آیا محبوب هستید؟
آيا جزو آن دسته از كساني هستي كه هر كس در كلاس هر كاري بخواهد انجام دهد با تو مشورت مي كند و يا حتي براي تنظيم و برنامه ريزي كارها و صحبت كردن در مواردي از تو كمك بخواهند؟ يا شايد بيشتر حالت دنباله رو و بي تفاوتي و انفعال داري؟ اگر خودت را آزمايش كني، خواهي ديد كه چه نقشي در ارتباط با همكلاسي هاي خود داري.
1- ساعت اول درس به دليلي منتفي مي شود. با وقت بيكاري خود چه مي كني؟
الف – اين مدت را با همكلاسي هايم مي گذرانم.
ب - جايي در گوشه اي مي نشينم و درسي را كه ضعيف هستم مطالعه مي كنم.
ج - دلم مي خواهد از اين وقتم براي تفريح و پياده روي استفاده كنم.
2- از كي تا به حال اين لباس را مي پوشي؟
الف – مدت زيادي است.
ب - فقط امروز، من هر روز لباس جديدي مي پوشم.
ج – دو تا سه ماه است.
3- چند تا از همكلاسي هايت تصميم مي گيرند براي اولين به رستوران بروند، اگر از تو بخواهند با آنها بروي چه مي گويي؟
الف – نه ، متشكرم؛ ممكن است از طعم غذاهاي آنها خوشم نيايد.
ب – آيا نمي شود از همان غذاي خانگي هر روزمان بخوريم؟
ج - خيلي عالي است، هميشه دلم مي خواست غذاهاي بيرون از خانه را امتحان كنم.
4- تعطيلات آخر هفته نه تنها خسته كننده بود بلكه كلي دعواهاي خانوادگي هم شد. روز شنبه صبح وقتي به مدرسه مي روي چه صحبتي مي¬كني؟
الف – تعطيلات آخر هفته اين دفعه نه خيلي خوب و نه خيلي بد بود.
ب - خانواده عزيزت در حال حاضر با تو كاملاً چپ افتاده اند.
ج – پدرت وسط دعوا يك ضرب المثل را وارونه گفت و شما از خنده روده بر شديد.
5- كلاس شما به منظور كمك رساني به خانواده¬هاي نيازمند قرار است خدماتي را انجام دهد. براي فروش كالاها و برنامه ريزي، كمك هاي ضروري نياز است. آيا در آن شركت مي كني؟
الف – البته كه شركت مي¬كنم. براي چنين كار خيري انسان بايد بي چون و چرا شركت كند.
ب – خيلي دلم مي خواست شركت كنم اما به خاطر كلاس¬های صنايع دستی و موسيقي اصلاً وقت ندارم.
ج – چنين كارهايي معمولاً خيلي وقت مي برد. حوصله اين كارها را ندارم.
6- تو با دوست جديدي در كلاس آشنا شده اي و او تو را دعوت مي كند با هم به جايي برويد. اگر از تو سؤال كند كجا برويم يا چه كاري انجام دهيم؟ جواب مي دهي...
الف – اصلاً برايم فرقي نمي كند.
ب - خيلي دلم مي خواهد به سينما برويم.
ج – به پارك برويم.
7- در كلاس شما شاگرد جديدي وارد مي شود كه از او خوشت مي آيد، چه كار مي كني تا با او صحبت كني؟
الف – سعي مي كنم از او در مورد درسي كه او قوي تر است سؤال كنم.
ب – خيلي ساده با او صحبت مي كنم، مثلاً اسمم را به او مي گويم و اين که به چه كاري بيشتر از همه علاقه¬مند هستم.
ج – با يك حرف خنده دار شروع مي كنم و اول از همه متوجه مي ¬شوم كه آيا او اهل شوخي هست يا نه و بعد با او صحبت مي كنم.
8- آيا در خودت اين شجاعت را مي بيني كه به يك كشور خارجي بروي و در آنجا درس بخواني؟
الف – اول بايد با آرامش كامل تمام جوانب را در نظر بگيرم.
ب - اينكه ديگر سؤال ندارد، مي توانم بروم.
ج - آنقدر در كشور خودم گرفتاري دارم كه ديگر اين موضوع خود به خود منتفي است.
9- در مورد موضوعي بين دوستان بحث شديدي مي شود. بهترين دوست تو عقيده اش كاملاً با عقيده تو فرق مي كند، چه واكنشي نشان مي¬دهي؟
الف – هيچ چيز نمي گويم، دلم نمي خواهد نزد ديگران بين ما بگو و مگو شود.
ب – من نظر خودم را مي گويم حتي اگر بقيه دوستان هم اين عقيده را نداشته باشند.
ج – سعي مي كنم بين نظر او و خودم راه بهتر را انتخاب كنم.
10- در نظر داري براي رفتن به يك مهماني، لباسی بخري كه با يك شلوار معمولي آن را بپوشي و حتي شلوار تو را قشنگ¬تر نشان دهد؛ چه چيزي را انتخاب مي كني؟
الف – يك بلوز تقريباً معمولي انتخاب مي كنم كه در بقيه موارد هم
بتوانم آن را بپوشم.
ب – يك بلوز شيك مي خرم كه كاملاً توجه همه را جلب كند.
ج – يك بلوز زيبا كه كمي گران قيمت باشد و مطمئن باشم كه در تمام مدت سال مد مي ماند.
1- ساعت اول درس به دليلي منتفي مي شود. با وقت بيكاري خود چه مي كني؟
الف – اين مدت را با همكلاسي هايم مي گذرانم.
ب - جايي در گوشه اي مي نشينم و درسي را كه ضعيف هستم مطالعه مي كنم.
ج - دلم مي خواهد از اين وقتم براي تفريح و پياده روي استفاده كنم.
2- از كي تا به حال اين لباس را مي پوشي؟
الف – مدت زيادي است.
ب - فقط امروز، من هر روز لباس جديدي مي پوشم.
ج – دو تا سه ماه است.
3- چند تا از همكلاسي هايت تصميم مي گيرند براي اولين به رستوران بروند، اگر از تو بخواهند با آنها بروي چه مي گويي؟
الف – نه ، متشكرم؛ ممكن است از طعم غذاهاي آنها خوشم نيايد.
ب – آيا نمي شود از همان غذاي خانگي هر روزمان بخوريم؟
ج - خيلي عالي است، هميشه دلم مي خواست غذاهاي بيرون از خانه را امتحان كنم.
4- تعطيلات آخر هفته نه تنها خسته كننده بود بلكه كلي دعواهاي خانوادگي هم شد. روز شنبه صبح وقتي به مدرسه مي روي چه صحبتي مي¬كني؟
الف – تعطيلات آخر هفته اين دفعه نه خيلي خوب و نه خيلي بد بود.
ب - خانواده عزيزت در حال حاضر با تو كاملاً چپ افتاده اند.
ج – پدرت وسط دعوا يك ضرب المثل را وارونه گفت و شما از خنده روده بر شديد.
5- كلاس شما به منظور كمك رساني به خانواده¬هاي نيازمند قرار است خدماتي را انجام دهد. براي فروش كالاها و برنامه ريزي، كمك هاي ضروري نياز است. آيا در آن شركت مي كني؟
الف – البته كه شركت مي¬كنم. براي چنين كار خيري انسان بايد بي چون و چرا شركت كند.
ب – خيلي دلم مي خواست شركت كنم اما به خاطر كلاس¬های صنايع دستی و موسيقي اصلاً وقت ندارم.
ج – چنين كارهايي معمولاً خيلي وقت مي برد. حوصله اين كارها را ندارم.
6- تو با دوست جديدي در كلاس آشنا شده اي و او تو را دعوت مي كند با هم به جايي برويد. اگر از تو سؤال كند كجا برويم يا چه كاري انجام دهيم؟ جواب مي دهي...
الف – اصلاً برايم فرقي نمي كند.
ب - خيلي دلم مي خواهد به سينما برويم.
ج – به پارك برويم.
7- در كلاس شما شاگرد جديدي وارد مي شود كه از او خوشت مي آيد، چه كار مي كني تا با او صحبت كني؟
الف – سعي مي كنم از او در مورد درسي كه او قوي تر است سؤال كنم.
ب – خيلي ساده با او صحبت مي كنم، مثلاً اسمم را به او مي گويم و اين که به چه كاري بيشتر از همه علاقه¬مند هستم.
ج – با يك حرف خنده دار شروع مي كنم و اول از همه متوجه مي ¬شوم كه آيا او اهل شوخي هست يا نه و بعد با او صحبت مي كنم.
8- آيا در خودت اين شجاعت را مي بيني كه به يك كشور خارجي بروي و در آنجا درس بخواني؟
الف – اول بايد با آرامش كامل تمام جوانب را در نظر بگيرم.
ب - اينكه ديگر سؤال ندارد، مي توانم بروم.
ج - آنقدر در كشور خودم گرفتاري دارم كه ديگر اين موضوع خود به خود منتفي است.
9- در مورد موضوعي بين دوستان بحث شديدي مي شود. بهترين دوست تو عقيده اش كاملاً با عقيده تو فرق مي كند، چه واكنشي نشان مي¬دهي؟
الف – هيچ چيز نمي گويم، دلم نمي خواهد نزد ديگران بين ما بگو و مگو شود.
ب – من نظر خودم را مي گويم حتي اگر بقيه دوستان هم اين عقيده را نداشته باشند.
ج – سعي مي كنم بين نظر او و خودم راه بهتر را انتخاب كنم.
10- در نظر داري براي رفتن به يك مهماني، لباسی بخري كه با يك شلوار معمولي آن را بپوشي و حتي شلوار تو را قشنگ¬تر نشان دهد؛ چه چيزي را انتخاب مي كني؟
الف – يك بلوز تقريباً معمولي انتخاب مي كنم كه در بقيه موارد هم
بتوانم آن را بپوشم.
ب – يك بلوز شيك مي خرم كه كاملاً توجه همه را جلب كند.
ج – يك بلوز زيبا كه كمي گران قيمت باشد و مطمئن باشم كه در تمام مدت سال مد مي ماند.
10تا 16 امتياز
مشخص است كه مورد توجه هستي و مشكلي در جلب محبت ديگران نسبت به خود نداري. فقط بايد مواظب باشي كه احساس خجالت باعث نشود كه توانايي قدرت عمل خود را از دست بدهي. بنابر اين همه چيز رو به راه است.
24 تا 30 امتياز
آيا لذت مي بري از اين كه نقش آدمي گوشه گير را بازي كني؟ جرأت به خرج بده و خودأيي را از پيش بردار و مسئوليت هاي جمعي را به عهده بگير؛ حتي اگر در كاري موفق نباشي. اين احساس كه انسان خودش را در مسئوليتي شريك بداند و بتواند نظر خود را نسبت به مشكلاتي كه پيش مي آيد ابراز كند به او اعتماد به نفس مي دهد و نشان دهنده استقلال شخصيت اوست.
مشخص است كه مورد توجه هستي و مشكلي در جلب محبت ديگران نسبت به خود نداري. فقط بايد مواظب باشي كه احساس خجالت باعث نشود كه توانايي قدرت عمل خود را از دست بدهي. بنابر اين همه چيز رو به راه است.
24 تا 30 امتياز
آيا لذت مي بري از اين كه نقش آدمي گوشه گير را بازي كني؟ جرأت به خرج بده و خودأيي را از پيش بردار و مسئوليت هاي جمعي را به عهده بگير؛ حتي اگر در كاري موفق نباشي. اين احساس كه انسان خودش را در مسئوليتي شريك بداند و بتواند نظر خود را نسبت به مشكلاتي كه پيش مي آيد ابراز كند به او اعتماد به نفس مي دهد و نشان دهنده استقلال شخصيت اوست.
17 تا 23 امتياز
اينطور كه تو از همه دوري مي كني تعجبي ندارد كه بيشتر اوقات ديگران تو را ناديده بگيرند حتي اگر هيجان و كنجكاوي باعث شود كه شادي و نشاط بيشتري در تو ايجاد كند، اين كار را بكن. تو گوشه گير نيستي. اينگونه احساسات و سستي را از خود دور كن و كمي بيشتر از درون خود بيرون بيا.
اينطور كه تو از همه دوري مي كني تعجبي ندارد كه بيشتر اوقات ديگران تو را ناديده بگيرند حتي اگر هيجان و كنجكاوي باعث شود كه شادي و نشاط بيشتري در تو ايجاد كند، اين كار را بكن. تو گوشه گير نيستي. اينگونه احساسات و سستي را از خود دور كن و كمي بيشتر از درون خود بيرون بيا.
