بیین اقتصادی موفقیت متفاوت «والیبال» و «فوتبال»؟

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]بیین اقتصادی موفقیت متفاوت «والیبال» و «فوتبال»؟[/h]جام‌جهانی فوتبال امروز در برزیل آغاز می‌شود؛ جایی که بسیاري از هموطنان‌مان چشم امید به نخستین صعود تیم ملی فوتبال کشورمان به مرحله دوم دارند. درست در همین روزهای برگزاری جام‌جهانی فوتبال، شاهد برگزاری دیدارهای فشرده لیگ جهانی والیبال هم هستیم؛ جایی که تیم ملی والیبال کشورمان رقابتی نفسگیر با مهم‌ترین قدرت‌های والیبال دنیا دارد.

اما حضور همزمان تیم‌های ملی ایران در مهم‌ترین رویدادهای بین‌المللی ورزش، بهانه‌ای شد تا پرسش امروز باشگاه اقتصاددانان را به همین موضوع اختصاص دهیم:
• با وجود اینکه سال‌ها است سهم «فوتبال» از منابع مستقیم و غیرمستقیم بودجه‌ای به‌مراتب بیشتر از «والیبال» است، به نظر شما چرا والیبال ایران عملکرد بین‌المللی بسیار موفق‌تری داشته است؟
• به نظر شما تفاوت آشکار موجود بین سطح موفقیت تیم‌های ملی فوتبال و والیبال، تا چه حد به سطح دخالت‌ دولت در این دو ورزش مرتبط است؟
پاسخ‌های سعید لیلاز (تحلیلگر اقتصادی)، حمیدرضا صدر (کارشناس حوزه اقتصاد ورزش)، محسن صفایی فراهانی (رئیس اسبق فدراسیون فوتبال)، مصطفی هاشمی‌طبا ( رئيس اسبق سازمان تربيت بدني)، سعید فائقی (معاون فنی اسبق سازمان تربیت بدنی) و محمدرضا ساکت (مشاور عالی سازمان لیگ برتر فوتبال) به دو پرسش فوق را می‌توانید در ادامه ملاحظه فرمایید. امید است مباحثات مطرح در باشگاه اقتصاددانان بتواند به غنی‌تر شدن فضای مباحثه کارشناسی در کشور کمک کند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
در فوتبال موفق بوده‌ایم


حمید رضا صدر
كارشناس حوزه اقتصاد ورزش
اساسا مقایسه بین فوتبال و والیبال، کار درستی نیست و حتی ما نمی‌توانیم بگوییم در فوتبال موفق نبوده‌ایم، ما اولین کشور آسیایی بودیم که به جام جهانی فوتبال راه پیدا کرد و همچنین در فوتبال تعداد رقبا و مدعیان بیشتر از والیبال است، در والیبال فقط 5یا 6 کشور در سطح جهانی خوب عمل کرده‌اند، اما در فوتبال همه کشورها تلاش می‌کنند تا خوب ظاهر شوند، اما به فرض اینکه این مقایسه و موفقیت نسبی والیبال به فوتبال را بپذیریم، سه دلیل 1-کثرت متغیرهای موجود در فوتبال نسبت به والیبال، 2-تفاوت ماهیتی فوتبال و والیبال و 3-وجود انحصار در فوتبال، به ذهن من می‌رسند که با کمک این دلایل عدم شکوفایی نسبی فوتبال نسبت به والیبال تاحدودی توجیه می‌شود.
یک تفاوت ماهیتی که فوتبال و والیبال دارند وجود عوامل مختلف‌تر و زیادتر بودن پارامترهای متغیر و تاثیرگذار بر ورزش فوتبال است که باعث می‌شود نتوانیم به صورت کوتاه‌مدت از فوتبال انتظار نتیجه داشته باشیم، در حالی که در والیبال می‌توان به صورت کوتاه‌مدت و گلخانه‌ای عمل کرد. به این معنی که می‌توان تعدادی از استعدادهای والیبال را شناسایی کرد و آموزش داد و از آنها در کوتاه‌مدت نتیجه گرفت. و در نهایت اینکه در فوتبال یک نوع انحصار شکل گرفته که در آن مدیران باشگاه‌ها نمی‌خواهند که افراد دیده شوند و استعداد‌ها شناسایی شوند و همین باعث می‌شود که برخی بازیکنان تا سنین بالا مورد استفاده قرار نگیرند و به جای آن از یکسری بازیکنان خاص بیشتر استفاده شود. ریشه اصلی موفقیت‌ها و عدم موفقیت‌های فوتبال را باید در سرمایه انسانی جست وجو کرد که یک مساله فردی است. مثلا ما هم در بازه‌های زمانی خاصی شاهد درخشش‌های فردی بوده‌ایم و این استعدادها گهگاه در کشور به وجود می‌آیند، مثلا مهدی مهدوی‌کیا که سال‌ها در سطح اول فوتبال اروپا بازی کرد، البته نباید آن نکته‌ای را که یک بار گفتم فراموش کنیم که مدیران باشگاه‌ها مانع از این می‌شوند که تعدادی از استعداد‌های فردی در سطح کشوری شناسایی شوند. در نهایت اگر بخواهیم فوتبال را با گذشته‌اش در طول زمان مقایسه کنیم به نظر می‌رسد پیشرفت‌های خوبی داشته‌ایم، اینکه فوتبال توانسته تا این حد محبوبیت پیدا کند و مورد توجه قرار گیرد، می‌تواند یک امتیاز مثبت قلمداد شود.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
قهرمانی‌های گلخانه‌ای

قهرمانی‌های گلخانه‌ای

[h=1]قهرمانی‌های گلخانه‌ای[/h]


محسن صفایی فراهانی
رئيس اسبق فدراسيون فوتبال
یکی از سوال‌هایی که این روزها در افکار عمومی امکان دارد مطرح شود مقایسه موفقیت‌های والیبال در عرصه‌های جهانی و فوتبال است. سوال مطرح شده بر این چارچوب استوار است که چرا با وجود همه حمایت‌هایی که از فوتبال می‌شود و رقم‌های کلان رد و بدل شده این رشته ورزشی، نتوانسته موفقیت‌هایی همانند والیبال به دست بیاورد، گرچه نباید موفقیت‌های والیبال و تلاش‌های جوانان و مدیران این رشته ورزشی را زیر سوال برد، اما پاسخ به این سوال نیازمند یک بررسي صحیح است. عمده مطالعه‌های حوزه پژوهشی بر وجود دو دیدگاه در حوزه ورزش قهرمانی تاکید دارد.
در واقع در جهان مدرن ورزشی دو دیدگاه عمده جهت رشد و ارتقای ورزشکاران جهت رویدادهای بزرگ ورزشی وجود دارد. دو دیدگاه همیشگی که در عالم سیاست و اقتصاد نیز آشکار است. این دو دیدگاه کشورها را به دسته بلوک غرب وبلوک شرق تقسیم می‌کند. در کشورهای بلوك شرق مانند روسیه سلسله مراتبی از مدارس ورزشی در اتحاد جماهیر شوروی تاسیس شد که در این مدارس نوجوانان و جوانان به فعالیت‌های ورزشی هدفمند می‌پرداختند و اساسا از همان موقع سیستم ورزش روس‌ها سیستم گلخانه‌ای آن هم با جمعیت انبوه بوده است، به طوری که ورزشکاران از کودکی تحت تعلیمات و تمرینات ورزشی قرار می‌گیرند تا عناوین قهرمانی راکسب کنند. در آلمان شرقی نیز که کشوری به مراتب کوچک‌تر و کم جمعیت در مقایسه با شوروی بود از همین الگو بهره گرفته شد. مدیران این کشور بخشی از ورزشکاران را شناسایی و آنها را به اردوهای طولانی مدت می‌بردند. الگوهای متمرکز در استعدادیابی داشتند و تلاش می‌کردند از این طریق در رقابت‌های ورزشی عرض اندام کنند. به همین دلیل هم بود که آنها در بسیاری از سال‌ها پس از آمریکا و شوروی در رده سوم مسابقات المپیک قرار می‌گرفتند. ولی در نقطه مقابل این الگو، روش کشورهایی قرار دارد که در آن زمان به بلوک غرب معروف بود.در این روش تکیه به جای الگوهای مکانیکی قهرمان‌سازی تلاش بر رشد ارگانیکی ورزش در سطح جامعه است. اصول این الگو بر ایجاد زیرساخت‌های مناسب ورزشی در دو فرآیند نرم‌افزاری و سخت‌افزاری استوار است، به طوری که با ایجاد فضاهای زیاد ورزشی جمعیت انبوهی وارد چرخه ورزش قهرمانی می‌شوند و وجود متخصصان ورزشی تکمیل کننده این سیکل می‌شود. آموزش و پرورش در کشورهای مورد مطالعه اصلی‌ترین نهاد مجری در امر استعدادیابی و شناسایی نخبگان ورزشی است. در این روش برای رشته‌های ورزشی نهاد‌سازی می‌شود و این عرصه به جای آنکه به صورت یک پروژه نگاه شود به مثابه یک فرآیند تلقی می‌شود. با این توضیح می‌توان به سوال مطرح شده در ابتدا پاسخ داد موفقیت‌های ورزشی ایران در عرصه جهانی ریشه در روشی دارد که می‌توان از آن به عنوان «روش گلخانه‌ای» یاد کرد.این روش مبتنی بر همان الگویی است که سال‌ها در حوزه بلوک شرق کاربرد داشت. برای آنکه این سخنان تعریض به شخص یا فدراسیونی به شمار نرود این نکته را نیز تاکید می‌کنم که در دوره ریاست بر فدراسیون فوتبال، من نیز همین روش را به‌کار بردم.در آن زمان تیم‌های نوجوانان و جوانان را 10 ماه در اردو نگه می‌داشتیم.به بیان دیگر 25 بازیکن را گزینش می‌کردیم آنان را کنترل و آموزش می‌دادیم تا در تورنمنت‌ها و مسابقات رسمی میزان موفقیت را افزایش دهیم. در آن دوره با همین روش توانستیم جواز حضور تیم‌های پایه در مسابقات جام‌جهانی در این رده‌های سنی را به دست آوریم. وقتی که تصمیم گرفتیم این روش را از فدراسیون به باشگاه منتقل كنيم تا توسعه ورزش فوتبال شکل نهادی به خود بگیرد با این واقعیت روبه‌رو شدیم که باشگاه فاقد چنین ظرفیتی است. در آن مقطع من از فدراسیون جدا شدم. داستان والیبال هم به همین شکل است، فدراسیون والیبال در نزدیک به دو دهه گذشته با تکیه بر همین روش توانسته به موفقیت‌هایی دست یابد. در این مدت دو مدیری که در راس این فدراسیون قرار گرفته‌اند به ‌دلیل دلسوزی شخصی تلاش کرده‌اند این پروژه را پیش ببرند، اما واقعیت این است که به‌صورت نهادی و ارگانیکی اتفاقی در سطح پایین صورت نگرفته است. در مدارس و دانشگاه‌های ما هیچ برنامه‌ریزی برای این رشته صورت نگرفته است و فدراسیون خود مانند یک دانشگاه عمل می‌کند، البته یادمان نرود چنین روشی فقط در عرصه ورزش کاربرد ندارد در عرصه آموزشی ما از همین روش استفاده می‌کنیم. با استعدادترین دانش‌آموزان و دانشجویان خود را انتخاب می‌کنیم. بهترین استادان را برای آموزش آنان به خدمت می‌گیریم تا در عرصه رقابت‌های علمی جهانی موفقیت‌هایی به دست آوریم. غافل از آنکه این موفقیت‌ها حاصل تلاشی است که در یک محیط مصنوعی شکل گرفته و در طبیعت وضعیت به گونه‌ای دیگر است. از این‌رو باید تاکید کرد روش گلخانه‌ای شاید ثمری هم داشته باشد، اما این روش نمی‌تواند به تحول عمیقی در زیرساخت منجر شود.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]استعدادیابی و تمرین مستمر، رمز موفقیت والیبال[/h]

مصطفي هاشمی‌طبا
رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی
والیبال از زمانی که آقای خرم بر مسند کار بود پیشرفت پر شتابی را شروع کرد، در آن زمان در عین کار تیم‌های باشگاهی با کمک مربی روس ایوان بوگانیف مراکز استعدادیابی را ایجاد کردیم اما در فوتبال به همان جدیت به دنبال استعداد یابی نیستیم. در واقع حضور این ورزشکاران به صورت همزمان در مسابقات لیگ و مسابقات کشوری و... باعث می‌شود تمرکز کمتری روی افراد باشد و رشدشان کمتر باشد.

همین تیم امید فوتبال را در نظر بگیرید، فعاليت اين تيم خيلي زياد است. به گونه‌اي كه هم در مسابقات باشگاهي، هم در مسابقات تيم اميد و هم در انتخابي تيم‌ملي شركت دارند. در مجموع ما در فوتبال درباره تیم امید و جوانان کم‌کاری کرده‌ایم و به تیم‌ملی به عنوان یک تیم هرازچند گاهی نگاه کرده‌ایم. و هر وقت در مسابقات به آن نیاز داشته‌ایم آن را تشکیل داده‌ایم. و دید بلند مدت درباره این تیم وجود نداشته است.
این عدم تمرکز باعث می‌شود که هر کدام از مربی‌ها مدت کوتاهی وقت داشته باشند تا با تیمشان تمرین کنند و درنتیجه رشد ورزشکاران مختل شود، منظور من این نیست که تیم امید را از ابتدا تا آخر سال در اردو نگه داریم، بلکه باید به جای آنکه یک هفته قبل از مسابقات برای تیم امید اردو برگزار کنیم، در یک بازه طولانی مدت تر، به عنوان مثال یک روز از هر هفته، تیم امید را جمع کنیم و برایشان تمرین بگذاریم تا مربی تیم امید بتواند بلندمدت برنامه‌ریزی کند.
با این روش تیم خیلی بهتر با یکدیگر هماهنگ خواهند شد و به همان نسبت نیز نتایج بهتری را به دست خواهند آورد.
تیم‌های امید، جوانان و بزرگسالان را نباید در بازه‌هایی از زمان رها کرد و هم از نظر آمادگی جسمانی و هم از نظر تکنیکی باید تحت نظر مربیان خوب باشند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
«عرضه و تقاضای تقلبی» فوتبال

ورزش غيردولتي‌تر؛ موفق‌تر



دکتر سعید لیلاز
اقتصاددان
این مساله که پول فراوانی برای فوتبال هزینه می‌شود در خیلی از کشورهای دیگر جهان نیز مشاهده می‌شود و یک دلیل آن می‌تواند جذابیت و محبوبیت فوتبال در میان جامعه باشد، محبوبیت نه تنها برای بازی کردن بلکه برای تماشا کردن که این خصوصیت فوتبال را به پردرآمدترین و به تبع آن پرهزینه‌ترین ورزش دنیا تبدیل کرده است. تا جایی که ارزش خالص دارایی برخی تیم‌ها به یک میلیارد دلار هم می‌رسد.

اما در ایران، ما به صورت بیمارگونه‌ای فقط و فقط در فوتبال به سطح جهانی شبیه هستیم و این رشد نامتقارن جای تحلیل جداگانه‌ای دارد. یعنی اگر در بقیه دنیا فوتبال پیشرفته است در سایر رشته‌های ورزشی نیز پیشرفته هستند، برای مثال سایر کشورها در دو میدانی هم پیشرفته‌اند، در شنا هم پیشرفته‌اند، در ژیمناستیک هم پیشرفته‌اند و....


دلیل رشد نامتقارن و مریض‌گونه فوتبال ایران؟
دلیل اصلی این نتایج برمی‌گردد به آنجا که ساختار عرضه و تقاضا را در اقتصاد معیوب کرده‌ایم، و فوتبال را دولتی کرده‌ایم. الان در لیگ برتر ایران 16 تیم وجود دارد که 14تای آنها دولتی یا تقریبا دولتی‌اند. و نقش دولت در فوتبال بیشتر از نقش دولت در اقتصاد است و حدود نود درصد از رفت و آمدهای مالی فوتبال توسط دولت شکل گرفته و می‌گیرد. یعنی 90 درصد عرضه و 90 درصد تقاضای فوتبال توسط دولت ایجاد می‌شود. به نظر شما چه معنی می‌دهد که در فوتبالی که 90درصد عرضه و تقاضای آن توسط دولت است، قیمت‌های نجومی این‌چنینی تعیین شوند؟ آن هم در دولتی که برای خیلی از بندهای بودجه‌اش در مضیقه مالی قرار دارد.


«عرضه و تقاضای تقلبی» در فوتبال ایران
برای توضیح بیشتر این نظام عرضه و تقاضا مثلا ورزش کشتی را در نظر بگیرید، که در جنوب شهر و در دورافتاده‌ترین شهرستان‌ها هم گهگاه می‌بینیم ورزشکارانی پرورش پیدا می‌کنند و قهرمان می‌شوند. یعنی در همه جای کشور عرضه و تقاضا برای آن وجود دارد، اما در فوتبال وضعیت این‌چنین نیست. در فوتبال «عرضه و تقاضای تقلبی» ایجاد کرده‌ایم. یعنی مثلا با استخدام‌های میلیاردی باعث شده‌ایم تا گروهی جذب این بازار بشوند. دقیقا همان‌طور که در موزه‌های کشورهای پیشرفته یک تابلو به صورت اسمی با یک عدد نجومی خریده می‌شود تا گروهی از افراد جذب آن موزه شوند.
اینکه گفته می‌شود تقاضای بازیکن درجه یک در ایران با سازوکار قیمتی بازار 2میلیارد توماني به دست خواهد آمد به نظر من دروغ محض است و اینها همه‌اش به خاطر تقاضای تقلبی است که خود دولت آن را به وجود آورده است. فرض کنید اگر همه این تیم‌های تقریبا دولتی بالای بیست میلیون تومان در ماه فوتبالیست استخدام نکنند، نتیجه احتمالی آن می‌شود که تعدادی از این فوتبالیست‌ها به خارج از کشور می‌روند و حتی برای کشور ارز آوری هم خواهند داشت. اما در این صورت اجازه خواهیم داد تا فوتبال با نظام عرضه و تقاضا شکل بگیرد و رشد متقارنی را شاهد باشیم كه مقدار زیادی از هزینه‌های اضافی دولت کاهش می‌یابد تا دولت بتواند وظایف اصلی یک دولت را بهتر انجام بدهد.


فوتبال، سرپوشی برای فساد و رسانه‌های در خواب
یک دلیل دیگر که ما این همه عدم کارآیی در فوتبال داریم سودی است که رانت‌خواران با سرپوش فوتبال به جیب می‌زنند. از آنجا که فوتبال بهترین بهانه‌‌ است که به صورت کاملا قانونی بودجه از اموال دولتی به اموال خصوصی منتقل شود شرکت‌های بزرگ دولتی و شبه دولتی و... از آن سوءاستفاده می‌کنند و بودجه را به راحتی از بیت‌المال به اموال شخصی منتقل می‌کنند. و همه روزنامه‌ها و رسانه‌ها نیز در دام همین اشتباه افتاده‌اند و هیچ حساسیتی نسبت به این نقل و انتقالات مشکوک نشان نمی‌دهند.
به عنوان مثال در مراسم تودیع سازمان گسترش و نوسازی که هفته گذشته اجرا شد یک دستگاه خودرو به این مسوول هدیه داده شد. رسانه‌ها کلی حاشیه درست کردند، و در یکی از برنامه‌های پرمخاطب رادیو 8-7 دقیقه درباره این موضوع صحبت شد. اما همین رسانه‌ها وقتی نقل و انتقالات چنین و چنانی در فوتبال اتفاق می‌افتد کجایند؟ من قصد دفاع از هدیه‌ای که به آن مسوول زحمت‌کش- که قطعا زحمات او در سازمان گسترش و نوسازی بیش از فعالیت‌های ورزشی برای کشور مفید بوده است- ندارم، اما به جهت مقایسه این مثال را ذکر کردم، تا نشان دهم رسانه‌ها نیز حساسیت خود را به این موضوع از دست داده‌اند.
در نهایت، به همان نسبت که یک ورزش دولتی نیست، نتایج بهتری نیز از آن مورد انتظار است.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]یک مقایسه اشتباه[/h]

سعید فائقی
معاون فني سابق سازمان تربيت بدني
مقایسه والیبال با فوتبال به دلیل آنکه از یک جنس نیست «قیاس مع الفارق» است. در علم منطق، قیاس مع‌الفارق یا مقایسه نادرست از طریق اهمال در شرایط استدلال استقرایی پدید می‌آید که موضوع آن، سرایت حکم یک قضیه به یک قضیه دیگر باشد؛ بدون آنکه شباهت کاملی میان آنها وجود داشته باشد. والیبال و فوتبال هم گرچه هر دو جزو رشته‌های ورزشی هستند، اما به دلیل زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری مختلف، کاملا با هم متفاوت هستند. اثرگذاری این دو رشته ورزشی نیز در دنیا اصلا با هم قابل مقایسه نیست.

والیبال از نظر جامعه مخاطب محدود است، گردش پول و سرمایه در این حوزه محدود است و امکانات سخت‌افزاری این ورزش مانند ساخت سالن، تجهیز و نگهداری آن بسیار کم‌هزینه‌تر از فوتبال است. قیمت مربیان و بازیکنان طراز اول نیز در والیبال، بسیار پایین تر از فوتبال است.
نکته قابل تامل دیگر، کشف استعداد در این رشته ورزشی است. در والیبال کشف استعداد بر اساس سه شاخصه «قد، بلندی دست و قدرت جهش» انجام می‌شود. بنابراین، بر مبنای این می‌توان به راحتی استعدادها را شناسایی و تربیت کرد، اما در فوتبال وضعیت به‌طور کلی متفاوت است. جامعه فوتبال در دنیا نا محدود است، این ورزش در کانون توجه اکثر مردم قرار دارد و تمامی اتفاقات این حوزه به‌طور دقیق رصد می‌شود. همین ویژگی سبب شده پوشش رسانه‌ای فوتبال از والیبال گسترده‌تر باشد و حجم سرمایه‌گذاری بیشتری در آن صورت گیرد.
اقبال گسترده عمومی به فوتبال و گردش مالی قابل توجه این رشته ورزشی، زمینه‌ساز آن شده که اکثر کشورها در این ورزش سرمایه‌گذاری‌های کلانی در سال‌های گذشته انجام دهند و به دنبال بالا بردن جایگاه خود در این رشته ورشی باشند. زیرا به دلیل طیف گسترده مخاطب، فوتبال بر خلاف والیبال اهمیت سیاسی نیز پیدا کرده است. به همین دلیل، تراکم رقابت در این ورزش هم بسیار شدید است. برای نمونه برزیل تا چندی قبل قدرت اول در فوتبال بود، اما امروز نام‌هایی در کنار این کشور شنیده می‌شود که شاید دو دهه قبل در این حوزه به شکل کنونی مطرح نبودند.
در کنار تمام این ویژگی‌ها، کشف استعداد نیز در فوتبال به راحتی والیبال نیست. زیرا این رشته بیش از حد تکنیکی است و بر اساس چند متغیر مشخص نمی‌‌توان به یک نتیجه سریع و مشخص در زمینه قابلیت‌های یک بازیکن رسید. هزینه‌‌های بالا در فوتبال هم اجازه نمی‌دهد تا بتوان به راحتی والیبال، بازیکن و مربی طراز اول جذب کرد.
با توجه به این موضوعات و اینکه موارد بالا در تمامی جهان وجود دارد، باید در خصوص سوال مطرح شده تامل بیشتری کرد، زیرا ایران نیز از این قواعد مستثنی نیست.
به دلایل گفته شده، موفقیت‌های والیبال در ایران را نمی‌توان کنار فوتبال گذاشت و با هم مقایسه کرد. نکته دیگر آنکه ما در فوتبال 4 دوره تجربه جهانی داریم، اما در والیبال این تجربه کمتر است و از این حیث هم باید به تفاوت‌ها توجه کرد، زیرا تداوم در موفقیت یکی از لازمه‌های مقایسه است.
بر همین اساس، با احترام به دوستانی که باب چنین بحثی را باز کرده‌اند، باید بگوییم «فرضیه» حاکم بر این سوال و مقایسه این دو رشته، بر بنیادهایی سوار شده که در جهان خارج واقعیت ندارد. فوتبال و والیبال از یک جنس نیستند و به همین دلیل مقایسه آنها با هم می‌تواند گمراه‌کننده باشد. من امیدوارم با صعود ایران از مرحله گروهی جام جهانی در فوتبال، شاهد تحولاتی مثبت‌تر در این رشته ورزشی باشیم. هر چند که اگر فوتبال نیز در ایران مانند والیبال از ثبات مدیریتی بیشتری برخوردار بود، امروز این امید برای بسیاری باورپذیرتر می‌شد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]فوتبال ورزشی حرفه‌ای‌ است[/h]

محمدرضا ساكت
مشاور عالي سازمان ليگ برتر فوتبال
فوتبال جریان فعالی از لحاظ علمی دارد و اگر هر کشوری با این جریان همراه نشود محکوم به شکست است و اگر بخواهیم از راه دیگری فوتبال را رشد دهیم این رشد پایدار و بلند مدت نخواهد بود.

