baharsalehi

baharsalehi

عضو جدید 35 از اهواز
عضویت
ارسال ها
124
پسندها
237
امتیاز
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • *وروجک
    قربونت عزيزم خوشالم كه دوس داشدي
    مرسي از آهنگات 
    من ديه ميرم لالا
    شبت ناز
    فعلني
    پلیسا
    http://dl2.ahangestan.in/music/93/93.1/avash/Avash%20-%20Har%20Rooz.mp3
    http://dl2.media7.ir/music/93/ordibehesht/Puzzle%20Band%20-%20Badam%20Oomade.mp3
    عزیزه دلم اینم دوتا آهنگ واسه دوسته نانازم امیدوارم خوشت بیاد
    Tybe Engineer
    از سبکِ سوالایی که دخترا تو گوگل تایپ می‌کنن می‌شه فهمید
    که دنبالِ جواب نیستن، میخوان گوگل باهاشون همدردی کنه
    مثلا تایپ می‌کنن:
    من هارد دیسکِ اکسترنالم و که وصل می‌کنم به لپ‌تاپ قرمزم
    اون چراغ سبزش دیگه روشن نمی‌شه! ...
    و توقع دارن گوگل جواب بده :
    الهی بمیرم،چرا خو ؟؟!؟!
    emrah931
    دستت درد نکنه خانم مهندس!!!!!!!!!!!!
    من خودم میدونم چه جوری عکس بفرستم دارم میگم همچین امکانی اصلا واسه من تعریف نشده
    اصلا گزینه ای که من بتونم از pcعکس آپلود کنم نداره!!!!!!!!
    به مدیران محترم سایت هم اطلاع دادیم ولی خبری نشد
    Tybe Engineer
    سه تا از بهترين خوابيدنهاي دنيا:
    1.خوابيدن رو پاي مامان وقتي کلي خسته اي
    2.خوابيدن رو شونه عشقت وقتي کلي تنهايي
    3.خوابيدن با چشماي باز وقتي استاد داره درس ميده !
    ن
    بیمارستانو خوب امدی

    مرسی بزرگوار

    از شوما هم قبول باشه

    شبتون بخیر
    خوب بخابید

    یاحق
    ن
    میدونم حق باتوست
    اما فقط میخواستم اخر داستان تو رو درست کنم
    بیشتر هم از فیلما استفاده کردم
    ن
    :biggrin:

    بگذریم
    بریم منم خابم میا

    ممنونم که بودید و هوای دلمو عوض کردید

    التماس دعا

    خیلی خوشالم کردی با معرفت

    اجازه مرخصی هس؟
    ن
    اما خب میره

    وقتی که انگشتر رو انتخاب میکنه

    دختره که دوست خواهر پسره بود همه چیز رو رو میکنه
    و انگشتر رو تو دست دختره میکنه و هردو به هم میرسن:)
    ن
    پسره با دختره قرار میذاره که چون سلیققه خوبی داره
    همراهشون بیاد برای انتخاب انگشتر نامزدی برای پسره و نامزد الکیش
    دختره هم اینقدر که دوسش داره نمی تونه بگه نمیام
    ن
    بعد دختره که میبینه داره عشقش نامزد میکنه
    ی کم از غرورش کم میکنه
    و ی روز صبح زنگ میزنه به پسره که حالشو بپرسه
    پسره هم وقتی که تلفن رو بر میداارهههههه میشناسش
    بعد از سلام و احوال پرسی
    ن
    از اونجا که دختره خیلی مغرور بوده و نمیگه
    پسره هم میخواد نامزد کنه
    اما پسره واقعا خیلی دختره رو دوست داشته
    پس الکی با دوست خواهرش هماهنگ میکنند که نقش دوتا عاشق رو بازی کنند
    ن
    :w15:


    اما من دوست داشتم از اولشون بهم برسن

    پس داستانتو این طوری می نویسم
    گوش کن
    ن
    واقعا ضرب المثل بود؟؟؟

    نهههههههه نیتونم

    بگو بگو بگو ناز پری که طاقتم رفت؟:redface:
    ن
    باوشه صبر میکنم
    اما اگه اخر داستانت بد باشه من میدونم با تو با شکایتی که میرم به مدیرا میکنم:(
    ن
    چی؟؟؟؟؟ نامزد میکنه؟؟؟؟

    قرار شدکه بهم برسن:razz: زود باش عوضش کن اخرشو:cry:
    ن
    خوب کاری میکنی ادم خوبه همیشه شاد باشه
    خخخخخخخخخخ خوخودت گفتی درس میکنم

    دختره عاشق میشه؟؟

    خب؟؟؟؟؟
    ن
    من از قصه های عاشقونه و فداکاری دوس دارم اما به شرطیه که اخرش به هم برسن نه که نرسن

    اگه نرسن شکایتتون رو میکنم که با احشااشات من باز کردید:(

    :biggrin:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا