:!!: آرشيو مقالات نانوتكنولوژي :!!:

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
نويسنده : علي دليربد
كليد واژه ها : نانوپوشش، فناوري‌نانو، صنايع نظامي، هوافضا، صنايع خودرو

خلاصه ايجاد پوشش بر روي سطح از ديرباز، با هدف محافظت از سطح، در صنايع مختلف انجام مي‌گرفت. پيشرفت فناوري‌نانو، صنعت پوشش را نيز تحت تأثير قرار داد و باعث ايجاد نانوپوشش‌ها شد. نانوپوشش‌ها کاربردهاي بسياري در صنايع هوايي، خودرو و ... دارند. هدف از ايجاد نانوپوشش‌ها، بهبود حفاظت از سطح در برابر خوردگي و خراش، مقاومت به سايش بالا، جلوگيري از تيره و لکه‌دار شدن سطح و ماندگاري طولاني‌مدت است، همچنين با به‌کارگيري فناوري‌نانو در صنايع پوشش‌دهي نگرش به مسائل اقتصادي و الزامات محيط زيست تغيير کرده، بهبودهاي قابل توجهي در اين حيطه‌ها صورت گرفته‌است. در اين مقاله سعي شده‌است تا به خواص و کابردهاي نانوپوشش‌ها در صنايع خودرو و هوافضا به‌طور اجمالي اشاره شود.

متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )
منابع : 1. “Recent advances in nanocatalysis research”, Current Opinion in Solid State and Materials Science, 2002, pp. 401-406
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
روش ديناميک تفرق نوري براي مطالعة اندازة نانوذرات

روش ديناميک تفرق نوري براي مطالعة اندازة نانوذرات

نويسندگان :ليلا سميعي ,صديقه صادق‌حسني
كليد واژه ها : اندازه گيري، نانوذره، تفرق ديناميک نور، DLS، Dynamic Light Scattering

خلاصه روش تفرق ديناميک نور (DLS) ـ که گاهي طيف‌سنجي ارتباط فتوني (PCS) نيز ناميده مي‌شود ـ براي اندازه‌گيري اندازة ذرات در محيط مايع مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين روش براي تعيين اندازة ذرات در محدودة چند نانومتر تا ميکرون به کار مي‌رود، در فناوري‌هاي اخير، ذراتي با قطر کمتر از يک نانومتر نيز با اين روش قابل اندازه‌گيري هستند.

متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )

اين مقاله در ماهنامه شماره 130 به چاپ رسيده است منابع : 1. Ronen Zangi and Laura J. Kaufman, Physical review E75, 1051501 (200).
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
مروري بر روش رسوب‌گذاري در تهيه­ ي نانو مواد

مروري بر روش رسوب‌گذاري در تهيه­ ي نانو مواد

نويسندگان :زينب فرشته,مسعود صلواتي نياسري

كليد واژه ها : نانومواد، همرسوبي، رسو بگذاري

خلاصه از قديمي­ترين تکنيک­هاي تهيه نانو مواد، واکنش­هاي رسوبگذاري است. در اين واکنش ابتدا مواد اوليه در يک حلال معمولي حل مي­شود، سپس عامل رسوب­دهنده اضافه مي­شود. عامل رسوب­دهنده مي­تواند يک کمپلکس، عامل کاهنده و يا اکسنده باشد. اين افزودني­ها هسته­هاي غير محلولي را ايجاد مي­کند. سپس تحت فرآيند استوالد قرار مي­گيرد. در ادامه­ي واکنش، هسته­هاي رسوبگذاري شده مستعد واکنش­هاي بيشتري در طي مراحل عمل­آوري و خشک کردن مي­شود. اين روش نيازي به تجهيزات پيشرفته ندارد و به راحتي مي­تواند با استفاده از تجهيزات و وسايل موجود در يک آزمايشگاه شيمي و يا فيزيک انجام شود. همچنين سازوکار اين روش بسيار ساده است و از مزاياي اين روش محسوب مي­شود. اگرچه اين روش زمان­بر است اما مي­توان با اين روش نانومواد کاملاً تک­پاش را تحت تدابير مختلف تهيه کرد
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )

منابع : ستاد ويژه توسعه فناوري‌نانو
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
طراحي دماسنج در مقياس نانو

طراحي دماسنج در مقياس نانو

نويسندگان : jaebeomlee,nicholas a.kotor

مترجم : حميد ثمره افسري

كليد واژه ها : فناوري‌نانو، دماسنجي، مواد فلورسانس، ابرساختارهاي نانو

خلاصه اندازه‌گيري دقيق دما با تفکيک فضايي بالا، يکي از موضوعات تحقيقاتي چالش‌انگيز است. پيشرفت‌هاي گسترده در نانو و بيوتکنولوژي باعث به وجود آمدن تقاضاي زياد براي دماسنجي دقيق در ابعاد نانو گرديده؛ جايي که روش‌هاي معمول قادر به اندازه‌گيري‌ نيستند. در توسعه دماسنج در ابعاد نانو نه تنها مساله اندازه، بلکه نياز به موادي با خواص فيزيکي جديد نيز مطرح است، زيرا تمام خواص شيمي فيزيکي و ترموديناميکي در اين مقياس کوچک به‌شدت دگرگون مي‌شوند. اين مقاله پيشرفت‌هاي جديد تکنيکي درباره دماسنجي در مقياس نانو و همچنين کاربردها و برتري‌هاي آن را مورد بررسي قرار داده، پيشرفت‌ در حسگرهاي دمايي، استفاده از اجزاي مولکولي و زيستي، و به همان اندازه استفاده از ابرساختارهاي نانو را به عنوان روش‌هاي جديد دماسنجي مورد توجه قرار مي‌دهد. متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )

اين مقاله در ماهنامه شماره 116 به چاپ رسيده است

منابع : Nanotoday, February 2007, Vol. 2, No. 1
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
مروري بر فعاليت‌هاي ايران در حوزه نانوکامپوزيت‌ها

مروري بر فعاليت‌هاي ايران در حوزه نانوکامپوزيت‌ها

نويسندگان : عباداله رضايي,فاطمه مويد,شيرين عليخاني,هاجر هاتفي اردکاني

خلاصه تحقيقات در زمينه‌هاي مختلف فناوري نانو در ايران از سال 1384 با شيب رشد بسيار بالا در حال گسترش است به طوري که اکنون بسياري از دانشگاه‌هاي ايران، به تحقيق در اين زمينه مشغول هستند. اين گزارش با هدف معرفي فعاليت‌هاي صورت گرفته در حوزه نانوکامپوزيت‌ها در ايران تهيه شده است. در مقدمه سعي شده است خواننده به طور مختصر با مفهوم اين نانوساختار آشنا شود، و در ادامه در پي جستجويي که در بخش بانک‌هاي اطلاعاتي سايت ستاد ويژه توسعه فناوري نانو صورت گرفته، فعاليت‌ها و تحقيقات در دو بخش فعاليت‌هاي دانشگاهي و فعاليت‌هاي تجاري معرفي گرديده‌اند. بخش فعاليت‌هاي دانشگاهي به معرفي پايان‌نامه‌ها، افراد فعال و دروس دانشگاهي اختصاص يافته و در بخش فعاليت‌هاي تجاري، شرکت‌ها و مراکز فعال در زمينه نانوکامپوزيت‌ها معرفي شده‌اند
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )

اين مقاله در ماهنامه شماره 135 به چاپ رسيده است
منابع :
1. موسسه تحقيقاتيBCC 2. بانک‌هاي اطلاعاتي فناوري‌نانو در ايران (http://nano.ir/info)
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
ارتباطات بين‌المللي فناوري نانو با نگرش کسب بازار

ارتباطات بين‌المللي فناوري نانو با نگرش کسب بازار

نويسنده : عماد احمدوندكليد واژه ها : همکاري بين‌المللي، کسب بازار، اکونانو،
خلاصه معمولاً هرگاه اسم همکاري بين‌المللي در حوزه‌هاي فني و صنعتي شنيده مي‌شود، اولين تصوّري که در ذهن شکل مي‌گيرد، همکاري با کشورهاي قوي و پيشرفته‌ي صنعتي است. انتظاري که از اين نوع همکاري مي‌رود، بازي کردن در نقش يک گيرنده است؛ در اين حالت معمولاً ما چيزي براي ارائه نداريم. معمولاً هرگاه اسم همکاري بين‌المللي در حوزه‌هاي فني و صنعتي شنيده مي‌شود، اولين تصوّري که در ذهن شکل مي‌گيرد، همکاري با کشورهاي قوي و پيشرفته‌ي صنعتي است. انتظاري که از اين نوع همکاري مي‌رود، بازي کردن در نقش يک گيرنده است؛ در اين حالت معمولاً ما چيزي براي ارائه نداريم.
همکاري در نقش گيرنده، مزايا و معايبي دارد. از مزاياي آن اين است که ما مي‌توانيم فاصله‌ي خود را با جهان پيشرفته‌ي صنعتي کم کنيم و برخي فاصله‌ها را پُرکنيم؛ مي‌توانيم مسيرهايي را که ديگران رفته‌اند‌شناسايي کنيم و مسير خود را به‌صورت سعي و خطا نرويم؛ مي‌توانيم قواعد بازي کردن در نقش يک دارنده را نيز ياد بگيريم و مزاياي ديگر.
اما از بزرگ‌ترين معايب آن، تمرکز اصلي گيرنده بر نقاط ضعف خود است. يک گيرنده به دنبال نقاط ضعف خود و نقاط قوت طرف مقابل است تا کاستي‌هاي خود را با توانمندي‌هاي ديگران رفع کند. اين شرايط به مرور حسّ توانمندي و اعتماد به نفس را ضعيف مي‌کند.
اما مسلّماً همکاري بين‌المللي براي ما نبايد محدود به بازي کردن در همين نقش باشد. ما مي‌توانيم ذهنيت خود در مورد همکاري را اصلاح کنيم و با جهت‌گيري به سمت کشورهاي ضعيف‌تر از ايران، در نقش يک دارنده بازي کنيم. در اين حالت، تمرکز ما بر نقاط قوت خودمان خواهد بود و اين، حسّ توانمندي، مفيدبودن و اثرگذار بودن را تقويت مي‌کند. البته اين نوع همکاري نيز آسيب‌هايي دارد که بايد در جاي خود بحث شود.
حال ببينيم اين بحث در موضوع خاص فناوري نانو چگونه است. در دو يادداشت در ماهنامه‌هاي شهريور 85 و مرداد 87، به ترتيب به دو موضوع ضعف در همکاري‌هاي بين‌المللي و لزوم هدف‌مند شدن اين همکاري‌ها اشاره کرديم. اما امروز شرايط متفاوت شده است.
کشور ما اکنون داراي چندين محصول تجاري در فناوري نانو است؛ تجربه‌ي خوبي در تدوين و اجراي برنامه‌ي ملي توسعه‌ي فناوري نانو دارد؛ فناوري توليد چندين نوع نانوماده‌ي مختلف را دارد؛ چند صد مقاله‌ي علمي را منتشر و چندين پتنت بين‌المللي را ثبت کرده است؛ داراي نهادهاي تخصصي در زمينه‌ي آموزش، تجاري سازي، ثبت اختراع و خدمات فناوري است و توانمندي‌هاي بسيار ديگر.
با اين شرايط، فضا براي ايجاد يک جهت‌گيري بالا به پايين در تعاملات بين‌المللي و ايفاي نقش در مقام يک دارنده به‌وجود آمده و ستاد فناوري نانو در يکي دو سال اخير، اقدامات قابل توجهي را در اين زمينه انجام داده است.
ستاد با اين نگاه به روابط بين‌الملل مي‌نگرد، که اولاً دنيا فقط از چند قطب صنعتي و تعدادي کشور پيشرفته تشکيل نشده است که ما صرفاً مجبور به ارتباط با آنها باشيم؛ اين يک واقعيت است که کشورهاي زيادي در دنيا از نظر سطح فناوري، در موقعيتي پايين‌تر از ايران قرار دارند و سهم قابل توجهي از بازار جهاني را تشکيل مي‌دهند. ثانياً ايران توان‌مندي پاسخ‌گويي به بخش زيادي از اين بازار را دارد و ثالثاً براي تبديل اين قابليت به فعل، رقابت در زمينه‌ي‌شناسايي بازارها، کم اهميت‌تر از رقابت در زمينه‌ي سطح فناوري نيست.
يکي از اهداف توسعه‌ي فناوري نانو، توليد ثروت براي کشور تعريف شده است، ولي اين ثروت لزوماً بنا نيست از کشورهاي صنعتي به دست ما برسد. اگر واقع‌نگر باشيم، دسترسي به بازار کشورهاي صنعتي اگر کار غير ممکني نباشد کار آساني هم نيست. ولي ما مي‌توانيم با ايجاد ارتباط مؤثر با کشورهاي جهان سوم و به طور خاص، کشورهايي که از ما ضعيف‌تر هستند، بخشي از بازار آنها را در اختيار بگيريم.
تشکيل شبکه‌ي اِکونانو (ECONANO) با محوريت ايران بين کشورهاي عضو اکو (با جمعيتي بالغ بر 300 ميليون نفر) و برقراري ارتباط با کشورهاي عضو عدم تعهد (شامل 118 کشور با جمعيتي در حدود نصف جمعيت جهان، که بازار بزرگ و توليد پاييني دارند) از جمله اقدامات ستاد فناوري نانو در اين زمينه است.
لذا مي‌توان گفت ارتباطات بين‌الملل را نبايد به چشم پرستيژ و کلاس نگاه کرد، بلکه بايد به‌صورت هدف‌مند به دنبال بازار براي محصولات ايران بود، حال ممکن است اين بازار در کشورهاي بي‌نام باشد. حتي از اين منظر شايد غلط نباشد اگر بگوييم "در ارتباطات بين‌الملل، طرف مقابل هرچه ضعيف‌تر بهتر".
البته اين رويکرد در کسب بازار، نفي‌کننده‌ي ايفاي نقش فعال ايران در مجامع اثرگذار جهاني نيست و ستاد در اين راستا نيز فعاليت‌هايي را در دست اجرا دارد که عضويت در کميته بين‌المللي استانداردسازي فناوري نانو از آن جمله است.
در پايان بايد توجه داشته باشيم که کسب بازار از اين ارتباطات، چندان هم ساده نيست و ما در اين مسير با رقباي جدي روبه‌رو هستيم. توسعه‌ي رو به رشد ارتباط شرکت‌هاي بزرگي همچون IBM و دانشگاه‌هايي مثل کلمبيا، کمبريج، يال، کاليفرنيا، پرينستون، ليدز و... با کشورهاي عربي، براي ايجاد بازار در اين کشورها، از نشانه‌هاي جدّي بودن اين رقابت است. بنابراين نبايد تصور کنيم که با ايجاد يک شبکه يا برگزاري چند کنفرانس، کار تمام شده است، بلکه در واقع اين برنامه‌ها بايد ابزاري براي‌شناسايي قابليت‌ها، نيازها و علايق کشورهاي مختلف و در نهايت، تشخيص يا حتي ايجاد بازار براي محصولات ايران در اين کشورها باشد.


اين مقاله در ماهنامه شماره 141 به چاپ رسيده است


منابع :
ستاد ویژه توسعه توسعه فناوری‌نانو
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميکروسکپ تفرق نور ايستا و کاربردهاي آن

ميکروسکپ تفرق نور ايستا و کاربردهاي آن

نويسندگان :سميرا گل زردي,مجتبي نسب,صديقه صادق‌حسني




خلاصه امروزه مطالعه ويژگي‌ها و خواص مواد، بدون شناخت ريزساختارها امکان‌پذير نيست. بررسي آرايش اتمي به‌همراه آناليز موضعي، اطلاعات ارزشمندي براي درک خواص مواد، طراحي مواد جديد و پيش‌بيني رفتارهاي موردنياز فراهم ‌نموده‌است. روش تفرق نور ليزر ايستا، يک فناوري موفق براي تعيين مشخصات ريزساختار و ساختار بلوري فلزات، سراميک‌ها، مواد زمين‌شناسي، پليمر‌ها و مواد بيولوژيکي و بررسي توزيع اندازه ذرات موجود در يک محلول است.

متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )


اين مقاله در ماهنامه شماره 142 به چاپ رسيده است

منابع :
ستاد ويژه توسعه فناوري‌نانو
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
راهبرد توليد ثروت از آموزش فناوري نانو

راهبرد توليد ثروت از آموزش فناوري نانو


ما شرکت IBM را به‌عنوان يک مرکز قوي در زمينة کامپيوتر و الکترونيک مي‌شناسيم و هرجا نام اين شرکت برده مي‌شود، انتظار داريم مطلبي درمورد يک پردازندة جديد، يک ابررايانه يا چيزي در اين زمينه‌ها بشنويم. اين شرکت در چند سال گذشته تحولات زيادي در زمينة نانوالکترونيک به وجود آورده و ابداعات فراواني را به نام خود ثبت کرده است. ساخت اولين مدار رايانه‌اي تک‌مولکولي در جهان، سريع‌ترين ترانزيستور گرافني و ساخت کوچک‌ترين گسيل کننده حالت جامد، ازجمله مواردي است که به نام اين شرکت ثبت شده است.
اما در خبرهاي يک سال اخير، شاهد آن هستيم که اين شرکت، راهبرد جديدي را براي کسب درآمد از فناوري نانو آغاز کرده است؛ راهبرد توسعة آموزش فناوري نانو. IBM اعلام کرده است که چون کنگره آمريکا به اندازه کافي از آموزش فناوري‌نانو حمايت نمي‌کند، شرکت‌هايي مانند IBM موظفند براي توسعه پايدار و مسوولانه‌ي اين فناوري، در حوزه‌ي آموزش آن سرمايه‌گذاري کنند.
اما به نظر مي‌رسد واقعيت چيز ديگري است IBM طي يک سال گذشته چندين قرارداد همکاري با کشورهايي همچون عربستان، مصر، لهستان و بلغارستان منعقد کرده است و در تمامي اين قراردادها بناست شرکت IBM، مراکز تحقيقاتي فناوري نانو در اين کشورها ايجاد کند. آنچه از اين قراردادها به صورت خبر منتشر شده، نشان مي‌دهد که اين شرکت، چند وظيفه دارد:
1. تجهيزات مورد نياز براي يک مرکز تحقيقات پيشرفتة فناوري نانو را تامين کند؛
2. آموزش‌هاي لازم را به محققان اين مراکز ارائه دهد؛
3. پروژه هاي تحقيقاتي مشترک با آنها تعريف کند.
وظيفة اول، فرصت مناسبي را در در اوضاع فعلي براي اين شرکت مهيا مي‌کند تا بتواند بازار بزرگي براي محصولات خود ايجاد کند، زيرا فروش محصولات فناوري‌هاي پيشرفته به يک رقابت سنگين بين شرکت‌ها و کشورهاي پيشرو تبديل شده است و با رکود اقتصادي جهاني، کسب بازار همچنان سخت‌تر مي‌شود.
موضوعات پيشنهادي براي فعاليت تحقيقاتي اين مراکز نيز به‌گونه‌اي است که کشورهاي طرف قرارداد بايد بدون چشم‌داشت به نتيجة کاربردي، فعلاً فقط هزينه کنند.
مثلاً از چهار پروژه‌اي که براي مرکز تحقيقات علوم و فناوري نانو در کشور مصر تعريف شده است، سه مورد در موضوع فتوولتائيک است، که حوزه‌اي هزينه‌بر است و هنوز با کاربرد تجاري فاصله دارد. با کاهش قيمت جهاني نفت نيز، يافتن منابع مالي براي پروژه‌هاي صرفاً تحقيقاتي در زمينة انرژي‌هاي جايگزين نفت، کار خيلي ساده‌اي نيست.
IBM اين پروژه را عيناً در مرکز تحقيقاتي فناوري نانو در عربستان نيز دنبال مي‌کند. لذا اين شرکت به‌واسطة راه‌اندازي مراکز تحقيقاتي در کشورهاي عربي، عملاً منابع مالي لازم براي تجاري‌سازي فناوري تبديل انرژي خورشيد به انرژي الکتريکي را در اختيار خواهد داشت.
بنابراين با يک نگاه اجمالي مي‌بينيم که IBM با راهبرد توسعة آموزش فناوري نانو، اولاً خود را تا حد زيادي از تنگناي حاصل از رکود اقتصادي جهاني رهانده است و ثانياً به يک کسب و کار با ريسک پايين (البته بهتر است بگوييم با ريسک صفر) دست زده است.
اگر اين موضوع را با عينک داخلي نگاه کنيم، مي‌تواند براي مراکز تحقيقاتي ما درس‌آموز باشد. ما بايد به اين باور برسيم که اولاً کسب درآمد از فناوري نانو صرفاً محدود به فروش محصولات تجاري اين فناوي نيست و ثانياً تنها شرکت‌هاي توليدي نيستند که مي‌توانند ازاين فناوري کسب درآمد کنند. ما چندين مرکز تحقيقاتي و دانشگاه قوي داريم که در طول پنج شش سال گذشته، تجربيات ارزشمندي را در زمينة راه‌اندازي و تجهيز مرکز تحقيقاتي فناوري نانو کسب کرده‌اند. اين مراکز مي‌توانند با پياده‌سازي مجدد تجربياتشان و صدور خدمات آموزشي به کشورهاي ديگر، به کسب درآمد از اين فناوري برسند.

اين مقاله در ماهنامه شماره 142 به چاپ رسيده است منابع : ستاد ويژه توسعه فناوري‌نانو
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
سنتز و ساختار مولکولي درخت سان‌ها

سنتز و ساختار مولکولي درخت سان‌ها

نويسنده : محمد عليٌ

كليد واژه ها : درخت‌سان، سنتز نانوساختار، پليمر دندريک، PAMAM، پلي آميدو آمين



خلاصه شيمي پليمر و فناوري‌هاي آن به طور سنتي بر روي پليمرهاي خطي متمرکز شده است. ماکرومولکول‌هاي خطي تنها گهگاهي داراي شاخه‌هاي کوچک‌تر يا بلند‌تر مي باشند، اما در تحقيقات اخير خواصي از ماکرومولکولهاي پرشاخه پيدا شده است که تفاوت بسياري با پليمرهاي مرسوم دارند. درخت‌سان‌ها[1] يا دندريمرها يک دسته جديد از ماکرومولکولها هستندکه ساختار بسيار پرشاخه‌اي داشته و از قطعات کوچک جدا از هم تشکيل شده‌اند. ساختار اين مواد تاثير فراواني بر روي خواص فيزيکي و شيميايي آن دارد. رفتار‌هاي بي‌نظير درخت‌سان‌ها، آنها را براي استفاده در دامنه وسيعي از زيست پزشکي و نيز کاربرد صنعتي مهيا مي‌کند.

متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )

منابع :
ستاد ويژه توسعه فناوري‌نانو
 

hamideh vf

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواص نانوذرات هيدروکسيد نيکل

خواص نانوذرات هيدروکسيد نيکل

نويسندگان :حسين زارعي,امير علي يوزباشي

كليد واژه ها : هيدروکسيد نيکل، باتري‌هاي قليايي پايه نيکل، خواص الکتروشيميايي، اندازه و شکل ذرات.



خلاصه از پودر هيدروکسيد نيکل به‌‌عنوان ماده‌‌اي فعال در الکترود مثبت باتري‌هاي قليايي قابل شارژ پايه نيکل استفاده مي‌شود. معمولاً عمر چرخه‌‌اي و ظرفيت اين باتري‌‌ها به الکترود مثبت وابسته است. در اين پژوهش ابتدا ضمن آشنايي با باتري‌هاي قليايي پايه نيکل قابل شارژ، روش‌هاي توليد پودر هيدروکسيد نيکل و اثر کاهش اندازه و شکل ذرات هيدروکسيد نيکل بر خواص الکتروشيميايي، بررسي و جمع‌بندي مي‌گردد. کوچک شدن اندازه‌ي ذرات پودر هيدروکسيد نيکل، منجر به بهبود خواص الکتروشيميايي (قابليت دشارژ و ظرفيت دشارژ) شده، در نتيجه قابليت استفاده در الکترود باتري‌ها را پيدا مي‌کند؛ اما به‌‌دليل تضعيف خواص پرشدگي و سياليت، سعي مي‌شود نانوذرات در الکترود‌هاي معمول، کامپوزيت شوند تا خواص الکتروشيميايي مطلوب همراه سياليت و چگالي پرشدگي مناسب ايجاد گردد. از نظر شکل، ذرات سوزني‌‌شکل يا شبيه به آن، چه به‌‌تنهايي و چه در هنگام اضافه شدن به الکترود با ميکروذرات، خواص الکتروشيميايي بهتري را نشان مي‌دهند. با اين حال، تحقيقات و تجربيات بيشتري در اين زمينه ضروري به نظر مي‌رسد.

متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
مطالعه تطبيقي مراکز رشد فناوري‌هاي نوين
نويسندگان :
راضيه منصوري, رضا رضايي,جهان گلستاني,شهاب الدين اسلامي,ربابه موسوي

خلاصه :
مرکز رشد يا انکوباتور، يکي از ابزارهاي رشد اقتصادي و مهمترين حلقه کليدي در زنجيره ايده تا بازار است که به منظور حمايت از کارآفرينان تحصيلکرده تأسيس ميشود و با ارايه امکانات و تسهيلات عمومي، زمينه شکل‌گيري شرکتهاي جديد را فراهم ميکند. با توجه به اهميت مراکز رشد در توسعه فناوري، در اين مطالعه لزوم بازنگري و تدوين قوانين و سياست‌هاي حمايتي، مالي و راهکاري مديريتي و عملياتي در کشور مورد بررسي قرار گرفته است.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
به حرکت درآوردن نانوروبات ها
نويسندگان :
آيوسمان سِن, توماس اِ مالوک

مترجم :
شهاب الدين اسلامي

خلاصه :
روزي را تصور کنيد که بتوانيم اتومبيل، هواپيما و زير دريايي هايي را در اندازه يک باکتري يا يک مولکول بسازيم. روبات هاي جراح در ابعاد ميکروسکپي که وقتي به بدن تزريق شوند، مي توانند علل بيماري‌ها- به عنوان مثال ايجاد گرفتگي در سرخرگ ها يا لخته شدن پروتئين هايي که باعث آلزايمر مي‌گردد- را تشخيص داده و درمان کنند. و نانوماشين ها و نانو روبات ها با ويژگي‌ها و اجزائي در اندازه نانو که مي توانند در قطعات فلزي پل ها و يا بال هواپيماها نفوذ کرده، ترک‌هاي ريز و نامرئي را ترميم کنند و از فجايع بزرگ جلوگيري نمايند. نويسندگان اين مقاله، با بياني مستدل بر اين باورند که ايدۀ سِن براي موتورهاي کاتاليزوري مي تواند با نانوميله هايي که هم اکنون در آزمايشگاه مالوک ساخته شده اند، محقق گردد.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
خواص نانوذرات هيدروکسيد نيکل

نويسندگان :
حسين زارعي,امير علي يوزباشي


خلاصه :
از پودر هيدروکسيد نيکل به‌‌عنوان ماده‌‌اي فعال در الکترود مثبت باتري‌هاي قليايي قابل شارژ پايه نيکل استفاده مي‌شود. معمولاً عمر چرخه‌‌اي و ظرفيت اين باتري‌‌ها به الکترود مثبت وابسته است. در اين پژوهش ابتدا ضمن آشنايي با باتري‌هاي قليايي پايه نيکل قابل شارژ، روش‌هاي توليد پودر هيدروکسيد نيکل و اثر کاهش اندازه و شکل ذرات هيدروکسيد نيکل بر خواص الکتروشيميايي، بررسي و جمع‌بندي مي‌گردد. کوچک شدن اندازه‌ي ذرات پودر هيدروکسيد نيکل، منجر به بهبود خواص الکتروشيميايي (قابليت دشارژ و ظرفيت دشارژ) شده، در نتيجه قابليت استفاده در الکترود باتري‌ها را پيدا مي‌کند؛ اما به‌‌دليل تضعيف خواص پرشدگي و سياليت، سعي مي‌شود نانوذرات در الکترود‌هاي معمول، کامپوزيت شوند تا خواص الکتروشيميايي مطلوب همراه سياليت و چگالي پرشدگي مناسب ايجاد گردد. از نظر شکل، ذرات سوزني‌‌شکل يا شبيه به آن، چه به‌‌تنهايي و چه در هنگام اضافه شدن به الکترود با ميکروذرات، خواص الکتروشيميايي بهتري را نشان مي‌دهند. با اين حال، تحقيقات و تجربيات بيشتري در اين زمينه ضروري به نظر مي‌رسد.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )
اين مقاله در ماهنامه شماره 143 به چاپ رسيده است

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
روند جهاني پتنت‌هاي فناوري نانو
نویسنده :
ابراهيم عنايتي

خلاصه :
مالکيت معنوي از طريق حمايت از ايده‌ها، نقش‌ به‌سزايي در توسعه اقتصادي کشورها دارد. مالکيت معنوي به طور گسترده به چهار حوزه مختلف تقسيم شده است که عبارتند از: پتنت‌ها؛ علايم تجاري (Trademarkes) ؛کپي رايت (copyrights) ؛ و طرح‌ها (designs). پتنت‌ها مربوط به اختراع محصولات و فرآيندهايي هستند که مي‌توانند در چارچوب صنايع مختلف استفاده شوند. Rivette & klien معتقدند که «پتنت‌ها» بمب‌هاي هوشمند رقابت در حوزه کسب و کار هستند. شرکت‌هايي که در توسعه راهبردهاي دفاعي و تهاجمي ثبت و توسعه پتنت‌ها شکست بخورند در معرض مخاطره قرار خواهند گرفت. اندازه‌گيري ميزان موفقيت پتنت‌ها در اقتصاد دانايي محور جديد، که در آن شرکت‌هاي مختلف به دنبال کسب و خريد پتنت‌ها هستند، اهميت مي‌يابد. اين مقاله از نتايج بررسي‌هاي پروژه observatoryNANO در حوزه پتنت‌هاي فناوري نانو است که در چارچوب برنامه هفتم توسعه تحقيقات و فناوري (FP7) اتحاديه اروپا، از اول آوريل سال 2008 آغاز شده است. در اين پروژه 17 سازمان از 10 کشور اروپايي همکاري مي‌کنند و هدف اصلي آن، جمع‌آوري و تجزيه و تحليل اطلاعات در زمينه توسعه‌ي علم و فناوري نانو، براي پشتيباني از تصميم‌گيران اروپايي در اين زمينه است. در اين مقاله، وضعيت تعداد پتنت‌هاي فناوري نانو براساس کشورهاي پيشگام اين حوزه و حوزه‌هايي که در چند دهه گذشته بيشترين تعداد پتنت فناوري نانو را به خود اختصاص داده‌اند، تجزيه و تحليل مي‌شوند. همچنين وضعيت آماري پتنت‌ها نيز به صورت نمودار نشان داده مي‌شود.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت مي باشد( )
www.observatorynano.eu

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
فناوري نانو: راه حلي براي بحران جهاني آب
خلاصه :
در آينده‌اي نزديک که جمعيت جهان از 5/6 ميليارد نفر کنوني به 9 ميليارد نفر در سال 2050 برسد دستيابي به آب تميز به مسئله بسيار مهمي تبديل خواهد شد.
در آينده‌اي نزديک که جمعيت جهان از 5/6 ميليارد نفر کنوني به 9 ميليارد نفر در سال 2050 برسد دستيابي به آب تميز به مسئله بسيار مهمي تبديل خواهد شد.
متاسفانه 97 درصد از آب‌هاي جهان شور هستند و از 3درصد باقي‌مانده آن دوسوم منجمد است و يک درصد باقي‌مانده از منابع آب شيرين جهان نيز به‌طور يکسان در بين کشورها توزيع نشده‌است، که اين کمبود يک مسئله جدي براي بشريت محسوب مي‌شود.
طبق اعلام سازمان جهاني سلامت (WHO) هشتاد درصد بيماري‌ها در جهان مربوط به کيفيت پايين آب و نبود سيستم‌هاي دفع بهداشتي فاضلاب است.
هر ساله حدود 3/3 ميليون نفر بر اثر بيماري‌هاي گوارشي ناشي از باکتري‌هاي E.Coli ، سالمونلا ، وبا و ساير انگل‌ها و ويروس‌هاي بيماري‌زا مي‌ميرند. جالب است بدانيد تعداد کودکاني که بر اثر بيماري‌هاي اسهالي در سال 1990 جان خود را از دست دادند از شمار افرادي که در جنگ جهاني دوم کشته شدند بيشتر بود!

