با کتابهای دکتر شریعتی

#nobody#

عضو جدید
کاربر ممتاز
لطفا دوستان کمک کنن و جملات زیبا و متناسب رو از کتابهای ایشون قرار بدن تا یادشون رو در این روزهای مبارزه زنده نگهداریم...

---------------------------------------------
خانم سیمون دوبوار یک زن بی خدا بی مذهب و... است و بی عقد و بی نکاح و... با ژان پل سارتر زندگی می کند و معلوم است چه تیپ زنی است ! جمیله را در الجزایر شکنجه می دادند.(( ژیزل حلیمی)) آمد و او را دید. سپس دو نفری آمدند و برنامه گذاشتند که ((ژیزل)) خود را به عنوان وکیل جمیله معرفی کند. آن ها قبولش نکردند سیمون با شهرت خودش و سارتر - که نویسنده های معروف دنیا هستند - به قدری نظام و رژیم فرانسه را بمباران کرد که مجبور شدند وکالت نامه جمیله را به دستش دهند و او به شکنجه خانه رفت و با جمیله نشست و جمیله همه آن فاجعه هایی که بر سرش آورده بودند یکی یکی به او گفت. ((ژیزل)) به پاریس آمد و به سیمون دوبوار گفت و او - با آن قلمش که هر کلمه اش را دنیا یک میلیون دلار می خرد - به برج ایفل رفت و فاجعه را به گوش همه دنیا رساند که دوگل را با همه فخر و عظمت و مجبوبیتش به لجن کشاند.


گفت : آقای ژنرال اعتراف کن که در زیر حکومت تو انسان شکنجه می شود، بنابراین تو وارثانقلابفرانسه نیستی، وارث قداره بندهای دوره رژیم سابق هستی !
 

جویای اندیشه

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن
عشق بینایی را میگیرد و دوست داشتن میدهد
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصلها و عبور سالها بر ان تاثیر میگذارد اما دوست داشتن ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند و بر اشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست
 

lili 68

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن ها که از در می آیند و می روند چهارپایان نجیب و ساکت تاریخ اند حادثه ها را تنها کسانی در زندگی آدمی آفریده اند که از پنجره ها بیرون جسته اند و… یا به درون پریده اند.:gol:
 

lili 68

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو پدیده را مردم یا عوام نمی توانند از هم سوا کنند یکی شور مذهبی است یکی شعور مذهبی.که این دو ربطی به هم ندارند آن کسی که شور مذهبی دارد خیال می کند که شعور مذهبی هم دارد....
 

lili 68

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از دو کار نفرت دارم : یکی درد دل کردن که کار شبه مردهاست و یکی هم از خود دفاع کردن برای تبرئه خود جوش زدن که کار مستضعفین است. شجاع به همدرد نیازمند نیست از ناله شرم دارد....;)
 

#nobody#

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا، عقیده مرا از دست عقده‌ام مصون بدار و به من قدرت تحمل عقیدة مخالف ارزانی کن.» «خدایا، به هر که دوست می داری بیاموز که: عشق از زندگی کردن بهتر است، و به هرکه دوست تر می داری بچشان که: دوست داشتن از عشق برتر!» «خدایا، به من توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، رفتن بی همراه، جهاد بی سلاح، کار بی پاداش، فداکاری در سکوت، دین بی دنیا، مذهب بی عوام، عظمت بی نام، خدمت بی نان، ایمان بی ریا، خوبی بی نمود، مناعت بی غرور، عشق بی هوس، تنهایی در انبوه جمعیت، و دوست داشتن، بی آنکه دوست بداند، روزی کن.» «خدایا، چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم دانست...
 

#nobody#

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه حرفهایست برای گفتن و حرفهایست برای نگفتن و ارزش هر انسان به حرفهایست که برای نگفتن دارد حرفهایی اهورایی و برامده از دل ...
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد، گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یکریز و پی در پی دم گرم و چموشش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان را خفته تر سازد،
بدین سان بشکند هر دم سکوت مرگبارم را.... :)
 

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
فهمیدن و نفهمیدن
تو هرچه می خواهی باش ، اما ... آدم باش !!!
چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها است كه به این مردم،
آسایش و خوشبختی بخشیده است!!!
مگر نمی دانی بزرگ ترین دشمن آدمی فهم اوست؟
پس تا می توانی خر باش تا خوش باشی.
امروز گرسنگی فكر ، از گرسنگی نان فاجعه انگیزتر است . برای خوشبخت بودن ، به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن !
 

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]مسلمانان عوام به همان شکل و اندازه مسلمانند که عوام در هند،بوداییند[/FONT] [FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]هر مذهبی را که در ذهنیت عامی بریزیم به یک شکل درمی آید[/FONT]
 

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی از روزها ،

شبی از شب ها ،

خواهم افتاد و خواهم مرد ،

اما می خواهم هر چه بیشتر بروم .

تا هرچه دورتر بیفتم ،

تا هرچه دیرتر بیفتم ،

هرچه دیرتر و دورتر بمیرم .

نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ،

پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ،

افتاده باشم و جان داده باشم ،

همین .

((دکتر علی شریعتی))

 

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر کسی آنچنان است که احساسش کنند نه آچنان احساسش میکنند که هست(هبوط)

در آن سوی آفتاب ظلمتی است که چشمان خدا نیز آنرا نمیبیند ،نمیبیند نه آنکه نمیتواند دید(هبوط)

خدا دوستدار آشناست عارف عاشق میخواهد نه مشتری بهشت(هبوط)

انسانها جزئی هایی اند که باید در مسیر آینده ای دور کلی شان را بسازند

در نهان به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند غافلیم شاید این است دلیل تنهایی ما.
 

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مثنوی بزرگ طبیعت مصراعی ناتمامیم بودنمان انتظار یک بیت شدن است.
 

Similar threads

بالا