بافت هاي فرسوده شهري، ابعاد اجتماعی و فرهنگی

fatima0

عضو جدید
بافت هاي فرسوده شهري، ابعاد اجتماعی و فرهنگی
(بازشناسی محدودیت ها و فرصت ها)
 ایمان طبسی ،  احمد حیدري

چکیده
هجمه فرهنگی و اجتماعی از زمان بحران صنعتی شدن و مناسبات آن و سرازیر شدن محصولات
ناشی از آن به کشورها ، آغاز گردید که به لحاظ وجود ساختار اقتصادي ، اجتماعی و فرهنگی
شهرهاي ما، که سنتی بودند بر تمامی روابط شهري تأثیر گذاشت و چه ره سنتی شهر را بدون
برنامه ریزي دستخوش تغییرات بی قاعده نمود . بستر سازي فرهنگی یک واقعیت جوهري در احیا و
ساماندهی شهري است . امروزه در فرهنگ معماري و شهرسازي ما این یک اصل پذیرفته و بدیهی
است که ضرب آهنگ حیات شهر را مردمان ساکن در شهر با اندیشه، فعالیت، اقتصاد و مناسبات
اجتماعی – فرهنگی خود ایجاد و تنظیم می نمایند . امروزه فرآیند مرمت شهري در فضایی مجرد و
ویژگی هاي تاریخی، اجتماعی و فرهنگی شهر با دیدي ابزاري مورد توجه قرارگرفته است و نه به
عنوان عناصر اصلی و تار و پود بافت شهري . بافت هاي قدیم نیاز به تداوم حیات دارند . و ارتقاء
کیفیت اجتماعی در آنها باید مورد توجه قرار گیرد و این امر در گرو روزآمدکردن آن ها با دید هویت
فرهنگی است .ارزش فرهنگی در معماري و شهر سازي در بافت هاي شهري و ترکیب و پیوستگی آن
در توسعه هاي جدید یک ارزش است و این موضوع محدود به بافت تاریخی نیست ،واحدي است که
به زمان محدود نمی شود . و حرکتی جاري است که باید ادامه پیدا کند.
واژگان کلیدي : بافت فرسوده- اجتماع - فرهنگ – هویت – بهسازي
عضو هیأت علمی گروه معماري و عمران دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود 
مدیر عامل اندیشکده معماري و شهرسازي دیده بان 
- مقدمه:
شهر مجموعه اي از عوامل زنده و پویا و مخلوق روح خلاق ساکنان آن است. شهر در طول زمان قد
می کشد، رشد می کند، عاقل می شود و در کنش متقابل با شهروندان قرار می گیرد. از این روست که
ریشه هاي کهنگی و فرسودگی شهر را باید در اندیشه و انگاره هاي سکونتی آن جستجو کرد.
تجارب کشورهاي مختلف نشان می دهد که بهسازي و مرمت بافت هاي شهري به طور مجزا و
مستقل از بناهاي تاریخی و به عنوان عنصر شهري ، زنده و پویا تا جنگ جهانی دوم هیچگاه مورد
توجه کنگره هاي مرمت قرار نگرفته بود . نخستین سمینار بین المللی که آشکارا به مرمت و حفاظت
در سال 1960 بود . تدوین کنندگان منشور جهانی « گوبینو » بافت هاي شهري توجه کرد، کنگره
آمستردام در سال هاي بعد ( 1975 ) خواستار اعمال تغییرات وسیعی در موازین قانونی و مقررات
اجرایی شدند به نحوي که بتوانند در آشتی دادن فضاهاي کالبدي قدیمی با فضاي زندگی مدرن
توفیق یابند.
بدین ترتیب از زمان تصویب منشور آتن در سال ( 1931 ) تا قطعنامه آمستردام در سال( 1975 )این
مقوله با روندي تکاملی رفته رفته از انحصار جنبه هاي هنري خارج شد و در عین توجه به تک بناها
به عنوان آثار تاریخی منحصر به فرد، به مجموعه مسایل اجتماعی اقتصادي در بناها و بافت هاي
تاریخی شهري گسترش یافت.
-1-1 بافت فرسوده
بافت فرسوده شهري به عرصه ه ایی از محدوده قانونی شهرها اطلاق می شود که به دلیل فرسودگی
کالبدي، عدم برخورداري مناسب از دسترسی سواره، ت أسیسات، خدمات و زیر ساخت هاي شهري
آسیب پذیر بوده و از ارزش مکانی، محیطی واقتصادي نازلی برخوردارند . این بافتها به دلیل فقر
ساکنین ومالکین آن ها امکان ن وسازي خودبخودي را نداشته و انگیزه اي براي سرمایه گذاري دراین
نوع از بافت ها وجد ندارد.
-2-1 ویژگی عمومی بافت هاي فرسود
الف) عمر ابنیه
ساختمان هاي موجود دراین گونه بافت ها عمدتا قدیمی می باشد و یا فاقد رعایت استانداردهاي
لازم بوده و ابنیه این بافت ها عمدتاً تاب مقاومت درمقابل زلزله اي با شدت متوسط را ندارد.
ب) دانه بندي و تعداد طبقات
ابنیه مسکونی واقع دراین گونه بافت ها اغلب ریز دانه بوده واکثر آن ها یک یا دو طبقه می باشند.
ج) نوع مصالح
مصالح بکار رفته در اینگونه بافت ها عمدتاً از انواع خشت، آجر ، چوب و یا آجر وآهن بدون رعایت
اتصالات افقی و عمودي است.
د) وضعیت دسترسی ها
بافتهاي فرسوده اغلب بدون طرح قبلی ایجاد شده اند از ساختاري نامنظم برخوردارند و دسترسی
هاي موجود درآنها عمدتاً پیاده می باشد به گونه اي که اکثر معابر آن بن بست ، یا با عرض کمتر از
6 متر بود ه و ضریب نقوذناپذیري در آنها کمتر از 30 /. است و مساحت عرصه ابنیه واقع شده دراین
بافت ها معمولا کمتر از 200 متر مربع می باشد.
ه) وضعیت خدمات و زیر ساخت هاي شهري
بافتهاي فرسوده به لحاظ برخورداري از خدمات،زیر ساخت ها و فضاهاي باز، سبز و عمومی دچار
کمبودهاي جدي اند.
و) شاخص هاي کیفی:
مسأله جعیت پذیري بافت ها، حریم گسل ها، مسیر قنات ها و رودها و بافت هاي روستایی درون
شهري و غیره از دیگر مسائلی هستند که در تعیین بافت هاي فرسوده مؤثر می باشند.
در بافت هایی که امروز به فرسودگی خوانده می شود، همسایه در سایه خانه خود نیز شریک همسایه
است.در بافت هایی که امروز به فرسودگی خوانده می شود، پدربزرگ ها و ریش سفیدان بر پیر
نشین هاي مسجد و حسینیه محله پاتوق می کنند و جوانان در فراغت هاي عصرانه، هواي سر گذر را
می پایند. و خانواده به یمن سایه بزرگترها، قوام و حرمت دارد و ته مان ده اي از حیا و غیرت همچنان
برجاست تا صداي شوهر بر همسرش بلند نشود و متارکه، واژه غریبی انگاشته می شود. احوالپرسی،
نقل پاتوق هاي محله است و براي اهالی کمتر پیش می آید که در دعاي صبح و ظهر و مغرب، جز
سلامتی و آبرومندي در طلب و حسرت چیز دیگري باشند.
از نظر مه ندسی، بافت هاي فرسوده بافت هایی هستند که داراي سازه هایی با استحکام ناکافی
می باشند، که می بایست ویران شان کرد و به جاي آن ها سازه هاي محکم تر ساخت. اما از نظر جامعه
شناختی این سازه ها براي انسان ساخته شده اند، روابط اجتماعی مابین این سازه ها در دانش بشري
مولفه هایی بسیار پیچیده تر از مقایسه قطر میلگرد در سازه هاي قبلی و بعدي است؛ روابطی که
دستکاري و دوباره سازي آن، نه با ابزارهاي در دسترس مدیریت شهري ممکن است و نه اساسا در
کوتاه مدت میسر خواهد بود . نکته این است که اگرچه در این با فت ها سازه ها و ساختمان ها فرسوده
هستند، اما روابط انسانی قطعا بسیار مستحکم، پایدار و دیرپاست . به واقع، هرچه در بافت هاي جدید
شهر ، رابطه درونی جامعه انسانی خام، ناپایدار و از هم گسسته است، در بافت هاي قدیمی وضعیت
برعکس بوده و با جلوه هایی در هم تنیده تر از تعاملات انسانی روبه رو می شویم. اما ،شهر در دست
است؛ مردانی با ذهنی آکنده از بتن ، میلگرد ، نبشی و سیمان (کرمی، (civil ) مهندسان سیویل
.(1387
-2 عدالت اجتماعی:
گرفته شده است و به معناي «Subtenir» از ریشه ي کلمه ي لاتین «Sustainable» واژه ي پایدار
بالا نگاه داشتن و یا از پایه و زیربنا نگه داشتن است. وپایداري ؛ مجموعه اي از وضعیت ها است که در
طول زمان تداوم داشته باشد .در واقع توسعه پایدار، مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن
به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادي حیات جامعه است؛ به گونه اي که نیروي انسانی را به فراگرد
توسعه ، خوش بین و امیدوار سازد.
ادراك بی عدالتی اثر مخربی بر روند توسعه دارد زیرا؛ اهتمام نیروي انسانی و انگیزش عناصر
اجتماعی را تحت الشعاع خود قرار می دهد. بی عدالتی و توزیع نا برابر دستاورد هاي اجتماعی
موجب تعمیق شکاف طبقاتی، تضعیف عزم ملی و تنزل روحیه تلاش و فعالی ت می شود و بر
آسیب هاي روانشناختی اعضاي جامعه می افزاید. در حالی که ؛ توسعه پایدار متضمن کاهش فاصله
طبقاتی، تقویت عزم ملی، بهره مندي از نیرو ي انسانی سالم و امیدوار است . بنابراین، رعایت عدالت،
رمز بقا و پایداري جریان توسعه است.
به طور کلی هدف هاي اج تماعی در برنامه هاي توسعه پایدار بر نیازها و خواسته ه ایی ت أکید دارد
که نهایتا به بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی اجتماعی مردم منجر می گردد بی آنکه تأمین نیازهاي
عصر آینده را تحت تأثیر منفی قرار دهد . با توجه به این نکته که روند مطالعات و طراحی بر مبناي
اصول و مبانی طراحی پایدار شکل پذیرفته و واژه پایداري اجتماعی و توسعه پایدار می تواند داراي
معانی و تعابیر مختلف در زمینه هاي گوناگون و با محوریت انسان باشد (شجاعی ، شایلی سادات ،
بهسازي و نوسازي در بافت فرسوده بریانک تهران با محوریت توسعه اجتماعی پایدار).
-1-2 ابعاد اجتماعی بافت هاي فرسوده:
- جابجایی اجتماع ی: جابه جایی در مفهوم عام به تغییر محل سکونت افراد، خانواده ها و گروه هاي
«Clearance» اجتماعی اطلاق می شود، مردمان به انواع و علل مختلف از جمله سالم سازي
منطقه اي از شهر ، و به جهت ارتقاء استانداردهاي زیست محیطی جا به جا می شوند، یا امکان دارد
جهت نوسازي بافت هاي فرسوده و قدیمی باشد که دست به تغییر محل زندگی خود می زنند . و در
کل می توان آن را در سه نوع جابجایی یعنی؛ اجباري بدون و بدون جبران هر گونه خسارت ،
جابجایی اجباري با جبران خسارت و جابجایی برانگیخته خلاصه کرد . این تعویض ممکن است به
صورت فردي، خانوادگی و گروهی نیز انجام پذیرد . جابجایی بدون رضایت مردم و به شکل اجباري
همچنین می تواند جبهه گیري هاي مردم را در پی داشته و به تنش هاي اجتماعی دامن زند، بدین
ترتیب باید جابجایی برانگیخته و مشارکتی مورد بررسی و کنکاش قرا ر گرفته و در برنامه ریزي هاي
مداخله در بافت هاي شهري در اولویت قرار گیرد.
- مهاجرت ساکنین غیر بومی ؛ مهاجرت روستایی یا تهی دستان شهري نسبت به ساکنین اصیل
بیشتر است . تخلیه تدریجی محل از ساکنان قدیمی، مهاجرت اقشار اجتماعی اصیل مناطق قدیمی و
جایگزینی آنها با مهاجرین ناهمگون، که فاقد هرگونه وابستگی به این مناطق هستند به دلیل
مهاجرت تعداد زیادي از خانوارهاي بافت قدیم به مراکز جدید و استقرار مهاجران در داخل بافت
قدیم، این بخش دچار ناهمگونی شده، که عدم تطابق بین فرهنگ هاي محلی و ناآشنایی نسبت به
سنت و آداب و رسوم در میان خانوارهاي ساکن به وجود می آید.
در ایران، به ویژه بعد از جنگ تحمیلی، بسیاري از جنگ زدگان که بضاعت مالی کافی نداشتند، در
درون بافت قدیم ساکن شدند. براي مثال در تعدادي از خانه هاي قدیمی یزد در محله فهادان، حضور
افغانی ها در محله درب شازده شیراز و ی ا حضور مهاجران جنگ زده در بافت قدیمی بوشهر را
اشاره کرد.
منشأ مهاجرت وسیع طبقات میانی و بالایی از مراکز تاریخی را باید در افزایش بدون کنترل جمعیت
در هسته شهر و مشکلاتی مثل نگهداري خانه هاي سنتی بسیار قدیمی و مهم تر از همه عدم ارائه
خدمات شهري ج ستجو کرد .علاوه بر این عوامل باید به عدم تناسب هسته هاي قدیمی این شهرها با
چشم اندازهاي جدید و اشکال مختلف زندگی نوین، اشاره کرد . این پدیده ها در هسته هاي قدیمی
خلأ شدیدي ایجاد می کنند که به سرعت توسط طبقات ضعیف اشغال می شوند.
مراکز شهرهاي تاریخی تدریجاً تبدیل به مناطق جذب مهاجر می شوند که از نظر اجتماعی به عنوان
شهرنشینان با درآمد کم یا ضعیف به حساب می آیند . براي این مردم چگونه زنده ماندن بیشتر از
شان مطرح است . در حالی که مالکان موروثی این زمین ها و « کار موقتی » اسکان در نزدیکی محل
خانه ها به دنبال راهی بر اي سودبري از خانه هاي ترك شده و قدیمی خود هستند . غالباً تقسیم
بندي منفعت طلبانه و جمعیت زیاد این خانه ها توأم با روابط پیچیده ، نوعی از هم گسیختگی در
این خانه هارا به وجود می آورد که در زمانی بسیار کوتاه می تواند جایگاه طبقه بالاي سنتی را به
مناطق آلونک نشین تبدیل کند.
- پایین بودن منزلت مکانی سکونتگا ه: عدم حضور سرمایه گذاران بخش هاي خصوصی و
عمومی و نیز بی علاقگی یا ناتوانی مالی مستأجران جدید یا کسانی که خانه هاي قدیمی را اشغال
کرده اند، منحنی کاهش ارزش خانه ها را به طرف بالا می کشاند . زیرا امروزه تجارت مد رن در پی
یافتن مشتري ویژه با توان مالی بیشتر است و این به نوبه خود موجب ایجاد مناطق تجاري جدید
می شود که در نتیجه آن ارتباط عملی و فضایی بین تجارت مدرن و سنتی سست تر و یا به طور کلی
قطع می شود.
در فرایند این توسعه، ناحیه ثروتمندنشین داراي مرکز مدرنی می شود که توجه به بازار سنتی براي
این طبقه معناي خود را از دست می دهد . در قسمت قدیمی شهر نوعی تجارت ضعیف سنتی باقی
.( می ماند که عمدتاً مورد توجه طبقات سنتی خواهد بود(ریبک، 1383
- رشد اقتصاد غیررسمی و غیرمولد؛ بسیاري از قشرهاي ناسالم و سودجو مانند دلالان، نزول
خواران، آوارگان، مهاجران بیکار و بی خانمان ها و بسیاري از فعالیت هاي غیرمولد و پنهان، مثل
احتکار، سفته بازي، قاچاق، کارچاق کنی، تولید اجناس تقلبی، بازار سیاه، نزول خواري و مانند اینها
به صورت شبکه هاي ریشه دار و مخفی در نواحی مرکزي شهر که غالباً منطبق بر با فت هاي قدیم
شهري می باشند متمرکز می شوند.
در عین حال استفاده نادرست از مناطق داخلی شهر از طریق ایجاد انبارهاي بزرگ تجاري و
حرفه هایی که براي محیط زیست زیان آور هستند باعث بروز مسائل و مشکلاتی جدید
می شود . در این صورت نه تنها سرمای ه گذاري از این ناحیه خارج خواهد شد بلکه موجب پیدایش
پدیده تازه اي می شود که آن موجب افول بیش از پیش مناطق سنتی می گردد،
یعنی ایجاد حرفه هاي غیررسمی و خیابانی که گروه هاي با درآمد پایین جهت عرضه فرآورده هاي
صنعتی ارزان قیمت به آن مشغول اند .در مجموع به موازات بی اعتباري و افول مشاغل سنتی که
ناشی از فرسودگی مناطق سنتی است، به ارکان اقتصادي آسیب جدي می رسد و این خود موجب
سست شدن شالوده و هسته تاریخی شهرها می شود که از پیامدهاي آشکار آن به وجود آمدن
حرفه هاي سیاه و کاذب، فحشا و جنایات است که از روند فزاینده اي برخوردار می باشد . و سبب
بوجود آمدن محیطی نا امن به ویژه براي کودکان، جوانان و زنان می شود.
- ناکار آمدي در مقابل تحولات اقتصادي و فرهنگ مصرفی؛ امروزه تلقی از شهر و شهرسازي
و مناسبات فرهنگی و اجتماعی و به تبع آن مناسبات کالبدي، با ریشه هاي شهر در گذشته به کلی
متفاوت است و ادامه این روند، فرهنگ ما را در تمام ابعاد خود به سرعت دستخوش بی هویتی
می کند زیرا فرهنگ و تمدن این سرزمین پیش و پس از اسلام، عمیقاً از مذهب و اندیشه هاي
معنوي ناشی از آن متأثر بوده و دستمایه هاي این تفکر همواره عینیت کالبدي خود را به آنجا
می رساند که شهر ایرانی، همچون فرهنگ و جهان بینی ایرانی، با شهر غربی متفاوت است اما، از
آستانه نخستین تحولات نوگرایی در کشور ما، زمینه فرهنگی از جمله شهرسازي و معماري به نحو
نا هنجاري پیوند شکل یافته خود را با گذشته از دست داده و م ناسبات جدید ،که با مناسبات
.( فرهنگی- اجتماعی ما به کلی متفاوت بوده جاي آن را گرفته است(حناچی، 1385
- ناپایداري سازه اي و تلفات جانی بسیار و آسیب هاي اجتماعی بعدي آن در هنگام حوادث غیر
مترقبه
- پایین بودن سطح بهداشت عمومی و نبود استانداردهاي لاز م: تسهیلات و تجهیزات شهري،
ایمنی و آسایش در بخش هاي جدید نسبت به مناطق قدیمی بیشتر است . در حالی که عوارض و یا
مالیات هاي مختلف مثل عوارض نوسازي شهرداري ها تقریباً در تمام بخش هاي شهر به طور یکسان
وصول می شود.
- به هم خوردن تعادل بین خانوار و فضاهاي مورد نیا ز: ترکیب خا نواده قدیمی به هم خورده و
فضاهاي زندگی خانه هاي قدیمی، متناسب با نیازهاي خانواده هاي امروزي نیست.
- فاصله گزینی اجتماعی اقتصادي این نواحی با محل ههاي اطراف؛ این جدایی ارزش هاي
سکونتی و اعتباري از ارزش هاي کاذب تجاري، در مجموع به سقوط ارزش هاي محیطی و بهره کشی
بی رویه و یک طرفه منجر شده است . بنابراین طبقاتی شدن شهر از دیگر عوامل تخلیه بافت هاي
قدیمی محسوب می شود.
در کنار این تحولات، ویژگی (کاراکتر) شهر شرقی- اسلامی خود مانعی براي تغییر سریع عملکرد
این شهرها محسوب می شود؛ کوچه هاي پیچ درپیچ نمی توانند به آ سانی تبدیل به مراکز تجاري
شوند، درست مثل شهرهاي قدیمی کشورهاي آمریکاي لاتین و اکثر قسمت هاي مرکزي شهرهاي
اروپایی. و مانع ازدیاد قیمت زمین در این هسته هاي مرکزي می شود و آنها را در معرض فشار
دایمی قرار می دهد . این فشارها شامل نفوذ تدریجی به اطراف بلوك هاي ق دیمی شهر، محو کردن
بافت قدیمی به منظور ایجاد خیابان و تعمیر نکردن عمدي به هواي تهیه زمین مورد نیاز براي ایجاد
.( شهري نوین است(ریبک، 1383
-3 راه کارها:
-1 کلیه فعالیت هاي سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداري با استراتژي آموزش شهروندي و ارتقاي
فرهنگ شهرنشینی انجام شود .
-2 کمیسیون تخصصی فرهنگی و اجتماعی شوراي شهر باید در مسائل مربوط به حوزه سازمان
فرهنگی و اجتماعی شهرداري وارد و پیگیر مسائل بطور دائم باشد و کمیته اي متشکل از نمایندگان
سازمانهاي تابعه شهرداري جهت فعال نمودن کارهاي فرهنگی تخصصی هر یک از سازمان ها
تشکیل شود .
-3 فعال کردن کلیه اماکنی که در اختیار سازمان فرهنگی و اجتماعی می باشد و برنامه ریزي
فرهنگی.
-4 تشکیل کمیته اي خاص جهت هماهنگی و استفاده از ظرفیت هاي کانونهاي فرهنگی، مساجد ،
پایگاه ها و حتی باشگاههاي ورزشی بطور دائم در سازمان فرهنگی و اجتماعی .
-5 تشکیل کمیته اي متشکل از نمایندگان شهرداري و سایر دستگاه ها و سازمان ها و نهادهاي
فرهنگی شهر جهت هماهنگی در امور مربوط به ارتقاء فرهنگ شهرنشینی و آموزش حقوق
شهروندي .
-6 تلاش در راستاي برقراري هویت -خوانایی و انسجام در ساختار و استخوان بندي کالبدي فضایی
و ز مینه هاي لازم براي ارتقاي کیفیت در فضاهاي شهري و اعمال سیاست هایی در جهت بهسازي
تسهیلات درون شهري همچون شبکه آب و فاضلاب و نیز اصلاح شبکه هاي راه هاي ارتباطی بدون
آسیب رساندن به بافت کنونی اجتماعی و ساختمانی شهر
-7 ایجاد جاذبه هاي گردشگري و به کار گیري صنع ت توریسم در جهت ارتقاء فرهنگ واقتصاد
مردم منطقه
سریع شهر می تواند براي بازار جاذبه هاي جدید فراهم آورد . در واقع در یک « روزآمد کردن » -8
روند تاریخی می توان بازار را به مرکز خرید مدرن تبدیل کرد . با، بازسازي و ترمیم پاساژها و
حیاط هاي داخلی مربوط به آنها ،زمینه و عرصه معماري کاملاً پرجاذبه اي را فراهم می آورد. بدین
ترتیب می توان تصور کرد که بسیاري از خانه هاي قدیم و بزرگ کاربري هاي جدید عمومی و
تجاري پیدا کنند، اگرچه همانطور که گفته شد این استفاده دوگانه و مختلط شدید به دلیل
پیچیدگی رفت و آمد با وس ایل نقلیه موتوري نامحتمل به نظر می رسد . اما اگر معماري موجود با
دقت بازسازي شود، براي کاربري هاي با وجهه بالا مناسب خواهد بود . براي مثال می توان از
بازسازي برخی ساختمان ها براي تئاترهاي کوچک، انستیتوهاي دانشگاهی و تحقیقاتی، دفترهاي
نمایندگی، انواع آموزشگاه ها، سفارتخانه ها و کنسولگري ها، دفترهاي معماري، دفترهاي توریستی،
.( هتل هاي کوچک، گالري هاي هنري و رستوران، نام برد(ریبک، 1383
-9 امروزه شکل هرمی خانوارهاي سنتی متشکل از چند نسل جاي خود را به خانواده هاي کوچک
داده است . به ویژه خانم هاي جوان بسیار مایلند د ر یک آپارتمان در اطراف شهر زندگی کنند که
داراي منزلت اجتماعی باشد و در عین حال چه از طرف همایسگان و چه از طرف خانواده شان
کنترل کمتري اعمال شود و نیز سطح زندگی بالاتر و مدرنی را امکانپذیر سازد و به مجرد آنکه
اوضاع اقتصادي امکان دهد خانوارهاي جوان از این محله ها مهاجرت خواهند کرد.
براي انیکه این روند متوقف شود یک تجزیه و تحلیل از خانه هاي سنتی ضروري است تا بتوان
کاري کرد که این خانه ها با شیوه زندگی خانواده هاي جدید و شیوه زندگی نوین آنها هماهنگ
گردند، زیرا که این فرم خانه ها با حیاط هاي مرکزي، به دلیل است قلال از فضاي عمومی و حفظ
محیط خصوصی خانواده که به وسیله توده ساختمانی یعنی حجم ایجاد شده بین حیاط و خیابان
شکل گرفته، مزیت خود را به ویژه براي طبقات زیر میانی جامعه ثابت کرده است . این استخوان
بندي در اطراف کلان شهرها و حتی شهرهاي کم و بیش کوچک کشورها قابل مشاهده است . این
خانه ها با حیاط هاي داخلی شان در برابر تغییرات اجتماعی و شرایط اقتصادي و آب و هوایی بسیار
.( انعطاف پذیرند(ریبک، 1383
-10 ایجاد تغییر در الگوي رفتاري و فکري به منظور تبدیل و بازسازي مراکز قدیمی شهر به عنوان
محل گذر عابران پیاده، که لازم است بین فضاهاي عمومی و خصوصی روابطی منطبق با شرایط
شهري نوین ایجاد شود . این امر می تواند به وسیله ارتباط هاي درون یک محله به وجود آید. بدین
شکل که از ابتدا با خیابانی اصلی تمام محله را پوشش داد و سپس از راه هاي فرعی تر به تمام
نقاط محله دست یافت.
عمده ترین عوامل تعیین کننده در بافتهاي فرسوده که می توان آن را ریشه سایر پدیده ها دانست،
تغییر شرایط فرهنگی – اجتماعی و به طور کلی جهان بینی حاکم بر جامعه است که به دنبال
تحولات ناشی از انقلاب صنعتی ، عقب ماندگی ، عدم تعادل و تضادهاي روز افزون چهره نمود . این
تحولات یا بهتر بگوئیم تغییرات ، باعث بهم ریختگی و نابسامانی هاي بسیاري از این دست شده
است:
-1 تغییر مبانی فرهنگی و باورهاي اجتماعی.
-2 تغییر بافت و ساختار اجتماعی
-3 تغییر سازمان اجتماعی و شیوه هاي مدیریت توسعه شهري
-4 نتیجه گیري
در حدود 14 سال پیش اساتید متخصص در شهرسازي کشورهاي مشرق زمین،نظیر؛ خانم آنته
گانگلر و پرفسور اکهارت ریبک، به جستجوي دلایل زوال این شهرها و ارائه راه حل هاي پیشنهادي
پرداختند. و در این راه پی به آن بردند که بازسازي بافت هاي فرسوده تنها با چند اقدام روبنایی
مانند عریض کردن معبرها میسر نیست بلکه ؛ نیاز به طراحی و برنامه ریزي دقیق تري دارند.
اکثر این بخش هاي تاریخی ، عملکرد خود را به عنوان نقاط مرکزي از دست داده اند و بسیاري از
آنها به زوال و ویرانی گراییده اند به طوري که صرف نظر از معدوي بناي تاریخی یا جاذبه توریستی،
نابودي شان قابل پیش ب ینی است . با این همه بافت پیچیده ، کوچه هاي تنگ و بن بست،
خانه هایی با حیاط مرکزي، پشتوانه قوي فرهنگی فضا هاي سنتی، به مثابه عامل نگهدارنده اي در
مقابل تغییرات عمل می کنند.
مقاومت در برابر این فشار وظیفه دشواري را بر عهده طراحان قرار می دهد . در این روند شهرنشینی
که ابعاد جهانی به خود گرفته، وجهه تاریخی مراکز شهرهاي قدیمی شرقی - اسلامی، هنوز ویژگی
اصلی مجموعه شهر را شکل می دهد . در این روند تغییرات اقتصادي – اجتماعی، اکثر ساکنان
شهرهاي شرقی - اسلامی هسته هاي قدیمی را به معناي هویت فرهنگی، امنیت و ث بات که به مثابه
نگهبان عمل می کند، می شناسند.
اما با این همه، مومیایی کردن شهرها همه هدف ها را تأمین نمی کند، بلکه به اقدامات مختلف
نوسازي در راستاي به وجود آمدن نقش هاي جدید متناسب با ساختمان هاي موجود بافت شهري،
.( نیاز است(ریبک، 1383
-5 منابع
حناچی، پ. 1385 . مرمت شهري و معاصر سازي بافت هاي با ارزش تاریخی و فرهنگی . فصل نامه
. شهرسازي ومعماري آبادي، شماره 52
ریبک، ا .، گانگلر، آ . 1383 . آیا نجات شهرهاي شرقی –اسلامی امکان پذیر است. مترجم دشتی، م .
. فصل نامه شهرسازي ومعماري آبادي، شماره 42
شجاعی، ش. بهسازي و نوسازي در بافت فرسوده بریانک تهران با محوریت توسعه اجتماعی پایدار.
کرمی، ن. 1387 . رابطه ي بافت فرسوده و موضوع مهندسی و جامعه شناختی. شرکت مادر تخصصی
عمران و بهسازي شهري ایران.

منبع:انجمن نواندیشان
 
بالا