جوک خنده دار

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
تو ترافیک پشت لکسوس یه دختره وایسادم , گفتم یه سنگی تو تاریکی بنداز شاید مخشو زدی
آروم دنبالش راه افتادم , داشتم فک می کردم برم بغلش بگم نِگَه داره آدم حسابمون نمی
کنه , می پره
آروم زدم به پشتش , زدیم بغل , دختره پیاده شد شاکی
" حواست کجاس ؟ کوری مگه ؟ چی کار کردی ماشین و "
منم یه ژست بهت زده گرفتم و الکی با لکنت گفتم
... " ببخشیییید , من شرممنده اممممم , به خدا یه لحظه تو آینه چشماتون و دیدم اصلا یهو قلبم یه جوری شد , نفهمیدم چی شد , من معذرت می خوام "
دختره یکم نرم شد گفت
" ای بابا , بیشتر مراقب باش آقا پسر , خدا رو شکر چیزی نشد , اگه بلایی سرت میومد چی , ارزشش و داشت آخه ؟ "
گفتم خیلی بیشتر از اینا ارزش داشت آشنایی با یه بانویی مثل شما
تو همین هندونه زیر بغل گذاشتناش بودم که دیدم دوست دخترم از ماشین دختره پیاده شد گفت
" خبببببب , می فرمودید آقا , که دلتون یه جوری شد ؟ نیوشا جون سوار شو , این همون شارلاتانیه که من فک می کردم دوسم داره و همین الان داشتم ازش تو ماشین تعریف می کردم برات , منم با همین زبونش خام کرد
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
به دختره میگم خانومي یه 5000 تومنی از کیفت افتاد ...!!

برگشته میگه خر خودتی نکبت ....!
منم پول رو برداشتم و رفتم یه ساندویچ چيزبرگر توپ زدم باهاش ..!!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
.........

.........

ما این هَمه روز زن رو تبریک گفتیم..!!

شما واسه ِ روز مَرد دارید توهین می کنید می گین: مَرد نیست...؟

عجیبِ هِ .... شما که لَبُ و ناخُن و بینی و رنگ پوستُ و رنگ موُ ....

هَمش مَصنوعیِ هِ .....!!

اونوَقت مَرد واقعی می خوای.......!!؟
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا
دقیقا اون چیزی رو بر میدارن که تو کلی تو ذهنت واسش نقشه کشیده بودی!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
...........

...........

یه دوره ای شده الآن که دیگه دخترا از هم نمیپرسن دوس پسر داری یا نه ؟! میپرسن چنتا دوس پسر داری !http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/smili/97.gif
 

atimehr

عضو جدید
تو ترافیک پشت لکسوس یه دختره وایسادم , گفتم یه سنگی تو تاریکی بنداز شاید مخشو زدی
آروم دنبالش راه افتادم , داشتم فک می کردم برم بغلش بگم نِگَه داره آدم حسابمون نمی
کنه , می پره
آروم زدم به پشتش , زدیم بغل , دختره پیاده شد شاکی
" حواست کجاس ؟ کوری مگه ؟ چی کار کردی ماشین و "
منم یه ژست بهت زده گرفتم و الکی با لکنت گفتم
... " ببخشیییید , من شرممنده اممممم , به خدا یه لحظه تو آینه چشماتون و دیدم اصلا یهو قلبم یه جوری شد , نفهمیدم چی شد , من معذرت می خوام "
دختره یکم نرم شد گفت
" ای بابا , بیشتر مراقب باش آقا پسر , خدا رو شکر چیزی نشد , اگه بلایی سرت میومد چی , ارزشش و داشت آخه ؟ "
گفتم خیلی بیشتر از اینا ارزش داشت آشنایی با یه بانویی مثل شما
تو همین هندونه زیر بغل گذاشتناش بودم که دیدم دوست دخترم از ماشین دختره پیاده شد گفت
" خبببببب , می فرمودید آقا , که دلتون یه جوری شد ؟ نیوشا جون سوار شو , این همون شارلاتانیه که من فک می کردم دوسم داره و همین الان داشتم ازش تو ماشین تعریف می کردم برات , منم با همین زبونش خام کرد
واااااااااااااااااااااااااااااای ..........................
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
دِرُم مُرُم
دِری مِری
دِره مِرِه

دِرِم مِرِم
دِرِن مِرِن
دِرَن مِرَن

صرف فعل رفتن در لهجه مشهدی !!!

حواستون به سرکشای کلمات باشه با یه اشتباه معنای کلمه عوض میشه
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
..................

..................

مامان، اجازه هست ابروهامو بر دارم ؟ خیال باطل …………نه

مامان، اجازه هست موهامو زیتونی کنم ؟…………نه

مامان، اجازه هست تونیک صورتی بپوشم ؟…………نه

مامان، اجازه هست مثل باربی آرایش کنم ؟…………نه

مامااااان یعنی چی که همش میگی نه…. من ۱۸ سالم شده ها نگران
.
.
.
.
.
.
- مامان: اَاّه جمشید، خفه میشی یا خفت کنم ؟!! عصبانی
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
دست دوستم يه گوشي ايفون ديدم حسوديم شد اومدم خونه به مامانم ميگم من يه اپل ميخوام؟ يه لبخند مرموز زد! شب كه بابام اومد دستش يه پلاستيك سيبه ميگه تو فك كردي من وبابات انگليسي بلد نيستيم!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
...........

...........

دقت کردین وقتی از زندگی یکی میای بیرون
از فرداش خودش روز به روز, رو فُرم تر و خوشگلتر میشه
باباش روز به روز پولدارتر و ...
مث اینکه این وسط فقط تو جلو پیشرفت کل خانواده شون رو گرفته بودی؟!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
..................

..................

مربی مهد کودک : کسری جان شمردن بلدی ؟
کسری : آره! داییم يادم داده!
مربيه : آفرين به تو پسر خوشگل و داييت!خوب حالا بگو ببينم، بعد پنج چيه؟
... ... ...
کسری : شيش!
مربيه : آفرين عزيزم، حالا بگو بعد هفت چيه؟
کسری : هشت!
مربيه : آاافرين!
حالا بگو بعد ده چيه؟
کسری : سرباز !!!
بعدش ؟ کسری : بی بی بعدششاه .....
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
هرگز كسي را قضاوت نكنيد .. چون شما همه چيز را نميدانيد ...

پس از رسيدن يک تماس تلفنی برای يک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بيمارستا...ن شد. او پس از اينکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهايش را عوض کرد و مستقيم وارد بخش جراحی شد.

او پدر پسر را ديد که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض ديدن دکتر، پدر داد زد: چرا اينقدر طول کشيد تا بيايی؟ مگر نميدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئوليت نداری؟

پزشک لبخندی زد و گفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دريافت تماس تلفنی، هرچه سريعتر خودم را رساندم و اکنون، اميدوارم شما آرام باشيد تا من بتوانم کارم را انجام دهم ,,,

پدر با عصبانيت گفت:"آرام باشم؟! اگر پسر خودت همين حالا توی همين اتاق بود آيا تو ميتوانستی آرام بگيری؟ اگر پسر خودت همين حالا ميمرد چکار ميکردی؟
پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: "من جوابی را که در کتاب مقدس انجيل گفته شده ميگويم" از خاک آمده ايم و به خاک باز می گرديم ,,, شفادهنده يکی از اسمهای خداوند است ,,, پزشک نميتواند عمر را افزايش دهد ,,, برو و برای پسرت از خدا شفا بخواه ,,, ما بهترين کارمان را انجام می دهيم به لطف و منت خدا ,,,

پدر زمزمه کرد: (نصيحت کردن ديگران وقتی خودمان در شرايط آنان نيستيم آسان است ),,,

عمل جراحی چند ساعت طول کشيد و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بيرون آمد ,,, خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد ,,,

و بدون اينکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حاليکه بيمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی داريد، از پرستار بپرسيد ,,,

پدر با ديدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک ديد گفت: "چرا او اينقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقيقه صبر کند تا من در مورد وضعيت پسرم ازش سؤال کنم؟
پرستار درحاليکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش ديروز در يک حادثه ی رانندگی مرد ,,, وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتيم، او در مراسم تدفين بود ,,, و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد با عجله اينجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند."....
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
..........................

..........................

این تلفن های سکه ای دوتا خاصیت داشت :

یا سکه تو با کمال پررویی می خورد

یا کلی باهاش حرف میزدی بعد که گوشی رو میذاشتی چند تا سکه رو با هم بهت پس می داد !

کلا اعصاب نداشت
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
من و دو تا از دوستام رفته بوديم تو يه پاساژ فوق العاده، هاي کلاس..!.
يه اسانسور خيلي شيک داشت هوس کرديم سوار شيم، رفتيم توو دکمه طبقه 3 روز فشار داديم.....
از اونجا که محيط خيلي باکلاس بود سعي ميکرديم خيلي متمدانه و با نجابت رفتار کنيم واسه همين هممون رو به در آسانسور منتظر بوديم که الان باز ميشه، الان باز ميشه...اما باز نشد. :| :|افتاديم به جون در. دوستم ميگفت بدبخت شديم گير کرده... :|اون يکي دوستم موبايلشو دراورد زنگ بزنه باباش .... :|يهو ديديم صداي خنده مياد!.
برگشتيم پشت سرمونو نگاه کرديم و فهميدم که اي دل غافل آسانسور دو تا در داشته و جماعتي بيرون در دارن ما رو تماشا مي کنن..
.حلا با چه خجالتي رفتيم بيرون...بماند!!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
.............

.............

اینکه از جیب پدر بچه او با خبر است

اینکه زن درک کند شوهر او در بدر است

اینکه احساس کند وضع چقدر خر تو خر است !

بهترین هدیه روز پدر است !
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/tongue.gif
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
بیچاره دخترا دلم براشون ميسوزه =))))) !!

خونه پدر ( بعد هر حركتِ اشتباه ) : تو غلط می کنی دختـــر! واسا بری خونه شوهر بعد هر غلطی دلت خواست بکن !!!

