تاریک وتنها
پسندها
1,806

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بیا کجا نشسته ای؟
    نشان بده تو راه را
    که من دوباره گم شدم
    دراین مسیر راه راه
    البته بگما من خودم بلد نيستم بنويسم بيشتر نوشته هايي كه خوشم ميادو ميزارم
    به پاي شما نميرسم گلم
    در جلسه امتحانِ عشق
    من مانده‌ام و
    یک برگۀ سفید!
    یک دنیا حرف ناگفتنی و
    یک بغل تنهایی و دلتنگی..
    درد دل من در این
    کاغذ کوچک جا نمی‌شود!
    در این سکوت بغض‌آلود
    قطره کوچکی هوس
    سرسره بازی می‌کند!
    و برگۀ سفیدم عاشقانه
    قطره را در آغوش می‌کشد!
    عشق تو نوشتنی نیست..
    در برگه‌ام، کنار آن قطره،
    یک قلب می‌کشم!
    وقت تمام است.
    برگه‌ها بالا....
    شب به اون چشمات خواب نرسه
    به تو می خوام مهتاب نرسه
    بریم اونجا....اونجا که دیگه به تو
    دست آفتاب نرسه
    عاشقت بودن عشق منه
    اینو قلبم فریاد می زنه
    گریه ی مستی داره صدامه
    این صدای عاشق شدنه
    قصه ی عشقت باز تو صدامه
    یه شب مستی باز سر رامه
    یه نفس بیشتر فاصله امون نیست
    چه تب و تابی باز تو شبامه
    تو که مهتابی تو شب من
    تو که آوازی رو لب من
    اومدی موندی شکل دعا
    توی هر یارب یارب من
    بله امیر اون خوب بود

    ولی دیگه داشت فهمیدنش اپیدمی می شد برای همین عکس رو عوضش کردم

    اینم دوست دارم البته

    امیدوارم جوابمو بخونی تو پروفایل خودم جواب دادم
    بگذر شبی شبیه نسیم از جهان من
    بگذار تا ورق بخورد داستان من

    من باغم و تو روح بهاری ؛حلول کن !
    در شاخه های خشک خزان در خزان من

    من ذره ام بچرخ و مرا آفتاب کن!
    ای گرد باد نرم تنت نردبان من

    آن قدر سعدیم که تو شیراز من شوی
    زاینده رود هستم اگر اصفهان من

    باغ ستاره های تراشیده از بلور
    مشتی بریز در سبد آسمان من

    یک لحظه با تو بودن من قدر سالهاست
    ای بی غروب خاطره ی جاودان من .........



    با تشکر از فرستندش
    سلام صبحبخیر امروز نمیتونم بیام نغمه
    دارم میرم دانشگاه
    خوبی؟
    خوش گذشت؟
    نفس باد صبا آفت جان خواهد شد
    عید می آید و اجناس گران خواهد شد
    قیمت میوه و شیرینی و آجیل و لباس
    باز سرویس گر فک و دهان خواهد شد
    همسرم چند ورق لیست به من خواهد داد
    و سرا پای وجودم نگران خواهد شد
    می زنم ساز مخالف دو سه روزی اما
    عاقبت هرچه که او گفت همان خواهد شد
    می رسد مرحله ی سخت و نفس گیر خرید
    نوبت گند ترین کار جهان خواهد شد
    کل عیدی و حقوقم به شبی خواهد رفت
    بر سر جیب بغل ،فاتحه خوان باید شد
    یک الف آدم و یک عائله آنهم پر خرج
    وقت فرسودن اعصاب و روان خواهد شد
    پول را با علف خرس یکی می دانند
    فکر کردید که منطق سرشان خواهد شد
    هانیه نعره بر آرد که ندارم مانتو
    کامران از پی او تیز دوان خواهد شد
    که پدر کفش و کت و پیرهنی می خواهم
    بعد از او نسترنم مرثیه خوان خواهد شد
    سام هم لنگه ی جوراب به پا می گوید
    شستم از پنجه اش امسال عیان خواهد شد
    قیمت پسته به قلب من ِآسیب پذیر
    باز هم وای که آسیب رسان خواهد شد
    زیر بازارچه با قیمت ماهی یا گوشت
    آسمان دور سرم پُر دَ وَران خواهد شد
    مغز گردو شده مانند طلا مثقا لی
    مغزم از قیمت آن سوت کشان خواهد شد
    کمرم گشت که در خانه تکانی سرویس
    حالیا نوبت این فک و دهان خواهد شد
    من همیشه دوستامو دعا میکنم
    هر چی دوست دارین هههه
    سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
    نغمه جان اکه کار داشتین و نخواستین بیاین بهم خبر بدین
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا