حج : سفر عشق

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
مرسی ما هم یاد خاطره هامون افتادیم.ما پارسال عید بودیم.واقعا بهترین سفریه که آدم میتونه بره.مدینه دلگیره خیلی!حیاط مسجد النبی و گنبد خضراء حضرت رسول شعف میاره!ولی بقیع دل آدم آتیش میگیره.مخصوصا وقتی می خوای زیارت حضرت زهرا رو بخونی!:cry:
 

ab 84

عضو جدید
.
.
.


سلام!!!

از چند روز قبل از نیمه شعبان میخواستم بیان و بنویسم اما نمیشد!!

بیام و بگم که یکسال گذشت!!:(

یکسال پیش در شب نیمه شعبان محرم شدیم ... :gol:

باور کنید سخته!!

خیلی سخته که توی یه ایامی یه جایی باشید و سال بعدا توی همون روز حسرتش رو بخورید!!

تمام خاطراتش جلوی چشمتون میاد ...

نمیدونم و نمیتونم دیگه بنویسم!!

التماس دعا ... :cry::gol:

سلام

من حستون رو درک میکنم
هرسال موقعی که رفتم حج میشه همین حس شما رو دارم اون وقت دفتر خاطرات حجم رو میارم و هر روز خاطره ی اونروز رو میخونم
همش هم حسرت روزهایی رو میخورم که گذشت...
انشاالله بازم نصیب همه بشه . آمین
یاعلی
التماس دعا
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
.
.
.

عرفه هم تموم شد!!

عید قربان هم رفت!!

،

یادش بخیر صحرای عرفات!!

از دور و پشت شیشه های اتوبوس نگاه میکردیم!!

همه ی بچه ها پیش خودشون میگفتن خدایا میشه ما هم یه روزی بیایم و اینجا دعا عرفه بخونیم؟؟!!!

اللهم الرزقنا ... :gol:
 

ab 84

عضو جدید
صحرای عرفات....
یکی از بچه ها میگفت بعد از طواف موقعی که تقصیر کردی، مقدارم ازمو یا ناخنت رو که کوتاه کردی بردار و باخودت ببر توی صحرای عرفات خاکش کن ، روز قیامت زمین عرفات گواهی میده که روزی تواینجا بودی و باتمام وجودت ....
خدای من ...
شرم دارم از زمین عرفه ....من باز هم باری از گناه شدم......
تو با ما چه کردی و ما باخود چه کردیم ؟!!
اللهم اهدناالصراط المستقیم
آمین
التماس دعا
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
به بهانه سالروز شهادت امام سجاد (ع) ...

به بهانه سالروز شهادت امام سجاد (ع) ...

.
.
.


25 محرمه!!

خیلی زود گذشت!!

دهه اول و دوم هم تموم شد!!

اما بازم خداروشکر که امسال هم بودیم و ...

،

تو فاصله ای دور از مزار امام سجاد وایسادیم و دور حاج اقای کاروان رو گرفتیم ...

حدوده 30 یا 40 نفری میشدیم!!

خدا خیرش بده حاج آقا قدوسی رو ، هنوز فراز های اول سلام دادن بود که همه اشک میریختن و آروم سلام میدادن!!

حس و حال غربی بود و واقعا غربت ائمه بقیع رو حس کردیم!!

حاج آقا داشت روضه اسارت رو میخوند و دیگه کسی تو حال خودش نبود!!

آقا امام سجاد و کلا ائمه بقیع خیلی غربین!

اللهم الرزقنا ... :gol:
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
.
.
.

قرار بود مراسم وداع با مدینه بگیرم واسمون!!

صبح زود مدیر کاروان در همه اتاق ها رو میزد و میگفت تا بعد از ناهار آماده باشید واسه حرکت و اینکه واسه آخرین بار برید برای زیارت حضرت رسول (ص) ...

با بچه ها قرار گذاشتیم که هرکسی واسه خودش بره و این دمه اخری درد و دل کنه!!

واقعا نمیدونم چطور رفتم و اومدم و چی شد اونجا ، واقعا سخت بود اما برگشتم!!

هیچکس واسه ناهار نیومده بود و همه حرم بودن!!

یادش بخیر لباس احرام پوشیدنمون هم کلی خاطره داره و یادمه همه تو راهرو های هتل دنبال یکی میگشتن که واسشون حوله ببنده و ...

بالاخره بعد از ظهر شد و اومیدم توی سالن اجتماعات هتل!!!

آخ که چه مراسمی بود ... :cry::gol:
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خدایا کی میطلبی بار دگر..........
خیلی آغاز خوبی بود خیـــلــــی خـــــــوب
اول این خوبی با زیارت خاتم پیامبران شروع شد .آخ چه حال و هوایی داشت چه حال و هوایی و چه صفایی اما همراه با چه غم بزرگی !
خدا لعنتشان کند و هر چه زودتر نسلشان را برکند اینقدر زیادن این نانجیبان وهابی که تنها به فرج میتوان امیدوار بود.
مدینه بودم شهر غم و غربت .چه تلخ هست در شهر خودت غریب باشی خیلی سخت هست پیامبر یک دین باشی و ببینی هر کدام از پیروانت به اصولی به روش خود عمل میکنند، نه به آنچه تو گفتی و آورده ای!
چهــار امام معصومت در گوشه ای و تنها یک وجب خاک و سخت تر از همه ی این ها نگذارند تو حتی به پشت پنجره بقیع بروی و زیارتی بخوانی خدا لعنتشان کند .حق داشت علی حق داشت که بی بی دو عالم را مخفیانه خاک کرد
و چه غریبند این عزیزان در دیار خویش
و تو که شیعه علی هستی در این شهر جایی نداری هیچ جایی هیچ
اگر گوشه ای ببینند جمع شده اید و دعا میخوانید و اشکی برای غربتشان میریزی پراکنده تان میکنند با ترس گوشه ای میایستی و برای خودت دعا میخوانی دعا به دلت نمی چسبد همه دلهره .دو رکعت نماز که میخوانی همه به حکم کافر مینگرندت جرئت نداری سر به تربت بگذاری بی حرمتی میکنند.تنها میتوانی از ته دل برای ظهورش دعا کنی شاید آن موقع ذره ای از درد دل صاحب الزمان باخبر شویم ذره ای
مدینه را وداع گفتم عازم بیت الله الحرام شدم شور و ترسی در دل
یعنی خدا به آن بزرگی من بنده پست خود را به دیدار طلبیده است
مگر می شود؟
چه خدای بزرگی....الله اکبر
لباس احرام پوشیدم.خودم را در کفن مرگم دیدم
آماده مرگ شدم
لبیک گفتم و دعوت حق را اجابت نمودم
ترس وجودم را گرفته بود اشک امانم را بریده بود
اگر خدا مرا با این همه گناه نپذیرد چه کنم
رو سیاه درگاهشم اگر خطاپوشم نشود رو به که کنم
شب بود حوالی ساعت 2و نیم بامداد.
شب اول قبر با پاهای خودم به محضرش به عرشش در زمین میرفتم اما خودم را در مقابل عرش الهی میدیدم میز محاکمه
چه سجده ای بود سجده ای بی اراده...لبریز از شوق
ناگهان آرام گرفتم
گویی ندایی گفت خدا بخشنده است نگران نباش او آمرزنده مهربان است
همراه با فرشتگان طواف گفتمش و گویی صاحب عصر نیز با ما طواف میکرد هر چه چشم گرداندم ندیدمش
چقدر جاه طلب !تو که باشی که لیاقت دیدن صاحب عصر را داشته باشی آخر
اما مطمئنم بود چون نام ما به نام یاوران او بود و او زمام دار گروه ما مگر میشود که نباشد در جمع انصارش؟!
.....
اعمال را شروع کردم
مانند اسماعیل در دامان هاجر(حجر اسماعیل)پرورش یافتم و جا پای ابراهیم گذاشتم و نماز خواندم
اکنون وقت هاجر شدنم رسیده بود و بین صفا و مروه سعی کردم چه خستگی و درد شیرینی بود

نماز صبحی خواندیم

و طواف مجددی
از مکه بیشتر بگویم مکه هم آن قشر دیگر مسلمانان زیاد بود اما غم مدینه را نداشت
زیبا بود و رویایی.. نه غمی داشتی نه دردی همه دردها در آنجا فراموش میشد
حداقل میدیدی قبله همگیتان یکیست آرام میشدی
و امیدوارتر به اینکه روزی همه یک سنت را انجام دهند آن هم به شیوه درستش

روزهای مکه هم به سان برق گذشت تا چشم باز کردم خودم را در فرودگاه دیدم

گویی همه این روزها خوابی بود خوابی که خیلی زود تمام شد
امیدوارم همه آرزومندان دیدار حق به آرزوشان برسند
آخ که چقدر درد فراغ یار سخت است
کاش میشد زمان را ................................................
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
پشت بام مسجدالحرام....
فقط مردها اجازه ورود داشتن....


چقدر بد پس ما چی؟
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
من میخوام از دوستای گلمون خواهش کنم اگه میشه یه خورده مارو راهنمایی کنند درمورد اعمالمون میدونم قبل رفتن کلاس هست منظورم اونا نیست خیلی گفتن ما قدر فرصتهارو ندونستیم زود گذشت من خودم سعی میکنم با مامان نرم خرید همیشه این مشکل تو سفرای زیارتی باهاش دارم میخوام بدونم چه کارایی باید میکردین یادتون رفته انجام بدین بعد که اومدین گفتین ایکاش این عمل اونجا انجام میدادم
دعاها ونمازها و.......... که فکر میکنید خیلی خوبه خونده بشه
یه سوال دیگه کسی برای خودش چک لیست درست کرده بود که چه کارایی انجام بده






پ ن:یاداوری خاطراتتون خیلی قشنگ بود خیلی قشنگ من که خیلی دوسشون داشتم دلم میخواست اونجا بودم ولی منم مثل بقیه هنوز نوبتم نشده :(ولی بازم خوشحالم خدا من به خونش دعوت کرد دیرو زود داره اما دعوت شده ام دیگه:D
 

ab 84

عضو جدید
من میخوام از دوستای گلمون خواهش کنم اگه میشه یه خورده مارو راهنمایی کنند درمورد اعمالمون میدونم قبل رفتن کلاس هست منظورم اونا نیست خیلی گفتن ما قدر فرصتهارو ندونستیم زود گذشت من خودم سعی میکنم با مامان نرم خرید همیشه این مشکل تو سفرای زیارتی باهاش دارم میخوام بدونم چه کارایی باید میکردین یادتون رفته انجام بدین بعد که اومدین گفتین ایکاش این عمل اونجا انجام میدادم
دعاها ونمازها و.......... که فکر میکنید خیلی خوبه خونده بشه
یه سوال دیگه کسی برای خودش چک لیست درست کرده بود که چه کارایی انجام بده






پ ن:یاداوری خاطراتتون خیلی قشنگ بود خیلی قشنگ من که خیلی دوسشون داشتم دلم میخواست اونجا بودم ولی منم مثل بقیه هنوز نوبتم نشده :(ولی بازم خوشحالم خدا من به خونش دعوت کرد دیرو زود داره اما دعوت شده ام دیگه:D

سلام دوست عزیز، امیدوارم تواین سفر به همه نداشته هات برسی ، من اگه جای توبودم اصلا با خودم پول زیادی نمیبردم که وسوسه بازار بشم در این حد که فقط یه سجاده یادگاری برا خودم بگیرمو اگه اونجا مریض شدم پول داشته باشم برای دکتر رفتن .اونجا لخظه لحظش غنیمته ... نمیدونم چی بگم ... بغض کردم دلم تنگ شده برای اون روزا... نمازو دعا تو کتابا هست من میگم اونجا خودتی و خدا باهاش عهد ببند ، اما سعی کن عهدی ببندی که بتونی بهش پایبند باشی نه مثل من ... یه دفتر ببر حتما خاطراتتو یادداشت کن ... من دوست داشتم میرفتم غار حرا اما نشد که بریم اگه تونستی حتما برو میگن خیلی دیدنیه ... مطمئن باش اعمالتو درست و کامل انجام میدی به نظرم مهم اینه که وقتی برگشتی معصومیت به دست آورده رو تا پایان عمرت حفظ کنی ... این یه فرصت دوبارست که نصیب همه نمیشه و شاید دیگه برای تو هم تکرار نشه ...
 

Esmaeilpoor

عضو جدید
من با سوغاتى خریدن مخالف نیستم، اما با این بازارگردى‌ها چرا؛ خیلى بد است. یک عده‌اى عطش بازارگردى دارند؛ اینها ملت شما را، مردم شما را سبک میکند؛ حیف است.

میروند یک جنس هائى را میخرند، غالباً هم جنس هاى بى‌کیفیت از کشورهاى دوردستِ سودجو که با همان کمپانى‌هاى داخل آن کشور میزبان بندوبست دارند.

براى حجاج جنس بدلى و بى‌کیفیت درست میکنند مى‌آورند توى این بازارها میریزند، شما هم میروید این ارز خودتان را و عِرض خودتان را میریزید براى اینکه این کالاهاى بى‌کیفیت را خریدارى کنید.

امروز در کشور ما خوشبختانه کالاهاى داخلى با کیفیت خوب، متنوع، زیبا، ساخته‌شده‌ ى دست کارگر ایرانى ، برادر خودتان فراوان است. بعضى‌ها قبل از اینکه سفر مکه بروند، سوغاتى‌هاى سفر را در اینجا میخرند – کار خوبى است – نگه میدارند؛ بعد که برگشتند، همان هائى را که در بازار شهر خودشان تهیه کرده‌اند، به عنوان سوغاتى میدهند. هدیه‌ى سفر است دیگر، خوب است. این کار، خیلى کار خوبى است.

بعضى‌ها به عنوان چیز متبرک، از آنجا سوغاتى مى‌آورند؛ تبرکى ندارد. این جانمازهایى که در سنندج و کردستانِ خودمان میبافند، بمراتب از جانمازهایى که از آنجا مى‌آورند، بهتر است.


برادر خودتان را تقویت کنید، ساخت دست او را که هم زیباتر است، هم بهتر است، بخرید و این را به عنوان سوغاتى بدهید. این را آنجا ببرید و به افرادى که دوست دارید، سوغاتى بدهید. همه‌ى اجناس خودمان همین طور است؛ حالا من جانماز را مثال زدم که مقدس‌ترین است. اینها را رعایت کنید.

بیانات امام خامنه ای در دیدار کارگزاران حج ‌1390/7/11​

 

جاده

عضو جدید
وایییییییییییییی خوش به حالت انقدررررررررررررررررررررررررررر دوووووووووووووووووووووووووووووووووووست دارمممممممممممممممممممممممممم برم نمیدونید چند وقته عجیب تو ذهنمههههههههههههههههههههههههههه انشاا...... قسمت هر که دوست داره بشه خاطرت خیلی جالب بود
 

♥MitrA

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
.
.
.
میخواستم بگم هر کی برا بار اول میره انگار که خوابه...

یادم میاد وقتی تو هتل تو مکه بودم از تو هتل تا دم در و از دم در هتل تا در مسجد الحرام کلی آرزو میاوردم تو ذهنم تا وقتی کعبه رو دیدم همه شو به خدا بگم.تا همه شو برآورده کنه.
ولی وقتی میرفتم تو مسجد الحرام و کعبه عزیز رو می دیدم همش از یادم میرفت.
انگار خدا بهم میگفت فقط میخوام خودتو ببینم.آرزوهاتو میدونم .دعوتت کردم تا...

.
.
اونجا که بودم نمیدنستم چیکار کنم.ولی خارج که شدیم فهمیدم چه کارهایی که میشد انجام بدیم و ندادم.
آدم وقتی یادش میاد میخواد دق کنه.

.
رفتی زیر ناودون طلا.نماز خوندیم.
:gol:
حتی یادم میاد یه بار که اونجا بودم. تو صحن مسجدالحرام که بودم یه نمه بارون زد.
خیلی زیبا و دلنشین بود.
همون موقع دعا کردیم ...
.
.
ان شاءا... با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشرف بشیم.

ان شاءا... روزی همه مشتاقان بشه.


این هم واسه اونایی که نرفتن..












با اون جمله هایی که پر رنگ کردم موافقم
الان اصلا نمیدونم چی بگم
فقط گریم گرفته
.
.
.
.
.
.
مدیر کاروان میگفت اگه ازش بخواین که هر سال مشرف شین ...بگین ... برآورده میشه ها....ازش کم نخواین

من اصن زبونم نمیچرخید چیزی بگم ..کم خواستم ...ولی یه قول شما خودش میدونه چی میخوایم

همش مات و مبهوووت بودم

این روزا هم که مکه رو نشون میدن ...نمیتونم دووم بیارم وایسم نگا کنم
هنوز زانوهام خم میشه

هنوز باورم نمیشه این همه سااااااال منظر بودم نوبتم بشه
اونوقت الان رفتم و اومدم و ....تموم ...

الان اشکه که همین جوری سر میخوره




حالا غم اینایی که گفتم بماند
چرا توی مسجد النبی انقد محدودیت بود
چرا توی مسجد الحرام کنار کعبه
نمیشد ما خانوما هم حجرالاسودو ببینیم ؟؟


خدایا ...
ینی میشه بازم ؟؟؟:cry:
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با اون جمله هایی که پر رنگ کردم موافقم
الان اصلا نمیدونم چی بگم
فقط گریم گرفته
.
.
.
.
.
.
مدیر کاروان میگفت اگه ازش بخواین که هر سال مشرف شین ...بگین ... برآورده میشه ها....ازش کم نخواین

من اصن زبونم نمیچرخید چیزی بگم ..کم خواستم ...ولی یه قول شما خودش میدونه چی میخوایم

همش مات و مبهوووت بودم

این روزا هم که مکه رو نشون میدن ...نمیتونم دووم بیارم وایسم نگا کنم
هنوز زانوهام خم میشه

هنوز باورم نمیشه این همه سااااااال منظر بودم نوبتم بشه
اونوقت الان رفتم و اومدم و ....تموم ...

الان اشکه که همین جوری سر میخوره




حالا غم اینایی که گفتم بماند
چرا توی مسجد النبی انقد محدودیت بود
چرا توی مسجد الحرام کنار کعبه
نمیشد ما خانوما هم حجرالاسودو ببینیم ؟؟


خدایا ...
ینی میشه بازم ؟؟؟:cry:

چقدر همیشه حس ها یکی هست
هنوز عصبیم که چرا نگذاشتن بقیع رو زیارت کنیم قبر پیامبرمون رو زیارت کنیم آخه نانجیبا خدا لعنتتون کنه و نسلتون رو ریشه کن کنه
چرا نگذاشتن حتی همون پایین بقیع زیارت کاملی دسته جمعی بخونیم
چقدر وقتی با کاروان جمع میشدیم یه گوشه خلوت دسته جمعی دعا بخونیم لرزیدم
چقدر غریبه آقامون مهدی توی وطن خودش

وای که مدینه چقدر غم دارد.............خدایا به حق عمه ام زینب ظهور آقا را در همین سال های جوانی ام قرار بده
تا مدینه را آنجور که شایسته پیامبر و اهل بیتمان هست زیارت کنیم
 

♥MitrA

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر همیشه حس ها یکی هست
هنوز عصبیم که چرا نگذاشتن بقیع رو زیارت کنیم قبر پیامبرمون رو زیارت کنیم آخه نانجیبا خدا لعنتتون کنه و نسلتون رو ریشه کن کنه
چرا نگذاشتن حتی همون پایین بقیع زیارت کاملی دسته جمعی بخونیم
چقدر وقتی با کاروان جمع میشدیم یه گوشه خلوت دسته جمعی دعا بخونیم لرزیدم
چقدر غریبه آقامون مهدی توی وطن خودش

وای که مدینه چقدر غم دارد.............خدایا به حق عمه ام زینب ظهور آقا را در همین سال های جوانی ام قرار بده
تا مدینه را آنجور که شایسته پیامبر و اهل بیتمان هست زیارت کنیم






:cry: الهی ...آمیـــــــــــــــــن
 

kadoo

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تنها جای مدینه که دل آدم از اون غربت بیرون میومد و شد یه نماز جماعت دلچسب با طعم زیبای شیعه خوند
اونجا بود که خدا رو شکر کردم که توی ایران دنیا اومدم جایی که از گلدسته هاش بدون هیچ واهمه ای طنین اشهد ان علیا ولی الله نواخته میشه
اینجا مسجد شیعیان مدینه هست




منصوب به امام حسن مجتبی (ع)
13 بدر امسال مهمون سفره امام حسن بودیم
حتما مدینه رفتید این مکان رو از دست ندید


 

♥MitrA

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنها جای مدینه که دل آدم از اون غربت بیرون میومد و شد یه نماز جماعت دلچسب با طعم زیبای شیعه خوند
اونجا بود که خدا رو شکر کردم که توی ایران دنیا اومدم جایی که از گلدسته هاش بدون هیچ واهمه ای طنین اشهد ان علیا ولی الله نواخته میشه
اینجا مسجد شیعیان مدینه هست




منصوب به امام حسن مجتبی (ع)
13 بدر امسال مهمون سفره امام حسن بودیم
حتما مدینه رفتید این مکان رو از دست ندید





هم سفرای من همه سفر دومشون بود و مسجد شیعیان رو دیده بودن ...
ما هم که تابع اونها ....:(
قسمت نشد ببینم ...حیف...
 

Similar threads

بالا