خونه شوهر : تو غلط می کنی زن! فک کردی اینجا خونه باباته هر غلطی دلت خواست بکنی؟!!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
.................

.................

به دخترداييم ميگم تل" Tell " جديدتو بده !
تل سرشو از تو موهاش درمياره ميگه مفت خريدم تازه رنگ های دیگشم داشت ها !!
دختر داييي عقب افتادست داريم
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
یکی از فامیلامون میگفت :
فیلم عروسیمو برعکس(از آخر به اول) که میبینم خیلی حال میده،
زنم حلقشو در میاره میده بهم و میره خونه باباش!!!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
..................

..................

باباهامون جلوی باباهاشون پاشونو دراز نکردن
ما پاهامونو دراز کردیم اما به احترامشون جلوشون سیگار نکشیدیم
بچه هامون اگه تو جمع نزنن زیر گوشمون شانس آوردیم :d
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
اینقد بدم میاد

نشستم پشت کامپیوتر تنهایی حالشو میبرم …. یهو یکی میاد تو میشینه کنارم
….باید براش از اول تا آخر پیدایش کامپیوتر رو براش توضیح بدی …. تازه تو
هر سایتی هستی باید عکساشو ببینه … عه ! اون چی بود !؟ این چیه !؟ بزن
ببینیم چیه ! لاغری در ده دقیقه !؟ اینجا چی نوشته !؟ اونجا چی نوشته !؟
ینی آدم میخواد مانیتور رو از پهنا بکنه تو حلقش
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
................

................

دختـــره استــاتــوس گــذاشتــه :

انقــدر بــدم میــاد از پســرهــایی کــه میـان اینترنت بــرا عــــلافــی !!!

انگـــار خــودش داره گــوشــه پــروفــایلــش اورانیــــم غنـــی مـــی کنـــه ... !!!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
دو تا دختر داشتند با هم صبحت می کردند. دختر اولی: تو چرا اينقدر به نامزدت علاقه نشون ميدي؟ دختر دومی: مي‌دونی، آخه اون پولداره، ... مهربونه، ... پولداره، ... جوونه، ... پولداره، ... قد بلنده، ... پولداره
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
.................

.................

یک روز از یک زوج موفق سوال کردم: دلیل موفقیت شما در چیست؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنید؟
آقا پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم و قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!
گفتم: آفرین! زنده‌باد! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای! من بهت افتخار می‌کنم.
حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چی هست؟
آقا گفت: از روز اول قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی نظر بده و تصمیم بگیره، مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و با کی رفت ‌و‌ آمد کنیم و ...
گفتم: پس اون مسائل کلی که تو در موردش نظر می‌دی، چی‌ هست؟
> آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور ميانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و... نظر می‌دهم...
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
................

................

دختــــر چیـــست !؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
تنها موجودی که میتونه دوستیه 20 ساله بین 2 تا پسر رو خراب کنه !!
 

aaj6551

عضو جدید
بیچاره دخترا دلم براشون ميسوزه =))))) !!

خونه پدر ( بعد هر حركتِ اشتباه ) : تو غلط می کنی دختـــر! واسا بری خونه شوهر بعد هر غلطی دلت خواست بکن !!!

خونه شوهر : تو غلط می کنی زن! فک کردی اینجا خونه باباته هر غلطی دلت خواست بکنی؟!!

اینو دیگه قبول ندارم
من به همسرم آزادی کامل دادم
هرکاری دوست داره بکنه
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
گیرم برم آمریکا
واسه زندگی
بهترین جاش اصلن
تو بگو بهترین شرایط
فقط کافیه تو آمریکا برق بره
بعد برق که بیاد هیشکی تو صلوات فرستادن منو همراهی نکنه..
بغضم میگیره برمیگردم ایران ، به قران !!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
..................

..................

حتي اگه 8 تا یخچال فریزر ساید بای ساید هم تو خونه باشه
از نظر مادر 90 درصد قبض برق مال کامپیوتره!
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال

در آینده ای نزدیک

- گشت ارشاد: شما دو تا چه نسبتی با هم دارید؟

+ جناب سروان، من که تنهام!

- خودت و کودک درونت رو میگم...
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
.............

.............

داشتم بر آخرین امتحان دانشگاه ، تو خونه تقلب مینوشتم .

خواهرم به مامانم به شوخی گفت : ببین داره چیکار میکنه ؟؟ تقلب مینویسه ...!!!!


مامانم موند چی بگه ، اومده تقلبو پاره کرده میگه : ما تو این خونه نماز میخونیماااااا......!!!!!​
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
دختره نوشته :
مـطـمـئـنـم اولـیـن و آخـریـن پـسـری کـه بـخـواهـم جـلـویـش زانـو بـزنـم
پـسـرم خـواهـد بـود . . .
آن هـم بـرای بـسـتـن بـنـد کـفـشـهـایـش . . . !
یکی اومده براش نوشته شوما اول ببین میتونی شوهر پیداکنی بعد تصمیمای مهم زندگیتو بگیر:d
 

Similar threads

بالا