Chemistry International, Vol.31 No.4 July-August 2009
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
دارورساني به مغز با اسب ترواي نانومتري
خلاصه :
مغز داراي يکي از بهترين سيستم‌هاي امنيتي در بدن است، به‌طوريکه از طرف خارج به‌وسيله‌ي جمجمه و از داخل، به‌وسيله‌ي سد خوني- مغزي (BBB) محافظت مي‌شود. وظيفه BBB بقاي هموستاز مغز، و ايجاد محيطي بي‌همتا براي مايع خارج سلولي سيستم اعصاب مرکزي (CNS) است، و قادر است تا ترکيبات آن را به‌طور بسيار دقيقي کنترل نمايد درصد . مناطقي ازCNS که حاوي مايع خارج سلولي است، عبارتند از: مغز، آب ميان بافتي موجود در سلول‌هاي پارانشيمال طناب نخاعي، مايع مغزي نخاعي بطن‌هاي مغز و همچنين فضاي تحت عنکبوتيه مغزي و نخاعي. ساختمان BBB از سلول‌هاي اندوتليال مويرگ‌هاي مغز و نخاع تشکيل شده است درصد . مشخصه اين سلول ها، وجود اتصالات فشرده‌اي است که در پيرامون آنها به‌طور پيوسته قرار گرفته و آنها را محکم به يکديگر متصل کرده است، و در نتيجه، مانع از ايجاد هر نوع مسير آب گذري، بين اين سلول‌ها مي‌شود درصد . وجود اتصالات فشرده و نبود گذرگاه‌هاي آبي بين سلولي، به شدت حرکت مواد قطبي محلول در آب را از طريق سلول‌هاي اندوتليال مغز محدود مي‌کند درصد . البته مواد معيني وجود دارند که مي‌توانند به‌صورت غير فعال از طريق سلول‌هاي اندوتليال مغز انتشار يابند. اين انتشار بستگي به ميزان چربي دوستي و وزن مولکولي آنها دارد. داروهايي که داراي وزن مولکولي بالاي 500 دالتون هستند به‌طور طبيعي قادر به انتشار غير فعال از طريق BBB نيستند. گر چه تعداد زيادي از داروها، که داراي وزن مولکولي و خاصيت چربي دوستي مناسبي هستند، به‌طور طبيعي و به آساني از BBB عبور مي‌کنند، اما، به سرعت به‌وسيله‌ي پمپ‌هاي رو به خارج بسيار قوي به جريان خون برمي گردند. از ميان اين سيستم‌هاي تلمبه‌اي مي‌توان از پلي گليکوپروتئين (Pgp) ، پروتئين مقاوم چند دارويي (MDR) ، و نيز MOAT (حامل آنيون‌هاي آلي چندگانه) نام برد. از آنجائيکه مغز براي انتقال مواد و همچنين دفع زائدات حاصل از سوخت و ساز خود، به خون وابسته است، سلول‌هاي اندوتليال بايد قادر باشند تا به منظور تبادلات محيط داخلي و خارجي، و دفع مقادير متنوعي از ترکيبات درونساز مانند مواد آب دوست (قندهاي شش کربني٤، آمينو اسيدها، ترکيبات پورين، و مواد مونوکربني) ، و ليپوپروتئين‌ها (LDL) به‌عنوان واسطه‌هاي حمل مواد عمل کنند. برخي از اين حامل‌ها مواد را به‌طور يک‌طرفه و برخي دوطرفه از غشاء سلول منتقل مي‌کنند. پس بعضي از مواد محلول به‌طور دو قطبي عمل مي‌کنند، يعني داراي اين امتياز هستند که مي‌توانند هم به مغز وارد وهم از آن خارج شوند. درصد نتيجه مي‌گيريم که، BBB مانع بزرگي براي رساندن مقادير موثر دارو به مغز و درمان آن است و بنابراين، تلاش زيادي مي‌طلبد تا بتوان براين حصار غلبه کرد. به‌عنوان مثال مي‌توان، از طريق فشار تراوشي اين اتصالات فشرده را گشود، و يا با استفاده از پيش‌داروها٩يا سيستم‌هاي حامل مانند آنتي بادي‌ها، ليپوزوم‌ها و نانوذرات بر اين امر فائق آمد. در هر صورت، گشودن اين اتصالات فشرده از طريق فشار تراوشي يک روش بسيار تهاجمي است که باعث ورود مواد ناخواسته به داخل مغز مي‌شود. استفاده از پيش‌داروها مي‌تواند باعث افزايش چربي دوستي و نفوذ و ترابري بهتر مواد از حصار سلول‌هاي آندوتليال چربي‌دوست، شود، همچنين اين پيش‌داروها مي‌توانند از سيستم‌هاي حامل وابسته به غشاء استفاده نمايند. به هر حال در بسياري از موارد، يا نمي‌توان يک پيش‌داروي مناسب توليد کرد و يا اينکه مولکول ساخته شده بسيار بزرگ است. حامل‌هاي کلوئيدي، در مقايسه با ساير سيستم‌هاي حامل در BBB، از مزاياي بيشتري برخوردار هستند. براي مثال گيرنده‌هاي ليپوپروتئيني و سيستم‌هاي ترانس سيتوز ترانسفرين از اين گروه هستند که مي‌توانند به‌عنوان سيستم‌هاي دارورساني سريشمي (کلوئيدي) ذره‌اي مورد استفاده قرار بگيرند.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت است( )
Jorg Kreuter, Nanoparticulates as Drug Carriers , Edited by Vladimir P Torchilin,
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
جبر و اختيار در دنياي ريز
خلاصه :
رابطه بين انسان و فناوري اغلب به صورت منازعه‌اي بين فن‌گريزان - که بدون توجه به مزاياي فناوري با آن مخالفند – و فن‌دوستان – که فناوري‌ها را مطلقاً خوب مي‌دانند – تصور مي‌شود. اما toumey chris ديدگاه جديدي در اين بين است.
رابطه بين انسان و فناوري اغلب به صورت منازعه‌اي بين فن‌گريزان - که بدون توجه به مزاياي فناوري با آن مخالفند – و فن‌دوستان – که فناوري‌ها را مطلقاً خوب مي‌دانند – تصور مي‌شود. اما toumey chris ديدگاه جديدي در اين بين است.
از زمان انقلاب صنعتي بحث هايي پيرامون رابطه انسان و فناوري مطرح شده است . اين بحث‌ها مابين دو گروه متمايز انسان گرايان فن‌گريز و دانشمندان و مهندسان فن‌دوست رخ داده است ، اما در هر دو ديدگاه نقايصي وجود دارد: فن‌دوستان نسبت به پيامدهاي انساني پروژه هاي خود سهل انگارند و فن‌گريزان به صورت نامعقولي در برابر فناوري‏هاي جديد مقاومت مي‏کنند. با اين حال ديدگاه ديگري نيز وجود دارد، که بحث را گسترده و عميق مي‏کند: نظريه Cyborg دونا هاراوي در مانيفست Cyborg خود بيان مي‏کند، که رابطه واقعي انسان و فناوري فراتر از حقانيت هر يک از دو گروه فن‌گريز و فن‌دوست است. مثلاً اگر قرار باشد يک تغيير فناورانه به صورت جبري و خودکار رخ دهد، پس چه جايي براي اختيار و تصميم گيري ما مي‏ماند؟ آيا ما توان توقف روندها را نداريم؟ براي پاسخ به اين سؤال هاراوي يکسري ديدگاه‌هاي اجتماعي رايج را مثال مي زند: مردم معمولاً مرزهايي مثل سياه در برابر سفيد ، يا محافظه کار در برابر ليبرال و غيره را مطرح مي‌کنند؛ اما انسان‌شناسان اين مرزها را سليقه‌اي و مصنوعي مي دانند، و نه ضروري و طبيعي.
در اينجاست که به اعتقاد هاراوي ما بايد آزادي داشته باشيم تا هويت‏هاي جديدي را براي خود خلق کنيم و اين کار نه با استمداد از مرزبندي هاي بيشتر بلکه با خروج يا دور زدن اين دسته‌بندي‌هاي تحميلي است. مثلاً کسي که عضوي از بدنش را از دست داده است، مي‌تواند با يک پروتز از دسته‌بندي افراد ناتوان خارج شود، يا فرد مي‌تواند با هورمون و جراحي جنسيت خود را تغيير دهد، يا کسي که در موقعيت‌هاي چهره به چهره خجالت زده است، مي تواند در ارتباطات الکترونيکي بسيار بي‏باك باشد. بنابراين افراد مي توانند با استفاده از فناوري به جاي اسارت در يك دسته‌بندي اجتماعي به آزادي عبور از آن دست يابند.
البته اين بدان معنا نيست که ماشين بهتر از انسان بوده يا روح ما را مي‌دزدد. اين ممکن است با فن‌گريزي مصطلح اشتباه گرفته شود؛ چون بر انس گرفتن بيش از حد ما با فناوري هاي قدرتمند ناظر است؛ وقتي کامپيوترها يا موبايل‌هاي ما قاطي مي کنند، ما وابستگي کار يا زندگي خانوادگي خودمان به آنها را بيشتر لمس مي کنيم و اگر اين وابستگي شدت يابد، ارزش وجودي ما محو مي شود. با اين حال تحليل هاراوي به ما اجازه عبور از هويت‌ها و مرز بندي‌هاي مصنوعي را نيز مي‌دهد . همچنين ممکن است Cyborg از اين حيث شبيه فن‌دوستي کلاسيک به نظر مي‌رسد: فناوري به ما حق انتخاب‌هاي جديدي مي‌دهد تا خودمان را بسازيم. Cyborg به وجود مرزي فيزيکي بين انسان و ماشين تکيه ندارد، بلکه يک ارتباط جوهري با فناوري است، که احساس فرد نسبت به خودش را تغيير مي‌دهد.
حال فناوري نانو را به بحث وارد مي کنيم. به جاي بحث نانوربات‌هاي خودهمانندساز به مورد اطلاعات و حريم خصوصي مي پردازيم. ژنوميک و نانوپزشکي نويد توليد بي شمار اطلاعات DNA افراد مختلف را مي دهند. بنابراين بعيد نيست دولت ها، شرکت هاي کارت اعتباري يا بيمه به همه زندگي خصوصي شما دست يابند. اين بدان معناست که فناوري نانو با بردن داده‌هاي ژنتيک، خون و اعضاي شما به پايگاه هاي داده بزرگ سازمان هاي قدرتمند، ناخرسندي شما را چند برابر خواهد کرد.
با اين حال روي ديگري از سکه نيز وجود دارد. در گذشته يک زن اگر به راز‏نگهداري پرسنل يک کلينيک اطمينان نداشت، از رفتن به آن کلينيک براي تست حاملگي واهمه داشت. اما با زيادشدن ابزارهاي تشخيص پزشکي مبتني بر فناوري نانو، وي مي‏تواند اين کار را براحتي در منزل انجام دهد.
مورد ديگر درمان‌هاي دارويي است. ويژگي‏هاي زيستي افراد و در نتيجه نوع پاسخ دهي آنها به داروها متفاوت است، با اين حال به دليل هزينه بالاي فردي‏سازي درمان، تاكنون براي همه افراد يک نسخه ترکيبي از چندين دارو تجويز مي‏شد، تا بالاخره يکي از آنها جواب دهد. امروزه فناوري نانو مي‏تواند با فردي‏نمودن درمان، حس فرد گرايي را تقويت كند. از اين رو همان فناوري که حريم خصوصي مارا محدود مي کرد، به نحو ديگري آن را افزايش مي دهد و هر دوي اين موارد جزو پيامدهاي نظريه Cyborg محسوب مي شوند.
بنابراين فناوري نانو مي‌تواند مخلوطي از پزشکي وجدآفرين و نگراني‌هاي ما نسبت به موجوديت‌مان را پديد آورد . اما آيا ما در رد يا قبول پيامدهاي فناوري نانو مختاريم؟ چگونه اين کاربردها ممکن است هويت ما در رابطه با فناوري تاثير بگذارد؟ آيا ما در آستانه قدرتمند شدن يا خوار شدن هستيم؟ در واقع فن‌دوستان و فن‌گريزان هر يک تا حدودي حق دارند. منتها وقتي از اثر فناوري نانو بر خود مي‌پرسيم، بايد فراتر از مولکول ها انديشيده و جوهره زندگي را نيز مدنظر قرار دهيم. در سوالات غامض پيرامون هويت، خويشتن و فناوري، نظريه Cyborg بهتر از آراي مرسوم فن‌دوستان و فن‌گريزان قادر به مانور و پاسخگويي است.

