نویسنده : ایمان رئیسی
خلاصه
در اين پژوهش ریخت شناسی حياط مركزي در خانههاي بوشهر مورد بررسي قرار خواهد گرفت. ابتدا به شرح مختصر اهداف و روش تحقيق پرداخته می شود و با تعريف مورفولوژي به اقليم بوشهر و گونه شناسي معماري مسكوني در آنجا اشاره خواهد شد، سپس جنبههاي مختلف ریخت شناسی حياط مركزي در خانههاي منتخب بررسي شده و الگوي مناسب براي مسكن اقليمي در بوشهر معرفی می شود و در پايان مهمترين ويژگيهاي حياط مركزي در قالب نتيجهگيري ارائه خواهد شد.
مقدمه
معماري هنري است كه در اثر تكامل تجربيات مردمان دورههاي مختلف تاريخ همواره غنيتر شده است و در اين راستا بافتهاي تاريخي و سنتي داراي يك گونه شناسي معماري هستند كه به نحو بسيار مطلوبي به مسائل اقليمي و فرهنگي پاسخ دادهاند.
در اين راستا، تصميم گرفتم كه به مطالعه ی يكي از جلوههاي بارز معماري ايراني- كه در گذشته بسيار بدان توجه ميشد و اكنون به فراموشي سپرده شده است- بپردازم. حياط مركزي، الگوي جاويدان معماري ايران است كه همواره جايگاه بسيار مهمي در تاريخ معماري ايران داشته است. حياط بسته به شرايط اقليمي و فرهنگي هر منطقه داراي گونهشناسي متفاوتي است و از آنجا كه بحث اين مقاله پيرامون حياط مركزي در خانههاي بوشهر است، لذا بطور خاص به آن ميپردازيم و جنبههاي مختلف مورفولوژيكي آنرا مورد بررسي قرار ميدهيم. منظور از مورفولوژی در اينجا شناخت جنبههاي كالبدي و بيولوژيكي با همديگر است و به عبارت ديگر در مورفولوژي، دوري يا نزديكي، به بدنههاي آب، گياه، صحرا، رودخانه و دريا مورد توجه قرار ميگيرد.
"اگر معماري مسكوني مكانهايي چون گيلان، مازندران و آباديهاي خاص چون ماسوله، زيارت و ابيانه كاملاً برونگرا هستند و مناطق مركزي ايران مثل يزد، اصفهان، كاشان و شيراز درونگراي كامل ميباشند، بوشهر را ميتوان حلقهي اتصالي بين اين دو نوع معماري دانست.
چه عواملي باعث ايجاد اين ويژگي در بوشهر شده است؟
در معماري مسكوني اين شهر افزون بر بكارگيري حياط در سازماندهي فضاهاي مختلف، از عناصري چون طارمه (نوعي ايوان) و شناشيل (نوعي پيشگاه يا بالكن) در نماي بيروني و روبه فضاي باز شهري استفاده شده است. " قرارگيري در كنار دريا سبب شده است تا معماري انطباق بسيار زيادي با اقليم پيدا كند.هدف ما در اين تحقيق، شناخت ويژگيهاي اقليمي حياط مركزي در خانههاي بوشهر است كه با بررسي موردي نمونههاي مطالعاتي و مقايسهي ويژگيهاي آنها به راه كار اقليمي مناسب در خانههاي بوشهر دست خواهيم يافت.
موقعيت و ساختار بافت قديم بوشهر
" شبه جزيرهي بوشهر ويژگيهاي جغرافيايي جالبي دارد. در فصل بالا آمدن آب دريا، شهر تقريباً از همه طرف محصور آب ميشود و تنها راه ارتباطي به برازجان است كه اين جزيره فصلي را با دنياي خشك بيرون متصل ميكند... در محدودهي بوشهر ناهمواريهاي ناحيهي جنوبي تنگستان، كنگان و رشته كوههاي شمالي رودخانه خشك و ارتفاعات گچترش قرار گرفتهاند. مهمترين رودخانههاي دائمي استان مند و دالكي ميباشند.
عواملي كه باعث شده است بوشهر در مكان فعلي، محلي مناسب براي زندگي باشد عبارتند از:
-خور سلطاني به عنوان بستري آرام براي پهلو گرفتن مركبهاي دريايي.
-ارتفاع مناسب بين دريا و لنگرگاه كه باعث ميشود وسايل حمل و نقل دريايي در كنار شهر لنگر بياندازند. شكل طبيعي اراضي بوشهر به نحوي است كه در دو نقطهي بوشهر كنوني و ريشهر قديم دو نقطه مرتفع قرار گرفته كه بين آنها دو گودي به وجود آمده است. اين ارتفاع مناسب باعث شده كه آبهاي سطح الارضي و تحتالارضي مزاحم ساخت و ساز و زندگي مردم نشود در حالي كه بناهايي كه در دوره معاصر در اين گودي طبيعي ساخته شدهاند با مشكلات عديدهاي مواجه هستند.
-ورزش بادهاي فصلي مطبوع مثل باد شمال در تابستان.
-سهولت در استفاده از مصالح سنگي محلي متشكل از لايههاي به هم فشرده و رسوبي مرجاني .
شهر قديم در محدوده فعلي بافت قديم از سه طرف به دريا و از طرف جنوب به باروئي كه از غرب به شرق امتداد داشته محدود ميشده است. در شرق آن تأسيسات بندر، تجارتخانهها، كاروانسراها و بازار قرار داشته است و در قسمت غربي بندر بخش اداري- حكومتي شامل امارت اميريه، كنسولگري انگلستان و چند كنسولگري ديگر مستقر بودهاند و فاصله بين اين دو بخش را محلات مسكوني به خود اختصاص داده بودند. اين بخش شامل چهار محله بهبهاني، شنبدي، دهدشتي و كوتي بوده كه هر كدام داراي مركز محلهاي در كنار مسجد بودهاند و تمام فعاليتهاي اجتماعي مردم حول اين مراكز قرار داشته است. اين محلهها هنوز با همان نامها و مشخصات باقي ماندهاند.
برونگرائي و دارا بودن كمترين بدنههاي مشترك در همسايگيها با هدف بيشترين استفاده از جريان هوا، بافت شهر را به بلوكهائي مجزا كه هر يك از يك يا چند واحد مسكوني تشكيل شدهاند تفكيك كرده است. بلوكهايي به هم تنيده با شبكهاي نامنظم از كوچههاي متقاطع كه از ميادين كوچك بافت عبور كرده و در آخر به دريا ميرسند.
يكي از ويژگيهاي مهم معماري بوشهر، ايجاد حياط مركزي همراه با برونگرايي است. "تراكم زياد خانهها و كوچهي باريك، امكان عبور جريان هوا و گذر آن از داخل خانهها را ميسر نميساخته است. با توجه به گرما و رطوبت زياد هوا در اين شهر، با ايجاد روزنهاي متعدد در پوسته بيروني خانه و اتصال روزنها با حياط، مسيري مناسب براي گردش جريان باد مناسب در نظر گرفته شده است. بخشي از اين وظيفه به عهدهي طارمهها و شناشيلهاي بيروني است.
افزون بر اين با توجه به منظرهي زيباي ساحل نيلگون خليج فارس، اين دو وسيلهي مفيدي براي بهتر ديدن اين چشمانداز زيبا ميباشد. پس در واقع حياط علاوه بر سازماندهي فضاهاي مختلف در جوار خود و ارتباط با فضاها با هم، يك نوع هواكش مصنوعي نيز محسوب ميشده است .
خانههاي بوشهر براي استفاده از ورزش باد مناسب در طبقات گسترش يافتهاند ولي خانههاي بندر لنگه، كنگ و عباس به وسيله باد گير اين عمل را انجام دادهاند. بادگيرهاي چهار طرفه هدايت مينمودند. اين بادگيرها از نوع ساده چهار طرفه بوده و قسمت قفسه و ساقهي آن به چند شكل ساخته شده است. يك بادگير هشت وجهي نيز در خانه عباسيان در محله بلوكي بندرلنگه مشاهده شده است.
با استفاده از اطلاعات آب و هوايي اين شهر و تطابق آن با تقسيم بندي كوپن (koppen) به اين نتيجه مي رسيم كه شهر بوشهر به لحاظ تقسيم بندي اقلیمی در منطقه ي AW (آب و هوای گرم و مرطوب با زمستان خشک) قرار مي گيرد.
گونهشناسي
خانههاي بوشهر بر مبناي فضاها و عناصري كه در ادامه به آنها خواهيم پرداخت، سازماندهي شدهاند. اين فضاها در اطراف يك حياط قرار گرفتهاند. "همين فضاها در عمارات يا خانههاي اعياني بزرگ به چند حياط اندروني، بيروني و نارنجستان تقسيم شدهاند. بخشهاي مختلف خانههاي يك حياطه در چند گونه رايج زير سازماندهي شده است:
1-فضاها در يك جبهه سازماندهي شدهاند.
2-فضاها در دو جبهه حياط و روبروي هم قرار گرفتهاند.
3-فضاها در دو طرف حياط به صورت عمود بر هم (L) سازماندهي شده است.
4-فضاها در سه طرف حياط به صورت (U) سازماندهي شده است.
5-فضاها در چهار جبهه حياط قرار گرفتهاند.
ويژگيهاي فضاهاي خانه
در خانههاي بوشهر فضاهايي وجود دارد كه در اكثر آنها مشترك است. اين فضاها عبارتند از: ورودي، حياط، اتاق، طارمه، شناشيل، پلكان، بون، آب انبار.
ورودي:در بوشهر مانند ساير نقاط ايران ورود به خانه با هدايت و دعوت سر در انجام ميگيرد. يكي از تفاوتهاي سردر خانههاي بوشهر با مناطق ديگر، ايجاد روزني در بالاي در است كه هم به عنوان نورگير و هم هواكش عمل ميكند. اين روزنها در انواع مختلف سنگي، چوبي و فلزي ميباشند. ديگر اينكه در تعداد قابل توجهي از خانهها عمل ورود به حياط مستقيماً بعد از در و با ارتباط بصري مستقيم با آن صورت ميگيرد. كه اين ويژگيهم در راستاي اقليم منطقه و براي هدايت سريع جريان هوا از كوچه به حياط است.
حياط: " عناصر مختلف حياط نسبت به عملكرد مورد نياز و نوع خانه متفاوت هستند. در خانههاي معمولي با اندازه نه چندان بزرگ، باغچه، چاه آب، حوض و آب انباري كوچك عناصر اصلي در حياط ميباشند. باغچه در خانه بوشهري فضاي سبز كوچكي با مساحتي در حدود يك يا دو متر مربع است. فضاي سبز بزرگتر باغ ناميده ميشود (همان باغچه در نواحي مركزي ايران). در اين فضاي سبز انواع درختان و گلها مثل: نارنج، ليمو و ترنج (لالنگ)، نخل، كنار (سدر)... و گلهاي زمستاني
مانند: لادن، جعفري و غيره كاشته ميشود.
حوضها نيز در ابعاد و شكلهاي متفاوت ساخته شدهاند. بيشترين نوع آن چهارگوش كشيده است. در بعضي خانههاي كوچك چاه آب در حياط است ولي در خانههاي بزرگتر چاه در يكي از جبهههاي خانه در فضايي به نام چاهخانه قرار دارد.
ابعاد حياط نسبت به مساحت زير بناي خانه متغير است. نكته جالب توجه در تعدادي از خانهها، كوچكي حياط نسبت به فضاهاي اطراف آن ميباشد. اين مورد شايد فقط خاص بوشهر باشد چه، در خانههاي شيراز و يزد با افزايش سطح زير بناي خانه در طبقه هم سطح حياط، ابعاد و تناسب حياط نيز تغيير ميكرده است. علت اين امر را بايد در ارتباط با عملكرد حياط جستجو كرد. در اينجا حياط افزون بر فضايي مهم در سازماندهي فضاهاي مختلف و ايجاد ارتباط بين آنها، عملكرد يك هواكش براي جريان هوايي كه از روزنهاي مختلف وارد خانه ميشوند را دارد.
اتاق: بر مبناي سازماندهي كل فضاها و تقسيم آن به فضاهاي تابستان نشين و زمستان نشين، اتاقهاي مختلف شكل گرفته است. ارتفاع دادن به خانه، جهت رسيدن به مسير حركت بادهاي مناسب سبب شده است كه اغلب اتاقهاي تابستان نشين در طبقات بالا و اتاقهاي زمستاني در طبقه همكف يا كمي پايينتر از سطح حياط قرار گيرند.
اتاق زمستاني، اتاقي كوچك با تعداد كمي بازشو است و گودي آن در سطح زمين و بسته بودن آن از چند جهت باعث گرم شدن سريع آن ميشود. بر عكس اتاقهاي تابستاني فضاهايي هستند كه در جبهههاي مختلف آن بازشوهاي كامل يا نيم دريها قرار گرفتهاند. در بسياري از خانهها اين اتاق مانند يك بادگير عمل ميكند و در بعضي نيز تعداد بازشوهاي آن در هر چهارجبهه اتاق به شانزده عدد ميرسد... عناصر مختلف يك اتاق، شامل بازشو، در انواع در و نيمدري، گلجام، ارسي، طاقچه، درو، حصيرهاي كف و غيره است.
ويژگي مهم درها در برخي از اتاقها دو جداره بودن آن است. معمولاً جداره بيروني از نوع كركرهاي (كركري) بوده و در جداره داخلي، مثل درهاي مناطق ديگر داراي دو لنگه است. با باز كردن در داخلي ميتوان بدون تابش نور شديد و ديد مستقيم از بيرون، جريان باد مطبوع را به داخل اتاق هدايت كرد.
طارمه: " بطور كلي طارمه همان ايوان يا صفه است كه در معماري بيشتر ايران رواج دارد. طارمه فضايي است كه از يك طرف باز و گاهي بدون سقف و به عنوان نشيمن موقت فصلي، دالان و ارتباط دهندهي چند فضا مورد استفاده قرار ميگيرد ... اندازه طارمه نسبت به نياز و ابعاد خانه متغير و حداقل عرض آن به اندازه عرض يك راهپله دو طرفه يا مدور است. اين اندازه از عرض يا طول يك اتاق تا چند اتاق و حتي طول و عرض يك خانه در نوسان است.
شناشيل: اين عنصر در مقايسه با ساير فضاها، عملكرد حاشيهاي تري دارد اما بعنوان عامل مهمي در انتخاب خانههاي بوشهر به عنوان حلقهاي از برونگرايي و درونگرايي مطرح است.
شناشيل داراي چند كاركرد مهم است: نخست مكاني براي استفاده از نسيم و وزش بادهاي مطبوع است. در خانههاي كنار ساحل جنوب ميتوان بوسيلهي شناشيل از منظرهي زيباي خليج
نيلگون فارس استفاده كرد. شناشيلهاي داخلي كه در يك يا چند جبههي طبقات بالا و مشرف به حياط ساخته شدهاند، رابط فضاهاي مختلف نيز ميباشند.
پلكان: به علت گسترش در ارتفاع، پلكان در خانههاي بوشهر نقش ويژهاي دارد. محل استقرار پلكانهاي خانه را ميتوان به سه دسته كلي در طبقه همكف در طبقه اول و بام تقسيم نمود.
بون: بام (بون) محلي مناسب براي خوابيدن در شبهاي تابستان بوده است. بدين منظور گاهي اتاقي كوچك جهت قرار دادن وسايل به نام سرپله داشته است. در برخي خانههاي اعياني دستشويي نيز در بام تعبيه شده است. بام داراي دو حصار خارجي و داخلي بنام معجر است. حصارهاي خارجي در اشكال متنوع زير ساخته شدهاند:
-حصارهاي كاملاً بسته سنگي با اندود گچ.
-حصارهايي با مصالح سنگي و اندود گچ با شبكههاي كوچك.
-حصارهايي با ستونهاي سنگي و اندود گچي و نردههاي ساده فلزي يا چوبي بين آنها.
-حصارهايي با ستونهاي سنگي و اندود گچي و كركريهايي بين آنها.
خانههاي بوشهر علاوه بر فضاهاي ياد شده، قسمتهاي ديگري مانند مطبخ، انباري، حمام و چاه خانه نيز داشته است. از آنجا كه كاركرد اقليمي خاصي نداشتهاند بطور خاص به آنها نميپردازم.
نمونههاي مطالعاتي
جهت بررسي جنبههاي مورفولوژيكي حياط در خانههاي بوشهر، چهار نمونه مسكن انتخاب شد كه همگي داراي فضا در چهار جهبهي حياط ميباشند. اين گونه تكامل يافتهتر از ساير گونهها در بوشهر بوده و داراي تنوع فضايي بيشتري است، لذا اين گونه جهت بررسي انتخاب شد. جدول شماره2
جنبههاي ريختشناسانه حياط
موقعيت حياط در خانه و همجواري
براي بررسي اين جنبهي حياط بايد به رابطهي فضاي باز و بسته و همچنين همجواري و همسايگي آنها توجه نمود. در چهار نمونهي مورد مطالعه، حياط بوسيلهي بدنههاي معماري محدود شده است. اما همجواريهاي آنها در بافت داراي ويژگيهاي متفاوتي است كه در جدول زير نشان داده شده است. جدول شماره 3
جهت قرارگيري و كشيدگي
به طور عمده جهت قرارگيري و كشيدگي حياطها بگونهاي است كه حداكثر استفاده را از باد مناسب شمال و جريانهاي مناسبي كه در روز از دريا به ساحل و در شب از ساحل در دريا در حركتاند، ببرند. همچنين حداكثر سايهاندازي در طول روز از مهمترين عوامل كشيدگي ساختمانها در اين اقليم به شمار ميآيد.
از آنجا كه نمونههاي شماره يك و دو در ميان بافت محله كوتي قرار گرفتهاند، بعلت محدوديتهاي بافت، داراي زاويهي چرخشي نسبت به محور شمال- جنوباند. نمونههاي شماره سه و چهار كه در كنار ساحل قرار گرفتهاند كاملاً در راستاي شمال- جنوب ميباشند. جدول شماره 4
نسبت ابعاد
براي دريافت ويژگيهاي كالبدي نمونههاي انتخاب شده در راستاي افق و در راستاي قائم محاسباتي صورت گرفته است كه در جدول شماره 5 ارائه ميشوند:
فرم حياط
بطور كلي در معماري ايران فضاهاي بازداراي فرم هندسي منظمي هستند و اگر فرم زمين هم نامنظم باشد، سعي شده است فرم حياط هندسي و منظم باشد. با توجه به اين خصوصيت، فرم حياط در خانههاي بوشهر هم بصورت منظم و چهار ضلعي، سازماندهي شده است.
فرم حياط در خانههاي شماره يك، دو و چهار مستطيل شكل و در خانه شماره سه، مربع شكل است.
بدنههاي حياط
حياط به عنوان يك فضاي زيستي زنده و مطلوب در خانههاي ايراني، از دو جهت قابل بررسي است:
1- بدنههاي طبيعي 2- بدنههاي مصنوع.
بدنههاي طبيعي شامل خاك ( و مواد معدني ديگر)، آسمان، آب، گياه حيوان و انسان ميشود و بدنههاي مصنوع شامل كالبد و معماري ساخته شدهي موجود ميشود.
بدنههاي طبيعي
خاك به عنوان بستر هر معماري در نمونههاي مورد مطالعه به گونهاي توانسته است در زير، رو و بالاي خود فضاهايي را سازمان دهد تا بتواند از ويژگيهاي محدودهي دمايي ثابت، و محدودهي رطوبتي ثابت كه منجر به تبادل حرارتي- رطوبتي با محيط و بدنههاي اطراف خود ميشود و در نهايت منجر به جريان هوا ميشود، بهره گيرد. آسمان نيز به عنوان عاملي كه ميتواند مهمترين تأثيرات محيطي را در اختيار فضاي حياط و استفاده كنندگان آن قرار دهد، شناخته ميشود.
حياط موقعيتي را براي خانه فراهم ميكند كه فضاي خانه را در برابر نور روز، سياهي شب، باد، باران، صدا و ويژگيهاي فضاي باز قرار دهد.
آسمان چه در طول روز و چه در طول شب محدودهي دمايي- رطوبتي متغيري را در فضاي باز خانه قرار ميدهد كه اين محدودهها منجر به تبادل حرارتي- رطوبتي، و در نهايت جريان هوا ميشوند. براي شناسايي چگونگي كيفيت اين بدنهي طبيعي حياط شاخصي وجود دارد تا بتوان ابعاد اين موضوع را كه مجراي عبور و ورود طبيعت به داخل ساختمان است بررسي كمي كرد.
اين شاخص نسبت وضعي (Aspect Ratio) است. نسبت وضعي، نسبت سطح كف حياط به مجذور ميانگين ارتفاع ديوارهاي محصور كنندهي آن است. (اين نسبت در مطالعات Baker, Fanchiotti, steemers در سال 1993 آمده است. در مقايسه، بزرگي اين نسبت بيانگر گشودگي بيشتر آن رو به آسمان است. كه اين گشودگي به ورود تابش آفتاب به داخل حياط در طول روز، و به خنكي بر اثر تشعشع سرماي آسمان در طول شب و اجازهي ورود و وزش باد به داخل فضا كمك ميكند.
در نمونههاي مورد مطالعه اين نسبت محاسبه شده است.
اين محاسبه نشان ميدهد كه حياط خانه شماره يك نسبت به ساير خانهها از مجراي بزرگتر و ويژگي دعوت كنندگي بيشتري براي نور و گرماي روز، سياهي شب، باران و باد برخوردار است. با توجه به ويژگيهاي اقليم بوشهر، هر چه اين نسبت پايينتر باشد، خانه كاركرد اقليمي بهتري دارد.
گياه در خانههاي بوشهر نقش سايهاندازي دارد و گياهاني كه در حياط خانههاي بوشهر قرار گرفتهاند داراي حداقل رطوبتدهي به محيطاند و در مجموع جايگاه بسيار كمي را در حياط اشغال ميكنند.
آب نيز به دليل رطوبت بالاي اقليم بوشهر، داراي جايگاه بسيار كمي در حياط خانهها است. وجود حوضهاي كوچك آب در وسط حياط بيشتر جنبهي نمادين يا عملكردي دارد تا اينكه مانند مناطق ديگر ايران داراي كاركرد اقليمي باشد. با توجه به جدول شماره 6 مشاهده ميشود كه در نمونههاي بررسي شده جايگاه آب بسيار ناچيز است.
بدنههاي مصنوع
بدنهي بسته و باز از اجزاي مصنوع حياط هستند كه بوسيلهي مصالح ساختماني مانند خشت، آجر، شيشه و ... ساخته شدهاند. نسبت اين سطوح از چند جنبه قابل بررسي است. سايهاندازي، جرم حرارتي، جذب يا باز تابش نور از مسائلي هستند كه با كاركرد اقليمي بدنههاي مصنوع نسبت مستقيم دارند. محاسبهي نسبت سطوح بدنهها به سطح كف و نسبت باز و بسته بودن بدنهها نمايانگر تدبيرهاي اقليمي منطقه است. همچنين محاسبهي شاخص سايهگيري در اين منطقه حائز اهميت است.
" شاخص سايهي خورشيدي مرتبط است با در معرض بودن حياط در برابر خورشيد در زمستان. اين شاخص بيانگر نسبت ارتفاع ديوار جنوبي به پهناي شمال- جنوبي حياط است. در مقايسه، بزرگي اين نسبت بيانگر عمق زيادي است كه ديوار حياط آن را پوشش ميدهد و مقدار كمتري تابش آفتاب به كف حياط و يا حتي ديوار شمالي ميرسد.
اين نسبتها در نمونههاي مطالعاتي محاسبه شده و در جدول شماره 8 زير ارائه شده است:
S-C معرف نسبت سطح ديوار جنوبي به سطح كف حياط است.
N-C معرف نسبت سطح ديوار شمالي به سطح كف حياط است.
W-C معرف نسبت سطح ديوار غربي به سطح كف حياط است.
E-C معرف نسبت سطح ديوار شرقي به سطح كف حياط است.
مصالح بكار رفته در بدنههاي حياط همگي بگونهاياند كه حداقل جذب حرارتي را داشته باشند و رنگ جدارهها هم به بازتابش نور كمك ميكند. رنگ بدنهها همگي سفيد يا كرم روشن است و درب و پنجرهها همه از چوب ساخته شدهاند. سطح باز شو در بدنهها به حداكثر ممكن رسيده است تا جايي كه در خانهي مهربان (نمونه شماره 3) فقط سطوح تيرها و ستونها پراند و بقيه سطوح همگي خالي شدهاند، ديگر اينكه باز شوها از سطوح جداره عقبتر نشستهاند تا ورود نور خورشيد به درون فضاها كنترل شدهتر باشد. يكي ديگر از ويژگيهاي بارز بدنهها در معماري بوشهر، قرينه بودن جدارههاي مقابل هم است. اين ويژگي باعث ميشود تا جريان هوا به راحتي از فضاها عبور كرده و تهويه صورت پذيرد.
كف حياط در خانههاي بوشهر پايينتر از اولين كف مسكوني خانه قرار ميگيرد. اين فاصله ايجاد شده در بعضي خانهها بوسيلهي سنگهاي متخلخل مرجاني كه در محل به وفور يافت ميشود پر شده و در ديگر خانهها از آن فضاها بعنوان انبار استفاده ميشود. اختلاف ارتفاع ايجاد شده هم از نفوذ رطوبت به سطح سكونت جلوگيري ميكند و هم فضايي براي انبار در خانه بوجود ميآورد.
نكتهي قابل توجه ديگر كه در ابتدا هم به آن اشاره شد، نسبت سطح حياط به كل سطح خانه است، اين نسبت با افزايش سطح كل خانه افزايش نمييابد، بلكه تابع خاصيت اقليمي حياط ميباشد.
با توجه به مطالب ارائه شده در مييابيم كه الگوي مسكن در بوشهر بسيار با اقليم منطقه هماهنگ بوده و كليهي مسائل اقليمي در آن رعايت شده است، تا جايي كه ميتوان گفت معماري در آنجا تحت تأثير اقليم شكل گرفته است و مسائل فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي نقش بسيار كمرنگتري در معماري آنجا داشته است. و در اين ميان حياط مركزي بعنوان اصليترين عنصر اقليمي خانه نقش به سزايي در كنترل اقليم منطقه به عهده دارد.
نتيجهگيري:
با توجه به بررسي نمونههاي مطالعاتي نتايج زير استخراج شده است:
1-حياط علاوه بر نقش سازماندهي فضاها، بعنوان يك هواكش مصنوعي هم عمل ميكند.
2-كشيدگي غالب خانهها در راستاي شمال- جنوب است، مگر در مواردي كه محدوديتهايي از جانب بافت به خانه وارد شده باشد.
3-شكل حياط عمدتاً چهار ضلعي منظم است.
4-بدنههاي آب و گياه نقش اساسي در كاركرد اقليمي حياط ندارند.
5-ارتفاع ديوارهاي شمالي و جنوبي و شرقي و غربي عمدتاً يكسان است.
6-بعلت محدوديت سطح حياط، نگهداري حيوانات اهلي در آنجا مشاهده نشده است.
7-نسبت سطح ديوارهاي شمالي و جنوبي به سطح حياط بيشتر از نسبت سطح ديوارهاي شرقي و غربي به سطح حياط است.
8-ميانگين شاخص سايه 13/1 است. يعني تقريباً تمام سطح حياط پوشيده از سايه است.
9-بازشوها در اكثر جدارهها بصورت قرينه قرار گرفتهاند.
10- سطح كف حياط پايينتر از سطح مسكوني است.
11- گسترش مساحت خانه با گسترش سطح حياط رابطه مستقيم ندارد.
منابع :
معماريان، غلامحسين- آشنايي با معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا- صفحه 55
براي مطالعه بيشتر دربارهي ويژگيهاي طبيعي بوشهر مراجعه كنيد به: سيد جعفر حميدي، نهضت ابوسعيد گناوهاي- موسسه خدماتي فرهنگي رسا- صفحه 136
معماريان- غلامحسين- آشنايي با معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا. ص 59
كوليوند، علي- بافت قديم بوشهر- ص 57
همانجا- صفحه 59
معماريان غلامحسين- معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا- ص 72
همانجا- ص 77
همانجا- صفحه 107
همانجا- ص 90
همانجا- صفحه 94 و 95
همانجا- ص 96
همانجا- ص 104
همانجا- ص 105
بذرافكن، كاوه- ريختشناسي معماري حياط ايراني و رويكرد اقليمي آن- صفحه 8 و 9
بذرافكن- كاوه- ريختشناسي معماري حياط ايراني و رويكرود اقليمها آن- ص.10
کلمــــات کـلیدی : ریخت شناسی، حیاط مرکزی، خانه، بوشهر، معماری
منــــــــــــــــــابع : • معماريان، غلامحسين- آشنايي با معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا- انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران- مهرماه 1376 • مفيدي شميراني، سيد مجيد- اقليم شناسي، جزوه درسي شماره 2 • بذرافكن، كاوه- ريختشناسي معماري حياط ايراني و رويكرد اقليمي آن- پروژه درس اقليم و معماري، استاد راهنما دكتر سيد مجيد مفيدي شميراني- تير ماه 1381 • زندگي جديد، كالبد قديم- گزيدهاي از بناهاي با ارزش تاريخي- عكاس: جاسم غضبانپور- نشر وزارت مسكن و شهرسازي- چاپ اول 1372 • كوليوند، علي- بافت قديم بوشهر- مجله آبادي- شماره 36- دور دوم- پاييز 1381 • كسمايي ، مرتضي ـ اقليم و معماري ـ شركت خانه سازي ايران ـچاپ اول 1363
منبع انتخاب مقاله:
این مقاله پیش از این در فصلنامه شارستان - شماره 14-13 چاپ شده است .
خلاصه
در اين پژوهش ریخت شناسی حياط مركزي در خانههاي بوشهر مورد بررسي قرار خواهد گرفت. ابتدا به شرح مختصر اهداف و روش تحقيق پرداخته می شود و با تعريف مورفولوژي به اقليم بوشهر و گونه شناسي معماري مسكوني در آنجا اشاره خواهد شد، سپس جنبههاي مختلف ریخت شناسی حياط مركزي در خانههاي منتخب بررسي شده و الگوي مناسب براي مسكن اقليمي در بوشهر معرفی می شود و در پايان مهمترين ويژگيهاي حياط مركزي در قالب نتيجهگيري ارائه خواهد شد.
مقدمه
معماري هنري است كه در اثر تكامل تجربيات مردمان دورههاي مختلف تاريخ همواره غنيتر شده است و در اين راستا بافتهاي تاريخي و سنتي داراي يك گونه شناسي معماري هستند كه به نحو بسيار مطلوبي به مسائل اقليمي و فرهنگي پاسخ دادهاند.
در اين راستا، تصميم گرفتم كه به مطالعه ی يكي از جلوههاي بارز معماري ايراني- كه در گذشته بسيار بدان توجه ميشد و اكنون به فراموشي سپرده شده است- بپردازم. حياط مركزي، الگوي جاويدان معماري ايران است كه همواره جايگاه بسيار مهمي در تاريخ معماري ايران داشته است. حياط بسته به شرايط اقليمي و فرهنگي هر منطقه داراي گونهشناسي متفاوتي است و از آنجا كه بحث اين مقاله پيرامون حياط مركزي در خانههاي بوشهر است، لذا بطور خاص به آن ميپردازيم و جنبههاي مختلف مورفولوژيكي آنرا مورد بررسي قرار ميدهيم. منظور از مورفولوژی در اينجا شناخت جنبههاي كالبدي و بيولوژيكي با همديگر است و به عبارت ديگر در مورفولوژي، دوري يا نزديكي، به بدنههاي آب، گياه، صحرا، رودخانه و دريا مورد توجه قرار ميگيرد.
"اگر معماري مسكوني مكانهايي چون گيلان، مازندران و آباديهاي خاص چون ماسوله، زيارت و ابيانه كاملاً برونگرا هستند و مناطق مركزي ايران مثل يزد، اصفهان، كاشان و شيراز درونگراي كامل ميباشند، بوشهر را ميتوان حلقهي اتصالي بين اين دو نوع معماري دانست.
چه عواملي باعث ايجاد اين ويژگي در بوشهر شده است؟
در معماري مسكوني اين شهر افزون بر بكارگيري حياط در سازماندهي فضاهاي مختلف، از عناصري چون طارمه (نوعي ايوان) و شناشيل (نوعي پيشگاه يا بالكن) در نماي بيروني و روبه فضاي باز شهري استفاده شده است. " قرارگيري در كنار دريا سبب شده است تا معماري انطباق بسيار زيادي با اقليم پيدا كند.هدف ما در اين تحقيق، شناخت ويژگيهاي اقليمي حياط مركزي در خانههاي بوشهر است كه با بررسي موردي نمونههاي مطالعاتي و مقايسهي ويژگيهاي آنها به راه كار اقليمي مناسب در خانههاي بوشهر دست خواهيم يافت.
موقعيت و ساختار بافت قديم بوشهر
" شبه جزيرهي بوشهر ويژگيهاي جغرافيايي جالبي دارد. در فصل بالا آمدن آب دريا، شهر تقريباً از همه طرف محصور آب ميشود و تنها راه ارتباطي به برازجان است كه اين جزيره فصلي را با دنياي خشك بيرون متصل ميكند... در محدودهي بوشهر ناهمواريهاي ناحيهي جنوبي تنگستان، كنگان و رشته كوههاي شمالي رودخانه خشك و ارتفاعات گچترش قرار گرفتهاند. مهمترين رودخانههاي دائمي استان مند و دالكي ميباشند.
عواملي كه باعث شده است بوشهر در مكان فعلي، محلي مناسب براي زندگي باشد عبارتند از:
-خور سلطاني به عنوان بستري آرام براي پهلو گرفتن مركبهاي دريايي.
-ارتفاع مناسب بين دريا و لنگرگاه كه باعث ميشود وسايل حمل و نقل دريايي در كنار شهر لنگر بياندازند. شكل طبيعي اراضي بوشهر به نحوي است كه در دو نقطهي بوشهر كنوني و ريشهر قديم دو نقطه مرتفع قرار گرفته كه بين آنها دو گودي به وجود آمده است. اين ارتفاع مناسب باعث شده كه آبهاي سطح الارضي و تحتالارضي مزاحم ساخت و ساز و زندگي مردم نشود در حالي كه بناهايي كه در دوره معاصر در اين گودي طبيعي ساخته شدهاند با مشكلات عديدهاي مواجه هستند.
-ورزش بادهاي فصلي مطبوع مثل باد شمال در تابستان.
-سهولت در استفاده از مصالح سنگي محلي متشكل از لايههاي به هم فشرده و رسوبي مرجاني .
شهر قديم در محدوده فعلي بافت قديم از سه طرف به دريا و از طرف جنوب به باروئي كه از غرب به شرق امتداد داشته محدود ميشده است. در شرق آن تأسيسات بندر، تجارتخانهها، كاروانسراها و بازار قرار داشته است و در قسمت غربي بندر بخش اداري- حكومتي شامل امارت اميريه، كنسولگري انگلستان و چند كنسولگري ديگر مستقر بودهاند و فاصله بين اين دو بخش را محلات مسكوني به خود اختصاص داده بودند. اين بخش شامل چهار محله بهبهاني، شنبدي، دهدشتي و كوتي بوده كه هر كدام داراي مركز محلهاي در كنار مسجد بودهاند و تمام فعاليتهاي اجتماعي مردم حول اين مراكز قرار داشته است. اين محلهها هنوز با همان نامها و مشخصات باقي ماندهاند.
برونگرائي و دارا بودن كمترين بدنههاي مشترك در همسايگيها با هدف بيشترين استفاده از جريان هوا، بافت شهر را به بلوكهائي مجزا كه هر يك از يك يا چند واحد مسكوني تشكيل شدهاند تفكيك كرده است. بلوكهايي به هم تنيده با شبكهاي نامنظم از كوچههاي متقاطع كه از ميادين كوچك بافت عبور كرده و در آخر به دريا ميرسند.
يكي از ويژگيهاي مهم معماري بوشهر، ايجاد حياط مركزي همراه با برونگرايي است. "تراكم زياد خانهها و كوچهي باريك، امكان عبور جريان هوا و گذر آن از داخل خانهها را ميسر نميساخته است. با توجه به گرما و رطوبت زياد هوا در اين شهر، با ايجاد روزنهاي متعدد در پوسته بيروني خانه و اتصال روزنها با حياط، مسيري مناسب براي گردش جريان باد مناسب در نظر گرفته شده است. بخشي از اين وظيفه به عهدهي طارمهها و شناشيلهاي بيروني است.
افزون بر اين با توجه به منظرهي زيباي ساحل نيلگون خليج فارس، اين دو وسيلهي مفيدي براي بهتر ديدن اين چشمانداز زيبا ميباشد. پس در واقع حياط علاوه بر سازماندهي فضاهاي مختلف در جوار خود و ارتباط با فضاها با هم، يك نوع هواكش مصنوعي نيز محسوب ميشده است .
خانههاي بوشهر براي استفاده از ورزش باد مناسب در طبقات گسترش يافتهاند ولي خانههاي بندر لنگه، كنگ و عباس به وسيله باد گير اين عمل را انجام دادهاند. بادگيرهاي چهار طرفه هدايت مينمودند. اين بادگيرها از نوع ساده چهار طرفه بوده و قسمت قفسه و ساقهي آن به چند شكل ساخته شده است. يك بادگير هشت وجهي نيز در خانه عباسيان در محله بلوكي بندرلنگه مشاهده شده است.