در فوتبال همه‌چیز تخصصی شده است، از مربی‌های مختلف گرفته تا روانشناس و... و حتی بازیکن‌ها باید زندگی حرفه‌ای، با رعایت کامل اصول استاندارد داشته باشند، امکانات و تجهیزات هم بایدمناسب باشد. در ایران فوتبال فقط از لحاظ شکل و ساختارش حرفه‌ای شده است و اکنون باید به کیفیت فوتبال بپردازیم. این چالش که چرا فوتبال ما موفق نیست از دل همین کیفیت فوتبال در می‌آید و باید به صورت بلندمدت روی آن برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کرد.
والیبال را می‌توان به صورت گلخانه‌ای پرورش داد، به این معنی که آقای یزدانی‌خرم تعدادی از افراد قد بلند را انتخاب کردند و روی آنها کار کردند و یک تیم قوی را به صورت گلخانه‌ای پرورش دادند، اما در فوتبال به خاطر گستردگی موضوع نمی‌توان به صورت گلخانه‌ای عمل کرد. باید انتخاب افراد از سن و سال پایین و در مدارس فوتبال شروع شود. در واقع یک باشگاه را وقتی می‌توان گفت حرفه‌ای‌ است که ساختار و چرخه سازندگی آن از ابتدا به خوبی شکل بگیرد و از جذب استعداد گرفته تا بدن‌سازی و تمرینات به صورت کاملا حرفه‌ای در آن انجام گیرد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]دلایل رشد والیبال ایران[/h]

مصطفی کارخانه
مربی و کارشناس والیبال
پیشرفت والیبال ایران در سال‌های اخیر دلایل متعددی دارد اما در راس همه این دلایل ایجاد زیرساخت‌های خوب و مناسبی است که طراحی و اجرا شده است. این زیرساخت‌ها از زمان مدیریت یزدانی خرم در فدراسیون والیبال آغاز شد و داورزنی مدیرفعلی این فدراسیون تکمیل‌کننده این شرایط بوده است که انصافا داورزنی در این میان نقش ویژه‌اي داشته است. از دیگر عوامل تاثیرگذار در رشد و ثبات والیبال ایران می‌شود به کم حاشیه بودن و در راس کار بودن آدم‌های دلسوز اشاره کرد.
اما در این میان نباید نقش و زحمت‌ مربیان وطنی نادیده گرفته شود. قطعا اگر به پشتوانه‌سازی و بازیکن‌سازی که یکی از عوامل و فاکتورهای مهم تاثیرگذار در این پروسه بوده است نگاه شود نقش مربیان پایه و مربیان داخلی بسیار پررنگ خواهد بود. پس بنابراین این موفقیت‌ها حاصل یک کار گروهی مثبت و سازنده بوده و به شخص خاصی تمام نمی‌شود. والیبال ایران این روزها مثل درخت تنومندی شده است که ریشه‌های خود را در خاک گسترده‌اند و در مقابل توفان‌های بزرگ نیز ایستادگی می‌کند و این دستاورد همان عواملی است که شرح داده شد. اما برای این ثبات و پایدار بودن باید بهایی پرداخت شود و این بها همان توجه ویژه مسوولان ارشد دستگاه ورزش کشور و مسوولان تصمیم‌گیرنده ورزش است. امیدوارم این ثبات مدیریت و ساختار مناسب پایدار باشد تا والیبال ایران بتواند با پتانسیلی که دارد روزی قهرمان جهان شود. در فوتبال پول خیلی بیشتری نسبت به والیبال هزینه می‌شود، اما خروجی فوتبال در یکی دو دهه اخیر برای مردم راضی‌کننده نبوده است اما والیبال تقریبا با نصف هزینه‌های فوتبال نتایج خوب و امیدوارکننده‌ای در سطح جهانی گرفته است. به نظر من، دلیل بزرگ این اتفاق این است که حاشیه‌های فوتبال از متنش بیشتر شده است و به قول معروف چون سیستم والیبال «علی اصغری!» نیست و چارچوب و انضباط بیشتری دارد تنش والیبال کمتر شده است. به همین خاطر است که تماشاگر نگاه مثبتی به والیبال دارد و همین عوامل باعث شده است که به‌رغم هزینه‌های کمتر، والیبال نسبت به فوتبال نتیجه بهتری بگیرد. من با پرداخت‌های مناسب در والیبال موافقم، ولی با افراط و تفریط در این بخش موافق نیستم.
 
بالا