Nature Nanotechnology, Vol. 4, July 2009
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
شکل‌هاي مختلف نانولوله‌هاي کربني
خلاصه :
نانولوله‌هاي کربني تاکنون به‌طور گسترده‌ مورد مطالعه‌ي تئوري و تجربي قرار گرفته‌اند. نانولوله‌ها ساختار بلوري متشکل از شبکه‌هاي شش‌ضلعي دارند، که وجود نقص در اين ساختار بلوري موجب انحناي نانولوله‌ها مي‌شود. نانولوله‌هاي کربني با مورفولوژي‌هاي گوناگوني نظير نانولوله‌هاي مستقيم (straight) ، مواج، فنرگونه و شاخه‌دار، پيش‌بيني، مشاهده و توليد شده‌اند. مقاله‌ي حاضر، شکل‌هاي مختلف نانولوله‌هاي کربني و کاربردهاي محتمل آنها را مورد بررسي قرار مي‌دهد.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت است( )
ستاد ويژه توسعه فناوري‌نانو
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
آينده فناوري نانو در علوم دامپزشکي
خلاصه :
فناوري نانو به عنوان يک فناوري جديد و توانمند، پتانسيل تغيير در دامپزشکي و علوم وابسته به آن را دارد. نمونه هاي کاربرد بالقوه فناوري نانو در دامپزشکي عبارتند از: سامانه هاي انتقال براي درمان بيماري ها، ابزارهاي جديد در زيست شناسي سلولي و مولکولي، سامانه هاي امنيتي در دامپزشکي و صنايع غذايي و مواد جديد براي تشخيص عامل بيماري. پژوهش هاي انجام شده تا حال حاظر به روشني امکان ورود نانوپوسته‌ها و نانولوله ها به دستگاه هاي بدن حيوانات براي رديابي و تخريب سلول هاي هدف را ثابت کرده است. نانوذرات کوچک‌تر از يک ميکرون براي انتقال دارو و ژن به سلول ها استفاده شده اند. به اين ترتيب، بعضي از اجزاي ساختماني اين فناوري گسترده به طور مجزا وجود دارند که انتظار مي رود 10 تا 15سال بعد با يکديگر ترکيب شوند. اين فرضيه منطقي است که بيش از دو دهه بعد فناوري نانوبيو و پيشرفت هاي منحصربه‌فرد آن، دامپزشکي را دگرگون خواهد کرد.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت است( )
N.R. Scott, Nanotechnology and animal health, Rev. Sci. Tech. Off. Int. Epiz.,Vol. 24 (2005) , 425-432.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
پياده سازي سيستم کارانه، روشي براي مديريت بُرد-بُرد آزمايشگاه ها
خلاصه :
تجربه 5 ساله فعاليت شبکه آزمايشگاهي نشان مي دهد بخش مهمي از مشکلات و ناکارآمدي آزمايشگاه هاي کشور مربوط به نحوه‌ي مديريت آنها است. يکي از اين مشکلات انگيزش ناکافي تکنسين هاي آزمايشگاه هاست. در اغلب مراکز آزمايشگاهي به تکنسين‌ها، به ديد نيروهاي خدماتي و نه منابع انساني علمي و فني نگريسته مي شود، لذا در برخوردها و ايجاد انگيزش نيز اين نگاه حاکم است و در نتيجه تکنسين‌ها علاقه‌اي براي افزايش توانمندي‌هاي عملي و مهارتي خود ندارند و در بهترين شرايط کار خود را به صورت يک کار خدماتي صرف انجام مي‌دهند.
تجربه 5 ساله فعاليت شبکه آزمايشگاهي نشان مي دهد بخش مهمي از مشکلات و ناکارآمدي آزمايشگاه هاي کشور مربوط به نحوه‌ي مديريت آنها است. يکي از اين مشکلات انگيزش ناکافي تکنسين هاي آزمايشگاه هاست.
در اغلب مراکز آزمايشگاهي به تکنسين‌ها، به ديد نيروهاي خدماتي و نه منابع انساني علمي و فني نگريسته مي شود، لذا در برخوردها و ايجاد انگيزش نيز اين نگاه حاکم است و در نتيجه تکنسين‌ها علاقه‌اي براي افزايش توانمندي‌هاي عملي و مهارتي خود ندارند و در بهترين شرايط کار خود را به صورت يک کار خدماتي صرف انجام مي‌دهند.
اين در حالي است که هر محققي سئوال جديدي از يک آزمايشگاه دارد و هر نمونه براي طراحي روش‌هاي مناسب نمونه‌سازي و آزمون نيازمند مطالعه ويژه اي است و استفاده از يک روش روتين براي همه پژوهش‌ها نتايج مطلوبي به همراه نخواهد داشت. همچنين براي به دست آوردن نتايج مناسب براي برخي نمونه ها، نياز به صرف وقت کافي براي نمونه‌سازي و مطالعه روش‌هاي استاندارد از منابع علمي است که يک تکنسين بي انگيزه چنين وقت و حوصله اي را صرف هر آزمون نخواهد کرد.
حقوق يک تکنسين معمولاً در حد يک نيروي خدماتي عادي است و اضافه کاري به آنها تعلق نمي‌گيرد و در صورت افزايش تعداد متقاضيان خدمات آزمايشگاه، تکنسين انگيزه‌اي براي حضور در خارج از ساعات اداري ندارد و در ساعات اداري نيز از بازدهي و کارايي کافي برخوردار نيست.
سيستم پرداخت کارانه‌اي، روش بُرد-بُرد مديريت آزمايشگاه
يکي از مکانيزم‌هاي بُرد- بُرد طراحي و اجرا شده به‌وسيله‌ي شبکه آزمايشگاهي، سيستم پرداخت کارانه‌اي است. با وجود مسائلي که در مورد انگيزش ناکافي پرسنل آزمايشگاههاي کشور براي ارائه خدمات به محققان و دانشجويان بيان شد، تجربه يکي از مراکز عضو شبکه نشان داد که در صورتي که بخشي از درآمد آزمايشگاه به پرسنل آن تعلق يابد و به طور منصفانه و نظام‌مند بين آنها تقسيم شود، مي‌تواند تأثير بسيار مثبتي در افزايش انگيزه پرسنل آزمايشگاهها بگذارد. دليل اين مسئله ايجاد يک مکانيزم بُرد – بُرد است که از يک طرف پرسنل آزمايشگاه با افزايش تعداد مشتريان درآمد خود را افزايش مي‌دهند و از طرف ديگر آزمايشگاه از ظرفيت‌ تجهيزات خود به طور بهينه استفاده کرده و درآمد بيشتري کسب مي‌کند. از ديدگاه ملي نيز، از سرمايه‌هاي کشور استفاده بهينه و کافي صورت مي‌گيرد و توجيه مناسب براي سرمايه‌گذاري بيشتر در امر پژوهش فراهم مي‌شود.
برخي از تأثيرات پياده‌سازي اين سيستم عبارتند از:
• با توجه به اينکه بخشي از درآمد هر فرد شاغل در آزمايشگاه، وابسته به درآمد آزمايشگاه است، پرسنل آزمايشگاه تلاش مي‌کنند با توسعه توانمندي‌هاي خود و نيز اطلاع‌رساني بهتر آنها، زمينه جلب مشتريان بيشتر را فراهم کنند.
• با توجه به اينکه وجود مشتري براي کسب درآمد بيشتر آزمايشگاه و در نتيجه پرداخت کارانه بيشتر به پرسنل آزمايشگاه ضروري است. مشتري مداري آزمايشگاهها بهتر خواهد شد و پرسنل آزمايشگاه تلاش خواهند کرد تا با جلب رضايت مشتريان و ايجاد حسن شُهرت براي آزمايشگاه خود، همواره مراجعين بيشتري را جذب نمايند.
• پرسنل آزمايشگاه نسبت به خرابي تجهيزات بي‌تفاوت نخواهند بود چرا که يک روز خرابي بيشتر دستگاه به معني کسر کارانه آن روز از حقوق پرسنل خواهد بود. در حالي که بدون سيستم پرداخت کارانه، اين تفاوت در دريافت پرسنل وجود ندارد و حتي افرادي که مسئوليت پذيري کافي ندارند از کار نکردن دستگاهها خوشحال مي‌شوند چرا که به زعم خود زحمت کمتري را متحمل مي‌شوند. ولي در صورت پرداخت کارانه، تکنسين هاي‌ آزمايشگاه به سرعت موضوع خرابي را از طريق تعميرکاران داخل و بيرون سازمان پيگيري خواهند کرد و تا به نتيجه رسيدن آن و تعمير و راه اندازي مجدد دستگاه آن را به دنبال خواهند کرد.
يک تجربه موفق
در سال 1384 شبکه به دنبال افزايش حجم خدمات آزمايشگاهها بود. يکي از آزمايشگاههاي عضو شبکه در دانشگاه تربيت مدرس تجربه جالبي را در اين زمينه داشت. در حالي که اغلب آزمايشگاها حداکثر 6 ساعت در روز و تنها در 5 روز هفته به روي متقاضيان باز بودند و در اين مدت هم تنها ساعات محدودي دستگاه ها فعال بودند، آزمايشگاه مذکور 7 روز هفته و روزي بيش از 12 ساعت خدمات ارائه مي‌کرد و اغلب مراجعين از خدماتي که دريافت مي‌کردند رضايت کامل داشتند. اين موفقيت حاصل يک سيستم پرداخت کارانه اي خوب بود. اين تجربه عملي شبکه را بر آن داشت تا به فکر گسترش اين تجربه در سطح آزمايشگاههاي عضو باشد.
تلاش براي نشر سيستم کارانه در شبکه
ذهنيت حاکم بر آزمايشگاه ها و سازمان‌هاي آنها چندان موافق با اين تفکر نبود و شبکه تلاش کرد تا در گردهمايي‌هايي مديران شبکه و از زبان خود آزمايشگاه مذکور، مزاياي اين سيستم را تبيين کند. همچنين امتياز تشويقي خوبي براي آزمايشگاههايي که براي پياده‌سازي اين سيستم تلاش کنند و آن را اجرا کنند در نظر گرفته شد. در طول سه سال گذشته (87-85) چندين مرکز تلاش کرده‌اند تا اين سيستم را پياده نمايند. البته بايد توجه کرد که براي موفقيت اين سيستم، ملاحظاتي را بايد در نظر گرفت که برخي از آنها به شرح زير است:
• مقدار کارانه بايد واقعاً انگيزاننده باشد و درصد قابل توجهي از دريافتي ماهانه هر فرد را به خود اختصاص دهد و مثلاً 5 يا 10 درصد حقوق عادي براي ايجاد انگيزش مطلوب کافي نيست. به عنوان مثال در مورد دانشگاه تربيت مدرس، تکنسين آزمايشگاه مذکور درآمدي معادل 3-2 برابر حقوق ثابت خود را از طريق کارانه کسب مي‌کرد يا در مورد پژوهشگاه پليمر و پتروشيمي ايران سقف کارانه تقريباً معادل حقوق عادي فرد است و تکنسين‌ها و پرسنل آزمايشگاه مي‌توانند با سرويس مناسب تا دو برابر حالت عادي حقوق دريافت کنند.
• نحوه‌ي پرداخت کارانه بايد سهل باشد و ترجيحاً ماهانه به همراه حقوق فرد پرداخت شود. برخي از مراکز آن را هر چند ماه يک بار و بدون برنامه‌ريزي پرداخت مي‌کنند و تعهد کافي به آن ندارند در اين صورت پرسنل نيز تعهد کافي به ارائه سرويس مطلوب نخواهد داشت.
• بايد يک سيستم شفاف و از پيش اعلام شده براي تعيين کارانه افراد مشخص شود و معيارهاي ارزيابي از پيش تعيين و اعلام گردد. پرداخت کارانه به طور مساوي براي همه و بدون ارزيابي افراد، نتايج بدتري نسبت به شرايط قبل از سيستم کارانه‌اي به وجود خواهد آورد چرا که فرقي بين افراد فعال و متعهد و افراد غيرمسئول وجود نخواهد داشت.
پژوهشگاه پليمر و پتروشيمي ايرآنکه يکي از مراکز فعال عضو شبکه است در مجموعه آزمايشگاه مرکزي خود که شامل چندين آزمايشگاه مجزا است، سيستم ارزيابي مناسبي را پياده کرده است. در طراحي اين سيستم، تحقق الزامات استاندارد ISO17025 و تعداد مشتريان و ميزان رضايت آنها در هر آزمايشگاه به عنوان ملاک اصلي ارزيابي در نظر گرفته شده است. نتيجه جالب پياده سازي سيستم کارانه اي در اين مجموعه، اينست که مجموع کارانه پرداخت شده به پرسنل در طول يک سال، تنها بخش ناچيزي از افزايش درآمد کل پژوهشگاه در نتيجه استقرار سيستم کارانه‌اي است.

ستاد ويژه توسعه فناوري‌نانو
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
فناوري نانو، چالشي جديد فراروي قانون ثبت اختراع
خلاصه :
پس از ظهور IT و مهندسي ژنتيک، اينک نوبت به چالشي جديد فراروي قانون ثبت اختراع رسيده و آن فناوري نانو است. فناوري نانو به واسطه ويژگي هاي منحصر به‌فرد خود که حاصل ترکيب شيمي و مهندسي است، مشکلات ويژه اي را براي قانون ثبت اختراع پيش مي آورد. از ميان اين مشکلات مي توان به چگونگي ثبت اختراع محصولات طبيعي ساز (دسته موادي که در طبيعت و بدون دخالت مصنوعي توليد شوند) و تمايز بين اظهار اختراع به عنوان يک دستگاه يا ماده جديد و ثبت اختراعات گزينشي اشاره کرد. با اين حال با اعمال مناسب قوانين ثبت اختراع مي توان بر اين چالش ها غلبه کرد. از زمان تدوين قانون ثبت اختراع در قرن نوزدهم، با تمرکز بر مهندسي کلاسيک و شيمي، تغييرات متعددي در آن پديد آمده است. يکي از زمينه هاي نسبتا جديد فناوري با اصطلاح نانو در هم آميخته است. پيش از بيان تأثيرات فناوري نانو بر قانون ثبت اختراع، بايد به تعريف فناوري نانو و ويژگي هاي منحصربه‌فرد آن پرداخت.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت است( )
H Zech, \"Nanotechnology – New Challenges for Patent Law?\", (2009) 6: 1 SCRIPTed 144 http://www.law.ed.ac.uk/ahrc/script-ed/vol6-1/zech.asp
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
تأمين مالي دولتي در حوزه فناوري نانو
خلاصه :
بازار عظيم محصولات فناوري نانو و رشد سريع آنها، دولت‌هاي مختلف را بر آن داشته تا براي عقب نماندن از مسابقه اين فناوري، سرمايه‌گذاري‌هاي کلاني در تحقيق و توسعه اين حوزه انجام دهند. در اين گزارش تأمين مالي دولتي در حوزه فناوري نانو در برخي از کشورهاي اروپايي و ساير مناطق جهان بررسي شده است. تأمين مالي کشورهايي مانند انگليس، نروژ، سوئد، فنلاند، اتريش، هلند، آلمان، روسيه، ايالات متحده آمريکا و ژاپن در اين گزارش تجزيه و تحليل شده‌اند. بررسي برنامه‌ها و پروژه‌هاي ملي فناوري نانو در سطح کشورها، از ديگر محورهاي اصلي اين گزارش است.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت است( )
Public Funding Of Nanotechnology, ObservatoryNANO, 2009
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
تقاضاي پنهان بازار جهاني فناوري ‌نانو بازديد 184 چکيده



موسسه Bharatbook به تازگي گزارشي با عنوان «چشم ‌انداز جهاني فناوري ‌نانو»، منتشر كرده كه در چارچوب آن به طور مشروح پتانسيل بازار جهاني فناوري ‌نانو را ارائه كرده است. اين مطالعه ي اقتصادسنجي، چشم ‌انداز جهاني فناوري ‌نانو در بيش از 200 كشور دنيا را پوشش داده است. متن کامل موسسه Bharatbook به تازگي گزارشي با عنوان «چشم‌انداز جهاني فناوري‌نانو»، منتشر كرده كه در چارچوب آن به طور مشروح پتانسيل بازار جهاني فناوري‌نانو را ارائه كرده است. اين مطالعهي اقتصادسنجي، چشم‌انداز جهاني فناوري‌نانو در بيش از 200 كشور دنيا را پوشش داده است.
اين گزارش، تقاضاي پنهان (latent demand) يا درآمدهاي بالقوه صنعت (P.I.E.) براي كشورهاي مورد نظر را بر حسب دلار و درصد سهم يك كشور در يك منطقه و جهان را ارائه كرده است. اين محك‌زني‌هاي نسبي (comparative benchmarks)، به مخاطب اجازه مي‌دهد تا به سرعت يك كشور را با ساير كشورها مقايسه كند.
با استفاده از مدل‌هاي اقتصاد سنجي كه پويايي‌هاي اقتصاديِ زيربنايي، در درون هر كشور و در بين كشورها را منعكس مي‌كند، برآوردهايي براي تقاضاي پنهان ارائه شده است. گزارش مذكور، نقش‌آفرينان اصلي فعال در تقاضاي پنهان بازار و جزييات خاص در سطح محصول را بحث و بررسي نمي‌كند. بنابراين مطالعه‌ي جديد، ذاتا يك مطالعه‌ي راهبردي با ديدگاهي بلندمدت و كلي است كه به نقش‌آفرينان يا محصولات درگير، توجه‌اي نكرده است. اين گزارش داده‌هاي فروش واقعي ( كه معمولا موجود نيستند) را در بر نمي‌گيرد.
گزارش مذكور، تقاضاي پنهان جهاني يا P.I.E. را براي فناوري‌نانو برآورد كرده و در عين حال نشان مي‌دهد كه چگونه P.I.E. در بين بازارهاي منطقه‌اي و ملي جهان، تقسيم شده است. همچنين اين گزارش پيش‌بيني‌هاي اين موسسه در زمينه چگونگي رشد P.I.E. (رشد مثبت يا منفي) در طي زمان و براي هر كشور را نشان مي‌دهد. براي انجام اين برآوردها، از يك روش چند مرحله‌اي استفاده شده كه اغلب آنها در رشته‌هاي برنامه‌ريزي راهبردي بين‌المللي در دانشگاه‌هاي كسب‌و‌كار تدريس مي‌شوند.

تقاضاي پنهان و درآمد‌هاي بالقوه صنعت چيست؟
مفهوم تقاضاي پنهان، نسبتا ظريف است. اصطلاح پنهان معمولا به چيزي اشاره مي‌كند كه پنهان بوده و قابل رويت نيست، يا به عبارت ديگر تاكنون شناسايي نشده است. تعريف تقاضاي پنهان از نظر اقتصاددانان عبارت است از: «درآمد‌هاي صنعت از يك بازار، زماني كه بازار براي شركت‌هاي رقيب جذاب بوده و آنها مي‌توانند به آن دسترسي داشته باشند». بنابراين درصورتي كه بازار كارآمد باشد، تقاضاي پنهان، يك مقياسي از درآمدهاي بالقوه صنعت يا درآمدهاي كل (بجز سود) است. به عبارت ديگر درآمدهاي كلي است كه به طور بالقوه توسط شركت‌ها كسب مي‌شود.
تقاضاي پنهان براي فناوري‌نانو فروش واقعي يا تاريخي نيست. همچنين تقاضاي پنهان ميزان فروش در آينده نيست. در حقيقت، در صورتي كه بازار ناكارآمد باشد، تقاضاي پنهان مي‌تواند پايين‌تر يا بالاتر از فروش واقعي باشد. ناكارايي بازار از عوامل مختلفي ناشي مي‌شود كه عبارتند از: موانع فرهنگي براي مصرف، قوانين و مقررات، فقدان دسترسي بين‌المللي، و رفتار شبيه به كارتل برخي از شركت‌ها. به طور كلي تقاضاي پنهان در بازار يك كشور معمولا از فروش واقعي آن بيشتر است.
متن كامل اين گزراش 195 صفحه‌اي به قيمت 795 دلار از طريق نشاني http://www.bharatbook.com/Market-Research-Reports/World-Outlook-for-Nanotechnology.html قابل خريداري است.
منابع:
http://www.bharatbook.com/Market-Research-Reports/World-Outlook-for-Nanotechnology.html
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
استانداردهاي بين‌المللي مديريت خطر در فناوري نانو
خلاصه :
متن زير از آقاي پيتر هاتو، رئيس کميته فني فناوري نانو در سازمان جهاني استانداردسازي در شماره آوريل مجله Nature Nanotechnology چاپ شده است و جوابيه‌ي آقايان ولاديمير موراشوف و جان هوارد نيز در ادامه آن آمده است. به منظور انتقال بهتر مفهوم نامه‌ها، آن‌ها را به‌صورت کامل و بدون دخالت در ساختار ترجمه کرده‌ايم
توضيح:
متن زير از آقاي پيتر هاتو، رئيس کميته فني فناوري نانو در سازمان جهاني استانداردسازي در شماره آوريل مجله Nature Nanotechnology چاپ شده است و جوابيه‌ي آقايان ولاديمير موراشوف و جان هوارد نيز در ادامه آن آمده است. به منظور انتقال بهتر مفهوم نامه‌ها، آن‌ها را به‌صورت کامل و بدون دخالت در ساختار ترجمه کرده‌ايم.
خطاب به سردبير - جاي خوشحالي است، که ولاديمير موراشوف و جان هوارد مقاله‌اي را با عنوان «آمريکا بايد به ايجاد استانداردهاي بين‌المللي فناوري نانو کمک کند» به چاپ رسانده‌اند. اين مقاله بر نقش استانداردهاي بين المللي داوطلبانه و مورد اجماع در مديريت مخاطرات فناوري نانو تأکيد دارد.
اينجانب به عنوان رئيس کميته فني فناوري نانو سازمان جهاني استانداردسازي (ISO) تأييد مي‌کنم که آمريکا مدتي است فعاليت بسيار زيادي در اين کميته (ISO TC 229) وچهار کارگروه آن انجام مي‌دهد. در حال حاضر، کميته حدود 30 پروژه فعال داشته و نقش کليدي را در هماهنگي تلاش‌هاي مرتبط با اين قضيه در تمام کميته‌هاي بين المللي و منطقه‌اي ديگر ايفا مي‌کند.
با اين حال، هدف اين جوابيه صرفاً يادآوري اقدامات مهم کميته نيست، بلکه توضيح سوءتفاهم جدي موراشوف و هوارد نسبت به روال‌هاي دقيق تکامل يافته در دستورالعمل‌هايISO/IEC - که همه 160 عضوISO بر آن صحه گذاشته‌اند- است. موراشوف و هوارد پيشنهاد کرده‌اند، که انگليس مي‌تواند يک استاندارد ملي اختياري خود (استاندارد BSI با شماره PD6699-2) را به راحتي و برخلاف نظر 32 عضو ديگر کميته به يک استاندارد بين المللي تبديل کند. به عنوان رئيس کميته فوق‌الذکر، اشاره به دو نکته را لازم مي‌دانم:
اولاً گزارش مذکور شکل يک استاندارد بريتانيايي کامل را هم ندارد. مقدمه آن بيان مي‌دارد: «به عنوان يک راهنما، اين سند چاپ شده شکلي از راهنمايي و پيشنهادها را دربرمي‌گيرد. بديهي است مطالب از قطعيت کافي برخوردار نيستند و بايد دقت شود ادعاهاي مطرح شده گمراه‌کننده نباشند».
ثانياً، در حوزه مورد بحث نيز، اين گزارش مي‌پذيرد که «پيرامون جنبه‌هاي متعدد ارزيابي خطر نانومواد ازجمله قابليت خطرآفرين انواع مختلف نانوذرات و غلظت مجاز و ايمن آنها، عدم قطعيت قابل ملاحظه‌اي وجود دارد. بنابراين اين راهنما راهبرد محتاطانه‌اي را در زمينه جابه‌جايي و دفع نانومواد توصيه مي‌کند».
اين راهکار کاملاً با منش همه سازمان‌هاي بين‌المللي ازجمله مؤسسه ملي ايمني وسلامت حرفه‌اي‌ آمريکا (NlOSH) همخواني دارد. راهنماي فوق مشخص مي‌کند، که پروتکل‌هاي کنوني مديريت خطر بر «گردآوري اطلاعات مناسب از طبيعت خطرآفرين مواد، عملکرد راهکارهاي کنترلي، و راه‌هاي عملي و مناسب پايش تماس» متکي هستند. همچنين تأکيد مي‌کند «با توجه به فقدان کنوني دانش پيرامون سميت نانومواد و دغدغه‌هاي مربوط به کافي نبودن داده‌برگ‌هاي ايمني ، پيشنهاد مي‌شود همه نانومواد به صورت بالقوه خطرناک در نظر گرفته شوند، مگر خلاف آن به صورت روشني اثبات شود».
در بررسي صورت گرفته در بخش 8-3 اين گزارش روي اثرات چهار نوع خاص نانوذره آمده است: «هدف از انجام اين بررسي‌ها تعيين منطقي سطوح احتياط است و همه موارد بر پايه‌ي اين فرض است که قابليت خطرآفرين نانوذرات بيشتر از شکل بزرگ مقياس آن باشد. با اين حال اين فرض هميشه صادق نيست. گرچه اين بررسي‌ها با ميزان مجاز فعلي مرتبط است، هنوز چندان توسعه يافته {دقيق} نيستند. در واقع اين دادها بيشتر به عنوان يک راهنماي موقت هستند، تا مبنايي براي يک محيط کار ايمن».
در واقع در شرايط فقدان پروتکل‌ها و مقررات مرتبط با سم‌شناسي نانوذرات، گزارش فوق آماده شده است، تا توصيه‌هايي را به صنعت و سازمان‌هاي دخيل در مورد احتياط‌هاي ضروري هنگام جابه‌جايي و دفع نانوذرات مهندسي شده ارائه دهد. مثل همه استانداردها، اين گزارش نيز در معرض بازنگري و به‌روزرساني منظم قراردارد، تا شامل‌آخرين پيشرفت‌هاي عملي باشد. براي مشاهده گزارش فوق و هشت گزارش مرتبط مي‌توان به وب سايتBSI (www.bsigroup.com/nano) مراجعه کرد.
بنابراين مبنا قرارگرفتن راهنمايBSI براي ويرايش يک پيشنهادنامه‌ به کميته ايزو نبايد به اين معنا باشد، که فقط يک «مهر تأييد» ايزو ذيل پيشنهادهاي آن اضافه شود. بلکه هدف بايد تشويق اعضاي ايزو براي توسعه يک راهنماي شفاف و عملياتي پيرامون «جابه‌جايي و دفع نانومواد در حجم انبوه» باشد. پشتوانه چنين راهنمايي، اصل بنيادين اجماع بين‌المللي است، که پايه همه استانداردهاي چاپ شده سه سازمان بين المللي استاندارد (ايزو، کميسيون بين‌المللي الکتروتکنيک، و اتحاديه بين‌المللي مخابرات) است.
پيتر هاتو

جوابيه موراشوف و هوارد
ما از پيتر هاتو براي يادآوري اصل اجماع به عنوان اساس روال‌هاي ايزو قدرداني مي‌کنيم. درواقع هدف اصلي مقاله ما اطمينان يافتن از آن بود، که چنين اجماعي بر پايه تصميمات آگاهانه بوده و همچنين فرآيند ايزو بر پايه مشارکت فعالانه همه ذي‌نفعان و خبرگان جامعه جهاني شکل گرفته باشد.
ما علاقمنديم مجدداً يادآورشويم در حالتي که اطلاعات ما از خطرات نانومواد ناکافي است، براي به حداقل رساندن مخاطرات در محيط‌کار، گريزي از اتخاذ معيارهاي محتاطانه نيست. با اين حال انجام اقدامات عملي روي نانومواد الزاماً نيازمند تعيين {دقيق} سطوح مجاز حرفه‌اي (OELها) نانومواد نيست. با توجه به محدوديت داده‌هاي سلامت، توصيهOELها براي نانومواد خاص مي‌تواند اقدامي‌ خام باشد. مشکلOELهاي «فرضي» (ازجمله موارد مندرج درBSI PD 6699-2) آن است، که درصورت استفاده از نانومواد در قالب‌هاي مديريت خطر مرسوم، امکان بروز اثرات سوء انساني و اجتماعي وجود دارد.از سوي ديگر بيش از حد سخت‌گيرانه بودن استاندارد مي‌تواند به افزايش نامعقول هزينه‌هاي توليد و لذا افت ابداعات منجرشود؛ يا پوشيدن لباس‌هاي بيش از حد محافظ مي‌تواند خود منجر به مخاطرات سلامتي و ايمني جديدي شوند. به علاوه ممکن است براي ارزيابي شاخص مورد علاقه OEL «فرضي» فناوري مناسبي وجود نداشته باشد.
با اين حال تا زمان حصول داده‌هاي سم‌شناسي کافي جهت ارزيابي کمي ‌خطر، کنترل انتشار نانومواد مناسب‌ترين رويکرد است. به عنوان مثال، صنعت داروسازي راهکارهاي عملکردي را براي کنترل تماس با داروهاي داراي داده‌هاي سم‌شناسي محدود توسعه داده است. در اين راهکار داده‌هاي پايش هوا و تست روبش براي ارزيابي اثربخشي کنترل‌هاي عملکردي و در نتيجه تعيين عملکرد بهينه به کار مي‌روند. عليرغم موفقيت‌آميز بودن اين راهکار در صنعت داروسازي، براي حفاظت از نيروي کار درگير با نانومواد مهندسي شده، راهکارهاي مديريت خطر پوياي ديگري نيز تجويز شده‌اند، که بر داده‌هاي مربوط به پتانسيل خطرآفريني نانومواد، خواص فيزيکي و شيميايي و نيز احتمال تماس نيروي کار با مواد تکيه دارد.
در پايان، منظور ما پيشنهاد به انگليس براي تبديل استاندارد ملي خود به يک استاندارد بين‌المللي، عليرغم خواست جامعه بين‌المللي نبوده است؛ هر چند وب سايت BSI فهرستي تاريخي از استانداردهاي BSI را منتشر کرده، که به استانداردهاي ايزو مبدل شده‌اند.
کميته فني فناوري‌هاي نانو (ISO TC 229) نقشي کليدي در برقراري اجزاي يک ارزيابي خطر پيشدستانه و قالب‌هاي مديريت خطر مناسب محيط‌هاي کار فناوري نانو -که برپايه دانش و نيز اجماع همه اعضاي دخيل ‌باشند- دارد. بنابراين ما انتظار داريم تعاملات فعالانه ما با کميته همچنان تداوم يابد.
Nature Nanotechnology, No. 4, pp. 205-206, April 2009
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
تمايل سرمايه ‌گذاران خطرپذير براي سرمايه ‌گذاري در حوزه فناوري‌ نانو
چکيده



