امام حسین علیه السلام از مدينه تا كربلا

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز


فقط 1 روز مانده .. به مُحرم .. به مَحرم مُحرم شدن یا نشدن ..
التماس دعا و گریه

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل يازدهم : منزل خُزَيمِيّه


منزل خزيميّه منسوب به خزيمه بن خازم بوده است .



زمان: جمعه 18 ذي الحجه 60 هجري

امام و همراهان يک روز و يک شب در اين منزلگاه توقف کردند، عده اي پيوستن «زهير بن قين» به حسين (عليه السلام) را در اين منزلگاه گفته اند.

امام حسين(عليه السلام) خطاب به زينب کبري(عليهاالسلام) در اين منزلگاه مي فرمايد:

خواهرم! آنچه اراده مشيّت خدا بدان تعلق گرفته، همان خواهد شد
.

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
*منزل دوازدهم : منزل شقوق

شقوق به معني ناحيه هاست . قبر عبادي رئيس قبيله بني اسد در اين منزل بوده ست . ملاقات فرزدق شاعر با امام و خبر شهادت حضرت مسلم و هاني بن عروه را به اين منزل نسبت داده اند . اما بعد از يك شبانه روز اقامت در خزيميه ، روز شنبه نوزدهم يا يكشنبه بيستم ذي حجه به شقوق رسيده اند .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل سيزدهم : منزل اَجفر

اجفر به معني چاه عميق است . اين منطقه به كوفه نزديك از مكه است . وجود قصر و مسجد گواه آبادي و فراواني جمعيت در اين منزل محسوب مي شود و فاصله آن تا مكه سي و شش فرسخ بوده است
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا حضرت امام حسین(ع) خانواده‌اش را هنگام خروج از مدینه همراه خود برد؟

قیام مقدس امام حسین(ع) دو چهره دارد که بر اساس آن، کارها تقسیم شد: یکی جانبازی، فداکاری و
«شهادت»، دیگری « پیام رسانی». نقش اساسی زنان در وظیفه دوم، تبلور یافت. البته زنان در تربیت رزمندگان و تشویق آنان نیز نقش ایفا کردند؛ اما وظیفه اساسی آنان، «پیام‏رسانی» بود.
در باره نقش زنان در تبلیغ نهضت حسینی و اسلام، ابتدا دو مقدمه را باید بیان کرد:
1- طبق روایات، تمام کارهای سیدالشهدا(ع) روی حساب بود و علت این که به رغم آگاهی از خطرات سفر، اهل بیت را همراه خود به کوفه برد، الهامی بود که خود حضرت در پاسخ برادرش محمد حنفیه بیان می­کند:«ان الله شاء ان­یراهنّ سبایا؛ خداوند چنین خواسته­است که آنان (اهل­بیت) به اسارت برده شوند.» (1)
در حقیقت امام(ع) با این کار، مبلغان خود را به شهرهای مختلف و حتی به قلب حکومت دشمن فرستاد و پیام خود را به گوش همگان رساند.
2- در حادثه کربلا، مردان و زنان هر دو مسئولیت و نقش دارند؛ ولی هر یک در مدار خود و بدون خارج شدن از حریم خویش.
نقش مردان در حادثه عاشورا جانبازی و شهادت است و نقش و مسئولیت زنان و کودکان و باقی مانده‌های قافله کربلا پیام رسانی است. پیام رسانی و حراست به خصوص با حضرت زینب(س) بود که از عصر عاشورا به بعد تجلّی پیدا می‏کند و تمام کارها از این پس به او واگذار می‏شود. او در مقابل پیکر مطهر امام، کاری می‏کند که دوست و دشمن به گریه در می‏آیند و در واقع اولین مجلس عزاداری امام حسین(ع) را برپا می‏کند. از امام سجاد(ع) و دیگر زنان و کودکان، پرستاری می‏کند و در مقابل دروازه کوفه با سخنرانی خود، شجاعت علی(ع) و حیای فاطمه(س) را در هم می‏آمیزد و خطابه‏های عالی علوی را به یاد مردم می‏آورد و مردم کوفه را نسبت به کاری که انجام داده بودند، هشدار می‌دهد. این است زنی که اسلام می‏خواهد. شخصیت رشد یافته اجتماعی در عین حیا و عفت و رعایت حریم.(2)
همراهی خانواده امام حسین(ع) در حادثه عاشورا می‌تواند به جهت عوامل زیر باشد:
1- پیام رسانی: اگر به تاریخ اسلام بنگریم ،خواهیم دانست که در حوادث تاریخی زنان و مردان هر دو نقش داشته‌اند، ولی مرد در مدار خود و زن نیز در مدار خویش؛ در کنار رسول خدا حضرت خدیجه و در کنار امام علی حضرت فاطمه را می‌بینیم که مسئولیت‌های اجتماعی را به خوبی انجام می‌دادند. در نهضت مقدس حسینی، نقش حضرت زینب را بسیار برجسته و اساسی مشاهده می‌کنیم.
انقلاب امام حسین(ع) تا عصر عاشورا مظهر خون و شهادت بود و رهبری و پرچم‏داری بر عهده ایشان قرار داشت. پس از آن، بخش دوم به پرچم‏داری امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) آغاز گردید. آنان با سخنان آتشین خود، پیام انقلاب و شهادت سرخ حضرت سیدالشهدا و یارانش را به آگاهی افکار عمومی رسانیدند و طبل رسوایی حکومت پلید اموی را به صدا درآوردند.
با توجه به تبلیغات بسیار گسترده و دامنه‏داری که حکومت اموی از زمان معاویه، علیه اهل‏بیت(ع) - به ویژه در منطقه شام به راه انداخته بود - بی‏شک اگر بازماندگان امام حسین(ع) به افشاگری و بیدارسازی نمی‏پرداختند، دشمنان اسلام و مزدوران قدرت‏های وقت، نهضت بزرگ و جاویدان آن حضرت را در طول تاریخ، کم ارزش و چهره آن را وارونه نشان می‏دادند.
اما تبلیغات گسترده بازماندگان حضرت سیدالشهدا(ع) در دوران اسارت - که کینه‏توزی سفیهانه یزید چنین فرصتی را برای آنان پیش آورده بود - اجازه چنین تحریف و جنایتی را به دشمنان نداد. ضرورت حضور و نقش بازماندگان عاشورا، با بررسی و مطالعه در حکومت امویان بر شام، بیش از پیش روشن می‏شود.
2- بی اثر سازی تبلیغات دشمن: شام از آن روز که به تصرف مسلمانان درآمد، تحت سیطره فرمان‏روایانی چون خالد پسر ولید و معاویه پسر ابوسفیان قرار گرفت. مردم این سرزمین، نه سخن پیامبر(ص) را دریافته بودند و نه روش اصحاب او را می‏دانستند و نه اسلام را دست‏کم آن‏گونه که در مدینه رواج داشت، می‏شناختند؛ البته 113 تن از صحابه پیامبر اکرم(ص) یا در فتح این سرزمین شرکت داشتند، و یا به تدریج در آنجا سکونت گزیده بودند؛ ولی بررسی زندگی‏نامه این افراد نیز روشن می‏کند که جز چند تن، بقیه آنان برای مدت کمی محضر پیامبر گرامی اسلام(ص) را درک کرده و جز یک یا چند حدیث، روایت نکرده بودند.
گذشته از آن، بیشتر این افراد در طول خلافت عمر و عثمان تا آغاز حکومت معاویه، وفات کردند و در زمان قیام امام حسین(ع) تنها یازده تن از آنان زنده بود و در شام به سر می‏بردند.
اینان مردمانی در سنین هفتاد تا هشتاد بودند که گوشه‏نشینی را بر آمیختن با توده ترجیح داده و در عامه مردم نفوذی نداشتند. در نتیجه نسل جوان آن روز، از اسلام حقیقی چیزی نمی‏دانستند. شاید در نظر آنان، اسلام هم حکومتی بود مانند حکومت کسانی که پیش از ورود اسلام بر آن سرزمین فرمان می‏راندند! تجمّل دربار معاویه، حیف و میل اموال عمومی، ساختن کاخ‏های بزرگ، تبعید و زندانی کردن و کشتن مخالفان، برای آنان امری طبیعی بود؛ زیرا چنین نظامی نیم قرن سابقه داشت و کسانی بودند که می‏پنداشتند آنچه در مدینه عصر پیامبر گذشته، نیز چنین بوده است.(3)
معاویه حدود 42 سال در شام حکومت کرد و در این مدت نسبتاً طولانی، مردم شام را به گونه‏ای پرورش داد که فاقد بصیرت و آگاهی دینی باشند و در برابر اراده و خواست او، بی‏چون و چرا تسلیم شوند.(4) معاویه در طی این مدت، نه تنها از نظر نظامی و سیاسی مردم شام را تحت سلطه خود قرار داد که از نظر فکری و مذهبی نیز مردم آن منطقه را کور و کر و گمراه بار آورد تا آنچه او به اسم تعلیمات اسلام به آنان عرضه می‏کند، بی‏هیچ اعتراضی بپذیرند.
حکومت پلید بنی‏امیه با تبلیغات زهرآگین و کینه توزانه، خاندان پاک پیامبر را در نظر مردم شام منفور جلوه داد. در مقابل، بنی‏امیه را خویشان رسول خدا و نزدیک‏ترین افراد به او معرفی کردند؛ به طوری که پس از پیروزی قیام عباسیان و استقرار حکومت ابوالعباس سفّاح، ده تن از امرای شام نزد وی رفتند و همه سوگند خوردند که تا زمان قتل مروان (آخرین خلیفه اموی)، نمی‏دانستیم که رسول خدا(ص) جز بنی‏امیه خویشاوندی داشت که از او ارث ببرند.(5)
بنابراین، جای شگفتی نیست اگر در مقاتل می‏خوانیم: به هنگام آمدن اسیران کربلا به دمشق، مردی در برابر امام زین‏العابدین(ع) ایستاد و گفت: سپاس خدایی را که شما را کشت و نابود ساخت و مردمان را از شرّتان آسوده کرد! حضرت کمی صبر کرد تا شامی هر چه در دل داشت بیرون ریخت؛ سپس با تلاوت آیاتی مانند:
«إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیراً؛ بی‏شک خداوند می‏خواهد هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را پاک سازد» فرمود: این آیات در حق ما نازل شده است. پس از آن بود که مرد فهمید آنچه درباره این اسیران شنیده، درست نیست. آنان خارجی نیستند؛ بلکه فرزندان پیامبر هستند؛ و از آنچه گفته بود، پشیمان شد و توبه کرد.(7)
بنابراین با حرکت منزل به منزل خاندان امام و خطبه‏ها و روشنگری‏های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)، تحریفات چندین دهه بنی‏امیه - حتی در «شام» به عنوان مرکز خلافت دشمنان - بی اثر شد.
3- افشای ماهیت ستمگران حاکم:‏ بُعد دیگر علت حضور خاندان امام، نشان دادن چهره سفّاک، بی‏رحم و غیرانسانی یزید و حکومت وی بود. یکی از عوامل مؤثر در پذیرش پیام از سوی مردم و رساتر بودن تبلیغات از سوی پیام‏آوران، عنصر مظلومیت است. از این رو برخی از جناح‏ها، گروه‏ها و احزاب سیاسی هنگام تبلیغات برای نفوذ بیشتر در اذهان مردم و افکار عمومی، مظلوم‏نمایی می‏کنند؛ چون انسان، فطرتاً از ظلم و ظالم بیزار و متنفر است، همچنان‏که مظلوم، محبوب و حداقل مورد توجه عواطف و احساسات مثبت مردم است.
در حادثه کربلا، نه مظلوم‏نمایی؛ بلکه حقیقت مظلومیت با فداکاری اهل بیت آمیخته شد و آنان پیام سالار شهیدان و اصحاب را با عالی‏ترین صورت به همه مردم ابلاغ کردند؛ به گونه‏ای که امروز نیز صدای آنان، در وجدان بشریت به گوش می‏رسد.
خردسالان و زنان، که نه سلاح جنگی داشتند و نه توان رزم؛ ولی با قساوت‏بارترین شکل ممکن مورد ضرب و شتم و هتک حرمت و آزردگی عواطف و احساسات قرار گرفتند. طفل شش ماهه با لب‏های تشنه در کنار شط فرات جان داد؛ دخترک خردسال کنار پیکر خونین و قطعه قطعه پدر کتک خورد؛ خیمه‏های آنان به آتش کشیده شد و... این عوامل در ابلاغ پیام و افشای ماهیت حکومت یزید، کمتر از شهادت و جانبازی اصحاب نبود. «صدای العطش» طفلان امام حسین و قنداقه خونین علی اصغر(ع) است که آن شمشیرزدن‏ها و خون‏های ریخته شده را زنده نگه داشته است.
امام سجاد(ع) در شام همین که خواست دستگاه بنی‏امیه را رسوا کند، فرمود: پدرم امام حسین(ع) را با قطعه قطعه کردن، شهید کردند. همچون پرنده‏ای در قفس، پر و بال او را شکستند تا جان داد.
اگر امام سجاد(ع) می‏فرمود: «پدرم را شهید کردند»، در چشم مردم شام - که شناخت عمیقی نسبت به اهل بیت نداشتند - خیلی مهم نبود؛ زیرا می‏گفتند: «در جنگ، افرادی کشته می‏شوند و یکی از آنان حسین بوده است».
امام سجاد(ع) فرمود: اگر قصد کشتن دارید، چرا این گونه کشتید؟ چرا مثل پرنده بدنش را پاره پاره کردید؟ چرا کنار نهر آب، او را تشنه کشتید؟ چرا او را دفن نکردید؟ چرا به خیمه‏های او حمله کردید؟ چرا کودک او را شهید کردید؟ این کلمات به قدری نزد افراد غیرقابل خدشه بود که شام را طوفانی کرد و جنبش فکری و فرهنگی، علیه رژیم اموی به راه انداخت.
یزید می‏خواست با کشتن مردان و به اسارت کشیدن خاندان اهل‏بیت، همه حرکت‏ها را در نطفه خفه کند؛ به طوری که همگان از چنین سرنوشتی ترسان و بیمناک باشند و خود بر اریکه قدرت تکیه بزند. اما قیام با عزت امام و پیام رسانی افشاگرانه و مظلومانه خاندان او، هسته‏های ظلم‏ستیزی را برای خونخواهی امام حسین(ع) و از بین بردن بنی‏امیه در نقاط مختلف سرزمین‏های اسلامی به وجود آورد.

پی‌نوشت‌ها:
1. سید بن طاووس، لهوف ،ص94؛ بحارالانوار، ج 44، ص 364.
2. مرتضی مطهری ،مجموعه آثار، ج 17، ص 395-409.
3. سید جعفر شهیدی، قیام امام حسین(ع)، ص 185.
4. محمد ابراهیم آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، ص 47.
5. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 159.
6. احزاب (33)، آیه 33.
7. اخطب خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج 2، ص 69؛ لهوف، ص 238-239.
8. مقرم، مقتل الحسین ، ص300.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل چهاردهم : منزل زَرود ( زُرود)

زمان: دوشنبه 21 ذي الحجه 60 هجري
زرود به معني بلعنده ، ريگ زارها و شن زارها در اين منطقه آب باران را مي بلعيد و اين منطقه وادي حوض و بركه بوده است . يكي از حوادث مهم اين منزل جذب و همراهي زهير بن قين بجلي است كه بارگاه مجلل و با شكوهي در آن منزل داشت .

«زهير بن قين» که داراي عقيده عثماني بود، در آن سال مراسم حج را بجاي آورده و به کوفه باز مي گشت. ناخوشايندترين چيز نزد او فرود آمدن در يک محل با حسين (عليه السلام) بود. هر دو در اين منزلگاه به ناچار فرود آمدند. در حالي که زهير با همراهانش مشغول غذا خوردن بود، حضرت از طريق نماينده اي، "زهير" را به خيمه اش دعوت کرد، اما او تأملي کرد. همسرش به او گفت: «سبحان الله پسر رسول خدا ترا مي خواند و تو اجابت نمي کني!»زهير با اکراه به سوي حضرت رفت. اما هنگام مراجعت از خيمه آن حضرت، آثار خوشحالي از چهره اش نمايان شد و به همراهان گفت: «من به حسين(عليه السلام) ملحق خواهم شد، هر کس ميل دارد در ياري فرزند پيامبر شرکت کند، با ما بيايد و هر کس با ما نيست با او وداع مي کنم.» لذا همسرش نيز او را رها نکرد و تا واقعه عاشورا و شهادت زهير، همراه کاروان حسيني بود.

در اين منزل چند تن از ياران اما از جُهينه ( منطقه اي نزديك به مدينه ) به اما پيوسته بودند . اعلام وفاداري كردن و بر پيمان خويش پافشاري كردند كه مي توان از مجمع بن زياد بن عمرو جهني ، عباد بن مهاجر بن ابو مهاجر جهني ، عقبه بن صلت جهني ياد كرد .

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل پانزدهم : منزل ثعلبيه :


زمان: سه شنبه 22 ذي الحجه 60 هجري

ثعلبه مردي از بني اسد بود كه در اين جا چشمه اي حفر كرده بود و كه به همين دليل به «ثعلبيه» معروف شد . امام نزديك يك شب در آن درنگ كرد و با مردم و قافله ها و مسافران سخن گفتند .

امام نزديك غروب به اين منزل رسيدند ،
در این مکان خبر شهادت "مسلم بن عقيل" و هاني بن عروه را به وي دادند.
پس از آن حضرت فرمودند: «اِنّا لِلّه وَ اِنّا اِلَيهِ راجِعون»؛ همه از خدائيم و به سوي او باز مي گرديم، پس از اينها زندگي سودي ندارد. آنگاه اشک به صورتش جاري شد و همراهان نيز گريه کردند.


نوشته اند: امام حسين(عليه السلام) با يارانش اتمام حجت کرد. اما گروهي که به طمع مال و مقام دنيا با امام آمده بودند، پس از اين خبر، از حضرت جدا شدند.


سخن امام حسين(عليه السلام) با مردي از اهل کوفه در اين منزلگاه:

به خدا سوگند که اگر تو را در مدينه ملاقات مي کردم، اثر جبرئيل را در خانه ما، و نزول او براي وحي به جدم را، به تو نشان مي دادم. اي برادر! عموم مردم دانش را از ما برگرفتند ...


فاصله بين ثعلبيه و خزيميه را بيست و سه ميل نوشته اند . در این منزل امام به خورجين هاي پر از نامه كه از سمت كوفه براي وي ارسال شده بود در سخنان خويش اشاره مي كند.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
منزل شانزدهم : منزل زباله

زمان: چهارشنبه 23 ذي الحجه 60 هجري

يكي از آبگاه هاي مهم و حادثه ساز در مسير امام حسين (ع) منزل زباله بود. زباله محلي است كه آب را در خود نگاه مي دارد . درا ين روستاي پر از آب طوايفي از بني اسد زندگي مي كردند . تقريباً تمام اين مناطق تا كربلا محل استقرار بني اسد بوده است . دريافت خبر شهادت عبد الله بن يقطر ، خبر شهادت قيس بن مسهر صيداوي از سوي قاصد عمر سعد ، رسيدن فرستاده محمد بن اشعث و عمر سعد به درخواست مسلم بن عقيل با نامه اي حاكي از بي وفايي و پيمان شكني مردم كوفه مهم ترين حوادث در اين منزل بوده است .


حضرت امام حسين(عليه السلام) در اين منزلگاه چنين فرمودند: شيعيان کوفه ما را بي يارو ياور گذاشته‌اند. هر کس از شما بخواهد، مي‌تواند بازگردد و از سوي ما حقي بر گردنش نيست .

امام حسين(عليه السلام) در جواب مردي که از آيه «يَومَ نَدعوا کُلَّ اُناسٍ بَأِمامِهِم» پرسيده بود، فرمود:پيشوايي،مردم را به راه راست دعوت کرد و گروهي اجابت کردند، و پيشوايي، مردم را به گمراهي دعوت کرد و گروهي اجابت کردند. گروه اول در بهشت و گروه دوم در دوزخ خواهند بود.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل هفدهم : منزل قاع

قاع ، به معني دشت و زمين هموار . اين منزل به كوفه نزديك بود . و كاروان ها به دليل آب و آبادي و مسجدي كه در آن جا بوده است در آن توقف مي كردند. منزل قاع را بين زباله و بطن العقبه دانسته اند . امام توقف كوتاهي در اين منزل كردند و پس از آب گيري به سمت منزل بعد حركت كردند .

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل هجدهم : منزل عقبه ( بطان )

كاروان كم كم به كوفه نزديك مي شود. طايفه اي از بني اسد درا ين محل سكونت دارند. وجود قصري مرتفع و مسجدي گواه روستايي سر سبز و آباد در آن منطقه بوده است . ورود امام به اين منزل وز جمعه 25 ذي حجه الاحرام بوده است . امام در اين محل خواب ديد سگاني به او حمله مي كنند و پيشاپيش آن ها سگي دو رنگ ( پيس ) ديده مي شود . امام به ياران مي فرمايد: « ما اراني الا مقتولاً ؛ من جز كشته شدن فرجام نمي بينم ». آن گاه خواب خود را بازگو مي كنند.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
*منزل نوزدهم : منزل واقصه

اين منزل در مسير مكه به كوفه قرار داشت . و فاصله آن تا كوفه 3 روز بود. قافله امام حسين (ع) با عبور از بطن عقبه به واقصه رسيد . اما در اين محل درنگي نداشته است و به سمت شراف حركت مي كند. بين شراف و واقصه دو ميل فاصله بوده است . عبور از اين محل روز 26 ذي حجه الحرام بوده است .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ابتدا باید گفت: طبق روایات زیارت امام حسین (ع) از چندین حج برتر است. مثلا یکى از اصحاب به امام صادق(ع) عرض کرد: فلانى مى گوید: که به شما گفته است نوزده حج و نوزده عمره بجا آورده است، شما فرموده اید، یک حج و یک عمره دیگر بجا آور تا برایت یک ثواب زیارت قبر حسین بنویسند!! حضرت فرمود: دلت مى خواهد بیست حج و بیست عمره انجام دهى یا با حسین محشور شوى ؟ کدامیک ؟ عرض کردم : مى خواهم با حسین محشور شوم ، حضرت فرمود: پس ابا عبدالله را زیارت کن (۱).
در روایت دیگرى مردى به حضرت صادق(ع) عرض کرد: من نوزده حج بجا آورده ام ، دعا کنید تا خداوند توفیق دهد به بیست حج برسانم ، حضرت فرمود: حسین(ع)را زیارت کرده اى ؟ گفت : نه ، فرمود: زیارت حسین (ع)از بیست حج بهتر است (۲). البته باید توجه داشت که این روایات در صدد بیان برتری زیارت کربلا بر زیارت حج های مستحبی است و نه حج واجب وگرنه زیارت کربلا بر حج واجب نمی تواند برتر باشد. چون زیارت کربلا مستحب است و عمل مندوب بر عمل واجب مقدم وبر تر نیست.
اما در باره این که چرا و چگونه زیارت کربلا بر حج برتری دارد باید به چند نکته توجه شود:
1- اعمال و عبادات هم به لحاظ ماهيت و ذات و شرايط زماني و مکاني و آثار و نيز از نظر فرد عامل و عابد و نوع نيت و ميزان معرفت و اخلاص او ارزش متفاوت دارند به همين دليل برخي اعمال و عبادات في حد نفسه ارزشي بيشتر و افزونتر دارند و اين به دليل نوع عبادت و ماهيت و ترکيب و آثاري است که در پي دارد. مثلا در روايت اعمالي مانند رفع حاجت مومن و اصلاح ذات بين و آشتي دادن ميان مومنان و رفع کدورت ميان آنها نسبت به بسياري از عبادات و اعمال خير برتر و افضل شمرده شده است و ثواب و پاداشي چند برابر نسبت به برخي عبادات ديگر دارند و يا مثلا ارزش نماز در مسجد النبي و مسجد الحرام به ترتيب 10000و 100000 برابر نماز در ساير مکان ها است.
2- بنا بر اعمالي مانند زيارت امام حسين(ع) که در روايات بيان شده هر گام در راه اين زيارت معادل چندين حج و عمره است معنايش کم ارزش جلوه دادن حج و عمره و پايين اوردن اهميت و ارزش آنها نمي باشد بلکه هدف بيان ارزش نهفته و مخفي و دور از ذهن اين اعمال و عبادات است.
3- يکي از اهداف اين مقايسه، آشکار ساختن اهميت و ارزش اعمالي است که از نظر ها مخفي و پنهان است زيرا اهميت بسياري از اعمال تنها با مقايسه ، به خوبي آشکار می گردد.
4- هدف ديگراز اين مقايسه ترغيب و تشويق مردم به اين اعمال است زيرا وقتي مردم با مقايسه به ارزش و اجر اين اعمال پي ببرند انگيزه و شوق آنها براي انجام اين عبادات بيشتر مي گردد.
پس سر مقایسه ارزش زیارت کربلا با حج را باید در نکته های یاد شده جستجو نمود . و نه در مقایسه خالق با مخلوق بخصوص این که کعبه به عنوان مکان مقدس اضافه تشریفی به خدا دارد یعنی برای بالا رفتن ارزش آن خانه خدا تلقی شده همانند ماه خدا یا کتاب خدا و الا کعبه خانه خدا نیست چون خداوند از خانه داشتن به مفهوم عرفی منزه است.
امام درباره این که کعبه یک سنگ نمادین است باید گفت : این سخن بر اساس شعری است که از شیخ بهایی نقل که گفت:
کعبه، یک سنگ نشانی است که ره گم نشود حاجی احرام دیگر بند ببن یار کجا ست
ولی باید توجه داشته که همین سنگ نشانه توحید محوری ومایه امتحان و آزمون الهی است. لذا امیر مومنان فرمود:«مگر نمی بینید خداوند انسان ها را از زمان آدم تا انسان های آخرین این جهان با سنگ هایی که نه زیان می رسانند و نه نفع می بخشند، نه می بینند و نه می شنوند، آزمایش کرده، این سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را موجب پایداری و پا برجایی مردم گردانیده است؟! سپس آن را در پر سنگلاخ ترین مکان ها و بی گیاه ترین نقاط زمین، و کم فاصله ترین دره ها قرار داد... این آزمونی بزرگ؛ امتحانی شدید و آزمایشی آشکار و پاکسازی و خالص گردانیدنی مؤثر است که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشتش قرار داد». (3)
وهمین طور کربلا نیز به عنوان نماد ولایت مداری ونشانه عشق و وفا داری به توحید و دین و اسلام ناب است از این رو گفته شده است:
"إنّ الاسلام محمدی الحدوث، حسینی البقاء؛ (4) اسلام با پیامبر (ص) به وجود آمد و با حسین باقی ماند".
اگر که دین مصطفی هنوز در جهان به پاست‏ از آن سر بریده تو هست و از نوای تو
.تفصیل این مسله را در منبع ذیل جویا شوید. (5) بنابر این کعبه وکربلا هر دو نماد اسلام ودین وارزشهای توحیدی اند .

پی نوشت:
۱. حر عاملی، وسائل الشیعه، نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت 1412 ق، ج ۱۰، ص ۳۴۱.
۲. همان، مآخذ، ص ۳۴۸.
3. نهج البلاغه، نشر مؤسسه امیر المؤمنین، قم، 1380ش.، ص 115، خطبه 191.
4. مجلسی، بحارالانوار نشر دارالاحیا التراث العربی، بیروت، 1403 ش. ج 45، ص 6.
5. محمد امین صادقی، جلوه های عرفانی نهضت حسینی، نشر بوستان کتاب، قم، 1387 ش.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل بیستم ؛ منزل شراف ( اشراف )

نخستین منزل گاه برخورد نیروهای ابا عبدالله الحسین (ع) با سپاه عبید الله بن زیاد « شراف » است منطقه ای پر آب و درخت که به دلیل برجستگی و بلندی « شراف » نامیده می شد . امام و همراهان شب را در شراف گذراندند و صبحگاهان به جوانان فرمان داد که مشک ها را پر کنند و آب ذخیره نمایند که میهمانانی تشنه در راه خواهیم داشت . ورود حضرت امام حسین (ع) به منزل اشراف را شنبه 26 ذی حجه نگاشته اند . در این منزل حر به امام حسین (ع) پیشنهاد می کند که راهی را انتخاب کن که تو را نه به کوفه برساند و نه به مدینه باز گردی ، تا من نیز عذری نزد ابن زیاد داشته باشم .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل بیست و یکم : منزل ذوحُسَم

نام این سرزمین ذو حسم به معنای مانع و باز دارنده است . و به خاطر دارا بودن پناهگاه و حصار و بازدارنده از نظر نظامی به این نام خوانده شده است . حسم به معنی خار بلند و شمشیر است و شاید به خاطر خارزار بودن به این نام معروف شده بود. امام در این منزل سخنرانی های مهم و روشنگرانه ای ایراد فرمودند . منزلگاه ذو حسم پایگاه عشق بازی یاران و نمایشگاه معرفت و بصیرت اصحاب امام حسین (ع) است و به دلیل هراس و نگرانی کودکان در مواجهه با سپاه حر ، امام زنان و کودکان در کنار ذوحسم پناه داد و در فاصله بر پایی نماز ظهر و عصر در این پناهگاه بودند .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
منزل بيست و دوم : منزل بيضه

زمان: يکشنبه 27 ذي الحجه 60 هجري
دشتي هموار و بي گياه را بیضه گويند. اين زمين بين عذيب و واقصه و متعلق به بني يربوع بن حنظله بوده است و به دليل سفيدي و روشني به آن بيضه مي گويند



لشکر امام حسين و حر که به موازات و نزديک همديگر حرکت مي کردند در اين محل فرود آمدند.

حضرت در اين منزلگاه لشکريان حرّ را مخاطب قرار داده، چنين فرمود: «بني اميه به فرمان شيطان از اطاعت خدا سرپيچي نموده و فساد کردند. حدود خدا را اجرا نکرده و بيت المال را منحصر به خود ساختند. حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام کردند ... . شما به من نامه ها نوشتيد و گفتيد که با من بيعت کرده ايد، حال اگر به بيعت خويش با من پايبند بمانيد کار عاقلانه اي کرده ايد که من فرزند دخت پيامبر (صلي الله عليه و آله) و اسوه اي براي شما هستم. اگر بيعتتان را بشکنيد، سوگند به جانم! که از شما هم بعيد نيست، چرا که با پدرم علي(عليه السلام) و برادرم حسن و پسر عمويم مسلم پيمان شکني کرديد. بدانيد اگر چنين کنيد سعادت خودتان را از دست داده ايد.

از سخنان حضرت در اين منزلگاه:

اي مردم! رسول خدا فرمود: هر کس سلطان ستمگر، پيمان شکن، حلال کننده حرامها و مخالف با سنت رسول خدا را ببيند و در برابر او برنخيزد، جايگاهش با او در جهنم است .

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل بيست و سوم : منزل عذيب الهجانات
اين سرزمين ميان قادسيه و مغيثه كه تا قادسيه چهار ميل و تا مغيثه سي و دو ميل بود.
عذيب يعني آب پاك و پاكيزه و گوارا و هجانات جمع هجان ، شتر نجيب و برگزيده است . امام روز دوشنبه 28 ذي حجه 60 هجري مطابق با 8 مهر 59 شمسي به اين وادي وارد شد. امام وقتي به اين سرزمين رسيد از ياران در مورد شناخت جاده سئوال كرد ، هفت نفر سوار پياده شدند كه به قصد يراي امام آمده بودند . اين هفت تن عبارتند از: عمرو بن خالد صيداوي ، مجمع بن عبدالله العائذي ، پسر مجمع بن عبدالله ، جناده ( جابر ) بن حارث سلمان ، غلام عمرو بن خالد ( سعد) ، واضح غلام ترم ، غلام حارث . طرماح در اين منزل با امام حسین (ع) ملاقات مي كند و تصويري كامل طرماح از كوفه و چشم انداز حركت امام ارائه مي دهد .



انها در وصف اوضاع کوفه به امام گفتند:

«به اشراف کوفه رشوه هاي گزاف داده اند و اينک يک دل و يک زبان با تو دشمني مي ورزند و ساير مردم دلشان با توست. اما فردا شمشيرهايشان به روي تو کشيده مي شود.»

امام در اين باره آيه اي را تلاوت فرمودند که:

از ميان مؤمنان مرداني هستند بر سر پيمان خود با خدا ايستادگي کرده و به عهد خويش وفا کردند و به شهادت رسيدند و برخي در انتظار شهادت اند ... .

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
*منزل بيت و چهارم : منزل قطقطانيه :

كاروان امام حسين (ع) روز سه شنبه 29 ذي حجه هجري به قطقطانيه رسيد . اين منزل تا قصر بنی مقاتل فاصله چنداني ندارد . اين منزل نزديك كوفه و ميان آن و رهيمه بيست ميل فاصله دارد . امام درا ين محل درنگ نداشته است . يا پس از درنگي كوتاه به مسير خود ادامه مي دهد . در هنگام حركت امام حسين (ع) نيروهاي حصين بن نمير ، رئيس شرطه كوفه در اين منطقه مستقر بوده اند.

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل بيست و پنجم : قصر بنی مقاتل

در اين محل قصري متعلق به مقاتل بن حسان بن ثعلبه كه ميان عين التمر و قطقطانه قرار داشت . در اين منزل خيمه گاه عبيد الله حر جعفي افراشته بود. ملاقات عبيد الله بن جعفر با امام و عدم همكاري وي در همراهي و ياري وي از نكات مهم تاريخي است . او به امام گفت :« من اسب و شمشير و غلامان خود را در اختيار تو قرار مي دهم» و امام فرمود :« من ياري تو را نخواستم نه اسبت را ، نه در خودت خيري نيست و نيازي ندارم» . امام در اين ملاقات فرمودند :« هر كس صداي مظلوميت خانواده ام را بشنود و ياري نكند ، خداودند به رو در آتش جهنم و عذابشان در افكند». نوشته اند كه عبيد الله بن جعفر پس از كربلا شرمسار و پشيمان و سرزنش كنان خود را به به مزار امام رسانيد و مرثيه ها و سروده هاي سوزناك سرود. خواب امام حسين (ع) و جاري ساختن كلمه استرجاع ، خبر از شهادت امام و يارانش مي دهد . ورود امام به قصر بنی مقاتل چهارشنبه اول محرم سال 61 هجري بوده است . امام حسين (ع) هنگامي كه از قصر بني مقاتل حركت كرد ، حر بن يزيد رياحي با او حركت مي كرد و هر گاه امام قصد حركت به سوي بيابان را داشت مانع مي شد تا امام را به كربلا برساند . كاروان امام اندكي به سمت راست حركت كرد و به نينوا رسيد .

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
* منزل بيست و ششم : نينوا

كاروان پاكبازان عاشق سرانجام به كربلا مي رسد ، به زميني كه پيش از وقوع حادثه كربلا در سال 61 هجري ناشناخته بود. امام هنگام ورود از نام اين ديار مي پرسد .

شاطيء الفرات ، طف ، عمورا ، نواويس ، عقر ، قبه الاسلام ، غاضريه ، صفورا ، شفيه و ... نام هاي ديگر اين سرزمين است . وقتي امام به كربلا مي رسد امام زمزمه مي كنند :" اللهم انی اعوذ من الكرب و البلا ". سپس مي فرمايند: " اين همان سرزمين است . به خدا سوگند ! همين جاست كه براي مي گشاييم و خوابگاه شتران و ريزشگاه خون ماست و پيامبر مرا به اين زمين وعده داد و در سخن او ترديد و خلافي نيست ".


كربلا معناي متعددي از جمله نرمي و سستي ، وسيله اي كه با آن سر را مي پوشانند ، رويشگاه گياهي به نام الكربل (ترشك) ، مزرعه خدا ، شعله اي داغ و گدازان صحرا، همسايگي با خدا ، پرستش گاه و ... دانسته اند. ورود امام به سرزمين «كرب» ، رنج و اندوه و « بلا » ، سختي و آزمون و مصيبت دوم محرم سال 61 هجري بوده است .
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسير حرکت اهل بیت از کربلا تا کوفه و شام و تا مدینه

 

Eshgh Khoodayi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
مرسی ممنون
واقعا استفاده کردیم

ان شاء الله امام حسین (ع) شفیع شما تو اون دنیا باشن

اگه وقت کردین تو وبلاگ گروه عشق خدایی هم پست بذارین

اجرکم عند الله
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز


دیگر مولایی به نام ابالفضل(ع) ندارم







مشتری همیشگی ما بود یه روز که اومده بود مغازه بغض داشت مثل همیشه نبود انگار می خواست خبری را بگوید سر صحبت را باز کردم
نبینم غمتو مومن
لبخندی زد و گفت چه غمی من بال برای پرواز ندارم .
حتما خبر خیلی مهمی بود که او را این چنین هیجان زده کرده بود
گفتم منتظرم نگاهی کرد و چشمنانش را بست گفت از اولش بگم
بگو دیگه نصف جونمون کردی .
گفت ماجرا به 8 سال قبل برمیگردد
چند سال بود که ازدواج کرده بودم ولی بچه دار نمی شدم دکترا دیگه جواب کرده بودن و می گفتن امکانش خیلی کمه که بچه دار بشی من عاشق بچه بودم
ولی انگار ... با خودم گفتم نامید نمی شوم و به مولایم ابا الفضل(ع) توسل میکنم .
هرسال مطابق معمول روز عاشورا به تعزیه می رفتم و موقع اجرای نقش عباس(ع) به او متوسل می شدم مخصوصاً موقع خداحافظی از برادرش حسین(ع) 8 سال همین کار را میکردم ولی نتیجه ای نگرفتم
پیارسال دوباره رفتم وقتی تعزیه به میدان رفتن مولا رسید دست وپایم لرزید گریه میکردم به چند سال گذشته فکر میکردم و ...
مثل بچه ها قهر کردم مراسم تعزیه را ترک کردم و به خانه آمدم دیگر نه روضه ای می رفتم و ... هر چه قدر می گفتند قبول نمیکردم و میگفتم من دیگر مولایی به نام ابالفضل(ع) ندارم خیلی دلگیر بودم و ...
به اینجا که رسید گریه امانش را برید نمی توانست حرفی بزند وقتی آروم شد گفت که صاحب فرزند دوقلویی شده
سلام بر باب الحوایج سقای دشت کربلا مولا اباالفضل (ع)
دست ما هم بگیر ای ماه بنی هاشم
این ماجرا کاملا واقعی می باشد
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرکت امام حسین علیه السلام بر اساس قرآن




امام حسین علیه السلام در طول مسیر به آیاتی استناد فرموده اند که عبارتند از:

1) آیه اول: آیه 33 سوره احزاب: همینکه نماینده یزید در مدینه تصمیم گرفت از امام حسین علیه السلام برای یزید بعیت بگیرد امام فرمود: وای بر تو، تو پلید هستی و ما خانواده ای هستیم که خداوند در شأن ما فرموده است:
«همانا خداوند می خواهد که از شما اهل بیت هر پلیدی (احتمالی، شک و شبهه ای) را بزداید و شما را چنانکه باید و شاید پاکیزه بدارد».
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
2) آیه دوم: آیه 88 سوره هود: امام حسین علیه السلام در پایان وصیت نامه ای که قبل از حرکت به کربلا نوشتند به این آیه استناد کردند:

«توفیق من جز به (اراده) خداوند نیست که بر او توکل کرده ام به او روی آورده ام».
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
3) آیه سوم: آیه 21 سوره قصص: همین که برای فرار از بیعت با یزید (در 28 رجب) از مدینه به سوی مکه خارج شدند این آیه را تلاوت فرمودند:

«آن گاه که (موسی) از آنجا ترسان و نگران بیرون شد گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمکار نجات بده».
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
4) آیه چهارم: آیه 78 سوره نساء: شیخ مفید می گوید: هنگامی که امام حسین علیه السلام به سوی مدینه رهسپار شد گروه هایی از جن و فرشته برای یاری آن حضرت حاضر شدند اما امام آیات زیر را تلاوت فرمودند:

«هر کجا که باشید ولو در برج های استوار سربه فلک کشیده مرگ شما را فرامی گیرد» و «کسانی که کشته شدند در سرنوشتشان نوشته شده بود (با پای خویش) به قتلگاه خود رهسپار می شدند».
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
5) آیه پنجم: آیه 22 سوره قصص: هنگامی که امام حسین علیه السلام شب جمعه سوم شعبان (قبل از حرکت به کربلا) وارد مکه شدند این آیه را تلاوت فرمود:

«چون روبه سوی مدین نهاد، گفت: باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند»
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
6) آیه ششم: آیه 54 سوره توبه: امام هنگامی که با ابن عباس در مکه گفتگو می کردند درباره بنی امیه این آیات را تلاوت فرمودند:

«آنان به خداوند و پیامبر او کفر ورزیده و جز با حالت کسالت به نماز نپرداخته اند» و «با مردم ریاکاری کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند» و «در این میان (بین کفر و ایمان) سرگشته اند نه جزو آنان (مؤمنان) و نه جزو اینان (نامؤمنان) و هر کس که خداوند در گمراهی واگذردش، هرگز برای او بیرون شدنی نخواهد یافت».
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
7) آیه هفتم: آیه 41 سوره یونس: در آستانه عیدقربان که امام حسین علیه السلام از مکه به سوی کربلا حرکت کردند، نماینده یزید در مکه راه را بر حضرت بستند درگیری را تازیانه رخ داد. به امام حسین علیه السلام گفت: می ترسم شما میان مردم شکاف بیفکنی! حضرت این آیه را تلاوت فرمودند:
«عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من می کنم بری و من از آنجا شما می کنید بری و برکنارم
 
بالا