آيا آموزش در دوره ساساني طبقاتي بوده است ؟

آزرمیدخت

عضو جدید
در هجدهمين همايش سراسري اوستاخواني و گاتاشناسي مانتره بوده به بررسي مساله آموزش و پرورش در گاتها و بازتاب آن در شاهنامه پرداخت

آرش غيبي در اين ارايه با شاره به نمودهاي آموزش و فرهنگ در شاهنامه به اين پرسش اساسي پرداخت كه آيا آموزش در دوره ساساني طبقاتي بوده است . غيبي با استناد به متون پهلوي نگاشته در دوره پهلوي، شاهنامه به بررسي اين موضوع پرداخت كه مخاطب اين نوشته ها در سفارش به آموزش فرزندان و عموم مردم بوده است. و همچنين به داستان ”انوشيروان و كفشگر“ پرداخت و جايگاه واژه «دبير» را بيش از سواد عمومي بلكه جايگاه اداري و پيچيده دانست. دكتر كتايون نميرانيان، استاد دانشگاه شيراز كه داور اين ارايه بود ، از تكميل اين بحث، به استدلال انوشيروان در اين داستان اشاره مي كند كه يك فرد براي دبيري از كودكي آموزش مي بيند ولي فرزند كفشگر، كفاشي مي داند نه دبيري.

نميرانيان همچنين افزود: البته اين طبيعي است كه گروه هاي گوناگون اجتماعي اقتصادي ، سطح كوناگوني از آموزش را در اختيار دارند .مهربان پولادي ديگر داور اين شركت كننده، ديدگاه آرش غيبي را در باره تعريف مفهوم فرهنگ زرتشتي خواست .

غيبي در پاسخ ، فرهنگ زرتشتي را نتيجه انديشه و نگرش ناشي از سال هاي تمدن ايراني ـ زرتشتي دانست .

http://www.amordadnews.com/neveshtehNamyesh.aspx?NId=5165


 

gmmj

عضو جدید
بادرود


البته ان دانشپژوه برعکس ادعاها گویا به متون دینی و پهلوی نظری نداشته است

درپاسخ به این موضوع بنگرید به اذرس زیر که ضمن یک مناظره مباحثی دراینباره یعنی طبقاتی بودن انرا بازگو کرده ایم
http://www.iranbastannn.blogfa.com/post-8.aspx
نقل از نامه تنسر ، کارنامه اردشیر ، بندهایی از یشتها ، گزارش مورخان مسلمان و کتب فقهی زرتشتی
+
شاهنامه که ماخذ ان خداینامه و دستورنامه زمان انوشیروان است
بدو كفشگر گفت كاين من دهم @سپاسی ز گنجور بر سر نهم
بدو كفشگر گفت كای خوب چهر@نرنجی بگويی به بوذر جمهر
كه اندر زمانه مرا كودكی است @كه بازار او بر دلم خوار نيست
بگويی مگر شهريار جهان @مرا شاد گرداند اندر نهان
كه او را سپارم به فرهنگيان @كه دارد سر مايه و هنگ آن
فرستاده گفت اين ندارم برنج@كه كوتاه كردی مرا راه گنج
بيامد بر شاه بوذرجمهر @كه ای شاه نيك اختر خوب چهر
يكی آرزو كرد موزه فروش@اگر شاه دارد به گفتار گوش
فرستاده گفتا كه اين مرد گفت@كه شاه جهان با خرد باد جفت
يكی پور دارم رسيده به جای@به فرهنگ جويد همی رهنمای
كه اين پاك فرزند گردد دبير@به يزدان بخواهم همی جان شاه
اگر شاه باشد بدين دستگير@ كه اين پاك فرزند گردد دبير
به يزدان بخواهم همی جان شاه@كه جاويد بادا سزاوار گاه
بدو گفت شاه ای خردمند مرد@چرا ديو چشم تو را خيره كرد ؟ !
برو همچنان باز گردان شتر@مبادا كزو سيم خواهيم و زر
چو بازارگان بچه گردد دبير@هنرمند و با دانش و ياد گير
چو فرزند ما بر نشيند به تخت@دبيری بيايدش پيروز بخت
هنر يابد ار مرد موزه فروش@سپارد بدو چشم بينا و گوش
به دست خردمند مرد نژاد@نماند جز از حسرت و سرد باد
بما بر پس از مرگ نفرين بود@چو آيين اين روزگار اين بود
هم اكنون شتر باز گردان به راه@درم خواه و از موزه دوزان مخواه
فرستاده برگشت و شد با درم @دل كفشگر زان درم پر زغم
باری ، شاه ظالم وقتی زر و سیم را دید خوشحال گشت ولی وقتی ارزوی موزه فروش را فهمید انرا نپذیرفت و گفت اگر "بچه بازرگانی" فرهنگ بیاموزد و در جرگه دبیران ( =کارمندان و سیاستمداران) دراید و به درگاه شاه راه یابد مردنزاده که خاندان دبیرانست بیکار شود و خوار گردد انگاه بفرمود تا ان زر و سیم که بازرگان اورده بود بازگردانند ! واینرفتار شاه درست همان سنت اردشیر پاپکان و همان دستورات دینی بود! نیز بنگرید به

انوشیروان ظالم !
 

smh411338.blogfa

عضو جدید
در دوره ساسانيجامعه به سه طبقه تقسيم شد شاهزادگان موبدان مردم مردم كار ميكردند ماليات وكاروحتي سرباز پياده سپاه با مردم محروم عيش ونوش درس وتحصيل مقام از اشراف پسر كفاش بايد كفاش بماند
 

Similar threads

بالا