شركت‌ هاي زايشي و كسب‌ و ‌كارهاي نوپا، از عناصر اصلي تجاري ‌سازي نتايج تحقيقات محسوب مي ‌شوند. شركت‌ هاي جديد براي توسعه و ارتقاي فعاليت ‌هاي خود، نيازمند منابع مالي زيادي هستند. يكي از منابع مطمئن تامين مالي براي اين ‌گونه شركت‌ ها، سرمايه ‌گذاران خطرپذير هستند. سرمايه ‌گذاران خطرپذير علاوه بر ايجاد ارزش افزوده براي شركت‌ هاي سرمايه ‌پذير و تامين منابع مالي آنها، انواع مشاوره ‌هاي مورد نياز آنها، از قبيل مشاوره مالي، بازاريابي، مديريتي و ... را نيز ارائه مي‌ كنند. متن کامل شركت‌هاي زايشي و كسب‌و‌كارهاي نوپا، از عناصر اصلي تجاري‌سازي نتايج تحقيقات محسوب مي‌شوند. شركت‌هاي جديد براي توسعه و ارتقاي فعاليت‌هاي خود، نيازمند منابع مالي زيادي هستند. يكي از منابع مطمئن تامين مالي براي اين‌گونه شركت‌ها، سرمايه‌گذاران خطرپذير هستند. سرمايه‌گذاران خطرپذير علاوه بر ايجاد ارزش افزوده براي شركت‌هاي سرمايه‌پذير و تامين منابع مالي آنها، انواع مشاوره‌هاي مورد نياز آنها، از قبيل مشاوره مالي، بازاريابي، مديريتي و ... را نيز ارائه مي‌كنند. اين ويژگي خاص سرمايه‌گذاري خطرپذير، براي توسعه پايدار فناوري‌نانو بسيار حايز اهميت است.
افزايش سرمايه‌گذاري سرمايه‌گذاران خطرپذير زماني اتفاق مي‌افتد كه احتمال موفقيت سرمايه‌گذاري افزايش يابد. هم اكنون سرمايه‌گذاران خطرپذير علاقمند به سرمايه‌گذاري در حوزه فناوري‌نانو، نه به عنوان يك طبقه خاص سرمايه‌گذاري، بلكه به عنوان يكي از فناوري‌هاي نوظهوري كه تمام حوزه‌هاي صنعتي را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد، هستند. مساله‌اي كه سرمايه‌گذاري سرمايه‌گذاران را تحت تاثير قرار مي‌دهد، خاص فناوري‌نانو نيست. مهم‌ترين مساله در بحث سرمايه‌گذاري در تمام زمينه‌ها، پورتفلیوي شركت‌هايي است كه قادرند در مقابل ركود اقتصادي كنوني دنيا دوام بياورند.
ركود اقتصادي فعلي جهان، به طور نامطلوبي تامين مالي شركت‌هاي مختلف در ايالات متحده آمريكا و اروپا را تحت تاثير قرار داده است. روندهايي مانند دشوار شدن خروج از بازارها بخصوص از طريق عرضه اوليه سهام به عامه مردم (IPOs) نيز سرمايه‌گذاري سرمايه‌گذاران خطرپذير را تحت‌تاثير قرار داده است.
شواهد نشان مي‌دهد كه ارزش سرمايه‌گذاري در مرحله رشد توليد محصول1(early stage) در حال افزايش است. اين امر ممكن است منشا افزايش جذب سرمايه‌گذاري خطرپذير در اين حوزه باشد. البته بايد خاطر نشان كرد كه كاهش سرمايه‌گذاري سرمايه‌گذارن خطرپذير در دوره‌هاي زماني خاص نيز امري كاملا طبيعي بوده و اين امر ناشي از دورهاي تامين مالي آنها است. در حال حاضر سرمايه‌گذاران خطرپذير در حال افزايش سرمايه خود براي سرمايه‌گذاري در اين حوزه، در آينده‌اي نزديك هستند.
پيش‌بيني افزايش 350 ميليون يورويي سرمايه‌گذاري سرمايه‌گذاران خطرپذير در سال 2009 در حوزه فناوري‌نانو، نشان دهنده متوقف نشدن اين نوع سرمايه‌گذاري در اين حوزه است. معمولا سرمايه‌گذاري سرمايه‌گذاران خطرپذير در حوزه فناوري‌نانو در اروپا نسبت به ايالات متحده آمريكا كمتر است. اين رقم به 20 تا 40 ميليون يورو مي‌رسد كه در سال 2008 نيز وجود داشت.
در سه ماهه اول سال 2009، سرمايه‌گذاري سرمايه‌گذاران خطرپذير اروپايي در حوزه فناوري‌نانو به طور قابل توجهي افزايش يافته است. به عنوان مثال شركت انگليسي Oxford Nanopore ، در اين دوره، بالغ بر 3/16 ميليون يورو از طرف شركاي صنعتي خود و ساير سرمايه‌گذاران خصوصي، سرمايه‌ جذب كرده است.
[1] سرمایه مورد نیاز برای تولید انبوه و گسترش فروش شرکت.
منبع:
http://www.observatorynano.eu/project/document/1794/
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
بررسي فعاليت‌هاي مهندسي نفت در حوزه فناوري نانو
خلاصه :
ايران از حيث جغرافيايي در منطقه‌اي قرار گرفته است که صاحب منابع عظيم نفت وگاز است. همين امر موجب شده است تا صنعت نفت اصلي‌ترين رکن در چرخه اقتصاد کشور باشد. با استفاده از فناوري نانو براي افزايش توليد صيانتي نفت و کاهش هزينه‌هاي توليد، مي‌توان درآمد حاصل از اين بخش را براي سرمايه گذاري‌هاي آتي که موجب تحولي در اقتصاد کشور مي‌گردد، مورد استفاده قرار داد. اولين قدم در برنامه‌ريزي، بررسي جايگاه و وضعيت فعلي است. در اين گزارش به بررسي پايان نامه ها، مقالات و سمينارهاي برگزار شده در حوزه فناوري نانو پرداخته شده است. اين گزارش بر مبناي جستجو به کمک کلمات کليدي مورد استفاده در حوزه مهندسي نفت تهيه شده است. روند کلي فعاليت‌هاي انجام شده نشان مي‌دهد که فناوري نانو در مهندسي نفت در ابتداي راه قرار داشته و نيازمند آشنايي محققان، استادان و متخصصان با فناوري نانو است که اين کار جز با فعاليت‌هاي ترويجي امکان‌پذير نيست.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت است( )
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
تفاوت‌هاي اندک بين نانوپزشکي و هوميوپاتي
خلاصه :
نانوپزشکي و هوميوپاتي هر دو با مقادير اندکي از مواد دارويي سرو کار دارند، اما شباهت‌ها در همين جا خاتمه مي‌يابد.
نانوپزشکي و هوميوپاتي هر دو با مقادير اندکي از مواد دارويي سرو کار دارند، اما شباهت‌ها در همين جا خاتمه مي‌يابد.
نانوپزشکي به استفاده از ذرات نانومقياس براي رهايش مقادير اندک داروها در مکان‏هاي خاصي از بدن اشاره دارد. استفاده هوميوپاتي از مقادير جزئي يک دارو براي ايجاد اثرات درماني مي‌تواند شبهه‏ي قرابت با نانوپزشکي را ايجاد کند، اما در واقع هيچ چيز مشترکي بين اين دو روش وجود ندارد. به جاي مرور همه اظهار نظرهاي موافق و مخالف هوميوپاتي، ما بر دو سه جنبه کاملاً متفاوت آن با نانوپزشکي تمرکز مي‏کنيم کرد.
ساموئل هاهنمن، بنيانگذار هوميوپاتي مي‌پنداشت مواد مشابهي که علائم يک بيماري را در فردي سالم پديد مي‌آورند، مي‌توانند براي درمان همان بيماري به کار روند. اين کار از طريق تحريک سيستم ايمني بيمار براي واکنش عليه ماده مشابهي که بيماري را پديد آورده است انجام مي‏شود. اين روش بر عکس واکسيناسيون است، که سيستم ايمني را پيش از بيمار شدن فرد تحريک مي‌کند.
مقدار مواد هوميوپاتيک به دو دليل بايد بسيار اندک باشد: اول اينکه نبايد مقدار دارو از مقدار ماده بيماري‏زا بيشتر بوده، وضعيت بد بيمار را بدتر کند. و دوم اينکه به اعتقاد هوميوپاتيست‌ها با افزايش رفت، اثر درماني دارو افزايش مي‌يابد. در واقع دارو طي مراحل پشت سرهم به شدت در آب يا الکل به هم زده شده و به تدريج رقيق مي‌شود.
در هر يک از مراحل غلظت دارو حدود 100برابر کاهش مي‌يابد، به نحوي که بيمار اغلب دو سه و گاهي يک مولکول از دارو را دريافت مي‌کند. به همين دليل منتقدان هوميوپاتي گمان مي‌برند داروهاي هوميوپاتي به جاي اثر دارويي فقط اثر تلقيني داشته باشند. مطابق مباني هوميوپاتي قدرت مقدار ناچيز داروها به واسطه انتقال مولکول‏هاي دارو به «حافظه» حلال رقيق‌کننده است. به عبارت ديگر اثر درماني از مولکول‏هاي دارو به آبي که با آنها در تماس است منتقل مي‌شود.
اگر چه نانوذرات مورد استفاده در نانوپزشکي بسيار کوچکند، اما مقدار داروي تجويزي بر مبنايي کاملاً علمي‌استوار است. مثلاً نانوداروي Aurimune ساخت شرکت CytImmune از ذرات طلاي 27 نانومتري براي رهايش عامل موسوم به فاکتور بافت مردگي تومور ( TNF) به مکاني از يک تومور سرطاني کمک مي‌گيرد. تومورها مثل بافت‌هاي عادي براي رشد نيازمند خون‌اند و لذا رگ‌هاي خوني آنها با بزرگ شدن تومور افزايش مي‌يابد. پس از تزريق وريدي، Aurimune به راحتي در بدن حرکت مي‌کند و در محل تومور – به واسطه منافذ رگ‌هاي خوني تومور – از سيستم گردش خون خارج مي‌شود. مولکول‏هاي TNF با حمله به رگ‌هاي خوني منافذ آنها را باز هم بيشتر مي‌کنند. به اين ترتيب بر اثر نرسيدن خون، سلولهاي سرطاني تحت گرسنگي قرار مي‌گيرند.
به دليل سميت بالاي TNF براي سلول‏هايي غيرسرطاني، رسانش انتخابي آنها به تومور و نه ساير بافتهاي بدن از اهميت بالايي برخوردار است. اندازه نسبتاً بزرگ نانوذرات طلا از ورود TNF به منافذ کوچک سلولهاي سالم ممانعت به عمل مي‌آورد. با وجود اينکه تأثير TNF بر خون‌روي شديد سلولي يکسان است، مقدار اندکي از TNF بدون نانوذرات طلا مي‌تواند موجب افت شديد فشارخون شود، حال آنکه به همراه نانوذرات هيچ نوع سميت سيستماتيک مشاهده نمي‌شود و لذا مي‌توان مقدار TNF رها شده درون سلول‏هاي سرطاني را تا ده برابر افزايش داد. در پايان مي‌توان با روکشي از پلي‌اتيلن گلايکول، نانوذرات را از دست سيستم ايمني بدن فراري داد.
حال مقدار صحيح دارو چقدر است؟ دوزِ Aurimune صرفاً بر پايه مقدار TNF فعال در محصول دارويي نهايي است. در آزمون‌هاي حيواني، به راحتي دزهايي بين 125- 25 ميکروگرم بر کيلوگرم وزن بدن (به همراه 0/5 ميلي‌گرم نانوذرات طلا بر کيلوگرم وزن بدن) تجويز مي‌شوند. در مقابل در آزمايشات باليني انساني دوز بر پايه مساحت سطحي بيمار (به عنوان تابعي از قد و وزن) محاسبه مي‌شود.
بنابراين در اينجا ما دو تفاوت بارز بين نانوذرات دارويي و داروهاي هوميوپاتيک مشاهده مي‌کنيم: اولاً مقدار Aurimune کميتي شناخته شده است و ثانياً نانوذرات هيچ فعاليت دارويي ندارند و صرفاً جهت رسانش کاراي عامل اصلي به کار مي‌رود. در مقابل، داروهاي هوميوپاتيک به عنوان عوامل مؤثر شناخته مي‌شوند. رقيق‌سازي متوالي نمي‌تواند کارايي نانوذرات را مضاعف يا به حافظه آب پيرامون منتقل کند. با اندکي تفکر مي‌توان به تفاوت‌هاي بيشتر اين دو رويکرد پي برد.
نکته مهم اين است، که مقادير اندک داروهاي هوميوپاتيک نبايد با اندازه کوچک نانوذرات دارويي يکسان پنداشته شود. سازوکار عمل و تئوري دو روش نيز کاملاً متفاوت‌اند. لذا نانوذرات دارويي ابداً يک نسخه از هوميوپاتي نيست.
نانوپزشکي يک عرصه مهيج با محققان خوش‌بين است. در عين حال عرصه‌اي چالش‌آفرين نيز براي دانشمندان، پزشکان و مهندسيني است، که سعي مي‌کنند راهي را در ميان پيچيدگي‏هاي زيست‌ شيميايي بدن انسان بپيمايند. مشاهده شفاف مزايا و معايب آن مستلزم متمايز دانستن آن از ساير تئوري‌ها و روش‌ها است. در يک کلام، اندازه کوچک همان مقدار اندک نيست.



www.nano.ir
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
فناوري نانو از نگاه شاخص هاي ارزيابي و آماري
خلاصه :
سازمان توسعه و همکاري‌هاي اقتصادي (OECD)، گزارشي را با هدف بررسي جامع توسعه‌هاي فناوري نانو در جهان ارائه کرده است. در اين گزارش، شاخص‌ها و آمار موجود ا زمنابع مختلف گردآوري شده، به روشي نظام‌مند و اساسي تجزيه و تحليل شده است.
فهرست مطالب گزارش​
1. مقدمه
2. تعاريف فناوري نانو
3. پيش‌بيني‌هاي بازار
4. شرکت‌ها
5. محصولات و کاربردها
6. مشاغل
7. تحقيق و توسعه
8. انتشارات
9. پتنت‌ها
10. پتنت‌هاي فناوري نانو بر اساس مناطق مختلف جهان
11. روابط بين مقالات و پتنت‌ها
12. حوزه‌هاي کاربردي و نوع سازمان‌ها
13. ثبت پتنت‌ها برحسب زيربخش‌هاي فناوري نانو
14. پتنت‌ها برحسب حوزه‌ کاربردي
15. پتنت‌ها برحسب نوع سازمان‌ها
16. موقعيت و تخصص‌گرايي کشورها
17. اختراعات کشورها برحسب زير بخش‌هاي فناوري نانو و عرصه‌هاي کاربردي
18. تخصص‌گرايي کشورها براساس حوزه‌ کاربردي
19. تخصص‌گرايي در حوزه‌هاي کاربردي فناوري نانو
20. سازگاري بين فناوري نانو و حوزه‌هاي کاربردي موجود
21. تخصص‌گرايي و موقعيت عمومي‌کشورها
22. شرکت‌هاي فعال در حوزه فناوري نانو
23. بررسي آماري وضعيت شرکت‌هاي فناوري نانوي ايالات متحده آمريکا
24. بررسي شرکت‌هاي فناوري نانو در کانادا
25. پتانسيل اقتصادي فناوري نانو در آلمان
26. صنعت فناوري نانو در کشور فنلاند
27. بررسي کسب ‌و‌کارهاي فناوري نانو در استراليا
28. نتيجه‌گيري
1
2
4
5
7
9
10
15
22
26
27
29
30
32
34
38
39
40
41
43
45
46
47
54
56
58
62
66​
متن اين گزارش به صورت pdf قابل دريافت است( )​
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
نانو دي اکسيد تيتانيوم، روش‌هاي توليد و کاربرد‌هاي آن
خلاصه :
در اين مقاله دلايل استفاده از نيمه‌رساناي نانو دي اکسيد تيتانيوم بعنوان فتوکاتاليست بررسي شده و فازهاي کريستالي آناتاس، روتايل و بروکيت آن از نظر ساختارفضايي مورد مطالعه قرار گرفته است. روشهاي توليد آزمايشگاهي و صنعتي نانو دي اکسيد تيتانيوم تشريح شده است. همچنين کاربردهاي نانوTiO2 در صنايع نساجي، تصفيه پساب و هوا بررسي شده است. تحقيقات نشان مي‌دهد که فاز کريستالي آناتاس با دارا بودن انرژي باند شکاف بيشتر و فعاليت فتوکاتاليستي بالاتر نسبت به فاز‌هاي ديگر، بيشتر مورد استفاده قرار مي‌گيرد و استفاده از نانو TiO2 در بسياري از صنايع رويه صنعتي و تجاري شدن را در پيش گرفته است.
متن اين مقاله به صورت pdf قابل دريافت است( )
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
فناوري نانوي ديگر !
خلاصه :
موفقيت اقتصادي محصولات فناوري نانو که بر مبناي فناوري سطح پايين توليد شده اند، مانند لوازم ورزشي و روان کننده‌ها راه را براي ظهور لوازم و کاربردهاي نانويي پيشرفته هموار مي‌نمايد.
موفقيت اقتصادي محصولات فناوري نانو که بر مبناي فناوري سطح پايين توليد شده اند، مانند لوازم ورزشي و روان کننده‌ها راه را براي ظهور لوازم و کاربردهاي نانويي پيشرفته هموار مي‌نمايد.
موضوع بيشتر بحث‌هاي مجله Nature Nanotechnology در عرض دو سال گذشته بيشتر حول روش‏هاي مختلف براي مديريت و بودجه‌گذاري در علم بوده است. در اين بحث‌ها بيشتراستدلال کرده‌اند که فناوري نانو يک مبحث فرادانشگاهي است : به عبارت ديگر به منظور حل مشکلات خاص صنعت، تحقيقات فناوري نانو (از طرف دولت) به شدت از نظر مالي حمايت مي‌شود و اغلب اين تحقيقات نيز مستلزم همکاري‌هاي بين‌رشته‌اي و مشارکت ميان دانشگاه‌ها و صنايع است. اين روش با شيوه‌هاي مرسوم آموزشي و دانشگاهي در تضاد است، در اين روش‏ها، تحقيق علمي تنها به خاطر خود علم انجام مي‌شود، در روش‌هاي متعارف، محققان آزاد هستند که تحقيقات غير عملي انجام دهند و به ندرت سودي شامل حال جامعه مي‌شود، ولي روش‌هايي غير قابل پيش بيني نيز به کار مي‌برند و غالبا، تحقيقات دانشگاهي بايد با اين شيوه انجام گيرد . اما، همان‌طورکه در بيشتر موارد ديده مي‌شود، مرز ميان اين روش‌ها نامشخص است. در صفحه ي 2 مقاله ي پاتريک ام سي کري که درباره تاريخچه يک فناوري نوشته شده بود – مقاومت مغناطيسي غول پيکر- اين مطلب به وضوح آمده است. ضمن اينکه بسياري از استدلال‌هايي که جهت‌گيري آنها در راستاي حمايت از ديدگاه تحصيلي مرسوم است، براي حمايت از ديدگاه فرادانشگاهي نيز به کار مي‌روند و عکس اين قضيه نيز صادق است .
با ادامه اين بحث يک فصل مشترک جالب يافته مي‌شود. بر اساس تحقيقات لاکس سال 2007 اولين سالي بود که شرکت‌ها (حدودا به مبلغ 6.6 ميليارد دلار) بيش از دولت (به مبلغ 6.2 ميليارد دلار) در حوزه فناوري نانو سرمايه‌گذاري داشتند. و مانند بسياري از صنايع ديگر، شرکت‌هاي فناوري نانو با محصولات فناوري سطح پايين (Low hanging fruit) شروع کردند.
در کنفرانس عمومي اخير بستون با موضوع مهندسي نانو از اين مثال‌ها فراوان بود. براي مثال شرکت Nanoblox,Inc، نانوالماس‌هاي خود را براي کاربرد در روان‌کننده ها، براق کننده‌ها و پوشش‌هاي پاک‌کننده به فروش رساند. شرکت Nanocomp Technologies، نانولوله‌ها را به منظور استفاده در پوشش‌هاي ضد حريق در يک ساختار صفحه‌اي به يکديگر مي‌بافت. شرکت Luna nano Works، به اين نتيجه رسيده بود که به نظر مي‌رسد فولرين رشد موي سر را تقويت مي‌کند. بسياري از مثال‏هاي ديگر در فهرست فروشندگان محصولات نانو تحت عنوان Project On Emerging Nanotechnologies بيان شده بود . از جمله آنها اختراع چسب ها، گريس جديد، شيشه‌هاي بچه و شلوارهاي ضد چروک و همچنين فلش رم 16 گيگابايتي بود. از همه اينها مشهورتر کاربرد فناوري نانو در ساخت لوازم ورزشي است، مانند چوب بيس بال نانولوله‌اي شرکت Stealth، چوب گلف شرکت Accuflex Evolution و راکت بدمينتون شرکت MAX NANO.
اين کاربردها – که ما به آنها " فناوري نانوي ديگر " مي‌گوييم – مشخصا پيش پا افتاده‌تراز محصولاتي مانند ترانزيستورهاي تک الکتروني، قفل‌هاي مولکولي و و ديگر پيشرفت‏هاي تحقيق شده در آزمايشگاه‏هاي دانشگاه‏ها هستند. در "فناوري نانوي ديگر" فهم اصولي کم اهميت‌تر از ملاحظات تجربي است: ملاحظاتي از قبيل اينکه چگونه اين فناوري به توليد انبوه مي‌رسد؟ اين چگونه معامله مي‌شود؟ چه قدر پايدار است؟ علاوه‌بر اينها، خود اين فناوري غالبا بر خصوصيات اصلي ماده استوار است: خصوصياتي همچون ميزان استحکام، سختي، کوچکي و رسانايي (الکتريکي و حرارتي) نانوذرات.
آيا "فناوري نانوي ديگر"، مثالي از علم فرادانشگاهي است؟شايد اين گونه باشد. آيا محض بودن دامنه موضوعات فناوري نانو از تکامل يک شاخه مديريت علمي جداگانه جلوگيري مي‌کند؟ گر چه الزاما وجود همزمان مدهاي متفاوت از تحقيقات علم و فناوري نانو منجر به پيچيده شدن مي‌شود– متاسفانه در تشخيص تحقيقات غير عملي و موارد خاص مورد تأکيد – اما مي‌تواند در بلند مدت مزايايي به همراه داشته باشد. اين مي‌تواند به دليل مهارت، لوازم و درآمدي باشد که از طريق ساخت و فروش ضدآفتاب‌ها و راکت‌هاي تنيس و مثال‏هاي متعدد ديگر از "فناوري نانوي ديگر" نصيب فناوري نانو مي‌شود، چراکه کارهاي "فناوري نانو ديگر" نسبت به کار‌هاي حساس تر، پرزحمت‌ترو پرهزينه‌ترفناوري نانو، بهتر پيش مي‌رود.
براي نمونه اجازه بدهيد که به شرکت Nanoblox برگرديم. در زماني که نانوالماس‌هاي آنها در ترکيب روان کننده‌ها به کار مي‏رفت تا در ناوگان حمل و نقل مورد استفاده قرار گيرد، شرکت مشغول تهيه نوع خالصي از همان ماده به عنوان پلت فرم داروساني بود که يکي از سخت‌ترين و بالقوه‌ترين کاربردهاي پرسود فناوري نانو است. در نمونه مشابه ديگر، شرکت Corning Glass، که در زمان ورود فناوري فيبر‌هاي نوري، خود را در موقعيت مناسبي براي توليد اين فيبرها ديد و نيز سازنده نانوکِرِم‌ها است، به صورت همزمان تجارب خود را براي درمان سرطان به کار برد.
همان‌طور که فرآيند توليد نانوساختارها مي‌تواند به صورت همزمان از همزيستي روش‌هاي بالا به پايين و پايين به بالا سود ببرد. کل موضوع نانو نيز مي‌تواند از همزيستي فناوري نانو پيشرفته و "فناوري نانوي ديگر" و نيز تنوع مديريتي و بودجه‌گذاري منفعت ببرد.



Nature Nanotechnology, VOL. 4, JANUARY 2009
 

Similar threads

بالا