تاریک وتنها
پسندها
1,806

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • اردیبهشت
    در موسم کوچ آبی باران اتفاق افتاد
    دلتنگی
    ناگهانی بود
    من و قفس
    هر دو را شکست.

    طاهر_جیناک
    سفرهای تنهایی همیشه بهترند
    کنارِ یک غریبه می‌‌نشینی
    قهوه ات را می‌‌خوری
    سرت را به پشتی‌ صندلی
    تکیه میدهی‌ تا وقت بگذرد
    به مقصد که رسیدی
    کیف و بارانی ات را بر میداری
    به غریبه ی کنارت
    سری تکان می‌‌دهی‌ و می‌‌روی
    همین که زخمِ آخرین آغوش را
    به تن‌ نمی‌کشی
    همین که از دردِ خداحافظی
    به خود نمی‌‌پیچی‌
    همین که تلخی‌ یک بغض را
    با خودت از شهری به شهری نمیبری
    همین یعنی‌ سفرت سلامت...
    آره همون بنده خدا

    انشالله مشکلی پیش نیاد آخر شهریور

    نه بابا چه خودگیری کارام زیاده زیاد نت نمیام

    خودت خوبی؟ اصل حالت چطوره؟
    گاهی پیش می آید که دلت یک اتفاق خوب میخواهد
    اتفاقی که از روزمرگی نجاتت دهد
    اتفاقی که حالت را خوب کند
    حتا حاضری در هوای یخ زده ی زمستان پیاده قدم بزنی، به هوای اینکه آفتابی
    بتابد و تو را گرم کند
    نمی دانی چه می خواهی
    فقط می گویی منتظر یک اتفاق تازه هستی
    به ترنمی دلبسته می شوی و روزی هزاربار با گوش جان آن نوای موسیقی را می شنوی
    اما باز هم نمی دانی که چه می خواهی
    آشفته و بی قرار هستی
    و باز هم نمی دانی که چه می خواهی
    من راز این بی قراری ات را می دانم
    دلت یک دوست می خواهد
    کسی را که فقط بشود با او چند کلام حرف زد
    شاید هم گاهی دلت یواشکی چیز بیشتری بخواهد
    شاید هم دلت به سرش زده باز عاشق شود ..
    شیما_سبحانی
    سلام عزیزم. خوبم خوبی؟ سال نوعه تو هم مبارک باشه خانوم گل
    سلااام گلو بلبل
    چی بسلامتی من ... مگه لاس وگاسه :d
    چه خبرا خوبی؟
    یک لحظه چشم دوخت به فنجان خالی ام آرام وسرد گفت:که در طالع شما...

    قلبم تپید، باز عرق روی صورتم نشست
    گفتم بگو مسافر من میرسد ؟ و یا...

    با چشمهای خیره به فنجان نگاه کرد!
    گفتم چه شد؟ سکوت بود و تکرار لحظه ها

    آخر شروع کرد به تفسیر فال من...
    با سر اشاره کرد که نزدیکتر بیا

    اینجا فقط دو خط موازی نشسته است
    یعنی دو فرد دلشده ی تا ابد جدا

    انگار بی امان به سرم ضربه میزدند
    یعنی که هیچ وقت نمی آید او خدا؟؟؟

    گفتم درست نیست، از اول نگاه کن
    فریاد زد:بفهم رها کرده او تو را

    نخیر هم این خودتییییییییییییییییییییییییییییییییی
    خب من که مشخصه چه موقع ها میام دیگه یعنی نمیدونی؟
    صبح بیام نیستی
    عصر بیام نیستی
    شب بیام نیستی
    کلا هر موقع من بیام تو نیستی .یا هنوز نیومدی یا هم رفتی:cool:
    فردا چه ساعتی بیام که باشی؟;)
    ابتکار همون زبون درازیه اره؟؟؟؟؟؟؟؟؟:surprised:
    صبر کن پس منم یه مشت ابتکار پیدا کنم:biggrin:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا