور و تسلسل باطله (دلیل هاش رو اینجا و اینجا خیلی فلسفی نوشته) یعنی اینکه بگی خدا، درخت رو آفرید، درخت خدا را آفرید (دور) باطله.
و اینکه خدای2 خدای 1 را آفرید، خدای3 خدای 2 را آفرید، خدای4 خدای 3 را آفرید و تا بی نهایت (تسلسل) این هم باطله خلاصه اش، چون خدای 3 هنوز خدای 2 رو خلق نکرده تا خدای 1 بوجود بیاد. وجود معلول هم قبل از علت محاله و چون این مسئله تا بی نهایت ادامه داره، پس هیچ کدام بوجود نمیان.

اگر شما بطلان این دو رو قبول نکنید، براهین اثبات خدا رو هم قبول نخواهید کرد.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام
یه بار خیر سرم داشتم با یکی از دوستای صمیمیم بحث میکردم، زیاد اهل نماز و روزه و ... نبود! و هیچ ابایی هم از اظهار عدم تمایلش نداشت!
خودش دل پاکی داره و اهل کارای خلاف هم نیست.(آخه بعضی ها خدا و اسلام و ... انکار می کنند چون قوانینش رو دست و پاگیر می بینند، ولی اون دوستم جزء اون دسته نبود)

سعی کردم بحث رو از نقطه آغاز شروع کنم، برای همین ازش درباره خدا پرسیدم!!!
از همین سوالاتی که تو این تایپیک هم دیده میشه!!!

آیا ممکنه جهانی به این عظمت بدون خالق باشه؟
آیا ممکنه انسانی به اینپیچیدگی خود به خود بوجود بیاد؟
آیا ممکنه این ستاره ها که هر شب نگاشون میکنیم بی حکمت و خالق باشن؟
و ...

دوستم در جواب گفت آره!!! ممکنه!!!
بعد گفت: «میدونی چیه؟ بنظر من خدا زائیده ذهن انسانه!!! خدا وجود خارجی نداره!!! طبیعت انسانها طوریه که نیاز داره تا به نیرویی قویتر متکی باشه!!! قبلا انسان ها بخاطر عقل ناقصشون این نیاز به خدا رو با چوب و سنگ وخورشید و بت و ... تامین میکردند و امروزه با خدایی که یکتاست!!! اما این خدا وجود نداره!!! فقط تو ذهن انسانهاست!!!»

راستش اون شب بعد این حرفای دوستم دیگه نتونستم ادامه بدم! یعنی حرفی برای گفتن نداشتم! حتی خودم هم به خدایی که سالها جلوش خم شده بودم و مقابلش سجده کرده بودم شک کردم. با خودم گفتم درست میگه خدا رو من ساختم!!! ذهن من ساخته!!! چون نیاز داره خدایی داشته باشه!!!
کلی با خودم کلانجار رفتم!!!


اما وقتی خوب فکر میکنم میبینم همین جملات خودشون دلیل درستی برای وجود خدا هستن:!
بشر به وجود خدا نیاز داره! چرا؟
آیا دلیل بهتر از این که چون خالق اونو این طور آفریده؟
آیا جز اینه که نیاز به خدا رو، خدا در فطرت انسان قرار داده؟
همون خدایی که میگه اگه می خوای منو بشناسی برو خودت رو بشناس!


بقول کوروش من و شما نمیتونیم و نباید با این چند خط خدا رو توصیف کنیم!
هر کدوم از ما خدا یه جوری مخصوص به خودمون شناختیم!
یکی خدا رو از رو قرآن و نشانه هایی که معرفی کرده میشناسه!
یکی خدا رو مهربون ترین دوست خودش میدونه!
یکی خدا رو اون ندایی میدونه که موقع سختی(یا شب امتحان) دلش رو آروم میکنه!

ولی فراموش نکنیم که خدا همه اینها هست و هیچکدام نیست!

موفق باشید

سلام کربلایی جان،

به دوستت باید می گفتی وقتی کتاب می خونه دنبال جواب اون کتاب هم بگرده. ( برای مطالعه بیشتر اینجا و اینجا رو ببین)
 
آخرین ویرایش:

NINIpaola

عضو جدید
می فهمم چی می گی بارسلون جان.منم یه وقتایی همین فکر رو می کردم.اما حالا می خوام اون بخشارو به کل از تو زندگیم پاک کنم.منم هی می گفتم اگه خدا وجود داشت،این چیز رو بهم می داد،می گفتم اگه خدا وجود داشت،کاری نمی کرد که من مادربزرگم رو از دست بدم،می گفتم اگه خدا وجود داشت هیچ وقت خودشو از من پنهون نمی کرد.
اما توی این همه غم و دلتنگی انگار یکی از ته قلبم به فریادم پاسخ داد.می دونی اون کی بود؟من درک کردم که خداست.
اون صدا به من گفت که تو قطعا مادربزرگت رو توی یه دنیای قشنگ تر و جاودانه خواهی دید.
اون صدا به من گفت که تو در آینده ای نزدیک به خواسته هات خواهی رسید.دوست عزیز اینو بدون که خدا حتما نباید خودشو بهت نشون بده فقط باید از ته قلبت اونو بخوای و درک کنی.
اینم بدون که :هرچه که اصل است،از دیده پنهان است.
اینم می تونه مفید باشه:
ماهی به آب گفت تو نمیتونی اشکای منو ببینی.چون من توی توام.
آب به ماهی گفت من می تونم اشکای تو رو لمس کنم چون تو توی قلبمی.تو هم می تونی خدا رو لمس کنی!
عزیز، یه سر کمد قلبتو باز کن!
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اصلا بوجود روح اعتقاد ندارم اين برداشت شما از نوشته هاي منه اينها همه واژه هاي ذهني انسان است كه در كشور ما و معتقدين به اديان الهي مفهوم دارد ولي در سرزميني كه چراغ جادو دارد چيز ديگري از چراغ بيرون مياد.
از هر جاي قران ميخواهيد بپرسيد تا با تشريح كامل برايتان توضيح دهم متاسفانه يا خوشبختانه دروس حوزه را تا شرح لمعه خوانده ام.همچنين الاسفار را هم كاملا بياد دارم .
به حرف هاي قران خيلي دقت كردم مجموعه از راهنمايي ها و دستورات مفيد و غير مفيد و تعدادي داستانهاي ثبت شده در تورات است.
در كجاي قران خدا نشانه هاشو نشان ميده؟ اونجائي كه ميگه اگر مخالفين مرا ديديد دست راست و پاي چپش را قطع كنيد !يا اونجا كه ميگه گردن انهايي را كه با ما نيستند بزنيد! يا اونجائي كه ميگه اگر زن نافرماني داشتيد اونو طلاق بديد خدا برايتان زنان مطهر و با ايمان در نظر گرفته؟يا اونجايي كه ميگه همه حرف ها را بشنويد و از بهترين انها متابعت نماييد!
منظورت كدومشه؟وقتي ميگه خدا هيچ چيز را تغيير نميده مگر خودتان انرا بخواهيد و در جايي ديگه ميكه ما قبايل را از راه بدر ميكنيم بعد انها را نابود مينماييم! كدومشو گوش بديم!؟بازم بگم تا باورت بشه چند بار قران را خونده ام؟فقط فرق من با شما اينه كه من اونو فارسي ميخونم نه عربي.
وقتي ميري نماز ميخوني به خدا ميگي قل والله احد .... ميدوني داري بخدا چي ميگي "داري خدا ، بگو خدا يكيست ! بازم نشانه بياورم

اگر دیده نشده خدا با چشم عدم وجودشه پس اونوقت شما روح رو دیدید که قبولش دارید؟
مطمئنا تا حالا کتابهای زیاد و قطوری خوندید
ولی تاحالا شده یک بار کامل قران رو بخونید؟
به حرف هاش دقت کنید؟
با کتاب های دیگه مقایسه کنید؟
اونجاست که خدا نشانه هاشو نشون میده
من نگفتم هر انسانی خداست که همیشه کار های خوبی کنه
به وجود انسان و قدرت ارادش بستگی داره که در مقابل وسوسه ها و منافع زمینی تسلیم نشه
 
آخرین ویرایش:

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه هيچكدوم از شايد هاي شما نيست اين عكس واقعي است و عكاس ان از شدت اندوه بعد از بتصوير دراوردن ان خودكشي كرد .
اون لاشخور منتظره تا بچه ديگه تكون نخوره تا بخوردش ! خداي اون بچه كجاست؟ نكنه همون عكاسه بوده و يا خدا اونو سر راه اون عكاسه قرار داده تا لاشخور نخوردش! ميدوني همه جور ميشه فكر كرد و داستان ساخت ولي يه داستان بيشتر وجود ندارد داستاني كه انسان تا كنون از ان بهره ها برده و اون اينه كه "قوي ضعيفترو از سر راهش بر ميداره" و لي همه باهم در يك قبر يك متري ميخوابند اما چون اصل زمان حياته ادماهاست آنهايي كه ميتونند حق ديگران را پايمال كنند خيلي خوب زندگي خواهند كرد و اونهايي كه مغلوب ميشن راهي جز مديحه سرايي قلدر ها و يا پناه بردن به خدايشان را ندارند.
آنقدر پاك و عزيزي كه حيفم ايد ترا بخدا بسپارم خرد نگهدارت
منظورتون رو از عکس نمی فهمم
از اینها زیاد دیدم و شنیدیم
یکی فرزندان حضرت محمد بود
فرزندان ایوب
یعقوب
شهدا
من مفسر علوم این عکس نیستم
ولی میتونم بگم شما زندگی رو به این دنیا تلقی میکنید
شاید به خاطر زجرهای کودک خدا اون رو پاک قبول میکنه
شاید عکسا رو فرستاده تا بچه رو نجات بده:D
شاید لاشخور 1 ماه چیزی نخورده:D
شاید اون صحنه رو ایجاد کرده که افرادی که در راه صحیح نیستن به راه راست بیان
ولی اینها ساخته ذهن من هستش
حکمت خدا قابل تصور و محاسبه شدنی نیست
 
آخرین ویرایش:

phalagh

مدیر بازنشسته
من اصلا بوجود روح اعتقاد ندارم اين برداشت شما از نوشته هاي منه اينها همه واژه هاي ذهني انسان است كه در كشور ما و معتقدين به اديان الهي مفهوم دارد ولي در سرزميني كه چراغ جادو دارد چيز ديگري از چراغ بيرون مياد.
از هر جاي قران ميخواهيد بپرسيد تا با تشريح كامل برايتان توضيح دهم متاسفانه يا خوشبختانه دروس حوزه را تا شرح لومعه خوانده ام.همچنين الاسفار را هم كاملا بياد دارم .
به حرف هاي قران خيلي دقت كردم مجموعه از راهنمايي ها و دستورات مفيد و غير مفيد و تعدادي داستانهاي ثبت شده در تورات است.
در كجاي قران خدا نشانه هاشو نشان ميده؟ اونجائي كه ميگه اگر مخالفين مرا ديديد دست راست و پاي چپش را قطع كنيد !يا اونجا كه ميگه گردن انهايي را كه با ما نيستند بزنيد! يا اونجائي كه ميگه اگر زن نافرماني داشتيد اونو طلاق بديد خدا برايتان زنان مطهر و با ايمان در نظر گرفته؟يا اونجايي كه ميگه همه حرف ها را بشنويد و از بهترين انها متابعت نماييد!
منظورت كدومشه؟وقتي ميگه خدا هيچ چيز را تغيير نميده مگر خودتان انرا بخواهيد و در جايي ديگه ميكه ما قبايل را از راه بدر ميكنيم بعد انها را نابود مينماييم! كدومشو گوش بديم!؟بازم بگم تا باورت بشه چند بار قران را خونده ام؟فقط فرق من با شما اينه كه من اونو فارسي ميخونم نه عربي.
وقتي ميري نماز ميخوني به خدا ميگي قل والله احد .... ميدوني داري بخدا چي ميگي "داري خدا ، بگو خدا يكيست ! بازم نشانه بياورم
صم بکم عمی فهم لا یعمهون
اقای عراقی برای تک تک مواردی که در این پست به عنوان اشکال عنوان کردید قبلا باهاتون بحث کردم. براتون دلیل و برهان آوردم که اشتباه میکنید. دلیل و برهانهایی که هر عقل سلیمی بخونه قانع میشه اما انگار....
آقای عراقی یه بار دیگه هم تو یه تاپیک دیگه آورده بودید که خدا گفته دست و پای مخالفین رو از راست و چپ قطع کنید. و منم همونجا بهتون گفتم لطفا آیات رو با دقت بخونید. هم قبلشو بخونید هم بعدشو. اونچه که شما به عنوان گفته خداوند اوردید در واقع نقل قولی ا سخن فرعون بوده برای قطع دست و پای ساحران ایماناورده به موسی.
آقای عراقی کجای قرآن اومده که تا زن نافرمانی کرد یهو طلاقش بدید؟
ببینم شنیدن همه حرفا و متابتعت از بهترینشون کار بدیه؟
واقعا جالبه شما هر جا خواستید به نفع خودتون برداشت کردید. ببینم از توفیق چیزی شنیدید؟ از راه بدر شدن قبایل هم همونه. به خاطر اینکه نمیخوان و نخواستن که راه روشن رو ببیننن به واسطه عمل خودشون راهشون تاریکتر شد. چون هرچه راه خودشون رو بیشتر پیش میرفتن بیشتر از راه روشن فاصله پیدا کردن و تو تاریکی فرو رفتن.
بحث کردن با شما بی فایدست.
 

امن آباد

عضو جدید
با رسلون راست میگه

با رسلون راست میگه

بارسلون راست میگه خدا وجود نداره
ولی باید به چند پرسش پاسخ بده
اول وجود چیه ؟
دوم این خدا چیه که دروغه ؟
سوم راست یا دروغ بودن خدا چه اثراتی داره؟
چهارم راست یا دروغ پنداشتن خدا چه نتایجی داره؟
... اگه خدا راست باشه وما دروغش پنداریم چی میشه ؟ و بالعکس
... آیا تصدیق یا تکذیب ما در خدا اثری داره؟
و...
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بارسلون عزیز
یه پیشنهاد دارم خواهش میکنم خطبه 1نهج البلاغه رو بخون
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام یه بخش هایی از خطبه شماره 1نهج البلاغه رو برات میزارم بقیه شو خودت بخون مطالبش شاید کمکت کنه ممنون
....دین با شناخت خدا آغاز میگرددشاختی که کمال ان مستلزم تصدیق اوست وتصدیق یگانه دانستن او وکمال چنین دیدگاهی در اخلاص نسبت به او نفی هر نوع صفت وپیرایه یی از مقام کبریایی اش خواهد بود.زیرا هر صفتی حکایت از ان دارد که با موصوف خود متفاوت است وهر موصوفی از تفاوتش با صفت حکایت میکند.
اگر کسی بپرسد خدا کجاست؟به این ماند که ذهن جایی برای او ساخته واگر بگوید خدا روی چه چیزیست؟ان چیز را خالی از خدا دانسته.
خداوند وجودی یت که همواره بوده واز نیستی هستی نیافته.
با هر چیزی است اما نه به شکل پیوستگی.وبا هیچ چیزی نیست اما نه به شکل گسستگی.
به انجام رساننده ی امور است بی انکه حرکت نموده یا ابزاری برگیرد.
هرگز مونسی نبوده که به ان خو کند وبهراسد که ان را از دست دهد!
آفرینش را جمله از هیچ آغاز کرد.در این کار نه از جریان اندیشه ای بهره یافت ونه به کار بست تجربه یی پرداخت نه حرکتی از او برخاست ونه از همامه یی یاری خواست.....
 

"Amir masoud"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من همیشه در این مورد سوالات زیادی تو ذهنم بوده وهست...ولی یه چیزی واسم یقین شده...
یه نیروی ماورای انسانی وجود داره ...که همیشه حواسش به من هست...آیا اون همون خدای معروفه؟؟!
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
احتمالا اشتباه نوشته ايد "لا يعمهون "
ميخواهيد آيات را با قبل و بعدش بنويسم ! ميخواهيد فيلم بريدن دست و پا را كه اخيرا اجرا شده براتون بفرستم؟!ميخواهيد فيلم بريدن انگشتان يك سارق را براتون بگذارم؟ميخواهيد فيلم بريدن گردن بي گناهاني در عراق را با خواندن آيه 4 از سوره محمد براتون بگذارم؟اينها مربوط به هزار 400 سال قبل نيست اينها الان دارن اجرا ميشن !ميخواهيد قوانين قضاض را براتون بنويسم كه 10 سال پيش به تصويب رسيده؟ فكر ميكنيد اين فيلمها و اقدامات مسلمين در جهان همه چاخانه و عقل سليم ميخواد تا بفهمه اينها دروغه؟
چند تا آيه برات بگذارم كه زنها در ان به خفت ازشون ياد شده؟! واقعا عقل سليم ميخواد تا اونجوري كه يك مسلمون ميخواد بفهمه؟باشه قبول من اون عقل سليم را ندارم كه خودمو گول بزنم.
كي گفته شنيدن همه حرف ها بعد متابعت از بهترينش حرف بديه اگه خوب نوشته هامو بخوني ياد اوري كردم كه حرفاي مفيد و نامفيد در اون زياده .
درسته در اينمورد با شما اختلاف عقيده ندارم ولي يه بار گولم زدي و نوشتي گوهري بنام مخالف و از آن بدرستي ياد كردي اما حالا كه اون اصل عقيدتو نوشتي ،يعني بحث كردن با مخالف عقيدت بي فايده است بيشتر دركت ميكنم و به اجبار ميگويم :
خرد نگهدارت
صم بکم عمی فهم لا یعمهون
اقای عراقی برای تک تک مواردی که در این پست به عنوان اشکال عنوان کردید قبلا باهاتون بحث کردم. براتون دلیل و برهان آوردم که اشتباه میکنید. دلیل و برهانهایی که هر عقل سلیمی بخونه قانع میشه اما انگار....
آقای عراقی یه بار دیگه هم تو یه تاپیک دیگه آورده بودید که خدا گفته دست و پای مخالفین رو از راست و چپ قطع کنید. و منم همونجا بهتون گفتم لطفا آیات رو با دقت بخونید. هم قبلشو بخونید هم بعدشو. اونچه که شما به عنوان گفته خداوند اوردید در واقع نقل قولی ا سخن فرعون بوده برای قطع دست و پای ساحران ایماناورده به موسی.
آقای عراقی کجای قرآن اومده که تا زن نافرمانی کرد یهو طلاقش بدید؟
ببینم شنیدن همه حرفا و متابتعت از بهترینشون کار بدیه؟
واقعا جالبه شما هر جا خواستید به نفع خودتون برداشت کردید. ببینم از توفیق چیزی شنیدید؟ از راه بدر شدن قبایل هم همونه. به خاطر اینکه نمیخوان و نخواستن که راه روشن رو ببیننن به واسطه عمل خودشون راهشون تاریکتر شد. چون هرچه راه خودشون رو بیشتر پیش میرفتن بیشتر از راه روشن فاصله پیدا کردن و تو تاریکی فرو رفتن.
بحث کردن با شما بی فایدست.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
احتمالا اشتباه نوشته ايد "لا يعمهون "
ميخواهيد آيات را با قبل و بعدش بنويسم ! ميخواهيد فيلم بريدن دست و پا را كه اخيرا اجرا شده براتون بفرستم؟!ميخواهيد فيلم بريدن انگشتان يك سارق را براتون بگذارم؟ميخواهيد فيلم بريدن گردن بي گناهاني در عراق را با خواندن آيه 4 از سوره محمد براتون بگذارم؟اينها مربوط به هزار 400 سال قبل نيست اينها الان دارن اجرا ميشن !ميخواهيد قوانين قضاض را براتون بنويسم كه 10 سال پيش به تصويب رسيده؟ فكر ميكنيد اين فيلمها و اقدامات مسلمين در جهان همه چاخانه و عقل سليم ميخواد تا بفهمه اينها دروغه؟
چند تا آيه برات بگذارم كه زنها در ان به خفت ازشون ياد شده؟! واقعا عقل سليم ميخواد تا اونجوري كه يك مسلمون ميخواد بفهمه؟باشه قبول من اون عقل سليم را ندارم كه خودمو گول بزنم.
كي گفته شنيدن همه حرف ها بعد متابعت از بهترينش حرف بديه اگه خوب نوشته هامو بخوني ياد اوري كردم كه حرفاي مفيد و نامفيد در اون زياده .
درسته در اينمورد با شما اختلاف عقيده ندارم ولي يه بار گولم زدي و نوشتي گوهري بنام مخالف و از آن بدرستي ياد كردي اما حالا كه اون اصل عقيدتو نوشتي ،يعني بحث كردن با مخالف عقيدت بي فايده است بيشتر دركت ميكنم و به اجبار ميگويم :
خرد نگهدارت
بحث کردن با مخالف عقیده!! من اونجا نوشتم حتما باید قبولش کرد؟ میدونید چرا بحث کردن باش ما رو بیفایده میدونم. چرا هر وقت به اصطلتح خودتون اشکالی رو در یه تاپیک عنوان کردید و براتون پاسخی نوشتم متاسفانه باز تو تاپیک بعدی همون رو تکرار کردید. مثل اینکه اصلا آب تو هاون کوبیدم.
اما خب بحخث کردن با شما برای من یه فایده داشت. چون وادار میشدم برم بخونم و بخونم و بخونم.
اگه به گوهری به نام مخالف اعتقاد نداشتم. هر پست یا تاپیک مخالفی که زده میشد در چشم بر هم زدنی پاک میشد. و آمار اخطارا و تذکرات تو این تالار هم سر به فلک میکشید.
یه بار دیگه برید اون تاپیک مخالفت رو بخونید.
 

Similar threads

بالا