با استفاده از اطلاعات آب و هوايي اين شهر و تطابق آن با تقسيم بندي كوپن (koppen) به اين نتيجه مي رسيم كه شهر بوشهر به لحاظ تقسيم بندي اقلیمی در منطقه ي AW (آب و هوای گرم و مرطوب با زمستان خشک) قرار مي گيرد.
گونهشناسي
خانههاي بوشهر بر مبناي فضاها و عناصري كه در ادامه به آنها خواهيم پرداخت، سازماندهي شدهاند. اين فضاها در اطراف يك حياط قرار گرفتهاند. "همين فضاها در عمارات يا خانههاي اعياني بزرگ به چند حياط اندروني، بيروني و نارنجستان تقسيم شدهاند. بخشهاي مختلف خانههاي يك حياطه در چند گونه رايج زير سازماندهي شده است:
1-فضاها در يك جبهه سازماندهي شدهاند.
2-فضاها در دو جبهه حياط و روبروي هم قرار گرفتهاند.
3-فضاها در دو طرف حياط به صورت عمود بر هم (L) سازماندهي شده است.
4-فضاها در سه طرف حياط به صورت (U) سازماندهي شده است.
5-فضاها در چهار جبهه حياط قرار گرفتهاند.
ويژگيهاي فضاهاي خانه
در خانههاي بوشهر فضاهايي وجود دارد كه در اكثر آنها مشترك است. اين فضاها عبارتند از: ورودي، حياط، اتاق، طارمه، شناشيل، پلكان، بون، آب انبار.
ورودي:در بوشهر مانند ساير نقاط ايران ورود به خانه با هدايت و دعوت سر در انجام ميگيرد. يكي از تفاوتهاي سردر خانههاي بوشهر با مناطق ديگر، ايجاد روزني در بالاي در است كه هم به عنوان نورگير و هم هواكش عمل ميكند. اين روزنها در انواع مختلف سنگي، چوبي و فلزي ميباشند. ديگر اينكه در تعداد قابل توجهي از خانهها عمل ورود به حياط مستقيماً بعد از در و با ارتباط بصري مستقيم با آن صورت ميگيرد. كه اين ويژگيهم در راستاي اقليم منطقه و براي هدايت سريع جريان هوا از كوچه به حياط است.
حياط: " عناصر مختلف حياط نسبت به عملكرد مورد نياز و نوع خانه متفاوت هستند. در خانههاي معمولي با اندازه نه چندان بزرگ، باغچه، چاه آب، حوض و آب انباري كوچك عناصر اصلي در حياط ميباشند. باغچه در خانه بوشهري فضاي سبز كوچكي با مساحتي در حدود يك يا دو متر مربع است. فضاي سبز بزرگتر باغ ناميده ميشود (همان باغچه در نواحي مركزي ايران). در اين فضاي سبز انواع درختان و گلها مثل: نارنج، ليمو و ترنج (لالنگ)، نخل، كنار (سدر)... و گلهاي زمستاني
مانند: لادن، جعفري و غيره كاشته ميشود.
حوضها نيز در ابعاد و شكلهاي متفاوت ساخته شدهاند. بيشترين نوع آن چهارگوش كشيده است. در بعضي خانههاي كوچك چاه آب در حياط است ولي در خانههاي بزرگتر چاه در يكي از جبهههاي خانه در فضايي به نام چاهخانه قرار دارد.
ابعاد حياط نسبت به مساحت زير بناي خانه متغير است. نكته جالب توجه در تعدادي از خانهها، كوچكي حياط نسبت به فضاهاي اطراف آن ميباشد. اين مورد شايد فقط خاص بوشهر باشد چه، در خانههاي شيراز و يزد با افزايش سطح زير بناي خانه در طبقه هم سطح حياط، ابعاد و تناسب حياط نيز تغيير ميكرده است. علت اين امر را بايد در ارتباط با عملكرد حياط جستجو كرد. در اينجا حياط افزون بر فضايي مهم در سازماندهي فضاهاي مختلف و ايجاد ارتباط بين آنها، عملكرد يك هواكش براي جريان هوايي كه از روزنهاي مختلف وارد خانه ميشوند را دارد.
اتاق: بر مبناي سازماندهي كل فضاها و تقسيم آن به فضاهاي تابستان نشين و زمستان نشين، اتاقهاي مختلف شكل گرفته است. ارتفاع دادن به خانه، جهت رسيدن به مسير حركت بادهاي مناسب سبب شده است كه اغلب اتاقهاي تابستان نشين در طبقات بالا و اتاقهاي زمستاني در طبقه همكف يا كمي پايينتر از سطح حياط قرار گيرند.
اتاق زمستاني، اتاقي كوچك با تعداد كمي بازشو است و گودي آن در سطح زمين و بسته بودن آن از چند جهت باعث گرم شدن سريع آن ميشود. بر عكس اتاقهاي تابستاني فضاهايي هستند كه در جبهههاي مختلف آن بازشوهاي كامل يا نيم دريها قرار گرفتهاند. در بسياري از خانهها اين اتاق مانند يك بادگير عمل ميكند و در بعضي نيز تعداد بازشوهاي آن در هر چهارجبهه اتاق به شانزده عدد ميرسد... عناصر مختلف يك اتاق، شامل بازشو، در انواع در و نيمدري، گلجام، ارسي، طاقچه، درو، حصيرهاي كف و غيره است.
ويژگي مهم درها در برخي از اتاقها دو جداره بودن آن است. معمولاً جداره بيروني از نوع كركرهاي (كركري) بوده و در جداره داخلي، مثل درهاي مناطق ديگر داراي دو لنگه است. با باز كردن در داخلي ميتوان بدون تابش نور شديد و ديد مستقيم از بيرون، جريان باد مطبوع را به داخل اتاق هدايت كرد.
طارمه: " بطور كلي طارمه همان ايوان يا صفه است كه در معماري بيشتر ايران رواج دارد. طارمه فضايي است كه از يك طرف باز و گاهي بدون سقف و به عنوان نشيمن موقت فصلي، دالان و ارتباط دهندهي چند فضا مورد استفاده قرار ميگيرد ... اندازه طارمه نسبت به نياز و ابعاد خانه متغير و حداقل عرض آن به اندازه عرض يك راهپله دو طرفه يا مدور است. اين اندازه از عرض يا طول يك اتاق تا چند اتاق و حتي طول و عرض يك خانه در نوسان است.
شناشيل: اين عنصر در مقايسه با ساير فضاها، عملكرد حاشيهاي تري دارد اما بعنوان عامل مهمي در انتخاب خانههاي بوشهر به عنوان حلقهاي از برونگرايي و درونگرايي مطرح است.
شناشيل داراي چند كاركرد مهم است: نخست مكاني براي استفاده از نسيم و وزش بادهاي مطبوع است. در خانههاي كنار ساحل جنوب ميتوان بوسيلهي شناشيل از منظرهي زيباي خليج
نيلگون فارس استفاده كرد. شناشيلهاي داخلي كه در يك يا چند جبههي طبقات بالا و مشرف به حياط ساخته شدهاند، رابط فضاهاي مختلف نيز ميباشند.
پلكان: به علت گسترش در ارتفاع، پلكان در خانههاي بوشهر نقش ويژهاي دارد. محل استقرار پلكانهاي خانه را ميتوان به سه دسته كلي در طبقه همكف در طبقه اول و بام تقسيم نمود.
بون: بام (بون) محلي مناسب براي خوابيدن در شبهاي تابستان بوده است. بدين منظور گاهي اتاقي كوچك جهت قرار دادن وسايل به نام سرپله داشته است. در برخي خانههاي اعياني دستشويي نيز در بام تعبيه شده است. بام داراي دو حصار خارجي و داخلي بنام معجر است. حصارهاي خارجي در اشكال متنوع زير ساخته شدهاند:
-حصارهاي كاملاً بسته سنگي با اندود گچ.
-حصارهايي با مصالح سنگي و اندود گچ با شبكههاي كوچك.
-حصارهايي با ستونهاي سنگي و اندود گچي و نردههاي ساده فلزي يا چوبي بين آنها.
-حصارهايي با ستونهاي سنگي و اندود گچي و كركريهايي بين آنها.
خانههاي بوشهر علاوه بر فضاهاي ياد شده، قسمتهاي ديگري مانند مطبخ، انباري، حمام و چاه خانه نيز داشته است. از آنجا كه كاركرد اقليمي خاصي نداشتهاند بطور خاص به آنها نميپردازم.
نمونههاي مطالعاتي
جهت بررسي جنبههاي مورفولوژيكي حياط در خانههاي بوشهر، چهار نمونه مسكن انتخاب شد كه همگي داراي فضا در چهار جهبهي حياط ميباشند. اين گونه تكامل يافتهتر از ساير گونهها در بوشهر بوده و داراي تنوع فضايي بيشتري است، لذا اين گونه جهت بررسي انتخاب شد. جدول شماره2
جنبههاي ريختشناسانه حياط
موقعيت حياط در خانه و همجواري
براي بررسي اين جنبهي حياط بايد به رابطهي فضاي باز و بسته و همچنين همجواري و همسايگي آنها توجه نمود. در چهار نمونهي مورد مطالعه، حياط بوسيلهي بدنههاي معماري محدود شده است. اما همجواريهاي آنها در بافت داراي ويژگيهاي متفاوتي است كه در جدول زير نشان داده شده است. جدول شماره 3
جهت قرارگيري و كشيدگي
به طور عمده جهت قرارگيري و كشيدگي حياطها بگونهاي است كه حداكثر استفاده را از باد مناسب شمال و جريانهاي مناسبي كه در روز از دريا به ساحل و در شب از ساحل در دريا در حركتاند، ببرند. همچنين حداكثر سايهاندازي در طول روز از مهمترين عوامل كشيدگي ساختمانها در اين اقليم به شمار ميآيد.
از آنجا كه نمونههاي شماره يك و دو در ميان بافت محله كوتي قرار گرفتهاند، بعلت محدوديتهاي بافت، داراي زاويهي چرخشي نسبت به محور شمال- جنوباند. نمونههاي شماره سه و چهار كه در كنار ساحل قرار گرفتهاند كاملاً در راستاي شمال- جنوب ميباشند. جدول شماره 4
نسبت ابعاد
براي دريافت ويژگيهاي كالبدي نمونههاي انتخاب شده در راستاي افق و در راستاي قائم محاسباتي صورت گرفته است كه در جدول شماره 5 ارائه ميشوند:
فرم حياط
بطور كلي در معماري ايران فضاهاي بازداراي فرم هندسي منظمي هستند و اگر فرم زمين هم نامنظم باشد، سعي شده است فرم حياط هندسي و منظم باشد. با توجه به اين خصوصيت، فرم حياط در خانههاي بوشهر هم بصورت منظم و چهار ضلعي، سازماندهي شده است.
فرم حياط در خانههاي شماره يك، دو و چهار مستطيل شكل و در خانه شماره سه، مربع شكل است.
بدنههاي حياط
حياط به عنوان يك فضاي زيستي زنده و مطلوب در خانههاي ايراني، از دو جهت قابل بررسي است:
1- بدنههاي طبيعي 2- بدنههاي مصنوع.
بدنههاي طبيعي شامل خاك ( و مواد معدني ديگر)، آسمان، آب، گياه حيوان و انسان ميشود و بدنههاي مصنوع شامل كالبد و معماري ساخته شدهي موجود ميشود.
بدنههاي طبيعي
خاك به عنوان بستر هر معماري در نمونههاي مورد مطالعه به گونهاي توانسته است در زير، رو و بالاي خود فضاهايي را سازمان دهد تا بتواند از ويژگيهاي محدودهي دمايي ثابت، و محدودهي رطوبتي ثابت كه منجر به تبادل حرارتي- رطوبتي با محيط و بدنههاي اطراف خود ميشود و در نهايت منجر به جريان هوا ميشود، بهره گيرد. آسمان نيز به عنوان عاملي كه ميتواند مهمترين تأثيرات محيطي را در اختيار فضاي حياط و استفاده كنندگان آن قرار دهد، شناخته ميشود.
حياط موقعيتي را براي خانه فراهم ميكند كه فضاي خانه را در برابر نور روز، سياهي شب، باد، باران، صدا و ويژگيهاي فضاي باز قرار دهد.
آسمان چه در طول روز و چه در طول شب محدودهي دمايي- رطوبتي متغيري را در فضاي باز خانه قرار ميدهد كه اين محدودهها منجر به تبادل حرارتي- رطوبتي، و در نهايت جريان هوا ميشوند. براي شناسايي چگونگي كيفيت اين بدنهي طبيعي حياط شاخصي وجود دارد تا بتوان ابعاد اين موضوع را كه مجراي عبور و ورود طبيعت به داخل ساختمان است بررسي كمي كرد.
اين شاخص نسبت وضعي (Aspect Ratio) است. نسبت وضعي، نسبت سطح كف حياط به مجذور ميانگين ارتفاع ديوارهاي محصور كنندهي آن است. (اين نسبت در مطالعات Baker, Fanchiotti, steemers در سال 1993 آمده است. در مقايسه، بزرگي اين نسبت بيانگر گشودگي بيشتر آن رو به آسمان است. كه اين گشودگي به ورود تابش آفتاب به داخل حياط در طول روز، و به خنكي بر اثر تشعشع سرماي آسمان در طول شب و اجازهي ورود و وزش باد به داخل فضا كمك ميكند.
در نمونههاي مورد مطالعه اين نسبت محاسبه شده است.
اين محاسبه نشان ميدهد كه حياط خانه شماره يك نسبت به ساير خانهها از مجراي بزرگتر و ويژگي دعوت كنندگي بيشتري براي نور و گرماي روز، سياهي شب، باران و باد برخوردار است. با توجه به ويژگيهاي اقليم بوشهر، هر چه اين نسبت پايينتر باشد، خانه كاركرد اقليمي بهتري دارد.
گياه در خانههاي بوشهر نقش سايهاندازي دارد و گياهاني كه در حياط خانههاي بوشهر قرار گرفتهاند داراي حداقل رطوبتدهي به محيطاند و در مجموع جايگاه بسيار كمي را در حياط اشغال ميكنند.
آب نيز به دليل رطوبت بالاي اقليم بوشهر، داراي جايگاه بسيار كمي در حياط خانهها است. وجود حوضهاي كوچك آب در وسط حياط بيشتر جنبهي نمادين يا عملكردي دارد تا اينكه مانند مناطق ديگر ايران داراي كاركرد اقليمي باشد. با توجه به جدول شماره 6 مشاهده ميشود كه در نمونههاي بررسي شده جايگاه آب بسيار ناچيز است.
بدنههاي مصنوع
بدنهي بسته و باز از اجزاي مصنوع حياط هستند كه بوسيلهي مصالح ساختماني مانند خشت، آجر، شيشه و ... ساخته شدهاند. نسبت اين سطوح از چند جنبه قابل بررسي است. سايهاندازي، جرم حرارتي، جذب يا باز تابش نور از مسائلي هستند كه با كاركرد اقليمي بدنههاي مصنوع نسبت مستقيم دارند. محاسبهي نسبت سطوح بدنهها به سطح كف و نسبت باز و بسته بودن بدنهها نمايانگر تدبيرهاي اقليمي منطقه است. همچنين محاسبهي شاخص سايهگيري در اين منطقه حائز اهميت است.
" شاخص سايهي خورشيدي مرتبط است با در معرض بودن حياط در برابر خورشيد در زمستان. اين شاخص بيانگر نسبت ارتفاع ديوار جنوبي به پهناي شمال- جنوبي حياط است. در مقايسه، بزرگي اين نسبت بيانگر عمق زيادي است كه ديوار حياط آن را پوشش ميدهد و مقدار كمتري تابش آفتاب به كف حياط و يا حتي ديوار شمالي ميرسد.
اين نسبتها در نمونههاي مطالعاتي محاسبه شده و در جدول شماره 8 زير ارائه شده است:
S-C معرف نسبت سطح ديوار جنوبي به سطح كف حياط است.
N-C معرف نسبت سطح ديوار شمالي به سطح كف حياط است.
W-C معرف نسبت سطح ديوار غربي به سطح كف حياط است.
E-C معرف نسبت سطح ديوار شرقي به سطح كف حياط است.
مصالح بكار رفته در بدنههاي حياط همگي بگونهاياند كه حداقل جذب حرارتي را داشته باشند و رنگ جدارهها هم به بازتابش نور كمك ميكند. رنگ بدنهها همگي سفيد يا كرم روشن است و درب و پنجرهها همه از چوب ساخته شدهاند. سطح باز شو در بدنهها به حداكثر ممكن رسيده است تا جايي كه در خانهي مهربان (نمونه شماره 3) فقط سطوح تيرها و ستونها پراند و بقيه سطوح همگي خالي شدهاند، ديگر اينكه باز شوها از سطوح جداره عقبتر نشستهاند تا ورود نور خورشيد به درون فضاها كنترل شدهتر باشد. يكي ديگر از ويژگيهاي بارز بدنهها در معماري بوشهر، قرينه بودن جدارههاي مقابل هم است. اين ويژگي باعث ميشود تا جريان هوا به راحتي از فضاها عبور كرده و تهويه صورت پذيرد.
كف حياط در خانههاي بوشهر پايينتر از اولين كف مسكوني خانه قرار ميگيرد. اين فاصله ايجاد شده در بعضي خانهها بوسيلهي سنگهاي متخلخل مرجاني كه در محل به وفور يافت ميشود پر شده و در ديگر خانهها از آن فضاها بعنوان انبار استفاده ميشود. اختلاف ارتفاع ايجاد شده هم از نفوذ رطوبت به سطح سكونت جلوگيري ميكند و هم فضايي براي انبار در خانه بوجود ميآورد.
نكتهي قابل توجه ديگر كه در ابتدا هم به آن اشاره شد، نسبت سطح حياط به كل سطح خانه است، اين نسبت با افزايش سطح كل خانه افزايش نمييابد، بلكه تابع خاصيت اقليمي حياط ميباشد.
با توجه به مطالب ارائه شده در مييابيم كه الگوي مسكن در بوشهر بسيار با اقليم منطقه هماهنگ بوده و كليهي مسائل اقليمي در آن رعايت شده است، تا جايي كه ميتوان گفت معماري در آنجا تحت تأثير اقليم شكل گرفته است و مسائل فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي نقش بسيار كمرنگتري در معماري آنجا داشته است. و در اين ميان حياط مركزي بعنوان اصليترين عنصر اقليمي خانه نقش به سزايي در كنترل اقليم منطقه به عهده دارد.
نتيجهگيري:
با توجه به بررسي نمونههاي مطالعاتي نتايج زير استخراج شده است:
1-حياط علاوه بر نقش سازماندهي فضاها، بعنوان يك هواكش مصنوعي هم عمل ميكند.
2-كشيدگي غالب خانهها در راستاي شمال- جنوب است، مگر در مواردي كه محدوديتهايي از جانب بافت به خانه وارد شده باشد.
3-شكل حياط عمدتاً چهار ضلعي منظم است.
4-بدنههاي آب و گياه نقش اساسي در كاركرد اقليمي حياط ندارند.
5-ارتفاع ديوارهاي شمالي و جنوبي و شرقي و غربي عمدتاً يكسان است.
6-بعلت محدوديت سطح حياط، نگهداري حيوانات اهلي در آنجا مشاهده نشده است.
7-نسبت سطح ديوارهاي شمالي و جنوبي به سطح حياط بيشتر از نسبت سطح ديوارهاي شرقي و غربي به سطح حياط است.
8-ميانگين شاخص سايه 13/1 است. يعني تقريباً تمام سطح حياط پوشيده از سايه است.
9-بازشوها در اكثر جدارهها بصورت قرينه قرار گرفتهاند.
10- سطح كف حياط پايينتر از سطح مسكوني است.
11- گسترش مساحت خانه با گسترش سطح حياط رابطه مستقيم ندارد.
منابع :
- معماريان، غلامحسين- آشنايي با معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا- انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران- مهرماه 1376
- مفيدي شميراني، سيد مجيد- اقليم شناسي، جزوه درسي شماره 2
- بذرافكن، كاوه- ريختشناسي معماري حياط ايراني و رويكرد اقليمي آن- پروژه درس اقليم و معماري، استاد راهنما دكتر سيد مجيد مفيدي شميراني- تير ماه 1381
- زندگي جديد، كالبد قديم- گزيدهاي از بناهاي با ارزش تاريخي- عكاس: جاسم غضبانپور- نشر وزارت مسكن و شهرسازي- چاپ اول 1372
- كوليوند، علي- بافت قديم بوشهر- مجله آبادي- شماره 36- دور دوم- پاييز 1381
معماريان، غلامحسين- آشنايي با معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا- صفحه 55
براي مطالعه بيشتر دربارهي ويژگيهاي طبيعي بوشهر مراجعه كنيد به: سيد جعفر حميدي، نهضت ابوسعيد گناوهاي- موسسه خدماتي فرهنگي رسا- صفحه 136
معماريان- غلامحسين- آشنايي با معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا. ص 59
كوليوند، علي- بافت قديم بوشهر- ص 57
همانجا- صفحه 59
معماريان غلامحسين- معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا- ص 72
همانجا- ص 77
همانجا- صفحه 107
همانجا- ص 90
همانجا- صفحه 94 و 95
همانجا- ص 96
همانجا- ص 104
همانجا- ص 105
بذرافكن، كاوه- ريختشناسي معماري حياط ايراني و رويكرد اقليمي آن- صفحه 8 و 9
بذرافكن- كاوه- ريختشناسي معماري حياط ايراني و رويكرود اقليمها آن- ص.10
کلمــــات کـلیدی : ریخت شناسی، حیاط مرکزی، خانه، بوشهر، معماری
منــــــــــــــــــابع : • معماريان، غلامحسين- آشنايي با معماري مسكوني ايران- گونهشناسي درونگرا- انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران- مهرماه 1376 • مفيدي شميراني، سيد مجيد- اقليم شناسي، جزوه درسي شماره 2 • بذرافكن، كاوه- ريختشناسي معماري حياط ايراني و رويكرد اقليمي آن- پروژه درس اقليم و معماري، استاد راهنما دكتر سيد مجيد مفيدي شميراني- تير ماه 1381 • زندگي جديد، كالبد قديم- گزيدهاي از بناهاي با ارزش تاريخي- عكاس: جاسم غضبانپور- نشر وزارت مسكن و شهرسازي- چاپ اول 1372 • كوليوند، علي- بافت قديم بوشهر- مجله آبادي- شماره 36- دور دوم- پاييز 1381 • كسمايي ، مرتضي ـ اقليم و معماري ـ شركت خانه سازي ايران ـچاپ اول 1363
منبع انتخاب مقاله:
این مقاله پیش از این در فصلنامه شارستان - شماره 14-13 چاپ شده است .