ماهی به اب گفت: بی تو میمیرم، اب خواست امتحانش کنه، گفت میرم به حرفات فکر میکنم! رفت و زود برگشت اما ماهی مرده بود.....
هیچوقت با نبودنت کسی رو امتحان نکن!
از خردمندی پرسیدند چطور توانستی زندگی ات را بر پاکی بنا کنی؟چرا اینقدر آرامی؟چه چیزی سبب میشود که هیچگاه خسته نشوی؟چگونه است که دچار وسوسه نمیشوی؟
گفت بعد از سالها مطالعه و تجربه، زندگی خود را بر پنج اصل بنا کردم:
1-دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد،پس آرام شدم.
2-دانستم خدا ما را می بیند،پس حیاکردم!
3-دانستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد،پس تلاش کردم.
4-دانستم که پایان کارم مرگ است،پس مهیاشدم.
5-دانستم که نیکی وبدی گم نمیشود و سرانجام به سوی من بازمی گردد،پس بر خوبی خود افزودم.
و هرروز این پنج اصل را به خود یاد آوری میکنم.
به به داداشم عرفان چه عجب بعد از مدت ها یادی از فقیر فقرا کردی
اختیار داری داداش شما عزیز تر از این حرفایی
عیدتم مبارک
انشاله همیشه سالم سربلند و تندرست باشی