اولین نظر سنجیِ مسابقۀ ادبیِ 4

وضعیت
موضوع بسته شده است.

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
سلام دوستان و همراهانِ گلم.:gol:


از همۀ دوستانِ عزیزم که دعوتمو پذیرفتن ؛ در مسابقه شرکت کردن و با همراهیِ قشنگشون منو خوشحال کردن؛ بسیارممنونم.

در این مسابقه 40 نفر از عزیزانم شرکت کردن که بالاترین تعداد شرکت کننده در مسابقه هایِ ادبیِ اخیر بود.

برایِ ارزش نهادن به زحماتِ شما همراهانِ خوبِ شرکت کننده در مسابقه و برایِ اینکه نظر سنجی راحت تر انجام بشه و زیاد وقتِ دوستان گرفته نشه ،

نظر سنجی در دو مرحله انجام میشه ،در این مرحله 20 متن داده شده به ترتیب دریافت براتون گذاشته میشه.

در مرحلۀ بعد 20 متنِ باقیمانده.


برایِ هر مرحله سه نفر انتخاب میشن، یعنی در مسابقۀ ادبیِ 4 دو سری برنده خواهیم داشت.

در هر نظر سنجی: نفرِ اول100 امتیاز ، نفرِ دوم 75 امتیاز و نفرِ سوم 50 امتیاز خواهند گرفت.


به پاسِ زحماتِ شما عزیزان برنده ها و امتیاز ها دو برابر شدن.



اما خواهشِ من از شما:

1-کاربرانِ تازه وارد به هیچوجه رای ندن ؛ آرایِ این عزیزان شمرده نمیشه.

2- لطفا فقط کاربرانِ فعال و شرکت کننده هایِ مسابقه که دعوت میشن رای بدن .

3- از شرکت کننده هایِ مسابقه انتظار دارم که خودشون کاربرا رو برایِ رای دادن دعوت نکنن.

4- لطفا برایِ متنتون تبلیغ نکنین ، اجازه بدین در شرایطِ مساوی برنده ها انتخاب بشن.

دوستانِ گلم! از بینِ 20 متنِ پستِ 2 لطفا به 5 متن رای بدین.

موضوع: پاییز

دوستانِ شرکت کننده در مسابقه می تونن به متنِ خودشون هم رای بدن.

مهلتِ نظرسنجی تا 22 دی 1391




با سپاس: نغمه
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دوستانِ گلم! لطفا از بینِ 20 متنِ به 5 متن رای بدین.:gol:

دوستانِ شرکت کننده در مسابقه می تونن به متنِ خودشون هم رای بدن

مهلت نظرسنجی تا 22 دی 1391

همۀ متن ها با یک رنگ و یک فونت نوشته شده.

موضوع: پاییز

شمارۀ 1

به آخر پاییز رسیدیم....
همه دم میزنند از شمردن جوجه ها!!!
اما تو امشب ....
بشمارتعداد دلهایی که بدست اوردی...
بشمار تعداد لبخندهایی که به لب دوستانت نشاندی
بشمار تعداد اشکهایی که از سر شوق و غم ریختی
فصل زردی بود..
توچقدرسبز بودی؟

***

شمارۀ 2

پاییز را میخوانم
تا شاید باران بیاید
تا باز بروید و زنده شود
امان از این آفتاب بی دریغ
هیچ ابری در آسمان نیست
در زندان گریه اسیر مانده ام
پاییز
کجاست باران!
کجاست باران!

***
شمارۀ 3

برگهای پاییزی خداحافظ
درختهای بی برگ خداحافظ
پاییز عاشقیست که ارام گریست و پیر شد
معشوق پاییز را میشناسی
برگ ریزان ،همان اشکهایست که پاییز برای معشوق میریزد

***
شمارۀ4

یک لحظه خودم را در کوچه ای پاییز زده دیدم
یک عمر عاشق پاییز شدم
فصل طلایی من ، زیباترین فصل سال در برابر چشمهای من
در این کوچه باغ پاییزی ،اگر بی احساس هم باشی ، این فصل رویایی تو را به اوج احساس خواهد برد...
حالا من هستم و قلب پر احساسم و یک دنیا برگهای طلایی
دنیا میدرخشد در پادشاه فصلهای سال
آسمان طلایی است ، وای که غروب پاییز چه رویای زیباییست...
خورشید میدرخشد در لا به لای برگهای طلایی و میدرخشند درختان مثل جواهری در قلب پاییزی دنیا
دلم میخواهد غرق شوم در دریای برگهایی که بر روی زمین ریخته،
در زیر این دریا ، به خواب میروم مثل یک رویا
خواب پاییزی من ،صدای خش خش برگها، چه عاشقانه است درد دل برگهای خشکیده با هم
دلم میخواهد این کوچه باغ پاییز زده که در آن قدم گذاشته ام بی پایان باشد،
آنگاه که قرار است به پایان آن برسم از دنیا وداع گفته باشم ، تا تنها پاییز را ببینم ، دیگر نمیخواهم رهگذری را ببینم که بر روی برگها پا میگذارد و قدر پاییز را نمیداند
ببین که پاییز چه فصل زیباییست ،
کشیدن تصویر پاییز حتی در توان یک نقاش ماهر هم نیست ...


***
شمارۀ5

بوسـہ‌هایت انار را مے‌ترڪاند
نفس‌هایت سیب را مے‌رساند
آغوشت ابر را مے‌باراند
پائیز ترینے
تو!

***

شمارۀ6

زتدگی زیباست نه بی تو
نه بی پاییز
که یادم می اندازد...
دستهایه گرم تو را در دستم
و قدم های عاشقانه مان زیر باران را
زندگی زیباست
نه بی باران
همان بارانی که یادم می اندازد
رفتنت را
و گریه هایه من را
و اشکهایم را که گم می شوند در قطره های باران
درست است زندگی زیباست
ولی نه بی تو نه بی پاییز نه بی باران
زندگی من عاشانه های توست
براستی که عاشقانه هایت زیباست


***

شمارۀ7

پاییز برای بعضی ها دل انگیز است و برای بعضی ها غم انگیز…
برای من فصل سردی دلهاست…
فصل باریدن اشکها…
فصل تنهایی قدم زدن روی برگهای نارنجی…
فصل رقصاندن آتش سیگار در سیاهی و سکوت شب…
اینروزها هوای دلم هم پاییزیست

پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!
کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن

***
شمارۀ8

ایستاده ام، در برابر رنگ خاکستری ابرهای پاییز خویش
ایستاده ام، تا انتهای باران ، و باران فرو خواهد آمد بر من
با آبی قهرم، قرمز بر من ببار، برایم خون
ببار ای ابر خاکستری پاییز
مانند یک زن آبستن حال می بایست 9 ماه دیگر صبر کنم تا پاییز بیاید،
تا فصلم بیاید، تا فصلت بیاید، تا به یاد آن روزها که تفریحمان خورد کردن
برگهای پارک بود را به تنهایی خاطره کنم...
من فرزند پاییزم.....

***
شمارۀ 9

دیروز را ورق می زنم و خاطرات گذشته را مرور می کنم .
در روزهای بی تو بودن صدای خش خش برگها را از لابلای صفحات پاییزی می شنوم و التماس شاخه ها را که در حسرت دستهای سبز تو مانده اند .
کم کم به این باور می رسم که سرنوشت ، نثر ساده ایست از حسرت و اشک که حرفی برای گفتن ندارد .
به صفحات بهاری با تو بودن می رسم . بنفشه هایی که از بالای واژه ها سر می زنند و چشمان تو را بهانه کرده اند .


***
شمارۀ 10

لبي سرد و دلي افسرده داريم
به سر افکار تيپا خورده داريم
رسد پايان پاييز و از آغاز
هزاران جوجه ي نشمرده داريم!!!

***
شمارۀ11

کاش که شعرهایت را نمی خواندم!
اکنون نه این همه پنجره چشم در راهم بود
و نه دست های من آنقدر تنها...
حال در این روزهای زرد پاییز
تو رفته ای...
واز ، شعر هایت
کاغذ پاره هایی در خانه مانده است
که هر وقت به آنها نگاهی می اندازم
یا من می گریم ، یا آسمان می بارد!

***


شمارۀ12

خزان بنشست و گل با بادها رفت
چه آسان مي شود از ياد ها رفت

***


شمارۀ13

افق پائیزی مفسر کوچ است .
وکوچ مفسر واژه تلخ وداع!

***
شمارۀ14

پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد وبد گمانی.
کاش چون پاییز بودم
....
کاش چون پاییز بودم

***
شمارۀ15:

خداحافظی با پاییز .
ببخش که برگ هایت را لگد کردم .ببخش که مرگت را می بینم اما کاری از عهده ام بر نمی آید .ببخش که چوب های خشکت را در آتش;سوزاندم تا گرم شوم.خاطرات زیادی با هم داشتیم ببخش ببخش که تو را رها می کنم و به سراغ زمستان می روم ... من رفیق نیمه راه نیستم این تقدیر تو است که، می میری!و اما پاییز به من می گوید:خداحافظ انسان، من نمی میرم در این دنیا من همیشه بوده ام و خواهم بود.تو مرا ببخش که; یک بار دیگر رفتم....

***
شمارۀ16

امروز صبح برای خرید از خونه در آبیـــم زده بودم بیرون..
هوای یکم سرد پاییـــزی .. بعد بارون
قدم میزدم و توی دستم .. قلک پر از کاغذآبی هایدوست داشتنیم بود
و سر کوچه چه آتیش قشنگی درست کرده بودن
و چقدر بویآتیش .. در نشوندن پاییــــز داد میزد

***

شمارۀ17

باز پاییز.....باز بوی نم نم باران....باز یاد خاطرات قدم های من و تو زیر باران...صبر کن ....نبار باران بس است!!
باز پاییز باز یاد هجران دوری من و تو....یاد خاطرات گذشته.....باز پاییز و باز دل تنگی بیش تر من.....اری منم پاییز بنگر چگونه غم هجر بهارم را به خزانی تبدیل کرد.....باز پاییز باز........ .

***

شمارۀ18

پائیز رفت و من صومعه نشین ساعتهای بیقراری انتظار شدم، پائیز رفت و من چله نشین خاطرات مه گرفته شدم،پائیز رفت و من جا ماندم در بهت لحظه هایی که بی تو ،نفسهایم را به بازی گرفته اند.

***
شمارۀ19

پاییز که رفت
من هم پنجره ها را می بندم
پرده ها را می کشم
نیازی به نور نیست
می نشینم بر روی تمام حرفهای گذشته
و چای سرد می نوشم
تمام سکوت هایم را یکجا رو می کنم
و پک عمیقی بر احساسم
آنوقت منتظرت می مانم
آنقدر آرام
تا به حضور خودم شک کنم ...

***
شمارۀ20

و پاییز کوتاهترین شعر شد.
و زاغ زیباترین پرنده.





 
آخرین ویرایش:

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
شمارۀ7

پاییز برای بعضی ها دل انگیز است و برای بعضی ها غم انگیز…
برای من فصل سردی دلهاست…
فصل باریدن اشکها…
فصل تنهایی قدم زدن روی برگهای نارنجی…
فصل رقصاندن آتش سیگار در سیاهی و سکوت شب…
اینروزها هوای دلم هم پاییزیست

پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!
کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن
------------------------------------------------------------------------------------------------
شمارۀ 9

دیروز را ورق می زنم و خاطرات گذشته را مرور می کنم .
در روزهای بی تو بودن صدای خش خش برگها را از لابلای صفحات پاییزی می شنوم و التماس شاخه ها را که در حسرت دستهای سبز تو مانده اند .
کم کم به این باور می رسم که سرنوشت ، نثر ساده ایست از حسرت و اشک که حرفی برای گفتن ندارد .
به صفحات بهاری با تو بودن می رسم . بنفشه هایی که از بالای واژه ها سر می زنند و چشمان تو را بهانه کرده اند .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شمارۀ11
شمارۀ11

کاش که شعرهایت را نمی خواندم!
اکنون نه این همه پنجره چشم در راهم بود
و نه دست های من آنقدر تنها...
حال در این روزهای زرد پاییز
تو رفته ای...
واز ، شعر هایت
کاغذ پاره هایی در خانه مانده است
که هر وقت به آنها نگاهی می اندازم
یا من می گریم ، یا آسمان می بارد!
--------------------------------------------------------------------------------------------------

شمارۀ17

باز پاییز.....باز بوی نم نم باران....باز یاد خاطرات قدم های من و تو زیر باران...صبر کن ....نبار باران بس است!!
باز پاییز باز یاد هجران دوری من و تو....یاد خاطرات گذشته.....باز پاییز و باز دل تنگی بیش تر من.....اری منم پاییز بنگر چگونه غم هجر بهارم را به خزانی تبدیل کرد.....باز پاییز باز........ .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

شمارۀ20

و پاییز کوتاهترین شعر شد.
و زاغ زیباترین پرنده.

-----------------------------------------
اینم از نظر من.....
جدایی از این که نتیجه چی میشه و کی چقدر رای میاره و ... من همین نفس شرکت در مسابقه رو دوست دارم
از نوشته سایر دوستان و همچنین استارتر محترم بابت تدارک این مسابقه تشکر میکنم.
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
جالبه از این همه استقبال
و انصافا این دوره از همه دوره ها بهتر برگزار شد ..
دست شما درد نکنه
:gol:
و همینطور دست دوستانی که واقعا گل کاشتن ..
:gol:

این هم انتخابهای من :

3
6
9
16
18
 
آخرین ویرایش:

عطار

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام به همه دوستای خوبم
نغمه جان دست مریزاد، با زحمتای توئه که این مسابقات و تاپیک ها هر دفعه با استقبال بیشتری روبرو میشه
خدا تو رو واسه تالارمون نگه داره و بهت قوت بده :gol:

رای من:
4
11
14
16
19
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


جدایی از این که نتیجه چی میشه و کی چقدر رای میاره و ... من همین نفس شرکت در مسابقه رو دوست دارم
از نوشته سایر دوستان و همچنین استارتر محترم بابت تدارک این مسابقه تشکر میکنم.

ممنونم حسین جان...مرسی که شرکت کردی:gol:

6

ممنون از دعوتت نغمه ي عزيز:gol:

ممنون از حضورت عزیزِ دلم:gol:

سلام و ممنون از نغمه عزیز......:gol:
همه متنها قشنگ هستند اما انتخاب من....:

درود گلم...مرسی که دعوتمو قبول کردی شیدا جونم:gol:

ممنون از نوشته های قشنگ همه دوستان لذت بردم. و ممنون از نغمه عزیز برای زحماتش :gol:


ممنون از پریسایِ گلم که همیشه همرامونه...مسابقۀ بعدی یادت نره ها پریسا جون:gol:

ممنون از متن های بسیار زیبایی که دوستان ارائه دادن و تشکر از زحمات شما نغمه ی عزیز و بزرگوار...:gol:

منم از شما سپاسگزارم محسنِ عزیز....ممنون که برامون وقت گذاشتین.:gol:

جالبه از این همه استقبال
و انصافا این دوره از همه دوره ها بهتر برگزار شد ..
دست شما درد نکنه
:gol:
و همینطور دست دوستانی که واقعا گل کاشتن ..
:gol:

امیر حسینِ عزیز وجود شما نازنینان باعثِ افتخاره برام.
با همراهی و راهنمایی هایِ شما عزیزان مسابقه به اینجا رسید.

از همتون ممنونم که دعوتمو پذیرفتین.:gol:



همشون قشنگ بود
ممنون از دعوتت و زحمتی که کشیدی نغمه ایرانی:gol::gol:
دستِ دوستایِ شرکت کننده گل:gol:
خواهش می کنم...مرسی شبگرد23:gol:


با سلام به همه دوستای خوبم
نغمه جان دست مریزاد، با زحمتای توئه که این مسابقات و تاپیک ها هر دفعه با استقبال بیشتری روبرو میشه
خدا تو رو واسه تالارمون نگه داره و بهت قوت بده :gol:


درود عطار جون.:gol:

دست مریزاد به تو عزیزم..من که کاری نکردم.

از همراهی و حضورِ قشنگت سپاسگزارم.

خدا همۀ دوستایِ گلمو برام نگه داره.:gol:
الهی آمین یا رب العالمین
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا