آیا فلسفه در اسلام هست ؟

rabin_huood

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام روز فیلسوفی خواب یکی از معصومین را دید و از او پرسید آیا فلسفه راه درستی اینطور نقل شده که در جواب شنید راهی که در مکتب ما نیست باطل است

حال آیا فلسفه در مکتب تشیع است ؟ یا ابزار استفاده امامان ما بوده ؟ نظر شما چیست ؟
:gol:
 

rabin_huood

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دوستان آشنا به فلسفه
کسی نظری نداره ؟ و یا اطلاعاتی در این مورد
 

لکوربوزیه

عضو جدید
دوست گرامی من نیز همانند شما فقط علاقه به فلسفه دارم و برای شما در جهت آشنایی با فلسف اسلامی کتابی معرفی می کنم
کتاب تاریخ فلسفه در جهان اسلامی
نوشته حنا فاخوری و خلیل جر
ترجمه
عبدالمحمد آیتی
انتشارات عامی و فرهنگی
امیدوارم که مفید واقع گردد.
 

samakbin

عضو جدید
دوست عزیز اولا این داستان و خوابی که آن فیلسوف دیده بدون مدرک وتنها ساخته اشخاص است و شخص فیلسوف به خواب و احتمالات کاری ندارد. دوما راه فلسفه راه عقل ، خرد و حقیقت است و هیچ قانون از پیش تعین شده ای را بدون تفکر نمی پذیرد. در حالی که راه مذهب ما تشیع و هر مذهب دیگری در اسلام و مسیحیت و ... راهی است که امکان تفکر و سنجش اصول خود را نمی دهد چرا که اهالی آن مذهب آن را دربست پذیرفته اند و مقام خرد را پایین تر از آن می دانند که به ارزیابی حقایق آن بپردازد.فیلسوف در معنی واقعی آن کسی است که آنقدر صادقانه تشنه حقیقت است که از مرزها نمی هراسد و تکیه گاه او جز خرد چیز دیگری نیست.در این معنی فلسفه هیچ ارتباطی با مذهب ندارد. و تنها وجه اشتراک مذهب و فلسفه این است که هر دو دارای تعصب هستند ، با این تفاوت که تعصب مذهبی خود را حقیقت می داند در حالی که تعصب فلسفی تنها حقیقت را حقیقت می داند او حتی خود را هم حقیقت ندانسته و امکان اشتباه را برای خود می پذیرد، او برای حقیقت ارزش والایی قائل است.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
سلام روز فیلسوفی خواب یکی از معصومین را دید و از او پرسید آیا فلسفه راه درستی اینطور نقل شده که در جواب شنید راهی که در مکتب ما نیست باطل است

حال آیا فلسفه در مکتب تشیع است ؟ یا ابزار استفاده امامان ما بوده ؟ نظر شما چیست ؟
:gol:

اولا آن فیلسوف که بود
ثانیا خواب حجیت ندارد
ثالثا افلا تعقلون هاو افلا تبصرون ها و افلا یتدبرون ها و افلا یتفکرون های قرآن را با این حرف چه کنیم
رابعا اصول دین تحقیقی است و این تحقیق جز از راه تفلسف بدست نمی آید
خامسا یعنی آن شخص بالاتر از ملاصدرا و شیخ اشراق و ابن سینا و میرداماد و علامه طباطبایی بوده
و...
 

@ilya

عضو جدید
دوست عزیز اولا این داستان و خوابی که آن فیلسوف دیده بدون مدرک وتنها ساخته اشخاص است و شخص فیلسوف به خواب و احتمالات کاری ندارد. دوما راه فلسفه راه عقل ، خرد و حقیقت است و هیچ قانون از پیش تعین شده ای را بدون تفکر نمی پذیرد. در حالی که راه مذهب ما تشیع و هر مذهب دیگری در اسلام و مسیحیت و ... راهی است که امکان تفکر و سنجش اصول خود را نمی دهد چرا که اهالی آن مذهب آن را دربست پذیرفته اند و مقام خرد را پایین تر از آن می دانند که به ارزیابی حقایق آن بپردازد.فیلسوف در معنی واقعی آن کسی است که آنقدر صادقانه تشنه حقیقت است که از مرزها نمی هراسد و تکیه گاه او جز خرد چیز دیگری نیست.در این معنی فلسفه هیچ ارتباطی با مذهب ندارد. و تنها وجه اشتراک مذهب و فلسفه این است که هر دو دارای تعصب هستند ، با این تفاوت که تعصب مذهبی خود را حقیقت می داند در حالی که تعصب فلسفی تنها حقیقت را حقیقت می داند او حتی خود را هم حقیقت ندانسته و امکان اشتباه را برای خود می پذیرد، او برای حقیقت ارزش والایی قائل است.
با سلام
اولا اینکه راهی که مخالف با مذهب و دین باشد باطل است حرف کاملا صحیحی است زیرا مذهب
هیچگاه بر خلاف عقل،اندیشه وفلسفه حرف نمیزند هرچند که در فروع دینی مسائلی است که
عقل بشری از درک جزئیات آن عاجز است در نتیجه در مقابل آن ساکت است نه رد کننده
برای مطالعات بیشتر میتوانید به کتاب فلسفه الهی از منظر امام
رضا (علیه السلام)نوشته آیت الله جوادی آملی مراجعه فرمائید
پس عزیز محترم اگر از مذهب اطلاع کافی ندارید فاسئلوا أهل ذکر إن کنتم لا تعلمون نه اینکه آنرا رد کنید.
و اما در جواب تاپیک
بعد از تشکر از تاپیک زیباتون باید عرض کنم که متد بحث فلسفی یک متد کاملا عقلی است و خواب و نقل قول به عنوان استدلال در آن مورد استفاده قرار نمیگیرد:gol:
 

milad.jalalvand

عضو جدید
با سلام در حقیقت ما چیزی به اسم فلسفه هیچوقت نداریم.چون پادشاهان ما در مقابل هر نوع فکر جدیدی قد علم می کردن و انرا در نطفه خفه می کردن مثل مانی و مزدک.امروزه ما بزرگنمایی داریم.تمامی فیلسئفان به لصطلاح ارانیمن از ابن سینا تا سهرودی فقط حرفهای فیلسوفان یونانی را تکرار کرده اند.
 

@ilya

عضو جدید
با سلام در حقیقت ما چیزی به اسم فلسفه هیچوقت نداریم.چون پادشاهان ما در مقابل هر نوع فکر جدیدی قد علم می کردن و انرا در نطفه خفه می کردن مثل مانی و مزدک.امروزه ما بزرگنمایی داریم.تمامی فیلسئفان به لصطلاح ارانیمن از ابن سینا تا سهرودی فقط حرفهای فیلسوفان یونانی را تکرار کرده اند.

باسلام
نفی تفکر فلسفی =نفی شناخت صحیح و استدلالی از جهان هستی
و اینکه یک عده در طول تاریخ با این نوع تفکر مخالفت کرده اند خود بزرگترین دلیل برای وجود چنین تفکری در میان انسانهای اندیشمند است
و اما اینکه فلاسفه اسلامی تنها حرف یونانی ها را تکرار کرده اند مخالف صریح تاریخ و نوشته های فیلسوفان مسلمان است
آیا در میان یونانی ها مبحثی بنام حرکت جوهری،اصالت وجود،جواب به اشکالات وجود ذهنی به چشم میخورد؟
در صورتی که این مباحث پایه و بیشتر از آن در آثار فیلسوفان مسلمان از جمله ملاصدرای شیرازی به چشم میخورد
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
با سلام در حقیقت ما چیزی به اسم فلسفه هیچوقت نداریم.چون پادشاهان ما در مقابل هر نوع فکر جدیدی قد علم می کردن و انرا در نطفه خفه می کردن مثل مانی و مزدک.امروزه ما بزرگنمایی داریم.تمامی فیلسئفان به لصطلاح ارانیمن از ابن سینا تا سهرودی فقط حرفهای فیلسوفان یونانی را تکرار کرده اند.

خوب یکی از بزرگترین فیلسوفین اسلام یعنی صدرای شیرازی را یادتان رفت
این حرفتان هم که فلاسفه مسلمان فقط حرف فلاسفه یونان را تکرار کرده اند واقعا عجیب بودواقعا عجیب :wallbash:
 

samakbin

عضو جدید
با سلام
اولا اینکه راهی که مخالف با مذهب و دین باشد باطل است حرف کاملا صحیحی است زیرا مذهب
هیچگاه بر خلاف عقل،اندیشه وفلسفه حرف نمیزند هرچند که در فروع دینی مسائلی است که
عقل بشری از درک جزئیات آن عاجز است در نتیجه در مقابل آن ساکت است نه رد کننده
برای مطالعات بیشتر میتوانید به کتاب فلسفه الهی از منظر امام
رضا (علیه السلام)نوشته آیت الله جوادی آملی مراجعه فرمائید
پس عزیز محترم اگر از مذهب اطلاع کافی ندارید فاسئلوا أهل ذکر إن کنتم لا تعلمون نه اینکه آنرا رد کنید.
:gol:


دوست نازنین من هم میگم همین سکوت راه مذهب را از فلسفه جدا میکنه چون همه ما میدانیم فیلسوف اهل کنار کشیدن یا شکست نیست. من کاری به درست یا نادرست بودن مذهب یا فلسفه ندارم .فقط میگم مذهب و فلسفه با هم سازگار نیستند.چون مذهبی همانگونه که خودت گفتی در موارد تضاد با عقل جانب خرد را رها میکند چون پیرو چیز دیگری است.درحالی که فیلسوف تنها تکیه گاهش خرد است.فیلسوفان واقعی جهان از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند چه برسد به اینکه بیاییم و کسانی از اهل مذهب (آن هم تنها مذهب خود را )را فیلسوف بشماریم .تعصب که شاخ و دم ندارد . شما معنای واقعی فیلسوف را درنیافته اید.فلسفه که تنها تفکر در محدوده ی مذهب نیست.والاترین و بارزترین ویژگی فلسفه آزاد بودن از تمام تعلقات است.طناب تعصب تنهاطنابی است که خود قربانی هم از وجود آن بر گردنش آگاهی ندارد.


دلایل قوی باید و معنوی / نه رگهای گردن بحجٌت قوی
 
آخرین ویرایش:

JavadMessi

مدیر بازنشسته
دوست نازنین من هم میگم همین سکوت راه مذهب را از فلسفه جدا میکنه چون همه ما میدانیم فیلسوف اهل کنار کشیدن یا شکست نیست. من کاری به درست یا نادرست بودن مذهب یا فلسفه ندارم .فقط میگم مذهب و فلسفه با هم سازگار نیستند.چون مذهبی همانگونه که خودت گفتی در موارد تضاد با عقل جانب خرد را رها میکند چون پیرو چیز دیگری است.درحالی که فیلسوف تنها تکیه گاهش خرد است.فیلسوفان واقعی جهان از انگشتان دست هم تجاوز نمیکند چه برسه به اینکه بیاییم و کسانی از اهل مذهب را فیلسوف بشماریم. شما معنای واقعی فیلسوف را درنیافته اید.فلسفه که تنها تفکر در محدوده ی مذهب نیست.والاترین و بارزترین ویژگی فلسفه آزاد بودن از تمام تعلقات است.طناب تعصب تنهاطنابی است که خود قربانی هم از وجود آن بر گردنش آگاهی ندارد.


دلایل قوی باید ومعنوی نه رگ های گردن به حجت قوی

وقتی که آفریننده مذهب و عقل هردو یکی باشد پس دلیلی بر اشکال نمی ماند.فیلسوفی هم که فلسفه اش ناقض دین باشد در فلسفه خود گیر کرده و به قولی هدفش از تفلسف خود فلسفه است.. عقل بشر از درک ماوراءالطبیعه عاجز است مگر بوسیله وحی یا شهود یا اینکه کلا منکر ماوراءالطبیعه شود
حالا این تعداد اندک آیا به فلسفه شخصی مانند صدرای شیرازی توانسته اند ایرادی بگیرند.بهتر بگویم اصلا توانسته اند آن را درک کنند
 

samakbin

عضو جدید
وقتی که آفریننده مذهب و عقل هردو یکی باشد پس دلیلی بر اشکال نمی ماند.فیلسوفی هم که فلسفه اش ناقض دین باشد در فلسفه خود گیر کرده و به قولی هدفش از تفلسف خود فلسفه است.. عقل بشر از درک ماوراءالطبیعه عاجز است مگر بوسیله وحی یا شهود یا اینکه کلا منکر ماوراءالطبیعه شود
حالا این تعداد اندک آیا به فلسفه شخصی مانند صدرای شیرازی توانسته اند ایرادی بگیرند.بهتر بگویم اصلا توانسته اند آن را درک کنند

اینکه شما میگویید خدا آفریننده مذهب است.مرا به تعجب وامیدارد.در واقع این گفته ی تمامی مذاهب است زیرا مذهب خود را بر حق میدانند و هر چند شما بگویید" مذهب ما واقعا بر حق است ، باز هم بایدگفت همه مذاهب نیز در مورد خود چنین می گویند"بنابرین خدا آفریننده تمامی مذهب هاست.تفاوت فلسفه اینست که بزرگ ترین فلاسفه همچون سقراط و کانت و .. گیر کردن خود را در درک بی نقص هستی می پذیرند اما آدم مذهبی بدون اینکه بویی از عمق خرد این بزرگان برده باشد،ادعا می کند مذهب تمام سوالات مردم را پاسخ میدهد.فراموش نکنیم آنچه اروپا را از عقب ماندگی و توحش قرون وسطایی نجات داد و به عصر ارتباطاتی رساند که همین اکنون من و شما داریم از مزایای آن استفاده میکنیم عصرروشنگری و بازگشت به خرد بود.من دیگر در این بحث شرکت نمی کنم چون کار من بمانند اینست که بخواهم آهن را با حرف زدن نرم نمایم.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
اینکه شما میگویید خدا آفریننده مذهب است.مرا به تعجب وامیدارد.در واقع این گفته ی تمامی مذاهب است زیرا مذهب خود را بر حق میدانند و هر چند شما بگویید" مذهب ما واقعا بر حق است ، باز هم بایدگفت همه مذاهب نیز در مورد خود چنین می گویند"بنابرین خدا آفریننده تمامی مذهب هاست.تفاوت فلسفه اینست که بزرگ ترین فلاسفه همچون سقراط و کانت و .. گیر کردن خود را در درک بی نقص هستی می پذیرند اما آدم مذهبی بدون اینکه بویی از عمق خرد این بزرگان برده باشد،ادعا می کند مذهب تمام سوالات مردم را پاسخ میدهد.فراموش نکنیم آنچه اروپا را از عقب ماندگی و توحش قرون وسطایی نجات داد و به عصر ارتباطاتی رساند که همین اکنون من و شما داریم از مزایای آن استفاده میکنیم عصرروشنگری و بازگشت به خرد بود.من دیگر در این بحث شرکت نمی کنم چون کار من بمانند اینست که بخواهم آهن را با حرف زدن نرم نمایم.

شرمنده اما اینو خود غربیها هم اعتراف می کنند که علومی که از مسلمانان یاد گرفتند باعث پیشرفتشان شد گرچه شما مطمئنا قبول نخواهی کرد
 

@ilya

عضو جدید
اینکه شما میگویید خدا آفریننده مذهب است.مرا به تعجب وامیدارد.در واقع این گفته ی تمامی مذاهب است زیرا مذهب خود را بر حق میدانند و هر چند شما بگویید" مذهب ما واقعا بر حق است ، باز هم بایدگفت همه مذاهب نیز در مورد خود چنین می گویند"بنابرین خدا آفریننده تمامی مذهب هاست
پروفسور! با این همه سوادی که داری یه وقت رو دل نکنی.اینا رو به تنهایی فهمیدی؟:D

اما جواب سؤالتون:اگر حرف شما رو بپذیریم (اینکه خداوند خدای تمام مذاهب است)از2 حالت خارج نخواهد بود
1:یا خداوند متعدد است؛که این صورت را براهین توحیدی_فلسفی رد و ابطال میکنند
2:یا خداوند تناقض گوست؛که این صورت را هم براهین نفی جهل ونقص در ذات خدا نفی و ابطال میکنند
پس یک خدا هست و یک حرف؛جنابعالی مرد باش وکمر همت ببند،بگرد و اون یک حرف رو پیدا کن
 
آخرین ویرایش:

@ilya

عضو جدید
تفاوت فلسفه اینست که بزرگ ترین فلاسفه همچون سقراط و کانت و .. گیر کردن خود را در درک بی نقص هستی می پذیرند اما آدم مذهبی بدون اینکه بویی از عمق خرد این بزرگان برده باشد،ادعا می کند مذهب تمام سوالات مردم را پاسخ میدهد.فراموش نکنیم آنچه اروپا را از عقب ماندگی و توحش قرون وسطایی نجات داد و به عصر ارتباطاتی رساند که همین اکنون من و شما داریم از مزایای آن استفاده میکنیم عصرروشنگری و بازگشت به خرد بود.من دیگر در این بحث شرکت نمی کنم چون کار من بمانند اینست که بخواهم آهن را با حرف زدن نرم نمایم.
اولا: رئیس أهل مذهب(علی ابن ابی طالب علیه السلام) فرموده:لاأدری نصف العلم(گفتن نمیدانم نصف علم است)
و این حرف، برای تمام مذهبی ها حجت و الگوست.و ما هم وظیفه نداریم اگر کسی به اسم مذهب خطا و اشتباهی کرد جوابگوی خطای آنان باشیم
پس خواهشا بیخود به مذهب حرف نبند!
ثانیا:شیعیانی مانند ابن سینا و ملاصدرا با فلسفه خود عملا ثابت کردند که فلسفه و مذهب قابل جمع هستند
ثالثا:مثل شمایی کم ندیدم که مثل.... یه حرف بدون دلیل میپرونند و فرار میکنند:razz:
 

samakbin

عضو جدید
پروفسور! با این همه سوادی که داری یه وقت رو دل نکنی.اینا رو به تنهایی فهمیدی؟:D

اما جواب سؤالتون:اگر حرف شما رو بپذیریم (اینکه خداوند خدای تمام مذاهب است)از2 حالت خارج نخواهد بود
1:یا خداوند متعدد است؛که این صورت را براهین توحیدی_فلسفی رد و ابطال میکنند
2:یا خداوند تناقض گوست؛که این صورت را هم براهین نفی جهل ونقص در ذات خدا نفی و ابطال میکنند
پس یک خدا هست و یک حرف؛جنابعالی مرد باش وکمر همت ببند،بگرد و اون یک حرف رو پیدا کن
عزیز من چگونه با کسی بحث کنم که ازمنطق اصطلاحاهای"اولا ، دوما" و "از چند حال خارج نیست یا ..... یا....."را یاد گرفته اما توانایی فهم معنی متن ساده من حقیر را هم ندارد.با عرض شرمندگی روشن است که من نگفتم خدا خالق مذاهب است بلکه گفتم "بنابر گفته شما به این نتیجه می رسیم که خدا آفریننده همه مذاهب است "که البته نادرست است./من هم معتقدم یک خدا هست اما پیدا کردن آن و بیان آن در یک حرف کار مرد بودن و کمربند بستن و این حرفا و اصولا کار هیچ بشری نیست چون او بی نهایت است(فردوسی میفرماید : زنام و نشان و گمان برتراست. و حافظ شیرین سخن:ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست.عرض خود می بری و زحمت ما می داری)
 

samakbin

عضو جدید
شرمنده اما اینو خود غربیها هم اعتراف می کنند که علومی که از مسلمانان یاد گرفتند باعث پیشرفتشان شد گرچه شما مطمئنا قبول نخواهی کرد

من متعصب نیستم که حقایق رانپذیرم و مطمـئنا قبول دارم علومی که از مسلمانان یاد گرفتند باعث پیشرفتشان شد.اما پیشرفت چند سده ای مسلمانان معلول آزادی نسبی ای بود که شاهان قرون 4و5 هجری در فضای جامعه ایجاد کرده بودند نه معلول مذهب وگرنه چرا بعد از آن تا هم اکنون در اوج عقب ماندگی به سر می بریم ، مگر نه آن است مذهب ما گسترش بیشتری هم داشته است؟/ همچنین درآن زمان اروپاییان تازه از بند تعصبات خشک مذهبی رها گشته بودند و به دنبال علم و دانش در سراسر جهان شده بودند و حالا آنها آفریینندگان اصلی علم و دانش اند بدون اینکه به مذهب ما روی آورده باشند. اصولا مذهب امر ی شخصی و عقیدتی است که هیچ ارتباطی دانش ندارد.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
من متعصب نیستم که حقایق رانپذیرم و مطمـئنا قبول دارم علومی که از مسلمانان یاد گرفتند باعث پیشرفتشان شد.اما پیشرفت چند سده ای مسلمانان معلول آزادی نسبی ای بود که شاهان قرون 4و5 هجری در فضای جامعه ایجاد کرده بودند نه معلول مذهب وگرنه چرا بعد از آن تا هم اکنون در اوج عقب ماندگی به سر می بریم ، مگر نه آن است مذهب ما گسترش بیشتری هم داشته است؟/ همچنین درآن زمان اروپاییان تازه از بند تعصبات خشک مذهبی رها گشته بودند و به دنبال علم و دانش در سراسر جهان شده بودند و حالا آنها آفریینندگان اصلی علم و دانش اند بدون اینکه به مذهب ما روی آورده باشند. اصولا مذهب امر ی شخصی و عقیدتی است که هیچ ارتباطی دانش ندارد.

کدام شاهان؟سند؟
شما یک مثال بزن که دانشمند بزرگی درآن زمان عالم دین نبوده باشد
از اتفاق معلول مذهب بود آن هم بنیان گذار آن معلول مدرسه ای بود که امام صادق(ع) تشکیل دادند
چرا بعد از آن تا هم اکنون در اوج عقب ماندگی به سر می بریم
بدلیل شاهان بی کفایت
بدلیل تفرقه بین مسلمانان توسط همان آفرینندگان اصلی کنونی
بدلیل اینکه تفکر از جامه ما رخت بربست و ما مصرف کننده همین آفرینندگان اصلی کنونی شدیم
در ضمن اگر منظورتان رنسانس باشد که بین رنسانس و جنگهای صلیبی 500 سال فاصله است
 

samakbin

عضو جدید
کدام شاهان؟سند؟
شما یک مثال بزن که دانشمند بزرگی درآن زمان عالم دین نبوده باشد
از اتفاق معلول مذهب بود آن هم بنیان گذار آن معلول مدرسه ای بود که امام صادق(ع) تشکیل دادند

بدلیل شاهان بی کفایت
بدلیل تفرقه بین مسلمانان توسط همان آفرینندگان اصلی کنونی
بدلیل اینکه تفکر از جامه ما رخت بربست و ما مصرف کننده همین آفرینندگان اصلی کنونی شدیم
در ضمن اگر منظورتان رنسانس باشد که بین رنسانس و جنگهای صلیبی 500 سال فاصله است

دوست عزیز من بدون مدرک حرف نمیزنم.ابن سینا در زمان فرمانروایی کسانی همچون هارون الرشید ظهور کرد که تعصب مذهبی نداشتند.و اتفاقا کسی هم بود که شیعیان او را از دشمنان سرسخت تشیع می دانند.پس چرا درزمان یکی از این به قول شما بی کفایت ها دانش مسلمین رشد کرد.طبق گفته خود شما کفایت ( که از خرد سرچشمه می گیرد ) لازمه پیشرفت است.همچنین مدرسه امام صادق ترویج دین میکرد نه دانش حتی خود او هم در زمینه دانش چیزی خلق نکرد./ ضمنا هرچند مسیحیان بعد از جنگ های صلیبی آشنا به پێشرفت های مسلمانان گشتند اما نخست اینکه بعد از چند سده توانستند به ترجمه کتب مسلمین و انتشار وسیع آنها در سراسر اروپا بپردازند ودوم اینکه یک شبه که نمیتوانند از بند جهالت های خشک مذهبی رها گردند. به علاوه نخستین دانشمندان بزرگ جهان در یونانی خلق شد که هنوز گرفتار تعصبات مسیحیت نشده بود.وشما پاسخ من را ندادید که چرا اروپاییان معاصر بدون مذهب توانستند به پیشرفت های وسیعی دست یابند؟ آیا این ثابت نمیکند برای پیشرفت تنها باید خرد را پاس داشت ؟
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
سینا در زمان فرمانروایی کسانی همچون هارون الرشید ظهور کرد که تعصب مذهبی نداشتند.و اتفاقا کسی هم بود که شیعیان او را از دشمنان سرسخت تشیع می دانند
ببخشید اونوقت ابن سینا چه مذهبی داشتند.مسلمون از هیجا خبر نداری کدوم عالم شیعه دشمن ابن سینا بود همین الانشم شفای او تو حوزه تدریس میشه
ابن سینا در زمان فرمانروایی کسانی همچون هارون الرشید ظهور کرد که تعصب مذهبی نداشتند
یخورده تاریخ بخون ببین این دو تا اصلا همدوره بودند.بعدشم اولین کسی که می گوید هارون الرشید موافق آزادی تفکر بود شمایید چون خود او هم همچنین فکری نمی کرد
همچنین مدرسه امام صادق ترویج دین میکرد نه دانش حتی خود او هم در زمینه دانش چیزی خلق نکرد.
بازهم یکم تاریخو ورق بزن
اروپاییان معاصر بدون مذهب توانستند به پیشرفت های وسیعی دست یابند آیا این ثابت نمیکند برای پیشرفت تنها باید خرد را پاس داشت
کاملا درست است.این خرد در اروپا با از بین رفتن تسلط کلیسا بدست آمد و در ایران با ورود اسلام
ضمنا بحث در مورد فلسفه اسلامی است که شما می گویید به کل کپی یونان است
اگر از فلسفه چیزی می دانید مصداق بیاورید گر نه ومن الله توفیق
 

samakbin

عضو جدید
ببخشید اونوقت ابن سینا چه مذهبی داشتند.مسلمون از هیجا خبر نداری کدوم عالم شیعه دشمن ابن سینا بود همین الانشم شفای او تو حوزه تدریس میشه

یخورده تاریخ بخون ببین این دو تا اصلا همدوره بودند.بعدشم اولین کسی که می گوید هارون الرشید موافق آزادی تفکر بود شمایید چون خود او هم همچنین فکری نمی کرد

بازهم یکم تاریخو ورق بزن

کاملا درست است.این خرد در اروپا با از بین رفتن تسلط کلیسا بدست آمد و در ایران با ورود اسلام
ضمنا بحث در مورد فلسفه اسلامی است که شما می گویید به کل کپی یونان است
اگر از فلسفه چیزی می دانید مصداق بیاورید گر نه ومن الله توفیق
1-نفهمیدی . اصلا نگفتم کسی دشمن ابن سینا بود قاطی نکن منطقی بخون و حرف بزن .گفتم هارون الرشید دشمن تشیع بود اما با این وجود دانشمندان زیادی درزمان او داشتیم.ضمنا این ها شواهدی تاریخی اند.

2-عزیز مجبور شدم بگم پس حمل بر خود ستایی نشه من لیسانس تاریخ و فوق لیسانس فلسفه را تمام کرده ام .و آنچه گفته ام هێچکدام را از خود در نیاوردم.(من میگم به نسبت سایر خلفا کمتر تعصب داشت.او کسی بود که بر طبق مستندات تاریخی همواره مجالس شرابخواری برپا میکرد)

3-پس بنا بر گفته شما دستیابی به خرد راه دیگری هم جز اسلام دارد
 

samakbin

عضو جدید
هنگام انتخاب رشته گرایشش را ننوشته بود فقط نوشته بود فلسفه.اما هنگام ورود به دانشگاه گرایش غرب را خوندیم.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
هنگام انتخاب رشته گرایشش را ننوشته بود فقط نوشته بود فلسفه.اما هنگام ورود به دانشگاه گرایش غرب را خوندیم.

اگه گرایش غرب خوندی چطور میدونی فلسفه اسلامی کپی یونان است
یه سوال:نظر این فلاسفه بسیار بزرگ در مورد حرکت جوهری چیست
راستی کدوم دانشگاه خوندی
 

samakbin

عضو جدید
1- یه نگاهی به بحث های قبلی بکنی میفهمی این بحث کپی یونان را من نگفتم یکی دیگه بود.
2- بحث حرکت جوهری و اصولا بحث جوهر را فلاسفه از کانت به بعد اشتباه می دانند.چون کانت ثابت کرد جوهر چیز مشخصی نیست و تنها توهم فلاسفه گذشته بوده و بحث در مورد آن بیهوده است.
3- آزاد تهران مرکزی
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
میشه بگی تو کدوم کتابش نفی کرده و با چه برهانی
به قول معروف باید مقدمه و صغری و کبری و هوالمطلوب بچینه
همینطوری که نمیشه بگه توهم بوده
 

samakbin

عضو جدید
همینطوری نمیشه ولی کانت در کتاب نقد خرد ناب به تفصیل در این مورد صحبت کرده و مرزهای دانش انسان را شرح داده است.خیلی طولانی ست و اینجا قابل بیان نیست.مشکل ما اینه که تنها به تعریفات کتاب های خود از یه فیلسوف اسلامی بسنده کرده و رگ تعصبمان کلفت تر می شود و به "به به"و"چه چه" می افتیم بدون اینکه از کتاب های منتقدان آن ها آگاه باشیم.
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
همینطوری نمیشه ولی کانت در کتاب نقد خرد ناب به تفصیل در این مورد صحبت کرده و مرزهای دانش انسان را شرح داده است.خیلی طولانی ست و اینجا قابل بیان نیست.مشکل ما اینه که تنها به تعریفات کتاب های خود از یه فیلسوف اسلامی بسنده کرده و رگ تعصبمان کلفت تر می شود و به "به به"و"چه چه" می افتیم بدون اینکه از کتاب های منتقدان آن ها آگاه باشیم.

عزیز شما که فلسفه خوندی دلایل و برهان این منتقدان را بیاور.لااقل کپی پیست کن
تا صبح هم بخوای بیدارم اما مطمئنم تو خوابت می گیره شاید هم گرفته
 

Similar threads

بالا