اخر و عاقبت رستم در ایران( یه سر بزنید)

بنهور

عضو جدید
ماکه از مردی مردیم و چیزی ندیدم از تو کتاب اسم رستم و فقط شنیدیم


که اگراونم بودامروز حتمن کراکی بود
رستم امروز از جنس بد شاکی بود
رستم اگر بود واسش جرم میساختن
تو گردنش آفتابه لگن مینداختن
شاید میرفت جنگ و بر میگشت احترام داشت
سرتیپ سپاه میشد تو دبی سهام داشت
رستم میتونست حتی به قولی گنجی شه
یه کم کانت و پوپر بخونه فرنگی شه
میشد اسلام رو سکولاریستی تعبیر کنه
میشد قرآن رو تو هرمنوتیک تفسیر کنه
میشد فیلم بسازه تو کن تقدیر بشه
میشد جک بگه معترض تعبیر بشه
شاید میرفت اروپا الان دو تا پاس داشت
اونجا تاکسی میروند اینجا الگانس داشت
تو هر عید میرفت تو کنسرتا میرقصید
دیگه حرف سیاسی نمیزد ، می ترسید

رستم اگر بود مى گفت جدم عرب بود
خزر مالِ روس ها خليج خليج عرب بود
رستم اگه بود رستم و از ياد ميبرد
شاه نامه بيست سى سال تو طاقچه خونه خاك مى خورد
خانم ما مرد نیستیم رومون خط بکش
پرچم رو بگیر خودت بشو رئیس جنبش
ما که از مردی مردیم لا اقل تو زن باش
یه کم از عطر غیرتت رو ما هم بپاش
تو بوی زمین سوخته مون رو میدی خانم
تو هم از عرش به فرش رسیدی که خانم
ما که از مردی مردیم لا اقل تو زن باش
یه کم از اون عطر غیرتت رو ما هم بپاش
 
آخرین ویرایش:

zhilamo

عضو جدید
رستم اگر بود شاید باتوم داشت! یا جناحه چپی و خاطرخواه داشت؟!

جایه خالی را پر کنید

رستم اگر بود تو کهریزک....... می کردن.

1- ......
2- ناز
3-بوس
4-بسیجی
5- مومن
6-کافر
7-هیچکدام
8- رستم نبود
 

بنهور

عضو جدید
صبح بلند شد از خواب و تو آينه خودشو ديد که شده بود عينه
يه جنازه که خيلي وقته مرده بود اون زندگي نکرد فقط زنده بود
تلويزيون و روشن کرد و ديد خيابون پر از مردم بعيد
که اين همه زن و مرد و پير و جوون ريختن بيرون و وقتش رسيده
که شنيده بود حق گرفتنيه حق ميمونه ناحق که رفتنيه
مادرش نهي ش کرد و گفت نرو اين همه که مردن يا تو بندن چي شد؟
کسي مياد بپرسه حالشونو کي جواب ميده و ميدونه دردشونو
بخدا تکون نميخوره آب از آب حق چيه فقط اسمش اومده تو کتاب
اما ندا ندايي از تو خيابونا ميشنيد که ميگفت ندا بيا
امروز روز توي توي خيابون ميخوان عروسي بگيرن برات ندا جون
که مسيح مرگ و بزايي باکره امير آباد خون مي خواد منتظره
داماد گلولست و ميشينه تو تنت حجله آمادس واسه بردنت
“خدا ببين حرمتت و شکستن مريم باکرت و به گلوله بستن
ببين افتاديم گير يه مشت درنده ببين قيمت آدم اينجا چنده”
تو با نيگات چي ميخواستي بگي ندا من خفه خون نميگيرم اين صدا
جاريه توي کوچه پس کوچه هاي شهر از خون تو قرمز سنگ فرشا
بخواب چشماتو رو هم بذار ندا ديگه ترسي نداري که چي ميشه فردا
بخواب که اگه من و ما بيداريم اسم تو تکثير ميشه تو خيابونا
دست از خونش بردارين بند نمياد اين خون هزار ساله که جاريه
اين خون ندا نيست خون وطنه وطن غريب وطني که بي کفنه
وطني که از توش من و فراري دادن آدمايي که حتي با خودشون بدن
چه انتظاري که کسي مث ندا رو نکشنش و به گلوله نبندن
من ولي اما اگر شايد ديگه نميگم فقط يه چيز بايد
من حقم و ميخوام و صد تا مث ندا تو خيابونن همه يک صدا
بکشيد مارو حق گرفتنيه حق مي مونه نا حقه که رفتنيه
تا وقتي که کسي حقمون و نداده هر روز هر شب همين بساطه
 

Similar threads

بالا