حـــالـــم خـــراب اســت ...
- شروع کننده موضوع V A H ! D
- تاریخ شروع
منم موافقم بچه ها همه با هم بریم پا بوسه اقامون
منم می خوام برم مشهد
ولی پارسال که رفتم دوتا از حاجتام روا شد ومطمئنم که امام رضا وساطت کرد تا بشه
ولی پارسال که رفتم دوتا از حاجتام روا شد ومطمئنم که امام رضا وساطت کرد تا بشه
خیلی دلم گرفته یک سال که هرچی برنامه ها م میخوام جور کنم برم نمیشه تا پای رفتنم میرم اما نمیشه
خیلی دوست دارم برم
یعنی دیگه اینقد بدم که صدام نمیکنی
خیلی دوست دارم برم
یعنی دیگه اینقد بدم که صدام نمیکنی
سلام آقا جون
میدونی چند ساله ندیدمت آقا؟ دلم تنگ شده، بدجوری...
وقتی میبینم این همه دوستدار و عاشق داری حسودیم میشه بهشون، میگم حتماً اونارو بیشتر دوست داری که به من نگاه نمیکنی! دلم تنگ شده براتون همش دو بار اومدم زیارت ولی چند سالی میشه که دیگه منو نطلبیدید. ولی من منتظر میمونم...
میدونی چند ساله ندیدمت آقا؟ دلم تنگ شده، بدجوری...
وقتی میبینم این همه دوستدار و عاشق داری حسودیم میشه بهشون، میگم حتماً اونارو بیشتر دوست داری که به من نگاه نمیکنی! دلم تنگ شده براتون همش دو بار اومدم زیارت ولی چند سالی میشه که دیگه منو نطلبیدید. ولی من منتظر میمونم...
اى غریبى که ز جدّ و پدر خویش جدائى
خفته در خاک خراسان ، تو غریب الغربائى
چه ثنا گویمت ، اى داور هفتاد و دو ملّت
که ثنا خوانده خدایت ، تو چه محتاج ثنائى
این رواق تو و صحن و حَرَمَت ، همچو بهشت است
روضه ات ، جنّت فردوس و مسمّى به رضائى
آه ، از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان
ناله ات گشت بلند ، آه تقى جان به کجائى
اى شه یثرب و بطحا ، تو غریبى به خراسان
سرور جمله غریبان و معین الضّعفائى
اغنیا مکه روند و فقرا سوى تو آیند
جان به قربان تو اى شاه که حجّ فقرائى
بیا که مظهر آیات کبریا اینجاست
بیا که تربت سلطان دین ، رضا اینجاست
بیا که گلبن گلزار موسى جعفر
بیا که میوه بستان مصطفى اینجاست
بیا که خسرو اقلیم طوس ، شمس شموس
بیا که وارث دیهیم مرتضا اینجاست
شهنشهى که به چشمان ، غبار درگاهش
کنند حُور و ملایک ، چو توتیا اینجاست
اگر کلید در رحمت خدا جوئى
بیا کلید در رحمت خدا اینجاست
در مدینه علم و کمال و زهد و ادب
در خزینه بخشایش و عطا اینجاست
ز قبله گاه سلاطین بخواه حاجت خویش
شهى که حاجت مسکین کند روا اینجاست
قدم ز صدق و ارادت در این حرم بگذار
که مهد عصمت و ناموس کبریا اینجاست
بیا که منبع فیض و عنایت ازلى
بیا که مطلع و الشّمس و و الضّحى اینجاست
امام ثامن و ضامن ، رضا که بر حرمش
نهاده اند شهان ، روى إ لتجا اینجاست
به خضر کز پى آب بقاست سرگردان
دهید مژده که سرچشمه بقا اینجاست
خفته در خاک خراسان ، تو غریب الغربائى
چه ثنا گویمت ، اى داور هفتاد و دو ملّت
که ثنا خوانده خدایت ، تو چه محتاج ثنائى
این رواق تو و صحن و حَرَمَت ، همچو بهشت است
روضه ات ، جنّت فردوس و مسمّى به رضائى
آه ، از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان
ناله ات گشت بلند ، آه تقى جان به کجائى
اى شه یثرب و بطحا ، تو غریبى به خراسان
سرور جمله غریبان و معین الضّعفائى
اغنیا مکه روند و فقرا سوى تو آیند
جان به قربان تو اى شاه که حجّ فقرائى
بیا که مظهر آیات کبریا اینجاست
بیا که تربت سلطان دین ، رضا اینجاست
بیا که گلبن گلزار موسى جعفر
بیا که میوه بستان مصطفى اینجاست
بیا که خسرو اقلیم طوس ، شمس شموس
بیا که وارث دیهیم مرتضا اینجاست
شهنشهى که به چشمان ، غبار درگاهش
کنند حُور و ملایک ، چو توتیا اینجاست
اگر کلید در رحمت خدا جوئى
بیا کلید در رحمت خدا اینجاست
در مدینه علم و کمال و زهد و ادب
در خزینه بخشایش و عطا اینجاست
ز قبله گاه سلاطین بخواه حاجت خویش
شهى که حاجت مسکین کند روا اینجاست
قدم ز صدق و ارادت در این حرم بگذار
که مهد عصمت و ناموس کبریا اینجاست
بیا که منبع فیض و عنایت ازلى
بیا که مطلع و الشّمس و و الضّحى اینجاست
امام ثامن و ضامن ، رضا که بر حرمش
نهاده اند شهان ، روى إ لتجا اینجاست
به خضر کز پى آب بقاست سرگردان
دهید مژده که سرچشمه بقا اینجاست
کوچه پس کوچه های عشق را به شوق رسیدن به گلدسته های سر به فلک کشیدت طی میکنم و با یک دنیا اشتیاق خودم را به تو میسپارم
دیگر خودم نیستم که به سمتت میام
نمیدونم چطوری وارد حرمت میشم انگار تمامی وجودم آسمانی شده که فقط میبارد گویی اشک هایم لحظه شمار زیارتت بوده اند
برایم پای نمیماند سنگینی غصه هایم را بر پای دل مینهم و بی هیچ گوشی که بشنود و چشمانی دوخته شده به گنبدت
وناله مرغ خسته ای که از درون سینه ام به گوش میرسد و بالهای زخمی و شکسته
به تو سلام میدهم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
دلم میخواهد تا اونجایی که دوست دارم پر بگیرم کبوتر دلم بی نهایت هوایی محبتت را کرده...
گاهی حتی نمیتونم یه قدم جلوتر برم همینطور سرجا خشکم میزنه شاید باورم نمیشه یه بار دیگه اذن دخولم دادی
گرد وخاک سفرو با اشک هام شست و شو میدم ودلمو به پنجره فولادت گره میزنم
آخه توهشت مقدسی ضامن آهویی مگه میشه منونبینی؟؟
ساعت ها چشمم به ضریحت گره میخوره پروانه هایی را میبینم که از شدت عشق به ضریحت چسبیده اند
تا آرامشی یابند برای فریاد غمشان که در گوشه گوشه ی ضریح پیچیده است..........
وقتی تو حرمتیم همه غریبند همه ؟آرومو پاک و بی ریا
هر کی سرش یه گوشه است و سفره ی دلش پیشتو باز
اونجا آدما یه جور دیگن هیچکی خودش نیست ..........
هربار که میام سخت تر میتونم ازت دل بکنم هر بار بیشتر در تو غرق میشم
تلاطمی از عشق که با هیچ متاعی عوض شدنی نیست
هر بار برمیگردم دلم پیشت جا میمونه تا دوباره من بی دلو دعوت کنی
تا دوباره در غربتت گم بشم.........
دیگر خودم نیستم که به سمتت میام
نمیدونم چطوری وارد حرمت میشم انگار تمامی وجودم آسمانی شده که فقط میبارد گویی اشک هایم لحظه شمار زیارتت بوده اند
برایم پای نمیماند سنگینی غصه هایم را بر پای دل مینهم و بی هیچ گوشی که بشنود و چشمانی دوخته شده به گنبدت
وناله مرغ خسته ای که از درون سینه ام به گوش میرسد و بالهای زخمی و شکسته
به تو سلام میدهم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
دلم میخواهد تا اونجایی که دوست دارم پر بگیرم کبوتر دلم بی نهایت هوایی محبتت را کرده...
گاهی حتی نمیتونم یه قدم جلوتر برم همینطور سرجا خشکم میزنه شاید باورم نمیشه یه بار دیگه اذن دخولم دادی
گرد وخاک سفرو با اشک هام شست و شو میدم ودلمو به پنجره فولادت گره میزنم
آخه توهشت مقدسی ضامن آهویی مگه میشه منونبینی؟؟
ساعت ها چشمم به ضریحت گره میخوره پروانه هایی را میبینم که از شدت عشق به ضریحت چسبیده اند
تا آرامشی یابند برای فریاد غمشان که در گوشه گوشه ی ضریح پیچیده است..........
وقتی تو حرمتیم همه غریبند همه ؟آرومو پاک و بی ریا
هر کی سرش یه گوشه است و سفره ی دلش پیشتو باز
اونجا آدما یه جور دیگن هیچکی خودش نیست ..........
هربار که میام سخت تر میتونم ازت دل بکنم هر بار بیشتر در تو غرق میشم
تلاطمی از عشق که با هیچ متاعی عوض شدنی نیست
هر بار برمیگردم دلم پیشت جا میمونه تا دوباره من بی دلو دعوت کنی
تا دوباره در غربتت گم بشم.........
یادم نمیاد اولین بار چطور خودمو به حرمت رسوندم اینقدر توی مسیر بابا از خوبی هات گفته بود که دلم میخواست هرچه زئدتر خودم از نزیدیک ببینم
بابا ضامن آهو شدنت را برام تعریف کرده بود
باورم نمیشد میگفتم چطور یه آدم ضمانت یه حیوونا کرده؟؟
وقتی که وارد صحن شدیم دور تا دور سقاخونه پر بود از آدمایی که واسه تبرک آب برمیداشتن
بابا دستمو محکم گرفته بود که گم نشم آخه عید بود دریای ازجمعیت اونجا موج میزد
من با داداش و بابامم از مردونه وارد حرم شدیم
جمعیتی از پروانه های عاشق دور ضریحت میچرخیدن
منم که کوچیک بودم داداشم منو روی شونه هاش گذاشت تا باخودش ببره نزدیک ضریح تا تبرک بگیرم اما از همون ابتدای جمعیت دستای مردم بالی شدن واسم پرواز کردم به سمت ضریح
اونوقتا خیلی سبک بودن نه مث امروز که کوله بارم پر گناهه و بال پروازم شکسته باشه آرامشی به دلم نشست که واسه اولین بار تجربش میکردم هیجان و استرسی که توی دلم بود به یک باره نشست
نمیدونستم چی باید بگم چی باید بخوام
اما صورتای خیس و بارون زده ی مردمومیدیم و چشمایی که به ضریحت دوخته شده بودن و نوای غم هاشون که تنها موسیقی جاری بود
با همه ی این وجود همه آروم بودن از روی شونه ی هرکسی که رد میشدم بوی معنویتش دلمو میلرزوند
دیگه باورم شده بود که اینجا همون حریم امنی که هرکسی پناه میاره
مث یه پروانه کوچولو روی دستای مردم دور ضریحت چرخیدم دلم نمیخواست بیام عقب
با همون دستا دوباره برگست عقب پیش داداشم اونم منو گذاشت پایین و گفت همین گوشه بمون تکون نخوری گم میشیا
حالا که یاد اون روزا میافتم دلم میخواد بیام تو حریمت گم بشم تا تو پیدام کنی تا غرق بشم تو معنویتت
خیلی دلم میخواهد اونی که پیدام میکنه تو باشی و دست رحمتت را روی سرم بکشی
امام غریبم دلم هوای گم شدن تو غربتتو کرده کبوتر دلمو پرواز دادم تا اونم این روزا ضریحتو بوسه باران کنه
کاش دوباره دعوتم کنی اینبار دست بابا را محکم نمیگیرم چون میدونم تو هستی
خودموگم میکنم تا در تو پیدا بشم
سلام بر سید گل ها
اى مولاى هشتم! تو نوید رویش باران از سقف بهارانى. تو مایه طراوت گل هاى ایمانى. تو برکت جاى جاى ایرانى. خورشید با بوسه بر بارگاهت، روز را آغاز مى کند و گرما را به وام مى گیرد. صداى تو در رگ هاى زندگانى جارى است.
اى هشتمین گل بوستان محمدى! اى منتهاى خواهش دل ها! اى آفتاب روشن قبله گاه ما! اى نور مطلق امروز و فردا! اى سبزه زار سرزندگى و صفا! اى پناه گاه آهوان رمیده دل هاى ما! تو روح باغستان زندگانى هستى. تو مبشر امیدى. تو ناخداى کشتى هدایتى.
سلام بر تو و بر هر انسان شایسته اى که شور و شعورش، او را به پشت پنجره فولاد و ضریح آفتاب مى کشاند؛ پنجره اى که از عشق لطیف تر، از گلبرگ زیباتر و از همه دنیا بزرگ تر است. سلام بر تو اى همیشه سبز! اى سید گل ها! یا على بن موسى الرضا علیه السلام .
اى مولاى هشتم! تو نوید رویش باران از سقف بهارانى. تو مایه طراوت گل هاى ایمانى. تو برکت جاى جاى ایرانى. خورشید با بوسه بر بارگاهت، روز را آغاز مى کند و گرما را به وام مى گیرد. صداى تو در رگ هاى زندگانى جارى است.
اى هشتمین گل بوستان محمدى! اى منتهاى خواهش دل ها! اى آفتاب روشن قبله گاه ما! اى نور مطلق امروز و فردا! اى سبزه زار سرزندگى و صفا! اى پناه گاه آهوان رمیده دل هاى ما! تو روح باغستان زندگانى هستى. تو مبشر امیدى. تو ناخداى کشتى هدایتى.
سلام بر تو و بر هر انسان شایسته اى که شور و شعورش، او را به پشت پنجره فولاد و ضریح آفتاب مى کشاند؛ پنجره اى که از عشق لطیف تر، از گلبرگ زیباتر و از همه دنیا بزرگ تر است. سلام بر تو اى همیشه سبز! اى سید گل ها! یا على بن موسى الرضا علیه السلام .
.
.
.
سلام آقا ...
حسرت و آهی کشیدم که مپرس!!
خوشا به حال اونایی که الان توی صحن و سرات نشتن و به گنبدت خیره شدن!!
خوشا به حال اوانیی که واسه چند ساعت هم که شده وقتی میان توی حرمت از همه کس و همه چیز آزاد میشن!!
خوشا به حال اونایی که این چند روز نایب الزیاره من و دوستای دیگه شدن!!
همونایی که تعدادشون هم کم نیست و ماها روزهای قبل باهاشون بودیم و الان اونا اومدن پیشت و من رو با یک پیامک یاد میکنن و ...
آقا میدونم قسمتم نشده که بیام اما ای کاش فقط و فقط قسمت و حکمت بود!!
آقا منه روسیاه بخاطر گناهام نیومدم!!
میدونم ، خوب میدونم!!
فقط کمکم کن تا بتونم ...
.
.
سلام آقا ...
حسرت و آهی کشیدم که مپرس!!
خوشا به حال اونایی که الان توی صحن و سرات نشتن و به گنبدت خیره شدن!!
خوشا به حال اوانیی که واسه چند ساعت هم که شده وقتی میان توی حرمت از همه کس و همه چیز آزاد میشن!!
خوشا به حال اونایی که این چند روز نایب الزیاره من و دوستای دیگه شدن!!
همونایی که تعدادشون هم کم نیست و ماها روزهای قبل باهاشون بودیم و الان اونا اومدن پیشت و من رو با یک پیامک یاد میکنن و ...
آقا میدونم قسمتم نشده که بیام اما ای کاش فقط و فقط قسمت و حکمت بود!!
آقا منه روسیاه بخاطر گناهام نیومدم!!
میدونم ، خوب میدونم!!
فقط کمکم کن تا بتونم ...
...
...
.
.
.
جای همه دوستان خالی...
امشب دعوت شدیم حرم مطهر احمد بن موسی (برادر بزرگ امام رضا علیه السلام)
.
.
.
__________________
اما اینجا صفای دیگری دارد
.
.
.
.
السلام علیک....
اتل متل شبونه دلم شده روونه
عاشق و بی قراره خدا خودش میدونه
اتل متل یه آهو مهرت شفا و دارو
معجزه ی نگاهت نه سحر و نه جادو
اتل متل کبوتر گذاشته تو حرم سر
به دور گلدسته ها می چرخه ،می زنه پر
اتل متل یه پنجره یکی زعمق حنجره
داد می زنه امام رضا اسم تو دل را می بره
اتل متل فرشته روبرگ گل نوشته
صحن مطهر تو یه قطعه از بهشته
اتل متل یه مهتاب نورش مثال آفتاب
قلب همه شیعه ها از شوق تو میشه آب
اتل متل ستاره چشمک زده دوباره
زمستون روح من باعشق تو بهاره
اتل متل یک نگاه یوسف یعقوب و چاه
قسم به اسم نازت ماه تری تو ازماه
اتل متل شفاعت آقا دارم یه حاجت
میشه نگاهم کنی منم بیام زیارت
دهاقین
...
.
.
.
جای همه دوستان خالی...
امشب دعوت شدیم حرم مطهر احمد بن موسی (برادر بزرگ امام رضا علیه السلام)
.
.
.
__________________
اما اینجا صفای دیگری دارد
.
.
.
.
السلام علیک....
اتل متل شبونه دلم شده روونه
عاشق و بی قراره خدا خودش میدونه
اتل متل یه آهو مهرت شفا و دارو
معجزه ی نگاهت نه سحر و نه جادو
اتل متل کبوتر گذاشته تو حرم سر
به دور گلدسته ها می چرخه ،می زنه پر
اتل متل یه پنجره یکی زعمق حنجره
داد می زنه امام رضا اسم تو دل را می بره
اتل متل فرشته روبرگ گل نوشته
صحن مطهر تو یه قطعه از بهشته
اتل متل یه مهتاب نورش مثال آفتاب
قلب همه شیعه ها از شوق تو میشه آب
اتل متل ستاره چشمک زده دوباره
زمستون روح من باعشق تو بهاره
اتل متل یک نگاه یوسف یعقوب و چاه
قسم به اسم نازت ماه تری تو ازماه
اتل متل شفاعت آقا دارم یه حاجت
میشه نگاهم کنی منم بیام زیارت
دهاقین
چقدر گفتم ببندم!؟؟؟؟ چمدانم را می گویم!!!!
حالم خــــراب است....
از بین همه اون ادمها فقط منو نطلبیدی!
حالم خــــراب است....
از بین همه اون ادمها فقط منو نطلبیدی!
چقدر گفتم ببندم!؟؟؟؟ چمدانم را می گویم!!!!
حالم خــــراب است....
از بین همه اون ادمها فقط منو نطلبیدی!
منم در انتظارم
ولي هنوز دعوت نشدم
.
.
.
اين انتظارا نمي زارن كه حالمون خوب شه
منم حالم خرابه
منم در انتظارم
ولي هنوز دعوت نشدم
.
.
.
اين انتظارا نمي زارن كه حالمون خوب شه
منم حالم خرابه
من و دوستام قرار بود ولادت اونجا باشیم!
همشون رفتن به جز من!
من و دوستام قرار بود ولادت اونجا باشیم!
همشون رفتن به جز من!تا حالا نمیفهمیدم طلبیدن یعنی چی!!! میگفتم پول باشه دل هم بخواد بره امام چرا نخواد!!!!؟ حالا میبینم نه...تا اقا نخواد نمیشه!
غصه نخوريد
ان شا الله شما هم تو يه موقعيت خيلي بهتر دعوت ميشيد پابوسي آقا
دلم گرفت از این دلهای
آسفالت گرفته ی دور و برم
آسفالت گرفته ی دور و برم
از عشق های آغشته به هوس...
[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]از دوستت دارم های شیطانی....[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif][FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]
[/FONT]
تو دلمو در آغوش بگیر...
دعوتم كن تا بغض بشكنم پای ضریحت
آقای مهربونم...
[/FONT]
تو کیستی شریک غم اهل عالمی
آن رازها که از همه پوشیده داشتم…
در خاک طوس کعبه اولاد آدمی
آن رازها … آن رازها که از همه پوشیده داشتم…
آخرین ویرایش:
عالی بود ....
یا علی بن موسی الرضا
آقادلم پرکشیده به سوی حرمت
کاشکی کبوتری می شد
می آمد سمت حرمت
یا علی بن موسی الرضا
آقادلم پرکشیده به سوی حرمت
کاشکی کبوتری می شد
می آمد سمت حرمت
من اون قسمت حرمو دوست دارم که زیر زمینه 
از سمت خیابون شیرازی که میری اسم صحناروبلد نیستم
تابستون میرفتیم توزیرزمینه ایقد خنک بود دل کن نمی شدیممینشستیم زیر باد کولرو از غم دنیا رها می شدیم
از سمت خیابون شیرازی که میری اسم صحناروبلد نیستمتابستون میرفتیم توزیرزمینه ایقد خنک بود دل کن نمی شدیم
مینشستیم زیر باد کولرو از غم دنیا رها می شدیم 
